تشریح پایانبندی فصل اول سریال «خاندان اژدها»
قسمت پایانی فصل اول سریال «خاندان اژدها» تحت عنوان «ملکه سیاه» با مرگی تکاندهنده و جنگ مقابل چشمان رینیرا به پایان رسید و ماهیت فاجعهبار نبردهای فصل دوم را زمینهسازی کرد.
این قسمت پس از قسمت ۹ و تصاحب تاج و تخت آهنین توسط سبزها، واکنش حزب سیاه به خیانتها و استراتژیهای آنها برای جلب نظر متحدان را دنبال میکند. آیا رینیرا باید واقعا اعلان جنگ کند؟ رینیرا به دلیل مسئولیتی که در قبال رویای ایگون دارد، فعلا قصد انتقام ندارد اما مرگ دو تن از فرزندانش، دیدگاه او را نسبت به این موضوع تغییر داده است.
هشدار: در این متن، داستان فصل اول سریال «خاندان اژدها» و بخش بزرگی از کتاب «آتش و خون» جورج آر.آر مارتین لو میرود
در قسمت ۱۰ فصل یک سریال «خاندان اژدها»، جنبههای متفاوتی از شخصیتهای اصلی، از جمله بیثباتی ازدواج دیمون و رینیرا مورد بررسی قرار میگیرد. در همین حال، فرزندان رینیرا به عنوان کارداران و نمایندگان، مسئولیتهای مهمتری میگیرند و لوسریس ولاریون به استورماند فرستاده میشود و جاکریس ولاریون، وارث جدید تاج و تخت آهنین، به ویل و وینترفل میرود. سرنوشت جاکریس نامشخص است اما لوسریس توسط عمویش کشته میشود و اولین کشته نبرد بین سبزها و سیاهان است. رینیرا پس از ۳۰ سال خیانت، توطئه و دشمنی، در پایان فصل یک سریال «خاندان اژدها» فقط یک چیز میبیند: جنگ.
- مقایسه «خاندان اژدها» و «حلقههای قدرت»؛ کدام سریال برای مخاطب نامطلع بهتر است؟
- ۷ شخصیت سریال «چیزهای عجیب» که احتمال مردنشان در فصل پنجم بیشتر است
- تاریخچه جادوگرها در سرزمین میانه؛ آیا مرد مرموز سریال «حلقههای قدرت» جادوگر است؟
مرگ لوسریس
لوسریس نسبت به بقیه فرزندان رینیرا در قبال پذیرش وظایفش مرددتر بود و با اطمینان صحبت نمیکرد و به همین خاطر مرگ او در فصل ۱ «خاندان اژدها» تراژیکتر شد. لوک طعنههای ایموند را نادیده گرفت و سعی کرد به دراگون استون در آراکس بگریزد اما اژدهای کوچک او همتای ایموند و وهاگار نبود. ایموند برخلاف آنچه در کتاب آتش و خون جورج آر.آر مارتین روایت شده قصد کشتن لوسریس در استورماند را نداشت. او میخواست لوسریس را بترساند و به نوعی قلدری کند. چهره ایموند در پایان فصل اول خاندان اژدها نشان میدهد که قصد او قتل نبوده است.
مرگ لوک تاثیر زیادی بر رقص اژدها خواهد داشت. رینیرا در نظر داشت که شرایط اتو را بپذیرد اما با قتل لوک، هیچ صلحی قابل بحث نیست. ایموند میتواند به ایگون بگوید که لوک را عمدا به قتل رسانده است (و نه به صورت تصادفی و به دلیل ناتوانی در کنترل وهاگار)، چرا که او ترجیح میدهد به جای ضعیف بودن، به عنوان فردی بد و شرور شناخته و تعبیر شود. نوع مرگ لوک همچنین درستی دیالوگ ویسریس در اولین قسمت سریال «خاندان اژدها» را اثبات میکند. او به رینیرا هشدار داده بود که کنترل آنها بر اژدها یک توهم و ایدهای خطرناک است. با این وجود، مرگ لوسریس، جنگ را از لا به لای اتحادها و پیمانهای پوشالی به قلمروی آتش و خون میآورد.
