۱۵ برادر و خواهری که هر دو جایزه اسکار بردهاند
در صنعت سرگرمی، برادر و خواهرانی که در حال انجام یک کار مشابه باشند و هر دوی آنها به سطح حرفهای و مطلوبی در آن برسند، نادرند. در بیشتر مواقع، یکی پیشرفت چشمگیری میکند و دیگری مجبور میشود تا در سایهی او به زیستن ادامه دهد. در هالیوود اما مواردی وجود دارد که فرزندان یک خانواده توانستهاند هر دو به بالاترین سطح افتخارات سینمایی برسند و به برندگان اسکار تبدیل شوند.
بیشتر برادر و خواهرها، اسکار را به دنبال فعالیت در پروژههای سینمایی مختلف به دست آوردهاند و بعضی از آنها هم، با کار تیمی وارد لیست برندگان اسکار شدهاند و برای خانوادهی خود افتخار کسب کردهاند. بعضی دیگر هم در دورههای زمانی مختلف از هم به کار مشغول شدهاند و یکی از آنها، ادامهدهندهی میراث دیگری شده است. در هر صورت، این برادر و خواهران که نامشان در میان برندگان اسکار به چشم میخورد، میتوانند منبع الهام دیگران باشند.
۱۵. شرلی مکلین و وارن بیتی
- بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای «شرایط مهرورزی» (Terms of Endearment) و بهترین کارگردانی برای فیلم «سرخها» (Reds)
شرلی مکلین به دنبال نقشآفرینی درخشاناش به عنوان یک مادر بیوهشده در «شرایط مهرورزی»، توانست اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی زن را به دست آورد. برادر او، وارن بیتی، هرگز نتوانست اسکار بازیگری را به کارنامهی هنری خود بیافزاید، در حالیکه بسیاری او را از بهترین بازیگران تاریخ سینما میدانند. بیتی، در عوض، توانست اسکار کارگردانی را برای ساخت فیلم زندگینامهی جان رید به دست آورد. سالها بعد، او توانست یکی دیگر از جوایز ارزشمند اسکار، جایزهی یادبود اروینگ جی. تالبرگ را هم دریافت کند.
میراث خانواده:
بیتی همچنان پرافتخارترین فرد خانواده است با ۱۶ نامزدی اسکار، در حالی که شرلی مکلین تنها ۴ مرتبه نامزد اسکار شدهاست. همچنینن بیتی تنها ستارهای است که توانسته ۲ مرتبه، برای فیلمهای «سرخها» و «بهشت میتواند صبر کند» (Heaven Can Wait)، نامزد اسکار بهترین نویسندگی، بهترین بازیگری، بهترین کارگردانی و بهترین تهیهی فیلم شود. در تلویزیون اما دستآورد این خواهر و برادر متفاوت است و در حالیکه مکلین توانسته ۶ مرتبه نامزد جوایز امی شود، بیتی تنها ۱ مرتبه توانسته چنین کند.
۱۴. جون فونتین و اولیویا دی هاویلند
- بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای «سوءظن» (Suspicion) و بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای فیلمهای «وارثه» (The Heiress) و «هر کس سوی خودش» (To Each His Own)
نخستین کسی که اسکار گرفت، جون فونتین بود. او در «سوءظن»، در نقش عاشقی که نمیداند باید معشوقهی سربههوای خود را رها کند یا نه، درخشان بود و برای درخششاش توانست اسکار را به خانه ببرد؛ تنها بازیگری که به واسطهی بازی در یک فیلم هیچکاک، توانست اسکار بگیرد. خواهر او، اولیویا دی هاویلند، فعالیت در هالیوود را پیش از فانتین آغاز کردهبود، اما مدتها پس از او به موفقیت رسید و توانست برای دو فیلم «وارثه» و «هر کس سوی خودش»، برندهی اسکار شود.
