۱۵ فیلم ترسناک ساختارشکن برتر که از خط قرمزها عبور کردند
ژانر ترسناک همواره این فرصت را در اختیار فیلمسازان قرار داده است تا خشنترین و نامتعارفترین تصاویر ممکن را به نمایش بگذارند و مخاطبان را مجبور به واکنش کنند یا احساسات آنها را تحتتاثیر قرار دهند. از لحظهی شوکبرانگیزی که «کنت اورلوک» در فیلم «نوسفراتو» (۱۹۲۲) از تابوت برخاست تا فیلمهای ترسناک مدرنِ این روزها که با جلوههای ویژهی کامپیوتری، لحظات دیوانهواری خلق میکنند، این ژانر بارها و بارها نشان داده است که توانایی غافلگیرکردن هر کسی را دارد.
اما در این میان آثاری وجود دارند که میخواهند پا را فراتر بگذارند و سطح تازهای از خشونت و ترس را ارائه دهند؛ فیلمهایی که تماشایشان آسان نیست و گاهی روح شما را میخراشند و آزار میدهند. اهمیتی ندارد چه تعداد فیلم ترسناک تماشا کردهاید، هنوز هم ممکن است با فیلمی روبرو شوید که میتواند به کابوس شما تبدیل شود یا تا مدتها از جلوی چشمانتان کنار نرود. در این مقاله، ۱۵ فیلم را معرفی کردهایم که قوانین نانوشته را زیرپا گذاشتهاند و افراط گرایانه، دردناکترین مضامین و تصاویر ممکن را عرضه میکنند. بیگمان فیلمهای دیگری هم سزاوار حضور در این فهرست بودند که تعدادی از آنها را در مقالهی عجیبترین فیلمهای تاریخ سینما میتوانید پیدا کنید.
۱۵- آپاچیها (Apaches)
- سال انتشار: 1977
- کارگردان: جان مکنزی
- بازیگران: رابی آبریج، شارون اسمارت، فیون اسمیت، لوئیز اوهارا
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.۲ از ۱۰
آپاچیها اگرچه یک فیلم ترسناک سنتی در نظر گرفته نمیشود اما به حدی وحشتناک بود که نسلی از کودکان و نوجوانان را از نظر روانی متشوش کرد. این فیلم کوتاه به سفارش دولت بریتانیا ساخته شد تا هشداری برای کودکان باشد اما جان مکنزی این اخطارها را بیرحمانه عرضه میکند. داستان پیرامون گروهی از کودکان است که در مزرعهای در حومهی شهر، بازی میکنند و فیلم قرار است به اصطلاح خطرات زندگی روستایی را خاطرنشان شود. تقریبا همهی کودکان قصه با پایان تلخی روبرو میشوند و مرگهای دلخراشی را تجربه میکنند، از له شدن زیر تراکتور تا غرق شدن در یک گودال یا مسموم شدن با مواد شیمیایی.
برای کودکان نگونبخت انگلیسی، راهی برای فرار از این فیلم وجود نداشت زیرا در مدارس به نمایش گذاشته میشد! جان مکنزی که «جمعه خوب طولانی» را در کارنامه دارد، آپاچیها را به شکلی ساخته است که از نظر ترسناک بودن تفاوت چندانی با آثار اسلشر یا گنگستری بزرگسالانه ندارد. استراتژی دولت بریتانیا در آن دوران این بود که بهواسطهی ترساندن، کودکان را آموزش دهد و میتوان ادعا کرد این تاکتیکها تا حد زیادی جواب داد. احتمالا هنوز هم افراد بزرگسالی وجود دارند که پس از تماشای آپاچیها در دوران کودکی، به اختلال «اضطراب پس از سانحه» (پیتیاسدی) دچار شدهاند و از قدم گذاشتن به روستاها وحشت دارند.
۱۴- خام (Raw)
- سال انتشار: 2016
- کارگردان: ژولیا دوکورنو
- بازیگران: گرونس ماریلیه، الا رامپف، لوران لوکا، بولی لنر، ماریون ورنو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7 از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 93 از ۱۰۰
یک ضرب المثل فرانسوی وجود دارد که میگوید: «شما همانچیزی هستید که میخورید» و ژولیا دوکورنو در خام، این جملهی قصار را به معنای واقعی کلمه در بطن یک داستان ترسناک پیادهسازی کرده است. یک اثر جنجالی دیگر از موج «نهایتگرایی نوین فرانسه»، قصه دربارهی دخترکی گیاهخوار به نام «جاستین» است که در بدو ورود به مدرسهی دامپزشکی، مجبور میشود تا برای اولین بار، گوشت خام را امتحان کند. این تجربهی عجیب، در او عطش شدیدی ایجاد میکند تا به مسیر متفاوتی قدم بگذارد و دیگر به اخلاقیات اهمیتی ندهد.
«کانیبالیسم» (آدمخواری) یکی از دغدغهها و مضامین محبوب فیلمسازان ایتالیایی در دههی ۷۰ و ۸۰ میلادی بود و اگرچه آثار زیادی در این رابطه ساخته شده است اما هنوز هم یک موضوع ممنوعه به حساب میآید و این نوع فیلمها اغلب با انتقاد روبرو میشوند. شاید تنها چهرهی آدمخوار سینمایی که مورد قبول عموم قرار گرفته است، «هانیبال لکتر» باشد که البته او هم قوانین خودش را دارد. ژولیا دوکورنو اما پرترهای ملموس و بیپرده از فعالیتهای آدمخواری ارائه میدهد که در جریان جشنوارهی بینالمللی فیلم تورنتو باعث از حال رفتن تعدادی از بینندگان شد، تعدادی دیگر هم سریعا سالن را ترک کردند؛ چیزهایی که به نمایش درآمد برای اکثر مخاطبان باورکردنی نبود.
این ساختهی ژولیا دوکورنو شما را شوکه میکند اما فقط به این دلیل ساخته نشده است که جنجال برپا کند و دیده شود؛ خام از ابعاد مختلف، ساختارشکن در نظر گرفته میشود و در پشت تصاویر شنیع آن، با یک فیلمنامهی هوشمندانه و کمدی سیاه روبرو خواهید شد. فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و مسیر را برای دوکورنو هموار کرد تا پنج سال بعد با «تیتان» جایزهی نخل طلای «جشنوارهی کن ۲۰۲۱» را به خانه ببرد.
۱۳- اسنوتاون (Snowtown)
- سال انتشار: 2011
- کارگردان: جاستین کرزل
- بازیگران: دنیل هنشل، لوکاس پیتاوی، دیوید واکر، لوئیس هریس، ریچارد گرین
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 84 از ۱۰۰
شاید از قتلهای شهر اسنوتاون در استرالیای جنوبی شنیده باشید؛ قتلهایی که بین سالهای ۱۹۹۲ الی ۱۹۹۹ در این شهر رخ داد و هشت جسد در چند بشکه در خزانهی یک بانک متروکه پیدا شدند. پروسهی محاکمهی قاتلان، یکی از طولانیترینهای تاریخ استرالیا بود و این رویدادها مردم این کشور را متحیر کرد. بدیهی بود که هر فیلمی بخواهد به این ماجراها بپردازد، ملایم نخواهد بود اما مخاطبان احتمالا آمادگی نداشتند تا برداشت جاستین کرزل از این اتفاقات را ببینند، فیلمی افسرده با فضایی شریرانه و استرسزا.
اسنوتاون خشونت و اعتراضات خانوادههای قربانیان را در پی داشت اما شوکهکنندهترین عنصر آن، دفاع از خشونت، تجلیل از قاتلان و به تصویر کشیدن واضح قتلها نیست، بلکه رویکرد فیلمساز نسبت به قصه است. ترسناکترین اِلمان فیلم که تا مدتها پس از تماشای آن در ذهن شما باقی میماند این است که «همه چیز تا چه اندازه پیش پا افتاده است». فیلم به شکل آثار مستند فیلمبرداری شده است و اعمال خشن شخصیتها شما را میترساند زیرا فیلمساز با آنها همچون اتفاقات عادی روزمره رفتار میکند تا متذکر شود که هر روز چنین اتفاقاتی در جهان رخ میدهد، گویی چیز مهمی نیست. اسنوتاون ماهیت آدمهای شیطانی را بررسی و به ما یادآوری میکند که انسانها توانایی انجام هر کار سیاه و تلخی را دارند.
