۱۳ فیلم فوقالعاده که ناامیدکننده شروع میشوند
برای ارزشمند بودن یک فیلم، لازم نیست از لحظه اول تا لحظه آخر آن فیلم بینقص باشد. برخی فیلمها از ژانرهای به خصوصی ممکن است حتی بسیار آهسته شروع شوند و به تدریج با ایجاد تنش، صحنههای بعدی خود را با هیجان و تحکم بیشتری پیش ببرند. یا ممکن است در ابتدا فیلم شخصیتهای داستان شروع ناامیدکننده دارند و چندان جذاب و درگیرکننده نباشند، تا در ادامه فیلم تغییرات آنها و تصمیمهایی که میگیرند تأثیر بیشتری روی مخاطب بگذارد.
قطعاً شروع هر داستانی مهم است، حالا آن داستان میتواند در قالب کتاب، فیلم یا هرچیز دیگری باشد. اگر آغاز یک داستان ما را پس بزند، احتمال اینکه آن را رها کنیم و آن را ادامه ندهیم بالا میرود. با این وجود ممکن است یک فیلم آغاز چندان خوب و درگیرکنندهای نداشته باشد، اما در ادامه به یک فیلم معرکه و درخشان تبدیل شود. گاهی آنچه در آغاز یک فیلم میبینیم، بدون صحنههای بعدی معنا و مفهوم خاص خود را پیدا نمیکنند و گاهی شروعهای آهسته پاداشی به مخاطب میدهند که در فیلمهای دیگر وجود ندارد.
۱. ضد مرگ (Death Proof)
- سال تولید: ۲۰۰۷
- کارگردان: کوئنتین تارانتینو
- بازیگران: کرت راسل، رزاریو داوسون، سیدنی تمیا پوآتیه
- مدت زمان: ۲ ساعت و ۷ دقیقه
- ژانر: اکشن، درام، تریلر، کمدی سیاه
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
فیلم «ضد مرگ» از معروفترین یا بهترین فیلمهای تارانتینو نیست. با این وجود آن دسته از مخاطبانی که صبور هستند از تماشای «ضد مرگ» لذت خواهند برد. با توجه به ضرباهنگ و ساختار عجیبی که فیلم «ضد مرگ» دارد، مخاطبی که قصد تماشای این فیلم را دارد واقعاً باید صبر داشته باشد. فیلم «ضد مرگ» درباره یک بدلکار قاتل است که دو گروه از زنان جوان را مورد هدف قرار میدهد… یکی پس از دیگری. با این تفاوت که گروه دوم قربانیان ساکت و ترسیدهای نیستند و با قاتل مبارزه میکنند.
دقیقاً همین مبارزه و مقاومت گروه دوم قربانیان است که ما را به سمت بهترین قسمت «ضد مرگ» هدایت میکند: یک صحنه تعقیب و گریز طولانی که ممکن است بهترین صحنه تعقیب و گریز جادهای در قرن بیست و یکم باشد. یکی دیگر از صحنههای معرکه فیلم در اواسط آن قرار دارد و به شدت تکاندهنده است. با این حال قبل از اینکه به این صحنه تماشایی برسید، باید برخی از دیالوگهایی که کمابیش تکراری به نظر میرسند را تحمل کنید. فیلم «ضد مرگ» در مقایسه با بهترین فیلمنامههایی که کوئنتین تارانتینو نوشته کمبودهای واضحی دارد.
۲. روگ وان: داستانی از جنگ ستارگان (Rogue One: A Star Wars Story)
- سال تولید: ۲۰۱۶
- کارگردان: گرت ادواردز
- بازیگران: فلیسیتی جونز، دیهگو لونا، بن مندلسون، دانی ین، مس میکلسن، آلن تودیک، جیانگ ون، فارست ویتاکر، ریز احمد
- مدت زمان: ۲ ساعت و ۱۳ دقیقه
- ژانر: علمی-تخیلی، اکشن، حماسی، اپرای فضایی
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
ستاره مرگ در پوستر فیلم «روگ وان: داستانی از جنگ ستارگان» حضور سنگینی دارد. از آنجایی که داستان «روگ وان» درباره به دست آوردن اطلاعاتی است که منجر به نابودی این سلاح مرگبار غولپیکر میشود، ستاره مرگ چه در پوستر و چه در داستان، اهمیت ویژهای دارد. فیلم «روگ وان» یکی از آهستهترین فیلمهای فرنچایز «جنگ ستارگان» به شمار میآید و شروع ناامیدکننده دارد، اما اکثر هواداران موافقاند که در انتها پاداش ضرباهنگ آهسته فیلم را دریافت کردهاند. پرده پایانی «روگ وان» پایانی تأثیرگذار و تکاندهنده، پر از صحنههای اکشن و دراماتیک با حضور دارث ویدر به بینندگان ارائه داد و بلافاصله جایگاه اسطورهای خود را در فرنچایز «جنگ ستارگان» به دست آورد.
کمبودها و ناهمواریهای فیلم تأثیر خود را روی داستان گذاشتهاند؛ برای مثال میتوان به تعداد زیاد شخصیتهایی که نیازمند معرفی هستند اشاره کرد. شخصیتهایی که برای معرفی شدن و توسعه شخصیتی در «روگ وان» به اندازه کافی زمان ندارند. در نتیجه به جز یکی دو شخصیت خاص، باقی شخصیتها در پسزمینه فیلم باقی میمانند و آنطور که باید و شاید ماندگار نمیشوند. با این وجود «روگ وان» به اندازه کافی به همه جنبههای خود پرداخته تا بینندگان با رضایت خاطر تا انتهای فیلم به تماشای آن بنشینند. تقریباً تمام صحنههای خوب «روگ وان» در پرده آخر آن قرار دارد. اگر از بینندگان بپرسید، خواهید دید که اغلب صحنههایی که در ذهنشان باقی مانده، صحنههای پایانی فیلم است.
۳. مه (The Mist)
- سال تولید: ۲۰۰۷
- کارگردان: فرانک دارابونت
- بازیگران: توماس جین، مارسیا گی هاردن، لوری هولدن، آندره بروگر، توبی جونز، نیتن گمبل، شرمی لی، ویلیام سدلر، جفری دیمان، الکسا داوالس، کریس اوون
- مدت زمان: ۲ ساعت و ۶ دقیقه
- ژانر: وحشت هیولایی، علمی-تخیلی، تریلر
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
اگر در رابطه با فیلم «مه» یک چیز باشد که همه آن را ستایش میکنند، قطعاً آن چیز پایان مشهور (یا شاید بدنام) فیلم است. پایان «مه» وحشتناک و غمانگیز است، به گونهای که حتی اکثر فیلمهای ژانر وحشت دیگر به پای آن هم نمیرسند. فیلم «مه» چنان پایانی داشت که بلافاصله باعث بالا رفتن استاندارد فیلمهای ژانر وحشت شد. شاید پیش از آن پایان تکاندهنده میشد فیلم «مه» را فیلم بدی خطاب کرد. اگر منصفانه به فیلم نگاه کنیم، واقعاً باقی فیلم آنقدرها خوب نیست. اما پایان قوی و درگیرکننده «مه» همهچیز را تغییر میدهد.
در شروع «مه» یک ضرباهنگ خاص و شاید حتی ناامیدکننده دارد که میتواند اوایل فیلم را با احساس ناخوشایندی برای بینندگان همراه کند. تعداد زیادی از شخصیتها در فیلم وجود دارند که تقریباً به همه آنها به میزان زیادی پرداخته شدهاست. این موضوع وقتی به چشم میآید که همه آنها در یک سوپرمارکت گرفتار میشوند. با این حال رفته رفته، با آشکار شدن وحشتها، «مه» به آرامی به یک فیلم جذابتر تبدیل میشود. این واقعیت که همهچیز با آن پایان قدرتمند معنا و مفهوم و البته کارکرد دیگری پیدا میکند، باعث میشود تماشای «مه» یک تجربه ارزشمند باشد.
۴. انتقامجویان (The Avengers)
- سال تولید: ۲۰۱۲
- کارگردان: جاس ویدون
- بازیگران: رابرت داونی جونیور، کریس ایوانز، مارک رافلو، کریس همسورث، اسکارلت جوهانسون، جرمی رنر، تام هیدلستون، کلارک گرگ، کوبی اسمالدرز، استلان اسکاشگورد، ساموئل ال. جکسون، آرتور داربینیان
- مدت زمان: ۲ ساعت و ۲۳ دقیقه
- ژانر: ابرقهرمانی، اکشن، علمی-تخیلی
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
قبل از هر چیزی، باید روشن کرد که «انتقامجویان» همچنان یک فیلم ابرقهرمانی درجه یک است، حتی اگر شروع آن آنقدرها خوب نباشد. برخلاف برخی از فیلمهایی که در این فهرست بهشان اشاره شده، «انتقامجویان» تنها در ۱۰ تا ۱۵ دقیقه اول ضعف دارد. وقتی که اعضای گروه انتقامجویان بالأخره گرد هم میآیند و در یک قاب قرار میگیرند، فیلم به شدت جذاب میشود.
اما آن شروع ناامیدکننده که در صحنه آغازین لوکی را مجدد معرفی میکند و برای حوادث اصلی داستان زمینهسازی میکند، کاملاً ناخوشایند است. این صحنه از نظر بصری حرف خاصی برای گفتن ندارد، اکشن آن ضعیف است و در مقایسه با آنچه در آینده میبینیم با کمبود دیالوگ مواجه است. به احتمال زیاد، برای مردمی که برای اولین بار فیلم «انتقامجویان» را در سالنهای سینما تماشا میکردند، همین صحنه کافی بود تا نگران کیفیت فیلم شوند. با این حال امروزه همه میدانند «انتقامجویان» نقطه عطفی برای سینمای ابرقهرمانی بود و پاداش خوبی به بینندگان خود داد. درنهایت موفقیت فیلم «انتقامجویان» باعث شد فیلمهای بعدی این فرنچایز ریسکهای بزرگتری بکنند و شروعهای متنوعی داشته باشند.
۵. مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست (Spider-Man: No Way Home)
- سال تولید: ۲۰۲۱
- کارگردان: جان واتس
- بازیگران: تام هالند، زندیا، بندیکت کامبربچ، جیکوب باتالون، جان فاورو، جیمی فاکس، ویلم دفو، آلفرد مولینا، بندیکت وانگ، تونی ریوولوری، مریسا تومی، اندرو گارفیلد، توبی مگوایر
- مدت زمان: ۲ ساعت و ۲۸ دقیقه
- ژانر: ابرقهرمانی، اکشن، علمی-تخیلی
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
فیلم بعدی هم یک فیلم ابرقهرمانی از مارول است: «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست». این فیلم دقیقاً نمونه فیلم معرکهای است که ابتدا شروع ناامیدکننده دارد اما در ادامه همه را به وجد میآورد. «راهی به خانه نیست» فیلمی است که همه غافلگیریها و صحنههای خوبش را در نیمه دوم خود ارائه میدهد و قبل از آن در حال زمینهسازی برای کراساورهای چندجهانی مارول است؛ با شخصیتهای شرور و قهرمانان آشنایی که بینندگان در فیلمهای قبلی دیدهاند.
هر زمان که میشنوید مردم درباره فیلم «راهی به خانه نیست» نظر مثبت خودشان را بیان میکنند، به احتمال زیاد دارند درباره پایان فیلم یا صحنههای مختلفی که در نیمه دوم آن دیدهاند حرف میزنند. این لزوماً مشکل بزرگی برای یک فیلم نیست و به معنای این نیست که نیمه اول فیلم افتضاح بوده. صرفاً مخاطبان احساس میکنند از نیمه دوم «راهی به خانه نیست» بیشتر لذت بردهاند و نیمه اول به اندازه صحنههای پایانی خندهدار، هیجانانگیز و تکاندهنده نبوده.
۶. جواهرات تراشنخورده (Uncut Gems)
- سال تولید: ۲۰۱۹
- کارگردان: برادران سفدی
- بازیگران: آدام سندلر، کوین گارنت، ایدینا منزل، کیت استنفیلد
- مدت زمان: ۲ ساعت و ۱۵ دقیقه
- ژانر: درام روانشناختی، تریلر روانشناختی، جنایی
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
فیلم «جواهرات تراشنخورده» به طرز خطرناکی در ابتدا برای مخاطب بیش از حد به نظر میرسد. هدف فیلم این است که تماشاگران را به اعماق پایان فیلم برساند. بنابراین به سرعت مخاطب را در زندگی پر هرج و مرج پروتاگونیست فیلم، هاوارد رتنر، فرو میبرد. رتنر همیشه شلوغ است، قمار میکند و اعصاب مردم را به هم میریزد. زندگی رتنر تحت سلطه خشم، فحاشی و گهگاه رفتارهای خشونتآمیز است.
در آغاز «جواهرات تراشنخورده» مخاطب بسیاری از این موارد را میبیند. صحنه آغازین فیلم کمی عجیب و غریب است و به نوعی از ناکجاآباد بیرون میآید؛ اگرچه بعداً در ادامه فیلم معنا پیدا میکند. همچنین یکی از صحنههای چالشبرانگیزی که در ابتدای فیلم وجود دارد، صحنه کولونوسکوپی رتنر است که میتواند تعداد زیادی از تماشاگران را فراری دهد. فیلم «جواهرات تراشنخورده» فیلم بسیار خوبی است، اما باید از ۱۵ دقیقه اول آن جان سالم به در ببرید.
۷. ژان دیلمان، شماره ۲۳ کهدو کومرس، ۱۰۸۰ بروکسل (Jeanne Dielman, 23, quai du Commerce, 1080 Bruxelles)
- سال تولید: ۱۹۷۵
- کارگردان: شانتال آکرمن
- بازیگران: دلفین سیریگ، ژاک دونیول والکروز، شانتال آکرمن، هنری استورک
- مدت زمان: ۳ ساعت و ۲۲ دقیقه
- ژانر: درام
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
معنای شدیدی پشت مفهوم دلتنگیای که در فیلم «ژان دیلمان» احساس میشود، وجود دارد. «ژان دیلمان» یک فیلم تنها و بیگانه است که واقعاً قرار نیست در سنت از آن لذت ببریم. ما با یک فیلم هنری، طولانی، غیر قابل دسترس و تجربهگرا مواجهایم که درباره زنی است که به آرامی از نظر روانی خودش را مثل یک کتاب باز میکند. این اتفاق آنقدر تدریجی میافتد که مدتی طول میکشد تا حتی متوجه شوید که چیزی سر جای خودش قرار ندارد.
«ژان دیلمان» زنجیرهای از کارهای پیش پا افتاده و روزمرگیها را به نمایش میگذارد، یک روال در زندگی شخصیت اصلی ایجاد میکند و سپس شروع به نشان دادن چیزهایی میکند که کمی دور از ذهن هستند. همه اینها در خدمت برجسته کردن زندگی شخصی است که از بسیاری جهات مورد قدردانی قرار نمیگیرد. فیلم درنهایت به یک نقطه عطف میرسد و به بیننده بابت دنبال کردن داستان پاداش میدهد. با این حال فیلم به طور عامدانه خستهکننده و تکرارشونده است، تا اینکه مخاطب متوجه عمدی بودن این ویژگیهای «ژان دیلمان» میشود و از روند فیلم لذت میبرد. اگرچه درک کامل «ژان دیلمان» تنها زمانی ممکن میشود که به پایان فیلم نزدیکتر میشویم.
۸. منطقه گرگ و میش: فیلم (Twilight Zone: The Movie)
- سال تولید: ۱۹۸۳
- کارگردان: جان لندیس
- بازیگران: دن اکروید، آلبرت بروکس، اسکتمن کراترز، جان لیسگو، ویک مورو، کاتلین کویینلان
- مدت زمان: ۱ ساعت و ۴۱ دقیقه
- ژانر: وحشت فراطبیعی، علمی-تخیلی دیستوپیا
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
وقتی صحبت از فیلمهای آنتالوژی میشود، به احتمال زیاد بهتر است که هر بخش از فیلم، بهتر از قسمت قبلی خود باشد؛ چرا که اگر بهترین بخشهای فیلم همان ابتدا به نمایش دربیاید، دنبال کردن باقی بخشها باعث ناامیدی مخاطبان خواهد شد. البته، ایدهآل این است که همه بخشهای یک فیلم آنتالوژی، خوشساخت و با کیفیت باشند. امری که هرچند غیرممکن نیست، اما رسیدن به آن به شدت دشوار است و تعداد انگشتشماری از این فیلمها به چنین استانداردی دست پیدا میکنند. وقتی فیلم «منطقه گرگ و میش: فیلم» را تماشا کنید، خواهید فهمید که بخشهای متفاوت فیلمهای آنتالوژی چقدر میتوانند از نظر کیفی متفاوت باشند.
مقدمه «منطقه گرگ و میش: فیلم» به اندازه کافی خوب است، اما دو بخش اول از چهار بخش اصلی فیلم، هر دو نسبتاً ضعیف به شمار میآیند: «Time Out» به کارگردانی جان لندیس و «Kick the Can» به کارگردانی استیون اسپیلبرگ. با این وجود نیمه دوم فیلم بسیار خوب است؛ بخشهایی که به ترتیب جو دانته و جورج میلر آنها را کارگردانی کردهاند: «It’s a Good Life» و «Nightmare at 20,000 Feet». دو بخش پایانی فیلم همه هیجانها، ترسها و پیچشهایی که را تماشاگران در آرزوی دیدن آن هستند را ارائه میکنند.
۹. تو بعدی هستی (You’re Next)
- سال تولید: ۲۰۱۱
- کارگردان: آدام وینگارد
- بازیگران: شارنی وینسن، نیکلاس توچی، وندی گلن، ای. جی بوون، جو سوانبرگ
- مدت زمان: ۱ ساعت و ۳۵ دقیقه
- ژانر: اسلشر، درام، وحشت، رازآلود، تریلر
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
«تو بعدی هستی» به عنوان یکی از بهترین فیلمها در کارنامه کارگردانی آدام وینگارد شناخته میشود. «تو بعدی هستی» یک فیلم نسبتاً ساده و شاید حتی کسلکننده است. این خصلت فیلم باعث میشود بینندگان احساس امنیت کاذب کنند و درنهایت تضمین میکند که ادامه «تو بعدی هستی» موفقتر عمل کند و با طنز و تخریبگری بیشتری همراه باشد. به تدریج خواهید فهمید که «تو بعدی هستی» در حقیقت یک تقلید تمسخرآمیز از فیلمهای اسلشر است.
محتوای کمتر هیجانانگیز و خالی از طنز بخش آغازین فیلم به ادامه فیلم کمک میکند تا درخشش بیشتری پیدا کند. کل فیلم بر پایه غافلگیر کردن بینندگان و بردن داستان به مسیری است که هیچکس انتظار آن را ندارد. با نگاهی به کلیت فیلم «تو بعدی هستی»، میتوان آن را ناهموار بنامید، اما اوجهای فیلم بسیار زیاد هستند و در نتیجه ضعفها و کمبودهایی که در ابتدای فیلم وجود دارد، قابل بخشش و چشمپوشیاند. خوشبختانه «تو بعدی هستی» یک فیلم تازه و سرگرمکننده است که میتوان از تماشای آن لذت برد.
۱۰. در خدمت سرویس مخفی ملکه (On Her Majesty’s Secret Service)
- سال تولید: ۱۹۶۹
- کارگردان: پیتر. ر. هانت
- بازیگران: جورج لازنبی، تلی ساوالاس، گابریله فرزتی، دایانا ریگ، برنارد لی، برنارد هورسفال، دیوید دی کایسر
- مدت زمان: ۲ ساعت و ۲۲ دقیقه
- ژانر: جاسوسی، اکشن، تریلر
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
«در خدمت سرویس مخفی ملکه» نوعی فیلم است که در آن همهچیز آرام آرام بهتر میشود و فیلم به تدریج خودش را پیدا میکند. اما مدتی طول میکشد تا فیلم واقعاً درگیرکننده و جذاب شود. مشهورترین بخش «در خدمت سرویس مخفی ملکه» پایان آن است. به سختی میتوان قدرت پایان این فیلم را انکار کرد؛ چرا که در شکلگیری شخصیت جیمز باند نقش به سزایی داشته و آن را به شخصیت محبوبی که امروز میشناسیم تبدیل کرده. در عین حال «در خدمت سرویس مخفی ملکه» نشان داد این فرنچایز در چه مسیرهای جالبتری میتواند قرار بگیرد.
وقتی مخاطبان شروع ناامیدکننده فیلم «در خدمت سرویس مخفی ملکه» را میبینند، توقع ندارند در ادامه به یک فیلم بالغانه جدی تبدیل شود. در یکی از صحنههای ابتدایی فیلم، دیوار چهارم شکسته میشود تا به این واقعیت بپردازد که شان کانری دیگر نقش جیمز باند را بازی نمیکند. جورج لازنبی در این صحنه میگوید: «این اتفاق هیچوقت برای اون یکی یارو نمیافتاد.» و به دوربین زل میزند. اما اگر سبک طنز راجر مور برایتان مشکل خاصی ایجاد نمیکند، با اندکی صبر «در خدمت سرویس مخفی ملکه» به یک فیلم جدیتر «جیمز باند» تبدیل میشود که مثل باقی فیلمهای این فرنچایز شما را سرگرم خواهد کرد.
۱۱. کینگ کونگ (King Kong)
- سال تولید: ۲۰۰۵
- کارگردان: پیتر جکسون
- بازیگران: نائومی واتس، جک بلک، آدرین برودی، توماس کرچمان، کایل چندلر، جیمی بل، اندی سرکیس، لوبو چان
- مدت زمان: ۳ ساعت و ۷ دقیقه
- ژانر: ماجراجویی، اکشن، عاشقانه
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
پیتر جکسون معمولاً میتواند در ساختن فیلمهای طولانی موفق باشد، همانطور که در نسخههای ویژه «ارباب حلقهها» (The Lord of the Rings) و «بیتلز: بازگشت» (Beatles: Get Back) این توانایی خود را ثابت کرده است. اما این استعداد جکسون در داستانهای جذاب و طولانی واقعاً در فیلمهای «هابیت» (The Hobbit) نشان داده نشد. در رابطه با فیلم «کینگ کونگ» پیتر جکسون، ممکن است احساس کنید داستان از آنچه لازم بوده، طولانیتر روایت شده. اگرچه این احساس آنقدر نیست که بگوییم جکسون فیلم را بیهوده کش داده است.
در این بازسازی کلاسیک که سال ۲۰۰۵ منتشر شد، شخصیتهای اصلی فیلم «کینگ کونگ» مدت زیادی را صرف رسیدن به جزیره میکنند؛ همان جزیرهای که کینگ کونگ در آن پرسه میزند و تمام ماجراجوییها و هیجانهای واقعی در آن نهفته است. بنابراین فیلم ناگزیر طولانی شده. در اوایل «کینگ کونگ» زمان زیادی در شهر نیویورک سپری میشود، اما وقتی داستان به جزیره جمجمه نقل مکان میکند، همهچیز بهتر و جذابتر میشود. درنهایت وقتی در پایان «کینگ کونگ» دوباره به نیویورک برمیگردد، صحنهها به بهترین شکل ممکن مخاطب را درگیر خود میکنند.
۱۲. کلبهای در جنگل (The Cabin in the Woods)
- سال تولید: ۲۰۱۱
- کارگردان: درو گودارد
- بازیگران: کریستن کانلی، کریس همسورث، جسی ویلیامز، آنا هاچیسون، ریچارد جنکینز
- مدت زمان: ۱ ساعت و ۳۵ دقیقه
- ژانر: توطئه، وحشت روانشناختی، وحشت هیولایی، اسلشر
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
«کلبهای در جنگل» یکی از آن فیلمهای نادری است که عامدانه شروع ناامیدکننده دارد. در ابتدا «کلبهای در جنگل» شبیه یک فیلم ترسناک بسیار دمدستی به نظر میرسد. با این حال داستان به گونهای پیش میرود که به سرعت مخاطب را توجیه میکند چرا همهچیز فیلم آنقدر دمدستی است. از آن نقطه به بعد، پیچشها و چرخشهای مختلف هیجانانگیز، غافلگیرکننده و پرتعلیق مخاطب را مدام به وجد میآورند.
«کلبهای در جنگل» از آن فیلمهاست که به شما اجازه نمیدهد اصل داستان را حدس بزنید. در ابتدا فیلم طوری شروع میشود و جلو میرود که تماشاگران متقاعد خواهند شد با یک فیلم ترسناک کلیشهای و آبکی مواجهاند. حتی ممکن است با این فکر که «کلبهای در جنگل» ارزش دیدن ندارد، از تماشای ادامه آن منصرف شوند. اما کسانی که ادامه فیلم را ببینند، خیلی زود میفهمند «کلبهای در جنگل» خیلی خیلی بیشتر از صرفاً یک فیلم ترسناک ساده است.
۱۳. یک برش از مردگان (One Cut of the Dead)
- سال تولید: ۲۰۱۷
- کارگردان: شین ایچیرو اودا
- بازیگران: تاکایوکی هاماتسو، یوزوکی آکیاما، هارومی شوهاما
- مدت زمان: ۱ ساعت و ۳۶ دقیقه
- ژانر: زامبی، کمدی، درام
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
اگرچه فیلم «کلبهای در جنگل» به عنوان یک فیلم کلیشهای شروع میشود و سپس به چیزی به مراتب بزرگتر، بهتر و جذابتر تبدیل میشود؛ فیلم «یک برش از مردگان» به عنوان چیزی عجیب و به نوعی گیجکننده شروع میشود. این فیلم باعث میشود مخاطبان تقریباً نیمی از فیلم را با آن حس غریبگی شدید احاطه بشوند. این بخش ۴۰ دقیقهای فیلم آماتوری است، بد نوشته شده، و به طور عمدی پر پیچ و خم است. اما به محض پایان این بخش همهچیز واضح و روشن میشود.
با این حال اگر «یک برش از مردگان» را متشکل از دو فیلم بنامیم، مرتکب اشتباه بدی شدهایم. چرا که ۵۰ دقیقه پایانی فیلم، به شیوهای هیجانانگیز و هوشمندانه معنا و مفهوم ۴۰ دقیقه اولیه را تغییر میدهد. شما به آن قسمتهای اولیه فیلم نیاز دارید تا قسمتهای خوب بعدی کار کنند. «یک برش از مردگان» با تغییر طرح داستانی خود در نیمه فیلم به یکی از بهترین نمونهها در این زمینه تبدیل شده. نیمه دوم فیلم عالی است، اما با توجه به این واقعیت که نیمه دوم روی نیمه اول هم تأثیر میگذارد و آن را هم معرکه میکند، باعث میشود «یک برش از مردگان» به بهترین فیلم این فهرست تبدیل شود.
منبع: collider