۱۰ فیلم جذاب که تنها در یک لوکیشن اتفاق می‌افتند

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۷ دقیقه
بهترین فیلم‌های تک‌لوکیشن

یکی از بزرگ‌ترین لذت‌های سینما، که کاملا مختص این مدیوم است و در هیچ مدیوم هنری دیگری به این اندازه یافت نمی‌شود، توانایی انتقال تماشاگر به جهان روایت‌های حماسی است که ده‌ها مکان و بازه‌ی زمانی مختلف را شامل می‌شود. در حالی که یک رمان هم می‌تواند روایت‌گر همان داستان‌ها باشد اما ویژگی بصری سینما، این اتفاق را به‌تجربه‌ای بی‌نظیر و منحصربه‌فرد تبدیل می‌کند. بنابراین یک فیلم تک‌لوکیشن یا اثری که در یک اتاق مجزا رخ می‌دهد، چالش‌هایی را به‌وجود می‌آورد که اگر به‌خوبی ارائه شوند می‌توانند بسیار قابل توجه باشند. نمونه‌های متعددی از این قبیل در تاریخ سینما وجود دارد که از میان آن‌ها می‌توانیم به فیلم‌هایی مانند «گرند هتل» و «اتاق سبز» اشاره کنیم. اما مانند سایر گونه‌هایی سینمایی و زیرژانرهای دیگر، آثار مختلفی در این میان وجود دارند که چندان شناخته‌شده و مشهور نیستند.

در ادامه به‌سراغ ۱۰ فیلم تک‌لوکیشن برتر خواهیم رفت که به‌احتمال زیاد قبلا آن‌ها را ندیده‌اید اما به‌راستی آثار بسیار ارزشمند و حائز اهمیتی هستند و توسط کارگردانان مطرح تاریخ سینما ساخته شده‌اند.

۱۰. مرگ و دوشیزه (Death and the Maiden)

فیلم مرگ و دوشیزه

  • کارگردان: رومن پولانسکی
  • بازیگران: سیگورنی ویوِر، بن کینگزلی، استوارت ویلسون و…
  • محصول: ۱۹۹۴
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۲ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷/۳ از ۱۰

رومن پولانسکی دو طول فعالیت حرفه‌ای‌اش، بارها از تریلرهای کلاستروفوبیک استفاده کرده است. او استعداد عجیبی در استخراج درام و ایجاد تنش از دل فضاهای محدود دارد و روابط شخصیت‌ها در تنگنا را به ماهرانه‌ترین حالت ممکن به‌تصویر می‌کشد. بنابراین جای تعجبی نیست که او علاقه‌ی زیادی به اقتباس از نمایشنامه‌هایی مانند «خدای کشتار» و «ونوس در پوست خز» داشته است.

اما فارغ از این دو اقتباس موفق پولانسکی، فیلم «مرگ و دوشیزه» که بر اساس نمایش‌نامه‌ای به همین نام از آریل دورفمان ساخته شده است، به‌عنوان بهترین اقتباس رومن پولانسکی شناخته می‌شود.

در حال حاضر همه‌چیز در آثار رومن پولانسکی با جنجال‌های عظیم زندگی شخصی او و مسئله‌ی طولانی‌مدت اتهام‌اش درهم‌آمیخته است. اما «مرگ و دوشیزه» به‌طور خاص یکی از فیلم‌هایی به‌شمار می‌رود که بیشترین تاثیر را از این ماجرا دریافت کرده است؛ زیرا تماشا و لمس مفاهیم فیلم بدون اطلاع از داستان پرفراز و نشیب زندگی پولانسکی، تاحدودی غیرممکن به‌نظر می‌رسد.

این فیلم شبی از زندگی پولینا اسکوبار (سیگورنی ویوِر) را به‌تصویر می‌کشد؛ زنی که در دوران رژیم دیکتاتوری در کشوری ناشناس در آمریکای لاتین، حوادث هولناکی (از جمله سوءاستفاده‌ی جنسی) را متحمل شده است. او در خانه‌اش با همسرش جراردو (استوارت ویلسون) که به‌عنوان وکیل حقوق مدنی شناخته می‌شود زندگی می‌کند.

در این شب به‌خصوص، جراردو مردی غریبه (بن کینگزلی) را به‌خانه دعوت می‌کند که پولینا او را به‌عنوان یکی از شکنجه‌گران خود به‌خاطر می‌آورد. با توجه به این اتفاق، پولینا تصمیم می‌گیرد تا دکتر روبرتو میراندا را وادار به اعتراف نسبت به جنایات‌اش سازد؛ زیرا به‌عقیده‌ی پولینا، این مرد باید هزینه‌ی اعمال غیرانسانی‌اش را بپردازد.

