۲۵ فیلم تکاندهنده دربارهی جدایی از روابط عاطفی
جدایی از روابط عاطفی دشوار و ویرانگر است و تبعا بازنمایی سینمایی آن هم از نمایش چنین دردهایی خالی نیست اما در عین حال وجوه سرگرمکننده و جذابی برای مخاطبان سینما دارد.
وقتی پیوندهای مشترک فرو میپاشند و عواطف انسانی در ملتهبترین وضعیت خود قرار میگیرند ما برخی از دردها و تجربیات تلخ زندگی شخصیمان را به یاد میآوریم و این همسانسازی و همذاتپنداری یکی از موتورهای محرک همیشگی سینما و به شکل خاص آثاری است که جداییهای عاطفی را به تصویر میکشند.
در این مقاله با جستوجویی در تاریخ سینما فهرستی از فیلمهایی فراهم کردهایم که با مضمون جدایی و شکست روابط عاطفی ساخته شدهاند. از فیلمهایی که بیشتر بر عواقب آسیبزای پس از جدایی و پشت سرگذاشتن یک ضربه سنگین روانی-عاطفی متمرکز شدهاند گرفته تا فیلمهایی که خود بحران و لحظات تلخ جدایی را تصویر میکنند؛ در یک تحلیل کلی میتوان ادعا کرد فیلمهای این فهرست همگی روایاتی از جدایی و شکست عاطفی را به بهترین شیوههای ممکن سینمایی روی پرده بردهاند.
آثار انتخابشده ژانرهای گوناگون را در برمیگیرند و شخصیتهای مرکزیشان از اقشار مختلف جامعهاند. یک ازدواج چگونه فرو میپاشد و یک زوج تا کجا حاضرند برای حفظ پیوندهای مشترک انعطاف به خرج دهند؟ اگر یکی از شرکای عاطفی به خیانت دیگری پی ببرد چگونه هویت خود، رابطه عاطفی و زندگیاش را ارزیابی مجدد خواهد کرد؟ اینها و موضوعاتی شبیه به این آثار درگیرکننده فهرست پیش رو را تشکیل میدهند.
۲۵. ۵۰۰ روز سامر (۵۰۰ Days of Summer)
- کارگردان: Marc Webb
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶
- امتیاز متاکریتیک: ۷۶
- تاریخ اکران: ۲۰۰۹
تام پس از شکست رابطه با زنی که خیال میکرد عشق ابدی و همسر همیشگیاش خواهد بود رابطه را مجددا بررسی میکند تا بفهمد واقعا چه رخ داده است و تلاش کند زن را دوباره وارد رابطه کند.
۵۰۰ روز سامر با بازی زوج جوزف گوردون-لویت و زویی دشانل ساختار روایی غیرخطی دارد و از منظر بازیگر مرد تکههای گذشته را میکاود. این فیلم که شناختهشدهترین ساخته مارک وب است نامزد دو جایزه گلدن گلوب از جمله جایزه بهترین فیلم کمدی یا موزیکال و بهترین بازیگر نقش اصلی مرد شد. فروش پرسود فیلم و تحسین عمومی منتقدان هم از دیگر نشانههای استقبال گروههای مختلف از این اثر سیمایی بود.
۵۰۰ روزِ سامر با آثار مشهوری چون «وفادارانه» (High Fidelity) و «آنی هال» (Annie Hall) مقایسه شده است.
۲۴. جدایی نادر از سیمین (A Separation)
- کارگردان: Asghar Farhadi
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۳
- امتیاز متاکریتیک: ۹۵
- تاریخ اکران: ۲۰۱۱
اغلب ایرانیان با داستان فیلم مشهور اصغر فرهادی آشنایی دارند. سیمین قصد دارد همراه با دخترش ایران را ترک کند اما نادر به دلیل مراقبت از پدر پیر مبتلا به آلزایمرش با مهاجرت مخالف است. هنگامی که سیمین به قصد ماندن در خانه مادرش و آمادهشدن برای روند طلاق خانه را ترک میکند نادر پرستاری برای کمک به پدرش استخدام میکند و وقایع آتی به طرزی پیچیده و دردناک متعاقبا بحرانهای اخلاقی را پدید میآورند.
گرچه «جدایی نادر از سیمین» بیش از آنکه متمرکز بر خود جدایی باشد بر گرهها و بحرانهای اخلاقی درون و برون طبقاتی متمرکز است اما در هر حال نفس موقعیت جدایی و یک رابطه آسیبدیده و رو به ویرانی بخشی مهم از فیلم را تشکیل داده است.
جدایی اولین فیلم سینمای ایران بود که سال ۲۰۱۱ موفق شد جایزه بهترین فیلم خارجیزبان را از آکادمی اسکار به دست آورد.
۲۳. زن مجرد (An Unmarried Woman)
- کارگردان: Paul Mazursky
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲
- امتیاز متاکریتیک: ۷۹
- تاریخ اکران: ۱۹۷۸
در فیلم سینمایی زن مجرد جیل کلایبورگ نقش اریکا، یک زن نیویورکی را بازی میکند. اریکا توسط شوهرش که سودای ارتباط با زنی دیگر را در سر داشته رها شده است.
اریکا درون تنهایی پس از این جدایی و تقلا برای زندگی از پس این آسیب به تدریج خودش را مجددا پیدا میکند. او درگیریهای یک مادر تنها، شروع رابطه عاطفی جدید و همچنین بازگشت دوباره به محیط کار را از سر میگذراند.
این اثر سینمایی ساخته پل مازورسکی موفق شد نامزد جایزه اسکار برای بهترین فیلم و همچنین بهترین بازیگر زن نقش اصلی شود.
۲۲. آساکو ۱ و ۲ (Asako I & II)
- کارگردان: Ryûsuke Hamaguchi
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹
- امتیاز متاکریتیک: ۶۸
- تاریخ اکران: ۲۰۱۸
فیلم سینمایی آساکو ۱ و ۲ که تحت عنوان «حتی اگر بیدارم کنی» هم منتشر شده است یک اثر رمانتیک ژاپنی از ساختههای ریوسوکی هاماگوچی است.
هاماگوچی اخیرا با دو فیلم سینمایی «چرخ بخت و فانتزی» و «ماشین مرا بران» به یکی از چهرههای پرسروصدا و مطرح سینمای ژاپن تبدیل شده است. بویژه اینکه فیلم ماشین مرا بران جدیدترین ساخته او از شانسهای تصاحب جوایز اسکار است.
هاماگوچی آساکو ۱ و ۲ را سال ۲۰۱۸ کارگردانی کرد. آساکو زن جوانی است که مردی مرموز با روحیهای غریب به نام باکو را ملاقات میکند. رابطه دوام چندانی ندارد و آساکو عاقبت مرد دیگری را ملاقات میکند. مردی که از نظر ظاهری بسیار شبیه باکو است اما شخصیت کاملا متفاوتی دارد. در پایان آساکو باید تصمیم بگیرد که قصد دارد با کدام یک از این دو مرد ادامه دهد.
آساکو ۱ و ۲ از جمله آثاری بود که در جشنواره بینالمللی فیلم کن سال ۲۰۱۸ به نمایش درآمد و براساس رمانی از توموکو شیباساکی اقتباس شده است.
۲۱. حقیقت تلخ (The Awful Truth)
- کارگردان: Leo McCarey
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷
- امتیاز متاکریتیک: ۸۷
- تاریخ اکران: ۱۹۳۷
یک زوج با بازی کری گرانت و آیرین دان در رابطه زناشویی خود به بیوفایی و خیانت مشکوک میشوند و توافق میکنند تا از یکدیگر جدا شوند. آنها پیش از آنکه عمیقا درک کنند تا چه میزان هنوز درگیر عشق و عاطفهی یکدیگرند، وارد روابط عاطفی جدیدی میشوند.
این کمدی-رمانتیک کلاسیک در مسیری بسیار سرگرمکننده پیش میرود و نشان میدهد چطور هر کدام از شخصیتها تلاش میکند رابطه طرف مقابل را به طریقی به هم بزند.
حقیقت تلخ یکی از آثار بسیار موفق گیشه بود و بیش از ۵ برابر بودجهاش فروش داشت. فیلم در شش بخش از جوایز اسکار نامزد دریافت جایزه شد و در نهایت برای لئو مککری اسکار بهترین کارگردانی را به ارمغان آورد.
۲۰. ولنتاین غمگین (Blue Valentine)
- کارگردان: Derek Cianfrance
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳
- امتیاز متاکریتیک: ۸۱
- تاریخ اکران: ۲۰۱۰
سیندی و دین زوجیاند که پس از ازدواج برای درک دلیل رسیدن به نقطه فعلی گذشته و حال رابطه را به دقت بررسی میکنند؛ آنها میخواهند دریابند چطور کار به اینجا کشیده شد.
نقش این زوج برعهده میشل ویلیامز و رایان گاسلینگ است و البته بازی ویلیامز هم بسیار مورد توجه قرار گرفت؛ او هم توسط آکادمی اسکار و هم توسط داوران گلدن گلوب نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اصلی زن شد.
