فاینال فانتزی ۷ ریبرث چگونه نسلهای مختلف بازیکنان را به هم پیوند میزند؟
نائوکی هاماگوچی (Naoki Hamaguchi)، سالهای دبیرستان خود را با وسواس فراوان در مجلات بازی برای دریافت اخبار مختلف دربارهی فاینال فانتزی ۷ گذرانده است. اکنون، ربع قرن بعد، او کارگردانی جدیدترین محصول این مجموعه را بر عهده دارد و به دنبال شگفتزده کردن طرفداران نسخهی اصلی و تازهواردها است.
به عنوان دنباله مستقیم اولین نسخه از سری بازسازی فاینال فانتزی ۷، ریبرث ترکیبی پر سر و صدا و غیرمعمول از یک بازسازی خالص است که بازیکنان را به تمام مکانهای آشنا و ضربات داستانی نسخهی اصلی معرفی کرده و در این میان عناصر جدیدی را نیز به داستان وارد میکند، در حالی که آنتاگونیست رویایی بازی یعنی سفیروث (Sephiroth) تلاش میکند تا وقایع بازی اصلی را بازنویسی کند تا پایان را تغییر دهد. این یک ایدهی بزرگ و جسورانه است. اما فاینال فانتزی ۷ همیشه بزرگ و جسورانه بوده و این به عرضهی طوفانی آن در سال ۱۹۹۷ برمیگردد که نه تنها انتظارات بازیکنان از بازیهای نقشآفرینی کنسولی، بلکه کل صنعت بازی را با صحنههای فوقالعاده، داستان عالی و یکی از خاطرهانگیزترینها پیچشهای داستانی تاریخ، تغییر داد. هاماگوچی اخیرا مصاحبهای با آیجیان انجام داده و در مورد این اثر صحبت کرده است. او میگوید که هنوز هم معرفی عالی فاینال فانتزی ۷ را به یاد دارد. او افزود که در آن زمان زمان همه چیز متفاوت بود. امروزه به لطف اینترنت میتوانید خبرهای لحظهای درباره بازیهای موردانتظار خود دریافت کنید، اما در آن زمان اینگونه نبود.
مانند هاماگوچی، بسیاری از بازیکنان نیز در دوران راهنمایی و دبیرستان، زندگی خود را با ورق زدن مجلات بازی میگذراندند. آن بازیکنان در دههی سوم یا چهارم زندگی خود هستند و احتمالا فرزندان آنها نیز به دنبال تجربهی بازسازی آثاری نوستالژی هستند. نسخهی اصلی فاینال فانتزی ۷ از سال ۲۰۱۲ از طریق یک نسخهی اچدی بهبود یافته در دسترس بوده است، اما به طور ناگهانی نسل جدیدی از طرفداران را جذب خود نکرد. در واقع طرفداران جوانتر انتظارات و سلیقههای متفاوتی نسبت به بچههای سال ۱۹۹۷ دارند. جیسون شرایر، منتقد بلومبرگ در این باره میگوید که به دلیل گرافیک قدیمی و ترجمهی انگلیسی به هم ریخته و نامناسب، فاینال فانتزی ۷ به تخیل بازیکن تکیه میکند تا دقیقا آنچه که اتفاق افتاده و چرایی آن را بفهمد. او فاینال فانتزی ۷ را با مدلهای سهبعدی ابتدایی و پسزمینههای از پیش رندر شدهاش بهعنوان استعارهای ایدههای بزرگتر توصیف کرد. اگرچه ممکن است استعاره بزرگسالان را به آثار قدیمی بازگرداند اما جوانترها زیاد اهمیتی به آن نمیدهند و این کار را برای آن بازیهای قدیمیتر سختتر میکند که داستانهایشان را برای مخاطبان مدرن تعریف کنند.
چگونه یک داستان را برای جوانترها بازگو کنیم؟
هاماگوچی در حین ساخت بازسازی فاینال فانتزی ۷، خود را از نظر عاطفی تحت فشار قرار داد که حتی فراتر از تجربه نوجوانی او با بازی اصلی، ویرانگر و آزاردهنده بود. او توضیح میدهد:
زمانی که نسخهی اصلی را بازی میکردم، به خاطر نمیآورم که احساس گناه زیادی از دست داشتن در فعالیتهای تروریستی بازی داشته باشم. من کودک خردسالی بودم، اما از آنجا که واقعگرایی گرافیک این تجربه افزایش یافته است، فکر میکنم که انتقال یک پیام در بین گروه وسیعتری از بازیکنان بسیار آسانتر شده است.
