مغز کودکان بیش فعال چه تفاوتی با دیگران دارد؟
اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD) از زمان اولین شناسایی آن در دهه ۱۹۶۰، همواره یکی از موضوعات مورد بحث و بررسی بوده است. هنوز علت دقیق بروز علائم ADHD مشخص نیست، اما به وضوح میدانیم که مغز کودکان بیش فعال، به طور متفاوتی نسبت به دیگر کودکان رشد میکند.
اگرچه هنوز به طور کامل نمیدانیم که چه عواملی علائم ADHD نظیر دشواری در تنظیم توجه و احساسات، بیشفعالی و تکانشگری را ایجاد میکنند، اما تحقیقات نشان دادهاند که این اختلال یک بیماری عصبی-رشدی است. به این معنا که مغز کودکان مبتلا به ADHD به طور متفاوتی نسبت به دیگر کودکان رشد میکند. محققان به تدریج در حال شناسایی تفاوتهای ساختاری و شیمیایی در مغز هستند که ممکن است به بروز علائم این اختلال منجر شوند.
یکی از ویژگیهای بارز ADHD یا بیش فعالی، دشواری در انجام کارهای روزمره است؛ مسائلی مانند مدیریت زمان، سازماندهی، حل مسئله و کنترل احساسات. در این میان، ناحیهای از مغز به نام «قشر پیشپیشانی»، نقشی کلیدی در تنظیم این مهارتها دارد و تحقیقات نشان میدهند که این ناحیه در کودکان مبتلا به ADHD کوچکتر است. مطالعات بیشتر نشان میدهند که سایر بخشهای مغز که مسئولیتهایی چون حافظه، احساسات و رفتار را بر عهده دارند، نیز در کودکان با ADHD کوچکتر از حد معمول هستند. این تغییرات مغزی ممکن است به برخی از علائم شناختهشده این اختلال منجر شود.
منبع پژوهش: موسسه ذهن کودک
پژوهشهای علمی در مورد تفاوت مغز کودکان بیش فعال
دانشمندان همچنین تفاوتهایی در عملکرد مغز کودکان بیش فعال مشاهده کردهاند. برای مثال، شبکهای از ساختارهای مغزی به نام شبکه حالت پیشفرض یا (DMN) در شرایط عادی کمتر فعال است، اما در کودکان مبتلا به بیش فعالی یا ADHD، این شبکه بیشتر از حد معمول فعال میشود. این فعالیت زیاد میتواند باعث شود که این کودکان در هنگام انجام کارهایی که نیاز به تمرکز دارند، مثل انجام تکالیف مدرسه، تمرکز خود را از دست بدهند.
علاوه بر این، تحقیقات نشان دادهاند که اختلالات در انتقالدهندههای عصبی مغز، بهویژه دوپامین، میتواند به بروز علائم بیش فعالی کمک کند. دوپامین نقش مهمی در مهارتهایی همچون انگیزه و تصمیمگیری ایفا میکند و در کودکان مبتلا به ADHD، مسیرهای دوپامین مختل شده و سطح این ماده شیمیایی در مغز کاهش مییابد. این کاهش دوپامین میتواند منجر به برخی از ویژگیهای اصلی این اختلال شود.
در نهایت، پیشرفتهای علمی در زمینه شناخت و درک بهتر ADHD، این امید را به همراه دارد که کودکان مبتلا به این اختلال نهتنها از مشکلات خود احساس تایید بیشتری داشته باشند، بلکه درمانهای مؤثرتری برای آنها در دسترس قرار گیرد. از زمان شناسایی اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD) در دهه ۱۹۶۰، این اختلال همواره موضوعی پرچالش و مورد بحث بوده است. حتی کارشناسان نیز اغلب در مورد چگونگی تعریف دقیق این اختلال و علل بروز آن نظرات متفاوتی دارند.
تفاوتهای ساختاری مغز
بسیاری از ویژگیهای ADHD به عملکرد اجرایی مغز مرتبط است. عملکرد اجرایی شامل مجموعهای از مهارتهای ذهنی میشود که از جمله آنها میتوان به حافظه کاری، کنترل احساسات و حل مسئله پیچیده اشاره کرد. به عبارت سادهتر، این مهارتها به ما کمک میکنند تا کارهای روزمره مانند مدیریت زمان، سازماندهی و برنامهریزی را انجام دهیم. اگرچه بخشهای مختلف مغز در عملکرد اجرایی نقش دارند، اما قشر پیشپیشانی مغز به ویژه در تنظیم این مهارتها اهمیت فراوانی دارد.
