۱۰ فیلم ترسناک که با الهام از واقعیت ساخته شدند
حتماً عبارت «بر اساس یک داستان واقعی» را گاهی پیش از شروع رسمی فیلمها روی پرده دیدهاید. در فیلم ترسناک، این عبارت معمولاً به کار برده میشود تا به وحشت فیلم بیفزاید و چه چیزی میتواند وحشتناکتر از این باشد که اتفاقات مهیب روی پرده در واقعیت رخ داده باشد؟
بعضی فیلمهای ترسناک صرفاً این عبارت را به کار میبرند تا برای فیلم خود تبلیغات موفقتری داشته باشند. استفاده از این ترفند به خصوص برای تبلیغات فیلمهایی که با تصاویر یافتشده ساخته میشوند، پیش از آنکه تبدیل به ژانری جداگانه شوند، مرسوم بود. بسیاری از بینندگانی که فیلمهای ترسناک مستندی هچون «هولوکاست آدمخوار» (Cannibal Holocaust) در دههی ۱۹۸۰ و «پروژهی جادوگر بلر» (The Blair Witch Project) در سال ۱۹۹۹ را دیدند، واقعاً باور داشتند که در حال تماشای چیزی واقعی هستند. در هر حال گاهی برچسب «با الهام از رویدادهای واقعی» واقعاً درست است.
بسیاری از فیلمهای ترسناک از الهامات واقعی استفاده میکنند تا داستانهای خود را باورپذیرتر و ترسناکتر کنند. مثلاً فیلمی مثل «جادوگر» جزئیات دقیق تاریخی را با فولکلور سنتی به هم بافته است، یا «زودیاک» و «م» شاید تخیلی باشند، اما جنایات وحشتناکی که در آنها به تصویر کشیده شده است، واقعیاند.
۱. جادوگر (The Witch)؛ فیلم ترسناک واقعی
بسیاری از فیلمهای ترسناک ادعا میکنند که بر اساس داستانهای واقعی ساخته شدهاند، اما کمتر کسی میتواند بگوید دیالوگ فیلمشان مستقیماً از دل تاریخ بیرون آمده است. در فیلم ترسناک «جادوگر»، پیش از شروع تیتراژ اعلام میشود که بخش زیادی از فیلمنامه مستقیماً از خاطرات و سوابق دادگاه مربوط به دورانی که قصهی فیلم در آن روایت میشود، آمده است.
خانوادهای که در «جادوگر» به تصویر کشیده شده است، از جمله قهرمان داستان، توماسین، کاملاً تخیلیاند، اما همانطور که تایم پیش از این گفته است حتی آنها بر اساس واقعیت شکل گرفتهاند. رابرت اگرز، نویسنده و کارگردان «جادوگر»، سالها را به تحقیق دربارهی زندگی در امریکای قرن هفدهم اختصاص داد. همهچیز از نحوهی صحبت شخصیتها گرفته تا لباسی که میپوشند، بهسختی و با زحمات فراوان ساخته شد تا مخاطب را در آن دوران غرق کند.
اگرز در مصاحبهای گفته است در حالی که فیلم پر از چیزهای ماوراء طبیعی است، تصویری که از جادوگری در فیلم وجود دارد، مستقیماً از اعتقادات بنیادگراهای مذهبی قرن هفدهم میآید. به عنوان مثال، عموماً این باور وجود داشت که جادوگران باعث میشوند شیر حیوانات مزرعه خشک شود و حیوانات آشنا از بدن خودشان تغذیه کنند، و در «جادوگر» داستانهای مربوط به بنیادگراها (پیوریتنها) حقیقی است.
«جادوگر» محصول ۲۰۱۵، با بازی آنیا تیلور-جوی، رالف اینسون و کیت دیکی، داستان خانوادهی انگلیسی را روایت میکند که بر اثر سحر و جادو از هم گسستهاند.
