۶ تفاوت فیلمهای هری پاتر با کتابهایش که باید در سریال حفظ شود
گرچه مجموعهی سینمایی هری پاتر تفاوتهایی با کتابها داشتند و چیزهایی را در آن عوض کردهبودند، اما برخی از این تغییرات، باعث بهترشدن مجموعه شدند و باید در سریال پیشروی هری پاتر که در دست ساخت است هم حفظ شوند. مجموعهی هری پاتر با کتابهای آن شروع شد. کتابهایی که روایتگر داستان پسر بچهای به نام هری بودند. هری وقتی به سن مدرسه میرسد، متوجه میشود که یک جادوگر است. چرا که به مدرسهی جادوگری هاگوارتز دعوت شده. کتابها منبع اقتباسی برای فیلمهای هری پاتر شدند که از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۱ تولید شد و حالا و پس از گذشت چند سال از تولید و انتشار آخرین فیلم از مجموعهی هری پاتر، شبکهی تلویزیونی اچبیاو قصد دارد سریال هری پاتر را تولید کند.
اگرچه فیلمهای هری پاتر به تنهایی هم محبوب بودند. اما وقتی که با کتابها مقایسه میشدند، تغییرات زیادی در خود داشتند که شباهت اثر را کاهش میداد. بسیاری از داستانها و جزئیات کتاب، از فیلمها در فیلم وجود نداشت و منجر به ناامیدی طرفدارانی شد که کتابها را خواندهبودند و دوست داشتند. با این حال، و با وجود حذف برخی صحنههای محبوب کتاب، فیلمها لحظات جدیدی هم خلق کردند و به داستان افزودند که برخی از این اضافات، باعث بهترشدن داستان شد. بنابراین، بسیار خوب میشود اگر سریال تلویزیونی هری پاتر که امکانات بیشتری برای پایبندی به کتاب دارد، این تغییرات کوچک را حفظ کند.
۱) علاقهی نویل به لونا
در کتابهای هری پاتر، تقریباً هیچ اطلاعاتی از وضعیت عاطفی نویل نیست. او که بسیار خجالتی و حواسپرت است، زندگی اجتماعی ناقصی دارد و فاقد بسیاری از روابطیست که همسالانش دارند. البته او تا ابد در این وضعیت نمیماند و در نهایت و با گذشت سالها، دوستان بیشتری پیدا میکند. به گفتهی جی. کی. رولینگ، نویل پس از پایان سریال با همکلاسیاش هانا ابوت ازدواج میکند. اما بیشتر مخاطبین، با این نظر رولینگ موافق نیستند و نمیتوانند رابطهی این دو جادوگر را تصور کنند. اما در فیلمهای هری پاتر، شاهد علاقهی نویل به لونا لاوگود هستیم. چیزی که در کتاب ردی از آن نیست.
اگرچه اطلاعات زیادی از احساسات نویل نسبت به لونا وجود ندارد، اما گنجاندن این جزئیات در فیلمها بسیار سودمند است. چرا که پوایی جدیدی به یک رابطهی موجود میافزاید. منطقی است که نویل و لونا را در کنار هم تصور کنیم. چرا که هر دو طردشده هستند و همانطور که سایر دوستانشان نسبت به هم علایق و عواطفی دارند، این دو هم میتوانند دوستدار یکدیگر شوند. گرچه لازم نیست که این دو در نهایت با هم وارد رابطه شوند، اما سریالی که اچبیاو از هری پاتر میسازد باید به علاقهی نویل هم بپردازد. چرا که دلنشین است و میتواند به پرداخت بیشتر شخصیت نویل، آنگونه که فیلم بخاطر محدودیتهایش نتوانست، کمک کند.
۲) والدین هرمیون
تغییر عمدهای که در قسمت اول هری پاتر و یادگاران مرگ رخ داد، حضور والدین هرمیون بود. در کتابها، پدر و مادر هرمیون هرگز دیده نمیشوند اما به عنوان دندانپزشکانی ماگل توصیف میشوند. هنگامی که جنگ با ولدمورت وارد مرحلهای جدید و خطرناکتر میشود، هرمیون به سادگی حافظهی والدینش را پاک میکند تا فراموش کنند هرگز فرزندی داشتهاند. با اینحال، فیلم با نشاندادن والدین هرمیون و اینکه او چگونه حافظهی آنها را دستکاری میکند، صحنهای دلخراش و کمککننده به داستان خلق میکند.
اگرچه لزومی نیست که سریال هری پاتر، عیناً همین سکانس را تکرار کند، اما مطمطئناً میتواند از حضور والدین هرمیون در بخشهای بیشتری از داستان استفادهی مفیدی بکند؛ چه در رفتنشان به استرالیا، چه در پاکشدن حافظهشان و چه در حضورشان در ایستگاه کینگزکراس. اضافهکردن والدین هرمیون میتواند به بهبود شخصیت او و گسترش داستان کمک کند. همانطور که مخاطبان، ویزلیها را دوست دارند و از مالفویها بدشان میآید، حضور گرنجرها هم میتواند احساسات و واکنشهای تازهای در آنها برانگیزد.
۳) قربانیشدن هدویگ
اگرچه تغییری که هنگام کشتهشدن هدویگ در فیلمها رخ داده یک تغییر کوچک است، اما بار عاطفی بسیار بالایی به داستان اضافه میکند و باید در سریال هم به همین شکل بماند. در طول آخرین کتاب، هری به همراه دوستانش، سوار بر جادو به لندن فرار میکنند و ولدمورت و مرگخوارانش آنها را تعقیب میکنند. طی یک اتفاق دلخراش، هدویگ، جغد هری مقابل طلسم مرگ قرار میگیرد و کشته میشود. این لحظه به طور کل، چه در فیلم و چه در کتاب ناراحتکننده است. اما در فیلم، برخلاف کتاب هدویگ در قفس نیست و خودش مختارانه خودش را جلوی طلسم قرار میدهد تا از آسیبدیدن هری جلوگیری کند. این اتفاق معنای بیشتری ایجاد میکند.
در حالی که این تغییر بسیار کوجک به نظر میرسد اما ارزش نمادین قابلتوجهی به داستان اضافه میکند. با حضور او خارج از قفس، مرگ او تنها یک تصادف غمانگیز نیست، بلکه لحظهای برای حیوان خانگی دوستداشتنی هری است تا از او محافظت کند. آن هم به گونهای که قبلاً نمیتوانسته. این تغییر سودمند است چرا که به مرگ هدویگ عمق بیشتری میبخشد و صحنه را غمگینتر میکند. از همین رو، باید در سریال هری پاتر هم مجدداً تکرار شود.
۴) گفتگوی هری و هرمیون
صحنهای که برای اولینبار در فیلمهای هری پاتر دیده میشود و باید در سریال هم باقی بماند، صحنهایست که هری و هرمیون درمورد عشقهای خود صحبت میکنند. در حالی که در کتاب، هرمیون به آرامی متوجه علاقهی هری به جینی میشود، فیلم آشکارا نشان میدهد که هرمیون از علاقهی هری آگاه است و احساسات او را به وضعیت خودش با رون ربط میدهد. او از هری میپرسد: «هری وقتی جینی رو با دین میبینی، چه حسی داری؟»
این لحظهی صداقت میان دو دوست، بسیار دلنشین است و از طرفی به واقعیتر شدن رابطهی دوستانهی این دو هم کمک میکند. هرمیون فهیم است اما به طرز وحشیانهای صادق هم هست و منطقیست که پیش هری نسبت به ابراز احساساتش مقابله کند. علاوهبراین، به عنوان بهترین دوست، این احتمال وجود دارد که آنها از وضعیتهای مشابهی که در آن هستند صحبت کنند و دل بسوزانند. این صحنهها باید در سریال هم تکرار شوند. چرا که به توسعهی رابطهی هری و هرمیون کمک میکنند و احساسات آنها را واضحتر از قبل مینمایانند.
۵) سوگواری آموس دیگوری
به دلیل اینکه کتابهای هری پاتر از زاویهی دید هری نوشته شدهاند، ابعاد دقیقی از احساسات بسیاری از کاراکترهای حاشیهای دیده نمیشود. یکی از این کاراکترها، آموس دیگوری، پدر سدریک دیگوری است. سدریک در «هری پاتر و جام آتش» به دست ولدمورت کشته میشود. در کتاب، هری از مواجههاش با ولدمورت برمیگردد و از اتفاقی که برای سدریک افتاده شوکه شدهاست. در حالی که در فیلم، به آموس دیگوری نقش مهمتری داده شدهاست. او بالای سر جنازهی پسرش میآید و در صحنهای دلخراش که در خاطرها میماند، برای او گریه میکند.
این قطعاْ برای اچبیاو ضروریست که این لحظه را در سریالهایش بیاورد. چرا که نگاه وسیعتری به مرگ سدریک و تاثیری که این مرگ بر هرکسی در هاگوارتز است، میگذارد و از محدودشدن به وضعیت هری جلوگیری میکند. نشاندادن سوگواری آموس بهخاطر مرگ پسرش، لحظهای ناراحتکننده و شوکهکننده خلق میکند که ابعاد تیرهی داستان را بیشتر نمایان میکند. نگهداشتن جملهها و احساسات آموس در این لحظات، کمک بسیاری به خلق این صحنه در سریال میکند.
۶) رویارویی اسنیپ و هری
آخرین تغییر فیلمهای هری پاتر که منجر به رخدادن صحنهای درخشان میشود، لحظهایست که هری در «هری پاتر و یادگاران مرگ ۲» با اسنیپ در هاگوارتز روبرو میشود. او که برای نبرد با ولدمورت به هاگوارتز برگشته، میان جمعت دانشجویان گام برمیدارد و اسنیپ را قاتل دامبلدور معرفی کرده و او را متهم به دزدیدن جایگاه مدیریت میکند. این صحنه بسیار قدرتمند است. چرا که دردی که هری بهخاطر ازدستدادن دامبلدور میکشد را نشان میدهد. هری پاتر اچبیاو باید این صحنه را نگه دارد چرا که باعث افزودن تشنج و بار داستانی میشود و هم برای هری و هم برای تماشاگران، جذاب است.
گرچه مجموعهی سینمایی هری پاتر در اقتباس از کتاب، اشتباهات زیادی هم مرتکب شد و انتخابهای اشتباه زیادی هم داشت، سریال تلویزیونی هری پاتر این فرصت را دارد که از آنها درس بگیرد و آنها را حل کند. گرچه این مجموعه قرار است بیشترین پایبندی را به کتابها داشته باشد، اما با اعمال برخی تغییرات کوچک که ضرری به اصل داستان نمیزند، میتواند پویایی خود را بالا ببرد.
- ۵ دلیل که فیلم «هری پاتر و محفل ققنوس» بهترین قسمت مجموعه هری پاتر است
- ۹ شخصیت حذفشده فیلمهای هری پاتر که امیدواریم در سریال این مجموعه ببینیم
- ۱۰ بخش از جزییات داستان هری پاتر که در فیلمها حذف شدند اما انتظار داریم در سریال این مجموعه ببینیم
- ۷ اشتباه بزرگ در اقتباسهای سینمایی «هری پاتر» که هواداران را ناامید کرد
منبع: ScreenRant