هلبلید ۲ بالاخره قدرت آنریل انجین ۵ را نشان خواهد داد
این نسل از کنسولها از نظر آثاری که قدرت واقعی سختافزارهای نسل نهمی را نشان دهند، چندان عالی عمل نکرده است. با اینکه میتوان در مورد بارگیری فوق سریع Ratchet & Clank: Rift Apart یا فیزیک سیبزمینی استارفیلد بحثهایی کرد، اما موارد نسبتا کمی وجود داشته است که قدرت نسل نهم را به رخ کشیده است.
دلایل زیادی برای این موضوع وجود دارد. یکی از دلایل این است که مشکلات عرضهی کنسول و تاخیرهای توسعهی ناشی از بیماری کرونا منجر به یک برههی غیرعادی و طولانی بین نسلی شد و تا سال گذشتهی میلادی، بیشتر بازیها همچنان روی پلیاستیشن ۴ و ایکسباکس وان منتشر میشدند. مورد دیگر این است که آنریل انجین ۵ (Unreal Engine ۵)، آخرین نسخه از موتور بازیسازی اپیک گیمز (Epic Games)، کمی از نسل جدید کنسول عقب مانده است و تولیدات این موتور در مقیاس بزرگ، به جز چند مورد استثنا، چندان زیاد نبودهاند. با این حال دومین نسخه از سری Hellblade آمده تا همه چیز را عوض کند.
این یک بازی اکشن روایت محور استودیوی نینجا تئوری (Ninja Theory) به طرز شگفتآوری واقعگرایانه است و از توانایی آنریل انجین ۵، منابع مایکروسافت و فرآیندهای منحصربهفرد یک تیم کوچک از هنرمندان فنی برای خلق چیزی کاملا واقعی و با جزئیات بالا استفاده میکندف به گونهای که هیچ چیز دیگری کاملا شبیه آن نیست. البته اگر Hellblade: Senua’s Sacrifice سال ۲۰۱۷ را بازی کرده باشید، چندان هم تعجب نخواهید کرد. هر دو بازی Hellblade عناصر وحشتناک و شبه اسطورهای را با رویکردی واقعگرایانه به روانشناسی پروتاگونیست خود، سنوآ (Senua)، یک جنگجوی سلتیک قرن هشتمی مبتلا به روانپریشی، ترکیب میکنند. همچنین هر دو بازی دارای سبک بصری فوتورئالیسم با تأکید زیادی بر موشن کپچر هستند که حوزهای است که نینجا تئوری از زمان همکاری با اندی سرکیس در بازی اکشن Heavenly Sword در سال ۲۰۰۷ در آن تخصص داشته است.
با این حال، از سال ۲۰۱۷، خیلی چیزها برای نینجا تئوری تغییر کرده است. در سال ۲۰۱۸، این استودیو توسط مایکر,سافت خریداری شد و از آن زمان تاکنون رشد چندانی نداشته است و شامل ۱۰۰ نفر است که حدود ۸۰ نفر از آنها روی Hellblade ۲ کار میکنند، این استودیو همچنان یک تیم با اندازهی متوسط است اما سرمایهگذاری مایکروسافت در دفاتر زیبای جدید با یک استودیوی بزرگ و اختصاصی موشن کپچر مشهود است. در این میان دیگر هیچ نشانه یا ذکری از بنیانگذار نینجا تئوری و نویسنده و کارگردان Hellblade، تمیم آنتونیادس (Tameem Antoniades)، در نینجا تئوری دیده نمیشود. سخنگوی ایکس باکس نیز تایید کرده که او دیگر در استودیو نیست. در واقع آنتونیادس در مراحل اولیهی تولید Hellblade ۲ حضور داشت، اما تیم ساخت این بازی اکنون دارای سه عضو مهم یعنی کارگردان هنری محیط، دن آتول (Dan Attwell)، کارگردان جلوههای بصری، مارک اسلیترتانستیل (Mark Slater-Tunstill) و کارگردان صوتی، دیوید گارسیا (David Garcia) است.
شما احتمالا انتظار دارید که در هر بازی که توسط سه هنرمند فنی رهبری میشود، تعهد و تلاش زیادی ببینید، اما این شما را اثری که تیم نینجا خلق کرده، آماده نمیکند زیرا این بازی فراتر از انتظاراتتان خواهد بود. در Hellblade ۲، سنوآ برای شکار بردهداران اسکاندیناوی که جامعهی او را در شمال جزایر بریتانیا نابود میکنند، به ایسلند سفر میکند. جالب است بدانید که اتول بیان کرده که مکانهای بازی با استفاده از ترکیبی از تصویربرداری ماهوارهای، فیلمبرداری با پهپاد و فتوگرامتری ایجاد شده است. تیم سازنده ظاهرا هفتهها را در ایسلند گذرانده و به مطالعهی مناظر، عکاسی از صخرهها و کنترل پهپادها پرداخته است.
آنها همچنین تکنیکهای مختلفی را مطالعه کردند و به عنوان مثال به جای مدلسازی، درهای ساختمانها را از روی تختههای چوبی اسکن شدهی سهبعدی ساختند و حتی حکاکیهای چوبی را به این شکل اضافه کردهاند. این در حالی است که تیم سازنده از لباسهایی واقعی که توسط یک طراح لباس مستقر در لندن با استفاده از تکنیکهای مناسب متناسب با بازیگران ساخته شده بود استفاده کرده و آنها را اسکن کردهاند.
در رابطه با سکانسهای مبارزه، نبردهای بازی به طور سنتی ساخته نشده و به صورت کامل نتیجهی موشن کپچر هستند و بدلکارهایی در فرآیند آن دخیل بودهاند. مبارزه در Hellblade 2 یک به یک با سرعت آهسته و بسیار وحشیانه است که شامل معماهایی نیز میشود. این ممکن است متفاوت از مبارزات آثاری نظیر سری دویل می کرای باشد، اما همچنان بسیار مؤثر است.
همانند بازی اول، لارا درهام (Lara Derham)، نویسندهی داستان با پل فلرچر (Paul Fletcher)، استاد روانشناسی و با افرادی که روانپریشی را تجربه کردهاند، در به تصویر کشیدن مشکل سنوآ کار کرده است و بازیگرانی برای صداهای درون سر سنوآ در نظر گرفته شدهاند. جلوههای صوتی درون ذهن شخصیت اصلی داستان مسیر اصلی دسترسی بازیکنان به وضعیت ذهنی او است و ظاهرا به اندازهی سال ۲۰۱۷ قرار است غافلگیرکننده باشند.
در این میان گفتنی است که هنرمندان نینجا تئوری به دنبال یک ارتباط عاطفی با بازیکن هستند که به اعتقاد آنها، تنها در صورتی میتواند شکل بگیرد که بازیکن فکر کند آنچه که میبیند واقعی است. کارگردان بصری بازی میگوید که ما چیزها را مرتب و ساده تصور میکنیم، اما وقتی آنها را به صورت واقعی میبینیم، بسیار پر هرج و مرج به نظر میرسند. در واقع او به نوعی بیان کرده که ذهن ما نظم را دوست دارد، اما دنیا پر از شگفتی است.
در این میان کارگردان هنری محیط نیز اضافه کرده که آنریل انجین ۵ این رویکرد واقعگرایانه را دستیافتنیتر کرده است و این هم به دلیل سطح جزئیات موجود در سیستم هندسهی Nanite این موتور و هم به دلیل اینکه زمان بین اسکن یک چیز و قرار دادن آن در مرحله به شدت کاهش یافته است، فراهم شده است. به طور کلی، احساس تیم نینجا تئوری این است که آنریل انجین ۵ بسیاری از موانع را برای هنرمندان بازیهای ویدیویی از بین برده است و بازیکنان اخیرا شروع به دیدن نتایج کردهاند. اتول بیان کرده که آنها با کاری که در گرافیک انجام دادهاند، در مسیری هستند که به دنبال آن بودهاند.
به طور کلی کافیست تا به تریلرهای بازی نگاه کنید تا متوجه شوید که در حال مشاهدهی تکامل بعدی فناوری بازی هستید. با این حال، این فقط موتور بازیسازی نیست بلکه یک سری عوامل وجود دارد که Hellblade ۲ را به ویترین فناوری نسل نهم تبدیل میکند. ساختار طراحی بازی بسیار فشرده و متمرکز است. این یک اثر جهان باز نیست بلکه یک بازی اکشن خطی و روایت محور است. نینجا تئوری به عنوان یک استودیوی متعلق به ایکسباکس، با ساختن چنین آثاری آشنایی دارد و به آن زمان کافی برای آزمایش موارد مختلف داده شده است. در واقع به نظر میرسد که سرمایهگذاری مایکروسافت در این استودیو بسیار منطقی است زیرا این غول فناوری نه تنها یک توسعهدهندهی عالی، بلکه یک واحد تحقیق و توسعه نیز بدست آورده که مرزهای فنی و هنری یک فرآیند خاص بازیسازی را کاوش میکند.
در نهایت گفتنی است که Hellblade ۲ با ریتم آهسته، روایت عمیق و ارائهی سینمایی، لزوما به مذاق همه خوش نخواهد آمد و شبیه به جانشین مدرن انیمیشن تعاملی Dragon’s Lair در سال ۱۹۸۳ است. در هر صورت باید دید که آیا داستان بازی به عنوان سفری برای یک سنوآی از نظر ذهنی متعادلتر، میتواند به عمق تاریکترین ترسهای او متصل شود یا خیر. این بازی ممکن اس یک دنباله باشد، اما به نظر میرسد که شروع روندی است که به آثار نسل نهمی بهتری منجر خواهد شد.
بازی Senua’s Saga: Hellblade II در تاریخ ۲۱ مه (۱ خرداد) سال جاری برای ایکسباکس سری ایکس/اس و رایانههای شخصی عرضه خواهد شد.
منبع: Polygon