۱۲- غم و اندوه (The Sadness)
- سال انتشار: 2021
- کارگردان: راب جباز
- بازیگران: برنت ژو، رجینا لی، امرسون سای، وی-هوآ لن، لو-کنگ هوآنگ
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 91 از ۱۰۰
غم و اندوه به عنوان اختتامیهی جشنوارهی «فرایتفِست انگلستان» (فستیوال مخصوص آثار ترسناک) به نمایش گذاشته شد و مورد تحسین مخاطبان قرار گرفت. در این فیلم تایوانی، یک ویروس کشنده، نسل بشر را به نابودی نزدیک کرده است. در دورانی که کووید-۱۹ جهان را از شرایط عادی خارج کرد، قابل پیشبینی بود که فیلمهای زیادی ایدهی دنیایی که با ویروسهای فراگیر دستوپنجه نرم میکند را به تصویر بکشند. چنین هم شد اما در این میان، غم و اندوه جایگاه ویژهای دارد زیرا سطح تازهای از خشونت را به تصویر میکشد.
البته به ایدهی زامبیها و یک دنیای آخرالزمانی پیش از کووید-۱۹ هم بارها پرداخته شده است و اکثر این آثار کلیشهای و تکراری هستند اما تفاوت غم و اندوه با آثار مشابه این است که آدمهای آلوده در این فیلم، انسانتر هستند اما عصبانیتر از همیشه. آنها از بند اخلاقیات رهایی پیدا کردهاند و حالا بدون هیچ نگرانی یا عذاب وجدانی، میخواهند سیاهترین و شیطانیترین تمایلات خود را به حقیقت تبدیل کنند.
فیلم راب جباز سفری دیوانهوار آغشته به خون و سادیسم است که همزمان نگاهی هجوآمیز و تلخ به جامعه دارد. غم و اندوه گاهی شما را مدهوش میکند و شاید باعث شود از خودتان بپرسید آیا برای فیلمهای ترسناک میتوان حدومرزی متصور شد؟ در جریان جشنوارهی فرایتفِست، لحظاتی از فیلم باعث شد تا سکوت محض در سالن سینما حاکم شود، بینندگان باور نمیکردند این لحظات واقعا فیلمبرداری شده است؛ پس از تماشای فیلم دلیل این سکوتها را بهتر متوجه خواهید شد.
۱۱- آخرین خانه در سمت چپ (The Last House on the Left)
- سال انتشار: 1972
- کارگردان: وس کریون
- بازیگران: ساندرا کسل، بوسی گرنتهم، دیوید هس، فرد جی. لینکلن، جرمی رین
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 62 از ۱۰۰
از «کابوس در خیابان الم» که ژانر اسلشر را متحول کرد تا رویکرد فرامتنیاش به ژانر ترسناک در فیلمهای «کابوس جدید» و «جیغ»، وس کریون را باید یکی از پایهگذاران ژانر ترسناک مدرن بدانیم، کسی که قوائد این ژانر را به کلی تغییر داد. اما آثار شاخص او را که کنار بگذاریم، کریون در اوایل دههی هفتاد میلادی با آخرین خانه در سمت چپ تلاش کرد تا از زاویهی متفاوتی به این ژانر نزدیک شود؛ نتیجه، فیلمی بود که میتوانست کارنامهی هنری او را خیلی زود به پایان برساند. این فیلم در بسیاری از کشورها ممنوع شد و اگر کریون بدشانسی میآورد، شاید هرگز فرصت ساخت فیلم دیگری را پیدا نمیکرد.
«ماری» و «فیلیس»، دو دختر نوجوان هستند که توسط چند خلافکار ربوده میشوند و مورد تعرض قرار میگیرند. این خلافکاران به رهبری «کروگ استیلو» (نام پسرکی که وس کریون را در کودکی اذیت میکرد و کتک میزد، او به منبع الهام شخصیت منفی مشهور این فیلمساز یعنی «فردی کروگر» نیز تبدیل شد)، بیرحم و بیوجدان هستند و اعمال آنها را به راحتی نمیتوان تماشا کرد. در آخرین خانه در سمت چپ، اتفاقات تراژیکی برای آدمهای خوب رخ میدهد و فیلم این اتفاقات را جسورانه به تصویر میکشد.
در دورانی که اکثر فیلمهای ترسناک برای ایجاد وحشت، دست به گریبان افراطگری نمیشدند، وس کریون با این فیلم همهی سعی خود را کرد تا بیوقفه به مخاطب شوک وارد کند و در این زمینه موفق هم شد. حتی در عصر مدرن کمتر اثری همچون آخرین خانه در سمت چپ پیدا میکنید؛ فیلمی که در دنیای آن خبری از رستگاری، نجات یا اجرای عدالت نیست.
۱۰- دریاچهی بهشت (Eden Lake)
- سال انتشار: 2008
- کارگردان: جیمز واتکینز
- بازیگران: کلی رایلی، مایکل فاسبندر، جک اوکانل، فین اتکینز، جیمز باروز
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 80 از ۱۰۰
در دریاچهی بهشت، با زوج جوانی همراه میشویم که میخواهند یک آخرهفتهی عاشقانه داشته باشند اما آرامش آنها با حضور چند جوان بزهکار از بین میرود. این جوانان مجنون و مریض، قصد شکار «جنی» و «استیو» را دارند و عصبانیت آنها به تدریج به خشونت محض تبدیل میشود.
یکی از اولین نقشآفرینیهای مایکل فاسبندر، دریاچهی بهشت فیلمی ظالمانه، تاریک و احشایی است که برداشتی متفاوت از جنگ طبقههای اجتماعی ارائه میدهد. «بازماندگان» در سال ۱۹۷۲ به مضمون مشابهای پرداخته بود اما جیمز واتکینز با این فیلم پوچگرایانه، بیشتر از اینکه تعلیق ایجاد کند، روح شما را آزار میدهد. فیلم مورد تحسین منتتقدان قرار گرفت اما برداشت آن از طبقهی کارگر بحثهای متعددی به راه انداخت.
فیلم در دورانی به نمایش درآمد که طبقهی کارگر در رسانهها بدجلوه داده میشد و جوانان فقیر، آدمهایی گستاخ و دهاتی توصیف میشدند که درکی از رفتارهای درست اجتماعی ندارند. فیلم این نوع نگاهها را به تصویر میکشد و شخصیتهای آن از طبقهی کارگر، هیولاهایی ترسیم شدهاند که هیچ سنخیتی با انسان ندارند و اخلاقیات برایشان شوخی است.
۹- شهدا (Martyrs)
- سال انتشار: 2008
- کارگردان: پاسکال لوژیه
- بازیگران: مرجانه علوی، میلن ژامپانوی، زاویه دولان، ایزابل شَس
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7 از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 89 از ۱۰۰
بالاتر به نهایتگرایی نوین فرانسه اشاره کردیم، هرگاه نام این موج را شنیدید، باید بدانید چه چیزی انتظار شما را میکشد اما حتی اگر با آمادگی کامل هم به سراغ فیلم شهدا بروید (نسخهی ۲۰۰۸ و نه بازسازی سال ۲۰۱۶)، باز هم باید توانایی بسیار بالایی داشته باشید تا آن را تا انتها تماشا کنید.
ایدهی کلی قصه آشنا است و تا حدودی کلیشهای: دو دختر آسیبدیده، به خانهی کسی که آنها را در گذشته آزار داده بود، هجوم میبرند تا انتقام بگیرند، اما ساختار کلی فیلم پیرو قواعد مرسوم ژانر نیست و با ایدههایی همچون سندرم «احساس گناه بازمانده»، خداباوری و فرقههای مذهبی مخفی گره خورده است. شاید در ظاهر اینگونه به نظر برسد که فیلم هدفی جز عرضهی نماهای شکنجه و خشونت مفرط ندارد اما پاسکال لوژیه به قصهگویی هم اهمیت داده است، اگرچه حتی این عناصر جانبی هم باعث نمیشوند تا تماشای شهدا آسان شود. فارغ از محتواهای جنونآمیز، فیلم تاثیرگذار است و آن را به راحتی فراموش نخواهید کرد.
پاسکال لوژیه برای ساخت این فیلم، مسیر چالشبرانگیزی را طی کرد زیرا هیچکدام از استودیوهای فیلمسازی فرانسوی حاضر نبودند تا بودجهی آن را تامین کنند و اکثر بازیگران زن از حضور در فیلم امتناع میکردند. در نهایت این شبکهی تلویزیونی «کانال+» بود که حاضر شد روی این پروژهی عجیب سرمایهگذاری کند.