اکثر وقایع این فیلم تک‌لوکیشن در محیط خانه‌ی پولینا و جراردو رخ می‌دهند و باعث می‌شوند تا تماشاگر احساس خفقان و امیال انتقام‌جویانه‌ی پولینا را به‌خوبی درک کند. پولانسکی با اقتباس هوشمندانه‌اش از نمایش‌نامه‌ی دورفمان، تلفیق منحصربه‌فردی را میان متن و اجرا به‌وجود می‌آورد. اما فارغ از تمام تنش‌های موجود در فیلم، «مرگ و دوشیزه» به‌نوعی یادآور داستان تلخ و بحث‌برانگیز زندگی پولانسکی است که در قامت اثری تکان‌دهنده ارائه می‌شود.

راجر ایبرت از شیکاگو سان تایمز به این فیلم امتیاز ۳ از ۴ را اعطا کرد و درباره‌ی اثر پولانسکی نوشت: «در مرگ و دوشیزه همه‌چیز به بازیگری معطوف شده است. در حالت دیگر حتی با توجه به نقاط قوت کارگردانی، کماکان در قامت یک تلاش اندوه‌بار و قابل توجه باقی می‌ماند.»

۹. افتخار مخفی (Secret Honor)

فیلم افتخار مخفی

  • کارگردان: رابرت آلتمن
  • بازیگران: فیلیپ بیکر هال
  • محصول: ۱۹۸۴
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۷ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷/۳ از ۱۰

رابرت آلتمن را به‌خاطر ساخت فیلم‌های مشهور و حائز اهمیتی مانند «مش»، «نشویل»، «خداحافظی طولانی»، «برش‌های کوتاه» و «همراهان خانه‌ای در علفزار» می‌شناسیم؛ آثار شاخصی که همگی توانایی این فیلم‌ساز فقید را در خلق داستان‌های بی‌شمار و شخصیت‌های مختلف به‌عنوان یک کل منسجم نشان می‌دهند.

آلتمن در این فیلم تک‌لوکیشن و زندگی‌نامه‌ای، به داستان زندگی ریچارد نیکسون (با بازی فیلیپ بیکر هال) می‌پردازد؛ رئیس جمهور پیشین ایالات متحده. تمام وقایع فیلم در یک اتاق مجزا رخ می‌دهد و حالا نیکسون که از ریاست جمهوری کناره‌گیری کرده است، دوران گذشته را به‌یاد آورده و با مونولوگ‌ به روایت داستان زندگی‌اش می‌پردازد.

«افتخار مخفی» چه از نظر بصری و لوکیشن و چه در زمینه‌ی روایی، تا جایی که امکان دارد محدود است. بسیاری از فیلم‌های حاضر در این فهرست نیز بر اساس داستان‌ها و نمایش‌نامه‌های این‌چنینی ساخته شده‌اند اما ساخته‌ی آلتمن تنها اثری است که می‌توان آن را به‌عنوان یک فیلم سینمایی کامل توصیف کرد؛ زیرا او هیچ تلاشی نمی‌کند تا ویژگی‌های روایی‌اش را با جلوه‌های بصری تلفیق کند و تمام تمرکزش را تنها به نحوه‌ی عملکرد و اجرا اختصاص می‌دهد.

خوشبختانه فیلیپ بیکر هال بیش از حد برای این چالش آماده بود؛ اتفاقی که از طرفی منجر به وقوع ضعف‌هایی کوچک شد. اگرچه او تیک‌های عصبی و ویژگی‌های فیزیکی رئیس جمهور اسبق آمریکا را به‌خوبی درک می‌کند، اما نیکسونِ آلتمن از برخی ابعاد حقیقی و روح اصلی جناب پرزیدنت دور است؛ در عوض رابرت آلتمن به لایه‌های زیرین شخصیت هیستریک و دیوانه‌وار او ورود پیدا می‌کند و در اعماق درد پنهان و سرخوردگی‌های ناشی از بدنامی نیکسون به جست‌و‌جو می‌پردازد.

راجر ایبرت با اعطای امتیاز ۴ ‌از ۴ به فیلم آلتمن، آن را به‌عنوان یکی از تکان‌دهنده‌ترین و درخشان‌ترین فیلم‌های سال ۱۹۸۴ مورد ستایش قرار داد. ایبرت در رابطه با «افتخار مخفی» نوشت: «فیلیپ بیکر هال به‌قدری در نقش خود فرو می‌رود و حالات مختلف ریچارد نیکسون را با شور و شدت به‌تصویر می‌کشد که به‌هیچ‌عنوان نمی‌توانیم از او روی برگردانیم.» ایبرت این فیلم را در رتبه‌ی ششم بهترین فیلم‌های سال ۱۹۸۴ قرار داد.

۸. حادثه (The Incident)

فیلم حادثه

  • کارگردان: لری پیرس
  • بازیگران: تونی موسانته، مارتین شین، جک گیلفورد، تلما ریتر و…
  • محصول: ۱۹۶۷
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷/۷ از ۱۰

در فرهنگ و گفتمان سینمای مدرن، واژه‌های فراوانی وجود دارد که هرکدام بیان‌گر ویژگی خاصی هستند. اما اگر به دهه‌ی ۶۰ میلادی بازگردیم و ساخته‌ی لری پیرس را بررسی کنیم، هیچ صفتی را مناسب‌تر از آن‌هایی که برای توصیف «حادثه» وجود دارند پیدا نخواهیم کرد. این یک فیلم «سخت» و «خام» است که از لحاظ زمانی در ابتدای مسیر فیلم‌سازی مستقل آمریکایی قرار دارد اما در حال حاضر به‌عنوان اثری فراتر از این حرف‌ها شناخته می‌شود.

«حادثه» به کارگردانی لری پیرس -که متاسفانه کسی تابه‌حال به این فیلم مهم توجه نکرده است‌- تونی موسانته و مارتین شین جوان را در نقش دو تن از خلاف‌کاران و اراذل و اوباش نیویورک به‌تصویر می‌کشد؛ خیابان‌گردهای مسلحی که در حال تیراندازی، سرقت و ایجاد رعب و وحشت در شبی سرنوشت‌ساز هستند. این مسیر آن‌ها را به قطاری شهری می‌رساند که آغازگر ماجراهای اصلی است؛ این دو در داخل محیط قطار نیز به آزار و اذیت و آسیب رساندن به سایر مسافرین برای سرگرمی مشغول می‌شوند.

بخش اعظمی از این فیلم تک‌لوکیشن سیاه و سفید در داخل قطار اتفاق می‌افتد. مخاطب در طول فیلم با حس کلاستروفوبیایی که در سراسر محیط بسته و در حال حرکت قطار وجود دارد همراه می‌شود؛ جایی که ناامیدی و وحشت مسافران، بستر مناسبی را برای روایت یک داستان جنایی پیرامون ناهنجاری‌های اجتماعی و آنارشیسم درون‌شهری فراهم می‌کند.

اداره‌ی حمل و نقل نیویورک مجوز فیلم‌برداری و ثبت تصاویر از محیط مترو را صادر نکرد اما تیم تولید به‌هرحال کار خودشان را انجام دادند. برای به‌دست آوردن تصاویر لازم، فیلم‌بردار «حادثه» یعنی جرالد هیرشفلد همراه با پسرش سوار مترو می‌شدند و به‌طور نامحسوس با دوربینی که درون یک جعبه‌ی مقوایی مخفی شده بود، تصاویر پس‌زمینه و ویدیوهای مدنظرشان را ثبت و ضبط می‌کردند؛ البته اکثر فیلم‌سازان مستقل آمریکایی در طول فعالیت حرفه‌ای خود با چنین مشکلات عجیبی دست و پنجه نرم کرده‌اند!

در ساخته‌ی مهجور و ناشناخته‌ی لری پیرس، می‌توان رگه‌هایی از فیلم‌های جنایی و نئو-نوآرهای سینمای کلاسیک آمریکا را پیدا کرد. اثری جذاب و حائز اهمیت که باید بیشتر از این‌ها مورد بررسی قرار گیرد و به‌عنوان پیش‌زمینه‌ای برای موج نو هالیوود شناخته شود که در دهه‌ی ۷۰ میلادی به‌شهرت رسید.

۷. کارآگاه (Sleuth)

فیلم کارآگاه

  • کارگردان: جوزف ال. منکیه‌ویچ
  • بازیگران: لارنس الیویه، مایکل کین و…
  • محصول: ۱۹۷۲
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰

«کارآگاه» یکی دیگر از آثار اقتباسی به‌شمار می‌رود که علی‌رغم موفقیت‌های گسترده پس از انتشار -چه از نظر منتقدان و چه در زمینه‌ی تجاری- و حتی کسب چندین نامزدی برای اسکار، بفتا و گلدن گلوب، کماکان مهجور مانده است؛ یک فیلم به‌شدت دیدنی و هوشمندانه که باید مورد کشف و بررسی مجدد قرار گیرد.

جوزف ال. منکیه‌ویچ را بیشتر به‌خاطر کارگردانی فیلم «همه‌چیز درباره‌ی ایو» می‌شناسیم. این تریلر جنایی،  اقتباسی از نمایش‌نامه‌ی «کارآگاه» به‌قلم آنتونی شیفر به‌حساب می‌آید که خود شیفر نیز وظیفه‌ی نگارش فیلم‌نامه را بر عهده داشت. یک داستان مرموز و پیچیده درباره‌ی نویسنده‌ای شکاک و باهوش (لارنس الیویه) و یک آرایشگر معمولی (مایکل کین) که به‌عنوان معشوق جدید همسر سابق جناب نویسنده شناخته می‌شود. داستان‌نویس ماجرا، آرایشگر را به‌ خانه‌اش دعوت می‌کند تا پیشنهادی را به او ارائه دهد؛ پیشنهادی که رفته رفته آن‌ها را درگیر یک‌سری اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی کرده سرنوشت‌شان را دگرگون می‌سازد.

مانند اکثر ساخته‌های منکیه‌ویچ، فیلم تک‌لوکیشن «کارآگاه» نیز به‌شدت به هنرنمایی بازیگران‌اش متکی است. این اثر به‌طرز شگفت‌انگیزی موفق می‌شود تا دو تن از هنرپیشگان افسانه‌ای تاریخ سینما را در برابر یک‌دیگر قرار دهد و با استفاده از محیط بزرگ خانه، تقابل جذاب و حتی هولناک نویسنده و آرایشگر را به‌تصویر بکشد. در حقیقت لارنس الیویه و مایکل کین هردو در ویژگی‌های فردی مختص به خود فوق‌العاده هستند؛ اما رابطه‌ و تقابل آن‌هاست که با تمام رقابت‌ها، جدل‌ها و احترامات طعنه‌آمیزش، پیکره‌ی داستان را می‌سازد.

علی‌رغم فاصله‌ی برخی از فیلم‌سازان با آثار قرن بیستم، «کارآگاه» همچنان برای تعدادی از کارگردانان تاثیرگذار است؛ نمونه‌ی این اتفاق را می‌‌توان در فیلم «چاقوکشی» دید. جایی که ریان جانسون به‌صورت آشکار ادای دین‌اش نسبت به ساخته‌ی تحسین‌شده‌ی منکیه‌ویچ را به‌تصویر می‌کشد. با توجه به این توضیحات، اگر به فیلم‌های ریان جانسون و تریلرهای جنایی مرموز و دیالوگ‌محور علاقه دارید، «کارآگاه» را به‌هیچ‌عنوان از دست ندهید.

۶. تله‌ی مرگ (Deathtrap)

فیلم تله‌ی مرگ

  • کارگردان: سیدنی لومت
  • بازیگران: مایکل کین، کریستوفر ریو، داین کنون، هنری جونز و…
  • محصول: ۱۹۸۲
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۱ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰

بسیاری از منتقدان «تله‌ی مرگ» را با «کارآگاه» مقایسه کردند و اگر بخواهیم واقع‌بین باشیم، این دو فیلم تا حدود زیادی به یک‌دیگر شباهت دارند. فارغ از اینکه مایکل کین در هر دو اثر نقش‌آفرینی کرده است، اما در ساخته‌ی سیدنی لومت هم با داستان مرموزی مواجه‌ایم. نویسنده‌ای که یکی از دانشجویان‌اش را با نیت قبلی به خانه‌اش دعوت می‌کند؛ اما این مهمانیِ به‌ظاهر ساده به کابوسی هولناک و باورنکردنی تبدیل می‌شود.

فارغ از تشابهات در پلات دو اثر، فیلم‌ها در جهات کاملا متفاوتی پیش می‌روند. نوع روایتی که آیرا لوین در فیلم‌نامه تدارک می‌بیند -لِوین داستان فیلم را از نمایش‌نامه‌های خودش اقتباس کرده است- به‌شدت منحصربه‌فرد بوده و تفاوت‌های عمده‌ای با «کارآگاه» دارد.

«تله‌ی مرگ» توسط سیدنی لومت کاردانی شده است، فیلم‌ساز بزرگی که با ساخت «۱۲ مرد خشمگین» به یکی از طلایه‌داران خلق درام در لوکیشن‌های محدود و فضاهای بسته تبدیل شد. لومت در «تله‌ی مرگ» از تمام تخصص‌ و مهارت‌اش در این زمینه استفاده می‌کند و با نحوه‌ی بی‌نظیر قرار دادن شخصیت‌ها در محیط خانه و میزانسن‌های مثال‌زدنی‌اش، حس دلهره و خفقان را در تماشاگر به‌وجود می‌آورد؛ فیلمی که به‌تنهایی حکم یک کلاس کارگردانی درون مدرسه‌ی فیلم را دارد.

اما ساخته‌ی سیدنی لومت بیش از هر چیز، یک فیلم سرگرم‌کننده است. تریلر رمزآلود و جذابی که در کنار لذت‌بخش بودن، به عنوانی غیرقابل پیش‌بینی تبدیل می‌شود؛ عناصر و المان‌های مهمی که اگر به‌خوبی در کنار یک‌دیگر قرار گیرند، چیزهای کمی در سینما هستند که سرگرم‌کننده‌تر از آن‌ها باشند. راجر ایبرت ۳ ستاره را برای این فیلم کافی دانست و اثر لومت را به‌عنوان مطالعه‌ای طنازانه و تکان‌دهنده راجع‌به نواقص و ویژگی‌های کهن ذات بشر مانند طمع، حسادت، شهوت، غرور، تنبلی و… توصیف کرد.

۵. ۸ زن (Eight Women)

فیلم ۸ زن

  • کارگردان: فرانسوا اوزون
  • بازیگران: کاترین دِنُوْ، دانیل داریو، ایزابل هوپر، ویرژینی لدواین و…
  • محصول: ۲۰۰۲
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۹ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷/۱ از ۱۰

ژانر رمزآلود و معمایی دارای سابقه‌‌ای طولانی بوده و شامل داستان‌هایی است که اکثر اوقات در یک مکان واحد رخ می‌دهند. حتی در ادبیات نیز عنوان «معمای اتاق قفل‌شده» وجود دارد که در بسیاری از آثار کلاسیک توسط برخی از مشهورترین نویسنده‌ها مانند آگاتا کریستی و جان دیکسن کار دیده دیده می‌شود. سینما هم از این قاعده مستثنی نیست و تابه‌حال فیلم‌های رمزآلود و معمایی زیادی تولید شده است که از میان آن‌ها، «۸ زن» به‌عنوان یکی از متفاوت‌ترین‌شان شناخته می‌شود.

ساخته‌ی مشهور فرانسوا اوزون شاید در نگاه اول یک درام معمایی معمولی به‌نظر برسد اما این کارگردان فرانسوی با تلفیق ژانرهایی مثل کمدی سیاه، ملودرام خانوادگی، رمزآلود و موزیکال، اثری عجیب و منحصربه‌فرد را ارائه می‌دهد؛ فیلمی که در اوایل هزاره‌ی سوم ساخته شد و توانست شمایل جدید سینمای فرانسه‌ی بعد از قرن بیستم را به‌تصویر بکشد.

اوزون یکی از آن فیلم‌سازهای مؤلفی است که با توجه به درون‌مایه‌های آثار و میزانسن‌هایش، می‌توان دریافت که او به واقع‌گرایی علاقه دارد؛ اما هرگز از لحظات دراماتیک، خشونت و سکانس‌های اروتیک دریغ نمی‌کند. او با ساخت فیلم تک‌لوکیشن «۸ زن» رویکرد متفاوت‌تری را نسبت به ساخته‌های قبلی‌اش ارائه داد. از رنگ‌بندی چشم‌نواز به‌سبک فیلم‌های داگلاس سیرک گرفته تا ویژگی‌های بصری که همگی حس و حال یک اتفاق مرموز را با تمام شوخ‌طبعی‌های پنهان‌اش منتقل می‌کنند.

با این که تقریبا تمام داستان در محیط داخلی خانه رخ می‌دهد تا مخاطب درگیر رمز و راز ماجرا و علت قتل صاحبِ این عمارت شود، اما اوزون لحن فیلم را متناسب با قصه عوض می‌کند. تمام نقطه‌گذاری‌های داستانی در محیط بسته‌ و فضایی مرموز ایجاد می‌شوند تا ماجرای پیچیده‌ی زنان ثروتمندی که به یک‌دیگر برچسب قاتل می‌زنند و مورد بازجویی قرار می‌گیرند، تاثیرگذارتر واقع گردد.

«۸ زن» موردتحسین اکثر منتقدان واقع شد و توانست نامزدی‌ها و جوایز مختلفی را ازآن خود کند. این فیلم در نهایت با فروشی بیش از ۴۲ میلیون دلار، توانست به موفقیتی نسبی برسد و مسیر فیلم‌سازی سالیانه‌ی فرانسوا اوزون را هموارتر سازد.

۴. انسجام (Coherence)

فیلم انسجام

  • کارگردان: جیمز وارد بیرکت
  • بازیگران: امیلی بالدنی، موری استرلینگ، نیکولاس برندن، لورین اسکافاریا، الیزابت گریسن و…
  • محصول: ۲۰۱۳
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷/۲ از ۱۰

ریسک‌پذیری بالای جیمز وارد بیرکت در پروسه‌‌ی ساخت «انسجام» به او اجازه داد تا از تلفیق تکنیک‌های رایج فیلم‌سازی در آثار درام با سینمای ژانری، به ترکیبی برنده دست پیدا کند؛ ترکیبی که می‌تواند دوست‌داران تریلرهای علمی-تخیلی و فیلم‌های پیچیده و جذاب را به‌سمت خود بکشاند.

نخستین فیلم بلند بیرکت در مقام نویسنده و کارگردان که اثر کم‌هزینه و مستقلی به‌حساب می‌آید، به داستان گروهی از دوستان قدیمی می‌پردازد که در یک مهمانی شبانه به‌صرف شام دور یک‌دیگر جمع شده‌اند. هرکدام از این افراد، اسرار فاش‌نشده و قصه‌های ناگفته‌ی خاص خود را دارند که جایی میان گذشته و حال قرار گرفته است. با این حال، پس از عبور یک دنباله‌دار مرموز در آسمان، همه‌چیز به‌مرور پیچیده‌تر می‌شود و ماهیت پیرامون این هشت نفر تغییر می‌کند؛ دوستانی که رفته رفته در محیط محدود خانه گیر می‌افتند تا شاهد وقایعی غیرقابل پیش‌بینی باشند.

با وجود محدودیت‌های مالی و بودجه‌ی اندک فیلم، جیمز وارد بیرکت ایده‌ای جاه‌طلبانه را مطرح می‌کند و با داستان درگیرکننده‌اش، اثر جذاب و پیچیده‌ای را به‌وجود می‌آورد؛ فیلمی که به اندازه‌ی کافی خوب است تا فیزیک‌دانان، فیلسوفان و هنرمندان را هم‌زمان دور یک میز جمع کند و بحثی طولانی را شکل دهد!

اکثر منتقدان ساخته‌ی بیرکت را به‌عنوان یک اثر مستقل و منحصربه‌فرد توصیف کردند و مفاهیم آن را پسندیدند. اما برخی دیگر بر این باورند که بیرکت تحت تاثیر اتمسفر متوهم سریال «منطقه‌ی گرگ و میش» و یا پیچیدگی‌های چالش‌برانگیز فیلم علمی‌-تخیلی «آغازگر» این فیلم را ساخته است.

بیرکت در پاسخ به یکی از مصاحبه‌کنندگان گفت: «بدون شک «منطقه‌ی گرگ و میش» و «آغازگر» آن‌قدرها برای ساخت این فیلم الهام‌بخش و تاثیرگذار نبوده‌اند. این آثار به‌حدی با فیلم ما تفاوت دارند که حتی به اندازه‌ی «کشتار» رومن پولانسکی و دیگر فیلم‌های غیرعلمی-تخیلی نیز تاثیر نداشته‌اند.

۳. نوار (Tape)

فیلم نوار

  • کارگردان: ریچارد لینکلیتر
  • بازیگران: ایتن هاک، رابرت شان لئونارد و اوما تورمن
  • محصول: ۲۰۰۱
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۷ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷/۲ از ۱۰

در اوایل هزاره‌ی سوم، برخی از فیلم‌سازان جدی‌تری که صاحب نظرگاه، کنجکاوی و دغدغه‌های بیشتری بودند، با استفاده از دوربین‌های ویدیویی و دیجیتالی به ساخت فیلم‌های فرمیک و تجربی روی آوردند. اسپایک لی با «گول‌خورده»، دنی بویل با «۲۸ روز بعد» و حتی یکی از دو فیلم‌ساز دانمارکی مانیفست «دگما ۹۵» یعنی لارس فون تریه با «رقصنده در تاریکی» و «داگویل» این کار را انجام داد.

ریچارد لینکلیتر که در آن سال‌ها یکی از طلایه‌داران این جریان به‌شمار می‌رفت -و در آن زمان به‌تازگی انیمیشن روتوسکپی «زندگی بیداری» را ساخته بود- فیلم تک‌لوکیشن «نوار» را کارگردانی کرد؛ فیلمی که به‌عنوان اقتباسی از نمایش‌نامه‌های استفن بلبر شناخته می‌شود و خود او وظیفه‌ی نگارش فیلم‌نامه را بر عهده داشته است.

دوستان قدیمی دوران دبیرستان که هرکدام مسیرهای کاملا متفاوتی را در زندگی طی کرده‌اند، تصمیم می‌گیرند تا در متلی کوچک گرد هم آیند و مراسم خاصی را جشن بگیرند. اما این ملاقات دوستانه‌ی سه‌نفره ناگهان به بستری برای مرور خاطرات تلخ گذشته تبدیل می‌شود؛ حقایقی هولناک درباره‌ی دختری (اوما تورمن) که هردو مرد موجود در این مثلث پیچیده در آن سال‌ها به او علاقه‌مند بوده‌اند.

لینکلیتر با فیلم‌برداری دیجیتالی، یک بافت بصری خاص را به چاشنی درام اثرش می‌افزاید که این موضوع، حس و حال سینماییِ متمایزی را به فیلم می‌بخشد. اما با وجود چنین ویژگی‌هایی، جذابیت حقیقی «نوار» کماکان در دل روایت پرتنش و لوکیشن محدود آن قرار دارد. سه بازیگر اصلی فیلم به‌شدت درخشان ظاهر می‌شوند تا مرور خاطرات تلخ و شیرین گذشته در یک محیط بسته، مخاطب را بیشتر تحت تاثیر قرار دهد.

۲. در چنگ ارواح (The Haunting)

فیلم در چنگ ارواح

  • کارگردان: رابرت وایز
  • بازیگران: جولی هریس، کلیر بلوم، ریچارد جانسون، راس تامبلین و…
  • محصول: ۱۹۶۳
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۶ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷/۵ از ۱۰

داستان کلاسیک شرلی جکسن به‌لطف سریال «تسخیرشدگی خانه‌ی هیل» شبکه‌ی نتفلیکس، با استقبال بیشتری از سوی مخاطبان مواجه شد؛ اما به عقیده‌ی خیلی‌ها، بهترین اقتباس از رمان ترسناک و جریان‌ساز خانم جکسن، فیلم شگفت‌انگیز رابرت وایز یعنی «در چنگ ارواح» است.

برخلاف اقتباس مایک فلنگن در سریال، ساخته‌ی رابرت وایز به‌شکل منحصربه‌فردی در داخل عمارت هیل جریان دارد و در این لوکیشن محدود، هیچ‌‌چیز از نظر قاب‌های او پنهان نمی‌ماند. با این حال، رابرت وایز یکی از بزرگ‌ترین سینماگران تاریخ است؛ اگرچه این فیلم فاقد سرزندگی و رنگ‌بندی آثاری مانند «داستان وست ساید» و «اشک‌ها و لبخندها» بوده اما کماکان در قامت یک عنوان سیاه و سفیدِ ترسناک خوش می‌درخشد. وایز با استفاده‌ی فوق‌العاده از تکنیک‌های فیلم‌‌برداری مانند فوکوس عمیق، حرکات تاثیرگذار دوربین و نورپردازی اتمسفریک، یکی از چشم‌نوازترین فیلم‌های ژانر وحشت را به‌وجود آورده است.

در دهه‌های بعد از اکران، «در چنگ ارواح» به‌عنوان یک شاهکار و نقطه عطفی در سینمای وحشت شناخته شد.  بسیاری از فیلم‌سازان و سینماگران مختلف مانند استیون اسپیلبرگ، ساخته‌ی رابرت وایز را به‌شدت تحسین کرده‌اند اما هیچ‌کس غیر از مارتین اسکورسیزی آن را بهترین فیلم ترسناک تمام دوران‌ها نمی‌داند؛ به‌هرحال وقتی پای نظرات این پیرمرد کهنه‌کار و دوست‌داشتنی در میان باشد، چه کسی می‌تواند با او مخالفت کند؟

۱. مستأجر (The Tenant)

فیلم مستأجر

  • کارگردان: رومن پولانسکی
  • بازیگران: رومن پولانسکی، ایزابل آجانی، ملوین داگلاس، جو وان فلیت و…
  • محصول: ۱۹۷۶
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷/۷ از ۱۰

این فهرست با رومن پولانسکی آغاز شد و با اثری دیگر از او به‌پایان خواهد رسید. فیلم‌ساز بحث‌برانگیزی که به‌دلیل زندگی جنجالی و روان آشفته‌اش در طول دهه‌های اخیر، همچنان به‌عنوان استاد پارانویا و اضطراب سینمایی‌ شناخته می‌شود؛ بنابراین جایی که بحث یک فیلم تک‌لوکیشن یا گرفتاری شخصیت‌ها در فضاهای بسته در میان باشد، حضور رومن پولانسکی الزامی‌ست.

با توجه به این موارد، اصلا تعجب‌آور نیست که او جذب داستان‌هایی می‌شود که در یک اتاق یا محدودترین لوکیشن‌ها رخ می‌دهند؛ بستری عالی برای به‌تصویر کشیدن احساسات ناپایدار، موقعیت‌های تنش‌زا و نوعی بیگانگی که از زندگی شخصی او می‌آید. این وسواس از ابتدای مسیر حرفه‌ای پولانسکی با او همراه بوده و منجر به خلق آثاری مانند «انزجار» و «بچه‌ی رزماری» شده است.

آخرین قسمت از «سه‌گانه‌ی آپارتمانی» پولانسکی بهترین و کامل‌ترین فیلم موجود در این سری به‌حساب می‌آید. فیلمی که یکی از مهم‌ترین و خاص‌ترین آثار اوست؛ شاید تنها زمانی که رومن پولانسکی به‌خود اجازه داده است تا از منطق فراتر رود و با احساسی رویاگون و غیرعادی به مسائل ورود پیدا کند.

نیازی نیست که به‌سراغ ویژگی‌‌های سورئال «مستأجر» و کشف مفاهیم پنهان در پیرنگ فیلم برویم. هدف اصلی این اثر تمرکز بر روی ضمیر ناخودآگاه مخاطب است و با توجه به همین مورد، توضیح درباره‌ی روند داستان‌اش چندان کارآمد نخواهد بود. پولانسکی با این فیلم کاری را انجام می‌دهد که کم‌تر فیلم‌سازی می‌تواند تکرارش کند. می‌توانید ابتدا «مستأجر» رولان توپور را مطالعه کنید و بعد به‌سراغ اقتباس پولانسکی بروید یا بالعکس؛ در هر دو حالت وارد جهانی مسقف و تنگنایی هولناک خواهید شد که هیچ راه فراری از آن نیست.

شاید برایتان جالب باشد بدانید که «مستأجر» در زمان اکران با استقبال ضعیفی روبه‌رو شد و حتی منتقدانی نظیر راجر ایبرت، آن را شرم‌آور توصیف کردند. اما پس از آن سال‌ها، رفته رفته محبوبیت شدیدی پیدا کرد و در جایگاه یک فیلم کالت در تاریخ سینما ماندگار شد.

منبع: taste of cinema



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۶ دیدگاه
  1. مازیار

    دوتا فیلم جدیدتر از پولانسکی، یعنی Carnage و ونوس در خز فیلم‌های فوق‌العاده‌ای هستن که از اول تا انتها، فقط یه لوکیشن دارن.

  2. Ftme

    فیلمای دفن شده و دوازده مردخشمگین هم تک لوکیشنیه و جالبه

  3. Amir

    یه فیلمی بود که همش تو یه قطارِ خیلی بزرگ اتفاق می افتاد که تو واگن آخرش کارگر هایی کار میکردن و خیلی بدبخت بودن
    شورش کردنو قطارو گرفتن دست خودشون
    ممنون میشم که اسمش رو بگید

    1. Mehdi

      اسمش برف شکنه.هم سریال داره و هم سینمایی
      انگلیسیش میشه:snow piercer

  4. Alfa

    دوازده مرد عصبانی و روم و ….هم در یک لوکیشن ساخته شدن

  5. برسام

    فیلم freezer -2014 هم کلا داخل یک یخچال صنعتی اتفاق میفته !

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما