نتایج گلدن گلوب ۲۰۲۵ چه تاثیری بر جوایز اسکار و امی خواهد داشت؟
مراسم گلدن گلوب ۲۰۲۵ شب درخشانی بود؛ به ویژه برای فیلمهایی مثل «بروتالیست» (The Brutalist)، «امیلیا پرز» (Emilia Pérez) و سریالهای «شوگون» (Shōgun) و «هک» (Hacks)؛ علاوه بر این، یک کمدین کاربلد، یعنی نیکی گلیزر، را هم در مقام مجری داشت که بعد از سالها، سلبریتیها و بینندگان را به یاد دوران خوش سالهای گذشتهی گلدن گلوب انداخت. مراسم امسال به نسبت سالهای پیش به طور قابل توجهی از مسائل سیاسی دوری کرد؛ البته گلیزر فقط یک بار سلبریتیها را دست انداخت که دیگر قدرتشان برای تغییر نتایج انتخابات امریکا جواب نمیدهد؛ مشخصا به خاطر حمایت و حضور گستردهی بازیگران از کمپین تبلیغاتی کامالا هریس و در نهایت پیروزی ترامپ. برندگان بسیاری، از جمله ریچارد گاد و بریدی کوربی، از استودیوها و سران قدرتمند آنها خواستند که بیشتر به هنرمندان بها دهند و روی پروژههای کوچکتر و خلاقانهاشان ریسک کنند. از همهی اینها مهمتر، شگفتیهایی بود که جوایز گلدن گلوب در پی داشت؛ مثل پیروزی فرناندا تورس برای فیلم «من هنوز اینجا هستم» (I’m Still Here) آن هم در کنار کسانی مثل آنجلینا جولی، نیکول کیدمن و تیلدا سوئینتن که همه در بخش «بهترین بازیگر زن فیلم درام» نامزد بودند؛ برد سباستین استن نیز غافلگیری دیگری بود که برای یک فیلم کوچک مستقل، «مردی متفاوت» (A Different Man)، جایزهی «بهترین بازیگر مرد نقش مکمل» را به دست آورد.
از سال ۲۰۲۱ میلادی، گلدن گلوب مجبور به بازنگری سیاستهای کلی خود شد و از آن زمان میتوان روند پیشرفت این مراسم را دید که گام مهم دیگری در مسیر طولانی و پرپیچ و خمی برداشته است. چند سال پیش، در راستای جنبش «بلک لایوز متر» (Black Lives Matter) و در اعتراض به نبود اعضای سیاهپوست در میان صندلیهای گلدن گلوب، این مراسم از سمت بسیاری در صنعت سینما و تلویزیون بایکوت شد. برای همین، امروزه دیگر با هشتاد نفر مشخص سروکار نداریم که در گذشته تعیینکنندهی برندگان بودند؛ بلکه یک گروه حدود سیصد نفری از ژورنالیستها با پسزمینههای کاملا متفاوت برای رأی دادن انتخاب شدهاند که بدنهی متنوعتری را برای تصمیمگیری در یکی از بزرگترین شبهای سینما و تلویزیون دربرمیگیرد. اما این اصلاحات به کنار، سلبریتیها هم بدشان نمیآید که در برنامههای همیشه شلوغ خود، یک شب را به بردن جوایز مختلف در مراسم پربینندهای مثل گلدن گلوب اختصاص دهند که مشخصا میتواند بستر بسیار مهمی برای جلب توجه به فیلمها و سریالهایشان باشد. با اینکه تصمیمات رأیدهندگان گلدن گلوب همیشه با آنچه در جوایز اسکار یا امی میبینیم همخوانی ندارد، اما یک لحظهی ماندگار از این مراسم، یا یک سخنرانی تأثیرگذار پس از دریافت جایزه، ممکن است تأثیر شگرفی بر جوایز اسکار و امی بگذارد. در ادامه مهمترین اتفاقات و برندگان گلدن گلوب ۲۰۲۵ را که ممکن است نتایج برندگان جوایز اسکار و امی را هم تغییر دهند بررسی میکنیم.
