جورج آر. آر. مارتین چقدر از داستان الدن رینگ را نوشته است؟
وقتی صحبت از داستان الدن رینگ میشود، اغلب نام دو نفر به عنوان نویسندگان آن برده میشود: رئیس و کارگردان خلاقیت استودیوی فرامسافتور (FromSoftware) یعنی هیدتاکا میازاکی (Hidetaka Miyazaki) و نویسندهی مجموعهی نغمهی یخ و آتش (A Song of Ice and Fire)، جورج آر. آر. مارتین (George R.R. Martin). البته تنها بخشی از این قضیه درست است. هرچند میازاکی به عنوان ذهن خلاق پشت داستانها و فضای فانتزی آن شناخته میشود، اثری به بزرگی الدن رینگ تیم بزرگی روی آن کار کرده و بسیاری از داستانهای آن بیشتر از طریق گیمپلی و جهانسازی ساخته شدهاند تا یک ساختار روایت سنتی. موضوع مشارکت مارتین نیز حاثز اهمیت است.
بحثها و سردرگمیهای زیادی را در رابطه با میزان کمک مارتین به داستان الدن رینگ وجود دارد و برخی اشاره کردهاند که بازی دارای پیچشهای در سطح بازی تاج و تخت است، گویی که مارتین هر نقطه از داستان را خودش نوشته است. گفتنی است که این بازی ابتدا به عنوان «دنیایی جدید پر از داستانها و افسانههای خارقالعاده که توسط میازاکی و مارتین نوشته شده» به بازار عرضه شد، بنابراین اهمیت مارتین حداقل در آن زمان در سطح میازاکی قرار گرفت. اما مارتین دقیقا چه کمکی به الدن رینگ کرده است؟
ظاهرا همه چیز از یک جلسه شروع شده است. طبق مصاحبهای با میازاکی در مجلهی Edge، او و مارتین برای اولین بار در هتلی در ایالات متحده در مورد همکاری احتمالی در بازی بعدی فرامسافتور ملاقات کردند. مارتین در پستی در وبلاگ خود نوشت که تیم سازنده با او تماس گرفته است تا دنیایی عمیق، تاریک و طنینانداز را ایجاد کند تا به عنوان پایه و نوعی تاریخ خیالی برای یک بازی عمل کند. در حالی که نویسندهی بازی تاج و تخت چندان بازیهای ویدیویی را تجربه نکرده بود اما او با سری دارک سولز آشنایی داشته است. هرچند این عشق مارتین به سبک فانتزی بود که توجهی میازاکی را به او جلب کرد. میازاکی میگوید:
من بلافاصله از صحبت با او متوجهی مهارت و اشتیاق او به ژانر فانتزی و همچنین بازیهای ویدیویی شدم و صحبت کردن با چنین کسی و نشان دادن آن شادی خالص و حس کنجکاوی برای این دنیاهای فانتزی، تازه بود. این چیزی بود که واقعا در تمام گفتوگوهایمان مورد توجهی من قرار گرفت و برای کار کردن با او واقعا هیجانزده بودم.
طی جلسات متعدد، تیم فرامسافتور و مارتین طرحی را برای او ارائه کردند تا تاریخچهی سرزمینهای میانه و اسطورهشناسی آن را ترسیم کرده و زمینه را برای ورود بازیکن به داستان فراهم کند. به گفته میازاکی، مارتین هیچکدام از متنها یا دیالوگهای درون بازی را نمینویسد، اما میتوانست بر اساس برخی دستورات تعریفنشده هر چیزی را که میخواهد بسازد.
میازاکی در ادامه افزود:
ما با ارائهی ایدههای بسیار مبهم و گسترده به او برای افسانههایی که در ذهنم داشتم، به همراه نوع بازیهایی که معمولا میسازیم و نوع مضامینی که میخواهیم کاوش کنیم، شروع کردیم. بنابراین همه چیز بسیار مبهم بود. سپس او با ایدههای زیادی به سوی ما میآمد و این رفت و آمد باعث تبادل نظر شد.
به طور کلی مارتین متنهای زیادی را به استودیو داده، اما از مصاحبههای مختلف مشخص نیست که واقعا چه چیزی در آن اسناد وجود داشته است. برای یک بازی به بزرگی و تراکم الدن رینگ، معنای پایه و اساس یا افسانه مبهم است. آیا مارتین یک خط زمانی درست کرد؟ آیا او طرح کلی داستان را نوشت؟ دایره المعارف جهان؟ هیچ چیز به طور دقیق مشخص نیست. البته برخی میگویند او نام خود را در بازی پنهان کرده اما مارتین میگوید که ایستر اگی در این زمینه وجود ندارد و دلیلی ندارد که نامش را در بازی پنهان کند زیرا نام او در لیست سازندگان آن وجود دارد.
یاسوهیرو کیتائو (Yasuhiro Kitao)، تهیهکنندهی الدن رینگ، در مصاحبهای با The Verge گفت که مارتین افسانههای جهان بازی را که سالها قبل از رویدادهای بازی اتفاق میافتد و بسیاری از وضعیت فعلی جهان و شخصیتهای آن را شکل میدهد. در این مصاحبه، به نظر میرسد که کیتائو پیشنهاد میکند که مارتین به اندازهای نوشته است که الهامبخش بقیهی اعضای تیم روایت باشد و ظاهرا بیشتر جزئیات را مانند شخصیتها ایجاد کرده است. کیتائو میگوید که مارتین اسطورهشناسی جهان را انجام داده و میازاکی آزاد بوده است که خود آن را تفسیر کرده و شخصیتهایی را بر اساس آن بسازد.
