۱۰ دلیل که همرفیق در حد نام شهاب حسینی ظاهر نشد

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۱ دقیقه
شهاب حسینی در برنامه‌ی همرفیق

قرار بود برنامه‌ی «همرفیق» با اجرای شهاب حسینی یکی از اتفاقات خاص و ویژه‌ی شبکه‌ی نمایش خانگی باشد اما خیلی زود و در همان چند قسمت اول مشخص شد همرفیق جذابیت خاصی نسبت به دیگر برنامه‌های گفت‌وگو محور ندارد و حتی چند پله از آن‌ها عقب‌تر است. این برنامه به خاطر پخش شدن در شبکه‌ی نمایش خانگی دستش برای اجرای ایده‌‌های خلاقانه و دعوت از مهمانان حوزه‌های مختلف باز بود ولی همرفیق خیلی مفت و راحت قافیه را باخت تا به یکی از ضعیف‌ترین برنامه‌های تولیدی وی‌او‌دی‌ها تبدیل شد. در ادامه با ذکر ۱۰ دلیل به ضعف‌های این برنامه می‌پردازیم.

۱. اجرای بد مجری

تا قبل از پخش همرفیق، همه انتظار یک اجرای بی‌نقص و تر و تمیز از شهاب حسینی را داشتند. حسینی که کارش را با مجری‌گری در تلویزیون شروع کرده بود، در همرفیق از سطح مجری‌های معمولی تلویزیون هم پایین‌تر است و به هیچ عنوان توانایی گرم کردن یک برنامه‌ی تلویزیونی را ندارد. ضعف‌های حسینی در اجرا خیلی زود و در همان قسمت‌های اول مشخص شد و هر چه گذشت این ضعف‌ها بیشتر توی ذوق زد.

طرفداران این بازیگر سینما انتظار داشتند که حداقل شهاب حسینی اجرایی در حد و اندازه‌های مهران مدیری و رامبد جوان داشته باشد ولی او نشان داد که دیگر خبری از توانایی‌های مجری‌گری‌اش نیست و نمی‌تواند عامل جذابیت یک برنامه‌ی گفت‌وگو محور باشد. حرکات بدون دلیل و اغراق شده‌ی بدن، سکوت‌های طولانی در برابر مهمانان و نداشتن بیان گرم و جذاب از حسینی یک مجری ضعیف ساخته است. او توانایی گرم کردن برنامه را ندارد و این مهمانان هستند که بار برنامه را به دوش می‌کشیدند و حسینی بیشتر در حد یک بیننده یا شنونده ظاهر می‌شود.

گاهی پس از دعوت از رفیق مهمان برنامه، حسینی در حد یک شنونده ظاهر می‌شود و فقط نظاره‌گر صحبت‌های رد و بدل شده میان مهمان‌هاست و توانایی مدیریت گفت‌وگو و جهت‌دهی به آن را ندارد. در اولین قسمت برنامه نوید محمدزاده متکلم وحده بود و یک تنه برنامه را در دست داشت و صحبت می‌کرد. این اتفاق در قسمت‌های بعدی هم بارها تکرار شد و جایگاه شهاب حسینی را در حد یک بیننده تنزل داد.

حسینی به هیچ عنوان تیزهوشی مهران مدیری یا رامبد جوان در پاسخگویی و بداهه‌گویی و آن لحن شوخ و طناز در اجرا را ندارد و نمی‌تواند با تماشاگران ارتباط خوبی برقرار کند. تجربه برنامه‌ی همرفیق نشان داد توانایی بازیگران در بازی دلیلی بر مجری‌گری‌اشان نمی‌شود. اجرا همانند دیگر حوزه‌ها تخصص و دانش خود را می‌خواهد و نمی‌توان به صرف چهره بودن به‌عنوان مجری جلوی دوربین ظاهر شد. در همه جای دنیا چهره‌های سینمایی مجری برنامه‌های گفت‌وگو محور نمی‌شوند و چنین برنامه‌هایی مجری‌های مسلط خودش را می‌خواهد.

۲. حضور مهمانان تکراری

اولین راز موفقیت یک برنامه‌ی گفت‌وگو محور در چیست؟ حضور چهره‌های سرشناسی که کمتر مقابل دوربین حضور پیدا کرده‌اند می‌تواند برای عموم مردم خیلی جذاب باشد. اما همرفیق در دعوت از مهمانان خیلی ضعیف عمل کرد و چهره‌هایی که بارها در تلویزیون حضور پیدا کرده بودند در این برنامه هم حاضر شدند و همان حرف‌های همیشگی را زدند.

همرفیق خیلی طوفانی شروع شد. نوید محمدزاده در اولین قسمت برنامه مقابل شهاب حسینی نشست و تا آنجا که می‌توانست حرف‌های شنیدنی زد. حرف‌هایش خیلی زود در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد و همرفیق‌ نوید یک برنامه‌ی قوی با حضور مهمانان سرشناسش را داد.

اما با پخش شدن قسمت‌های بعدی مشخص شد حضور محمدزاده یک اتفاق بوده و همان مهمانان تکراری برنامه‌های تلویزیونی در همرفیق هم حضور پیدا می‌کنند. پژمان جمشیدی، سام درخشانی، هادی حجازی‌فر، مهران احمدی، خداداد عزیزی، نیما رئیسی، شبنم مقدمی و… همه در تلویزیون حضور پیدا کرده‌اند و از زندگی و خاطراتشان گفته‌اند و شنیدن دوباره حرف‌هایشان برای مردم خیلی جذبیت ندارد.

البته آن‌طور که شنیده شده عوامل همرفیق قصد داشتند هنرمندانی که تا به ‌حال مقابل دوربین تلویزیون قرار نگرفته‌اند را مهمان برنامه‌شان کنند ولی تیرشان به سنگ خورد و جز نوید محمدزاده و فاطمه معتمدآریا موفق به دعوت چهره‌‌ی دیگری برای اولین بار نشدند.

۳. نپرسیدن سؤال‌های جذاب از مهمانان

وقتی برنامه‌ی گفت‌وگو محوری مهمانی را دعوت می‌کند، بینندگانش منتظرند تا سؤال‌های جذاب و شنیدنی از مهمان پرسیده شود و زمانی که این اتفاق نیفتد و یک‌سری حرف‌های کلی ردوبدل شود، آن برنامه جذابیت خودش را از دست می‌دهد. همرفیق طراحان سؤال خوبی ندارد تا با طرح چند سؤال ورق را به نفع برنامه‌اشان برگردانند. سؤال‌های حسینی از مهمانان خنثی و تکراری است و برای بینندگان جذابیتی ندارد.

معمولا حسینی در نیمه اول هر برنامه سؤال‌هایی درباره رفیق و اوضاع و احوال دنیا می‌پرسد و توقع دارد با طرح این سؤال‌ها برنامه‌اش جذاب شود. او حتی توانایی پرسیدن سؤال به شکل بداهه را ندارد تا بر اساس ویژگی‌های شخصیتی هر مهمان سؤال طرح کند. اگر مهمانان برنامه رفیق‌اشان را با خودشان نمی‌آوردند و با همدیگر گرم صحبت و خاطره‌بازی نمی‌شدند که تماشای هر قسمت همرفیق‌ به کاری طاقت‌فرسا تبدیل می‌شد.

برنامه‌های گفت‌وگو محور تمام توان خودشان را برای پرسیدن سؤال‌های جذاب می‌گذارند تا از دل آن‌ها برنامه‌اشان را دیدنی کنند، ولی سازندگان همرفیق چنین دغدغه‌ای نداشته‌اند و فقط خواسته‌اند برنامه‌ای ساخته باشند. حضور یک تیم طراح سؤال خیلی بر جذابیت چنین برنامه‌هایی می‌افزاید. کاری که مهران مدیری در «دورهمی»‌ انجام می‌دهد و سعی می‌کند به فراخور مهمانش سؤالات متفاوتی از او بپرسد. همرفیق در این‌باره بسیار ضعیف ظاهر شد و نتوانست جز سؤالات تکراری همیشگی سؤال جذاب دیگری از مهمانانش بپرسد.

۴. نبود خلاقیت و حرکت در قالب‌های کلیشه‌ای

هنگامی که شما می‌خواهید یک برنامه‌ی گفت‌وگو محور شبیه ده‌ها برنامه‌های دیگر تلویزیون و اینترنت بسازید، چه برگ‌ برنده‌ای برای دیده شدن برنامه‌اتان رو خواهید کرد؟ آوردن یک مجری سرشناس به تنهایی نمی‌تواند برنامه‌ی شما را جذاب کند. برای ساخت چنین برنامه‌ای باید ایده و خلاقیت داشته باشید و وقتی توانایی خلق ایده‌های نو نباشد در همان قالب‌های کلیشه‌ای خواهید ماند.

