شب طلایی؛ داستانی تکراری از آشفتگی‌های خانوادگی (جشنواره فیلم فجر)

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵ دقیقه
شب طلایی

یک خانواده‌ی پر جمعیت به بهانه‌ی تولد مادر پیرشان در خانه‌ی قدیمی او جمع شده‌اند. اما ارتباط افراد خانواده که در ظاهر خوب است با آمدن شوهر یکی از دخترها به بحران کشیده می‌شود. حامد همسر نسرین، مقداری طلای امانتی در خانه‌ی مادر زنش دارد که حالا گم شده و اصرار دارد که حتما همین امروز باید پیدا شود. همه‌ی افراد خانواده از نظر حامد مضنون هستند و او به هیچکس اجازه‌ی خروج از خانه را نمی‌دهد. قصه از زمانی روندی عجیب‌تر پیدا می‌کند که حامد اعتراف می‌کند، او سهم افراد خانواده را تبدیل به این طلاها کرده و همه در چیزی که گم شده، سهیم هستند.

تمام فیلم به تلاش و کشمکش‌های افراد خانواده بر سر پیدا کردن این طلاها می‌گذرد. اما نکته‌ی دیگری که مسیر فیلم را مدام از خط اصلی پرت می‌کند مشکلات و در واقع عقده گشایی‌هایی است که افراد نسبت به هم دارند و در این یک روز که در کنار هم هستند، مدام در حال  نبش قبر مسایل گذشته هستند. درست متوجه شدید، قصه و پیرنگ آن، کاملا تکراری است و بارها در فیلم‌های مختلف از این فرمول خانواده‌ی پر جمعیت و درگیر‌های آنها، استفاده شده. برای یادآوری می‌توان از فیلم‌هایی مثل «مرگ ماهی» روح‌الله حجازی، «نزدیک‌تر» مصطفی احمدی یا در ژانر طنز از «من دیه‌گو مارادونا هستم» بهرام توکلی یا «خماری» محمدحسین لطیفی، مثال آورد و شباهت‌هایی را در میان همه‌ی آن‌ها پیدا کرد.

چه در آثار طنز و چه درام، از این نوع قصه و سبک روایت گزینه‌های زیادی وجود دارد. «شب طلایی» هم دقیقا بر روی همان خطوط تعریف شده این نوع داستان‌ها با بهره‌گرفتن از معضل آشفتگی‌های خانوادگی، قصد تعریف قصه‌ی خودش را دارد. نقطه‌ی قوت فیلم تنها در این است که بیننده در طول فیلم مانند حامد به تمام افراد حاضر در خانه مضنون می‌شود و حتی نمی‌تواند به راحتی دزد اصلی را پیش‌‌بینی کند. اما جز این دو موضوع، تمام ساختار داستانی، خط سیر قصه و حتی کاراکترهای موجود در داستان کلیشه‌ای هستند. کلیشه‌ای که نتنها در سینما که در سریال‌های متوسط تلویزیونی هم با همین خط سیر بارها آنها را دیده‌ایم. همیشه در این خانواده‌ها یک نفر خلافکار است، یک نفر مذهبی، یک نفر رنج‌کشیده و چند جوان که یا عاشق هستند یا یاغی. موضوع دیگری که باید به آن اشاره کرد مساله بیماری کووید ۱۹ و تعریف قصه در شرایط کرونایی در این خانواده است. دست‌آویزی که انگار تنها برای اینکه بازیگران در طول فیلمبرداری راحت باشند و گاهی ماسک بزنند، از آن استفاده شده.

تصویر کرونا در «شب طلایی» بیشتر یک ضد تبلیغ و در بیان ساده‌تر بدآموزی برای رعایت پروتکل‌های پیشگیری از این بیماری است. بیش از ۱۵ نفر در خانه یک فرد سالمند با بیماری زمینه‌ای جمع شده‌اند، تنها در دقایق ابتدایی فیلم همه ماسک می‌زنند، اما از وقتی مسئله گم شدن طلاها به میان می‌آید، کرونا، ماسک زدن و عدم تجمع کردن افراد در فضای بسته، عملا به فراموشی سپرده می‌شود. بعضی از شخصیت‌ها هم در تمام طول فیلم ماسک‌هایشان زیر چانه‌اشان است که بارها از سوی منابع خبری وزارت بهداشت اعلام شده کار اشتباهی است. در نهایت اما باید این را اضافه کرد که «شب طلایی»، با تمام نقص‌های غیرقابل انکاری که دارد، سرگرم کننده است و مخاطب را در طول فیلم به حال خودش رها نمی‌کند.

