تاریخچهی بازیهای نقشآفرینی جنگ ستارگان
آیا تا به حال به این فکر کردهاید که بازیهای جنگ ستارگان بهقدر کافی وارد عمق جهانسازی غنی مجموعه نمیشوند؟ آیا از بازیهای شوتر جنگ ستارگان که شبیه کپی مجموعههای دیگر به نظر میرسند خسته شدهاید؟ در این صورت بازیهای نقشآفرینی جنگ ستارگان همان چیزی است که دنبالش هستید!
ویژگی هویتساز بازیهای نقشآفرینی، قصهگویی درجهیک، مکانهای بزرگی که کشف کردنشان لذتبخش است و شخصیتپردازی باکیفیت است. این ویژگیها (و ویژگیهای بیشتر) باعث میشوند یک بازی نقشآفرینی خوب به تجربهای بهیادماندنی تبدیل شود.
جنگ ستارگان در حوزهی نقشآفرینی نیز مثل ژانرهای دیگر غنی است. در این مطلب فرصتی داریم تا دربارهی تعدادی از برجستهترین نقشآفرینیهای تمام دوران صحبت کنیم، منجمله شوالیههای جمهوری قدیم (Knights of the Old Republic) ۱ و ۲ که جزو بهترین بازیهای جنگ ستارگان تمام دوران هستند. خبر ساخت بازسازی شوالیههای جمهوری قدیم هم اعلام شده، بنابراین اکنون زمان مناسبی برای تجربه کردن بازیهای اصلی است.
جنگ ستارگان: شوالیههای جمهوری قدیم نهتنها بهعنوان یکی از بهترین بازیهای جنگ ستارگان، بلکه بهعنوان یکی از بهترین بازیهای نقشآفرینی تمام دوران شناخته میشود و چهرهی جنگ ستارگان را برای همیشه تغییر داد. این بازی لایههای عمق زیادی دارد که بنا بر اختیار خودتان میتوانید کشفشان کنید، ولی اگر حوصلهی این کارها را ندارید، صرفاً میتوانید داستان اصلی را دنبال کنید (که آن هم بهنوبهی خودش پیچیده است). بازی شما را مجبور میکند انتخابهایی انجام دهید که در توسعهی داستان نقشی محوری دارند و این کاری است که بازیهای جنگ ستارگان فعلی بهندرت انجام میدهند.
سازندهی بازی بایوویر (Bioware) و ناشر آن لوکاسآرتز (LucasArts) بود و بازی در سال ۲۰۰۳ برای ایکسباکس، ویندوز و مکینتاش منتشر شد. اکنون بازی برای استیم، سوییچ و ایکسباکس موجود است.
بیشتر بخوانید: الماسی درخشان روی تاج جنگ ستارگان (KOTOR 2003)
بهعنوان یک بازی نقشآفرینی، بیشتر تصمیمات بازی بر پایهی سمت روشن و سمت تاریک نیرو (Dark Side & Light Side of the Force) گرفته میشوند، بنابراین هر کاری که بکنید اهمیت دارد. بازی تصمیمات شما را بهخاطر میسپرد و داستان را متناسب با آنها پیش میبرد؛ از تغییرات کوچک دیالوگ گرفته تا غافلگیریهای داستانی بزرگ که سرنوشت همهی شخصیتهای داستان را تحتتاثیر قرار میدهند. اگر تا به حال دلتان خواسته که یک جدای بیرحم شوید که با استفاده از قدرت سمت تاریک نیرو دشمنان خود را نابود میکند، این بازی برای شماست، ولی باید بهتان هشدار دهم: اگر از خط قرمزها عبور کنید، دیگر هیچ راه برگشتی نیست.
بازی چهار هزار سال قبل از وقایع امیدی تازه (A New Hope)، اولین فیلم جنگ ستارگان، اتفاق میافتد. در این دورهی زمانی، بین جمهوری قدیم و امپراتوری قدرتمند سیثها دائماً درگیری جریان دارد. اگر تا به حال بازی را تجربه نکردهاید و بخواهید آن را امتحان کنید، شاید به اصطلاحات و اسامیای برخورد کنید که باهاشان آشنایی نداشته باشید، برای همین اجازه دهید خلاصهای از اتفاقات قبل از شروع بازی را بیان کنم.
طایفههای مندلورین (Mandalorian)، که جزو قدرتمندترین جنگجویان کهکشان هستند، تصمیم گرفتند امپراتوری خود را گسترش دهند، برای همین به سیارههای تحت حکومت جمهوری حمله کردند. شورای جدایها (Jedi Council) حاضر نشد در این جنگ به جمهوری کمک کند، بنابراین دو شوالیهی جدای قدرتمند با سرپیچی از دستور محفل، گروهی از جدایها را به سمت خود جذب کردند تا به سیارههای تحت حمله کمک کنند. آنها موفق شدند جریان جنگ را به نفع جمهوری تغییر دهند و در نهایت مندلورینها را شکست دادند، ولی وقتی برگشتند، چیزی تغییر کرده بود. آنها در لباس دو ارباب سیث (Sith Lord) با نامهای دارث ریون (Darth Revan) و دارث مالک (Darth Malak) برگشتند؛ اکنون ناجیان جمهوی، به فاتحان جنگی تبدیل شده بودند.
یک تیم ضربت جدای، به فرماندهی باستیلا شان (Bastila Shan)، در کمال درماندگی وارد سفینهی ریون شدند و وقتی او چیزی با دستگیر شدن فاصله نداشت، مالک به او خیانت کرد و با حمله به استادش او را کشت. اکنون دارث مالک تنها حاکم امپراتوری سیث است و ماموریت شما این است که به او اجازه ندهید کنترل بخشی از جمهوری را که باقی مانده تصاحب کند.
پیشزمینهی داستانی بازی نسبتاً ساده است. پس از حمله به سفینهیتان، مجبور میشوید در سیارهی تاریس (Taris) که تحت کنترل امپراتوری سیث است، فرود بیایید. باید یک شوالیهی جدای مهم را که دستگیر شده پیدا کنید و بعد سیاره را ترک کنید. سپس، دربارهی اشیائی مرموز به نام نقشههای ستارگان (Star Maps) و ارتباطشان با دارث ریون و دارث مالک – همان جدایهای سابقی که به جمهوری خیانت کردند – اطلاعاتی کسب میکنید. وظیفهی شما این است که دنبال این نقشهها بگردید و حقیقت پشت سوالهای پرسیدهشده و پرسیدهنشده را کشف کنید.
شاید در ابتدا وقایع داستان ناواضح به نظر برسند، ولی همگام با پیشروی در بازی قطعات پازل کنار هم قرار میگیرند. بازی پر از غافلگیریهای داستانی و اتفاقاتی است که هوش از سرتان خواهند برد.
با اینکه گرافیک بازی کاملاً تاریخگذشته به نظر میرسد، همهی مکانهای بازی حالوهوا و ویژگیهای متفاوت دارند که باعث میشود قابلشناسایی و بهیادماندنی به نظر برسند. میتوانید تقریباً در همهجا با یک چیز یا یک نفر تعامل برقرار کنید؛ حتی شخصیتهایی که اهمیت کمتر دارند نیز داستانی برای تعریف کردن دارند و اینها همه جزییاتی هستند که باعث میشوند بازی کامل به نظر برسد.
ماموریتهای بازی شما را به سیارههای مختلفی میبرند؛ منجمله کوریبان (Korriban)، مانان (Manaan)، کاشیک (Kashyyk)، دانتویین (Dantooine)، تاریس، تاتویین (Tatooine) و البته مکانهای دیگری که برای جلوگیری از لو رفتن نکات مهم داستانی اسماً بهشان اشاره نمیکنم. همهی این سیارهها گونههای زیستی بومی، اکوسیستم، ساختار سیاسی و خطرهای باستانی منحصربفرد خود را دارند. همچنین همهی این سیارهها پیشزمینهی تاریخی دارند که اگر توجه کافی نشان دهید، آن را یاد خواهید گرفت. با اینکه این جزییات روی گیمپلی تاثیر خاصی ندارند، مطمئنم که به شما کمک خواهد کرد عشق و زحمتی که صرف ساخت بازی شده را بهتر درک کنید.
در نظر من شخصیتها مهمترین عنصر بازیها هستند. اگر من نتوانم با آنها احساس همذاتپنداری کنم، نمیتوانم آنطور که باید و شاید از بازی لذت ببرم. اگر شما هم چنین سلیقهای دارید، عاشق شوالیههای جمهوری قدیم خواهید شد.
در طول بازی، با شخصیتهای مختلفی روبرو میشوید که میتوانید بعضیهایشان را به عضویت گروه خود دربیاورید .تعداد این اعضا تا ۹ عدد افزایش پیدا میکند. هر عضو همراه ویژگیهای شخصیتی و پیشزمینهی داستانی خاص خود را دارد و اگر با فرمانهای شما مخالف باشد، از ابراز این مخالفت ابایی ندارند. گرایش شما به سمت تاریک یا روشن نیرو روی تعامل شما با اعضای گروه تاثیر خواهد گذاشت. از اعضای گروه میتوان به یک افسر جمهوری، یک مندلورین کارکشته، یک دروید پروتکل، یک ووکی (Wookie) باوفا، یک توایلک (Twi’lek) باهوش، یک دروید قاتل و ۳ جدای که تفاوت زیادی باهم دارند اشاره کرد.
شیوهی استفادهی شما از اعضای گروه و مهارتهایشان به خودتان بستگی دارد. گاهی ممکن است به صورت غیرعمدی روی گزینهی دیالوگی کلیک کنید و باعث شوید عضو مربوطه کلاً گروه شما را ترک کند (اولین بار که بازی را تجربه کردم این اتفاق برایم افتاد).
همانطور که اشاره شد، شما و همراهانتان میتوانید مهارتهای مختلف یاد بگیرید. از این مهارتها میتوان به کار با کامپیوتر، استفاده از مواد منفجره، مخفیکاری، آگاهی به محیط، متقاعد کردن، تعمیر کردن، امنیت و التیام زخمها اشاره کرد. برخی از آنها به درد مبارزه میخورند، برخی دیگر گزینههای دیالوگ بیشتر در اختیار شما قرار میدهند یا رویکرد شما را بههنگان نفوذ به مقر دشمن تغییر میدهند. توجه داشته باشید که هیچ شخصیتی نمیتواند همهی مهارتها را یاد بگیرد و برخی از آنها استعداد طبیعی برای یادگیری برخی مهارتها دارند.
مثل هر نقشآفرینی دیگری، در این بازی هم میتوانید ظاهر خود را تغییر دهید. در شوالیههای جمهوری قدیم انتخابات زیادی وجود ندارند و بسیاری از زرهها صرفاً الگویی یکسان با روکشی متفاوت هستند. شخصیسازی شمشیرهای نوری (Lightsaber) با فاصلهی زیاد شخصیسازی موردعلاقهی من در بازی است. انتخاب رنگها و تنظیمات در زمان انتشار بازی هیجانانگیز بود. لازم است که بین زیبایی ظاهری و قابلیت کاربردی توازن برقرار کنید.
سیستم مبارزهی بازی نوبتی است؛ بهشخصه چندان طرفدار آن نیستم، ولی بقیهی قسمتها آنقدر خوب بودند که این اصلاً مهم نبود. وقتی با باسها و جدایها/سیثهای دیگر مبارزه میکنید، نیاز به بهکارگیری استراتژی دارید. یکی از ویژگیهای موردعلاقهی من انواع زیاد دشمنان بازی است: گامورینها (Gamorreans)، شاگردان سیث، مندلورینها، درویدهای باستانی یا ترنتاتکهای (Terentatek) قدرتمند. آنها همه منحصربفرد هستند و بهکارگیری استراتژی اشتباه علیه هرکدام در بخشهای پایانی بازی نتایج فاجعهبار به دنبال دارد.
این بازی ساعتهای طولانی شما را در خود غوطهور خواهد کرد، خصوصاً اگر بخواهید تمام مکانهای مخفی را پیدا و کشف کنید. داستان بازی بیهمتاست و در آن ایدههایی نهفته است که شاید قبلاً وقتی داشتید دربارهی جنگ ستارگان فکر میکردید، به ذهنتان خطور نکرده بود. حتی میتوانید با تعدادی از همراهان خود رابطهی رمانتیک برقرار کنید و یک غافلگیری داستانی در انتهای بازی وجود دارد که حسابی شگفتزدهیتان خواهد کرد. هنوز که هنوز است، واکنش اولیهام را بههنگام برملا شدن این غافلگیری برای اولین بار بهخاطر دارم. شوالیههای جمهوری قدیم ۱ بازی موردعلاقهی من در مجموعهی جنگ ستارگان است و اگر آن را بازی نکردهاید، آن را بهشدت بهشما توصیه میکنم؛ قول میدهم که پشیمان نخواهید شد!
پس از موفقیت این بازی، طرفداران مشتاق بودند تا دنبالهای برای این شاهکار دریافت کنند. آنها به مراد دلشان رسیدند؛ در سال ۲۰۰۴، شوالیههای جمهوری قدیم ۲: اربابان سیث (Star Wars: Knights of the Old Republic: The Sith Lords) برای ایکسباکس و چند ماه بعد برای کامپیوتر منتشر شد. این بار سازندهی بازی استودیوی آبسیدین (Obsidian) بود.
شوالیههای جمهوری قدیم ۲ ۵ سال پس از پایان بازی اول اتفاق میافتد. این بار شما نقش یک جدای تبعیدشده را بازی میکنید که در جنگ مندلورینها در کنار ریون جنگیده بود. وقوع یک اتفاق ناگوار در سیارهی مالاکور پنج (Malachor V) در پایان جنگ باعث شد ارتباط این جدای تبعیدشده با نیرو قطع شود. پس از بازگشت به جمهوری، او از محفل جدای بیرون رانده شد و بهمدت ۱۰ سال در کهکشان سرگردان شد. در توضیح ابتدای بازی – به سبک زمینهسازی رایج جنگ ستارگان – آمده است:
«کهکشان دوران سختی را پشتسر میگذارد. وقوع جنگ داخلی وحشتناکی عملاً محفل جدای را از بین برده است و جمهوری درمانده را در معرض فروپاشی قرار داده است.
در میان این ناآرامی، سیثهای پلید در سرتاسر کهکشان پراکنده شدهاند و شوالیههای جدای باقیمانده را ردیابی و نابود میکنند. آخرین جدای شناختهشده، پس از فرار دقیقهنودی از شبیخون مرگبار سیثها، سوار بر یک سفینهی بارکش نزدیک سیارهی ویران پراگوس (Peragus) در تلاش است تا زنده بماند…»
این بازی مستقیماً به شوالیههای جمهوری قدیم ۱ ارتباط دارد، بنابراین بازی از شما میپرسد که پایان بازی قبلی برای شما چه بود. عناصر پایهی بازی -مثل سیستم مبارزه، مهارتها، شخصیسازیها – برای همه یکساناند. چند همراه جدید حضور دارند، ولی چندتا از همراهان نیز به بازی قبلی تعلق دارند. مشاهدهی شیوهی توسعه یافتن شخصیتها جالب است. در ضمن حتی ایبون هاک (Ebon Hawk) هم برگشته است!
در شوالیههای جمهوری قدیم ۲ شخصیتی به نام کریا (Kreia) معرفی میشود؛ در نظر من او جالبترین و پیچیدهترین شخصیت بین تمام بازیهای جنگ ستارگان است.
کریا تاریخشناس است و آخرین استاد جدایای بود که ریون را تعلیم داد. آن تجربه باعث شد که او دیدگاههایش پیرامون نیرو را زیر سوال ببرد. در نظر او، نیرو زنده است و برای رسیدن به نوعی موازنه همه را کنترل میکند؛ مهم نیست که رسیدن به این موازنه چقدر باعث ایجاد مرگ و میر و عذاب شود.
اگر آثار فردریش نیچه یا کارل یونگ را خوانده باشید، شاید با طرز فکری که او با توسل به آن نیرو را زیر سوال میبرد آشنا باشید.
همچنین در این بازی با دو تن از مرگبارترین سیثهای تاریخ آشنا میشویم: دارث سایون (Darth Sion)، ارباب درد و دارث نیهیلوس (Darth Nihilus)، ارباب گرسنگی. دارث سایون دشمنی وحشتناک است که سالها قبل کشته شد، ولی او میتواند نفرت و خشم خود را به کار گیرد تا هر بار پس از مردن دوباره به زندگی برگردد.
دارث نیهیلوس موفق شد از واقعهی ناگوار مالاکور پنج جان سالم ببرد (همان اتفاقی که باعث شد ارتباط جدای تبعیدشده با نیرو قطع شود)، ولی اکنون زنده ماندن او با درد شدید همراه است و تنها راه او برای اینکه به وجود خود ادامه دهد این است که نیرو را از موجودات زنده استخراج کند؛ او به نفرین گرسنگی ابدی دچار شده است.
از مکانهای این بازی میتوان به آیزیز (Iziz)، داکسِن (Dxun)، مالاکور پنج، نار شادا (Nar Shaddaa)، پراگوس، تلوس، دانتویین و کوریبان (Korriban) اشاره کرد. مکانهای بازی جزو معدود جنبههای بازی هستند که در سطح عنوان اول مجموعه ظاهر نمیشوند (یا حداقل حس من این است)؛ البته منظورم را بد برداشت نکنید؛ همهیشان عالی ساخته شدهاند، ولی اکتشاف محدود است و تعداد عناصری که قابل تعامل برقرار کردن باشند به میزان قبل نیست.