پیشبینیهای اشتباه پیش از گلدن گلوب ۲۰۲۵
آنهایی که دیگر سالهاست در حوزهی پیشبینی جوایز گلدن گلوب استاد شدهاند، مدام از نگرانی خود برای مراسم ۲۰۲۵ میگفتند که ممکن است فیلم «بروتالیست» بریدی کوربی نتواند آنقدر که استحقاقش را دارد دیده شود؛ مهمترین دلیل آن را هم زمان طولانی فیلم اعلام میکردند. این فیلم حماسی تاریخی در ۲۱۵ دقیقه دربارهی یک معمار مجارستانی و نجات یافتن او از هولوکاست و فرارش به ایالات متحده است. با توجه به عادت نسل کنونی به محتواهای کوتاه و سریع، همه میدانیم که دیدن فیلمهای بیش از دوساعته دیگر در مخیلهی بسیاری از بینندگان نمیگنجد؛ برای همین، تحلیلگران بسیاری، پیشتر روی این قضیه دست گذاشتند که فیلمهای طولانی دیگر بین بینندگان هوادار ندارد و به احتمال زیاد فیلمهایی مثل «مجمع کاردینالها» (Conclave) و فیلم زندگینامهای باب دیلن، «یک ناشناخته کامل» (A Complete Unknown)، که زمان و روند سنتیتری دارند، بیشتر به دل رأیدهندگان بنشینند.
اما «بروتالیست» نشان داد که فرقی ندارد فیلم چقدر طولانی باشد؛ پیام این فیلم دربارهی مبارزهی هنر و تجارت، توانست با سینماگران و بینندگان طنینانداز شود. علاوه بر این، دستاورد بریدی کوربی در ساخت «بروتالیست» نیز خارقالعاده است که برایش جایزهی «بهترین کارگردان» را هم در پی داشت. وسعت و مقیاس «بروتالیست» بارها از بودجهی اندک ده میلیون دلاری آن فراتر میرود. این فیلم در هشتاد و دومین مراسم گلدن گلوب نامزد شش جایزهی مختلف شد که از میان آنها، علاوه بر جایزهی کارگردانی، جوایز «بهترین بازیگر نقش اول مرد در فیلم درام» را برای ادرین برودی و «بهترین فیلم درام» را هم به بار آورد.
نیکی گلیزر، ستارهی درخشان گلدن گلوب ۲۰۲۵
مراسم اسکار، گرمی، مهمانی سوپربول، فرقی ندارد، فقط باید کار را به نیکی گلیزر بسپارید! گلیزر در گفتگو با هاوارد استرن گفت که از پیشنهاد مجریگری برای گلدن گلوب استقبال کرده و خلاف بسیاری از کمدینها که حاضر نیستند به این شکل در مرکز توجهات قرار بگیرند، از این کار ابایی ندارد. با توجه به درخشش گلیزر در شب جوایز گلدن گلوب ۲۰۲۵ و شایعات و گفتگوهایی که به سرعت در پشت صحنه دربارهی بازگشت او به مجریگری مطرح شد، احتمال زیادی وجود دارد که برای گلدن گلوبهای بعدی هم بازگردانده شود و این خبر خوبی خواهد بود. گلیزر آنقدر طعنههای خود را سیاسی نکرد؛ اما بیپرده چندتایی از جوکهای خود را به حواشی حول رپر معروف، دیدی (Diddy) اختصاص داد که مهمانیهای بدنام او همیشه با سلبریتیهای چنین مراسمی پر شده بودند.
گلیزر همچنین سراغ بزرگترین نامهای مراسم هم رفت؛ از هریسون فورد گرفته، تا نیکول کیدمن، آریانا گرانده و تیموتی شالامی؛ بدون آنکه بخواهد آنها را به سبک ریکی جروه به صلابه بکشد و کل جو مراسم را نابود کند. البته گلیزر توضیح داده که برای اجرای خود، از جروه مشورت گرفته بود. با اینکه گلیزر در عالم کمدی مشهور است (و حتی در همین گلدن گلوب ۲۰۲۵ برای جایزهی «بهترین استندآپ کمدی» نامزد بود) اما با اجرای بامزه، پرانرژی و ۹ دست لباس مختلف خود، بالاخره شهرت و جایگاه خود را در میان کمدینهای برجستهی حال حاضر در نگاه عموم مخاطبان تثبیت کرد.