فیلم مسیر حرکت این زوج از آغاز رابطه، رسیدن به دوره ازدواج و تولد فرزند دخترشان را بررسی میکند. گرچه ظاهرا دین با بازی گاسلینگ از رابطه راضی است اما سیندی با بازی ویلیامز در جستوجوی چیزی بیشتر است.
۱۹. کازابلانکا (Casablanca)
- کارگردان: Michael Curtiz
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۵
- امتیاز متاکریتیک: ۱۰۰
- تاریخ اکران: ۱۹۴۲
اغراق نکردهایم اگر بگوییم «کازابلانکا» فیلمی است با شهرتی عالمگیر. یک درام رمانتیک که با بازی هامفری بوگارت و اینگرید برگمن بر اساس نمایشنامه «همه به کافه ریک میآیند» ساخته شد و با گذر زمان جایگاهی دست نیافتنی میان آثار عاشقانه پیدا کرد اما در عین حال فیلمی است درباره جنگ جهانی دوم.
کازابلانکا واقعا در دوران جنگ جهنی دوم ساخته شد. فیلمی که در دوره جنگ روی مفاهیم عشق و چشمپوشی کردن از آن متمرکز شده است. جنگ و مبارزه در پشت عشقی که میان همفری بوگارت و اینگرید برگمن شکل میگیرد و یکی از رمانتیکترین زوجهای تاریخ سینما را شکل میدهد، پنهان شده است. فیلم که در جریان روزهای پر تنش جنگ جهانی دوم میگذرد یک رابطه عاشقانه قدیمی را با مانعی اساسی روبهرو کرده که به یک دو راهی پیچیده ختم شده است؛ مردی که باید بین عشق و انساندوستی دست به انتخاب بزند.
مایکل کورتیز کارگردان مجاری-آمریکایی فیلم سینمایی کازابلانکا و تعدادی از بازیگران این فیلم از جمله افرادی بودند که در عالم واقع از شر آزار و اذیت نازیها به کشورهای دیگر مهاجرت کردند. ترکیب بسیاری از عناصر، شخصیتها و موضوعات جذاب درون فیلم این اثر سینمایی را به فیلمی فراموشنشدنی برای تمام زمانها تبدیل کرده است.
۱۸. فراموش کردن سارا مارشال (Forgetting Sarah Marshall)
- کارگردان: Nicholas Stoller
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱
- امتیاز متاکریتیک: ۶۷
- تاریخ اکران: ۲۰۰۸
جیسون سیگل بازیگر و البته نویسنده فیلم سینمایی فراموش کردن سارا مارشال در این کمدی عاشقانه نقش پیتر برتر یک آهنگساز، عاشقی دلخسته و رهاشده را بازی میکند که برای تعطیلات به هاوایی میرود تا یاد محبوب سابقش (بازیگری به اسم سارا مارشال با بازی کریستن بل) را برای مدتی هم که شده از سر بیرون کند.
از شانس بد و چرخش بخت و اقبال جیسون دقیقا ساکن اقامتگاهی میشود که سارا و مرد جدید زندگیاش هم در آن سکونت دارند. همین واقعه خط کمدی قصه را شکل میدهد و وقایع بعدی سرگرمکننده قصه را میسازد.
۱۷. شاد در کنار هم (Happy Together)
- کارگردان: Wong Kar-wai
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷
- امتیاز متاکریتیک: ۷۰
- تاریخ اکران: ۱۹۹۷
خط داستانی فیلم سینمایی «شاد در کنار هم» بر محوریت رابطه میان یک زوج همجنسگرا شکل گرفته که به آرژانتین سفر میکنند و قصد دارند رابطه آسیبدیده خود را ترمیم کنند اما نهایتا تصمیم میگیرند از یکدیگر جدا شده و هر کدام راه مجزای خود را طی کنند. با این وجود مسیر قصه به شکل پیش میرود که این زوج به شکلی دیگر مجددا ملاقات کرده و درگیر زندگی هم اما این بار به شکلی غیررمانتیک میشوند.
فیلم هنگام اکران طی سال ۱۹۹۷ با واکنش مثبت گسترده منتقدان مواجه شد و در جشنواره بینالمللی فیلم کن جایزه بهترین کارگردانی را نصیب وونگ کار وای کارگردان و فیلمنامهنویس مشهور هنگ کنگی کرد. «همین طور که قطرات اشک جاری میشوند»، «روزهای وحشی بودن»، «فرشتگانسقوطکرده» و «در حال و هوای عشق» از جمله دیگر آثار شاخص این فیلمساز در نظر گرفته میشوند.
۱۶. او (Her)
- کارگردان: Spike Jonze
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۱
- تاریخ اکران: ۲۰۱۳
اسپایک جونز که فعالیتهای هنری خود را با عکاسی مجلات و سپس ساخت موزیک ویدیو آغاز کرد با «جان مالکوویچبودن» وارد دنیای سینما شد و در ادامه دو فیلم مطرح «اقتباس» (Adaptation) و «او» (Her) را کارگردانی کرد.
او یک کمدی رمانتیک علمی-تخیلی است و زندگی عاطفی تئودور توامبلی با بازی واکین فینیکس را دنبال میکند. تئودور پس از شکست در ازدواجش رابطهای عاشقانه را با سامانتا که در عمل یک سیستم عامل مبتنی بر هوش مصنوعی است برقرار میسازد اما ماجرا از آنچه در ابتدا به نظر میرسید پیچیدهتر میشود چرا که سامانتا (با صدای اسکارلت جوهانسون) فاش میکند که بسیاری از مردانی که با او ارتباط برقرار کردهاند را عاشقانه دوست داشته است.
همانطور که رابطه میان تئودور و سامانتا، شخصیت اصلی فیلم را به اندیشه درباره روابط و عشق در دوران مدرن هدایت میکند، مخاطبان فیلم هم به چنین اندیشهای واداشته میشوند. فیلم سینمایی او نامزد دریافت پنج جایزه اسکار شد و از میان آنها توانست جایزه بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه غیراقتباسی را تصاحب کند.
۱۵. وفاداری بزرگ (High Fidelity)
- کارگردان: Stephen Frears
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵
- امتیاز متاکریتیک: ۷۹
- تاریخ اکران: ۲۰۰۰
جان کیوسک در نقش راب، صاحب یک مغازه فروش صفحات موسیقی است. مردی ناراضی و کموبیش ناخوشنود از زندگی که توسط شریک عاطفیاش رها شده چرا که در برابر تغییر به شدت مقاومت میکند.
راب به روابط عاطفیاش میاندیشد، پنج جدایی مهم زندگیاش را ارزیابی کرده و بررسی میکند که او در این روابط چه اشتباهاتی را ادامه داده که دچار این سرنوشت شده است. این اثر سینمایی اقتباسی است از رمانی بریتانیایی به همین نام نوشته نیک هورنبای که صرفا به جای لندن در شیکاگو میگذرد و نام شخصیتهای اصلی تغییر کرده است.
گرچه فیلم از نظر فروش چندان موفق نبود و نتوانست در گیشه درخشش خیرهکننده داشته باشد اما با توجه منتقدان مواجه شد. سال ۲۰۲۰ شاهد ساخت سریالی به همین نام بودیم که از شبکه هولو پخش شد.
۱۴. سفر به ایتالیا (Journey to Italy)
- کارگردان: Roberto Rossellini
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳
- امتیاز متاکریتیک: ۱۰۰
- تاریخ اکران: ۱۹۵۴
روبرتو روسلینی از غولهای تاریخ سینما و از بزرگان سینمای ایتالیا است که بابت آثار نئورئالیستی و البته سهگانه مشهور جنگش شناخته میشود. اما سوای فیلمهایی چون «رم شهر بیدفاع»، «پاییزا» و «آلمان سال صفر»، روسلینی چند فیلم سینمایی با محوریت روابط عاطفی هم جلوی دوربین برده است که از جمله آنها و احتمالا مهمترینشان «سفر به ایتالیا» است.
اینگرید برگمن در نقش کاترین و جرج سندرز در نقش آلکس زوجی را تشکیل میدهند که پس از هشت سال ازدواج با این پرسش که حقیقتا چقدر یکدیگر را به خوبی میشناسند مواجه شدهاند. این دو در سفری به ایتالیا ارزیابی میکنند که ازدواجشان تا چه حد قابل نجات و بازیابی است.
سفر این زوج خاصیتی معنوی و درونی دارد. گرچه آنها تصمیم به طلاق گرفتهاند اما یک مراسم مذهبی و سپریکردن بعد از ظهری خاطرهانگیز و درگیرکننده باعث میشود این دو نسبت به وجود عشق در اعماق وجودشان نسبت به یکدیگر مجددا متقاعد شوند.
۱۳. بیل را بکش بخش ۲ (Kill Bill: Volume 2)
- کارگردان: Quentin Tarantino
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۳
- تاریخ اکران: ۲۰۰۴
گرچه بخش دوم فیلم سینمایی «بیل را بکش» را به سختی میتوان اثری رمانتیک لقب داد و در واقع با یک فیلم کاملا اکشن مواجهایم اما در این فیلم مملو از خشونت و اکشن با زیرساخت یک بحران عاطفی و شکست در رابطه هم سروکار داریم.
در قسمت دوم فیلم سینمایی بیل را بکش شخصیت اصلی زن فیلم نه تنها فرایند انتقامگیری از معشوق سابقش را پی میگیرد بلکه سراغ سایر کسانی که سالها پیش به او خیانت کردهاند هم میرود.
اخیرا شایعاتی مطرح شده که ممکن است یک قسمت دیگر هم در مجموعه بیل را بکش ساخته شود.
۱۲. آخرین نمایش فیلم (The Last Picture Show)
- کارگردان: Peter Bogdanovich
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۳
- تاریخ اکران: ۱۹۷۱
فیلم سینمایی «آخرین نمایش فیلم» اقتباسی از رمان نیمهزندگینامهای لری مکمورتی است که هنگام اکران با موفقیت گسترده تجاری و انتقادی روبرو شد. فیلم که با بودجهای نزدیک به ۱.۳ میلیون دلار ساخته شده بود ۲۲ دو برابر بودجه اولیهاش در گیشه فروخت و سود زیادی را برای تولیدکنندگانش به ارمغان آورد.
فیلم داستان دو دانشآموزی سالبالایی دبیرستانی و دو دوست قدیمی است؛ سانی کرافورد (با بازی تیماتی باتومز) و دوین جکسون (با بازی جف بریجز) نقش این دو دوست را برعهده دارند. جف بریجز هنگام ایفای این نقش ۲۲ ساله بود.
روابط عاطفی این دو نفر از مضامین مرکزی فیلم است. دوین با زیباترین دختر شهر ملاقاتهایی عاشقانه ترتیب میدهد در حالی که دوستش سانی از دوست سابقش جدا شده و با زنی مسنتر از خود رابطه برقرار کرده است. این روابط عاطفی گرههایی میخورد که نیروی محرکه اصلی پیشبرنده خط داستانی است.
پیتر باگدانوویچ کارگردان این اثر سینمایی سالها بعد با جلوی دوربینبردن فیلم سینمایی تگزاسویل دنبالهای برای آخرین نمایش فیلم ساخت.
۱۱. داروی مالیخولیا (Medicine for Melancholy)
- کارگردان: Barry Jenkins
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷
- امتیاز متاکریتیک: ۶۲
- تاریخ اکران: ۲۰۰۸
«داروی مالیخولیا» اولین فیلم بری جنکینز یک اثر عاشقانه است که میتوان آن را در میان فیلمهای مستقل این کارگردان طبقهبندی کرد.
داستان داروی مالیخولیا رابطه بسیار کوتاه یک زوج و تلاش برای آشنایی و شناسایی میان آن دو را طی همین مدت کوتاه نمایش میدهد. تلاشی که عمق اختلافات و تقاوتها میانشان را به خوبی برای هر دو روشن میکند.
بری جنکینز را بابت فیلمهایی چون «مهتاب» (Moonlight) و «اگر خیابان بیل میتوانست حرف بزند» (If Beale Street Could Talk) میشناسیم.
۱۰. میدسامر (Midsommar)
- کارگردان: Ari Aster
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱
- امتیاز متاکریتیک: ۷۲
- تاریخ اکران: ۲۰۱۹
«میدسامر» یک فیلم ترسناک ساخته آری استر است که طی سالهای اخیر به عنوان یکی از فیلمسازان نوپا و خوشآتیه آمریکایی فعال در کارگردانی آثار ژانر وحشت ساخته شده است.
گرچه فیلم از آثار متعلق به ژانر وحشت است اما داستانی درباره یک زوج و رابطه رو به پایان و در معرض فروپاشیشان دارد که باعث میشود این فیلم هم در میان آثار فهرست این مقاله قرار بگیرند.
داستان میدسامر درباره رابطه زوجی جوان به نامهای دنی و کریستین است که گرچه نزدیک به جداییاند اما یک تراژدی این دو را به هم نزدیکتر میکند. زوج فیلم به دهکدهای سوئدی سفر میکنند تا اجازه دهند دنی با غم و اندوه خود کنار بیاید و یک فستیوال در میانه تابستان را هم جشن بگیرند اما وقایعی باعث میشوند همه چیز بسیار غریب و خشونتبار شود.
۹. خانم داوت فایر (Mrs. Doubtfire)
- کارگردان: Chris Columbus
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۰
- امتیاز متاکریتیک: ۵۳
- تاریخ اکران: ۱۹۹۳
این کمدی درام براساس رمان خانم داتفایر نوشته آن فاین و رابرت ویلیامز ساخته شده است.