دیالوگها بهمراتب عمیقتر و پیچیدهتر از بازی اول هستند، برای همین خواندن سرسری دیالوگها توصیه نمیشود. پشت دیالوگها هدف وجود دارد و اگر معنای ضمنی پشتشان را درک کنید، میتوانید اتفاقات را قبل از وقوعشان پیشبینی کنید.
شوالیههای جمهوری قدیم ۲ شاید در مقایسه با بازی قبلی کوتاهتر به نظر برسد و محتوای کمتری داشته باشد، ولی با قصهگویی فوقالعاده و سوالات فلسفیای که مطرح میکند – سوالاتی که میتوانند نظرتان را نهتنها دربارهی جنگ ستارگان، بلکه دربارهی زندگی عوض کنند – این کمبودها را جبران میکند.
شوالیههای جمهوری قدیم ۲ هم مثل بازی اول مجموعه یک بازی فوقالعاده است، ولی فوقالعاده بودنش در جنبههای متفاوتی قابل مشاهده است. از این نظر بازی تازه و متفاوت به نظر میرسد، ولی در عین حال عناصر پایهای را که باعث شدند شوالیههای جمهوری قدیم ۱ را دوست داشته باشیم در آن به قوت خود باقی ماندهاند.
اگر هنوز آن را بازی نکردهاید، حتماً این کار را انجام دهید. تجربهای فوقالعاده منتظر شماست که در آیندهی نزدیک آن را فراموش نخواهید کرد.
بازیهای شوالیههای جمهوری قدیم عالیاند و همه دوستشان دارند، ولی آنها از یک قابلیت مهم محروم بودند: بخش چندنفره. تنها راه به اشتراک گذاشتن تجربهی بازی کردنشان این بود که یکی از دوستان یا اعضای خانواده را کنار خود بنشانید تا بازی کردنتان را تماشا کنند. البته این هم بدترین چیز دنیا نیست، ولی خب تجربه کردن بازیها به این شکل خیلی مفرح نیست.
ولی جنگ ستارگان کهکشانها (Star Wars Galaxies) این کمبود را نداشت، چون کهکشانها اولین بازی نقشآفرینی کلان چندنفره (MMORPG) با موضوع جنگ ستارگان بود.
این بازی در سال ۲۰۰۳ منتشر شد. سازندهی آن سونی آنلاین اینترتینمنت بود و ناشر آن لوکاس آرتز. این بازی راه جدیدی برای متصل کردن طرفداران جنگ ستارگان در سرتاسر دنیا فراهم کرد. پس از لانچ بازی اصلی، ۳ بستهالحاقی بزرگ برای آن منتشر شدند. مثل بیشتر بازیهای نقشآفرینی کلان، برای تجربهی آن هر ماه باید هزینهی اشتراک پرداخت میکردید (۱۴.۹۹ دلار).
این بازی کمپین (داستان اصلی) هم دارد، ولی این کمپین خیلی خارقالعاده نیست. این بازی بین وقایع اپیزود ۴ و اپیزود ۵ سهگانهی اصلی اتفاق میافتد و از ۷ قوس داستانی تشکیل شده که هرکدامشان شما را به سیارات و مکانهای متفاوت میبرند. مثل بیشتر بازیهای جنگ ستارگان، در آن هم چهرههای آشنا را میبینید، هم دشمنان متفاوت.
نکتهی لذتبخش دربارهی کهکشانها این است که در آن احتمالات بینهایتاند: بازی ۱۰ نژاد قابلبازی، ۴۰ نژاد غیرقابلبازی و بیش از ۴۰ تخصص قابلانتخاب دارد. بازیکنان میتوانستند ساختمان بسازند و مالک آن شوند؛ سپس ساختمانها را کنار هم قرار دهند و یک شهر بسازند.
آیا میخواهید فرماندهی بازیکنان دیگر شوید؟ هر ۳ هفته یک بار، میتوانستید در انتخابات شرکت کنید. هرچه شهرها بزرگتر میشدند، در آنها خدمات بیشتر و بهتری در دسترس قرار میگرفت.
اگر یک بازی جنگ ستارگان به این بزرگی تعداد زیادی وسیلهی نقلیه برای انتخاب نداشته باشد، انگار یک چیزی کم دارد: این بازی بیش از ۳۵ سفینه و وسیلهی قابلانتخاب دارد که به گروهکهای مختلف تعلق دارند و با آنها میتوانستید به اکتشاف یا مبارزه بپردازید. مبارزه؟ بله. یکی از جنبههای اصلی بازیهای نقشآفرینی کلان این است که در آنها میتوانید با دوستانتان جمع شوید و فعالیتهای مختلف انجام دهید. یکی از فعالیتهای موردعلاقهی من در این بازیها، مبارزات «بازیکن در برابر بازیکن» (PVP) بزرگ است. بهلطف این بازی، طرفداران جنگ ستارگان توانستند در جهان جنگ ستارگان این فعالیت را انجام دهند.
اقتصاد بازی تقریباً بهطور کامل دست بازیکنان بود: اسلحهها، غذاها، لباسها، خانهها و تقریباً همهی آیتمهای بهدردبخور دیگر باید با استفاده از مواد اولیهی جمعآوریشده از سیارههای مختلف بهطور دستی ساخته میشدند.
قابلیت موردعلاقهی من در بازی این بود که اگر یکی از بازیکنان دیگر شما را میکشت، میتوانستید روی سر او جایزه بگذارید. بازیکنانی که «جایزهبگیر» را بهعنوان تخصص خود انتخاب کرده بودند، میتوانستند این ماموریت را بپذیرند و دنبال بازیکن مربوطه بروند. بهشخصه مشتاقم این قابلیت را در بازیهای جنگ ستارگان آتی ببینم.
چتباکس، صنفها (Guilds)، ایموتها (Emotes) و مودها (Moods) ارتباط بین بازیکنان را بهبود بخشیدند و برای آنها امکان ابراز احساسات خود را فراهم کردند.
جنگ ستارگان کهکشانها یک اثر خاص بود و گیمرها همراه با دوستانشان میلیونها ساعت را صرف بازی در آن کردند. سرورهای این بازی رسماً در ۱۵ دسامبر ۲۰۱۱ خاموش شدند. دلیل اصلی برای این کار این بود که جنگ ستارگان: جمهوری قدیم (Star Wars: The Old Republic) قرار بود جایگزین آن شود. ولی مردم هنوز دارند در سرورهای غیررسمی آن را بازی میکنند! این نشانهی میراث عمیقی است که این بازی از خود به جا گذاشته است.
اینجاست که به ایستگاه آخر میرسیم، جایی که در آن تمام نقاط قوت بازیهای پیشین در یک بازی کنار هم جمع شدند: جنگ ستارگان: جمهوری قدیم. این بازی هم یک نقشآفرینی کلان بود که بایوویر (Bioware) و لوکاسآرتز با همکاری هم آن را ساختند.
این بازی، با بودجهی بیش از ۲۰۰ میلیون دلار، یکی از گرانترین بازیهای تمام دوران است. یا میتوانید با هزینهی ماهی ۱۴.۹۹ دلار اشتراک آن را بخرید، یا آن را رایگان (F2P) بازی کنید، ولی محدودیتهای اعمالشده برای اکانتهای رایگان زیاد هستند، برای همین این مورد را در نظر داشته باشید.
این بازی حدوداً ۳۰۰ سال پس از اولین بازی کوتور (KOTOR = شوالیههای جمهوری قدیم) اتفاق میافتد. در این دوران جمهوری رونق یافته و صلح در سرتاسر کهکشان برقرار بود، ولی هیچچیز ابدی نیست. امپراتوری سیث برگشت و طی حملهای ضربتی و موثر دهها سیاره را تسخیر کرد. جمهوری در تلاش برای مبارزه با این خطر از گور برگشته هزاران جدای و سرباز را از دست داد.
این جنگ به مدت ۲۸ سال ادامه پیدا کرد، تا اینکه سیثی قدرتمند به نام دارث مالگوس (Darth Malgus) حملهای به سیارهی کوروسانت (پایتخت جمهوری) را ترتیب داد. با در نظر گرفتن اینکه سیاره عملاً گروگان گرفته شده بود، سیثها جمهوری را مجبور کردند که تعهدنامهی کوروسانت را امضا کنند. طبق این تعهدنامه، بین این دو جناح صلح برقرار شد، ولی هزینهاش این بود که جمهوری کنترل نصف منظومههایش را از دست داد.
داستان شخصیت شما پس از این وقایع شروع میشود. میتوانید انتخاب کنید که برای جناح امپراتوری سیث بجنگید یا جمهوری کهکشانی. هر جناح ۴ کلاس اصلی دارد که در جناح مقابل یک معادل دارد: جایزهبگیر/قاچاقچی، جنگجوی سیث/شوالیهی جدای، مامور امپراتوری/سرباز و مفتش سیث/دیپلمات جدای. هر کلاس به شما اجازه میدهد ۲ تخصص متفاوت را انتخاب کنید. با این حال، طی تغییراتی که اخیراً اعمال شده، شما میتوانید خط داستانی هر کلاسی را دنبال کنید، بدون اینکه نیاز داشته باشید به سبک مبارزهی آن کلاس وفادار بمانید.