آیا رویای نتفلیکس به حقیقت خواهد پیوست؟
دیگر بر هیچکس پوشیده نیست که نتفلیکس مدتهاست میخواهد جایزهی بهترین فیلم سال را ببرد. این پلتفرم پخش آنلاین سرمایهگذاری زیادی روی این حوزه کرده و تلاشهایش در سالهای گذشته همه بینتیجه مانده بود؛ از فیلمی مثل «رما» (Roma) به کارگردانی آلفونسو کوارون گرفته، تا «مرد ایرلندی» (The Irishman) و «قدرت سگ» (The Power of the Dog) با بازی بندیکت کامبربچ. از بخت بد نتفلیکس، پلتفرم اپلتیوی که هم تقریبا در فضای استریمینگ تازهکار به حساب میآید، توانست به سرعت برای فیلم «کودا» (CODA) جایزهی بهترین فیلم را در سال ۲۰۲۱ به دست آورد. اما این احتمال وجود دارد که عجیبترین و پرمناقشهترین فیلم سال، «امیلیا پرز»، بالاخره بتواند این جایزه را برای نتفلیکس محقق کند. این فیلم موزیکال هیجان انگیز دربارهی یک قاچاقچی کلهگندهی مواد مخدر است که عمل جراحی تغییر جنسیت میدهد.
با وجود داستان و روند عجیب آن، نتفلیکس دستدست نکرد و با کنار زدن تمام رقیبان حق پخش آن را برای هشت میلیون دلار خرید. ریسکی که تاکنون به نفع نتفلیکس عمل کرده است؛ «امیلیا پرز» با ده نامزدی در جوایز گلدن گلوب ۲۰۲۵، رکوردی تاریخی زد و بیشترین نامزدی را برای یک فیلم کمدی یا موزیکال به دست آورد. از این میان چهارتایشان را هم برد: «بهترین فیلم کمدی یا موزیکال» که اولین بار است که یک فیلم غیرانگلیسیزبان این جایزه را میبرد؛ «امیلیا پرز» جایزهی «بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان»، «بهترین موسیقی اوریجینال» و «بهترین بازیگر زن نقش مکمل» را هم برد که زوئی سالدانا در کنار سلنا گومز هر دو در این دسته برای این فیلم نامزد شده بودند. نامزدی کارلا سوفیا گاسکون نیز اتفاق بیسابقهای است که برای «امیلیا پرز» در دستهی «بهترین بازیگر نقش اول زن» نامزد شد. این اولین بار است که یک زن ترنس در جوایز گلدن گلوب برای بازیگری نامزد میشود. او در این زمینه در جوایز کن نیز پیشگام بود. با تمام این جوایز و رکوردشکنیهای «امیلیا پرز» در گلدن گلوب ۲۰۲۵، این احتمال وجود دارد که بالاخره نتفلیکس با ریاست تد ساراندوس به آرزوی دیرینهاش برسد و جایزهی بهترین فیلم سال را در اسکار برای خود کند.
فرناندا تورس، بزرگترین غافلگیری گلدن گلوب ۲۰۲۵
فرناندا تورس با اینکه هنرپیشهی کهنهکاری است، اما هنوز در هالیوود ستارهای ندارد. برای همین برد او غافلگیری بزرگی بود که تورس کاملا شایستهی آن است. بازیگر زن برزیلی برای بازی در فیلم والتر سالس، «من هنوز اینجا هستم»، جایزهی «بهترین بازیگر نقش اول زن» را برای یک فیلم درام به دست آورد؛ این اولین باری است که یک بازیگر برزیلی و لاتین این جایزه را به خانه میبرد؛ اما تأثیرگذارتر از این برد، این است که سالها پیش، در ۱۹۹۸ میلادی و در یک فیلم دیگر به کارگردانی والتر سالس، فرناندا مونتهنگرو، مادر فرناندا تورس، برای فیلم «ایستگاه مرکزی» (Central do Brasil) در همین دسته در گلدن گلوب (و البته اسکار) نامزد شد. با اینکه فیلم توانست جایزهی «بهترین فیلم خارجیزبان» را آن سال برای خود کند، اما مونتهنگرو نتوانست جایزهی گلدن گلوب بهترین بازیگر را ببرد؛ تا بالاخره سالها بعد دختر خودش روی همین صحنه، رویای او را محقق کرد.
