۱۰ صحنه فیلم‌های «هری پاتر» که باعث نارضایتی طرفداران کتاب‌ها شد

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۰ دقیقه
هری پاتر

در حالی که فیلم‌های «هری پاتر» به طور کلی با استقبال خوبی روبه‌رو شدند، اما نتوانستند برخی از صحنه‌های اصلی کتاب را به خوبی به تصویر بکشند و این موضوع باعث نارضایتی بسیاری از هواداران و خوانندگان کتاب‌ها شد. کتاب‌های هری پاتر بسیار دقیق و پرجزئیات هستند و داستان‌ها و شخصیت‌های فرعی زیادی دارند که به فیلم‌ها راه نیافتند. به دلیل محدودیت‌های زمانی، فیلم‌های هری پاتر برخی صحنه‌ها را سریع‌تر از چیزی طی می‌کند که در کتاب رخ می‌دهد و برخی از داستان‌های فرعی را تنها در چند دیالوگ خلاصه می‌کند. چیزهایی از این دست، باعث این می‌شود که نارضایتی هواداران «هری پاتر» برانگیخته شود.

از سوی دیگر، فیلم‌های هری پاتر برخی از جزئیات کتاب‌ها را برای ایجاد تأثیر دراماتیک تغییر می‌دهند. این امر بخاطر تغییر مدیوم از ادبیات به سینما تا حدی لازم است، اما در برخی از نقاط دچار تضاد با اهداف کتاب می‌شود. لحظات زیادی از هری پاتر وجود دارد که در کتاب‌ها بهتر بودند. همچنین برخی از فیلم‌های مجموعه امروز به سختی قابل دفاعند. آنچه می‌توان درباره‌ی بازسازی سریال هری پاتر گفت این است که این سریال زمان بیشتری برای پردازش نقاط داستانی خواهد داشت و امکان ارائه‌ی توضیحات اضافی که واقعاً مورد نیاز است را خواهد داشت.

۱۰- هری ابر چوبدستی را می‌شکند – هری پاتر و یادگاران مرگ: قسمت ۲

ابر چوبدستی هری پاتر

شکستن چوب‌دستی هری در جریان مبارزه با نجینی لحظه‌ای ویران‌کننده است و این‌که این چوبدستی توانایی مقابله با ودلمورت را داشته، تنها یکی از دلایل آن است. هری از سال اول هاگوارتز از این چوبدستی استفاده می‌کرد و خوانندگان به اندازه‌ی خود هری به آن وابسته شده بودند. خوشبختانه، هری ابر چوبدستی را به‌دست می‌آورد که قدرت کافی برای تعمیر چوبدستی‌های شکسته‌ را دارد. در کتاب «هری پاتر و یادگاران مرگ»، هری با استفاده از این چوبدستی، چوبدستی قدیمی‌اش را تعمیر می‌کند.

این لحظه در فیلم «هری پاتر و یادگاران مرگ: قسمت ۲» حذف شده است و نارضایتی هواداران را بر انگیخته. هری ابر چوبدستی را می‌شکند و از پل خارج از هاگوارتز به بیرون پرتاب می‌کند و با این کار، شگفتی رون و هرمیون را رقم می‌زند. تعمیر چوب‌دستی قدیمی هری تقریباً به‌عنوان جایزه‌ای تسلی‌بخش پس از ویرانی‌های نبرد هاگوارتز در نظر گرفته می‌شود که طرفداران تماشای آن را در فیلم از دست داده‌اند. علاوه بر این، به نظر می‌رسد که این ابرچوب‌دستی به راحتی قابل دور انداختن است، تناقضی ایجاد می‌کند؛ نتیجه‌گیری کتاب مبنی بر اینکه هری باید به طور طبیعی بمیرد تا قدرت چوب‌دستی شکسته شود، منطقی‌تر است.

۹- حمله‌ی مرگخواران به خانه‌ی ویزلی‌ها – هری پاتر و شاهزاده‌ی دورگه

خانه‌ی ویزلی‌ها

«هری پاتر و شاهزاده‌ی دورگه» بهترین کتاب هری پاتر است. این کتاب لحظات اکشن کمتری دارد و بیشتر به مواد تماتیک می‌پردازد. این اتفاق بیشتر با پرداختن به گذشته‌ی زندگی ولدمورت می‌افتد. با این حال، این امر منطقاً برای تبدیل‌شدن به فیلم دشوار است. سازندگان فیلم احتمالاً فکر کردند که صحنه‌ی اکشن حمله به خانه‌ی ویزلی‌ها می‌تواند ریتم فیلم را بهبود بخشد و همچنین زمان بیشتری به شخصیت‌های مرگ‌خوار بدهد.

با این حال، اجماع میان طرفداران این است که حمله، هرچند از نظر بصری جالب و تأثیرگذار بود، اما کاملاً غیرضروری بود. این حادثه همچنین برخی از مشکلات داستانی را در مورد امنیت خانه‌ی ویزلی‌ها ایجاد می‌کند. در زمان کتاب‌های ششم و هفتم، خانه‌ی ویزلی‌ها همیشه به شدت تحت حفاظت جادوهای زیادی است. این بخش اضافه‌شده به فیلم، نشان می‌دهد که مرگ‌خوارها می‌توانند هر موقع که خواستند به خانه‌ی ویزلی‌ها حمله کنند. این در حالی است که در «هری پاتر و یادگاران مرگ: قسمت ۱» به این موضوع اشاره می‌شود که خانه‌ی ویزلی‌ها تا زمانی که وزارت سحر و جادو سقوط نکند، تحت محافظت است.

۸- کلبه‌ی جیغ‌زن – هری پاتر و زندانی آزکابان

کلبه‌ی جیغ‌زن هری پاتر

در «هری پاتر و زندانی آزکابان»، تلاش شده است که دو صحنه‌ی اصلی توضیح درباره‌ی گذشته‌ی سیریوس و ارتباط او با پدر و مادر هری در چند دیالوگ گنجانده شود. اولین صحنه زمانی است که هری گفت‌وگوی بزرگ‌ترها را در سه‌دسته جارو می‌شنود و دومین صحنه، توضیحات سیریوس و ریموس در کلبه جیغ‌زن است. هر دو مکالمه با سرعت غیرمنطقی پیش می‌روند و هیچ اشاره‌ای به جادوی فیدیلیوس و نحوه‌ی کار آن نمی‌شود که باعث نارضایتی هواداران «هری پاتر» می‌شود. این مشکل مشابه مشکل خانه‌ی ویزلی‌هاست، که مشخص نمی‌کند چگونه و چه زمانی ولدمورت می‌تواند به خانه‌های مردم حمله کند.

طرفداران برخی از دیالوگ‌های این فیلم را به سخره می‌گیرند، مانند این فریاد هری که می‌گوید: «اون دوستشون بود!» به شکلی که گویی رون و هرمیون هیچ ایده‌ای درباره‌ی آنچه می‌گوید ندارند. کلبه جیغ‌زن همچنین جایی است که هرمیون در آن یکی از بهترین دیالوگ‌های رون را می‌گوید. فیلم همچنین هرگز ارتباط پدر هری با نقشه‌ی غارتگر را روشن نمی‌کند. حتی اگر در سریال تلویزیونی هیچ چیز دیگری به درستی پیش نرود، حداقل زمان کافی برای توضیحات لازم درباره این خط داستانی وجود خواهد داشت.

۷- پرواز هری و ولدمورت – هری پاتر و یادگاران مرگ: قسمت ۲

پرواز هری و ولدمورت

در کتاب‌ها، برخی از شباهت‌های روایی بین هری و ولدمورت وجود دارد، ترس هری از این شباهت‌ها و تاثیرشان، وقتی در قسمت پایانی فیلم هستیم دیگر چیز تازه‌ای نیست. شاید سازندگان فیلم تلاش کرده‌اند که این موضوع را با صحنه‌ی پرواز دوباره یادآوری کنند، اما نتیجه‌ی کارشان به‌قدری مضحک است که هیچ تأثیری ندارد. در این مرحله از جنگ، هیچ‌کس نگران شباهت‌های هری و ولدمورت و پیامدهای یتیم بودن هر دو یا توانایی هر دوی آن‌ها در صحبت کردن با مارها نیست؛ تنها چیزی که مهم است پایان دادن به جنگ است.

سپس صحنه‌ای وجود دارد که در تناقض با صحنه‌ی قبلی، تلاش زیادی برای درام بودن می‌کند. هری با عجله توضیحاتی درباره‌ی ابر چوبدستی ارائه می‌دهد که واقعاً مهم نیست. قبل از اینکه ولدمورت را بگیرد و هر دویشان را از برج پرتاب کند (به دلیلی) آن‌ها برای مدتی پرواز می‌کنند و هر دو فریاد می‌زنند و در طول این مدت صورت‌هایشان به‌طور موقت به هم برخورد می‌کند. کل این صحنه نمونه‌ای از آن لحظات خجالت‌آور است که بیشتر طرفداران هری پاتر هیچ علاقه‌ای به آن ندارند.

۶- جام جهانی کوییدیچ – هری پاتر و جام آتش

جام جهانی کوییدیچ

در «هری پاتر و جام آتش»، نسخه‌ی زیبایی از استادیوم مسابقات جام جهانی کوییدیچ به تصویر کشیده شده است. این صحنه از نظر بصری فوق‌العاده است و حس برتری این رویداد در دنیای جادوگری را به خوبی منتقل می‌کند، و تماشاگران را برای دیدن مسابقه هیجان‌زده می‌کند. با این حال، فیلم به سرعت به پس از مسابقه می‌پردازد و تنها با یک اشاره کوتاه به پیروزی تیم ایرلند، به پایان می‌رسد. این موضوع به‌عنوان یک پایان کمی ضد‌هیجانی تلقی می‌شود و طرفداران را از یکی از بزرگ‌ترین نمایش‌های بالقوه محروم می‌کند.

بدون شک، «جام آتش» حجم زیادی از محتوای داستانی را باید در مدت زمان دو ساعت و نیم خود جا دهد، از جمله چندین صحنه‌ی اکشن که به نوعی رویدادهای ورزشی در داستان هستند. این موضوع علاوه بر طرح کلی ولدمورت برای بازگشت و همچنین بارتی کراوچ جونیوری است که ناگهان به‌طور کامل از مجموعه فیلم می‌شود. به نظر می‌رسد که تقسیم «جام آتش» به دو فیلم، می‌توانست تصمیم عاقلانه‌تری باشد.

۵- معرفی بوباتن و دورمشترانگ – هری پاتر و جام آتش

مدرسه‌ی دورمشترانگ

در کتاب به‌وضوح ذکر شده است که بوباتن و دورمشترانگ هر دو مدارس جادویی مختلط مانند هاگوارتز هستند. تعداد محدودی از دانش‌آموزان هر مدرسه به هاگوارتز می‌آیند تا نام‌های خود را برای مسابقات سه‌جادوگر معرفی کنند و این افراد شامل هم پسران و هم دختران در هر مدرسه می‌شود. فیلم تنها دانش‌آموزان زن بوباتن و دانش‌آموزان مرد دورامشترنگ را نشان می‌دهد، که به‌طور قوی این مدارس را به‌عنوان مؤسسات جنسیتی تلقی می‌کند. علاوه بر این، هر دو نمایش آن‌ها در هنگام ورود به‌شدت تاثیرگرفته از کلیشه‌های جنسیتی هستند.

این صحنه انتقادات زیادی بابت عجیب‌وغریب‌بودنش دریافت کرده. اما در کتاب‌ها تا حدی منطقی به نظر می‌رسد. «جام آتش» همچنین به این موضوع اشاره می‌کند که مدارس جادویی رقیب تمایل دارند که در کنار هم نمایش‌های جذابی داشته باشند، که انگیزه‌ای برای نمایش‌های پر زرق و برق جادو است. با این حال، نمایش‌های ورودی دو مدرسه در فیلم به‌شدت زنانه و مردانه به نظر می‌رسند و به‌نظر نمی‌رسد که هر یک از این کشورها دانش‌آموزان جادویی بالقوه از جنس مخالف نداشته باشند.

۴- خاطرات اسنیپ نشان نمی‌دهد که چرا دوستی‌اش با لیلی به پایان رسیده – هری پاتر و یادگاران مرگ: قسمت ۲

خاطرات اسنیپ

رستگاری اسنیپ موضوعی جنجالی در میان طرفداران هری پاتر است که تنها بر اساس مطالب کتاب‌ها مورد بحث قرار می‌گیرد. نظر غالب این است که انتخاب نام اسنیپ برای دومین پسر هری، نقاط ضعف اسنیپ، از جمله آزار او به دانش‌آموزان و رابطه سمی‌اش با لیلی را نادیده می‌گیرد. مانند بسیاری دیگر از صحنه‌های فیلم‌ها، توالی یادآوری‌های اسنیپ که دوستی دوران کودکی‌اش با لیلی را فاش می‌کند هم، به یک مونتاژ فشرده تبدیل شده است و تنها تلاش دارد نکات اصلی داستان و برخی احساسات کلی را منتقل کند.

با این حال، در این فرآیند، دلیل پایان دوستی لیلی در سال پنجم ذکر نمی‌شود. بعد از سال‌ها حمایت از مرگ‌خواران آینده و آزار دیگر دانش‌آموزانی که والدین ماگل داشتند، اسنیپ به‌طور علنی به لیلی توهین کرد. لیلی متوجه شد که اسنیپ به‌طور ذاتی طوری رفتار می‌کند که او را فردی کمتر از خود می‌پندارد و به همین دلیل با او قطع رابطه کرد. رابطه‌ی اسنیپ با لیلی بیشتر به یک علاقمندی غیرعقلانی و اشتباه شباهت دارد که کتاب‌ها قادر به روشن کردن آن نیستند و فیلم‌ها حتی از کتاب‌ها هم ناکام‌تر عمل می‌کنند.

۳- صحنه‌ی بند کفش هری و جینی – هری پاتر و شاهزاده‌ی دورگه

صحنه‌ی بند کفش جینی

شخصیت جینی در فیلم‌ها دچار تغییرات بسیار زیادی شد. او از یک زن جوان دلیر و شجاع و یک شخصیت جالب، به یک دلباخته‌ی منفعل تبدیل شد. هیچ صحنه‌ای میان او و هری بیشتر از صحنه‌ی بند کفش به سخره گرفته نمی‌شود و خشم هواداران مجموعه‌ی «هری پاتر» را بر نمی‌انگیزد. جایی که جینی متوجه می‌شود که بند کفش هری باز است و خودش آن را درست می‌کند، لحظاتی پیش از حمله به خانه‌ی ویزلی‌ها بسیار غیرمنطقی است. این صحنه سعی دارد نوعی تنش و لطافت عاشقانه را القا کند، اما اگر جینی به سادگی شروع به شوخی با هری می‌کرد، به کتاب‌ها وفادارتر بود و نارضایتی هواداران «هری پاتر» را بر نمی‌انگیخت.

تقریباً تمام صحنه‌های هری و جینی سعی دارند از طریق تعاملات روزمره این ابراز علاقه را نشان دهند که به‌نظر مسطح و مبتذل می‌آید. جینی نیاز به دیالوگ واقعی دارد تا شخصیت‌پردازی که هری به آن جذب شده را پشتیبانی کند و رابطه‌ی آن‌ها را به‌گونه‌ای طبیعی و شبیه به افراد واقعی عاشق درآورد.

۲- مرگ ولدمورت – هری پاتر و یادگاران مرگ: قسمت ۲

مرگ ولدمورت

تبدیل‌شدن شدن ولدمورت به قطعات کاغذ احتمالاً برای ایجاد اثر دراماتیک انجام شده است. سازندگان فیلم احتمالاً می‌خواستند چیزی بیشتر از مرگ ساده و بی‌خبرانه‌ی شخصیت شرور داستان را به نمایش بگذارند تا با این کارشان به تماشاگران که سال‌ها با این سریال همراه بودند، پاداش دهند اما کاملاً برعکس، سبب نارضایتی هواداران «هری پاتر» شدند. چرا که مرگ عادی ولدمورت و باقی‌ماندن یک جسد از او، می‌توانست تأثیر بیشتری داشته باشد. او نیازی به توصیف به‌عنوان موجودی فرامادی ندارد؛ در نهایت، او فقط مردی است که قدرت زیادی جمع کرده و تعداد زیادی را کشته، و همه خوشحال‌اند که حالا او مرده است.

مرگ ولدمورت در فیلم همچنین به نوعی مبهم است، به‌ویژه در مورد اثر جان‌پیچ‌ها بر فرم فیزیکی او و نحوه بازسازی او زمانی که به‌عنوان یک روح به پشت سر کویریل متصل شده بود. به‌طور خلاصه، نمایشی بودن فیلم مورد استقبال قرار نگرفت. نمایش یک جسد واقعی ممکن است ناراحت‌کننده باشد، اما همچنین به‌طور عجیبی دلگرم‌کننده می‌بود و نشان می‌داد که جنگ برای همیشه به پایان رسیده.

۱- عصبانیت دامبلدور از هری – هری پاتر و جام آتش

دامبلدور در هری پاتر و جام آتش

واکنش دامبلدور در فیلم به انتخاب هری به‌عنوان قهرمان سه‌جادوگر احتمالاً بیشتر از هر لحظه‌ی دیگری در تمام مجموعه، دستمایه‌ی ساخت لطیفه شده. در کتاب به‌صراحت گفته شده است که دامبلدور «با آرامش» از هری می‌پرسد که آیا او خودش را برای بررسی معرفی کرده است، که مطابق با شخصیت معمول دامبلدور و اعتماد او به دانش‌آموزان، رفتاری منطقی است. این موضوع در کتاب با گفت‌وگوی طولانی بزرگ‌ترها درباره‌ی قوانین مسابقات دنبال می‌شود.

فیلم اما در طرف مقابل تلاش می‌کند که تنش را افزایش دهد. برای همین تمام معلم‌ها و مسئولان را نشان می‌دهد که بر سر همدیگر داد می‌کشند. نتیجه این است که فیلم همچنین به سرعت از دلیل رقابت هری عبور می‌کند، که در کتاب نیز به‌طور خلاصه بیان شده است. امیدواریم که در آینده، هر بار که کسی هری پاتر را به تصویر می‌کشد، از این لحظات که اغلب به سخره گرفته می‌شوند، اجتناب کند. با این حال، با توجه به نحوه معمول اقتباس‌های فانتزی، احتمالاً باز هم با برخی لطیفه‌ها و میم‌های جدید مواجه خواهیم شد.

منبع: screenrant



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

یک دیدگاه
  1. تقی

    متن رو یه بار قبلش بخونید. اشتباه تایپی و تزجمه تحت اللفظی خیلی داره.

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X