افراد خیانت‌کار نسبت به خودشان چه احساسی دارند؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۸ دقیقه
خیانت

آیا افراد خیانت‌کار از رفتار خودشان پشیمان می‌شوند؟ از کجا می‌توان فهمید کسی که به شما خیانت کرده، از رفتارش پشیمان شده و دیگر این کار را تکرار نمی‌کند؟

آیا افراد خیانت‌کار احساس گناه هم می‌کنند؟ و آیا بین احساس مردان و زنان پس از انجام خیانت تفاوتی وجود دارد؟ آیا پشیمانی این افراد صرفاً به خاطر ترس از لو رفتن است؟

و در پایان هنگامی که متوجه شدید فرد خیانت‌کار چه احساسی نسبت به خودش و رفتارش دارد، بعد چه؟

در ادامه‌ی این مقاله از دیجی‌کالا مگ، برخی از حقایق روان‌شناختی قابل اعتماد در مورد مسأله‌ی خیانت ارائه شده که به شما کمک می‌کنند بتوانید این پدیده را از منظر فرد خیانت‌کار هم ببینید و در صورتی که مورد خیانت واقع شدید، درست‌ترین تصمیم ممکن را بگیرید. با ما همراه باشید.

آیا اگر کسی را واقعاً دوست داشته باشید باز هم به او خیانت می‌کنید؟

خیانت

این احتمال کاملاً وجود دارد که کسی که خیانت عاطفی می‌کند، به فردی که به او خیانت کرده، عمیقاً علاقه‌مند باشد.

همچنین ممکن است فرد خیانت‌کار ارتباط عمیق‌تری هم با فردی که با او رابطه‌ی مخفیانه داشته است، تجربه کرده باشد اما همچنان همسرش را دوست داشته باشد و بهترین‌ها را برای او آرزو کند.

از دیدگاه قربانی، بعید به نظر می‌رسد که فرد خیانت‌کار واقعاً عاشق آن‌ها باشد زیرا اگر او می‌دانست که با این کارش چه اتفاقی برای من و رابطه‌ی ما خواهد افتاد، خیانت نمی‌کرد؛ یا اینکه شاید او هنوز مرا دوست داشته باشد اما دیگر به اندازه‌ی سابق دوست ندارد.

از سوی دیگر، افراد خیانت‌کار هم ممکن است پیش خودشان استدلال کنند که کاری که آن‌ها با شریک زندگی خود انجام داده‌اند هیچ ربطی به عشق ندارد و حتی با وجود خیانت آن‌ها هنوز هم شریک زندگی خود را ترجیح می‌دهند و خیانت آن‌ها علت دیگری داشته است، مثل:

  • ناتوانی آن‌ها در برابر وسوسه
  • فاصله‌ی احساسی بین آن‌ها و شریک زندگی‌شان
  • عدم برقراری رابطه‌ی جنسی با شریک زندگی‌شان (به دلایل مختلف)
  • به خاطر شک داشتن به وفاداری شریک زندگی‌شان
  • مصرف الکل یا مواد مخدر و در نتیجه از دست دادن کنترل خود

آیا افراد خیانت‌کار احساس گناه می‌کنند یا از رفتارشان رنج می‌برند؟

بی وفایی

این یک پرسش مهم دیگر است که نیاز به پاسخی متفکرانه و جامع دارد.

آن چیزی که یک فرد خیانت‌کار در مورد رفتارش احساس می‌کند، به قوانین اخلاقی شخصی او بستگی دارد و اینکه رفتار آن‌ها تا چه حد از آن موازین اخلاقی خارج شده است. این مسأله همچنین به توانایی آن‌ها در تصور اینکه اگر در موقعیت فرد مقابل بودند چه احساسی به آن‌ها دست می‌داد، بستگی دارد.

یک فرد جامعه‌ستیز یا خودشیفته که هیچ نوع نگرانی یا احساس بدی در مورد تأثیر اعمالش بر دیگران ندارد قطعاً همانند یک فرد دلسوز و احساساتی با چهارچوب اخلاقی مستحکم که عاشق فرد سومی شده یا در یک لحظه وسوسه شده، فکر نمی‌کند.

اگر رفتار شما با آنچه که درست یا عادلانه می‌دانید مطابقت داشته باشد، دلیلی برای تجربه کردن احساس پشیمانی، احساس گناه یا هر نوع درد احساسی وجود ندارد.

اما از سوی دیگر، اگر رفتار شما کاملاً با آنچه که شما فکر می‌کنید «کار درست» است، متضاد باشد، به احتمال زیاد احساس گناه فراوان و درد احساسی زیادی را تجربه خواهید کرد.