در همین حال، مارتین در در برنامهی The Late Show with Stephen Colbert توضیح داد که در واقع جزئیات زیادی را در مشارکتهای خود آورده و گفت که او مسئول ساخت جهان و برخی از شخصیتها یا حداقل شخصیتهای تاریخی بازی است. او میگوید:
الدن رینگ قرار بود در زمان حال دنیای بازی فرامسافتور اتفاق بیفتد اما چیزی که از من میخواستند بنویسم، در واقع ۵۰۰۰ سال قبل از آن اتفاق افتاد. بنابراین من به عقب برگشتم و تاریخچهای نوشتم در مورد اینکه ۵۰۰۰ سال قبل از بازی فعلی چه اتفاقی افتاده است، شخصیتها چه کسانی بوده، چه کسانی یکدیگر را کشته و چه قدرتهایی داشتهاند. آنها طلسمها یا همان رونهایی را داشتهاند که در مرکز بازی قرار داشته و به قطعات زیادی تقسیم شدند و این چیزی بود که دنیا را خراب کرد.
این در مصاحبه با Edge توسط میازاکی تکرار شده زیرا او گفت که مارتین بسیاری از شخصیتهای تاریخی بازی را خلق کرده است:
زمانی که او افسانهها را نوشت، از او خواستیم که قهرمانان دراماتیک این اسطورههای باستانی را که قبل از وقایع بازی اتفاق میافتند، خلق کند. این شخصیتهای دراماتیک و قهرمانانه در آثار قبلی ما وجود نداشتند، بنابراین اینکه چگونه او ویژگیهای اسرارآمیز و قهرمانانهی آن شخصیتها را به تصویر میکشد، برای من جذاب بود.
تنها شخصیتی که در اینجا نام برده میشود، گادفری (Godfrey)، اولین الدن لرد است، اما میتوانیم استنباط کنیم که بسیاری از شخصیتهای دیگر نیز وجود دارد که مارتین روی آنها کار کرده است.
مارتین پس از انجام وظیفهی خود در وبلاگش گفت که چند سالی به دنبال زندگی خود بوده تا اینکه بازی منتشر شد است. در نهایت، او نوشت که نقشی مختصر در ساخت الدن رینگ داشته است و بیشترین اعتبار را به تیم فرامسافتور داد. او در پستی نوشت:
تقریبا تمام اعتبار باید به هیدتاکا میازاکی و تیم شگفتانگیزش از طراحان بازی داده شود که نیم دهه یا بیشتر روی این بازی کار کردهاند و مصمم به خلق بهترین بازی ویدیویی ممکن هستند.
به نوبهی خود، میازاکی نیز به Edge گفت که کار مارتین منبع بزرگی از الهام برای تیم بوده است. در واقع، او گفت:
داشتن یک نویسندهی خارجی در این راه بزرگترین تاثیر را بر بازی داشت، فقط به این دلیل که رویکردی بود که قبلا از آن استفاده نکرده بودم و به من این امکان را داد که چیزی را ترسیم کنم که تاریخ را در این اسطورهشناسی جدید به هم متصل میکند و چیزی بسیار تازه بسازم. این منبع الهام بزرگی بود.
در هر صورت مارتین نویسندهی مجموعهی فانتزی بزرگ نغمهی یخ و آتش است و یکی از قویترین جنبههای نویسندگی او ساخت جهان آن است که آنقدر گسترده است که تقریبا واقعی به نظر میرسد. همهی خاندانهای اصلی دارای تاریخهای طولانی هستند که در هم تنیده شدهاند و برخی از این تاریخها به هزاران سال پیش باز میگردد. همچنین شخصیتهای برجستهای در این مجموعه وجود دارند، مانند «شاه دیوانه» یا ایریس تارگرین دوم یا لیانا استارک که حتی حضور فیزیکی ندارند، اما در عوض به طور قابل توجهی در گفتوگو مطرح میشوند یا به صورت گذرا از آنها یاد میشود.
حال آیا این چیزی نیست که الدن رینگ ارائه میدهد؟ در حالی که برای انجام بازی نیازی به توجه به داستان ندارید، تاریخچهی جهان آن که میتوانید از مکالمات، یادداشتها و غره بدست آورید حضور دارد تا پایه و دلیلی برای چرایی سرزمینهای میانه ایجاد کند. از طرفی بسیاری از مهمترین شخصیتهای آن حتی فراتر از مجسمهها یا آیتمهایی که به نام آنها وجود دارد، ظاهر نمیشوند.
در نهایت بستهی الحاقی Shadow of the Erdtree نیز بسیار جذاب به نظر میرسد زیرا به Miquella of the Haligtree، برادر یکی از مهمترین باسهای بازی و شخصیتی افسانهای و توانا در افسانههای الدن رینگ میپردازد که در واقع هرگز در بازی ظاهر نمیشود. بازیکنان در حال حاضر چیزهای زیادی در مورد او و آنچه که او از نقطه نظر تاریخی پشت سر گذاشته میدانند و به همین دلیل در مورد بستهی الحاقی، نظریهپردازی کردهاند. به گفته میازاکی، مارتین محتوای جدیدی برای بستهی الحاقی ارسال نکرده، اما واضح است که مشارکتهای او همچنان کلیدی است. بنابراین چه او شخصیت مورد علاقهی شما را در الدن رینگ نوشته باشد یا خیر، این تا حدودی دنیای او نیز است.
منبع: Polygon