مونتهنگرو در «من اینجا هستم» در ۹۵ سالگی، در نقش سالهای پیری کاراکتر تورس بازی میکند. فیلم دربارهی زنی است که پس از ناپدیدسازی شوهرش در دوران دیکتاتوری نظامی برزیل در دهه هفتاد میلادی، باید تکیهگاه خانوادهی خود باشد و با کنار هم حفظ کردن آنها، میکوشد راهی برای رفع اتهام همسرش پیدا کند. با اینکه اجرای تورس در این فیلم خیرهکننده است، اما دیگران در کنار او در این دسته، هر کدام نامهای برجستهای هستند: آنجلینا جولی برای «ماریا» (Maria)، نیکول کیدمن برای «بیبیگرل» (Babygirl)، تیلدا سوئینتن برای «اتاق مجاور» (The Room Next Door)، کیت وینسلت برای «لی» (Lee) و حتی پاملا اندرسون برای «آخرین شوگرل» (The Last Showgirl) که نگاههای مثبت بسیاری را به سمت خود جلب کرده است. با چنین بازیگران برجستهای، انتخاب بهترین بازیگر زن امسال کار بسیار دشواری خواهد بود که به مراتب، هیجان بیشتری به جوایز اسکار نیز میدهد. به ویژه برد فرناندا تورس در گلدن گلوب، شاید بتواند کفهی ترازو را به سمت فیلمهای خوشساخت غیرانگلیسیزبان سنگینتر کند.
همهی راهها به آز میرسد
فیلم موزیکال «شرور» (Wicked) با بازی آریانا گرانده و سینتیا اریوو تنها فیلمی نیست که دوباره ما را در مسیر آز انداخت. به جز داستان جادوگر شهر آز، امسال سریال «پنگوئن» (The Penguin) را داشتیم که در دنیای «بتمن» مت ریوز اتفاق میافتد و نقش اصلی آن کسی نیست جز آز کاب، شرور مشهور کمیکهای دیسی که در کمیک به نام آزوالد کابلپات شناخته میشود. با اینکه کالین فارل برای بازی در نقش پنگوئن شرور مجبور شد آن همه پروتز و گریم را تحمل کند، اما مزد زحمات خود را گرفت و برای اجرایش در سریال «پنگوئن»، جایزهی «بهترین بازیگر نقش اول مرد» را به خانه برد. او در کنار کسانی مثل ریچارد گاد (برای سریال «بچهگوزن»)، اندرو اسکات («ریپلی») و کوین کلاین (برای مینیسریال «سلب مسئولیت») نامزد شده بود. اما با وجود اجرای عالی فارل، کسی پیشبینی نمیکرد که این بازیگر ایرلندی بتواند برای یک سریال با محوریت ابرشرور دیسی جایزه ببرد. جایزهی او احتمال بازگشت سریال «پنگوئن» برای فصل دوم را هم محتملتر میکند، به طوری که خود فارل حتی به شوخی گفت که از اینجا به بعد دیگر همهاش گریم، گریم، گریم! با این اوصاف، مت ریوز هنوز از دادن خبر قطعی دربارهی فصل دوم «پنگوئن» طفره میرود؛ آن هم در اوضاعی که دومین فیلم «بتمن» خودش هم تا سال ۲۰۲۷ تأخیر خورده است.