افراد خیانت‌کار چه احساسی نسبت به خودشان دارند؟

گذشته از رفتار قابل مشاهده‌ی شخص پس از انجام خیانت عاطفی یا پس از اعترافش به خیانت، این افراد واقعاً در مورد اقدامات خود و پیامدهای بعدی آن چه احساسی دارند؟

ما از میان افرادی که تجربه‌ی خیانت کردن داشته‌اند، ۹ پاسخ واقعی به این سؤال را گردآوری کرده‌ایم. کدام یک از این توصیفات با موقعیت شما تناسب بیشتری دارد؟

۱. «من احساس بسیار بدی نسبت به این مسأله دارم که اعتماد شریک زندگی‌ام را نسبت به خودم از بین ببرم»

بی اعتمادی

این احساس یک احساس رایج در مورد خیانت است. هر علتی که منجر به خیانت فرد خیانت‌کار شود، آن‌ها پس از خیانت عمیقاً نسبت به اعمال خود و تأثیرشان بر روابط خود پشیمان می‌شوند.

همسر یا شریک عاطفی وفادار آن‌ها دیگر به آن‌ها اعتماد ندارد. با انجام اقدامات زوج‌درمانی یا بدون آن، جبران این آسیب سال‌ها به طول می‌انجامد.

هر بار که قربانی صدای زنگ تلفن یا صدای پیام متنی را در تلفن فرد خیانت‌کار می‌شنود، نگاه پرسشگرانه‌ای در چهره‌ی او آسیب‌های وارد شده را به خاطر می‌آورد.

۲. «احساس می‌کنم سرانجام تاوان خیانت کردنم را پس می‌دهم»

همچنین برای فرد خیانت‌کاری که گرفتار شده است، غیرمعمول نیست که احساس کند عقوبت رفتار نادرستش سراغ او را خواهد گرفت و به طرز مخفیانه‌ای به آن‌ها ضربه وارد کرده است. این افراد می‌دانند که رفتار آنها، هنگامی که دستشان رو شد، به همسر یا شریک زندگی آن‌ها آسیب وارد می‌کند.

و اکنون که این راز فاش شده است، حتی اگر از خیانت خود پشیمان نباشند، معتقدند که مستحق عواقب آن هستند.

۳. «وقتی همسرم به من عشق می‌ورزد احساس گناه می‌کنم»

فارغ از این که خیانت همچنان مخفی باقی مانده باشد یا نه، گاهی اوقات وقتی شخص خیانت‌کار با عشق و محبت ورزیدن شریک زندگی‌اش مواجه می‌شود، احساس گناه می‌کند.

بخشش یا فرصت دوم چیزی نیست که آن‌ها انتظارش را داشته باشند دارند و ممکن است احساس کنند که قادر به جبران اشتباه‌شان نیستند.

بدتر از آن این است که فرد خیانت‌کار احساس کند همسر «بخشنده‌اش» به او عشق یا شفقت نشان می‌دهد تا بر آن‌ها مسلط شود یا برتری اخلاقی خودش را اثبات کند.

۴. «احساس می‌کنم خیانت کردن من تمام زندگی‌ام را خراب کرده است»

خیانت

حداقل، این کار تمام زیبایی‌هایی که در زندگی‌شان و قبل از خیانت کردن و لو رفتن وجود داشت را خراب کرده است. آن‌ها می‌دانند اقدامات‌شان چه بلایی سر رابطه آن‌ها آورده است. آن‌ها درد را در چهره و رفتار همسر وفادار خود می‌بینند و فارغ از اینکه اینکه همسرشان آن‌ها را ببخشد یا نه، رابطه‌ی آن‌ها برای همیشه تغییر کرده است. آن‌ها آنچه را که قبلاً در رابطه‌شان داشته‌اند دیگر ندارند و ممکن است دیگر هرگز آن را تجربه نکنند.

۵. «خیانت کردن به عنوان انتقام از فرد خیانت‌کار، اوضاع را بدتر می‌کند»

احتمالاً در مورد این حالت شنیده‌اید. یکی از طرفین شایعاتی را می‌شنود که دیگری به او خیانت می‌کند و پس از قانع شدن سعی می‌کند برای انتقام گرفتن، خودش هم به همسرش خیانت کند.