۲. پرندگان (The Birds)؛ فیلم ترسناک واقعی
در کلاسیک ترسناک آلفرد هیچکاک «پرندگان»، همهی پرندگانی که در شهر خلیج بودگا در کالیفرنیا زندگی میکنند، بی دلیل حمله میکنند، مردم شهر را میکشند و جامعه را به وحشت میاندازند. فیلم هیچ توضیحی برای اینکه پرندگان ناگهان به انسانها حمله میکنند نمیدهد. واقعیت این است که در شهر کاپیتولا، کالیفرنیا، پرندگان واقعاً ناگهان به مردم حمله کردند، اما بر خلاف فیلم «پرندگان»، حالا دلیل حملهی آن پرندگان را میدانیم.
اینطور که پیداست هیچکاک بعد از شنیدن خبر اتفاقی که در تابستان ۱۹۶۱ رخ داده بود، ایدهی نوشتن «پرندگان» به ذهنش رسید. یک دسته پرنده بدون هشدار قبلی از اقیانوس آمدند و به خانهها و اتومبیلها برخورد کردند. بسیاری از این پرندگان در برخورد با ساختمانها جان یا تعادلشان از دست دادند و خیابانهای کاپیتولا پر از پرندگان مرده و در حال مرگ شد. آن زمان، تنها توضیحی که ساکنان داشتند این بود که مه آنها را منحرف کرده بود.
در حقیقت، این اتفاق عجیب احتمالاً ناشی از شکوفایی جلبک سمی رخ داد که نوروتوکسینی به نام اسید دوموئیک ایجاد کرد. خوردن ماهی آلوده باعث استفراغ و گیجی در انسان و در حیوانات رفتار دیوانهوار و تشنج میشود.
۳. آرامها (The Quiet Ones)
فیلم «آرامها» (به گفتهی راجر ایبرت) ادعا میکند که «بر اساس رویدادهای واقعی» ساخته شده است، اگرچه تعریف «بر اساس» را کش میدهد. این فیلم آزمایش عجیبی را که یک روانشناس عجیب و غریب انجام میدهد به تصویر میکشد. او معتقد است ارواح، تسخیر و پدیدههای ماوراء طبیعی فیزیکی را انسانهایی با یک اختلال قابل درمان به وجود میآورند. اگرچه وقایع فیلم خیالیاند، از آزمایشی عجیبتر از دههی ۱۹۷۰ الهام گرفته است.
همانطور که در «تسخیر فیلیپ: ماجراجویی در فراروانشناسی» (Conjuring Up Philip: An Adventure in Psychokinesis,) توضیح داده میشود، یک گروه کانادایی علاقهمند به فراروانشناسی، داستانی دربارهی یک روح سر هم کردند. این گروه بر این باور بودند که رویدادهای ماوراء الطبیعه و مشاهدهی آشکار ارواح به دلیل تعامل با مردگان نیست، بلکه نتیجهی بعضی قدرتهای ماوراء طبیعی ناشناخته است که از ذهن انسان نشئت میگیرد.
همانطور که در تصاویر ضبطشده از آزمایش و مصاحبه با شرکتکنندگان میتوان دید، این گروه یک داستان کاملاً تخیلی ارواح ساختند و بعد سعی کردند در یک جلسهی احضار روح با مرد مردهی خیالی ارتباط برقرار کنند. آنها ادعا کردند که آزمایش موفقیتآمیز بوده و صدای ضربههای غیرقابل توضیحی را در اتاق شنیدهاند و وقتی شرکتکنندگان در حال برقراری ارتباط با «فیلیپ» بودهاند، حرکت غیرمنتظرهی اشیاء را مشاهده کردهاند.
فیلم محصول ۲۰۱۴ «آرامها» داستان یک استاد دانشگاه به همراه یک تیم دانشجو را روایت میکند که آزمایشی را روی زنی جوان انجام میدهند که از تاریکی وحشتناکی پردهبرداری میکند.
۴. کابوس در خیابان الم (Nightmare on Elm Street)؛ فیلم ترسناک براساس واقعیت
«کابوس در خیابان الم» ساختهی وس کریون یکی از محبوبترین فیلمهای ترسناک دههی ۱۹۸۰ است. فیلم دربارهی چند نوجوان است که فردی کروگر هیولا در رؤیاهایشان آنها را تعقیب میکند و به قتل میرساند. علیرغم فرضیات ماوراء طبیعی فیلم، این مفهوم در واقع از پدیدهای واقعی الهام گرفته است.