گروه سازنده

یوسف حاتمی‌کیا، پسر کوچک ابراهیم حاتمی‌کیاست. نام‌ پدر را یدک می‌کشد و حالا اولین فیلم خود را در فضایی کاملا متفاوت از آثار پدرش ساخته. با اینکه تنها نام ابراهیم حاتمی‌کیا به عنوان تهیه‌کننده در فیلم دیده می‌شود و نویسنده و کارگردان این فیلم، حاتمی‌کیای پسر است، اما سایه‌ی نوع دکوپاژها و بازی گرفتن به سبک حاتمی‌کیای پدر در فیلم «شب طلایی» به شدت دیده می‌شود. داستان فیلم، حفره‌های پر نشده و ابهاماتی دارد که تا آخر فیلم هم بی‌پاسخ باقی می‌مانند. اما اگر به چشم اولین فیلم بلند سینمایی یک کارگردان جوان به این فیلم نگاه کنیم، شاید بتوان به آن تا حدودی نمره‌ی قبولی داد و منتظر آثار بعدی او ماند. سایر عوامل پشت دوربین «شب طلایی»، مثل فیلمبرداری، تدوین‌گر، طراح صحنه و… هم مانند کارگردان این فیلم، جوان هستند و تجربه‌های اولیه خود را پشت سر می‌گذارند.

گروه بازیگران

هیچ بازیگر چهره و در بیانی بهتر گیشه‌پسند در «شب طلایی» حضور ندارد. این شاید یک ریسک در زمان اکران فیلم به حساب بیاید، اما حداقل باعث شده قدرت بازیگری و حضور همه‌ی چهره‌های حاضر در جلوی دوربین، در یک حد باشد و اختلافی که معمولا در آثار پربازیگر برای بیشتر دیده شدن هر کاراکتر به وجود می‌آید را در «شب طلایی» شاهد نیستیم. شخصیت اصلی فیلم، در واقع مادر است که نقش آن بر عهده مریم سعادت گذاشته شده. سعات را همیشه در نقش مادر پر استرس دیده‌ایم و تقریبا به جز یک تیپ یکسان تا به حال نقش متفاوتی نداشته. اما مادر فیلم «شب طلایی» با تمام آنچه که تا به حال از مریم سعادت دیده‌ایم متفاوت است.

مادری سالخورده و آرام که بعد از سال‌ها، شرایطی را در اختیار این بازیگر قرارداده تا به جای بازی‌های برونگرای همیشگی، کمی هم در آرامش تنها از میمک صورت و ریتم کند استفاده کند تا یک مادر پیر دلواپس اما ناتوان را به درستی به تصویر بکشد.

حسن معجونی بازیگر نقش اول مرد «شب طلایی» است. او در نقشی کاملا جدی و متفاوت از شخصیت‌هایی که از او در قاب تصویر دیده‌ایم ظاهر شده. معجونی بازیگر جدی در تئاتر است و تمام آن را به نقش حامد در این فیلم منتقل کرده. بازی او از نکات مثبت انگشت‌شمار این فیلم است. برای بازیگر مقابل او در نقش نسرین، یکتا ناصر انتخاب شده، بازیگری که در سال‌های اخیر به واسطه آثار همسرش منوچهر هادی، همیشه او را در نقش‌های کمدی و سطحی دیده‌ایم. اما ناصر در «شب طلایی» نشان داد که بهتر است از فیلم‌ها و سریال‌های همسرش فاصله بگیرد و نقش‌های متفاوت را بازهم تجربه کند. یکتا ناصر در این فیلم بازی درونی اما درگیرکننده‌ای دارد که مدام سوالاتی را در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند.

بهناز جعفری، مسعود کرامتی، سینا رازانی، سوگل خلیق و… دیگر بازیگران این فیلم هستند که البته به دلیل شلوغ بودن همه‌ی سکانس‌هایی که بازیگران در آن حضور دارند، چندان بازی ویژه‌ای از هیچ‌کدام از آن‌ها دیده نمی‌شود.

امتیاز نویسنده: ۲ از ۵

آخرین اخبار و مطالب چهلمین جشنواره‌ی فجر را اینجا دنبال کنید.


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

یک دیدگاه
  1. کامی جم

    تحلیل خوبیه.

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما