چگونه به فرزند خود نه بگوییم؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
نه گفتن به کودک

نه گفتن به کودک جزو بزرگترین چالش‌های پدر و مادرها است. برخی بیش از حد به کودک خود نه می‌گویند و برخی دیگر از گفتن آن واهمه دارند. خبر خوب این است که پدر و مادرها با یادگیری برخی مهارت‌ها و تکنیک‌ها به سادگی و بدون آسیب دیدن رابطه‌ی کودک و والد می‌توانند به کودک خود در صورت لزوم نه بگویند.

موقعیتی را در نظر بگیرید که در آن مادری به همراه دختر کوچک خود در حال خرید در مغازه‌ای هستند. دختر از یک عروسک خوشش می‌آید و به سرعت می‌گوید من آن را می‌خواهم. مادر در این لحظه با خود فکر می‌کند که من به تازگی برای او عروسک خریده‌ام، آیا باید باز هم برای دخترم عروسک بخرم؟ در صورتی که نه بگویم، مشکل ایجاد خواهد شد.

آیا این موقعیت برای شما هم آشنا است؟ همانطور که با کودک خود از مغازه‌ای به مغازه‌ی دیگر می‌روید، آن‌ها یک سری وسایل را دوست خواهند داشت. همیشه وسایل جالب و هیجان‌انگیزی در ویترین مغازه‌ها وجود دارند. حتی در صورتی که از سه مغازه‌ی اول هم برای آن‌ها خرید کنید باز هم چیزهای بیشتری می‌خواهند. این یک بخش طبیعی از کودک بودن است که به وسایل دلبسته می‌شوند و می‌خواهند خیلی سریع آن‌ها را داشته باشند.

دانستن چگونگی و زمان نه گفتن به کودک یکی از سخت‌ترین کارهای والدین است. در صورتی که خواسته یا رفتار کودک در حوزه‌ی مشخصی مانند سلامتی و ایمنی باشد، بله گفتن یا نه گفتن ساده‌تر است. «بله شما می‌توانی آن را انجام دهی.» یا «نه نمی‌توانی به تنهایی از خیایبان عبور کنی.» اما بسیاری از مسائل در حوزه‌ی موضع‌های غیر مشخص اتفاق می‌افتند: آیا باید به کودک خود اجازه بدهم روی تخت بپرد؟ آیا باید یک داستان دیگر هم برای کودکم بخوانم؟ تلاش برای پاسخ به این سوال‌ها می‌تواند باعث سردرگمی شود.

پدر و مادرها از نه گفتن می‌ترسند

نه گفتن والدین به کودک

پدر و مادرها فرزندان خود را دوست دارند و می‌خواهند که کودکشان شاد باشد. آن‌ها اغلب از نه گفتن می‌ترسند؛ زیرا می‌خواهند که فرزندشان آن‌ها را دوست داشته باشد و نگران این موضوع هستند که نه گفتن باعث آسیب زدن به روابطشان شود. یک دلیل دیگر هم این است که نگران این موضوع هستند که باعث خشمگین شدن کودکشان و دعوا شوند.

این ترس‌ها می‌توانند با تجربه‌ی کودکی والدین بیشتر شوند. به عنوان مثال، برای دریافت محبت و عشق بیشتر از پدر و مادر، باید همیشه به آن‌ها بله می‌گفتید یا در صورتی که همیشه با یک پدر و مادر عصبانی در حال دعوا بودید، اکنون دوست دارید که یک رابطه‌ی آرام با فرزند خودتان داشته باشید. فرض کنید که پدر و مادر خیلی سختگیری داشتید یا منابع مالی در خانواده‌ی شما بسیار محدود بوده است، به احتمال زیاد دلیل اینکه اکنون از نه گفتن اجتناب می‌کنید این است که با فرزند خود همذات‌پنداری کرده و احساس بدی که رد کردن مداوم چیزی که می‌خواهید ایجاد می‌کند را به خاطر می‌آورید. یکی از قانون‌های کلیدی برای این موضوع این است که سعی کنید کاری را انجام دهید که برایتان قابل قبول است و دوست داشتید والدین‌تان برایتان انجام دهند.

نکته‌های نه گفتن به کودک

در ادامه چند استراتژی برای از بین بردن این مشکل و کمک به نه گفتن به کودک به روشی که برخورد کمتری ایجاد کند را بررسی کرده‌ایم.

۱. محدودیت تعیین کنید

نیازی نیست برای اینکه پدر و مادر خوبی باشید یا به فرزند خود بگویید که دوستش دارید هر چیزی که از شما خواست را برایش فراهم کنید یا به او بدهید. گاهی اوقات محدودیت تعیین کردن در واقع به معنای دوست داشتن بیشتر آن‌ها است. مرزها و محدودیت‌ها به آن‌ها کمک می‌کنند که توقع‌ها و خواسته‌های خود را کنترل کرده و بتوانند عملکرد موثری در زندگی داشته باشند.

۲. از قبل صحبت کنید

صحبت کردن با کودک

تعیین برخی محدودیت‌ها قبل از بیرون رفتن هم بسیار کاربردی و مفید است. به عنوان مثال می‌توانید به فرزند خود بگویید: «امروز به اسباب‌بازی فروشی می‌رویم تا برای تولد دوستت هدیه بگیریم، شما فقط می‌توانی یک اسباب‌بازی کوچک برای خودت انتخاب کنی.» ممکن است باز هم در مغازه با کودک خود دچار بحث شوید اما قانونی تعیین کرده‌اید که آن را به بعد موکول کنید. برخی پدر و مادرها به فرزند بزرگتر خود مقداری بودجه اختصاص داده یا کمی پول می‌دهند که با آن خرید کند یا به او پیشنهاد می‌دهند که مقداری از کمک هزینه‌ی خود را همراه خود بیاورد.

۳. زمان بخرید

زمانی که کودکتان از شما  چیزی می‌خواهد، به صورت سریع و آنی به او نه نگویید، زیرا کودک احساس ناتوانی کرده و ممکن است به صورت واکنشی شروع به دعوا کند. در این شرایط بهتر است صبر کنید و تصمیم‌گیری را چند لحظه به تاخیر بیندازید. از خودتان بپرسید: «آیا باید نه بگویم، یا می‌توانم بگویم بله؟ در صورتی که می‌خواهم نه بگویم آیا امکان مذاکره و گفت‌و‌گو وجود دارد؟» هنگامی که دچار کشمکش درونی شدید، دو راهی فکری خود را به زبان بیاورید و به صورت شفاهی بیان کنید. به کودک خود بگویید: «من مطمئن نیستم که چه کاری باید انجام دهم و باید کمی به آن فکر کنم.» توجه داشته باشید که نیازی نیست عالی و کامل باشید و در همان لحظه و به سرعت بدانید که باید چه کاری انجام دهید.

۴. زمانی که باید نه بگویید، در ابتدا خواسته‌های کودک خود را تائید و قبول کنید

با تائید و قبول خواسته‌ها، کودک می‌داند که به او توجه کرده و احترام می‌گذارید. به عنوان مثال، می‌توانید بگویید: «من می‌دانم که آن کفش‌های کتانی را دوست داری و می‌خواهی.» در صورتی که این کار را انجام دهید، کودک شما احساس می‌کند بیشتر مورد احترام قرار گرفته است و حتی راحت‌تر می‌تواند از خواسته‌ی خود بگذرد. او می‌داند که شما به او گوش داده و به خواسته‌اش توجه می‌کنید.

۵. دلیل را توضیح دهید

در صورتی که یک دلیل خوب و منطقی داشته باشید، کودکان تصمیم شما را بهتر قبول می‌کنند. به عنوان مثال، می‌توانید بگویید: «امشب نمی‌توانی بیدار بمانی چون فردا صبح زود باید در مسابقه‌ی فوتبال شرکت کنی و باید امشب خوب استراحت کنی.» یا حتی توضیح‌های ساده‌تری هم می‌توانید بگویید. زمانی که کودک شما بادکنک کودک دیگری را می‌بیند که به صندلی بسته شده و آن را می‌خواهد می‌توانید بگویید: «این بادکنک مال تو نیست و متعلق به آن کودک است بنابراین نمی‌توانیم ان را به خانه ببریم.»

۶. حمایت عاطفی و احساسی ایجاد کنید

حمایت عاطفی از کودک

در صورتی که کودک شما از نه شنیدن ناراحت شده است، احساسات او را تائید کنید. به عنوان مثال به او بگویید: «من می‌دانم که خیلی ناراحت شده‌ای و خیلی دوست داری که آن وسیله را بخری، اما امکان انجام این کار وجود ندارد و نمی‌توانیم آن را بخریم.»

کلمات شما به کاهش احساس ناامیدی کودک و چشم‌پوشی او کمک می‌کنند. در صورتی که متوجه شدید که کودک می‌خواهد شروع به جیغ کشیدن یا پرتاب کردن وسایل کند، خواسته‌اش را تائید کرده و به او بگویید که در خانواده‌ی شما حرف زدن درباره‌ی احساسات یک راه حل است. بنابراین از کودک خود بخواهید که آرام باشد و درباره‌ی خواسته‌ی خود صحبت کند.

۷. از راه‌های جایگزین استفاده کنید

کودکان می‌توانند به سرعت به چیزی که می‌خواهند وابسته شوند. هنگامی که به آن‌ها نه می‌گویید، اینگونه به نظر می‌رسد که در را روی خواسته‌شان بسته‌اید. روش‌های بسیار دیگری وجود دارند که محدودیت‌ها را برای کودکان رضایت‌بخش و قابل تحمل سازید. زمانی که کودک ۳ ساله‌ی شما قبل از شام بستنی می‌خواهد، می‌توانید راه جایگزینی را به او پیشنهاد دهید: «نظرت درباره‌ی اینکه الان سیب بخوریم و بستنی را برای دسر بعد از غذا بگذاریم چیست؟»

همچنین می‌توانید به فرزند بزرگ‌تر خود پیشنهاد بدهید که اسکیت‌های جدیدی که می‌خواهد را به زمان تولدش موکول کند. این کار به او کمک خواهد کرد که رد کردن درخواستش از سوی شما را بپذیرد. در این شرایط او می‌داند در صورتی که صبر کند به خواسته‌اش می‌رسد. عوامل حواس پرتی مانند گفتن این جمله به کودک که «بیا به بچه گربه‌های پشت ویترین مغازه نگاه کنیم»، تاثیر بسیار زیادی در کمک به کودک برای جدا شدن از چیزی که می‌خواهد و برای آن فریاد می‌زند دارد.

در پایان

در صورتی که به فرزند خود اطمینان بدهید که به خواسته‌ی او احترام می‌گذارید و آن را می‌پذیرید، به او توجه می‌کنید و توضیحاتی را در رابطه با راهکارهای جایگزین به او ارائه دهید، کودک شما هم محدودیت‌ها را خواهد پذیرفت و خرید کردن و روال عادی زندگی هم برایتان ساده‌تر خواهد بود.

منبع: Psychology Today



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما