۱۰ فیلم درام تماشایی جهان که سرشار از تعلیق و دلهرهاند
گاهی اوقات فیلمی که در اینجا منظور فیلمهای ژانر درام است، میتواند تنش و تعلیق زیادی درونش داشته باشد که سبب میشود تا هیجان و دلهره وجود ما را فرا بگیرد. این فیلمها از جنس ژانر درام هستند نه ژانرهای دلهرهآور دیگر اما یقینا قواعد ژانر را به هم میریزند و مخاطب خود را نشانه میروند و روی آنها تمرکز میکنند نه روی تکههایی از سکانس یا پیچشهای دیوانهوار داستان. در فهرست زیر با ۱۰ فیلم مهم ژانر درام آشنا میشویم که با وجود درام بودن شبیه فیلمهای ژانر تریلر هستند.
۱. بیعشق (Loveless)
- محصول: ۲۰۱۷
- کارگردان: آندری زویاگینتسف
- بازیگران: ماریانا اسپیواک، الکسی روزین، آندریس کیش و …
- امتیاز متاکریتیک: ۸۶ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۵ از ۱۰۰
پس از فیلم تحسینشدهی «لویاتان»، زویاگینتسف روی جامعهی کشور روسیه و پلیس نالایق این کشور تمرکز میکند. درست بعد از ناپدیدشدن یک پسر جوان، اما قبل از اینکه به نقطهی اصلی داستان برسیم، تا میانهی فیلم در حال تماشای زندگی زناشویی والدین این پسر هستیم که دارد از هم میپاشد.
از ابتدای فیلم، کارگردان ما را به فضایی تیره و تار میبرد که به شکل ناباورانهای پر از غم و اندوه و درد است و آیندهای شوم و ترسناک را برای هر کسی که در این اتفاقات دخیل است، ترسیم میکند. وقتی پرده از راز داستان برداشته میشود، شاهد این هستیم که مادر داستان با مرد دیگری در رابطه است، پدر با عشق ممنوعهاش در انتظار فرزندشان هستند و هر دو نفر به شکلی عیان از فرزند خود غافلاند. بحرانی که با شدتی غیر قابل تصور به جوشیدن خود ادامه میدهد تا اینکه پسر به کلی از تصویر خارج میشود و پروندهی یک فرد گمشده روی میز ظاهر میشود اما فیلم در حقیقت بر روی رابطهی مابین متلاشیشدن، بیتوجهی و نبود خوشبینی تمرکز میکند.
زویاگینتسف به قطع تلاش خود را کرده است تا به عمق سیستم اداری روسیه نفوذ کند اما جهان یک رابطهی زناشویی در حال زوال را به شیوهای خلق کرده و آن را به تصویر کشیده است که شما نمیدانید باید منتظر چه چیزی باشید. از مسابقهی داد و هوار و فریادهای بلند داخل ماشین گرفته تا توهینهای آزاردهنده و بیتوجهی و چشمپوشی از یکدیگر. این فیلم شما را پریشان حال میکند و وجودتان را پر از تاریکی میشود. حتی بعد از اینکه شخصیتهای داستان که از جنس مردم عادی هستند، پس از جدایی از یکدیگر، زندگی جدیدی برای خود شروع میکنند.
۲. گزارش رسمی (The Official Story)
- محصول: ۱۹۸۵
- کارگردان: لوئیس پوئنسو
- بازیگران: هکتور آلتریو، نورما آلیاندرو، هوگو آرانا و …
- امتیاز متاکریتیک: ___
- امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
فیلمی که در ابتدا خانوادهای را نشان میدهد که برای دخترش جشن تولد میگیرد و بعد از آن، آموزش تاریخ به دانشآموزان و فعالیتهای روزمره را به تصویر میکشد، آرام آرام از چیزی که به مراتب منحوستر و شیطانیتر است، پرده برمیدارد. این فیلم در انبوهی از تودهی فشار سیاسی در آخرین سال از دیکتاتوری نظامی آرژانتین پا میگذارد، که در آن تمامی شهروندان همیشه گوش به زنگ هستند. ولی وقتی آلیسیا (با بازی نورما آلیاندرو) شروع به پرسیدن سوالاتی از همسر بیتوجه و دوستانش میکند، ناخواسته به قلمرویی عمیق و ناپیدا قدم میگذارد.
پوئنسو داستان آلیسیایی را بازگو میکند که به آرامی درمییابد که شاید دخترش قربانی یکی از ناپدیدشدنهای اجباری فرزندان از دست والدین کشتهشده باشد ولی شاید هم اینگونه نباشد. این خودآگاهی لبریز از وحشت و پر از بحران و تنش است از اینکه آیا باید آن سوالات را بپرسد یا نه و با این دلهرهی موجود در فیلم، کنجکاوی و روح مخاطب را در طول تماشای فیلم زنده نگه میدارد که نهایتا شاهد اوج داستانی تاثیرگذار، حقایقی حیرتانگیز و سوالات بیجوابی هستیم که عطش ما را برای تماشای فیلم دوچندان میکند.
۳. جدایی نادر از سیمین ( A Separation)
- محصول: ۲۰۱۱
- کارگردان: اصغر فرهادی
- بازیگران: پیمان معادی، لیلا حاتمی، شهاب حسینی، ساره بیات و …
- امتیاز متاکریتیک: ۹۵ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۹ از ۱۰۰
این فیلم که با برداشتی بیوقفه از جلسهی طلاق سیمین (با بازی لیلا حاتمی) و نادر (با بازی پیمان معادی)، فرزند این دو نفر، پدرشان که دچار بیماری آلزایمر است و ترک ایران شروع میشود، ما را درست در میانهی یک کشمکش و جر و بحثی قرار میدهد که به نظر میرسد نمیتوان از آن رها شد. فرهادی اجازهی ورود مخاطبان را به زندگی پرتنش و مملو از رنج و اضطراب این افراد را میدهد و پس از تماشای روال این زندگی مصیبتبار، گویا چنین حسی داریم که بمب ساعتی این زندگی بحرانزده، هر لحظه ممکن است که منفجر شود و به یقینا اینگونه خواهد شد.
از عرف مذهبی و اجتماعی گرفته تا اخلاق در دزدی و دروغگویی و حتی یک قتل احتمالی فیلم را در چنان پیچشهایی میاندازد که با توجه به ویژگیهای این اثر، فیلم دچار تنشی بالا و لحظاتی ملتهب میشود که در طول تماشای فیلم و حتی بعد از اتمام آن و در تیتراژ این فیلم نیز از شدت آن کاسته نمیشود.
جای تعجب ندارد که این فیلم یکی از بهترینهای دههی خود و حتی یکی از برترین آثار قرن به حساب میآید. زیرا میتواند مخاطبانش را تا آخرین لحظه درگیر روند پیشروی فیلم نگه دارد، احساساتشان را برانگیزد و هر زمان که سخن از نام این فیلم به میان میآید، مخاطبانش را به بحث و تفکر در مورد تمامی وجوه و اجزای این اثر تماشایی وادار کند.
۴. به عشق اعتماد داریم (In Love We Trust)
- محصول: ۲۰۰۸
- کارگردان: وانگ زیائوشوای
- بازیگران: لیو ویوی، جانگ جایی و …
- امتیاز متاکریتیک: ـــ
- امتیاز راتن تومیتوز: ۵۵ از ۱۰۰
فیلمی که پر از آشفتگیهای فرهنگی و خانوادگی پیرامون یک زوج طلاق گرفته در چین امروزی است که متوجه میشوند که فرزند آنها به سبب ابتلا به بیماری لوسمی، در حال مردن است و میتواند با سلولهای بنیادی بند ناف خواهر یا برادرش نجات پیدا کند. این موضوع باعث ایجاد مشکلات و ناراحتی میشود و پدر و مادر تصمیم میگیرند به خاطر فرزندشان، مجددا با یکدیگر ازدواج کنند.
این فیلم تقلای بازگشت و مرور گذشته را به تصویر میکشد تا بتوان به این طریق برای دستیابی به آیندهای بهتر، مشکلات امروز را حل و فصل کرد. فیلمنامهی اثر لایهلایه، عمیق و پر از سوال و موضوعاتی برای تفکر است و مخاطب مدام از خود میپرسد: آنها چه کار خواهند کرد؟ و یا خودش را جای آنها میگذارد و می پرسد: من چه کار میکردم؟
با جزئیات فراوان و مشخصی که دربارهی زمان و مکان در این فیلم وجود دارد، این اثر هر چه بیشتر رنگی انسانی را به خود میگیرد و سوالات بیشتری را در ذهن ایجاد میکند. این فیلم که به آهستگی پیش میرود و به آرامی شما را درگیر و غرق در داستان میکند، درهایش را با طمانینه به زخمها و سوالاتی عمیقتر میگشاید و به روح دراماتیک فیلم، دلهرهای از جنس ژانر تریلر را میدهد و تماشاگران را به این فکر وا میدارد که بعد از این باید چه کار بکنند.
۵. فارغالتحصیلی (Graduation)
- محصول: ۲۰۱۶
- کارگردان: کریستین مونجیو
- بازیگران: آدریان تیتینی، ماریا ویکتوریا دراگوس، ولاد ایوانوف و …
- امتیاز متاکریتیک: ۸۴ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۵ از ۱۰۰
این فیلم که داستانی واقعگرایانه، غمناک و صادقانه را در کشور رومانی روایت میکند، دربارهی چالشها و اتفاقاتی است که بر سر راه پدری قرار میگیرد که به دخترش کمک میکند تا برای تحصیل به مدرسهای در انگلیس برود. بعد از اینکه دخترش مورد تجاوز قرار میگیرد و پدر که نامش رومئو است، قدم در جهنمی بیامان میگذارد.
در حالی که مونجیو به دنبال بازتاب این موضوع است که چگونه جامعهی کشور رومانی، با مقامهای رسمی، پلیسها و معلمان فاسدش مقابله میکند و چگونه پدری با دختری که قربانی یک جنایت است، زندگی میکند، در جریان فیلم همواره سوالاتی در باب اخلاق، قانونیبودن و فداکاریکردن مطرح میشود. وقتی که گرههای داستان باز میشود و پرده از روابط، دروغها و فساد برداشته میشود، دیگر رنگ داستان، سیاه و سفید نیست ولی مطلقا خاکستری است و ما را وادار میکند تا این سوال را از خودمان بپرسیم: آیا ما نیز همین کار را انجام میدادیم؟
این فیلم عمیقا لایهلایه است و به شکلی هوشمندانه روایتش را بازگو میکند و هیچگاه آن سوالات سخت و چالشبرانگیز را کنار نمیگذارد و الکی با آنها بازی نمیکند. مونجیو دائما ما را با زاویهی دید شخصیت داستان به چالش میکشد و به ما میگوید که قضاوت نکنیم و خودمان تصمیم بگیریم. حاصل این کار، درامی به غایت تاثیرگذار است که به مانند هر کدام از تریلرهای هیچکاکی که شما تصورش را بکنید، ترس و دلهره وجودتان را فرا میگیرد.
۶. همهی مردان رئیس جمهور ( All The President’s Men)
- محصول: ۱۹۷۶
- کارگردان: آلن جی. پاکولا
- بازیگران: رابرت ردفورد، داستین هافمن، جک واردن، مارتین بالسام و …
- امتیاز متاکریتیک: ۸۴ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
این فیلم که شاید بیش از هر فیلم دیگری در این فهرست به ژانر تریلر نزدیک است، به قطع درام تاثیرگذار شخصیتهای دنیای واقعی را که در رسوایی واترگیت دخیل هستند، به حال خود رها نمیکند.
این فیلم بر اساس رمانی به همین نام نوشتهی باب وودوارد و کارل برنستاین ساخته شده است و رابرت ردفورد و داستین هافمن بازی در نقش این دو نویسنده و روزنامهنگار را بر عهده دارند. داستان این فیلم، دربارهی سوء استفادهی روزنامهی واشنیگتن پست در تلاش برای یافتن نقش پنج نفر دخیل در رسوایی واترگیت است که منجر به استعفای ریچارد نیکسون از مقام ریاست جمهوری میشود اما رابطهی خاص بین شخصیتهای اصلی فیلم و تیپ شخصیتی غیرمعمول آنها، شخصیت کجخلق جیسون روباردز و افشاگری با بازی هال هالبروک و نیز حضور مقامهای رسمی حزب جمهوریخواه است که درامی را به نمایش میگذارد که سیاست، جامعه و ایدئولوژی حضوری پررنگ در آن دارند.
همه میخواهند سرنخی از حقیقت را بدهند یا حقیقت را کشف کنند یا از آن دوری کنند که سبب میشود تا درامی عالی شکل بگیرد. هیچ صحنهای بدون تنش یا تعلیق نیست که به مدد شخصیتهای داستان ممکن شده است که به مانند مردم عادی به دنبال جواب هستند و دیگران هم از پاسخدادن طفره میروند و همین وقایع، تنور درام فیلم را داغ میکند. به نظر میرسد که پاکولا به قلهی فیلمهای توطئهمحور خود رسیده است و با ساخت این فیلم توانسته است تا آن را با موفقیت فتح کند.
۷. مسئلهی بچه (Child’s Pose)
- محصول: ۲۰۱۳
- کارگردان: کالین پتر نتسر
- بازیگران: لومینیتسا گئورگیو، ولاد ایوانوف و …
- امتیاز متاکریتیک: ۷۷ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
فیلمی که میتواند بیرحم و صریح باشد تا بتواند به وجه منفی انسانیت چنگ بزند، دست از حیرتزده کردن مخاطبش برنمیدارد. اینکه انسانها میتوانند تا کجا برای امنیت و موجودیت خود پیش بروند. وقتی فیلم گره از راز نگفتهی خود میگشاید، با بازی خیرهکنندهی لومینیتسا گئورگیو همراه میشود که خانوادهای ثروتمند و رو به زوال را رهبری میکند که در حال محافظت از پسری است که از تصادفی مرگبار جان به در برده است.
این فیلم که طبقهی بالادست و ثروتمند جامعه را مورد انتقاد قرار میدهد، از هیچ مشتی بر پیکرهی طبقهی مرفه جامعه و سبک زندگی تفکربرانگیزش دریغ نمیکند. روایت این داستان مهیج، به عمق شخصیتهای داستان شیرجه میزند و اجازه میدهد تا باورها و تیپ شخصیتی آنها به آرامی وارد جریان بازی شود در حالی که ما را همچنان درگیر و خیره نگه داشته است.
در حالی که گزینههای اخلاق و آینده، بازیگران این بازی مهیج هستند، دیگر گزینهها نیز همچنان روی میز خانوادهی کنرس است که به قطع ما را هیجانزده نگه میدارد و همچنان کنجکاو برای پایان داستان.
۸. حکم (The Verdict)
- محصول: ۱۹۸۲
- کارگردان: سیدنی لومت
- بازیگران: پل نیومن، شارلوت رمپلینگ، جک واردن و …
- امتیاز متاکریتیک: ۷۷ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
صحبت از طلای خالص است: فیلمی که ساختهی سیدنی لومت است و فیلمنامهاش را دیوید مامت نوشته است. داستان این فیلم دربارهی وکیلی معتاد به مصرف بیش از حد مشروبات الکلی و مفلوک است که پروندهی یک قصور علیه اسقف اعظم بوستون را بر عهده میگیرد. پل نیومن رهبری گروه بازیگران بینظیر این فیلم را بر عهده دارد که رستگاری، اصلاح و فرآیند دستیابی به ارزش فردی را مورد بررسی قرار میدهد و هیچگاه از تنش و ستیز دست برنمیدارد.
اینکه رای نهایی دادگاه باشد یا سر و کلهزدن با گذشته یا اصرار بر نوشیدن، روایت مامت و کارگردانی لومت ما را در حال و هوا و فضای فیلم نگه میدارد و همواره حسی از مرگ یا زندگی را به بسیاری از افراد میدهد. خصوصا شخصیت فرانک گالوین (با بازی پل نیومن) که حقیقتا اینگونه است.
شاید کنارآمدن با مرگ مخفیشده یا آخرین فرصت احترام برای یک الکلی یا دفاعیه از یک مقام بلندپایه باشد. خلاصه همه چیز روی ریل است و این یکی از دلایل بیشماری است که سال ۱۹۸۲ به عنوان بهترین سال لومت شناخته میشود و البته این فیلم نیز یکی از بهترین فیلمهای آمریکا در دههی ۱۹۸۰ است که نه میگذارد وجه دراماتیک فیلم به فراموشی سپرده شود و نه میگذارد وجه تریلری آن از دست برود.
۹. همه میدانند (Everybody Knows)
- محصول: ۲۰۱۸
- کارگردان: اصغر فرهادی
- بازیگران: خاویر باردم، پنهلوپه کروز، ریکاردو دارین و …
- امتیاز متاکریتیک: ۶۸ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۸ از ۱۰۰
پس از شروعی طوفانی در ابتدای دهه و دروکردن جوایز مختلف و جستوجو و اکتشاف در روابط پیچیده و داستانهای انسانی با فیلمهای «گذشته» و «فروشنده»، اصغر فرهادی دههی طلایی خود را با اولین فیلم اسپانیایی زبانش که تریلری دراماتیک است و هنوز هم در آن به کشف و شهود روابط پرتنش انسانی میپردازد، به پایان رساند.
فیلم که با بازگشت دختر و خانوادهاش و شادی مراسم ازدواج شروع میشود، تبدیل به تریلری از جنس آدمربایی میشود. این فیلم شاید بالاترین میزان دلهره و هیجان را در این فهرست داشته باشد اما به این معنی نیست که بار دراماتیک فیلم به کلی از بین میرود. بیرون از این سناریو جایی است که فرهادی به کاوش در روابط ظریف مابین انسانها میپردازد و روی گذشته، حال و آینده تمرکز میکند. فیلمی که میشود حدس زد قصهی آن چیست ولی با این حال، شخصیتهای داستان دربارهی خود چیزهایی را یاد میگیرند و ما بینندگان کنجکاو به تماشا نشستهایم.
قرارگیری صحیح در ژانر تریلر دراماتیک به این معنی نیست که فیلم بر یکی از این دو ژانر تکیه میکند بلکه هدفش این است تا هم دلهرهی ژانر تریلر را به ما بدهد و هم با بار عاطفی ژانر درام ما را سیراب کند که به خوبی از عهدهی این کار برآمده است.
۱۰. توکیو سوناتا (Tokyo Sonata)
- محصول: ۲۰۰۸
- کارگردان: کیوشی کوروساوا
- بازیگران: ترویوکی کاگاوا، کیوکو کویزمی و …
- امتیاز متاکریتیک: ۸۰ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
وقتی که یکی از اساتید نوین ژانر ترس کشور ژاپن تصمیم میگیرد تا داستان خانوادهای از طبقهی متوسط جامعه را روایت کند که پدرش کار خود را از دست داده است، میتوانید به درستی حدس بزنید که داستان به قلمرویی آزاردهنده با پیچشهای فراوان قدم خواهد گذاشت. در حالی که این فیلم سعی میکند به رئالیسم وفادار باشد، کوروساوا عقبنشینی آرام و تاریک خانواده از انتخابهایش را نشان میدهد و اینکه زندگی چقدر میتواند بعد از از دستدادن شغل، سخت و ناامیدکننده باشد.
در حالی که پدر سعی میکند به خانواده دروغ بگوید، یکی از پسرها مخفیانه در حال یادگیری پیانوست و یکی دیگر دارد برای ارتش آمریکا نامنویسی میکند و مادر سعی میکند تا همهی این اقدامات برایش منطقی و قابل قبول به نظر برسد، ناگهان بلایی وحشتناک از راه میرسد و پشت در خانهاش به انتظار نشسته است. میتوان به راحتی گفت که هیچ یک از اعضای خانواده صادق نیستند و با یکدیگر کنار نمیآیند. کوروساوا سعی میکند تا قدم به قدم، داستان خانواده را جلو ببرد و به آرامی آن را تبدیل به یک تریلر مملو از تعلیق کند و تا سرحد ترس پیش برود. اما فیلم از ضربات نیرومند خود عقب نمینشیند و به آرامی درام فیلم، رهایی و تنش را بیان میکند و مهمتر از همهی اینها میخواهد دربارهی احساسات شخصیتهای داستان به هنگام مواجه با وقایع پیشرویشان حرف بزند که به نحو شایسته موفق به انجام این کار میشود.
منبع: Taste of Cinema
شماره ۴ ترجمه دقیق ترش “بنام عشق” است.