مطالعات نشان دادهاند که در کودکان مبتلا به ADHD، قشر پیشپیشانی نسبت به کودکان معمولی رشد آهستهتری دارد و به طور کلی کمی کوچکتر است. همچنین، حجم مغز در مناطقی همچون مخچه، هیپوکامپوس و آمیگدال نیز در کودکان مبتلا به ADHD کمتر از حد معمول گزارش شده است.
مخچه که مانند سایر قسمتهای مغز در عملکردهای مختلفی دخیل است، نقش ویژهای در تنظیم حرکت دارد. این مسئله به ویژه در ADHD اهمیت پیدا میکند، چرا که مخچه کوچکتر میتواند باعث مشکلاتی در “سرکوب پاسخهای حرکتی” شود؛ یعنی توانایی سرکوب اقداماتی که ممکن است در حین انجام یک کار اختلال ایجاد کنند، مثل نشستن آرام در کلاس. همچنین، اندازه کوچکتر هیپوکامپوس و آمیگدال میتواند بر تنظیم حافظه، احساسات و رفتار تأثیر بگذارد، که از علائم رایج این اختلال به شمار میآید.
هرچند این نواحی مغز ممکن است در افراد مبتلا به ADHD کوچکتر بمانند، اما تحقیقات نشان میدهند که این بخشها در طول زمان همچنان رشد کرده و تکامل مییابند. در نهایت، تفاوتهای اندازه این نواحی در بزرگسالی کمتر به چشم میخورد و به نظر میرسد که به مرور زمان این تفاوتها کاهش مییابند.
تفاوتها در اتصالهای مغزی
یکی از روشهای جدید برای سنجش عملکرد مغز، بررسی فعالیت و اتصالات آن است. محققان برای اندازهگیری تغییرات فعالیت مغزی از طریق جریان خون، از تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی (fMRI) استفاده میکنند. زمانی که بخشی از مغز فعال میشود، میزان خونرسانی به آن منطقه افزایش مییابد. در افراد مبتلا به اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD)، مطالعات نشان دادهاند که فعالیت غیرطبیعی در چندین منطقه مغزی که مسئول تنظیم حرکت، تفکر و احساسات هستند، مشاهده میشود.
یکی از این شبکهها که در مغز کودکان مبتلا به بیش فعالی به طور غیرمعمول فعال است، شبکه حالت پیشفرض نام دارد. این شبکه بهطور تصادفی کشف شد زمانی که محققان متوجه شدند که مغز شرکتکنندگان در تحقیق، حتی وقتی که فقط در حال استراحت بودند، فعالتر از معمول است.
شبکه حالت پیشفرض
شبکه حالت پیش فرض مغز مفهومی جدید است و هنوز در مورد بخشهای مختلف مغز که در آن دخیل هستند، اختلاف نظر وجود دارد. این شبکه زمانی بیشترین فعالیت را دارد که ذهن ما آزادانه به گشت و گذار میپردازد. در کودکان معمولی، این شبکه در هنگام انجام کارهایی که نیاز به توجه دارند، کمتر فعال است و در زمانی که در حال رویاپردازی یا یادآوری خاطرات هستند، فعالتر میشود. اما در کودکان مبتلا به بیش فعالی، این شبکه در طول انجام کارهایی که نیاز به تمرکز دارند، همچنان فعالیت بالایی نشان میدهد. این تفاوت میتواند دلیل مشکل تمرکز کودکان مبتلا به ADHD در کلاسهای درس باشد.
اختلال در اتصال عملکردی
فعالیت غیرعادی شبکه حالت پیشفرض در افراد مبتلا به ADHD ممکن است به دلیل اختلال در «اتصال عملکردی» این شبکه با سایر شبکههای مغزی باشد. اتصال عملکردی به معنای همبستگی بین مناطق مغزی است که عملکردهای مشابه دارند. این همبستگی میتواند مثبت یا منفی باشد. برای مثال، شبکه دیگری به نام «شبکه انجام کار» وجود دارد که به ما کمک میکند کارهای نیازمند توجه را انجام دهیم.
در حالت طبیعی، این شبکه ارتباط منفی با شبکه دارد؛ یعنی وقتی شبکه انجام کار فعال است، شبکه حالت پیشفرض کمتر فعال میشود. اما در کودکان مبتلا به ADHD، این همبستگی منفی ضعیف شده است، بهطوری که شبکه حالت پیشفرض بیشتر از حد معمول فعال میشود و همین موضوع میتواند باعث بیتوجهی در حین انجام کارهای هدفمند مانند تکالیف مدرسه شود.