گویا کریون داستان بچهای را خوانده بود که از نسلکشی کامبوج جان سالم به در برده و از خواب میترسیده است. به گفتهی کریون، این بچه در خواب بدون هیچ دلیل مشخصی درگذشت. میگویند این پسر تنها کسی هم نبود که این اتفاق برایش افتاد بود. در دههی ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، دهها پناهنده همونگی از جنوب شرق آسیا (بهویژه لائوس) به طور غیرمنتظره در خواب جان خود را از دست دادند. علت دقیق این مرگهای غمانگیز هنوز ناشناخته است، اما این وضعیت امروز سندرم مرگ شبانهی ناگهانی غیرقابل توضیح (SUNDS) نامیده میشود.
آن زمان بسیاری گمان میکردند که قرار گرفتن در معرض عوامل شیمیایی عصبی میتواند منجر به مرگ شود، اما متخصصان پزشکی میگویند این دلیل این را که بعضی مردان جوان آسیبدیده در ایالات متحده، مدتها پس از در معرض قرار گرفتن احتمالی، در خواب مردند، توضیح نمیدهد. عدهای بر این باورند صدمات هولناکی که این پناهجویان متحمل شدهاند، به مردان آسیب زیادی رسانده و در نهایت آنها را به قتل رسانده است.
۵. ام (M)؛ فیلم ترسناک واقعی
«ام» فیلم کلاسیک فریتز لانگ در سال ۱۹۳۱ مردی ترسناک به نام فرانتس بکر را به تصویر میکشد که در حال تعقیب و قتل کودکان خردسال است. فیلم و قاتلش هر دو خیالیاند، اما شخصت با الهام از یک قاتل زنجیرهای واقعی الهام خلق شده است که سال ۱۹۲۹ دستکم نه قتل به نام خونآشام دوسلدورف مرتکب شد.
نام اصلی خونآشام دوسلدورف پیتر کورتن بود. جنایات او پیش از ده سالگیاش آغاز شده بود؛ گمان میرود که او دو کودک دیگر را در حدود سن خودش به قتل رسانده باشد. او جوانی را مدتی در زندان و مدتی بیرون آن گذراند. در دههی پنجاه زندگیاش، به جرم قتل نه نفر و تلاش برای کشتن هفت نفر دیگر اعدام شد. البته خود کورتن ادعا کرد که به قتلهای بیشتری با انگیزهی جنسی دست زده است. کورتن و همتای تخیلی او فرانتس بکر تأثیر عمیقی بر شناخت و درک عموم از قاتلان زنجیرهای داشتند.
۶. زودیاک (Zodiac)؛ فیلم ترسناک براساس واقعیت
«زودیاک» به کارگردانی دیوید فینچر، داستان واقعی قتلهایی را روایت میکند که به دست یک قاتل زنجیرهای که به نام «قاتل زودیاک» شناخته میشود، انجام میشود. به گزارش گاردین، این فیلم نه تنها از حوادث واقعی الهام گرفته است، بلکه تلاشی است برای به تصویر کشیدن حوادث تاریخی، به همان شکلی که در واقعیت رخ دادهاند.
«زودیاک» جنایات واقعی دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ و همچنین ارتباط قاتل با پلیس و مطبوعات را به تصویر میکشد. قهرمانان فیلم پل اوری و رابرت گریسمیت هستند که هر دو در واقع زمانی که قاتل زودیاک برای مطبوعات نامه میفرستاد، برای روزنامهی سانفرانسیسکو کرونیکل کار میکردند.
در نهایت، فیلم مظنون آرتور لی آلن را به عنوان محتملترین قاتل زودیاک معرفی میکند که هنوز بحث زیادی بر سر آن وجود دارد. فیلم مجبور است بعضی جزئیات را از خودش بسازد، چون قاتل زودیاک هرگز دستگیر نشده است، اما بیشتر خوانشی که فیلم از وقایع دارد، اگر واقعاً درست نباشد، دستکم قابل قبول است.