فیلم درباره دنیل هیلارد (با بازی رابین ویلیامز) بازیگری از کار بیکار شده است که برای نزدیکی بیشتر به کودکانش پس از طلاق نقش زنی به نام خانم داتفایر را بازی میکند؛ زنی مسن که نقش پرستار کودکان را برعهده گرفته است. فیلم خانم داتفایز مضامینی چون طلاق، جدایی عاطفی و تاثیر آن روی خانواده را بررسی میکند. فیلم جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم موزیکال یا کمدی را تصاحب کرد و رابین ویلیامز هم جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد نقش اصلی برای فیلم موزیکال یا کمدی را به دست آورد.
۸. پاریس، تگزاس (Paris, Texas)
- کارگردان: Wim Wenders
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱
- امتیاز متاکریتیک: ۷۸
- تاریخ اکران: ۱۹۸۴
«پاریس، تگزاس» یک فیلم جادهای، برنده نخل طلای جشنواره بینالمللی فیلم کن ۱۹۸۴ و احتمالا مشهورترین و تحسینشدهترین فیلم ویم وندرز کارگردان آلمانی از چهرههای تاثیرگذار موج نوی سینمای این کشور است.
خط روایی فیلمنامه بر وضعیت خانهبهدوشی به نام تراویس متمرکز است که پس از مدتها ناپدیدشدن از صحرا بیرون میآید تا تکههای پراکنده و آسیبدیده ازدواج و خانوادهاش را مجددا کنار هم بگذارد؛ زندگی و خانوادهای که توسط حسادتها و اعتیادش به الکل نابود و ویران شده است.
تراویس (با بازی هری دین استنتون) رابطه خود را با پسرش که حالا با برادر تراویس و همسر برادرش زندگی میکند بازمییابد. اما مصمم است که همسرش جین (با بازی ناستاسیا کینسکی) را پیدا کند و مادر و پسر را دوباره به هم پیوند دهد. جین سالها پیش پس از سرگردانشدن تراویس پسرشان را ترک کرده و در تگزاس یک کارگر جنسی شده است.
۷. صحنههایی از یک ازدواج (Scenes from a Marriage)
- کارگردان: Ingmar Bergman
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۴
- امتیاز متاکریتیک: –
- تاریخ اکران: ۱۹۷۴
سریال کوتاه «صحنههایی از یک ازدواج» که اوایل دهه ۱۹۷۰ توسط اینگمار برگمان کارگردان شهیر سوئدی ساخته شد یکی از آثار کمتر تجربی او به حساب میآید و تاملات این هنرمند درباب درک انسان از موجودیت خود است. اما صراحت و سرراستی نسبی صحنههایی از یک ازدواج ابدا به ساختار و عمق اثرگذاری سریال آسیبی نزده؛ ساختاری که از طریق آن برگمان مسائل زمینیتر و امور روزمره را به عنوان دریچهای جهت درک مفاهیم پیچیده و انتزاعی به کار میگیرد.
برگمان صحنههایی از یک ازدواج را درست یک سال پس از اثر مشهورش «فریادها و نجواها» (Cries and Whispers) جلوی دوربین برد؛ هنگامی که در اوج شهرت و اقتدار جهانی بود. این سریال شش ساعته داستان از همپاشیدن ازدواج میان ماریان (با بازی لیو اولمان) که خود وکیل طلاق است را با جان (با بازی ارلند جوزفسون) که استاد دانشگاه رشته روانشناسی است نمایش میدهد. سریال یک دوره ۱۰ ساله از زندگی این زوج را در برمیگیرد.
این سریال را باید نوعی کالبدشکافی همچون یک ناظر بیطرف در نظر گرفت و البته ممکن است آن را نوعی مواجهه طبیعتگرایانه هم بنامند؛ مواجههای که گویا در آن بدن انسان هم به یک نمایشگاه آثار هنری و هم به یک لوله آزمایش تبدیل شده. محیط آزمایش هم تختخواب زوج است که وضعیت عاطفیشان را به شکل روزمره ثبت و آشکار میکند.
در این فضا بیگانگی و انزوای زوج اصلی داستان نسبت به یکدیگر آشکار میشود و آنها را به تدریج با فاصلههای بیشتری نسبت به هم میبینیم. گرچه این دو به خود اجازه جدایی کامل را نمیدهند یا به ندرت در چنین موقعیتی قرار میگیرند اما در غالب اوقات فاصله میانشان محسوس است.
این فاصله که تحت پوشش نوعی از طبیعتگرایی بسیار ماهرانه طراحی شده و رنگ و بوی روزمرگی دارد مانند یک بمب ساعتی دقیق عمل میکند. بمبی که میدانیم عاقبت زمانی منفجر خواهد شد و رابطه بحرانی زوج را متلاشی خواهد کرد.
طبیعتا حضور برگمان به عنوان یک استاد بزرگ سینما سوای محتوای اثر در فرم آن هم مشهود است. موقعیت شخصیتها نسبت به دوربین همواره طراحی استادانهای دارد و در رابطهای تنگاتنگ با ساختار عاطفی و ذهنی آنها قرار دارد. در واقع از طریق موقعیت قرارگیری دوربین، این وضعیت هم برای مخاطبان ترسیم میشود. با این حال وضعیت فرمی مذکور هرگز مصنوعی یا تحمیلی به نظر نمیرسد. به شکل کلی صحنههایی از یک ازدواج را میشود مانند کتاب مقدس سینمای روایی یا حتی اثری بسیار الهامبخش برای خود زندگی ستایش کرد.
این سریال به دلیل ماهیتش واجد شرایط دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان نبود اما برنده جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم خارجیزبان و چندین جایزه مطرح دیگر شد. سال ۲۰۰۳ برگمان برای این سریال دنبالهای به نام «ساراباند» (Saraband) ساخت و البته سریال موضوع اقتباس و بازسازی یک مجموعه جدید در سال ۲۰۲۱ هم قرار گرفت که با همین نام از شبکه HBO پخش شد.
۶. سوینگرز (Swingers)
- کارگردان: Doug Liman
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲
- امتیاز متاکریتیک: ۷۱
- تاریخ اکران: ۱۹۹۶
«سوینگرز» یک کمدی درام درباره زندگی بازیگران مجرد و بیکار ساکن هالیوود طی دهه ۱۹۹۰ همزمان با احیای علاقه به موسیقی سوینگ است.
جان فاورو نویسنده و بازیگر نقش مایک مردی است که یک رابطه عاطفی را به پایان میبرد. اما به نظر میرسد مایک قادر نیست از این رابطه و تبعاتش عبور کند و در نتیجه دوستانش سعی میکنند او را وارد فضاها و معاشرتهای بیشتر کنند تا گذشته را از یاد ببرد.
سوینگرز یک موفقیت گسترده تجاری و هنری بود به شکلی که موفق شد بیش از بیست و چندبرابر هزینه تولید ناچیزش بفروشد و تاثیر قابل توجهی بر آینده حرفهای همه بازیگران و البته کارگردان خود بگذارد.
۵. سه رنگ: سفید (Three Colors: White)
- کارگردان: Krzysztof Kieślowski
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶
- امتیاز متاکریتیک: ۸۸
- تاریخ اکران: ۱۹۹۴
یک آرایشگر به نام کارول (با بازی زبیگنیف زاماخوفسکی) در وضعیتی خجالتزده، بیکار و ویرانشده در نتیجه طلاق قرار میگیرد. او در نتیجه طلاق از همسر فرانسویاش پول، دوستان و اقامتش را از دست میدهد و پس از آن سعی میکند با نوعی انتقامگیری تعادل را به زندگیاش بازگرداند.
سفید قسمت دوم از سهگانه رنگ کیشلوفسکی بود که با فیلم سینمایی «آبی» آغاز شد و با فیلم سینمایی «قرمز» به پایان رسید. این اثر سینمایی موفق شد برای این هنرمند لهستانی جایزه خرس نقرهای بهترین کارگردانی را از جشنواره بینالمللی فیلم برلین ۱۹۹۴ به ارمغان بیاورد.
۴. جنگ رزها (The War of the Roses)
- کارگردان: Danny DeVito
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۸
- امتیاز متاکریتیک: ۷۹
- تاریخ اکران: ۱۹۸۹
«جنگ رزها» یک کمدی سیاه است که براساس رمانی به همین نام نوشته وارن آدلر ساخته شده. فیلم درباره زوجی ثروتمند است که ظاهرا ازدواجی بیعیب و نقص دارند. اما زمانی که ازدواج شروع به تزلزل و فروپاشی میکند داراییهای مادی این دو به مرکز مناقشه و جدالی تلخ تبدیل میشود. در واقع این زوج خانه را ترک نمیکنند و هر کدام قصد دارند از راههایی بسیار خطرناک دیگری را وادار به ترک خانه کنند.
هم در رمان و هم در فیلم نام خانوادگی این زوج رز است و در واقع جنگ رزها اشاره به جنگ و مناقشه میان اعضای این خانواده دارد. بازیگران اصلی فیلم از مثلث مایکل داگلاس، کاتلین ترنر و دنی دویتو تشکیل شده است. داگلاس و ترنر نقش زوج ثروتمند داستان و دویتو نقش وکیل طلاق را بازی میکند.
۳. آنطور که بودیم (The Way We Were)
- کارگردان: Sydney Pollack
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱
- امتیاز متاکریتیک: ۶۱
- تاریخ اکران: ۱۹۷۳
«آنطور که بودیم» یک درام عاشقانه ساخته سیدنی پولاک با حضور بازیگرانی چون باربارا استرایسند و رابرت ردفورد داستان زوجی را دنبال میکند که طی دههها از دو دوست به دو عاشق تبدیل میشوند گرچه از دو پسزمینه و دیدگاه کاملا متفاوت به زندگی میآیند؛ همین دیدگاه و پسزمینههای اساسا متفاوت سبب گسیختگی نهایی رابطه میشود.
آنطور که بودیم موفق شد دو جایزه اسکار را در رشتههای بهترین موسیقی و بهترین ترانه غیراقتباسی به دست آورد. آنطور که بودیم از نظر تجاری هم موفق بود اما بیش از موفقیت تجاری توانست در فرهنگ عمومی به عنوان یکی از آثار عاشقانه تاثیرگذار جایگاه مخصوص خود را پیدا کند.
۲. زنان در آستانه فروپاشی عصبی (Women on the Verge of a Nervous Breakdown)
- کارگردان: Pedro Almodóvar
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶
- امتیاز متاکریتیک: ۸۵
- تاریخ اکران: ۱۹۸۸
«زنان در آستانه فروپاشی عصبی» (Women on the Verge of a Nervous Breakdown) یکی از شناختهشدهترین آثار پدرو آلمودوار است و در عمل باعث بهشهرت رسیدن این کارگردان شد. این کمدی سیاه در اسپانیا درخشید، جوایز گویا (Goya Awards) را درو کرد و نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان شد.
فیلم داستان پپا مارکوس را روایت میکند که برای یافتن معشوقی که رهایش کرده و دریافتن علت این امر سفر خود را آغاز میکند. او با مجموعهای عجیب از شخصیتها شامل فرزند و همسر معشوقش آشنا میشود. کارمن مائورا که نقش پپا را برعهده دارد از بازیگرانی بود که آلمودوار را از نخستین فیلم سینماییاش همراهی کردند. این دو پس از فیلم زنان در آستانه فروپاشی عصبی با یکدیگر به اختلاف خوردند و نهایتا طی مدتی بیش از یک دهه به همکاری دیگری نپرداختند اما مجددا سال ۲۰۰۶ در فیلم «بازگشت» (Volver) کنار هم قرار گرفتند.
۱. بدترین فرد در جهان (The Worst Person in the World)
- کارگردان: Joachim Trier
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۹
- تاریخ اکران: ۲۰۲۱
فیلم سینمایی «بدترین فرد در جهان» فیلم پایانی سهگانه یواخیم ترییر است که تحت عنوان سهگانه اسلو (Oslo) شناخته میشود. سهگانه اسلو با فیلم سینمایی «دوباره نوازی» (Reprise) آغاز شد و با «اسلو، ۳۱ اوت» (Oslo, August 31st) ادامه یافت.
این اثر سینمایی یک کمدی رمانتیک درباره گرفتاریها و دشواریهای رابطه یک زن است؛ زنی نزدیک به شروع دههی چهارم زندگیاش که با پرسشهایی اساسی در رابطه با زندگی مواجه شده است. تریر فیلمنامه این اثر سینمایی را با همکار همیشگیاش اسکیل فوگت به رشتهی تحریر درآورده است.
یواخیم تریر در یکی از مصاحبههای خود همزمان با اکران این اثر سینمایی در جشنواره کن اشاره کرد که با جلوی دوربینبردن بدترین فرد در جهان قصد داشته یک کمدی رمانتیک به سبک جرج کیوکر بسازد. به گفته او گرچه در دوران مدرن هم آثار درخشانی همچون «وقتی هری سالی را دید…» (When Harry Met Sally…) و «ناتینگ هیل» (Notting Hill) در این سنت سینمایی ساخته شدهاند اما متأسفانه عموما این حوزه جدی گرفته نمیشود. اما به باور این کارگردان نروژی عشق بزرگترین انتخاب زندگی است و روایت داستانهای عاشقانه حاوی عناصری در ارتباط با فلسفه زیستناند.
بدترین فرد در جهان روایتگر تصمیم و تامل جولیا برای بهمزدن رابطهای طولانیمدت با یک مرد و آغازکردن رابطهای جدید است؛ این تصمیم همزمان با تلاش جولیا برای هدایتکردن مسیر زندگیاش در جهتهای جدید پیش میرود. فیلم جولیا را طی دورهای چندساله از زندگیاش تعقیب میکند.
صحنههایی از یک ازدواج، اثر برگمان فیلم سینماییست و نه سریال.
اخیرا سریالی با همین نام ساخته شده.
برگمان اول سریالش رو ساخته و یک سال بعد به صورت فیلم هم این اثر رو منتشر کرده، بنده سریال رو دیدم و فوقالعاده بود.