میراث خانواده:
بدون شک، بهترین ستارهی سینمایی دههی ۴۰ میلادی، فونتین بود و او لایق تمام جوایزی بود که توانست به دست آورد. او در سالهای فعالیتاش، ۳ مرتبه نامزد اسکار شد، خواهرش توانست با ۶ نامزدی اسکار، آمار خیرهکنندهتری از خود به ثبت برساند. این برندگان اسکار، هرگز با یکدیگر روابط خوبی نداشتند؛ طبق مقالههای مجلهی اینترتینمنت ویکلی، این دو خواهر به مدت ۴۰ سال با یکدیگر حرف نزدند. مقابلهی آنها در شب مراسم اسکار ۱۹۴۲ به اوج خودش رسید؛ در شبی که هر دوی آنها نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی زن بودند و فانتین توانست اسکار را به دست آورد.
۱۳. داگلاس و نورما شیرر
- بهترین طراحی صدا برای «خانهی بزرگ» (The Big House)، «ماریتای بدجنس» (Naughty Marietta)، «سانفرانسیسکو» (San Franciso)، «نواختن گروه موسیقی» (Strike Up the Band) و «کاراسوی بزرگ» (The Great Caruso) و بهترین جلوههای ویژه برای «سی ثانیه بر فراز توکیو» (Thirty Seconds Over Tokyo) و «خیابان دلفین سبز» (Green Dolphin Street) و بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای فیلم «طلاق» (The Divorce)
یک طراح صدا و کارگردان حرفهای، داگلاس شیرر، پنج اسکار طراحی صدا را برای فیلمهای «خانهی بزرگ»، «ماریتای بدجنس»، «سن فرانسیسکو»، «نواختن گروه موسیقی» و «کاراسوی بزرگ» به دست آورد و همچنین توانست اسکار بهترین جلوههای ویژهی بصری را برای فیلمهای «سی ثانیه بر فراز توکیو» و «خیابان دلفین سبز» به دست آورد. خواهر او، نورما شیرر هم تونست اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی زن را به دنبال ایفای نقش یک زن تحقیرشده به کارنامهی خود اضافه کند.
میراث خانواده:
داگلاس به عنوان یکی از پیشتازان عرصهی صدا در هالیوود، شناخته شدهاست. به دنبال فعالیتهای او، سینما توانست از دورهی فیلمهای صامت به عصر فیلمهای صدادار منتقل شود. او در مجموع ۲۱ بار نامزد اسکار شد. خواهر او هم عملکرد مناسبی داشت. او ۵ مرتبه نامزد اسکار شد و همواره به عنوان یکی از زنان پیشرو در هالیوود شناخته میشود که در بسیاری مواقع، آثارش به بررسی قدرت زنان میپردازد.
۱۲. اتل و لایونل بریمور
- بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای «هیچ، جز قلب تنها» (None but the Lonely Heart) و بهترین بازیگر نقش اصلی مرد برای «یک روح آزاد» (A Free Soul)
لایونل بریمور، در «یک روح آزاد»، در نقش یک وکیل، از معشوقهی سابق دخترش، در یک دادگاه قتل، دفاع میکند. آکادمی به دنبال زحمات او، جایزهی اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد را به او داد. اتل بریمرو هم برای نقشآفرینیاش به عنوان یک مادر سختگیر، در مقابله با یک فرزند لجباز، توانست اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را برای «هیچ، جز قلب تنها» به دست آورد.
میراث خانواده:
برای خانوادهی بریمور، همهچیز ارثی است. اتل و لایونل، عمه و عموی درو بریمور هستند که خودش چندین نامزدی امی را در کارنامه دارد. در این میان، اتل را میتوان پرافتخارترین نامید؛ به لطف ۴ مرتبه نامزدی اسکار و فعالیتهای فراوان در تئاتر و رادیو. او به دنبال فعالیتهای فراوان خود در تئاتر، لقب بانوی اول تئاتر آمریکا را برای خودش به دست آوردهاست.
