۱۴ دلیل برای اینکه صداقت همیشه بهترین سیاست نیست!

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۲ دقیقه
صداقت و دروغ گفتن

احتمالاً به شما هم در سنین کودکی یاد داده‌اند که هرگز نباید دروغ بگویید؛ والدین شما حتماً در مورد اهمیت صداقت و راست‌گویی توصیه‌های زیادی به شما کرده‌اند و در مدرسه هم احتمالاً به شما گفته‌اند که بهترین سیاست در زندگی صداقت است. اما محققان معتقدند که ما در مورد بیان حقیقت و اعتماد به دیگران رویکرد اشتباهی داریم و اگر بتوانیم به شیوه‌ی درستی دروغ بگوییم، در واقع این عمل می‌تواند منجر به بهبود ارتباطات ما، اعتمادسازی و توسعه‌ی کسب و کارمان شود.

موریس شوایتزر، استاد علوم ارتباطات اجتماعی در دانشگاه پنسیلوانیا، که تحقیقاتش روی حوزه‌ی اعتماد و فریبکاری متمرکز است، معتقد است که: «به جای راست‌گویی و صداقت محض باید به کودکان و دانش آموزان یاد بدهیم که چه موقع و چگونه دروغ بگویند.»

حقیقت این است که در طول روز بدون اینکه شما حتی فکرش را هم بکنید& بارها و بارها توسط افراد مختلف و در موقعیت‌های متفاوت به شما دروغ‌هایی گفته می‌شود یا حتی مثلاً از شما خواسته می‌شود که دروغی را بگویید.

مثلاً مادرتان از شما می‌خواهد که به مادربزرگتان زنگ بزنید و به او بگویید که دلتان برایش تنگ شده است یا از دست‌پختش تعریف کنید. یا حتی وقتی که در محل کار یا دانشگاه یکی از دوستانتان نظر شما را در مورد ظاهر خودش می‌پرسد، هدف شما ممکن است بیشتر از آن که بیان حقیقت باشد، بالا بردن اعتمادبه‌نفس او از طریق تعریف کردن از ظاهرش باشد.

در ادامه‌ی این مقاله از دیجی‌کالا مگ، ما به بررسی صداقت و تأثیرات آن بر ابعاد مختلف زندگی می‌پردازیم و در ادامه با هم حالاتی را بررسی می‌کنیم که در آن‌ها بیان حقیقت و صداقت تأثیرات منفی و مخربی به همراه دارد. با ما همراه باشید.

۱۴ دلیل برای اینکه صداقت همیشه بهترین سیاست نیست

دروغ و صداقت

هنر فریبکاری و دروغگویی گاهی اوقات ظریف‌تر و پیچیده‌تر از آن چیزی است که فکرش را می‌کنید. در اینجا ۱۴ سناریو ارائه شده که به اعتقاد کارشناسان در آن‌ها دروغ گفتن ممکن است بهترین اقدام باشد.

بدون شک موقعیت‌هایی در زندگی وجود دارد که در مورد آن‌ها صداقت بهترین سیاست است، به عنوان مثال اگر در موقعیتی سوگند یاد می‌کنید که حقیقت را بیان کنید، قطعاً در این موقعیت خاص به شما توصیه شود که حقیقت را بیان کنید.

اما اگر تمایل دارید در مورد اعمال و رفتارهای ناشایست‌تان با کسی صحبت کنید تا کمی از بار گناه و فشار ذهنی شما کاسته شود، می‌توانید در این مورد با روان‌درمانگر، آینه‌ی حمام، مشاور مذهبی یا حتی اشیای بی جانی که در مجاورت شما وجود دارند صحبت کنید. در واقع با هر کسی به جز نامزدتان! چون در این صورت بیان حقیقت محض ممکن است منجر به از هم پاشیده شدن زندگی مشترکتان شود.

قطعاً در خوب بودن صداقت هیچ شکی نیست. اما پژوهشگران حوزه‌ی علوم ارتباطات اجتماعی معتقدند که «صداقت همیشه بهترین سیاست نیست.» بدون شک صداقت در بیشتر مواقع خوب و مفید است، اما همیشه این‌طور نیست. اگر فردی همیشه صادق باشد، بدون شک نه تنها در مدت کوتاهی دشمنان زیادی را برای خود می‌سازد بلکه در این راه به احساسات و عواطف عده‌ی زیادی لطمات جبران‌ناپذیری را وارد می‌کند.

