۱۳ اصل طلایی برای داشتن یک رابطهی احساسی سالم و با دوام
رابطهها شکلهای گوناگونی دارند و شما نمیتوانید در اطرافتان شخصی را پیدا کنید که درگیر هیچ رابطهای نباشد. هر فرد میتواند درگیر چند نوع رابطهی احساسی سالم و ناسالم باشد،؛ رابطهی کاری با همکاران، رابطهی دوستی، رابطهی احساسی با خانواده، رابطهی احساسی با شریک عاطفی، رابطهی نیمه صمیمی با مشاور روانشناس و روابطی از این دست.
سوالی که پیش میآید این است که آیا همهی این رابطهها از نوع رابطهی احساسی سالم هستند؟ هر کدام از این روابط اصول و قواعدی دارند که در صورت رعایت آنها، میتوان مطمئن بود که رابطه به شکلی سالم پیش میرود. در این مطلب از دیجیکالا مگ تصمیم داریم دربارهی رابطهی احساسی سالم با شریک عاطفی و شرایط دوام بخشیدن به آن صحبت کنیم.
قبل از اینکه به سراغ شرایط یک رابطهی احساسی سالم برویم بهتر است تعریفی از رابطهی ناسالم داشته باشیم. در یک رابطهی اشتباه معمولا رفتارهای سلطهجویانه به چشم میخورد، بیاعتمادی دیده میشود و در شرایط دشوارتر، شاهد خیانت یکی از طرفین رابطه یا هر دو طرف هستیم. در این نوع از روابط، خبری از آرامش و القای احساسات مثبت نیست و به شکل یک جنگِ تمام عیار پیش میرود. اما برای جلوگیری از ورود به چنین چالش احساسیِ مخربی باید چه اقداماتی انجام دهیم؟ در ادامه ۱۳ اصل برای داشتن یک رابطهی احساسی سالم را به شما معرفی میکنیم که میتوانید با اجرا و پایبندی به آنها، از حضور در یک رابطهی احساسی سالم مطمئن باشید و از آن با تمام وجود لذت ببرید.
۱۳ اصلِ یک رابطهی احساسی سالم
لازم به ذکر است که این اصول مانند ستونهای اصلی نگهدارندهی یک خیمه هستند. شما برای برپایی خیمه ۱۰۰٪ به ستونهای اصلی نیازمندید اما برای استحکام بیشتر و ایجاد فضای داخلی بهتر لازم است که از ستونهای ریز، طنابها و میخهای محکم نیز استفاده کنید. رابطه هم شبیه به همین خیمه است.
استفاده از این ۱۳ اصل در کنار مسائل ریز و درشت دیگر، به شما نتیجهی عالی میدهد. فراموش نکنید اولین شرط برای سالم بودن هر رابطهای داشتن شناخت کامل نسبت به خود است. اگر شما خود و نیازهایتان را خوب بشناسید، میتوانید ارتباط شفاف و به دور از هر گونه حاشیهای با افراد برقرار کنید و این شروع یک ارتباط موفق است. حالا با هم به سراغ ۱۳ اصل طلایی میرویم.
-
اعتماد
اعتمادِ دو طرفه در یک رابطهی احساسی سالم بسیار مهم است. اگر شما به طرف مقابلتان اعتماد نداشته باشید، یا هر دو نسبت به هم بیاعتماد باشید، رابطهای متزلزل و زجرآور را تجربه خواهید کرد. برای ایجاد اعتماد حتما با شریک احساسی خود صحبت کنید، خواستههایتان را به شکل واضح بیان کنید و از او هم بخواهید از خواستههایش صحبت کند. سپس با صداقت به او اعتماد کنید و اجازه دهید او هم به شما اعتماد کند.
-
صداقت، گفتگو و احترام
در طول رابطه، اصل صداقت را رعایت کنید و در شرایط دشوار، چاشنی احترام را به تمام گفتگوها و رفتارهایتان اضافه کنید. دربارهی هر موضوعی که فکر میکنید رابطهی شما را تحت تاثیر قرار میدهد با هم گفتگو کنید و فراموش نکنید که در این مسیر احساسات واقعیتان را بیان کنید.
شاید ما به خاطر حفظ ظاهر تمایل نداشته باشیم که از عمیقترین و واقعیترین احساساتمان صحبت کنیم؛ اما باید بدانید که اگر دربارهی احساساتتان صداقت نداشته باشید این رابطه به زودی به یک جنگ تمام عیار تبدیل میشود. زیرا با گذشت زمان ممکن است شما از هر حرفی برداشتی اشتباه داشته باشید و این، باعث دلخوریتان شود.