توجه بصری انتخابی
علاوه بر این، مطالعات نشان دادهاند که در افراد مبتلا به ADHD، سطح اتصال عملکردی بین نواحی مغز که مسئول «توجه بصری انتخابی» هستند، به طور غیرعادی بالا است. این سیستم به ما کمک میکند تا موارد مهم را از دیگر موارد متمایز کنیم و به آنها توجه کنیم. این اتصال غیرعادی ممکن است باعث شود که کودکان مبتلا به ADHD توجه خود را به چیزهای بیربط جلب کنند و در انتخاب موضوعاتی که باید روی آنها تمرکز کنند، دچار مشکل شوند.
تفاوتها در شیمی عصبی
علاوه بر تفاوتهای ساختاری و اتصالات مغزی، عدم تعادلهای شیمیایی در مغز نیز ممکن است نقشی در بروز علائم اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD) ایفا کنند.
مغز که بهعنوان مرکز کنترل بدن عمل میکند، باید سیگنالهای الکتریکی یا «پیامها» را در سراسر بدن ارسال و دریافت کند. این کار توسط سلولهای عصبی (نورونها) انجام میشود، اما بین نورونها فاصلههایی وجود دارد. انتقالدهندههای عصبی، پیامرسانهای شیمیایی هستند که این فاصلهها را پر کرده و اجازه میدهند پیامها بهطور مؤثر منتقل شوند.
یکی از انتقالدهندههای عصبی بسیار مهم، دوپامین است که چندین عملکرد مختلف دارد. در مغز مسیرهایی وجود دارند که دوپامین را از یک منطقه به منطقه دیگر منتقل کرده و اطلاعات مهمی را منتقل میکنند. چهار مسیر اصلی دوپامین وجود دارد که دو مورد از آنها به اختلالات عملکرد شناختی که در کودکان مبتلا به ADHD مشاهده میشود، مربوط هستند.
مسیر پاداش دوپامینی
اولین مسیر به نام «مسیر پاداش دوپامینی» شناخته میشود. زمانی که ما تجربهای لذتبخش مانند خوردن غذای خوشمزه را تجربه میکنیم، مقدار بیشتری دوپامین در این مسیر ترشح میشود که احساس لذت و سرخوشی را فعال میکند. فرض بر این است که این احساس لذت با ارتباط میان بخشی از مغز که پردازش لذت را انجام میدهد و هیپوکامپوس که در حافظه نقش مهمی دارد، تقویت میشود. به عبارت دیگر، ما بهخاطر میآوریم که چه غذایی با این احساس لذت همراه است و این موضوع ما را به خوردن آن دوباره تشویق میکند.
مسیر مزوکورتیکال
دومین مسیر که به نام «مسیر مزوکورتیکال» شناخته میشود، منطقهای از مغز را که غنی از دوپامین است، به قشر پیشپیشانی وصل میکند. از طریق انتقال دوپامین، این مسیر به قشر پیشپیشانی کمک میکند تا عملکردهای اجرایی مانند شناخت، حافظه کاری و تصمیمگیری را تسهیل کند.
در کودکان مبتلا به ADHD، فرض بر این است که این دو مسیر مختل شدهاند که میتواند منجر به اختلال در عملکرد شناختی و انگیزشی شود. دانشمندان معتقدند که این اختلالات ممکن است به دلیل وجود تعداد غیرطبیعی انتقالدهندههای دوپامین در مغز افراد مبتلا به ADHD باشد. انتقالدهنده دوپامین پروتئینی است که مسئول حذف دوپامین از فاصله بین نورونها و قطع انتقال دوپامین است. تعداد بیشتر این انتقالدهندهها میتواند منجر به کاهش غیرطبیعی میزان دوپامین در مغز شود. یکی از شواهد این نظریه این است که داروهای محرک مانند آدرال معمولاً در کاهش علائم ADHD مؤثر هستند، زیرا این داروها بازجذب دوپامین را مهار میکنند.
جمع بندی
اگرچه ممکن است هنوز علل دقیق علائم ADHD را ندانیم، پیشرفتهای تحقیقاتی به ما کمک کردهاند تا درک بهتری از این اختلال پیدا کنیم. شناسایی تفاوتهای ساختاری و شیمیایی در مغز کودکان مبتلا به ADHD نه تنها مشکلات آنها را تأیید میکند، بلکه ممکن است به بهبود درمانهای این اختلال نیز کمک کند.