هاماگوچی که علاقه دختر بچهاش به بازی هاتسونه میکو الهامبخش مینیگیم پیانوی بسیار محبوب ریبرث بوده، معتقد است که این شکاف به لطف پیشرفتهای عمده در جلوههای بصری بازی کاهش مییابد. او میگوید:
تکنیکهای داستانگویی بصری که در زمان ساخت نسخهی اصلی وجود داشت، امکان بیان دقیق جهان را فراهم نمیکرد و به اعتقاد من، بخش بزرگی از جهانبینی باید توسط تخیل خود کاربر تکمیل میشد.
۲۵ سال بعد، پلی استیشن ۵ قدرت پردازشی بسیار بیشتری نسبت به پلیاستیشن ۱ دارد و سه سیدی نسخهی اصلی در مقایسه با حجم نصب عظیم ۱۴۵ گیگابایتی ریبرث عجیب به نظر میرسند. در حالی که اولین نسخه از سهگانهی بازسازی به سالنها و خیابانهای میدگار محدود میشد، ریبرث دنیای فراتر از آن را با جزئیات خیرهکننده و گسترده بازسازی کند. تام هولت (Tomm Hulett)، کارگردان بازی در استودیوی سازندهی Bloodstained: Ritual of the Night و Advance Wars 1+2: Re-Boot Camp، یعنی Wayforward، میگوید که بازسازی فاینال فانتزی ۷ دید کاملا تحقق یافتهای از تصوری بوده که من هنگام تجربهی بازی اصلی داشته است. او به عنوان یک دانشآموز دبیرستانی عاشق نسخه اصلی بود و سپس در ۴۰ سالگی در کنار پسر پنج ساله و خواهر زاده ۱۷ سالهاش دوباره آن را تجربه کرده است.
رویکرد سازندگان به نوستالژی
جلب توجهی بازیکنان قدیمی و تازهواردان مستلزم یک تفکر جسورانه در معنای بازسازی است. بازسازی اول و ریبرث یک بازسازی دقیق نیستند، بلکه ترکیبی از بازسازی و دنباله محسوب میشوند. هاماگوچی توضیح میدهد:
پروژهی فاینال فانتزی ۷ فقط بازسازی نسخهی اصلی نیست، بلکه یک بازی جدید است که عناصر و تغییرات جدیدی را در خط داستانی اصلی معرفی میکند.
ریبرث عمداً داستانی کاملاً آشنا را از فاینال فانتزی ۷ گرفته و عناصری را در خود جای داده است که به وضوح در نسخهی اصلی وجود نداشتند. هاماگوچی میگوید:
ما میخواستیم کاربران در حین بازی حس غیرقابل پیشبینی داستان را تجربه کنند و مطمئن نباشند که آیا قوس روایت در مسیر اصلی خود قرار میگیرد یا از آن جدا میشود. ما امیدواریم که کاربران این فرصت را داشته باشند تا اوج ریبرث و آنچه در مورد سرنوشت نهایی آریث (Aerith) در انتظار آنها است را دوباره تجربه کنند.
این تاکید بر بازنویسی داستان به صورت داخلی از سوی بسیاری از کارکنانی که به گفته هاماگوچی در ساخت بازی اصلی شرکت داشتند، آمده است. در همین حال، کارکنان جدید به سمت رویکردی محافظهکارانهتر گرایش داشتند. هاماگوچی افزود:
با توجه به این موضوع، ما تصمیم گرفتیم که کارکنان باسابقه مسئولیت تغییراتی را که قرار بود در داستان اصلی ایجاد شود، بر عهده بگیرند، در حالی که کارکنان خلاق جدید، از جمله من، سکان یکپارچهسازی و تطبیق چیزهای مختلف با آن داستان را به عهده گرفتیم تا پروژه را به عنوان یک محصول سرگرمی بسازم. با روشن کردن دامنه مسئولیت بین دو گروه، یک اکوسیستم بسیار مثبت در تیم توسعه ایجاد شد که به اعتقاد من کیفیت نهایی کار را افزایش داد.
مانند سینما و تلویزیون، بازی نیز صنعتی است که با خودش درگیر است. این مملو از رویاپردازان خلاق و صنعتگران پرشور مانند هاماگوچی است؛ افرادی که میخواهند تجربیاتی خلق کنند که واکنشهای احساسی قوی را برانگیزد و مرزهای آنچه بازیهای ویدیویی میتوانند به عنوان یک فرم هنری ارائه دهند را کشف کنند. اما نوستالژی باعث پیشروی کسب و کار و افزایش حاشیه سود و افزایش بازدهی پول سهامداران نیز میشود زیرا همانطور که قبلا ذکر شد، نوستالژی میتواند به فروش بالایی منجر شود. هر کدام از شما که این مقاله میخوانید آیا دوست ندارید که فرزندانتان در آینده آثاری مانند لست آو آس یا رد دد ریدمپشن ۲ را تجربه کنند نوستالژی به خاطرات ما نفوذ میکند و پایهای از هویت ما را تشکیل میدهد. در نظر گرفتن آثار نوستالژیک و بررسی آن با دیدگاههای جدید، به ما این فرصت را میدهد تا در آینه نگاه کنیم و به این فکر کنیم که چگونه خود مدرن را با گذشتهی خود تلاقی میکنیم.
تای شالتر (Ty Schalter)، نویسنده و پادکستری که آثار نقشآفرینی در دهه ۹۰ میلادی بزرگ شده است و اخیرا به بچههایش بازسازی فاینال فانتزی ۷ را پیشنهاد داده، میگوید:
این دایره زندگی مصرفکننده است. گیمرهای نوجوان دههی ۹۰ اکنون بزرگسالانی هستند که زمان و درآمدی قابل استفاده دارند و میخواهند بهترین نسخههای اثری را که برای سرگرمی انجام میدادند تجربه کنند.توسعهدهندگانی که در دههی ۲۰۰۰ بزرگ شدهاند، میخواهند بازیهایی بسازند که حال و هوای همان بازیهایی را که در دوران کودکی بازی میکردند، داشته باشد.
همانطور که شالتر اشاره میکند، بسیاری از بازیهای کلاسیک در حال حاضر به سادگی قابل بازی نیستند. علاوه بر این، در زمانی که همهی ژانرها کم و بیش به «سبک اکشن نقشآفرینی جهان باز با آیتمها و درختان مهارت» تبدیل شدهاند و همه آنها مجبورند ۱۰ میلیون نسخه بفروشند تا بودجه توسعه خود را توجیه کنند، گرفتن چراغ سبز تولید برای ایدههای بدیع دشوار است. بنابراین، آیا این یک تاکتیک برای استفاده از نوستالژی برای کسب سود است؟ یا وسیلهای برای احیای مجدد احساسات و تجربیاتی که دهها سال در درونمان زندگی کردهاند؟ هولت میگوید:
پاسخ بدبینانه این است که شرکتهایی هستند که امیدوارند سود تضمین شده از آیپیهای آزمایش شده که در حال حاضر دارای طرفداران زیادی هستند را داشته باشند. پاسخ امیدوارکننده این است که خالقان پرشوری میخواهند عدالت را در مورد آثاری که عشق آنها به صنعت بازی را تقویت کردهاند رعایت کنند و آنها را با آینده به اشتراک بگذارند.
شالتر در ادامه توضیح میدهد که بخشی از چیزی که سری بازسازی فاینال فانتزی ۷ را بسیار خاص میکند، این است که از تنشهای بین نسخهی اصلی، خاطرات گیمرها از آن نسخه و اهداف تیم سازنده در بازبینی و تغییر داستان آگاه است. او گفت که نوستالژی یعنی مشخص کردن رشد خود، چه خوب و چه بد:
دیدن یک اسباب بازی قدیمی، انجام یک بازی قدیمی و یا قدم زدن در مدرسه دوران کودکی شما، نه تنها میتواند شما را به یاد تمام لحظات خوبی که در آن زمان داشتهاید، بیندازد، بلکه به شما امکان میدهد هم آن چیز و هم خودتان را دوباره درک کنید. شاید این اسباببازی قدیمی بسیار ارزانتر از آن چیزی بود که فکر میکردید و تعجب میکنید که چرا در آن زمان آنقدر برای آن ارزش قائل بودید. شاید بازی قدیمی به همان اندازه سرگرمکننده باشد که به یاد میآورید و شاید هم اکنون در آن خوب عمل کنید و یا برعکس.
ریبرث داستان شکلپذیری تاریخ، وضعیت ناپایدار آن و تمایل به بازنویسی است. برای طرفداران قدیمی و تازه واردان به طور یکسان، این یک برداشت مدرن از یکی از روایتهای کلاسیک صنعت بازی است و در کنار والدینشان، نسل جدیدی از طرفداران مانند سال ۱۹۹۷ آن را جشن میگیرند و عاشق کلود، زک و دیگر شخصیتهای آن میشوند. هاماگوچی میگوید:
امیدواریم با تجربهی ریبرث، خودتان متوجه شوید که چرا فاینال فانتزی ۷ در طول سالها مورد حمایت بسیاری از طرفداران قرار گرفته است.
در نهایت گفتنی است که غرق شدن در فاینال فانتزی ۷ ریبرث مانند بازیهای دیگر نیست بلکه این فرصتی است برای کشف دوبارهی داستانهای قدیمی، محلههای قدیمی، شخصیتهای قدیمی اما این بار با بچههایمان در کنارمان.
منبع: IGN