دستاورد فارل اتفاق مهمی است؛ چراکه پیش از او فقط دو نفر دیگر توانستهاند برای بازی در نقش یک شرور از کمیکها جایزه ببرند: یکی هیث لجر فقید و دیگری واکین فینیکس که هر دو برای اجرایشان در نقش جوکر توانستهاند برندهی جایزهی بهترین بازیگر شوند. با اینکه در ماههای پس از انتشار سریال «پنگوئن»، کالین فارل مدام بر این قضیه تأکید کرده بود که دیگر حاضر نیست زیر بار گریم سنگین آز کابلپات برود، اما اخیرا نرم شده و بردن جایزهای به این مهمی در گلدن گلوب ۲۰۲۵، بیشک خستگی را از تناش درمیآورد. شاید این جایزه مت ریوز را هم تشویق کند که هرچه سریعتر سراغ گاتهامسیتی خود برود، هم با فصل دوم «پنگوئن» و هم فیلم بعدی «بتمن» و طرفداران را بیش از این منتظر نگذارد. در فاصلهای که منتظر آمدن «بتمن» مت ریوز هستیم، یک فصل دیگر از «پنگوئن» میتواند بهترین راه برای جذب طرفداران به دنیای گاتهام ریوز باشد. این برد شاید بتواند حتی جوایز اسکار و امی را مجاب کند تا بخواهند به فیلمها و سریالهای ابرقهرمانی بهای بیشتری بدهند یا حداقل اجراهای بازیگران این عناوین را دست کم نگیرند.
جوایز «شوگون» چه تصویری برای آیندهی تلویزیون ترسیم میکند؟
این سریال حماسی تاریخی دربارهی ژاپن فئودالی نهتنها در سال ۲۰۲۴ کولاک کرد، بلکه در جوایز گلدن گلوب ۲۰۲۵ چهار نامزدی و همزمان چهار جایزه برایش در پی داشت: سه جایزهی بازیگری برای سه بازیگر ژاپنی، هیرویوکی سانادا، آنا ساوای و تادانوبو آسانو و جایزهی «بهترین سریال تلوزیونی درام». اما آیا «شوگون» آخرین نفسهای نسلی از سریالهای ماندگار و خطشکنی مثل «بریکینگ بد» (Breaking Bad) و «امریکاییها» (The Americans) به حساب میآید، یا نشانهای است از مسیری که صنعت تلویزیون به سمت آن گام برمیدارد؟ حداقل چیزی که «شوگون» ثابت میکند این است که هنوز میتوان در این صنعت ریسکهای بزرگی کرد، اما حدواندازههای حماسهی آن باید توان رقابت با سریالی مثل «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) را داشته باشد. با اینکه سریال «شوگون» قرار بود با فصل اول به پایان برسد، اما با تمام جوایز و توجهاتی که این سریال به خود جذب کرده، پلتفرمهای FX و Hulu «شوگون» را برای فصل بعدی تمدید کردهاند. بالاخره آنها میدانند که با کارنامهی درخشان «شوگون» در جوایز گلدن گلوب و پرایمتایم امی و غیره و به ویژه بینندگان پرشور، باید تا تنور داغ است خمیر را بچسبانند.
رنسانس دمی مور ادامه دارد
«ماده» (The Substance) یکی از محبوبترین فیلمهای ۲۰۲۴ میلادی بود و دمی مور برای این فیلم، توانست در جوایز گلدن گلوب ۲۰۲۵ جایزهی «بهترین بازیگر زن نقش اول» را به دست آورد؛ بازیگری که در دهه نود میلادی از چهرههای محبوب هالیوود بود؛ از «روح» (Ghost) گرفته، تا «پیشنهاد بیشرمانه» (Indecent Proposal)، «افشاگری» (Disclosure)، «داغ ننگ» (The Scarlet Letter)، «سرباز جین» (G.I. Jane) و بسیاری دیگر. اما مور پس از دریافت جایزهی گلدن گلوب در جملاتی تأثیرگذار از این گفت که در عمر بیش از چهل و پنج سالهی بازیگری خود، این اولین بار است که به خاطر اجرایش جایزه میبرد؛ اتفاقی که شاید برای بازیگری که در یکی از موفقترین فیلمهای دهه نود میلادی، یعنی «روح» بازی کرده غیرمنتظره به نظر میرسد.
