چارلی چاپلین چگونه با فیلم پسربچه تاریخ سینما را تغییر داد؟
۱۰۰ سال از اکران فیلم پسربچه (The Kid) به کارگردانی چارلی چاپلین میگذرد و این همان فیلمی است که مسیر سینما را برای یک قرن درامهای کمدی هموار کرد.
هنگامی که دوستداران سینما به دوران صامت فکر میکنند، چارلی چاپلین و شخصیت نمادین وی یعنی «ولگرد» اولین چیزهای هستند که به ذهنشان خطور میکند. چاپلین در طول زندگی درخشان خود فیلمهای زیادی نوشت، کارگردانی و بازی کرد که مشهورترین آنها روشناییهای شهر (City Lights)، جویندگان طلا (The Gold Rush)، عصر جدید (Modern Times) و دیکتاتور بزرگ (The Great Dictator) هستند. علیرغم گذشت چندین دهه از ساخت آن فیلمها، هنوز مورد بحث مورخان و علاقمندان سینما به عنوان آثار مهمی قرار میگیرند که به شکلگیری سینمای مدرن کمک کردند.
یکی از فیلمهای چاپلین به اندازهی آن فیلمهای نمادین محبوب نیست، اما به همان اندازه برای تاریخ سینما مهم است. پسربچه، اولین فیلم بلند و صامت چاپلین، امسال صدمین سالگرد خود را جشن میگیرد.
اگرچه تا سال ۱۹۲۱ چاپلین چندین فیلم کوتاه با کاراکتر ولگرد بازی کرده بود، اما پسربچه اولین فیلم او با مدت زمان بیش از یک ساعت بود. هزینهی ساخت این فیلم ۲۵۰ هزار دلار بود و فیلمبرداری آن پنج ماه و نیم به طول انجامید که در آن زمان فیلمبرداری بسیار طولانی محسوب میشد. با وجود بودجهی زیاد و زمان تولید طولانی، پسربچه یک داستان ساده در مورد مراقبتهای ولگرد از فرزندخواندهاش است که توسط جکی کوگان بازی شده بود. کوگان بعدها در بزرگسالی نقش عمو فاستر در خانوادهی آدامز (The Addams Family) را بازی کرد.
با اطلاع از موفقیتهای بعدی چاپلین، پسربچه یکی از چرخههای بزرگ تاریخ سینما را آغاز کرد. اما این فیلم یک قرن به عنوان یکی از بهترین فیلمهای صامت در دوران خود در میان آن فیلمهایی که باقی ماندهاند و هنوز هم قابل دسترسی هستند دوام آورد، زیرا این یکی از اولین نمونههای ترکیب کمدی و درام با یکدیگر است.
فیلم با عنوان «تصویری با لبخند و شاید اشک» آغاز میشود. اولین صحنه با یک سکانس درام از زنی است که با فرزند تازه متولد شدهی خود از بیمارستان خیریه خارج میشود، زیرا پدر بچه علاقهای به او و نوزادش ندارد. او که فقیر و مجرد است، با اکراه نوزاد را با یک یادداشت دستنویس در ماشین میگذارد و امیدوار است زندگی بهتری داشته باشد. اما سپس دو سارق بدون اینکه بدانند بچه در صندلی عقب است خودرو را میدزدند و وقتی متوجه حضور بچه میشوند او را در کوچهای رها میکنند. آن وقت است که ولگرد او را پیدا میکند.
در حالی که ولگرد سعی میکند کودک را به شخصی واگذار کند، کشف یادداشت مادر او را از این حرکت بازمیدارد. او نام کودک را «جان» میگذارد و پنج سال از او مراقبت میکند و سرانجام در تعمیر و فروش شیشه به دستیار او تبدیل میشود. صحنههای اول کمدی کمی در خود دارد، اما مخاطبان را بلافاصله با یک داستان احساسی جذب میکند به این ترتیب طنز و خندهها در بقیهی فیلم پسربچه واکنشهای واقعیتری را القا میکند، زیرا آنها حالا دیگر شخصیتها را به خوبی میشناسند.
وقتی به نظر میرسد که جان را به یتیمخانه میبرند، بینندگان ولگرد را دنبال میکنند که در یک صحنهی تعقیب و گریز هیجانانگیز او را بازگرداند. هنگامی که مادر برمیگردد، که حالا یک بازیگر ثروتمند است، و با ولگرد و کودک ارتباط برقرار میکند، بدون اینکه متوجه شود جان کیست، احساسات عمیقی در قلبش شکل میگیرد. پس از یک ساعت پر فراز و نشیب، و یک سکانس رویایی که برای زمان خود بسیار چشمگیر بود، فیلم پسربچه با یک پایان دلانگیز به اتمام میرسد.
۱۰۰ سال بعد، پسربچه هنوز یکی از تاثیرگذارترین درامهای تمام دوران است و عملا میتوان آن را مخترع این ژانر دانست. به سختی میتوان مخاطبان را در یک نمایش واقعی خنداند و گریاند، اما چاپلین این کار را به آسانی در اولین فیلمهای سینمایی بسیار سادهی خود انجام داد. بعد از آن اگر قرار باشد برخی از دوست داشتنیترین فیلمهای ژانر کمدی-درام را نام ببریم بدون شک فارست گامپ (Forrest Gump)، میس سانشاین کوچولو (Little Miss Sunshine) و انگل (Parasite) در ذهن نقش میبندند و هر کدام باید از چاپلین به خاطر معرفی پایههای این ژانر سپاسگزار باشند.
منبع: cbr