۷. فیلم ترسناک «جنگیری امیلی رز» (The Exorcism of Emily Rose) و «مرثیه» (Requiem)
«جن گیری امیلی رز» در سال ۲۰۰۵ به یک پروندهی خیالی دادگاهی دربارهی کشیشی پرداخت که به طور تصادفی زن جوانی را در حین جنگیری میکشد. کشیش به دنبال این است که ثابت کند امیلی رز را واقعاً شیاطین تسخیر کردهان، تا کارهای خودش را توجیه می کند.
«مرثیه» یک سال بعد داستان جنگیری طاقتفرسای زن جوانی به نام مایکلا کلینگلر را روایت کرد که از صرع رنج میبرد. اگرچه شخصیتهای اصلی این دو فیلم نامهای متفاوتی دارند، اما هر دو بر اساس مرگ یک شخصیت حقیقی ساخته شدهاند؛ آنلی میشل.
به نقل از واشنگتن پست، سال ۱۹۷۶، یک محاکمه در آلمان تبدیل به جنجال رسانهای شد. این دادگاه مربوط به پروندهی آنلیس میشل بیست و سه ساله بود که احتمالاً از گرسنگی مرده بود، در حالی که خانوادهاش و چندین کشیش او را در معرض دهها جنگیری مکرر قرار داده بودند.
میشل مبتلا به صرع و افسردگی بود و خانوادهی او به این باور رسیده بودند که شیاطین او را تسخیر کردهاند. بنابراین درمان پزشکی او را متوقف کردند و میشل به تدریج ظرف تقریباً یک سال جنگیری از سوی کشیشهای محلی از گرسنگی درگذشت. اگرچه میشل در زمان مرگ کمتر از سی کیلو وزن داشت، اما هرگز با پزشک تماس گرفته نشد. والدین و دو کشیش میشل به قتل غیرعمد محکوم شدند.
۸. احضار (The Conjuring)؛ فیلم ترسناک واقعی
فیلم ترسناک پرطرفدار «احضار» سرآغاز فرنچایز داستانهای اد و لورین وارن، یک زوج شکارچی روح خودخوانده بود که در نقش شخصیتهای فیلم ظاهر میشوند. در تبلیغات فیلم گفته شد بر اساس از حوادث واقعی است. به گزارش یواسی تودی، سازندگان فیلم بهقدری میخواستند آن جنایات احتمالی را دقیق به تصویر بکشند که از لورین وارن هشتاد و شش ساله دربارهی ساخت فیلم مشورت خواستند.
اینکه تصویر وارن در فیلم تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است، به موضوع بحث و دعوایی حقوقی برای استودیو تبدیل شده است. به نقل از هالیوود ریپورتر، گزارشهایی مبنی بر سوءاستفادهی جنسی اد وارن از یک نوجوان در طول زمان ساخت فیلم، واکنشهای شدیدی را علیه این فرنچایز برانگیخته است.
خود روایت زوج وارن که داستان «احضار» بر اساس آن نوشته شده هم مشکوک است. در این فیلم، خانوادهی پرون دربهدر به دنبال خانم و آقای وارن هستند که بهشان کمک کنند خانهشان را از شرّ شیاطین خلاص کنند؛ اما واقعیتی که فیلم از آن الهام گرفت متفاوت بود. از قرار در واقعیت این چنین بوده است که خانم و آقای خودشان در خانهی پرون ظاهر شدند.
بله، شاید غیرعادی به نظر برسد، ولی وارنها به دنبال همتایان کاتولیک خود رفتن و باوراندن به آنها که خانهشان پر از شیاطین شده است، شهرت داشتند. خانم و آقای وارن موفق شدند داستانهای این ماجراهایی خود را به شکلی بسیار سودآور به بازار عرضه کنند. فرنچایز «احضار» هم که موفق است.
۹. «روانی» (Psycho)، «کشتار با ارهبرقی در تگزاس» (The Texas Chainsaw Massacre) و «سکوت برهها» (The Silence of the Lambs)
سه نفر از نماینترین قاتلهای ترسناک مدرن از یک قاتل واقعی الهام گرفتهاند؛ اد گین. اولین نفر نورمن بیتس است، قاتل ظاهراً مؤدب و مضطرب فیلم کلاسیک «روانی» آلفرد هیچکاک. گفته میشود رابرت بلاک رمانی را که «روانی» بر اساس آن ساخته شده است، زمانی نوشت که نزدیک منطقهای که جین دستگیر شده بود زندگی میکرد. گزارشهای اولیه دربارهی جنایات گین، از جمله اینکه گفته میشد او وانمود میکرد که مادر خودش است، روی طرح فیلم «روانی» تأثیر گذاشت.
«روانی» داستان یک منشی اهل فینیکس را روایت میکند که چهار هزار دلار از یکی از ارباب رجوعهای صاحبکارش اختلاس میکند و فراری میشود. در راه در یک متل بینراهی که مدیرش مردی است که زیر سلطهی مادرش است، مستقر میشود.
دومی صورتچرمی «کشتار با ارهبرقی در تگزاس» است که به صراحت با برچسب «الهامگرفته از یک جنایت واقعی» به بازار عرضه شد. در حالی که گین در جنایاتش هرگز از ارهبرقی استفاده نکرد، توبی هاپر فیلمساز به دلیل روشهای عجیبی که گین برای قتلهایش از پوست انسان استفاده میکرد، الهام گرفت تا ماسک پوست نمادین شخصیت صورتچرمی را بسازد.
در «کشتار با ارهبرقی در تگزاس» یک خواهر و برادر به همراه سه نفر از دوستان خود، برای رفتن بر سر قبر پدربزرگشان راهی تگزاس میشوند و با گم کردن راه به دام خانوادهای آدمخوار میافتند و باید خود را از دست صورتچرمی و دیگر اعضای خانوادهی آدمخوارها نجات دهند.
به نقل از رولینگ استون، شخصیت جیم گامب «سکوت برهها»، فیلم ترسناک محبوب دههی ۱۹۹۰ جاناتان دمی، با الهام از تعدادی قاتلان زنجیرهای واقعی شکل گرفته است، اما علاقهی او به درست کردن کت و شلواری از پوست قربانیان زن خود از گزارشهایی دربارهی اد گین الهام گرفته شده بود. در «سکوت برهها» زنی از کادر اف.بی.آی. مجبور میشود از قاتلی زندانی که موجودی گولزننده و آدمخوار است، برای دستگیری قاتل زنجیرهای دیگری که از پوست مقتولان خود لباس درست میکند، کمک بگیرد.
۱۰. مروارید (Pearl)
«مروارید» پیشدرآمد فیلم ترسناک محبوب «ایکس» (X) است. داستان فیلم در سال ۱۹۱۸ اتفاق میافتد و در حالی که شخصیت اصلی و اتفاقات داستان ساختهی ذهن تی وست فیلمساز و بازیگر و همکارش میا گوث است، بخش عمدهای از یک داستان واقعی و واقعاً وحشتناک فیلم الهام گرفته است؛ آنفولانزای اسپانیایی.
به نقل از گاردین، اگرچه فیلم به فضای اوایل دههی ۱۹۰۰ خود بسیار وفادار بود، اما اکران آن در سال ۲۰۲۲ همزمان با همهگیری کووید-۱۹ تصمیمی درست و بهجا بود. اپیدمی موسوم به «آنفولانزای اسپانیایی» تقریباً یک سوم از کل ساکنان سیاره را آلوده کرد و گفته میشود دستکم پنجاه میلیون نفر را کشت. در «مروارید»، قهرمان داستان در قرنطینه روزبهروز بیشتر آشفته میشود و ناامیدی او وقتی به نظر میرسد بقیهی جهان دارند از همهگیری خارج میشوند و او و مادر محتاطش را پشت سر میگذارند، فقط تشدید میشود.
منبع: grunge
بهترینشون فقط و فقط احضاره
(« Conjuring »)
یعنی بینظیره , نیست مثلش…
احضار عالیههههههههههههههههههههههههه
هم قسمت اولش هم دومش هم سومش
حتمااااااااا ببینیدددددددددد
همچنین فیلم آنابل و تپه ها چشم دارن و آرواره ها و تسخیر و ارواح خبیثه و چند تایی دیگه
دمت گرم