«ماده» کورالی فارژا اما آن کامبکی است که مور هم نمیتوانست پیشبینیاش را بکند؛ یک فیلم ترسناک در زیرشاخهی وحشت بدن که از وسواس هالیوود (یا در نگاهی گستردهتر، جامعهی مدرن کنونی) به همیشه جوان ماندن حرف میزند. وسواسی که در برههای خود مور با آن دست و پنجه نرم میکرد و او را به دلایل منفی در مرکز توجهات میگذاشت. «ماده»، که مور جایزهی بهترین بازیگر زن در بخش کمدی را برای آن برده است، به خود این بازیگر هم یادآوری میکند که تواناییهای بازیگری او جای تقدیر دارد؛ دیگری خبری از آن تهیهکنندهای نیست که روزگاری دمی مور را به عنوان «بازیگر پاپکورنی» (popcorn actress) خطاب کرده بود، بلکه به نظر میرسد وارد عصر رنسانسی از دمی مور شدهایم و فیلم «ماده» و سریال تازهی «لندمن» (Landman)، که مور در آن حضور درخشانی دارد، نشاندهندهی این عصر تازه هستند.
آیا حق به حقدار رسید؟
«آنورا» (Anora) مهمترین فیلمی بود که هیچ جایزهای به آن نرسید. با وجود نامزدی در پنج دستهی متفاوت در جوایز گلدن گلوب ۲۰۲۵، این برندهی نخل طلای کن، نتوانست در هیچ کدام از این حوزهها جایزهای ببرد. فیلم خوشساخت شان بیکر با بازی مایکی مدیسون، برای کارگردانی، فیلمنامه، بهترین بازیگر مکمل مرد، بهترین بازیگر نقش اول زن و بهترین فیلم موزیکال یا کمدی نامزد بود. البته در اینکه آیا «آنورا» دقیقا در دستهی کمدی قرار میگیرد جای بحث وجود دارد، اما در اینکه استحقاق جایزه داشته است شکی نیست.
در همین دستهی «بهترین فیلم موزیکال یا کمدی» این «امیلیا پرز» بود که جایزه را به دست آورد. جایزهای بهشدت پرحاشیه، در دستهای بهشدت پرستاره. به جز این دو فیلم، «چلنجرز» (Challengers) به کارگردانی لوکا گوادانینو، «ماده»، «یک درد واقعی» (A Real Pain) و «شرور» هم نامزد شده بودند که انتخاب «امیلیا پرز» را از میان اینها حتی عجیبتر میکند. به نظر میرسد رأیدهندگان گلدن گلوب برای اینکه بخواهند حسن نیت و همراهی خود را نشان دهند، یا حتی برای اینکه با افتخار مدال چپ را به سینه بزنند، حاضرند با چشمپوشی بر کیفیت فیلمها، با رأی خود بیانیه صادر کنند. مسئلهی اصلی اینجاست که افتخارات فراوان فیلم «امیلیا پرز» در جوایز گلدن گلوب ۲۰۲۵، که در میان مکزیکیها و اسپانیاییزبانها هم فیلم منفوری به حساب میآید، ممکن است تأثیر زیادی بر نتایج اسکار بگذارد. البته سیستم انتخاب برندگان در اسکار تفاوت زیادی با جوایز گلدن گلوب دارد و ۳۳۴ نفر رأیدهندگان آن از نشریات یا وبسایتهای بینالمللی، با قریب به ده هزار نفری که میتوانند برای اسکار رأی بدهند همپوشانی کاملی ندارند. اما بیشک نتایج گلدن گلوب بر جوایز دیگر بیتأثیر نخواهد بود که حداقل نتیجهاش این است که این برنده دیگر به عنوان یک رقیب جدی در نظر گرفته میشود. برای همین بردهای کسانی چون فرناندا تورس و دمی مور خبر خوبی است و جلب توجه فیلم «امیلیا پرز» نگرانکننده.
منبع: Variety