آخرین تصویر از رینیرا
رینیرا در پایان قسمت ۱۰ به واسطه دیمون مطلع میشود که لوسریس کشته شده است. این ملکه جدید به سمت آتش میرود، شکمش را میگیرد، به زانو میافتد و با گریه و خشم به دوربین خیره میشود. آرامش رینیرا نابود شده بود و مرگ لوسریس موجی از خشم را در درون او برانگیخت که حتی با صلح نیز خاموش نخواهد شد. پیام آلیسنت درباره به یاد آوردن عشق آنها، اکنون پس از کشته شدن پسرش لوک، معنایی ندارد. آخرین تصویر رینیرا در سریال نشان از یک چیز دارد: جنگی تمامعیار. شرایط صلح در فصل دوم خاندان اژدها مورد پذیرش قرار نمیگیرد و مبارزهای جذاب برای بازپسگیری تاج و تخت آهنین برقرار میشود.
چه اتفاقی برای جاکریس در ماموریتش رخ میدهد؟
ماموریت لوسریس در استورماند با تراژدی به پایان رسید اما ماجراجویی جاکریس کمی بهتر بود. مشخص نیست که در پایان فصل ۱ «خاندان اژدها» و قسمت ۱۰ چه اتفاقی برای جیس میافتد اما میدانیم که او برای دیدار با جین آرین و قبل از پرواز به وینترفل برای جلب نظر کرگان استارک به ویل میرود. طبق کتاب آتش و خون، جیس با موفقیت حمایت خاندان آرین را به دست آورد اما منابع درباره چگونگی دستیابی او به این هدف متفاوت هستند. یکی از راویان میگوید که لیدی آرین به جیس گفته که اگر یکی از امور شخصی او را انجام دهد از حمایتش برخوردار خواهد شد اما فرد دیگری بیان میکند که لیدی آرین به دلیل حمایت جاکریس از زنان در حکومت و نسبت خونی آنها به واسطه اِما آرین، مادر رینیرا، با او موافقت کرده است. رینیرا در ازای شوالیههای خاندان آرین، مجبور شد اژدهاسوارانی را برای دفاع از ویل بفرستد.
ماموریت جاکریس در وینترفل با ایجاد پیوند با کرگان استارک حتی موفقیتآمیزتر نیز محسوب میشود. یکی از راویان آتش و خون ادعا میکند که آنها قبل از ادای سوگند برادری، با هم به شکار میرفتند، نوشیدنی مینوشیدند و تمرین میکردند. همچنین طبق شایعات، جیس با خواهر حرامزاده کرگان، سارا اسنو، ارتباطاتی دارد اما خشم کرگان زمانی که سارا به او می گوید که او و جیس زیر درخت قلب ازدواج کردهاند، کاهش مییابد. با این حال، این داستان احتمالا نادرست است، زیرا جیس قبلا با بائلا نامزد کرده بود. جیس قبل از ترک وینترفل، پیمان یخ و آتش را با کرگان امضا میکند که طبق آن، دختر اول جیس باید با پسر کرگان و وارث ریکن ازدواج کند.
صحنه اژدهای دیموند و آینده «خاندان اژدها»
زمانی که رینیرا با کورلیس درباره استراتژی صحبت میکند، دیمون برای اژدهای ورمیتور آواز میخواند و سعی میکند که او را رام کند. دیمون میداند که سیاهان اژدهای بیشتری نسبت به سبزها دارند و علاوه بر آن، به اژدها سواران بیشتری نیز نیاز دارند. دیمون هنگام تلاش برای اهلی کردن ورمیتور اشاره میکند که این اژدها برای دخترش رینا است. سیاهان، حرامزادههای تارگرین و ولاریون معروف به «دانههای اژدها» را به خود همراه میکنند تا اژدهایان را اهلی کنند که تا حدودی موفق هم میشوند. این رویداد در خاندان اژدها نیز روایت میشود و سیاهان پس از مرگ چند سوار کلیدی، قدرت استفاده از اژدهایان خود را به دست میآورند.
سبزها و سیاهان در پایان فصل اول «خاندان اژدها»
پس از پایان فصل اول، سبزها و سیاهان بیشتر جا میافتند و پیمانها و ائتلافهای بیشتری در فصل دوم بسته خواهد شد. سبزهای داستان تاکنون آلیسنت و فرزندان تارگرین، خاندان هایتاور، کریستون کول، خاندان لنیستر و پرچمداران آن، خاندان باراتئون و پرچمدارانش، جسپر وایلد، لریس استرانگ، اورویل و آریک کارگیل و حزب سیاه متشکل از رینیرا و دیمون، فرزندانشان، رینیس تارگرین، خاندان ولاریون، اریک کارگیل، خاندان سلتیگار، خاندان میسی، خاندان دارکلین، خاندان استونتون، جراردیس، لورن ماربراند و احتمالا میساریا هستند.
مقدمات فصل دوم «خاندان اژدها»؛ آغاز رقص اژدها
اولین خون با مرگ شاهزاده لوسریس ولاریون و آراکس ریخته شد و این بدان معناست که نبردهای واقعی در فصل دوم آغاز میشوند. رینیرا و دیمون شرایط اتو و آلیسنت را رد میکنند و این موضوع نشان از این دارد که با تلاش سیاهان برای تصاحب کینگز لندینگ، جنگی خونین به راه خواهد افتاد. رینیس در حال حاضر به سمت گولت میرود که یک نبرد بزرگ در رقص اژدها در آنجا رخ خواهد داد. قبل از این واقعه، یک جنگ داخلی در ریورلندز بین خاندانهایی که به ایگون تعهد دادهاند و خاندانهای طرف رینیرا به وقوع میپیوندد.
سپس رقص اژدها بیشتر اوج میگیرد و نبردهایی تمامعیار بین اژدهاسواران سیاه و سبز رخ میدهد و چنین درگیریهایی باعث تخریب جمعی میشود. هر دو طرف برای انتقام میجنگند و هیچ رحم و مروتی بعد از پایان فصل اول وجود ندارد. با رسیدن رقص اژدها بهتر است خاطرات «بازی تاج و تخت» را مرور کنید و بدانید که تعداد بسیار کمی از شخصیتهای «خاندان اژدها» از جنگ جان سالم به در میبرند.
معنای واقعی پایانبندی فصل اول
پرشهای زمانی متعدد فصل اول باعث ایجاد تفرقه در بین مخاطبان شد اما قصد واقعی فصل اول پرداختن به چگونگی شکافتن و بههمریختگی آرامش یک خاندان و خانواده بود. غصب تاج و تخت آهنین توسط پادشاه ایگون دوم یک تصاحب ناگهانی قدرت نبود، بلکه تصرف روشمند تاج و تخت پادشاهی بود که اگر ویسریس در دفاع از رینیرا فعالتر بود، میتوانست از آن جلوگیری شود. او این کار را در قسمت ۸ انجام داد و موضع نهایی اطرافیانش برای ترمیم آسیب ناشی از انفعال طولانیمدتشان کافی نبود. رینیرا تلاش کرد تا آرزوهای پدرش و صلح را برآورده کند اما این ضعف پادشاه ویسریس بود که او را در این موقعیت قرار داد.
سوءتفاهمات، تلخیها و آسیبهای نسلی منجر به اعلان جنگ در پایان فصل اول سریال «خاندان اژدها» شد و حالا ویرانی و تخریب اجتنابناپذیر است. رینیرا سعی کرد از این اتفاق جلوگیری کند اما واضح بود که جنگی بزرگ در راه است و مرگ لوسریس تردیدها درباره این موضوع را از بین برد. اکنون هیچ نقطه بازگشتی برای سبزها یا سیاهان وجود ندارد و در پایان فصل اول، کل قلمرو به نوعی از حضور خاندان تارگرین رنج میبرد.
منبع: screenrant