پس از این اتفاق، آن‌ها می‌فهمند که آن شایعات دروغ بوده و همسر آن‌ها هرگز به آن‌ها خیانت نکرده است. در واقع او در حال برنامه‌ریزی برای یک سورپرایز عاشقانه‌ی مخفیانه بوده است و اگر حقیقت برملا شود، فرد خیانت‌کار می‌داند که رابطه خراب می‌شود.

۶. «من دیگر چیزی را احساس نمی‌کنم»

برخی از افراد خیانت‌کار اعتراف می‌کنند که به تک‌همسری اعتقاد ندارند. اگر شریک زندگی آن‌ها از آن‌ها بخواهد که تنها با او باشند، ممکن است سعی کنند از برقراری رابطه با دیگران اجتناب کنند. اما اگر هم این اتفاق بیفتد، صرفاً اتفاق افتاده است.

جای تعجب ندارد که بسیاری از افراد خیانت‌کار نیز خودشیفته یا روان‌پریش هستند. همدلی برای آن‌ها اصلاً موضوعیت ندارد. در واقع اگر همسر آن‌ها شناخت درستی از آن‌ها داشته باشد، اصلاً نباید انتظار چیز دیگر به جز روابط چندگانه را از آن‌ها داشته باشد. حقیقت این است که چنین افرادی معتقدند که آن‌ها باید آزاد باشند.

۷. «هرچه که باشد، من مواد مخدر/ الکل مصرف کرده بودم و این اتفاق بدون اختیار من رخ داد»

دعوا

گاهی اوقات فرد خیانت‌کار اعتراف می‌کند که هنگام خیانت در حالت عادی نبوده است. مطمئناً آن‌ها با اختیار خودشان تصمیم گرفته‌اند که مواد/الکل مصرف کنند، اما در دفاع از خودشان اعلام می‌کنند که اکثر افرادی که می‌شناسند همین کار را کرده بودند و اگر آن‌ها در این حالت با شخص دیگری رابطه برقرار کنند، چه اهمیتی دارد؟ این کار هیچ معنی بدی ندارد و یک رفتار عادی در آن حالت بوده است.

۸. «همسرم اول به من خیانت کرد و من از هیچ چیز پشیمان نیستم»

اگر شریک فرد خیانت‌کار ابتدا به او خیانت کند، ممکن است آن‌ها توجیهی تمام عیار برای این مسأله داشته باشند که با شخص دیگری رابطه‌ی پنهانی برقرار کنند. این انتخاب دیگر بر مبنای شایعات نیست؛ آن‌ها می‌دانند که همسرشان وفادار نیست.

بنابراین، آن‌ها با همسرشان همان کاری را می‌کنند که با آن‌ها کرده است و شاید هم کمی بیشتر.

اگر هم همسر آن‌ها این کار را بهانه‌ای برای جدایی قرار دهد، فرد خیانت‌کار بیشتر احساس موجه بودن می‌کند تا پشیمانی. به هر حال، از نظر آن‌ها رابطه‌ای که قبلاً مرده بود، دیگر احساس پشیمانی ندارد.

۹. «من عاشق فردی شدم که با او رابطه‌ی پنهانی داشتم»

بحث و مشاجره

گاهی اوقات، فرد خیانت‌کار نسبت به فردی که با او رابطه‌ی مخفیانه دارد احساسات عاشقانه واقعی پیدا می‌کند. و اگر آن‌ها احساس کنند که بیشتر نسبت به شریک موقت خود احساس پیدا کرده‌اند، ممکن است احساس کنند که باید همسر خود را ترک کرده و به رابطه‌ی مستحکم‌تر با فرد جدید بپردازند.

متأسفانه این اتفاق گاهی اوقات میفتد و اغلب پایان تلخی دارد. بالاخره ممکن است شریک جدید حتی پس از اینکه او خانواده‌ی خود را رها کرد، تمایلی به برقراری رابطه‌ی متعهدانه با فرد خیانت‌کار نداشته باشد.

آیا افراد خیانت‌کار احساس گناه می‌کنند؟ پاسخ پیچیده است

اکنون که با این ۹ حالت مختلف احتمالی که ممکن است یک فرد خیانت‌کار در مورد خیانت خود احساس کند، آشنا شدید، کدام یک برای شما برجسته‌تر بود؟

انسان‌ها موجوداتی پیچیده و عموماً خودمحور هستند. هنگامی که خود را در نقش یک فرد خیانت‌کار تصور می‌کنند، کمتر خود را سرزنش می‌کنند و بیشتر شرایط و یا حتی قربانی را مقصر می‌دانند.