۱۱. هرمان و جوزف منکهویچ
- بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی برای «همشهری کین» (Citizen Kane) و بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامهی اقتباسی برای «نامهای برای سه همسر» (A Letter to Three Wives) و «همهچیز دربارهی ایو» (All About Eve)
هرمان منکهویچ، برای نوشتن فیلمنامهی بهترین فیلم تاریخ سینما، «همشهری کین»، اسکار گرفت. این افتخار به اندازهای بزرگ بود که خودش، به تنهایی، تمام خانواده را مفتخر میکرد و بااینحال، برادر کوچکتر او، جوزف منکهویچ، با بردن ۴ اسکار برای کارگردانی و فیلمنامهنویسی دو فیلم «نامهای برای سه همسر» و «همهچیز دربارهی ایو» رکورد برادر خود را شکاند.
میراث خانواده:
فعالیت کردن به عنوان هم نویسنده و هم کارگردان، باعث پیشرفت میشود، چرا که اگر یک فیلم خوب باشد، شخص میتواند دو شانس برای بردن جایزه داشته باشد. طی سالهای فعالیتاش، جوزف ۱۰ مرتبه، در ۲ رشته، نامزد اسکار شد. هرمان به اندازهی برادرش محبوب جشنوارهها نبود، اما او هم کارنامهی کاری پرباری داشت و علاوه بر فیلمنامهنویسی، چندین کتاب و نمایشنامه هم نوشته است.
۱۰. آلفرد و لایونل نیومن
- بهترین موسیقی متن برای «گروه رگتایم الکساندر» (Alexander’s Ragtime Band)، «کوچهی تین پن» (Tin Pan Alley)، «آوای برنادت» (The Song of Bernadette)، «با یک ترانه در قلب من» (With a Song in My Heart)، «منو خانوم صدا کن» (Call Me Madam)، «عشق چیز باشکوهی است» (Love Is a Many-Splendored Thing)، «پادشاه و من» (The King and I) و «کملوت» (Camelot) و بهترین موسیقی متن برای «سلام، دالی!» (Hello, Dolly!).
آلفرد نیومن، طی سالهای طولانی فعالیتاش، به طور شگفتانگیزی، ۹ مرتبه اسکار را به خانه بردهاست و از این نظر، در بین برندگان اسکار، رکورددار است. برادر او، لایونل نیومن هم آهنگساز بود و تنها اسکار کارنامهاش را برای ساخت موسیقی فیلم رمانتیک-کمدی «سلام، دالی!» به دست آورد. این دو نفر در یک خانوادهی آهنگساز رشد کردهاند؛ برادر دیگر آنها، امیل، آهنگسازی بسیاری از فیلمها را انجام دادهاست و برادرزادگان و خواهرزادگان آنها، رندی نیومن، توماس نیومن، دیوید نیومن و ماریا نیومن هم آهنگساز بودند.
میراث خانواده:
اگرچه لایونل تنها ۱ مرتبه اسکار را برد، اما ۱۱ مرتبه نامزد دریافت آن شد تا همه بدانند که پیروزی او، از روی شانس و اقبال نبودهاست. او واقعا یک استعداد آهنگسازی بود. از سوی دیگر، آلفرد نه تنها استعداد ذاتی داشت، بلکه توانست طی سالهای طولانی، در اوجبودن را حفظ کند. او ۴۵ مرتبه نامزد اسکار شد و از این نظر، پس از جان ویلیامز افسانهای، رکورددار است. از او، دیمیتری تیوکین و مکس استینر، به عنوان سه پدرخواندهی موسیقی سینمایی یاد می شود.
۹. ایتن و جوئل کوئن
- بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامهی اقتباسی برای «جایی برای پیرمردها نیست» (No Country for Old Men) و بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی برای «فارگو» (Fargo)
ایتن کوئل و جوئل کوئن نیازی به معرفی ندارند. از آنها به عنوان برادران کوئن یاد میشود. از این دو برادر به عنوان یکی از بهترین کارگردانهای تاریخ سینما یاد میشود؛ اگرچه در بیشتر مواقع جوئل کارگردانی را انجام میدهد، درحالیکه ایتن تهیهکنندگی را برعهده دارد. همراه هم، هر کدام از برادرها ۴ اسکار بردهاند؛ ۲ اسکار برای «فارگو» و ۲ اسکار برای «جایی برای پیرمردها نیست».