به عنوان مثال وقتی صحبت از یک رابطه‌ی عاطفی به میان می‌آید، قطعاً باید با یکدیگر صادق باشید، شاید ۸۰ تا ۹۰ درصد مواقع. همه‌ی ما می‌دانیم که روابط بر اساس اعتماد ساخته می‌شوند و اعتماد از صداقت ناشی می‌شود و صحبت‌هایی از این دست. اما به خاطر تجربه کردن آرامش و هماهنگی در روابط و دنیای اطرافتان هم که شده، نگاهی به دلایلی که در ادامه ارائه شده بیندازید. به این خاطر که کارشناسان معتقدند که در برخی موقعیت‌های خاص صداقت ممکن است بهترین سیاست نباشد.

۱. بیشتر مردم در واقع توان پذیرش حقیقت را ندارند

کینه‌توزی

وقتی می‌گوییم «بیشتر مردم»، در واقع منظور این است که بیشتر زنان نمی‌توانند حقیقت را تحمل کنند. شاید همه‌ی شما این‌چنین عباراتی را از زبان زنان شنیده باشید: «با من روراست باش…»، «به من راستش را بگو، ناراحت نمی‌شوم»، اما از طرفی اگر بخواهیم واقع‌بینانه به ماجرا نگاه می‌کنیم، همه‌ی ما می‌دانیم که یک زن چقدر از شنیدن حقیقت ممکن است برنجد و ناراحت شود.

طبق یک نتایج یک نظرسنجی انجام شده بر روی دانشجویان دختر، ۷۲٪ از شرکت‌کنندگان اعلام کردند که در مواجهه با اخبار بد، ترجیح می‌داده‌اند که حقیقت را نشنیده بودند.

واقعیت این است که همه‌ی ما در بیشتر مواقع احتمالاً از قبل حقیقت را می‌دانیم اما شنیدن آن از زبان فردی از جنس مخالف ممکن است برایمان بسیار دردناک‌تر از این باشد که یک دوست صمیمی یا هم‌جنس حقیقت را به ما بیان کند.

اگر هنوز فکر می‌کنید باید با همسر یا نامزدتان کاملاً صادق باشید و زمانی که او از شما می‌پرسد که آیا به نظرتان او چاق شده است؟ آیا ظاهرش خوب به نظر می‌رسد؟ یا اینکه موهای تازه کوتاه شده‌اش او را بیشتر شبیه یک مرد می‌کند یا بامزه؟ به خاطر داشته باشید که زنان کوچک‌ترین توهین شما را خیلی بیشتر از بزرگ‌ترین تعریف‌ها و تمجیدهای شما به یاد می‌آورند و هرگز آن را از یاد نخواهند برد.

۲. بعضی مسائل بهتر است ناگفته بمانند

دروغ و صداقت

فیلم سینمایی «اختراع دروغ» در یک نگاه اجمالی به شما نشان می‌دهد که اگر هیچ‌کس هرگز دروغ نمی‌گفت، دنیا به شکلی بود. مطمئناً چنین دنیایی جایی نیست که اکثر ما بخواهم بخشی از آن باشم.

تصور کنید در خیابان راه می‌روید و غریبه‌ای به شما می‌گوید از کفش‌های شما متنفر است. مطمئناً این اتفاق بهترین شروع برای یک روز خوب نیست. در مورد روابط هم قضیه همین‌طور است، اگر برادر همسرتان را دوست ندارید یا آشپزی مادرش را یا حتی لباس جدید خودش را و او نظر شما را درباره‌ی چنین مواردی از شما می‌پرسد، بهتر است آمادگی کامل برای فروپاشی زندگی مشترکتان را داشته باشید.