هنگامی هم که خود را در نقش قربانی تصور می‌کنند، کمتر احتمال دارد که در مورد عمل خیانت یا رفتار فرد خیانت‌کار مشکل غیر قابل جبران مشاهده کنند.

اما در هر حالتی از خیانت تقصیر به طور کامل بر گردن کسی است که این عمل را انجام داده است. حقیقت به ندرت به همین سادگی است.

این مطلب فقط جنبه‌ی آموزش و اطلاع‌رسانی دارد. پیش از استفاده از توصیه‌های این مطلب حتما با پزشک متخصص مشورت کنید. برای اطلاعات بیشتر بیانیه‌ی رفع مسؤولیت دیجی‌کالا مگ را بخوانید.

منبع: Live Bold and Bloom



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۵ دیدگاه
  1. محبوبه

    منم هم زنی هستم که خیانت همسر دیده است
    چقد سخت و دردناک هست.. خداکنه برای هیچکس این اتفاق نیفته… من واقعا متعهد به همسرم بود… همسرم اعتیاد داشت و خیلی کمکش کردم تا نجات پیدا کنه…. نمیدونین چقدر باهاش خوب بودم… اونم همینطور ده سال زندگی مشترک فقط اعتیاد اذیت میکرد… تا اینکه من برای اعتیادش خط و نشون گذاشتم… تا مگه ترک کنه… اما اعتیادو ترک نکرد و بعدفهمیدم به من خیانت کرده و زنه بارداره…. یه زن که هیچ وجدانی از انسانیت نداشت… و شهره بود بخاطر روابط ناسالم…. هرچند که من قصدم بخاطر اعتیادش جدایی بود اما درد خیانتش واقعا قلبمو بدرد اورد.. اما خدا کمکم کرد بخاطر دوستای خوبی که در انجمن نارانان پیدا کرده بودم تونستم زود سرپا بشم اما دیدم نسبت به همه چیز عوض شد زخمش همیشه در قلب ادم میمونه… و خدا خودش جواب افراد خائن رو بده… چه زن و چه مرد… و ان شاالله خدا خودش تسلی بخش داغداران خیانت باشه… من بخشیدمش و طلاق گرفتم و به خدای بزرگ سپردمشون تا خودش جوابشونو بده

    1. پیمان

      خواهرم فقط خیانت دیده درد خیانت دیده را میداند من قبل از خیانت همسرم هر بدی که داشت رو تحمل میکردم و فقط دلم خوش بود به اینکه زن پاکی دارم ولی بعد سی سال زندگی کسی به آدم خیانت کنه دیگه اون درد نیست زخم نیست بی رحمی مطلقه. آخه چطور اونی که خیانت میکنه از بچه های بزرگش خجالت نمیکشه؟بعد که گرفتیش میگه گول خوردم یا شیطان گولم زد آخه یه زنه ۴۵ ساله با یک مرد ۷۰ ساله عشق بازی میکنه که اون مرد ۲۰ سال از شوهرش بزرگتره دیگه به این آدم چی باید گفت؟ این دردو نمیشه هیچ جور تحمل کرد بخدا من فقط واگذارش میکنم به همون خدا .

  2. مینو

    بعنوان فردی که همسرش خیانت کار است، آسیب روحی فراوانی دیدم ، مدت‌های طولانی اعتماد به نفس خود را از دست داده بودم…هیچ چیز مانع رفتارهای اشتباه شوهرم نمیشد و متاسفانه حمایت‌های خانواده اش کار را برایش راحتتر کرد…به همه چیز و همه افراد بدبین شده بودم، از روزی که دستش برایم رو شد ۱۰ سال میگذرد، از همان موقع علاقه ام نسبت به او از دلم کنده شد … اما مثل خیلی از زنان بخاطر فرزندم چشمهایم را روی هم گذاشتم و گذشتم ، دیگه حتی یکبار هم حرفهای خودش و خانواده اش را باور نکردم… روی اعصاب و روان خودم خیلی کار کردم تا توانستم باز سرپا شوم و همه اینها را در تنهایی خودم گذراندم ، هیچ وقت نمیبخشم و لحظه ای فراموشم نمیشود. گاهی دلم برای روزهای بی‌خبری ام تنگ میشود.
    خیانت هیچ توجیهی ندارد.

    1. ؟

      سلام به نظرم با رفتارتون کاری کنین که پشیمون شه و اگه پشیمون شد ببخشینش و از نوع شروع کنین البته اگه واقعا پشیمون شد
      سعی کنید مثل خدا رفتار کنید و توبه پذیر باشید

  3. لیلا

    عالی بود

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما