کشف سازوکار تسکین درد با استفاده از صدا در موشها
یک تیم بینالمللی از دانشمندان به تازگی مکانیسمهای عصبی را شناسایی کردهاند که میتواند از طریق صدا، درد را در موشهای آزمایشگاهی کاهش دهد. اهمیت این موضوع از این جهت است که شناسایی چنین مکانیسمی میتواند به توسعهی روشهای ایمنتر برای تسکین درد، به شدت کمککننده باشد.
تحقیقات بر روی اثرات موسیقی بر تسکین درد، جدید نیست!
جالب است بدانید که مطالعات انجام شده بر روی انسانها در سال ۱۹۶۰ نشان میداد که موسیقی و انواع دیگر صدا میتواند به کاهش دردهای حاد و مزمن، از جمله درد ناشی از جراحیهای دندانپزشکی و پزشکی، زایمان و سرطان کمک کند. با این حال، در آن زمان عملکرد چنین مکانیسمی کمتر شناخته شده بود. مطالعات جدیدِ حاصل از تصویربرداری مغز انسان، نشان میدهد که بخشهای خاصی از مغز، در فرآیند تسکین با موسیقی دخیل است! البته این موضوع در نمونههای حیوانی، با کاوش و بررسی بیشتر در مدارهای عصبی به منظور شناسایی بهتر بسترهای عصبی درگیر، دنبال شده است.
در همین راستا از بین نمونههای حیوانی، موشهای آزمایشگاهی بهترین گزینههای محققان هستند؛ چراکه به دلیل شباهتهای آناتومیکی، فیزیولوژیکی و ژنتیکی به انسان، گونههایی ارجح برای انجام این کار به حساب میآیند. همچنین جثهی کوچک، سهولت در نگهداری، چرخهی زندگی کوتاه و منابع ژنتیکی فراوان، موشها را به انتخابی مناسب برای آزمایشها بدل کرده است.
شرح آزمایش تسکین درد با استفاده از صداهای در موشها
محققان به منظور درک سازوکار تسکین با موسیقی، در ابتدا موشهایی با پنجههایی ملتهب را در معرض سه نوع صدا قرار دادند. اولین صدا، قطعهای آرامشبخش و دلپذیر از موسیقی کلاسیک، دومی تنظیم مجدد و نهچندان آرامِ همان قطعه و سومی تنها نویز سفید یا برفک (White noise) بود.
نویز سفید شامل تمام فرکانسهای قابل شنیدن برای گوش انسان (بین ۲۰ هرتز تا ۲۰۰۰۰ هرتز) است که با شدت یا دامنهی یکسان پخش میشود! صدای این نویز همان صدایی است که در زمان برفکی شدن تلویزیون میشنویم.
نتیجهی این آزمایش بسیار جالبتوجه بود! با کمال تعجب، هر سه نوع صدا، هنگامی که با شدتی پایین و به عنوان صدای پسزمینه (در حدود یک زمزمه) پخش میشد، میزان حساسیت موش به درد را کاهش میداد! در حالی که شدت بیشتر همان صداها هیچ تاثیری بر حساسیت به درد حیوان نداشت. این نتیجه بسار جالبتوجه است، چراکه شدت صدا و نه میزان خوشایند بودن یا نبودن آن، مهم است.
فارع از اینکه صداهای پخش شده چقدر خوشایند یا ناخوشایند هستند، این شدت صداها است که بر تسکین درد موشها تاثیر میگذارد!
به منظور بررسی مدارهای مغزی تحت تاثیر این اتفاق، محققان از ویروسهای غیرعفونی همراه با پروتئینهای فلورسنت برای ردیابی ارتباط بین نواحی مغز استفاده کردند. طی این روش، مسیرِ کورتکس شنوایی که اطلاعات مربوط به صدا را دریافت و پردازش میکند تا تالاموس شناسایی شد. جالب است بدانید که این مسیر به عنوان موقعیتی مرتبط با سیگنالهای حسی از جمله درد عمل میکند. با توجه به شناسایی چنین مسیری، محققان متوجه شدند که نویز سفید با شدت کم، فعالیت نورونها را در انتهای مسیر و در بخش تالاموس کاهش میدهد.
در غیاب صدا، دانشمندان توانستند با اعمالِ تکنیکهایی مبتنی بر نور و مولکولهای کوچک، اثرات کاهشدهندهی درد را اعمال کنند (به نوعی فعالیت نورونهای مسیر معرفی شده را خاموش کنند!)، در حالی که برگرداندن فعالیت نورونها به حالت اولیه، حساسیت موشها به درد را باز میگرداند.
چالشهای پیشروی تحقیق
به طور کلی باید بدانید، مشخص نیست که آیا فرآیندهای مشابه برای مغز انسان هم قابل اعمال است یا خیر، چراکه ممکن است در انسانها سایر جنبههای صدا، همچون هارمونی و دلپذیر بودن آن هم، برای تسکین درد مهم باشد! درواقع ما هیچ درکی از اینکه آیا موسیقی انسانی برای جوندگان معنایی دارد یا خیر، نداریم.
از آنجایی که در این تحقیق شدت صداها عامل تسکین درد در موشها بود، یکی از سوالات مطرح این است که آیا جوندگان درکی از موسیقی انسانی دارند؟ این مساله از این جهت حائز اهمیت است که فرآیندهای مشابه برای مغز انسان ممکن است با سایر جنبههای صدا، همچون هارمونی و دلپذیر بودن آن درهمتنیده باشد!
نتایج این تحقیق میتواند نقطهی شروعی برای مطالعهی بیشتر بر روی تطابق یافتههای حیوانی با انسان باشد. همچنین در صورت موفقیتآمیز بودن آزمایشات، شاید بتوان جایگزینهایی امنتر برای تسکین درد در انسانها را توسعه داد!
منبع اصلی مقاله: Sound induces analgesia through corticothalamic circuits
منبع: ScienceDaily