میراث خانواده:
درخشش این دو برادر هرگز کم نشد. تقریبا تمام فیلمهایی که آنها ساختهاند، توسط آکادمی اسکار موردتوجه قرار گرفتهاست و این برندگان همیشگی اسکار، در مجموع ۴۲ مرتبه نامزد اسکار شدهاند. متاسفانه به تازگی این دو برادر از هم جدا شدهاند. حالا جوئل به تنهایی کار میکند و بااینحال آخرین اثر او، «تراژدی مکبث» (The Tragedy of Macbeth)، هم موردتوجه منتقدان و آکادمی قرار گرفت.
۸. جیمز و ویلیام گلدمن
- بهترین فیلمنامهی اقتباسی برای «شیر در زمستان» (The Lion in Winter) و بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی برای «بوچ کسیدی و ساندنس کید» (Butch Cassidy and the Sundance Kid) و بهترین فیلمنامهی اقتباسی برای «تمام مردان رئیسجمهور» (All the President’s Men)
ویلیام گلدمن ۲ اسکار گرفتهاست؛ یکی برای بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی برای فیلم «بوچ کسیدی و ساندنس کید» و یکیدیگر برای فیلمنامهی اقتباسی فیلم «تمام مردان رئیسجمهور». برادر او، جیمز گلدمن، توانست اسکار بهترین فیلمنامه را برای فیلمنامهی اقتباسی فیلم درام تاریخیاش، «شیر در زمستان» به دست آورد.
میراث خانواده:
ویلیام، برادر موفقتری بود. او نهتنها فیلمنامهنویس بود، بلکه نویسندهی کتاب کودکان و بزرگسالان هم بود. او همچنین توانست جایزهی لارل را برای دستآوردهای هنری در نویسندگی از انجمن نویسندگان آمریکا دریافت کند. جیمز، پیش از بازنشستهشدن در دههی ۸۰ میلادی، تنها ۱۰ فیلمنامه نوشت. برادر او، ۲۰ سال بعد از او هم به فعالیتاش در هالیوود ادامه داد و آثار بیشتری از خود به جا گذاشت.
۷. دنیس و تری سندرز
- بهترین اثر کوتاه برای «زمانی بیرون از جنگ» (A Time Out of War) و بهترین مستند برای «چکاسلواکی ۱۹۶۸» (Czechoslovakia 1968) و بهترین مستند برای «مایا لین: یک نگاه واضح و قوی» (Maya Lin: A Strong Clear Vision)
دنیس سندرز ۲ مرتبه اسکار برد؛ اولینبار به دنبال فیلم کوتاهش «زمانی بیرون از جنگ» که از آن به عنوان پروژهی دانشگاهی خود و گرفتن مدرک ارشد در دانشگاه هم استفاده کرد و مرتبهی دوم، برای مستند «چکاسلواکی ۱۹۶۸». برادر او، تری سندرز برای مستند «مایا لین: یک نگاه واضح و قوی» توانست نام خود را به فهرست برندگان اسکار اضافه کند.
میراث خانواده:
این دو برادر هرگز نامزدی دیگری در مراسم اسکار دریافت نکردند، اما از آنها به عنوان کارگردانهای برجستهی مستندسازی یاد میشود. آثار آنها به واقعگرابودن و توجه به جزئیات شهرت دارند. طرفدارانی که دوست دارند بدانند نتیجهی همکاری این دو برادر چه خواهد شد، میتوانند مستند «زمانی بیرون از جنگ» را مشاهده کنند؛ تنها مستندی که دو برادر، در ساختن آن، با یکدیگر همکاری کردند.
۶. ریچارد و رابرت شرمن
- بهترین موسیقی متن و بهترین ترانه برای فیلم «ماری پاپینز» (Mary Poppins) و بهترین موسیقی متن برای «چیتیچیتی بنگبنگ» (Chitty Chitty Bang Bang)
برای برادران شرمن، ریچارد و رابرت شرمن، همهچیز از پدرشان، آل شرمن، آغاز شد. آل طی سالهای صامت هالیوود، آهنگسازی آثار فراوانی را برعهده داشت. دو برادر بعدها از پدر خود الهام گرفتند و مسیر او را ادامه دادند. این دو برادر توانستند برای موسیقی متن و ترانه، با فیلم «مری پاپینز» و برای موسیقی متن با فیلم «چیتیچیتی بنگبنگ» اسکار بگیرند.
میراث خانواده:
برادران شرمن، بسیاری از افتخارات کارنامهی خود را، با یکدیگر، به دست آوردند؛ از جمله یک مدال ملی هنر که توسط رئیسجمهور وقت آمریکا، جرج دابلیو بوش به آنها اهدا شد. آنها همچنین ۹ مرتبه نامزد جوایز گرمی شدند و ۲ مرتبه توانستند آن را به دست بیاورند.
۵. تاد و جی بوکلهید
- بهترین صدا برای «آمادئوس» و بهترین تدوین صدا برای «مردان واقعی» (The Right Stuff)
اسکار تاد بوکلهید معنای زیادی میدهد، چراکه او برای فیلمی اسکار صدا را برد که دربارهی زندگی یکی از بزرگترین موسیقیدانهای تاریخ بشر است. تاد جایزهی بهترین صدا را برای فیلم «آمادئوس» برد، درحالیکه برادرش، جی بوکلهید، بهترین تدوین صدا را، یکسال زودتر، برای «مردان واقعی» گرفته بود؛ سالی که تاد هم، در آن، برای فیلم «گرگ بدون گریه» (Never Cry Wolf) نامزد دریافت بهترین صدا از اسکار شد، اما نتوانست آن را به دست بیاورد.
میراث خانواده:
تاثیر تاد از دپارتمان صدا فراتر میرود. او هم یکی از اعضای اسکار است و هم یکی از اعضای جوایز تلویزیونی امی. جی اما، برخلاف شروع پرکارش، بعد از ساختن موسیقی ۵ فیلم که آخرین آنها سال ۱۹۹۴ بود، کمتر به فعالیتهای سینمایی پرداختهاست.
۴. ریچارد و پائول سیلبرت
- بهترین طراحی صحنه برای «چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟» (Who’s Afraid of Virginia Wolf) و «دیک تریسی» (Dick Tracy) و بهترین طراحی صحنه برای «بهشت میتواند صبر کند» (Heaven Can Wait)
ریچارد سیلبرت، پیش از این که به عنوان یک طراح صحنه به هالیوود بیاید، در جنگ کره به میدان نبرد رفت. او اسکار بهترین طراحی صحنه را برای فیلمهای «چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟» و «دیک تریسی» به دست آورد. برادر او، پائول سیلبرت، همان جایزه را برای فیلم «بهشت میتواند منتظر بماند» گرفت و دلیل دیگری برای جشن گرفتن خانوادهاش فراهم کرد.
میراث خانواده:
ریچارد، در مجموع نامزد ۶ جایزهی اسکار شد و توانست، در این زمینه، برادر خود را شکست دهد. اگرچه زمینهی کاری پائول گستردهتر بود. او در سینما، تلویزیون، تئاتر و تبلیغات دستی بر آتش داشت. این برندگان اسکار از کار کردن با یکدیگر هم ترسی نداشتند. در سالهای ابتدایی فعالیتشان، این دو برادر در فیلمهای «چهرهای در جمعیت» (A Face in the Crowd) و «بیبی دال» (Baby Doll) با یکدیگر همکاری کردند.
۳. نیل و کریس کوربالد
- بهترین جلوههای ویژهی بصری برای «گلادیاتور» (Gladiator) و «جاذبه» (Gravity) و بهترین جلوههای ویژهی بصری برای «تلقین» (Inception)
«گلادیاتور» ریدلی اسکات به عنوان یکی از فیلمهای پراشتباه تاریخ سینما، شناخته شدهاست؛ در یکی از صحنهها سیلندر گاز دیده میشود و در صحنهای دیگر، هواپیمایی از آسمان عبور میکند. بااینحال، نیل کوربالد به طرز عجیبی توانست اسکار بهترین جلوههای ویژهی بصری را، برای این فیلم، به دست آورد. او بعدتر یکبار دیگر همین جایزه را برای فیلم «جاذبه» به دست آورد که به درستی لایق آن بود. برادر او، کریس کوربالد، هم همین جایزه را برای فیلم «تلقین» به خانه برد.
میراث خانواده:
نیل، علاوه بر دو فیلم بالا، برای فیلم «سفیدبرفی و شکارچی» (Snow White and the Huntsman) هم نامزد اسکار شد. اگرچه او جوایز کمی گرفتهاست، همچنان با توجه به فیلمهای درخشانی که جلوههای ویژهی آنها را ساخته، یکی از بهترینهای این رشته محسوب میشود. برادر او کریس، از نیل هم پرکارتر بودهاست و طی سالهای فعالیتاش، جلوههای ویژهی بصری ۱۵ فیلم جیمز باند و چندین یلاکباستر دیگر را خلق کرده.
۲. کریستوف و ولفگانگ لائونستین
- بهترین انیمیشن کوتاه برای «تعادل» (Balance)
دوقلوهای لائونستین، کریستوفر و ولفگانگ، اسکار بهترین انیمیشن کوتاه را برای «تعادل» به دست آوردند. این فیلم که به عنوان یکی از خلاقانهترین فیلمهای تاریخ شناخته میشود، داستان پنج نفر را روایت میکند که روی یک پلتفرم شناور در فضا زندگی میکنند. همهی آنها شبیه به یکدیگر هستند و تنها شمارهای که پشتشان نوشته شده، متفاوت است. متاسفانه برادرها هیچوقت با ایدهی خلاقانهای دیگر، برنگشتند.
میراث خانواده:
برادران بیشتر تمرکز خود را روی انیمیشنهای تبلیغاتی گذاشتند و اگرچه مخاطبان شاید به خاطر نساختن فیلمهای بیشتر، از آنها، عصبانی باشند، به نظر میآید کار کردن در زمینهی تبلیغات، سودآوری بیشتری داشته باشد. از آنجایی که حالا این برندگان اسکار در شصت سالگی به سر میبرند، مخاطبان نباید انتظار داشته باشند که نظر آنها تغییر کند و تبلیغات را رها کنند.
۱. جولیوس جی. و فیلیپ جی. اپستین
- بهترین فیلمنامهی اقتباسی برای «کازابلانکا» (Casablanca)
تنها اسکار جولیوس جی. و فیلیپ جی. اپستین، زمانی به دست آمد که آنها اثر درخشان «کازابلانکا» را نوشتند. این برندگان اسکار، از نمایشنامهی روی صحنه نرفتهی «همه به کافهی ریک می روند» (Everybody Comes to Rick’s) که توسط موری برنت و جوآن آلیسون نوشته شده بود، اقتباس کردند و به دنبال داستان بینقص آن، اسکار بهترین فیلمنامهی اقتباسی را به دست آوردند. متاسفانه، فیلیپ زودتر فوت کرد و جولیوس را تنها گذاشت.
میراث خانواده:
جولیوس، بعد از مرگ برادرش، ۲ مرتبه دیگر نامزد اسکار نویسندگی شد. او همچنان به همکاری با استودیوهای فیلمسازی ادامه داد و از چندین جشنوارهی سینمایی دیگر، جوایز مختلفی به دست آورد. با اینحال، این برندگان اسکار همیشه برای تلاش مشترک درخشانشان در فیلم «کازابلانکا»، در یادها خواهند ماند.
منبع: Movieweb