۳. فقط برای اینکه وجدان خودتان را راحت کنید، احساسات دیگران را جریحه‌دار نکنید

صداقت محض

از اینکه با یکی از همکاران یا همکلاسی‌های غیر هم‌جنس خودتان صحبت کرده‌اید کمی احساس گناه می‌کنید؟ منطق حکم می‌کند در چنین مواردی دهانتان را جلوی همسر یا نامزدتان باز نکنید. چون این‌طور نیست که شما نسبت به آن شخص که با او راجع به یک مسئله‌ی کاری یا درسی صحبت کرده‌اید، احساس خاصی داشته باشید. پس چرا بی‌جهت احساسات همسرتان را جریحه‌دار کنید.

بله، بدون شک شنیدن این ماجرا او را ناراحت می‌کند و منجر به ایجاد حس ناامنی در او می‌شود. پس در نظر داشته باشید که بهای راحتی وجدان شما را قرار نیست دیگران بپردازند.

بدیهی است که اگر ۳ سال است که با نامزدتان در رابطه هستید و حالا با منشی خودتان وارد یک رابطه‌ی پنهانی شده‌اید و قصد جبران اشتباهتان را دارید، احتمالاً اکنون زمان آن است که با نامزدتان صادق باشید. با این حال، اگر در مراحل اولیه‌ی یک رابطه هستید و مطمئن نیستید که وضعیت رابطه مذکور چگونه است یا به کجا پیش می‌رود، دیگر نیازی نیست در مورد دختر دیگری که بعد از سومین قرار ملاقات مشترکتان دیده‌اید، چیزی برای او تعریف کنید.

۴. وقتی که خیر و صلاح کسی را می‌خواهید

خیانت عاطفی

مثال‌های زیادی در مذمت و نکوهش دروغ‌گویی وجود دارد. مثال‌هایی که مضرترین انواع دروغ‌ها، را دروغ‌هایی می‌دانند که منافع شخصی شما را به قیمت ضایع شدن حقوق دیگران تأمین می‌کنند.

اما تحقیقات نشان می‌دهد که دروغ‌های مصلحتی «دروغ‌هایی که به نفع دیگران است»، در واقع می‌توانند بین افراد اعتماد ایجاد کنند.

در هنگام دریافت اطلاعات و اعتمادسازی، مردم بیشتر از اینکه به صداقت اهمیت بدهند به این اهمیت می‌دهند که آیا شما نیت خوبی دارید یا خیر.

این نکته را به یاد داشته باشید که دروغ زمانی سودمند است که همراه با خودخواهی نباشد. به عنوان مثال اگر به شریک زندگی‌تان قبل از یک قرار ملاقات بگویید که ظاهرش عالی به نظر می‌رسد تا عزت‌نفس او را افزایش دهید، این یک مسئله است. اما گفتن همین حرف فقط برای اینکه همسرتان از منزل خارج شود، چون دیرتان شده است، می‌تواند ناشی از خودخواهی شما باشد.

۵. اگر زمانی برای تغییر وجود ندارد

صداقت

فرض کنید که شریک زندگی شما قبل از رفتن روی صحنه برای یک مراسم سخنرانی از شما می‌پرسد که ظاهرش چگونه به نظر می‌رسد یا اینکه در مورد متن سخنرانی‌اش چه فکری می‌کنید، حتی اگر لکه‌ای روی لباس او مشاهده کنید یا معتقد باشید که سخنرانی‌اش نیاز به برخی اصلاحات دارد، به این فکر کنید که آیا آن شخص زمان لازم برای واکنش به اطلاعات صادقانه‌ی شما و کنترل وضعیت را دارد یا خیر.

اگر همسرتان کاری در آن لحظه نمی‌تواند برای بهبود وضعیت یا ایجاد تغییرات لازم، اقدامی انجام دهد، ممکن است با چند دروغ مصلحتی، موانع بیشتری برای او ایجاد نکنید. دروغ گفتن در چنین حالاتی احتمالاً به نفع طرف مقابل تلقی می‌شود، زیرا او واقعاً در آن لحظه نمی‌تواند کاری انجام دهد.

برعکس، اگر طرف مقابل شما ظرفیت واکنش نشان دادن به اطلاعات را دارد، صداقت انتخاب بهتری است.

۶. اگر قصد انتقاد سازنده دارید

غیبت کردن

هنگام ارائه‌ی بازخورد، صداقت مهم است و اگرچه استفاده از عبارت «من صادقانه عرض کردم» به‌عنوان بهانه‌ای برای رفتار نادرست آسان است، اما صداقت بی‌رحمانه همیشه مؤثرترین راه برای رساندن پیام شما نیست.

مثلاً به جای اینکه به کارمندی با عملکرد پایین بگویید که عملکرد وحشتناکی دارد، می‌توانید به او بگویید که «شروع سختی داشته، اما همه در ابتدا با مشکلاتی مواجه می‌شوند»، سپس به ابراز انتقادات سازنده و راهکارها بپردازید. در این حالت بازخورد شما احتمالاً از طرف مخاطب بهتر دریافت خواهد شد که به نوبه خود در درازمدت به سود کسب‌وکار شما خواهد بود.

۷. درست قبل از یک مناسبت خاص

ناامیدی

در مورد دروغ گفتن بحث فقط بر سر این نیست که آیا اطلاعات صادقانه می‌توانست بیشتر به وضعیت کمک کند یا خیر، بلکه مسئله این است که آیا این اطلاعات در زمان مناسب ارائه می‌شوند یا خیر. مسئله‌ی مهمی که مردم به آن خیلی اهمیت می‌دهند این است که آیا اطلاعات صادقانه آن‌ها را از چیز مهمی منحرف می‌کند یا خیر.

به عنوان مثال شما می‌شنوید که شرکت دوست شما دقیقاً قبل از مراسم عروسی او قصد اخراج تعداد زیادی از کارکنان را دارد. آیا باید این مسئله را به او بگویید؟

در این شرایط، افراد معمولاً از اینکه طرفشان حقیقت را از آن‌ها پنهان کرده تا در زمان مقتضی به اطلاع آن‌ها برساند، خرسند می‌شوند.

این مسئله از ایده‌ی کنترل روی شرایط نشأت می‌گیرد. اگر دوست شما قصد دارد مراسم عروسی خود را برگزار کند، در موقعیتی نخواهد بود که بتواند در مورد موقعیت شغلی خود اقدامات پیشگیرانه لازم را اتخاذ کند.

در واقع شما در مورد هر موقعیت از خودتان بپرسید که آیا صداقت در موقعیتی مانند این واقعاً به نفع طرف مقابل است یا باعث حواس‌پرتی او می‌شود.

۸. اگر با طرف مقابل صمیمی نیستید

مرز گذاری سالم

دروغ‌های کوچک و مصلحتی که با نیت خوبی بیان می‌شوند، معمولاً در مورد روابط غیر صمیمی و دورتر سودمندتر است. در روابط صمیمی یا اولین تعامل‌ها، صداقت عنصری بسیار متزلزل‌تر است، و حتی کوچک‌ترین بی‌صداقتی می‌تواند به روابط آسیب برساند و اعتماد طرف مقابل را کاهش دهد. این مسئله به این دلیل است که هر دو طرف کمتر با مقاصد واقعی طرف مقابل آشنا هستند و ممکن است هر یک از آن‌ها از خود بپرسد که آیا این شخص قصد فریب و لطمه زدن به من را دارد؟

از سوی دیگر، در روابط نزدیک معمولاً صداقت بیشتر مورد قدردانی قرار می‌گیرد. در حقیقت ما به طور سیستماتیک تبعات بیان حقیقت را بیش از حد برآورد می‌کنیم، مگر اینکه کاملاً با طرف مقابل خود آشنایی داشته باشیم.

۹. هیچ‌کس واقعاً نمی‌خواهد آنچه را که شما فکر می‌کنید بشنود

الگوی دلبستگی

همه تمایل دارند آنچه را که خودشان می‌خواهند بشنوند، به آن‌ها بگویید. در روابط انسانی صداقت عنصری نادر و کمیاب است زیرا تعداد افرادی که واقعاً تمایل به شنیدن حقیقت دارند بسیار معدود و کم است. بیشتر اوقات، مردم فقط تمایل دارند چیزهای خوب یا دل‌نشین را بشنوند.

اگر نامزدتان از شما بپرسد که چاق به نظر می‌رسد، شما معمولاً به او می‌گویید «البته که نه.» هیچ وقت در جواب چنین سؤالی کسی نمی‌گویید: «چاق؟! خرس در مقابل تو فیتنس‌کار محسوب می‌شود. این چه سؤال احمقانه‌ای بود؟»

۱۰. مردم گاهی اوقات از صداقت به عنوان بهانه‌ای برای بیان چرندیات ذهنی‌شان استفاده می‌کنند

‌بی‌عاطفه

مثلاً: وقتی رئیستان در اداره از شما می‌پرسد که آخر هفته‌تان چگونه بود، پاسخ صحیح این است که «عالی بود.» نه اینکه بگویید «خوب بود. راستش را بخواهید من در حال گذار از یک بحران وجودی هستم و مدام از خودم می‌پرسم که آیا زندگی فقط یک تصویر هولوگرام است که ما در حال ساخت آن هستیم یا اینکه واقعیتی عینی و انضمامی هم در پی پدیده‌ها وجود دارد.»

در حقیقت لازم نیست دیگران تمام چیزهایی را که در ذهن شما می‌گذرد، بدانند.

۱۱. اگر مردم همیشه صادق بودند، آن وقت چگونه کسی می‌توانست چیزی بفروشد؟

مغرور

این شعارهای تبلیغاتی را تصور کنید:

«همین الان خرید کنید! این توستر آشغال دقیقاً یک بار کار می‌کند و بعد به احتمال زیاد خانه‌ی شما را به آتش می‌کشد!»

«این قرص‌های لاغری به کاهش وزن شما هیچ کمک نمی‌کنند، اما شما را به شدت عصبانی می‌کنند و به بیمارستان می‌فرستند! برای خرید با کارشناسان ما تماس بگیرید.»

خیلی عالی نیست، نه؟!

۱۲. اگر افراد همیشه صادق بودند، چگونه با کودکان صحبت می‌کردیم؟

تجسم نکردن موفقیت

تصور کنید اگر وقتی بچه بودید، والدینتان به‌جای اینکه به شما بگویند حیوان خانگی مورد علاقه شما، شب برگشته به جنگل تا پیش خانواده‌اش زندگی کند، به شما می‌گفتند که چون شما در پشتی را باز گذاشته بودید، حیوانت از خانه خارج شده و پریده جلوی یک ماشین و لواشک شده. حالا برو از روی آسفالت‌ها جسدش را برای خودت بتراش.

می‌توانید تصور کنید این نوع صداقت چه تأثیر مخربی می‌توانست روی روح و روان یک کودک داشته باشد؟

۱۳. اگر کاملاً صادق بودید، ممکن بود مصاحبه‌های شما چندان خوب پیش نرود

خشم

فرض کنید مصاحبه‌کننده از شما می‌پرسد که آیا چیزی را در رزومه خود جا انداخته‌اید یا خیر؟ شما هم می‌گفتید در دوران دانشجویی چند ماهی به بچه‌های خوابگاه ماری‌جوانا می‌فروختم که فراموش کردم در رزومه‌ام بنویسم.

عواقب این نوع صداقت را هم خودتان تصور کنید.

۱۴. گاهی اوقات دلایل واقعی قابل قبول نیست

خیانت

آیا می‌توانید تصور کنید که به دوستتان بگویید دلیل اینکه به جشن تولد ۲۵ سالگی او نمی‌روید این است که پول هدیه خریدن ندارید؟

یا وقتی که برای مراسم عروسی صمیمی‌ترین دوستتان دیر کرده‌اید و او علتش را از شما جویا می‌شود بگویید که مواد مصرف کرده بودید و مشغول پرسه زدن در اینستاگرام بودید و زمان از دستتان در رفت.

این مطلب فقط جنبه‌ی آموزش و اطلاع‌رسانی دارد. پیش از استفاده از توصیه‌های این مطلب حتما با پزشک متخصص مشورت کنید. برای اطلاعات بیشتر بیانیه‌ی رفع مسؤولیت دیجی‌کالا مگ را بخوانید.

منبع: TIME, The Gentleman’s Journal, PuckerMob



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X