شاید سازندگان همرفیق بگویند ایده‌ی ما برای برنامه آوردن رفیق و گفتن از رفاقت بوده. این ایده شاید در حرف جذاب باشد ولی در عمل و برای ساختن برنامه‌ا‌ی به مدت یک ساعت کافی نیست و وقتی می‌خواهید برنامه‌ی پرمخاطب و پربیننده بسازید باید خلاقیت‌هایی بیشتر داشته باشید. باید فضاهای خلاقانه خلق کنید و ساختاری متفاوت از دیگر برنامه‌ها به وجود بیاورید. اگر انتظار دارید مهمانی رفیقش را بیاورد و از خاطرات رفاقت‌شان بگویند تا برنامه‌ جذاب شود، راه را اشتباه رفته‌اید. همرفیق‌ همانند ده‌ها برنامه‌ی دیگر تلویزیونی و اینترنتی، از همان قالب و فرم پیروی می‌کند و اتفاق خاصی در آن نمی‌افتد.

۵. بی اطلاعی مجری از اتفاقات کشور

یکی از بزرگترین نقطه ضعف‌های برنامه‌های گفت‌وگو محور می‌تواند به اطلاعات کم مجری و در جریان نبودن او از اتفاقات روز باشد. وقتی یک مجری با ذهنی خالی مقابل مهمانش می‌نشیند، دیگر چیزی برای عرضه ندارد و به یک شنونده تبدیل خواهد شد. شهاب حسینی طوری از برخی حرف‌ها تعجب می‌کند انگار که در ایران زندگی نمی‌کند. اگر این احتمال را هم در نظر بگیریم که او در ایران زندگی نمی‌کند باز به‌عنوان یک هنرمند باید در جریان اتفاقات هنری کشورش باشد. حداقل حسینی باید دوستان و مشاورانی داشته باشد تا اخبار را به گوش او برسانند و او اینگونه نسبت به شنیدن برخی حرف‌ها واکنش نشان ندهد.

مثال‌ها از بی‌اطلاعی حسینی بسیار است. در قسمتی که محسن تنابنده و احمد مهران‌فر مهمان برنامه بودند شهاب حسینی چندین بار از شنیدن حرف‌های مهمانانش ابراز تعجب کرد. مثلا هنگامی که مهران‌فر از تعطیلی سالن شماره‌ی ۲ تیاترشهر گفت، حسینی از این موضوع متعجب شد و اصلا نمی‌دانست چنین اتفاقی در صحنه‌ی هنری کشور افتاده است. این بی‌اطلاعی برای کسی که همین چند سال پیش در تیاترشهر تیاتری را کارگردانی کرده خیلی بد است. یا وقتی مهران‌فر از بیماری سرطان آیدا کیخایی صحبت کرد، حسینی اصلا در جریان این بیماری نبود. در حالیکه بسیاری از مردم به واسطه‌ی شبکه‌های اجتماعی از بیماری این بازیگر تیاتر باخبر بودند و این برای یک بازیگر خوب نیست که در جریان اوضاع و احوال همکارانش نباشد. حسینی حتی نمی‌دانست خواننده‌ی آهنگ معروف فیلم سینمایی «لاتاری» چه کسی است. همین بی‌اطلاعی باعث خنده و واکنش مهمانان و تماشاگران شد.

این بی‌اطلاعی از اتفاقات برای یک مجری فاجعه است. گویی شهاب حسینی از یک سیاره‌ی دیگر به ایران آمده تا برنامه را اجرا کند و برود. باید به سازندگان همرفیق گفت از شرط‌های اساسی ساختن برنامه‌های گفت‌وگو محور حضور یک مجری آگاه به اخبار و اتفاقات روز است.

۶. نداشتن استراتژی مشخص

سازندگان برنامه‌های تلویزیونی و اینترنتی باید از دلیل ساخته شدن برنامه‌اشان آگاهی داشته باشند و حداقل برای خودشان استدلال و منطقی از ساخت آن برنامه وجود داشته باشد. اگر برنامه‌ای بدون این پیش‌فرض‌ها ساخته شود جایگاهی در نزد مردم پیدا نمی‌کند و در جذب مخاطب عاجز می‌ماند.

