هالیوود چطور رقابت را به نتفلیکس باخت؟
با شیوع کرونا زندگی و تجارت جهانیان به هم ریخت و سینما با چالشی روبهرو شد که شاید تا پیش از این ندیده بودیم. در این مقاله میبینیم هالیوود و استودیوهای مختلفش چطور با بحران صنعت سرگرمی کنار میآیند.
سامنر رداستون، از غولهای صنعت سرگرمی که یازدهم آگوست امسال بعد از ۹۷ سال زندگی درگذشت، از آخرین و معدود کسانی بود که به مدل قدیمی و سنتی توزیع و پخش هالیوود اعتقاد داشت. ولی عمر این سیستم به پایان رسیده است. فوریه امسال شرکت ViacomCBS که به تازگی و با ادغام دو استودیو بزرگ تشکیل شده بود و حالا تحت مدیریت دختر رداستون است، اعلام کرد که آنها هم قرار است وارد صنعت پخش دیجیتال و آنلاین شوند.
ولی پارامونت، همچون بسیاری از استودیوها، شکوه و جلال گذشتهاش را از دست داده است. این اتفاق تا حدودی به رفتارهای رداستون برمیگردد که ترجیح میداد به جای نگاه به آینده، حداکثر استفاده را از داشتههای گذشته ببرد و دیگر چیزی باقی نگذارد.
همزمان که کرونا در دنیا آشوب به پا میکند، استودیوها یا روی انتشار فیلمهای قدیمیشان مانور میدهند تا به سود کوتاهمدت برسند یا تعدیل نیرو میکنند یا فیلمهایی که بنا بوده است اکران شوند را روانهی پلتفرمهای دیجیتالی میکنند.
هالیوود از نظر مالی به بحرانی سنگین خورده است و حالا باید رویکردش را برای همیشه تغییر دهد؛ چه بخواهد چه نخواهد.
نزول قدرت استودیوها
استودیوهای فیلمسازی چندین دهه سلاطین بلامنازع صنعت سینما بودند. حتی زیرمجموعههایشان روی تلویزیون، نمایش خانگی و شبکههای کابلی و پولی تسلط داشتند و سودهای کلانی به جیبشان میریختند. ولی دیگر از این خبرها نیست. برای مثال نگاهی به استودیو برادران وارنر و برنامههای جدیدش بیندازید. مسئولین این استودیو محبور شدهاند با رؤسای «اچبیاو» و «اچبیاو مکس» همکاری کنند و تمرکزشان را روی شبکههای دیجیتالی و کابلی بگذارند. پخش فیلمها دیگر در انحصار اکران سینمایی و سالنهای بزرگ نیست و فیلمهای سینمایی هم دیگر پادشاه دنیای سرگرمی نیستند.
یکی از نمایندههای استودیویی میگوید: «روشهای قدیمی دیگر کارساز نیست. مثلا اینکه بیاییم و برای یک فیلم جمع و جور با بازی هلن میرن و ایان مککلن کلی خرج کنیم و تازه فقط سه روز روی پردهها بماند. کل این ماجرا میتوانست در یک اکران دیجیتالی و پخش روی «اچبیاو مکس» رقم بخورد و نتیجهی بهتری هم بگیرد. اصلا هالیوود کارش این است که بیحساب و کتاب خرج کند. ولی الان دیگر باید حواسشان باشد که رابطهی جدیدی بین مخاطب و تولیدکنندگان محتوا ایجاده شده است.»
هالیوود پیش از این هم با موقعیتهای مشابه سر و کار داشت. در اواخر دههی ۹۰ میلادی، رئیس «دیزنی» جو راث رهبر جریانی شد که تا فیلمهای سینمایی امروزه هم ادامه یافت، یعنی ساخت و اکران آثاری پرخرج و پرسروصدا که با تبلیغات زیاد به فروش و سود میرسیدند. اوایل سال ۲۰۰۰ مدیر اجرایی «سونی» مایکل لینتون معتقد بود استودیوها سرانجام مجبور خواهند شد شرکتهایشان را ادغام کنند.
با اینکه مدیران و مسئولان استودیوها میدانستند فیلم و سریال و سرگرمی در آینده سمت آنلاین شدن حرکت میکند، عجلهای برای همگام شدن با جریان نداشتند. امپراتوریهایشان را طی سالیان دراز و با زحمت زیاد ساخته بودند و کسی دلش نمیخواست نظم فعلی را بر هم بزند.
اگر با اینترنت و پیشرفت تکنولوژی پیش بروید، سود و بهرهوری شما همگام با زمانه افزایش پیدا میکند. در حالی که کسبوکارهای قدیمی وقتی بدون تغییر و تحول اساسی به دوره و نظم جدید دنیا وارد میشوند، توانایی رقابت را نخواهند داشت. تفکر وال استریتی، استودیوهای سرگرمی را وادار میکرد که تا جایی که میتوانند، با درآمدی سر کنند که از بابت فروش حق پخش فیلمهایشان به پلتفرمهای دیجیتال مثل اچبیاو، «استارز» یا «نتفلیکس» به دست میآوردند. ولی هیچکس خبر نداشت نتفلیکس قرار است به چه تهدید بزرگی تبدیل شود.
نتفلیکس، پادشاه جدید سرگرمی
رید هیستینگز در سال ۱۹۹۸ استارتآپی به نام نتفلیکس را به راه انداخت، که در ابتدا کارش اجارهی دیویدی بود. در سال ۲۰۰۲ سهامی عام شد و در سال ۲۰۰۷ تغییر رویکرد اساسی داد و تبدیل شد به پلتفرم پخش دیجیتالی فیلم و سریال. ویدیو کلوپ معروف و زنجیرهای «بلاکباستر» که در سال ۲۰۰۴ و تأسیس ۹۰۰۹۴ شعبه در سراسر جهان به اوج خودش رسیده بود، سعی کرد نتفلیکس را بخرد، اما اوضاعش خراب شد و در نهایت در سال ۲۰۱۰ اعلام ورشکستگی کرد. (فاکس، یونیورسال، و دیزنی سرویس آنلاین اشتراک ویدیویی «هولو» (Hulu) را در سال ۲۰۰۷ احداث کردند، ولی هیچوقت واقعا پشتش نایستادند.)
در سال ۲۰۱۳، نتفلیکس که حدس میزد استودیوها حالا و با حس کردن تهدید، به زودی آثار آرشیوی خودشان را از این پلتفرم دیجیتالی بیرون میکشند و دیگر حق و اجازهی پخششان را در آن نمیدهند، تصمیم گرفت روی تولیدات اریجینال خودش متمرکز شود و حسابی برایشان خرج کرد. به این ترتیب سریالهایی مثل «خانه پوشالی» (House of Cards) و «نارنجی مُد جدیده» (Orange is the New Black) خلق شد و کمکم نتفلیکس به جایی رسید که با تولیدات اریجینالش گوی سبقت را از همهی استودیوها ربود، آن هم نه فقط از لحاظ کمی و تعداد آثار تولید شده، بلکه در میزان استقبال و امتیاز و نامزدی امی و حتی اسکار. سریالهایی مثل «اُزارک» (Ozark) و «تاج» (The Crown) پای ثابت جوایز تلویزیونی هستند و فیلمهایی مثل «روما» (Roma) و «داستان ازدواج» (Marriage Story) در اسکار درخشیدند.
در سال ۲۰۱۸، وقتی روپرت مرداک متوجه شد که نتفلیکس آیندهی سرویسهای آنلاین اشتراک ویدیو را از همین الان قبضه کرده است، استودیو فاکس را به دیزنی فروخت. مدیرعامل دیزنی رابرت ایگر به محتوای عظیم فاکس برای پر کردن Hulu احتیاج داشت. پلتفرم آنلاینی که ۳۵ میلیون مشترک برای خودش دست و پا کرده بود و فیلم و سریال به اندازهی کافی نداشت. اینگونه بود که پلتفرم آنلاین جدیدی به نام «دیزنی پلاس» ظهور کرد و در نوامبر ۲۰۱۹ رسما کارش شروع شد.
به لطف شیوع کرونا، دیزنی پلاس شروع حیرتانگیز و فراتر از انتظاری را تجربه کرد و بیش از ۶۰ میلیون مشترک به عضویتش در آمدند. حالا دیزنی چنان اعتمادی به پلتفرم آنلاینش پیدا کرده است که تصمیم گرفته فیلم دویست میلیون دلاریاش یعنی مولان را مستقیم روی همین جا به نمایش بگذارد و از خیر اکران پردردسر و پرریسک کرونایی گذشته. حالا مولان هر فروشی کند، پولش تمام و کمال به جیب دیزنی میرود و خبری از سهم استودیوها و سینمادارها نیست.
حالا همه میگویند بزرگترین رقیب نتفلیکس، دیزنی پلاس است نه «ایتی اند تی» (AT&T). در پی راهاندازی اچبیاو مکس که با مشکلات و ابهاماتی همراه بود، مدیر عامل AT&T جان استانکی یکی از مؤسسان هولو را استخدام کرد تا «وارنر مدیا» را بگرداند و او را موظف کرد تا اوضاع به هم ریختهی اچبیاو مکس را سر و سامان دهد. آنها به خوبی میدانستند که هجوم این تعداد از مشترکان به دیزنی پلاس، به خاطر سریال درخشان جان فاورو «مندلورین» (The Mandalorian) بود که در دنیای «جنگ ستارگان» میگذشت. ولی اچبیاو مکس علیرغم ثروت هنگفتی که از وارنر گرفته بود و محتوایی که از اچبیاو داشت، هیچ اثر جدید و چشمگیری به مردم ارائه نمیکرد.
همزمان که نتفلیکس ستارهها و استعدادهای گرانقیمت را جذب خودش میکرد تا برایش فیلم و سریال بسازند، استودیوهای دیگر با خودشان کلنجار میرفتند و فکر میکردند که چطور با آن رقابت کنند. این قضیه در بخش فیلمها خیلی مشهود است که به خاطر اکرانهای سینمایی و محدودیتهای سیستم پخش، عملا مقابل نتفلیکس و آزادی عملی شگفتانگیزش فلج شده. برای مثال سر همین فیلم آخر اسکورسیزی یعنی «ایرلندی» (The Irishman)، معلوم شد که «پارامونت» از پس تولید، تبلیغ و پخش فیلم ۱۵۹ دلاری این کارگردان کهنهکار بر نمیآید. ولی نتفلیکس توانست.
از سوی دیگر «اپل تیوی پلاس» وارد این رقابت تنگاتنگ شده است. این سرویس آنلاین با خرج زیادی که روی سریال «برنامه صبحگاهی» (The Morning Show) کرد و ستارگانی مثل استیو کارل، جنیفر آنیستون و ریس ویترسپون را آورد، و همینطور برنامهای که برای تولید فیلم جدید اسکورسیزی «قاتلین ماه کامل» (Killers of the Flower Moon) با بازی رابرت دنیرو و لئوناردو دیکاپریو ریخته است، نشان داده نمیخواهد جلو بقیه کم بیاورد. اما هالیوودیها هنوز برایش احترام قائل نیستند و میگویند: «اپل هیچوقت موفق نمیشود. آدمهایی ادارهاش میکنند که صنعت سرگرمی و قصهگویی را اصلا درک نمیکنند. خلق احساسات و شگفتی ناب، کسب و کار ما این است. این چیزی است که مردم مشتاقش هستند و میخواهند ببینند. مردم جادو میخواهند، چیزی که با دیدنش مدتی از واقعیت مزخرف روزمره دور شوند.»
در استودیو «آمازون»، ثروتمندترین مرد جهان یعنی جف بزوس از پس هر هزینهای برای حضور در این میدان بر میآید. حق ساخت سریال «ارباب حلقهها» ۲۵۰ میلیون دلار آب خورد و احتمالا تولید فصل اولش نیز همین مقدار هزینه بخواهد.
در هر حال، این پلتفرمهای نوپا راه زیادی پیش رویشان دارند تا با نتفلیکس رقابت کنند. در آغاز سال ۲۰۲۰، تعداد مشترکین نتفلیکس به ۱۶۷ میلیون در ۱۹۰ کشور رسید که ۶۷ درصدشان خارج آمریکا هستند. در همین چند ماه اول سال و در پی شیوع کرونا، ۲۶ میلیون مشترک جدید به نتفلیکس اضافه شدند که مدیرعاملهای این غول سرگرمی را تشویق کرد ۱۹ میلیارد دلار بودجه برای تولید محتوای جدید و خرید حق پخش آثار تعیین کنند.
در سال ۲۰۱۹ و وقتی روما و «کتاب سبز» برای اسکار بهترین فیلم رقابت میکردند، خیلیها در هالیوود میگفتند نتفلیکس میخواهد سینما را از بین ببرد. حالا و بعد از جریان کرونا، این پلتفرم آنلاین یکی از ناجیان سینما و صنعت سرگرمی شده است.
نظم جدید
استودیوها در این دوران کرونا زده ضعیفتر از همیشه شدهاند، ولی وضع سالنهای سینما از آنها هم بدتر است. مدل کسب و کارشان هیچ تغییری نکرده است، اگرچه چند سال پیش تعدادی از آنها به مشارکت در اکران آنلاین رضایت دادند. ولی هنوز کلیت ماجرا تغییر نکرده است.
سالنهای سینما در شرایط اقتصادی بدی به سر میبرند. کرونا که فعلا قصد نابودی ندارد و مردم هم ترجیح میدهند به جای اینکه ریسک نشستن در سالن بسته و تاریک سینما را به جان بخرند، در خانه بنشینند و از سرویسهای آنلاین استفاده کنند.
آن زمان که سینمادارها روی فرمت همیشگی اکران ۹۰ روزه پافشاری میکردند، فرصت تبادل اطلاعات با استودیوها برای ایجاد سیستم توزیع و پخش بهروزتر را از دست دادند و چسبیدند به همان اکران سینمایی. همکاری و تعامل با پخشکنندههای دیجیتال برای بقای سالنهای سینما حیاتی است.
یکی از تهیهکنندههای سینما میگوید: «استودیوها و سینمادارها باید راههای خلاقانه برای کمک به همدیگر پیدا کنند. هیچ ایرادی ندارد فیلمهای عظیم و بلاکباستر روی پردهی سینما برود و فیلمهای جمعوجور و کوچکتر در پلتفرمهای دیجیتال پخش شوند.»
سال آینده سالنهای زنجیرهای کمتری را شاهد خواهیم بود. با کوچکتر شدن استودیوها، فیلمهای «مارول»، «دیسی» و آثار دنبالهدار همچنان اکران سینماییشان را خواهند داشت؛ البته با بودجهی محدودتر. باقی فیلمها بعد از اکرانی محدود، روانهی پلتفرمهای آنلاین خواهند شد.
باید دید استودیوها چطور در این نظم جدید خودشان را پیدا میکنند. ممکن است بعضیهایشان فیلمهایی را بپذیرند که مستقیم قرار است پخش دیجیتالی شوند. تعدادی از فیلمها ممکن است مدت طولانیتری روی اکران بمانند، بقیه نه. تعداد کمتری از فیلمها اکران سینمایی میگیرند. فیلمسازها برای بهترین برنامهی اکران هدفگذاری میکنند، ولی گاهی اوقات برنامهای وجود ندارد.
منبع: indiewire
تحلیل بسیار کامل و جالبی بود
باز هم از این مطالب بذارید