همهی افراد نقاط قوت و ضعف مختلفی دارند، این اصلا ایرادی ندارد، نکتهی مهم کار کردن روی نقاط ضعف و تبدیل آن به نقاط قوت است. گفتگوی صادقانه و بدون حاشیه مانند نیروی حیاتی است که به رابطهی شما جان میبخشد.
-
صبر
هیچ کسی را پیدا نمیکنید که همیشه انسانِ صبوری باشد. همهی ما در شرایطی مثل زمانی که کمبود خواب داریم، درگیر استرس هستیم و یا از یک مشکل جسمی رنج میبریم کم صبر و حوصله میشویم؛ این خاصیت انسان است و هیچ ایرادی ندارد. نکتهی مهم این است که طرف مقابلِ شما این شرایط را درک کرده و صبوری به خرج دهد.
اگر در شرایط حساس هر دو طرفِ رابطه، از خود بیخود شده و شکیبایی به خرج ندهند، هر موضوع کوچکی که پیش بیاید میتواند دلیل یک دعوای بزرگ باشد. پس بهتر است هر دو تلاش کنید مهارتهای سازگاری را بیاموزید و آن را در خود افزایش دهید. صبوری به خرج دادن در شرایط خاص و به حد معمول میتواند احساسِ عمیقِ عشق و دوست داشتن را به دنبال داشته باشد.
-
همدلی
توانایی دیدن اتفاقات از نگاه افراد دیگر در هر رابطهای مهم است. فرقی ندارد شما در نقش والدین هستید، در ارتباط با موضوعی با همسایهی خود درگیرید یا در رانندگی قرار است به شخصی در مسیر راه بدهید. در تمام روابط این توانایی خوب و کارآمد است، اما این موضوع در یک رابطهی احساسی مسالهی بسیار مهمی است.
ببینید آیا شما میتوانید مساله را، در موضوعی که با آن مخالف هستید، از نگاه شریک احساسیتان ببینید؟ آیا زمانی که از موضوعی رنج میبرد، میتوانید درد او را حس کنید و برای داشتن احساس بهتر او تلاش کنید؟ آیا از موفقیتها و پیروزیهای شریکتان احساس خوشبختی میکنید؟ در یک رابطهی احساسی سالم و طولانی مدت، همدلی مسالهی بسیار مهمی است.
-
علاقه و دلبستگی
این موضوع را فراموش نکنید که عشق، بخش ضروری هر رابطهی عاشقانه و احساسیِ سالم و متعهدانه است؛ و مهمترین بخشِ وجودِ عشق، بیان علاقهی واقعی و نحوهی ابراز عشق است. رفتارهای ظریفِ عاشقانهی جسمی مانند در آغوش کشیدن، بوسیدن و لمس آرامشبخش میتواند تا حد زیادی احساس راحتی و امنیت ایجاد کند.
البته نمیتوان لیستی از محبتهای جسمی مناسب تهیه کرد، زیرا این موضوع ارتباط بسیار زیادی به علایق و خواستههای هر دو طرفِ رابطه بستگی دارد. شما باید دربارهی این موضوع با شریک عاطفیتان صحبت کنید و نیازهای احساسیِ خود را به او بگویید.
-
انعطافپذیری
کمی قبلتر دربارهی موضوعی شبیه به انعطافپذیری صحبت کردیم، سازش و سازگاری. در یک رابطهی احساسی سالم هر دو طرف حاضرند در شرایطی انعطافپذیری به خرج داده و به اصطلاح کوتاه بیایند. این موضوع باعث میشود که در روابط احساسی طولانی مدت هر دو طرف رابطه در موقعیتی یکسان شرایط را ارزیابی کرده و درباره آن تصمیمگیری کنند. فراموش نکنید که این خصوصیت باید در هر دو طرف رابطه وجود داشته باشد.
اگر در رابطهای همیشه یک طرف کوتاه بیاید بعد از مدتی رابطه مسموم شده و در طولانی مدت به سردی میرسد و دیگر خود را در یک رابطه مشترک احساس نخواهید کرد.
-
تشکر و قدردانی
تاثیر قدردانی در روابط بسیار چشمگیر است. این کار به ظاهر ساده در شریک عاطفیِ شما احساس شادی و امنیت ایجاد میکند. هرچه این قدردانی بیشتر و عمیقتر باشد، احساس رضایت از حضور در آن رابطه بیشتر میشود. برای تشکر کردن منتظر یک اتفاق بزرگ نباشید، بابت کوچکترین چیزها تشکر کنید و تاثیر معجزهآسای آن را در رابطه خود ببینید.
- ۸ دلیل که هرگز نباید دوستان را جایگزین روان درمانگر کنید!
-
ایجاد فضای رشد
خیلی از روابط با گذر زمان سرد و بیهدف میشوند. احساسِ گیر کردن در شرایطی که امکان تغییر دادن آن وجود ندارد، این همان احساسی است که رابطه را به سمت پوچی میبرد. ممکن است شما توقع داشته باشید که شریک عاطفیتان بعد از گذشت چندین سال همچنان علایق، اهداف، ترسها و امیدهایی مانند روزهای اول رابطهتان داشته باشد؛ این بزرگترین اشتباهی است که میتوانید در یک رابطه مرتکب شوید.
تغییر علایق و تمایلات در گذرِ زمان یک امر طبیعی است، انسان با همین تغییرات پیشرفت و رشد میکند. پس برای داشتن یک رابطهی احساسی سالم باید به طرف مقابل خود فضای رشد دهید و در انتظاراتی که از او دارید انعطافپذیر باشید. فراموش نکنید همانطور که شما در طول زمان تغییر میکنید دیگران هم تغییر خواهند کرد، مهم این است که تغییراتِ یکدیگر را بپذیرید و با هم حرکت کنید.
-
احترام متقابل
معمولا وقتی صحبت از احترام به طرف مقابل میشود تصور میکنیم که فقط شامل روابط رسمی و نیمه رسمی، ارتباط با بزرگترها و نمادهای دینی میشود؛ در صورتی که احترام در روابط صمیمی یک اصل مهم است. اگر در رابطهی عاطفی شرطِ احترام را رعایت نکنید گاه و بیگاه باعث ایجاد حس تحقیر در طرف مقابل میشوید و با گذر زمان احساسِ بیارزش بودن را به او القا میکنید. این بیاحترامی فقط در گفتگو پیش نمیآید، مثلا اگر شما رسیدگی به کارهای منزل یا تهیهی شام را وظیفهی یک خانم بدانید و بابت انجام آنها از او تشکر و قدردانی نکنید، نوعی بیاحترامی است.
توجه و احترام متقابل در طولانی مدت، یک رابطه را مستحکم میکند و در مقابل، عدم رعایت این موضوع، باعث فرسایش یک رابطه، ایجاد آسیب در آن و در نهایت از بین رفتنِ آن میشود.
-
ارتباط دو طرفه
در یک رابطهی احساسی سالم هر دو طرف در حال بخشیدن و گرفتن چیزهایی هستند. این عمل میتواند جبران یک لطف باشد یا یک حمایت عاطفی، فرقی ندارد؛ این کار در طولانی مدت یک رابطهی احساسی را عمیق کرده و به آن استحکام میبخشد.
فراموش نکنید که هرگز در یک رابطه هر دو طرف به میزان مساوی چیزی نمیبخشند یا دریافت نمیکنند، مثلا وقتی یکی از شما دچار بیماری میشوید شریک عاطفیتان بدون چشمداشت و با رضایت کامل از شما پرستاری میکند؛ این موضوع در برابر تشکر کردن شما وزن بیشتری دارد اما میبینید که هر دو در این رابطه احساس راحتی میکنید و همیشه به دنبال راهی هستید تا بخشندگی یکدیگر را جبران کنید.
-
حل تعارضِ سالم
در نتیجهی بسیاری از تحقیقات آمده است که نحوهی بحث و گفتگوی زوجین میتواند میزان موفقیت رابطهی آنها را پیشبینی کند. ما همیشه عادت داریم که برای دیدن یک رابطهی عاطفی عینک خوشبینی و احساسی به چشم بزنیم و همه چیز را در رمانتیکترین حالتِ خود ببینیم. همیشه تصور میکنیم که شروع یک رابطه بسیار هیجانانگیز است و پس از وصال همه چیز به خوبی و خوشی پیش میرود. اما واقعیت چیز دیگری است.
در هر رابطهای تعارض و اختلاف نظر وجود دارد و افرادی موفق هستند که بدون حاشیه و تبدیل کردن تعارض به موضوع شخصی، دربارهی آن صحبت کنند. تجربه ثابت کرده است زوجهایی که از ترس شکستنِ تصویر زیبای رابطهی رمانتیک ناراحتیشان را از یکدیگر پنهان میکنند، نسبت به دیگران، روابطی به مراتب بدتر دارند.
-
فردیت و احترام به مرزها
تصور کنید دو نفر در یک رابطه آنقدر به هم شبیه هستند که هیچ موضوعی برای گفتگو ندارند، زیرا هر چیزی که قابل گفتن باشد از قبل میدانند، پس دلیلی برای صحبت کردن با یکدیگر ندارند. حالا رابطهای را تصور کنید که دو نفر کاملا با هم متفاوت هستند و هیچ نقطهی اشتراکی در زندگی روزمره و سبک زندگیشان ندارند، این دو به حدی از هم دور هستند که رابطه را به سمت ناسازگاری پیش میبرند
شیرینترین شکل رابطه آن است که دو نفر با هم شباهتهای بنیادی و تفاوتهای فردی داشته باشند. شباهتهای بنیادی باعث شکلگیری و انسجام رابطه میشود و تفاوتهای فردی جذابیتهای لازم برای معاشرت و وقتگذراندن با هم را به آنها میدهد. اگر هر دو طرف به این تفاوتهای فردی احترام بگذارند و برای آن ارزش قائل باشند فضای کافی برای رشد به یکدیگر خواهند داد.
یک رابطهی احساسی سالم و مستحکم نموادر ون (Venn diagram) را به یاد میآورد: « همپوشانی کافی برای محکم نگهداشتن ارتباط وجود دارد، اما هر فرد جنبههایی از زندگی خود را دارد که تنها مربوط به خودِ او است و به این مرزهای شخصی توسط هر دو طرف احترام گذاشته میشود.»
-
گفتگوی صادقانه و بیپرده
زوجهای مختلف در روابط خود سطحهای متفاوتی از بیپرده بودن را تجربه میکنند. ممکن است در یک رابطه، شخص نگران باز بودنِ احتمالیِ در سرویس بهداشتی باشد اما در یک رابطهی دیگر افراد جزئیترین مسائلِ فیزیکیشان را با یکدیگر درمیان میگذارند. همین موضوع را میتوانید به مسائلی مثل امیدها، آرزوها، رویاها و یا حتی جزئیات روزی که گذارندهاید بسط دهید.
هیچ حد مطلوب و استانداردی در این مورد وجود ندارد، مهم این است که شما در یک رابطه خودِ واقعیتان بوده و در بیان احساسات و موضوعات، صداقت داشته باشید. زوجهایی که خودِ واقعیشان را میپوشانند، واقعیت عاطفی خود را پنهان میکنند؛ یا افرادی که شریک زندگیشان را دربارهی عادتها و رفتارهای خود فریب میدهند، اساسیترین اصل ایجاد اعتماد که همان صداقت است را زیر پا گذاشتهاند.
همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم این ۱۳ اصل ستونهای اصلی خیمهی رابطهی عاطفی هستند و مطمئنا عوامل بسیارِ دیگری وجود دارد که به ایجاد یک رابطهی احساسی سالم کمک میکند. موضوعات دیگری که از نظر شما به سلامت یک رابطهی عاطفی کمک میکنند را در قسمت کامنتها برای ما بنویسید.
منبع: psychology today
فردیت و احترام به مرزها خیلی توجه منو به خودش جلب کرد. زاویه دیدگاه جدیدی بود برام
مطلب خلاصه و خوبی بود. به تمامی اصولی که گفته شده شخصا رسیده ام و مرور این موارد برایم جالب و خوشایند بود. اما مشکلی که مانع تمامی این ستون ها است و در این مقاله ذکر نشده آن است که در یک جامعه ای همچون ایران که در حال گذر از یک مقطع سنتی اسلامی به یک مقطع مدرن بی بند و بار است و شکاف زیادی بین نسل جوان و نسل قدیم وجود دارد، این نسل جوان عموما با هدف سالم و بلند مدت وارد یک رابطه احساسی نمیشوند و اهداف معمولا مقطعی و زودگذر هستند. موضوعی که باعث تشدید این مقوله که ذکر کردم میشود وضعیت نابسامان اقتصادی و روشن نبودن آینده را هم باید اضافه نمود
ما درگیر یک سردرگمی نسلی هستیم در مقطع فعلی. ارزش های گذشته دیگر بی ارزش شده اند و دغدغه های روزمره مجال ساختن و سرمایه گذاری بر روی چنین رابطه های سالم و بلند مدتی را نمیدهد