بررسی نبرد بزرگ سبزها و سیاهها در «خاندان اژدها»؛ کدام جناح برتری دارد؟
سریال «خاندان اژدها» از زمان آغاز رقص اژدهایان بیثباتیهای بسیاری به خود دیده است. مرگ و تباهی در وستروس بیداد میکند و هر دو جناح جنگ متحدان خود را از دست میدهند. اما در این مسیر متحدان تازهای نیز به دو جناح سبز و سیاه پیوستهاند. در آغاز فصل دوم سریال «خاندان اژدها»، هیچ یک از دو ارتش طرفین جنگ آماده نبرد نبود. اکنون آنها به طور فعال، چه روی زمین و چه در آسمان، در حال نبرد هستند و همزمان برای جنگی بزرگتر آماده میشوند. رینیرا تارگرین (با بازی اما دارسی) و ایگون دوم (با بازی تام گلین کارنی) هر کدام به گونهای متفاوت در این جنگ مبارزه میکنند و از منابع و مشاوران خود برای برتری پیدا کردن بهره میبرند. اما از زمانی که ایموند (با بازی ایوان میچل) به مقام نایب السلطنه ایگون دوم رسیده است، سبزها به شدت وحشیتر شدهاند.
در این مقاله خطر لو رفتن داستان فصل دوم سریال «خاندان اژدها» وجود دارد.
هر یک از جناحها چه منابعی در اختیار دارند؟
سبزها از مزیت سرعت عمل برخوردار بودند. از آنجایی که سبزها به وضعیت جسمانی شاه ویسریس تارگرین (با بازی پدی کانسیدین) اشراف کامل داشتند، پیش از مرگ او برای تصاحب تاج و تخت آماده بودند. سبزها سه ارتش قدرتمند در نقاط مختلف هفت پادشاهی داشتند که هر یک در حال حرکت بود. بنابراین به سرعت برای نبرد آماده شدند؛ اگرچه نبرد روکز رست برای سربازان سبزها مرگبار بود.
در همین حال، متحدان سیاهها هنوز در حال منظم شدن هستند. نیروهای شمالی راه بسیار زیادی تا جنوب دارند و جین آرین (با بازی آماندا کالین) هنوز ارتش ویل را اعزام نکرده است. از طرف دیگر دیمون (با بازی مت اسمیت) ناآرامیهای بیشتری را در ریورلندز برانگیخته است؛ اما با این وجود او بالأخره موفق شده به بحران میان بلکوودها و برکنها پایان دهد و اعتماد لردهای قدرتمند ریورلندز را به دست بیاورد. اگرچه سبزها با سرعت بیشتری در حال حرکت هستند، اگر خاندان آرین با ارتش ویل به کمک رینیرا بیاید، جناح سیاه از نظر بزرگی ارتش برتری پیدا خواهد کرد.
اما طبعاً مهمترین برتری در رقص اژدهایان، خود اژدهایان هستند. این ماشینهای جنگی زنده از هر ارتشی قدرتمندتر عمل میکنند و فقط به دست یکدیگر تهدید میشوند. با مجروح شدن سانفایر (اژدهای ایگون دوم) و عدم شرکت دریمفایر (اژدهای هلینا) در جنگ، سبزها بدون واگار در وضعیت بسیار بدی قرار خواهند گرفت. سیاهها اژدهایان بیشتری دارند، اما تعدادی از اژدهایان آنها برای سواری و میدان نبرد بیش از حد کوچک و نابالغ هستند. این در حالی است که تعدادی اژدهای بدون سوار در دراگوناستون وجود دارد. جناح سیاه به تازگی سه اژدهاسوار جدید پیدا کرده است. آدام از هال (حرامزاده کورلیس ولاریون با بازی کلینتون لیبرتی) سوار جدید سیاسموک است و دربرابر رینیرا به عنوان ملکه خود، زانو زد و وفاداری خود را اعلام کرد. از سوی دیگر هیو، آهنگر اهل پایتخت به عنوان سوار ورمیتور (دومین اژدهای بزرگ زنده) انتخاب شد و اولف نیز اکنون همراه با سیلوروینگ پرواز میکند.
حمله سبزها به هارنهال با چالش روبهرو میشود
پس از جمعآوری یک ارتش قابل توجه، لنیسترها به هارنهال لشکرکشی میکنند تا بزرگترین قلعه وستروس را از چنگ دیمون تارگرین خارج کنند. با این وجود، جیسون لنیستر (با بازی جفرسون هال) در سفر خود مکث میکند و از رفتن به هارنهال بدون همراهی ایموند و واگار خودداری میکند. مسلماً، هارنهال به دست اژدهای دیمون، کاراکسس، محافظت میشود. بنابراین خطر قابل توجهی برای ارتش لنیستر وجود دارد. اما ایموند، نایب السلطنه برادرش که تازه به قدرت رسیده، از این تأخیر به شدت ناراضی شده. او از پرواز و همراهی با ارتش لنیستر امتناع میکند و درعوض میگوید که در هارنهال، در زمان مناسب به آنها ملحق خواهد شد. ایموند کریستون کول (با بازی فابین فرانکل) و نیروهای تحت فرمان او را دوباره به نبرد میفرستد. این در حالی است که کریستون کول و نیروهای تحت امر او تازه از نبرد خونین روکز رست برگشتهاند و هنوز تجدید قوا نکردهاند.
هر دو ارتش به فرماندهی جیسون لنیستر و سر کریستون کول راهی ریورلندز و هارنهال شدهاند، اما با وجود دیمون تارگرین و کاراکسس در هارنهال، سبزها باید با تمام قوای خود به آنجا حمله کنند. حالا که دیمون تارگرین لردهای ریورلندز را متحد کرده و وفادارای آنها را به دست آورده، میتوان اطمینان داشت که نبرد خونینی در هارنهال شکل میگیرد. نبردی که شاید رینیرا با اژدهایان تازه سازماندادهاش در آن دخالت کند. همچنین احتمال حضور دیرون تارگرین (برادر کوچکتر ایموند و ایگون دوم) و اژدهای جوان او نیز در این نبرد وجود دارد.
لرد تالی میمیرد و سیاهها متحدان تازهای پیدا میکنند
جناح سیاه به رهبری رینیرا چند طرح را همزمان دنبال میکرد که به تازگی هر یک از آنها در حال نتیجه دادن است. کورلیس ولاریون (با بازی استیو توسن) به طور رسمی به دست ملکه تبدیل شد؛ ولاریون صدایی قابل اعتماد و مقتدر است که شورای سیاه آن را جدی خواهد گرفت؛ هرچند که همچنان نسبت به رهبری رینیرا تردید دارند و حتی به او پیشنهاد کردهاند به جای جستوجو برای اژدهاسواران جدید، برای بازپسگیری قلعه روکز رست نقشهای بریزد. با این وجود رینیرا تصمیم گرفت قدرت خود را چه به متحدان و چه به دشمنان، نشان دهد و جا پای ملکه ویسنیا (یکی از دو همسر ایگون فاتح که شمشیرزن و مبارز بود) بگذارد.
در ویل، رینا (با بازی فیبی کمپل) خبری دریافت میکند مبنی بر ایکه رجیو، شاهزاده پنتوس (یکی از شهرهای آزاد اسوس) همانطور که رینیرا امیدوار بوده، رینا و برادران ناتنی او را تا پایان جنگ پناه خواهد داد. این طرح تضمین میکند دودمان رینیرا از بین نمیرود. چرا که با آغاز جنگ دیدهایم چطور کودکان ناگهان قربانی تصمیمهای اشتباه میشوند.
اما متحدان رینیرا تنها در دراگون استون و مشغول به نقشه کشیدن نیستند. اگرچه دیمون تا حدودی برای رینیرا مشکلساز بوده، اما او همچنان دشمن سبزها به شمار میآید. حتی اگر بگوییم دیمون به رینیرا وفادار نیست، باز هم آنها هدف مشترکی دارند: حذف سبزها و ایگون دوم از پایتخت و تخت آهنین. رویاهای وهمآور دیمون باعث شده او در تحقق برنامههای خود کند عمل کند. دیمون خود را مشغول تعمیر قلعه و آمادهسازی هارنهال برای حضور ارتشی بزرگ کرده، با این حال مهمترین کار او در آنجا جلب اعتماد و وفاداری لردهای ریورلندز بوده است. هنگامی که او تلاش کرد تا لردهای ریورلندز را به خدمت بگیرد، با بن بست بزرگی مواجه شد؛ چرا که لرد گروور تالی، والی ریورلندز، لرد بیمار و پیری بود که همه منتظر تأیید او بودند تا ببینند باید کجای این جنگ بایستند. با این وجود بالأخره گروور تالی فوت کرد. مدت کوتاهی پس از آنکه آلیس ریورز (با بازی گیل رنکین) به دیمون قول داد در این مسیر به او کمک کند، او به بستر گروور تالی رفت تا او را درمان کند. پس از همین درمان بود که لرد بیمار بالأخره دار فانی را وداع گفت، اگرچه مرگ او از دید باقی لردها مشکوک تلقی نمیشود.
این بدان معناست که وارث گروور، اسکار تالی (با بازی آرچی بارنز) سرانجام این قدرت را دارد که یکی از جناحهای جنگ را انتخاب کند. ملاقات اولیه دیمون با اسکار خوب پیش نرفت. رفتار دیمون هم کمکی به به دست آوردن دل لردهای ریورلندز نکرد؛ کار به جایی رسید که آنها همگی با خشم و لحنی بسیار تند به دیمون هشدار دادند. اما سرانجام دیمون موفق شد به هدف خود برسد و اکنون ارتش ریورلندز در اختیار رینیرا قرار دارد.
سبزها در ریچ با خاندان بیزبری رویارو میشوند و برای شکستن محاصره دریایی از شهرهای سهگانه اسوس کمک میگیرند
در حالی که محاصره دریایی گولت همچنان به فلاکت پایتخت ادامه میدهد، ایموند به دنبال راهی برای شکستن آن میگردد. نامه سبزها به دالتون گریجوی بدون پاسخ مانده است؛ به احتمال زیاد چون لرد جزایر آهن منتظر معاملهای بهتر مانده، چه با رینیرا و چه با سبزها. ایموند پیشنهاد اتحاد به شهرهای سهگانه را میدهد، همانهایی که کورلیس ولاریون در فصل نخست «خاندان اژدها» با آنها جنگید. اگرچه شورای سبزها درباره دعوت از یک دشمن جدید در نزدیکی سواحل خود ابراز نگرانی کرد، ایموند همچنان اصرار داشت که با آنها صحبت کند، به این امید که بتواند بالأخره سیاهها را در محاصره شکست دهد.
در همین حین جنگ از پایتخت به ریچ گسترش پیدا میکند. بیزبریها برای تلافی مرگ لردشان، لیمن بیزبری (با بازی بیل پترسون)، در حال لشکرکشی علیه خاندان هایتاور هستند. لیمن بیزبری در فصل اول «خاندان اژدها» عضو شورا بود که به خاطر حمایت از ادعای رینیرا به تاج و تخت کشته شد. چرخش خاندان بیزبری برای سبزها غافلگیرکننده است. چرا که آنها انتظار داشتند در منطقه ریچ صغیر و کبیر از ادعای ایگون دوم حمایت کنند. با این وجود به نظر میرسد خاندان بیزبری ارتش خاندان هایتاور را در بدترین حالت خسته میکند و در بهترین حالت ضربه مهلکی به آنها وارد میکند. در نتیجه سبزها بیش از پیش تضعیف خواهند شد.
سیاهها مردم عامه را علیه سبزها برانگیخته میکنند
جناح سیاه به لطف میساریا (با بازی سونیا میزونو) نقشه جدیدی را اجرا میکنند؛ نقشهای که مردم عامه را علیه سبزها برانگیخته میکند. اگرچه آنها میدانند که چنین نقشهای قرار نیست رینیرا را روی تخت آهنین بنشاند، با این حال شورش در پایتخت توجه سبزها را معطوف داخل دیوارهای شهر کرده و روی روحیه آلیسنت (با بازی اولیویا کوک) و متحدانش تأثیر میگذارد. در حال حاضر، مردم عامه به خاطر ناتوانی سبزها در شکستن محاصره دریایی دارند از گرسنگی میمیرند و در شهر محبوس شدهاند. اینجاست که میساریا به واسطه افراد خود نارضایتی از شاه جدید را بین مردم رواج میدهد؛ او با پخش شایعاتی درباره جشنهای دژ سرخ کار خود را آغاز میکند و غیرمستقیم به مردم میفهماند که وقتی آنها گرسنگی میکشند، درباریها بهترین خوراکها را در ضیافتهای پیاپی خود میخورند. به این ترتیب خشم مردم عامه بیشتر و بیشتر میشود، آنقدر که رینیرا میتواند از آن سؤاستفاده کند.
رینیرا قایقهایی پر از مواد خوراکی و غذا را در تاریکی شب به سواحل پایتخت میرساند. رینیرا دقیقاً همان چیزی که مردم به آن احتیاج دارند را به آنها میدهد؛ کاری که تنها یک حاکم به حق و دلسوز انجام میدهد. مردم پرچم سرخ و سیاه رینیرا را که همراه با مواد خوراکی آمده، همهجا با خود حمل میکنند و با صدای بلند از او و ادعایش دفاع میکنند. این در حالی است که هر لحظه خشم مردم نسبت به ایگون دوم دوچندان میشود. رفته رفته شورشی غافلگیرکننده در جای جای پایتخت شکل میگیرد، شورشی برخاسته از گرسنگی، خشم و ناآرامیهای سیاسی و نظامی. آلیسنت و هلینا (با بازی فیا سابان) درست در وسط مهلکه گرفتار میشوند. مردم عامه حداقل یکی از شوالیههای محافظ دو ملکه را در اوج هرج و مرج به قتل میرسانند و ثابت میکنند که زرههای براق و سلاحهای آنچنانی نسبت به جمعیت برتری ندارند.
بیثباتی در شورای سبزها
همانطور که ایموند کنترل شورای سبزها را به دست میگیرد، موقعیت افراد تغییر میکند. او ابتدا به مادرش، آلیسنت، یادآوری میکند که هیچ سمتی در شورا ندارد و او را برکنار میکند. آلیسنت از زمانی که ایگون اوتو هایتاور (با بازی ریس ایفانس) را از دست پادشاه بودن عزل کرد، در نقش صدایی آرامکننده در شورا حضور داشت. اما با ادامه جنگ، رفته رفته از احترام او کاسته شد؛ چرا که او یک زن در میانه جنگی تمام عیار بود. در سریالی مانند «خاندان اژدها» و در سرزمینی مانند وستروس، از دست دادن قدرت تعجبآور نیست، اما به هر حال شخصیت آلیسنت ضربه دید. انتظار نداشت پسر خودش او را از شورا کنار بزند.
خوشبختانه ایموند امیدوار است که چهرهای آشنا را بازگرداند و قصد دارد اوتو هایتاور را به عنوان دست پادشاه به شورا بیاورد. در صورتی که اوتو به پایتخت برگردد و هوش و ذکاوت خود را به شورا ارائه بدهد، نبود آلیسنت جبران خواهد شد.
با این وجود تغییراتی که ایموند ایجاد کرده به احتمال زیاد دوام نمیآورد. چرا که ایگون دوم به هوش آمده و روند درمان را پشت سر میگذارد. اگرچه او همچنان مجروح و ناتوان است، اما پادشاه زنده خواهد ماند. به زودی ایگون به قدری سالم و توانا میشود که در شورا حضور پیدا کند و برای تصمیمگیریهای ضروری فرمان بدهد؛ امری که قدرت را از ایموند خواهد گرفت. اما ایگونی که از ایموند میترسد، ایگونی که میداند ایموند حاضر است با آتش اژدها پادشاه وستروس را بسوزاند، بدون شک تحت نفوذ ایموند باقی خواهد ماند. متأسفانه خصومت میان دو برادر سبزها را در جنگ تضعیف خواهد کرد. به خصوص اگر ایگون به همه بگوید چطور سقوط کرد.
کدام جناح برنده نبرد هارنهال خواهد شد؟
با وجود همه مواردی که در رابطه با منابع، متحدان و فشارهای سیاسی و اجتماعی مطرح شد، باید در نظر داشت که در میدان نبرد افراد به شدت تأثیرگذارند. دیمون تارگرین یک اژدهاسوار دهشتناک و مبارز چیرهدست است. با این وجود تکرو بودن و عجولی خود را ثابت کرده. پس دیمون برای رهبری یک جنگ و تعیین استراتژیهای دفاعی و تهاجمی بهترین گزینه نیست. با این وجود لردهای ریورلندز به منطقه خود اشراف کامل دارند و قطعاً میتوانند برای دفاع از هارنهال به بهترین شیوه ممکن برنامهریزی کنند. در این میان دیمون میتواند سوار بر اژدهای سرخرنگ خود صفوف دشمنان را قلع و قمع کند.
در جناح سبزها به احتمال زیاد رهبری نبرد به عهده سر کریستون کول است که تاکنون نشان داده میتواند طرحهای غافلگیرکننده و شبیخونهای بیرحمانهای اجرا کند. با این وجود کریستون کول اژدهاسوار نیست و دربرابر دیمون تارگرین کاری از پیش نمیبرد. جیسون لنیستر و کریستون کول باید امید داشته باشند ایموند و واگار به موقع به هارنهال برسند تا با دیمون رویارو شوند.
از آنجایی که ارتش خاندان هایتاور برای سرکوب بیزبریهای نافرمان اعزام شده، نتیجه نبرد هارنهال هر چه باشد، تجدید قوا برای سبزها بسیار دشوار خواهد شد. چون تمام قوای نظامی آنها همزمان در حال نبرد است. به این ترتیب اگر در آینده نزدیک چالش جدیدی به وجود بیاید، آنها آمادگی کافی را نخواهند داشت.
شاید کسانی که کتاب «آتش و خون» را خوانده باشند گمان کنند «خاندان اژدها» نمیتواند آنها را غافلگیر کند. اما سریال به خصوص در فصل دوم ثابت کرده هرچند به کتاب وفادار است، اما در جزئیات بیپروا عمل میکند و از تغییر برخی مسائل نمیترسد. بنابراین هیچکس نمیتواند آنچه در قسمت هشتم و آخر فصل دوم «خاندان اژدها» به وقوع میپیوندد را به درستی پیشبینی کند. با این وجود به نظر میرسد جناح سیاه به لطف اژدهایان بیشتر، نیروهای تازهنفس و آرایش دفاعی قوی، دست برتر را در این نبرد داشته باشند.
اگرچه مانند نبرد روکز رست، که با مرگ رینیس و سقوط ایگون همراه بود، ممکن است هیچ یک از دو جناح برنده نشوند. گاهی هر دو طرف یک جنگ به قدری آسیب میبینند که دیگر مهم نیست کدامشان شیپور پیروزی را مینوازد.
منبع: collider