داستان همهی کلاسها با هم متفاوت است و با اینکه برخی داستانها در مقایسه با برخی دیگر بهتر هستند، همه باید همهیشان را حداقل یک بار تجربه کنند. بسته به اینکه کدام کلاس را انتخاب کنید، همراهانی متفاوت در ماموریتهایتان شما را همراهی خواهند کرد و در زمین مبارزه دوشادوش شما خواهند جنگید. اگر به درام، عشقوعاشقی، خیانت و مبارزات بیانتها علاقه دارید، عاشق همراهانتان در بازی خواهید شد.
میتوان با خیال راحت گفت که جمهوری قدیم بین بازیهای جنگ ستارگان بیشترین میزان محتوا را دارد. بهمدت بیش از ۱۰ سال، بایوویر تعدادی بستهالحاقی و محتوای جانبی برای بازی منتشر کرده است. بهشخصه صدها یا شاید هزاران ساعت را صرف بازی کردهام و حتی به اینکه تمام محتواهای موجود را تجربه کرده باشم نزدیک نشدهام.
تعداد کارهایی که با گروه دوستانتان میتوانید انجام دهید دیوانهوار است. چالشهای «بازیکن در برابر محیط» (PVE) نیازمند تعداد متفاوتی از گیمرها و مهارتهای مختلف هستند. برخی از آنها آسان هستند و برای انجام برخی دیگر، باید با اعضای گروهتان دقیق برنامهریزی کنید تا باسی قدرتمند همهیتان را قلع و قمع نکند.
اگر حالت «بازیکن در برابر بازیکن» بیشتر با سلیقهیتان جور است، میتوانید یک دوئل یکبهیک با بازیکنی دیگر داشته باشید، از PVP دنیاباز لذت ببرید یا به نقشههای متفاوت بروید که در آنها میتوانید در یک زمین مبارزه آنقدر بجنگید تا اینکه یا کشته شوید یا پیش از تیم دشمن اهداف را کامل کنید.
در بازی بیش از ۳۰ سیاره/مکان بزرگ وجود دارد که میتوانید اکتشاف کنید. تقریباً همهیشان زیستمحیط، باسهای جهانی (World Boss = باسی در بازیهای MMO که شکست دادنش نیازمند تلاش دستهجمعی است)، مکانهای مخفی و ماموریتهای منحصربفرد دارند. هرچه بیشتر در آنها پیشروی کنید، احتمال اینکه به یکی از بازیکنهای جناح دشمن برخورد کنید بیشتر میشود.
همانطور که احتمالاً انتظار دارید، این سیارهها بسیار بزرگاند و رفتن از نقطهی «الف» به «ب» در ابتدای بازی ممکن است کسلکننده باشد. سواریها (Mount) به شما اجازه میدهند ماموریتها را سریعتر تمام کنید. تعداد سواریها بسیار زیاد است: تانتانها (Tauntauns)، پادهای مسابقه (Racer Pods)، واکرها، رنکورها (Rancor)، موتورهای سرعتی (Speeder Bikes)، جتپکها و… همهیشان در رنگهای مختلف عرضه میشوند، برای همین هرکس میتواند سواری بینقص خود را پیدا کند.
شخصیسازی بازی رقیب ندارد. با وجود صدها قطعات زره، اسلحه و رنگهای مختلف برای هرکدام، احتمالات شخصیسازی بینهایتاند. اگر میخواهید خود را شبیه دین جارین (Din Djarin) (شخصیت اصلی سریال مندلورین) دربیاورید، از نقاب دارث نیهیلوس استفاده کنید یا همراه با دوستانتان زرهی استورمتروپرها را بپوشید، همهاش امکانپذیر است. حتی در بازی مسابقات فشن برگزار میشود!
کلاسهای داستانمحور بسیار مفرحاند، ولی بستهالحاقیها آنها را وارد سطح جدیدی کردند. کارتل هات (Hutt Cartel)، جنگجویی افسانهای که از اعماق ناشناختهی فضا سر و کلهاش پیدا شده و موجودی رویینتن که کاری میکند جمهوری و امپراتوری سیث هردو جلویش زانو بزنند، جزو چیزهایی هستند که در بستهالحاقیها با آنها روبرو خواهید شد. اگر اشتراک بازی را بخرید، نیازی نیست پول اضافه بابتشان پرداخت کنید. حتی میتوانید یک ماه اشتراک بخرید، چون بعد از اتمام اشتراک این محتواها در دسترس باقی خواهند ماند.
بقیهی امکانات کلاسیک بازیهای نقشآفرینی کلان نیز در بازی موجودند: مثل خانه، صنفها، چتباکس و ایموتها. برای دستیابی به آیتمهای ارزشمندتر دو راه وجود دارد. راه اول خریدن سکههای کارتل با پول واقعی و استفاده از آنها برای خریدن آیتمی است که میخواهید؛ راه دوم به دست آوردن کردیت (Credit = ارز جنگ ستارگان) و استفاده از آن برای خریدن آیتم دلخواه از بازیکنان دیگر است. جمع کردن مواد اولیه و ساختن آیتمها راهی بسیار موثر برای به دست آوردن کردیت است.
در این بازی هم مثل بازیهای کوتور باید بین سمت تاریک و روشن نیرو به یک سمت گرایش پیدا کنید. برخی از تصمیمات اثر خاصی ندارند، ولی از یک جایی به بعد به نقطهای میرسید که دیگر کارهایتان قطعی و بیبازگشت هستند.
البته این بازی بینقص نیست. سازندگان آن یک سری تصمیمات سوالبرانگیز گرفتهاند و برخی از بازیکنان بهخاطر نارضایتی از شیوهی مدیریت بازی، آن را رها کردهاند. با این حال، با وجود این مشکلات، این بازی همچنان عالی است و بعید میدانم تا ۵ الی ۱۰ سال دیگر، بازیای به این خوبی نصیبمان شود. مثل تمام بازیهای دیگر، بهنظرم طرفداران جنگ ستارگان حداقل یک بار باید آن را امتحان کنند.
بهشخصه روی این بازی بیشتر از هر بازی دیگری وقت گذاشتهام و با وجود تمام مشکلاتش آن را دوست دارم. اگر قصد دارید آن را امتحان کنید، امیدوارم از داستان، شخصیتها، موسیقی و همهی عناصر دیگری که آن را به قویترین بازی نقشآفرینی با موضوع جنگ ستارگان تبدیل کردهاند، لذت ببرید.
در آخر، جا دارد به بازیای اشاره کنم که احتمالاً بیشترتان اسمش را نشنیدهاید: جنگ ستارگان: کمباین (Star Wars: Combine). این بازی نقشآفرینی تحت مرورگر در سال ۱۹۹۸ منتشر شد. برای همین باید قبل از «چهار نقشآفرینی بزرگ جنگ ستارگان» به آن اشاره میشد، ولی بهشخصه هیچگاه اسمش را نشنیده بودم و هنگام تحقیق برای نوشتن این مقاله با آن آشنا شدم. در ویکیپدیای آن آمده است:
«جنگ ستارگان کمباین یک بازی چندنفرهی کلان آنلاین بلادرنگ (Real-time Massively Multiplayer) تحت مرورگر است که در جهان جنگ ستارگان واقع شده است. این بازی در دسامبر ۱۹۹۸ منتشر شد تا نقش ادامهدهندهی بازیای به نام شبیهساز جنگ ستارگان (Star Wars Simulation) را ایفا کند که از اواسط دههی نود تا تابستان ۱۹۹۸ وجود داشت. وقتی سرورهای بازی خاموش شدند، بازیکنان تصمیم گرفتند نسخهی خاص خود را از بازی بسازند که در طول سالها تکامل پیدا کرد و مسیر خاص خود را در پیش گرفت. لیسانس کمباین تحت مالکیت لوکاسآرتز نیست، ولی اجازهی استفاده از اسم جنگ ستارگان به آن داده شده است. PC Gamer در مارس ۲۰۱۲ در فهرست ۱۰۰ بازی برتر تمام دوران، مقام ۸۸ را به آن اعطا کرد.»
شما از کدام بازی نقشآفرینی جنگ ستارگان بیشتر از بقیه لذت بردید؟ آیا یکی از این عناوین موفق شدهاند تا به امروز سرتان را گرم نگه دارند؟ همهی این بازیها حتی تا به امروز نیز لذتبخش باقی ماندهاند و با توجه به اینکه کوتور ۱ در دست بازسازی قرار دارند، برای ما طرفداران جنگ ستارگان اتفاقات هیجانانگیزی در راه است!
منبع: Vulkk.com