شهدا در فرانسه درجهی سنی ۱۸+ را دریافت کرد که بالاترین درجهی سنی این کشور است و به هر فیلمی اعطا نمیشود. انجمن کارگردانان فرانسه با ایجاد یک کمپین تلاش کرد تا فیلم بازبینی مجدد شود، به گفتهی آنها «این اولینبار بود که یک فیلم ژانر (محصول همین کشور) با این درجهی سنی به نمایش گذاشته میشود». خواستههای آنها عجابت شد و درجهی سنی فیلم به ۱۶+ کاهش پیدا کرد.
۸- مختعطیل (Braindead)
- سال انتشار: 1992
- کارگردان: پیتر جکسون
- بازیگران: تیموتی بالم، الیزابت مودی، ایان واتکین، جد بروفی، برایان سرجنت
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 80 از ۱۰۰
پیش از آنکه پیتر جکسون سرگرم مستند «بیتلز» شود یا با «ارباب حلقهها» به دنیای «سرزمین میانه» قدم بگذارد، فیلمهای ترسناک کوچک و کمبودجه میساخت.
مختعطیل نقطهی اوج ساختههای جکسون در آن دوران است، یک کمدی زامبیمحور اغراقآمیز که مخاطبان را غافلگیر کرد. «لئونل» مرد جوانی است که همراه با مادرش «ورا» زندگی میکند. یک روز در بازدید از باغ وحش، یک موجود عجیب سوماترایی، ورا را گاز میگیرد و او تبدیل به زامبی میشود. تلاشهای لئونل برای اینکه او را مخفی نگه دارد، اگرچه مضحک و بامزه است اما با به راه افتادن یک حمام خون همراه میشود.
این ساختهی پیتر جکسون در مقایسه با دیگر آثار این فهرست شاید آنقدرها هم افراطی نباشد و فیلم به دلیل استفاده از عناصر اسلپ استیک و خشونت کامیکبوکی، درجهی سنی بالایی هم دریافت نکرد و بیتردید آثار ترسناک متعددی از نظر خشونت به راحتی از آن عبور میکنند اما نمیتوان انکار کرد که یکسوم پایانی مختعطیل، یک هرجومرج به تمام معنا است، یک کشتارگاه واقعی. برای این بخشها، بیش از ۳۰۰ لیتر خون مصنوعی استفاده شد تا فیلم به یکی از خونینترین آثار تاریخ سینما تبدیل شود.
۷- چشمچران (Peeping Tom)
- سال انتشار: 1960
- کارگردان: مایکل پاول
- بازیگران: هاینز بوم، آنا مسی، پاملا گرین، جک واتسون، ازموند نایت، مایکل پاول
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 96 از ۱۰۰
چشمچران به دلیل محتواهای جنجالیاش، در دوران اکران با بدترین نقدهای ممکن روبرو شد و حتی مایکل پاول را به عنوان یک فیلمساز برجسته، زیرسوال برد. اما این فیلم در واقع پدرخواندهی اسلشرهای مدرن است که حالا آن را «شاهکار» توصیف میکنند؛ اثری که از سوی بنیاد فیلم بریتانیا در فهرست صد فیلم برتر انگلیسی تاریخ نیز قرار گرفت. از کمدی سیاهش تا زاویه دید اول شخص، فیلم مخاطب را در جای قاتل قرار میدهد و تعدادی از امضاهای ژانر اسلشر را برای اولین بار در این اثر مشاهده میکنیم.
«مارک لوئیس» روزها را به عنوان عکاس در یک استودیو کار میکند و شبها را به ساخت یک مستند دربارهی ترس اختصاص میدهد، او زنان را به قتل میرساند و لحظات پایانی قربانیان را با دوربین ضبط میکند. فیلم دو ماه پس از «روانی» ساختهی «آلفرد هیچکاک» به اکران سینماها درآمد اما نتوانست به موفقیتهای آن اندکی نزدیک شود.
هیچکاک با اکران روانی، طوفانی به پا کرد اما مایکل پاول که با درامهایی همچون «مسئلهی زندگی و مرگ» (۱۹۴۶) شناخته میشد، مورد غضب منتقدان قرار گرفت. پاول احتمالا خودش هم نمیدانست که پیشروی یک ژانر نوین (اسلشر) است و مخاطبان هم نمیدانستند. تقریبا همه به این نتیجه رسیده بودند که فیلم بیش از حد خشن است و آثار ترسناک نباید چنین باشند. یک دهه بعد، با فراگیر شدن ژانر اسلشر، دیدگاهها تغییر پیدا کرد و چشمچران مورد تحسین قرار گرفت تا به آنچه سزاوارش بود برسد.
۶- کانیبال هولوکاست (Cannibal Holocaust)
- سال انتشار: 1980
- کارگردان: روجرو دئوداتو
- بازیگران: رابرت کرمن، کارل گابریل یورک، فرانچسکا چاردی، لوکا باربارسکی، پری پیرکانن
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 65 از ۱۰۰
یکی از نمادهای «فیلمهای سودجویانه» و «کانیبالیستی» که در دههی ۸۰ میلادی به وفور توسط فیلمسازان ایتالیایی و اسپانیایی ساخته میشدند. کانیبال هولوکاست همچنین یکی از اولین آثار ژانر «ویدئوی پیداشده» است که نوزده سال بعد با «پروژهی جادوگر بلر» به اوج محبوبیت رسید. قصه دربارهی یک تیم فیلمسازی گمشده است که به آمازون رفته بودند تا دربارهی قبیلههای آدمخوار مفقودشدهی آنجا فیلم بسازند. تصاویر ضبط شده توسط آنها پیدا و به نمایش گذاشته میشود؛ تصاویری که شامل خشونت علیه زنان، رفتارهای غیرانسانی با حیوانات و البته آدمخواری میشود.
چیزهای زیادی در این فیلم وجود دارد که میتواند شما را بیمار کند، از زنستیزیهای تمامنشدنی تا نژادپرستیهای وقیحانه اما شاید دردناکترین لحظات کانیبال هولوکاست، نماهایی باشد که بدرفتاری با حیوانات را مشاهده میکنیم. در سوی دیگر، سکانسهای قتل و اجساد به نمایش گذاشته شده در فیلم آنقدر واقعگرایانه بودند که کارگردان اثر، روجرو دئوداتو به قتل متهم شد! با این حال، همچنان خشونت علیه حیوانات است که بیش از هر چیز دیگری شما را غمگین میسازد. استفاده از ساختار شبهمستند، باعث شده است تا این لحظات دردناکتر باشند و متاسفانه به نظر میرسد اکثر این سکانسها واقعی بوده و فیلمساز واقعا به حیوانات آسیب زده است.
۵- آدمکش روغنی (The Greasy Strangler)
- سال انتشار: 2016
- کارگردان: جیم هاسکینگ
- بازیگران: مایکل سینت مایکلز، الیزابت دی رازو، جو دیوید والترز، جسی کین
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 62 از ۱۰۰
از عنوان این فیلم هم میتوانید حدس بزنید که یک فیلم ترسناک معمولی نیست. قصه دربارهی «برایدن» است، پسرک توسریخوری که با پدر دروغگویش «رانی» زندگی میکند. او نمیداند که پدرش در واقع یک قاتل زنجیرهای است که شبها خودش را به روغن آغشته میکند و آدم میکشد.
آدمکش روغنی به دلیل ماهیت ناخوشایند و زنندهاش، به راحتی از آثار رایج ژانر فاصله میگیرد، از خانهی کثیف و چرکین شخصیتهای اصلی تا ظاهر نجس آنها و شخصیتهای مکمل نامتعارف، یکایک نماهای این فیلم سیاه و آزاردهنده است. کمدی سیاهی که جیم هاسکینگ به قصه اضافه کرده است هم شرایط را چندان تلطیف نمیکند. با دهها دیالوگ ماندگار و نماهای منزجرکننده، آدمکش روغنی به روان شما نفوذ میکند و از آن فیلمهایی است که تا مدتها به آن فکر خواهید کرد.
۴- هزارپای انسانی ۲ – دنبالهی کامل (The Human Centipede 2)
- سال انتشار: 2011
- کارگردان: توم سیکس
- بازیگران: لارنس آر. هاروی، اشلین ینی، مدی بلک، کندیس کین، لوکاس هنسن
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 3.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 29 از ۱۰۰
توم سیکس در سال ۲۰۰۹، هزارپای انسانی را ساخت، فیلمی که حتی ایدهاش را به سرمایهگذاران نگفته بود تا مبادا قید آن را بزنند. قصه دربارهی یک جراح روانپریش آلمانی بود که سه توریست را میرباید و با عمل جراحی، آنها را به یکدیگر پیوند میزند. ایدهی فیلم عجیب بود اما در واقع همان قصهی کلاسیک «دانشمند دیوانه و آزمایشهایش» را روایت میکرد. تماشای فیلم آسان نبود اما نمیتوانستید آن را چندان جدی بگیرید. در سوی دیگر، قسمت دوم را باید جدی بگیرید، این فیلم به مراتب دیوانهوارتر است.
در ایدهای فرامتنی شبیه به فیلم «کتاب سایهها: جادوگر بلر ۲»، با شخصیتی به نام «مارتین» آشنا میشویم که فیلم هزارپای انسانی ۱ را تماشا میکند و ناگهان تصمیم میگیرد تا این ایده را در دنیای واقعی پیادهسازی کند اما با تعداد آدمهای بیشتر. فیلم که بهصورت سیاه و سفید فیلمبرداری شده، به حدی زننده و خشن است که پس از تماشای آن باید دوش بگیرید و سعی کنید تا چیزهایی که دیدهاید را هر چه سریعتر به دست فراموشی بسپارید اما باید بدانید این کار آسان نخواهد بود.
«هیئت ردهبندی سنی فیلمهای بریتانیا» در تصمیمی ویژه، از اعطای درجهی سنی به هزارپای انسانی ۲ خودداری کرد. آنها براین باور بودند که حتی تدوین دوباره و حذف بعضی از سکانسها هم این فیلم را نجات نمیدهد و قادر به درجهبندی آن نیستند. البته که توم سیکس از این ماجرا برای تبلیغ آن استفاده کرد و این ترفند تا حد زیادی جواب داد: فیلمی که در انگلستان ممنوع است و احتمال دارد به تماشاگران آسیب روانی جدی وارد کند.
۳- سالو یا ۱۲۰ روز در سودوم (Salò, or the 120 Days of Sodom)
- سال انتشار: 1975
- کارگردان: پیر پائولو پازولینی
- بازیگران: پائولو بوناچلی، جورجیو کاتالدی، اومبرتو پائولو کویینتاواله، آلدو والتی، کاترینا بوراتو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 69 از ۱۰۰
سالو یا ۱۲۰ روز در سودوم شاید نیازی به معرفی نداشته باشد، فیلم جنجالی پیر پائولو پازولینی و یکی از آثاری که در نهایت باعث شد به قتل برسد. اقتباسی از رمان نیمهکارهای به همین نام نوشتهی «مارکی دو ساد» (۱۷۸۵)، قصه دربارهی چهار اشرافزاده است که ۱۸ نوجوان را میربایند و برای چهار ماه، آنها را آزار و شکنجه میدهند و تحقیر میکنند.
اینکه بخواهیم کشورهایی که فیلم در آنها ممنوع نیست را نام ببریم، آسانتر خواهد بود؛ سالو هنوز هم در کشورهای مختلفی اجازهی پخش ندارد. پازولینی در ۱۱۶ دقیقه، به انواع و اقسام مضامین بحثبرانگیز میپردازد و موسیقی متن «انیو موریکونه» فضاها را سیاهتر هم کرده است. سالو مضامینی همچون شکاف طبقاتی، فساد سیاسی، مصرفگرایی، اقتدارگرایی، هیچانگاری، اخلاق، کاپیتالیسم، تمامیتخواهی، سادومازوخیسم، فاشیسم و سلطهگرایی را بررسی میکند و هدفش این است که با آزار روح و روانتان، شما را به تفکر وادار کند.
پازولینی سه هفته پیش از اکران فیلم، به شکلی تراژیک به قتل رسید، بنابراین زنده نبود تا سروصداهایی که برپا کرده است را به چشم ببیند. با گذشت چندین دهه، هنوز هم پروندهی قتل او به طور کامل حل نشده اما شواهد نشان میدهند که احتمالا با فیلم سالو در ارتباط بوده است. به گفتهی یکی از دوستانش، تعدادی از تصاویر ضبط شدهی فیلم به سرقت رفته بود و پازولینی میرود تا با سارقان معامله کند که به قتل میرسد. بررسی صحنهی جرم هم نشان داد که قتل این فیلمساز کار یک نفر نبوده است اما در نهایت یک جوان ۱۷ ساله دستگیر شد که ۲۹ سال بعد ادعا کرد از سوی چند مرد ناشناس تهدید شده است که اگر مسئولیت این قتل را برعهده نگیرد، خانوادهاش را خواهند کشت. در هر صورت، مرگ پازولینی کافی نبود تا جلوی پخش سالو گرفته شود، فیلمی که ایدههایش متعلق به چند قرن قبل است اما در عصر مدرن معنا و مفهوم عمیقتری پیدا میکند.
۲- اساتید وحشت: نشان (Masters of Horror: Imprint)
- سال انتشار: 2006
- کارگردان: تاکاشی میکه
- بازیگران: بیلی دراگو، یوکی کودو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 80 از ۱۰۰
اساتید وحشت یک مجموعهی تلویزیونی آنتولوژی بود که کارگردانی هر قسمت آن را یک فیلمساز شاخص ژانر ترسناک برعهده داشت، این سریال بین سالهای ۲۰۰۵ الی ۲۰۰۷ از شبکهی کابلی «شوتایم» پخش شد. اپیزود «نشان» به کارگردانی تاکاشی میکه (فیلمسازی که با به تصویر کشیدن خشونت و سکانسهای نامتعارف غریبه نیست)، سیزدهمین قسمت از فصل اول بود که سرنوشت متفاوتی داشت.
قصه در قرن نوزدهم ژاپن اتفاق میافتد و یک خبرنگار آمریکایی دورهی ویکتوریا را دنبال میکند که به ژاپن سفر کرده است تا دختر گمشدهای را پیدا کند اما درگیر رویدادهای فراطبیعی و عجیبی میشود. همانند اکثر مجموعههای آنتولوژی، هر اپیزود اساتید وحشت داستان و مضمون مستقلی داشت اما شبکهی شوتایم به سرعت متوجه شد که قسمت نشان با باقی متفاوت است، بنابراین تصمیم گرفت تا آن را به دلیل خشونت افراطی و سکانسهای شکنجه، پخش نکند. تهیهکنندهی سریال، «میک گریس» با تدوین دوبارهی این قسمت تلاش کرد تا شبکه را راضی کند که آن را روی آنتن بفرستد اما آنها رضایت ندادند. نشان در نهایت در قالب یک فیلم مستقل، در سینمای خانگی عرضه شد و مورد توجه طرفداران ژانر ترسناک قرار گرفت.
۱- یک فیلم صربستانی (A Serbian Film)
- سال انتشار: 2010
- کارگردان: سرجان اسپاسوویچ
- بازیگران: سرجان تودورویچ، سرگی ترایفانوویچ، یِلِنا گاوریلوویچ
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5 از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 47 از ۱۰۰
حتی خواندن خلاصهی داستان یک فیلم صربستانی شاید باعث شود تا جدیترین طرفداران آثار ترسناک تصمیم بگیرند تا از تماشای آن صرفنظر کنند. با گذشت بیش از یک دهه، این ساختهی سرجان اسپاسوویچ همچنان جنجالآفرین است و آن را به هیچکس توصیه نمیکنیم؛ فیلمی که در ۴۶ کشور ممنوع شد و همچنان هیچ پلتفرم استریمی حاضر به پخش آن نیست. داستان پیرامون «میلوش» اتفاق میافتد که به دلیل مشکلات مالی، حاضر میشود در یک فیلم هنری حضور پیدا کند اما نمیداند که در واقع این یک اثر هنری معمولی نیست بلکه یک «فیلم اسناف» است. او ناخواسته مجبور به انجام کارهای غیراخلاقی میشود و خود را در مخمصهای بزرگ پیدا میکند که نمیتوان از آن فرار کرد.
فیلمی که اغلب منتقدان آن را زننده و طاقتفرسا توصیف کردهاند، در واقع قرار است استعارهای برای صربستان مدرن باشد و در کنار تحلیل سیاستهای این کشور، گذشتهی آن را هم ارزیابی کند. سرجان اسپاسوویچ یکی از دلایل ساخت فیلم را عدم وجود سیستم درجهبندی سنی در کشورش بیان کرده است، اینکه هر کسی در هر سنی، اجازهی تماشای هر فیلمی را دارد. با وجود این، اکثر این پیامها شاید برای مخاطبانی که اطلاعاتی از تاریخچهی صربستان ندارند، بیمعنا شود و در نهایت چیزی که باقی میماند، یک فیلم ناعادلانه است که وضعیت روحی بینندگان را دگرگون میکند.
منبع: Slash/Film