همرفیق‌ هم چنین برنامه‌ای است. خیلی مشخص نیست برای چه ساخته می‌شود و دنبال چه می‌گردد. وقتی سازندگان یک برنامه گفت‌وگو محور دنبال چالش با مهمان‌شان نیستند حداقل می‌توانند برنامه را با سؤالاتی مشخص به یک سمت و سویی هدایت کنند. گفتن از معنای رفاقت و آوردن رفیق که شرط کافی و درست برای ساختن یک برنامه نمی‌شود.

زمانی رضا رشیدپور در گفت‌وگو با مهمانانش به دنبال ایجاد چالش و دیده شدن بود و به‌خوبی هم این کار را انجام می‌داد. هنوز گفت‌وگوهای او در «مثلث شیشه‌‌ای»‌ و «دید در شب»‌ دیدنی است و برای بسیاری از بینندگان خاطره‌انگیز شده است. گفت‌وگوهای رشیدپور توانایی فضاسازی و درست کردن موج را داشت و می‌توانست تا مدت‌ها افکار عمومی و مطبوعات را تحت تأثیر قرار دهد و اینجا دقیقا نقطه‌ای است که برنامه همرفیق در آن عاجز است. این برنامه در موج‌سازی و فضاسازی عاجز است و یک برنامه‌ی کامل خنثی را به مخاطبانش نشان می‌دهد.

۷. از ریتم افتادن گفت‌وگوها

برای داشتن گفت‌وگوی جذاب با مهمانان برنامه باید مراقب ریتم برنامه‌ و صحبت‌ها بود و نباید گذاشت برنامه از نفس بیفتد. همرفیق‌ در طول یک ساعتی که پخش می‌شود بارها از ریتم و نفس می‌افتد و نمی‌تواند روند ثابتی داشته باشد. روند سینوسی برای یک برنامه‌ی یک ساعته مثل سم عمل می‌کند. یعنی از ۶۰ دقیقه، نیمی از دقایق حوصله‌ی تماشاگر از حرف‌های رد و بدل شده میان مجری و مهمان سر می‌رود.

اگر هر قسمت همرفیق را به سه نیمه تقسیم کنیم، معمولا نیمه‌ی اول و پایانی برنامه جذابیت خاصی ندارد و هنگام اضافه شدن مهمان جذابیت برنامه و حرف‌ها زیاد می‌شود. نیمه‌ی اول برنامه که مهمان در حال تعریف واژه‌ی رفیق و گفتن حرف‌های کلی است. نیمه‌ی پایانی هم زمان هدیه و انگشتر دادن است و خیلی اتفاق خاصی نمی‌افتد. در بیشتر قسمت‌ها همان نیمه‌ی دوم برنامه از جذابیت بیشتری برخوردار است و این میزان جذابیت برای یک برنامه‌ی تلویزیونی به هیچ عنوان کافی نیست.

یک گفت‌وگوی جذاب باید از ابتدا تا انتها، بیننده‌ را سرجایش میخکوب کند نه اینکه حوصله‌ی او را سر ببرد. کاری که مجریانی مثل اپرا وینفری یا جیمی فلن به خوبی بلدند و اجازه نمی‌دهند بیننده‌شان از تماشای گفت‌وگو خسته شود. مدیری و رشیدپور هم در برنامه‌هایشان می‌دانستند چگونه ریتم یک گفت‌وگو را تا انتها حفظ کنند و نگذارند بینندگان خسته شوند. این نکته مهمی در گفت‌وگوهاست که اگر رعایت نشود جذابیت برنامه را از بین می‌برد.

۸. استفاده نادرست از گروه موسیقی

چقدر خوب که همرفیق از طریق vodها پخش می‌شود و امکان نمایش سازهای موسیقی را دارد. فقط حیف که چنین فرصت و امکانی خیلی راحت از دست رفت و حضور گروه موسیقی در برنامه تأثیر زیادی در جذابیت برنامه ندارد. سازندگان برنامه خیلی ایده مشخصی برای استفاده از گروه موسیقی نداشته‌اند و احتمالا با خود گفته‌اند همین که می‌توان ساز را نشان داد کافی است.

تا به حال جز چند صحنه‌ی معدود، خیلی چیز خاصی از گروه موسیقی «بمرانی» ندیده‌ایم. آن‌ها در اول برنامه یک آهنگ ثابت را می‌خوانند و در ادامه به‌عنوان تماشاگر، شاهد گفت‌وگوی شهاب حسینی با مهمانان هستند. هراز گاهی نت‌هایی می‌نوازند و اگر فرصتی پیش بیاید آهنگ جدیدی را می‌خوانند.

حضور گروه موسیقی با توجه به اینکه محدودیت‌های تلویزیون را ندارد، خیلی کمرنگ است. شاید اگر گروه موسیقی را از برنامه حذف کنیم اتفاقی خاصی برای برنامه نیفتد. در حالی‌که حضور یک گروه موسیقی در یک برنامه تلویزیونی باید یکی از ارکان جذابیت برنامه باشد.

رامبد جوان با وجود تمام محدودیت‌های تلویزیون خیلی بهتر و هوشمندانه‌تر از گروه موسیقی در برنامه‌ی «خندوانه»‌ استفاده می‌کرد و موسیقی را به جزئی جداناپذیر از برنامه‌اش تبدیل کرده بود. اما این اتفاق در همرفیق‌ نیفتاده تا عملا انرژی و توان گروه موسیقی در برنامه به هدر برود.

۹. حضور بی‌تأثیر تماشاگران

شما وقتی می‌خواهید مردم را به برنامه‌اتان دعوت کنید باید برنامه‌ای هم برای مشارکت دادن‌شان در برنامه داشته باشید. مهران مدیری و رامبد جوان به خوبی این نکته را فهمیدند و از ظرفیت‌های حضور تماشاگران در برنامه‌شان استفاده می‌کردند. اما سازندگان همرفیق مثل سایر بخش‌ها فکری برای این بخش هم نکرده بودند و جز نشان دادن خنده‌ها و تشویق ‌ها، چیز دیگری از تماشاگران حاضر در استودیو ندیدیم.

فقط در انتهای برنامه و جهت هدیه دادن تماشاگران در حد معرفی خودشان در برنامه مشارکت دارند که اگر آن هم نبود اتفاقی نمی‌افتاد. سازندگان همرفیق‌ می‌توانستند برنامه را در این شرایط کرونایی بدون حضور تماشاگران بسازند و اگر مردم در برنامه حاضر نمی‌شدند هیچ اتفاق خاصی رخ نمی‌داد.

۱۰. حاشیه‌های مالی مجری و مهمانان

تا قبل از شروع همرفیق حاشیه‌هایی مبنی بر دریافت رقم‌های کلان توسط مجری و مهمانان وجود داشت تا اینکه با پخش برنامه این گمانه‌زنی‌ها بیشتر شد و برخی خبرنگاران پرده از پرداخت رقم‌های سنگین به مجری و مهمانان برای هر قسمت برداشتند. از گوشه و کنار خبرهایی مبنی بر پرداخت‌های چند صد میلیونی به مهمانان برنامه به گوش رسید که اگر چنین خبرهایی صحت داشته باشد باید این موضوع را یک رویه‌ی اشتباه و یک بدعت دانست.

با وجود چنین شایعه‌هایی، تهیه‌کنندگان برنامه دست به شفاف‌سازی نزدند و با اعلام اینکه دوست نداریم درباره‌ی این مسأله توضیحی بدهیم از گفتن واقعیت طفره رفتند. آن‌ها پرداخت پول به مجری و مهمان برنامه برای هر قسمت را تأیید کردند اما به طور شفاف از رقم پرداختی صحبت نکردند تا حاشیه‌ها همچنان پررنگ باقی بماند.

وقتی چنین شایعه‌هایی گریبان یک برنامه‌ی تلویزیونی را می‌گیرد، تهیه‌کنندگانش سریع دست به شفاف‌سازی می‌زنند اما تهیه‌کنندگان همرفیق با مقاومت درباره‌ی میزان پرداختی‌ها به مجری و مهمانان رقم درست را اعلام نکردند که همین موضوع یک نکته‌ی منفی برای این برنامه به شمار می‌رود. ‌



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۲۶ دیدگاه
  1. علیرضا

    انتقادات راجع به سوالات و اجرای آقای حسینی و همچنین گروه موسیقی کاملا به جا بود . اما درباره مهمانان تکراری با شما موافق نیستم . آقای مدیری هم گاهی شخصی را چند بار دعوت کرده ولی با اجرای عالی باعث جذب مخاطب شده . به نظرم این برنامه ها باید یک حال و هوای طنز داشته باشند که همرفیق یا قصد استفاده از طنز را نداشته یا آقای حسینی خیلی در این زمینه ناموفق بوده . سوالات برنامه هم بیش از حد سنگین است و به درد یک برنامه سرگرمی نمیخورد . سوالاتی از قیبل ( دوستی از نظر شما چه معنایی دارد ) و ….. برای مخاطب جذابیتی ندارد . گروه موسیقی هم انگار در این برنامه حضور دارند که از طریق آن به نان و نوایی برسند و شناخته شوند . وگرنه حضورشان جالب نبود

  2. منصوری

    به نام یگانه رفیق نزدیک تر از رگ گردن
    از نظر من حرفاتون بی پایه و اساس من تحت عنوان یه تماشاگر که برنامه هایی همچون شب اهنگی و دورهمی و……را دیده ام هیچ برنامه ای مفید تر از برنامه همرفیق برام نبود و تا جایی می توانم بگویم این برنامه و اجرای شهاب حسینی بود که مرا به شعر وادبیات علاقه مند کرد و تا جاییی هم درس زندگی از این برنامه اموختم و با دیدنش احساس پوچی بهم دست نداد و از سوالات چرت و پوچی که در برنامه دورهمی و… که در رابطه با زندگی شخصی یک شخصیت بود خبری نبود اخه دونستن یه چیزای بسیار شخصی از بسیاری از شخصیت های برجسته چیزی از درد من جوان رو دوا نمیکرد و از همین جا با نهایت احترام از سرکار اقای شهاب حسینی در خواستی دارم انهم این است که لطفا کتابی را بنویسند و از تجربه های خودشان و چیز هایی که توی این ۴۸ سال و اندی زندگیشان اموختن و یه عمر صرف به دست اوردنشون شده را قرار بدند تا من و جوانان شریف مملکتم از این تجزبه ها نهایت استفاده راببرند

    من در این نظر سعی بر توهین به هیچ شخصی را نداشتم و عموم صحبت هایم فقط نقد است و همین و اگر خدایی ناکرده به شخصی توهینی ناخواسته شده معذرت می خواهم

  3. بهار

    اجرا فقط مدیری .. رامبد جوان هم خیلی بی مزه س و جناب خان بیشتر جذابش کرده برنامه رو .. رشیدپور هم بد نیست .. ولی واقعا من از دیدن همرفیق حوصلم سر میره .. ینی واقعا حوصلم نمیکشه یه قسمتو از اول تا آخر ببینم وسطش همش میزنم شبکه های دیگه !.. فقط میشینن باهم حرف میزنن و بس.. خیلی وقتام حرفی واسه گفتن ندارن .. والا منم بشینم با دوستم از هر دری حرف بزنم بعد اونو برنامه کنم کلی هم پول بگیرم واقعا مسخره س..!

  4. سمانه

    ایشون با عدم صداقت و دورویی خودش خودشو بی آبرو کرد

  5. ایرانی

    تا زمانی که عدم صداقت و ریاکاری در بین هنرمندان باشد من جمله اقای شهاب حسینی که خدا و خرما رو با هم میخواد نظرات انتقادی کم و بیش ادامه خواد یافت این حقیقته تلخه

  6. amir

    سپاس از مطلبتون . بسیار عالی و موشکافانه بررسی شده بود

  7. Miladshamsi

    اونقدر که شهاب حسینی دستاش رو بهم میماله اگه فکر میکرد خیلی بهتر میشد این برنامه متاسفانه خیلی ضعیف.بابا مهران مدیری کجا شهاب کجا.کی رو با کی مقایسه میکنی

  8. مزدک

    به نظر من شهاب محبوبه خیلی ها هم دوسش دارن و کلی خاطره باهاش دارن شما هم سعی کن نون بازوتو بخوری با نقد دیگران سعی به مطرح کردن خودت نکنی

  • 1
  • 2
loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما