منتقدان دربارهی God of War: Ragnarok چه میگویند؟
اغراق نیست اگر بگوییم که بازی «گاد آو وار رگناروک» (God of War: Ragnarok) یکی از مورد انتظارترین بازیهای سال ۲۰۲۲ بوده است.
احیای سری بازی «خدای جنگ» در سال ۲۰۱۸ منتقدان را شگفتزده کرد و حتی باعث شد که مخاطبان جدیدی به سراغ تجربهی این سری بازی بشتابند. بازی قبلی با ارائهی داستان پدر و پسری کریتوس و فرزندش آتریوس در جهان اساطیر اسکاندیناوی شاهکاری را در اختیار طرفداران قرار داد و زمینهای را فراهم کرد تا این قصه در بازی بعدی به اوج خود برسد.
طی چند روز گذشته، پیش از عرضه این عنوان روی پلیاستیشن ۵، نقدهای مختلفی برای رگناروک منتشر شده و به نظر میرسد که بازگشت کریتوس همان چیزی است که طرفداران و منتقدان به آن امیدوار بودند.
در زمان نگارش این مطلب، ۱۳۳ نقد مختلف از این بازی در سایت متاکریتیک قرار داده شده است که میانگین وزندار این نقدها به عدد ۹۴ رسیده است که این یعنی بازی توانسته میان بازیهای امسال یکی از بیشترین امتیازها را داشته باشد. فقط الدن رینگ و Portal Companion Collection که هر دو میانگین امتیاز ۹۶ را کسب کردهاند، از این بازی امتیاز بیشتری گرفتهاند و پرسونا ۵ رویال با گاد آو وار رگناروک امتیاز یکسانی دارد.
کَتسی استفان (Katcy Stephan) از سایت ورایتی که به این بازی امتیاز ۱۰ از ۱۰ را داده، در بخشی از بررسی خود از گاد آو وار رگناروک نوشته است: «رگناروک احتمالات منفی را کنار میگذرد و از هر نظر از سلف خود پیشی میگیرد.»
رابرت رمزی (Robert Ramsey) از سایت Push Square که او هم امتیاز ۱۰ از ۱۰ را به این اثر داده است، بیان میکند که این دنباله ارائه روایی چشمگیری که در بازی قبلی دیده بودیم – از جمله فیلمبرداری تک شات (تک برداشت) – را حفظ میکند و حتی در جاهایی به لطف اجرای فوقالعاده بازیگران بازی، آن را بهبود میبخشد. او نوشته است: «رگناروک از نظر سینمایی در بعضی از لحظهها بسیار درخشان است اما اگر بگوییم که این همچون یک فیلم است، به گیمپلی درجهی یک آن کملطفی کردهایم. همانطور که پیش از آن گفتیم، همهچیز تقریباً همان گونه است که بازیکنان به خاطر دارند؛ توسعهدهندگان به جای آنکه همهچیز را از ابتدا شروع کنند، بازی را در شاخههای مختلف گسترش دادهاند. به کریتوس هم در مبارزات و هم در خارج از آن طیف عظیمی از تجهیزات و ابزار مختلفی داده شده است که عمق معناداری را در زمینههای مختلف به بازی اضافه میکند. با این حال، حتی اگر با گیمپلی بازی قبلی آشنایی ندارید، این دنباله کار قابلتحسینی برای معرفی بخشهای جدید با سرعتی ثابت و قابلمدیریت انجام میدهد.»
جین پارک (Gene Park) از سایت واشنگتن پست در نقد و بررسی خود دربارهی این بازی نوشته است: «رگناروک یکی از داستانهای نادر در هر رسانهای است که در آن تجربهی دوم بهتر از تجربهی اول است و به دانش و توجه مخاطب به جزئیات پاداش میدهد. به محض اینکه تیتراژ پایانی پخش شود، با آگاهی دربارهی نحوه نمایش پیرنگهای داستان و درک بیشتر شخصیتها و قوسهای داستانی که در پایان به ثمر میرسند. ممکن است بلافاصله وسوسه شوید که از نو بازی را شروع کنید. از طرف دیگر، نمیخواهید بازی را فوراً از نو آغاز کنید زیرا رگناروک از آن دسته بازیهای نادرتری است که پس از پایانش ماجراجوییهای بیشتری را ارائه میکند. بعضی از بزرگترین لحظههای احساسی پس از تیتراژ پایانی به وقوع میپیوندند که ماجراجوییها و رازهای بیشتری را برای کشف در مقابلتان قرار میدهد.»
همانند بازی قبلی، یکی از جنبههای بسیار تحسینشدهی گاد آو وار، نگارش آن است. شان جاشی (Shaan Joshi) در بررسی خود برای سایت We Got This Covered که در آن به بازی نمرهی ۵ از ۵ را داده است، به این نکته اشاره میکند که چگونه دنباله آن فراتر از کاوش در موضوعات اصلی آن یعنی پیشگویی، سرنوشت و شکستن چرخهی خشونت است. او نوشته است: «رگناروک به موضوعات سنگین مختلفی میپردازد که میتوان به موضوعاتی از جمله آزار و اذیت نسلی، مقابله با غم و اندوه و ازدستدادن، و اینکه چگونه شفقت میتواند یک قدرت باشد، نه یک ضعف. رسیدگی به این موارد کار آسانی نیست، به همین دلیل باید تیم نویسندگی استودیو سانتا مونیکا را به خاطر کنترل دقیق و هوشمندانهی آنها تحسین کرد. این اثر بهراحتی یکی از بهترین داستانهایی است که تاکنون در یک بازی ویدئویی به تصویر کشیده شده و به لطف اجرای فوقالعادهی بازیگران همهچیز به شکل زیبایی تصویر شده است. اگر به نظر میرسد که راگناروک کمی بیش از حد جدی است، مطمئن باشید که لحظات خندهدار زیادی وجود دارند که به تعادل اوضاع کمک میکنند.»
با این حال، اندک اختلافی هم در رابطه با داستان بین منتقدین وجود دارد. برای مثال، جین پارک میگوید که ضربآهنگ داستانی بازی تنها چیزی است که ممکن است بازی در آن در جاهایی تزلزلهایی داشته باشد و اشاره میکند که اگرچه داستان بازی قبلی اساساً یک مأموریت برای دفن خاکستر همسر کریتوس بود اما به نظر سرعت بیشتری داشت: «داستان بازی دربارهی این است که آیا واقعه راگناروک واقعی، پایان اساطیر نورس، رخ خواهد داد یا خیر و این واهمه و ترس در آغاز بازی، با تلاشها و مأموریتهایی که به نظر میرسد پر پیچوخم هستند، ادامه پیدا میکند. در ادامه مشخص میشود که ضربآهنگ آهسته به منظور معرفی شخصیتهای جدید است، پس مقداری صبر لازم است.»
کریس تَپسِل (Chris Tapsell) در نقد خود برای سایت یوروگیمر که طبق ارزشدهی این سایت ارزش بالای «پیشنهادشده» را به این بازی داده است، بیان کرده است که مانند بسیاری از دنبالهها – همه چیز در رگناروک در مقایسه با گاد آو وار ۲۰۱۸ گسترش داشته است. این شامل اندازه جهان، طول تلاش اصلی، تعداد شخصیتها و درخت مهارت و غیره است. او نوشت: «با کارایی بیشتر، داستان آن را میتوان در نصف زمان، با نیمی از شخصیتها روایت کرد و در ساعات میانی پر از سوءتفاهم آن، زیر بار سنگینی میرود و در تمایلات مبهم بازی قبلی حل میشود اما بدون تمرکز شدید و مضاعفی که آن را به حرکت در میآورد.»
بسیاری از منتقدان دربارهی طولانیبودن و حجم زیاد محتوا در این بازی صحبت میکنند و اشاره میکنند که استودیو سانتا مونیکا پیش از تصمیم به روایت تمام باقیماندهی داستان در رگناروک، علناً گفته بود که در اصل یک سهگانه برای ماجراجوییهای کریتوس در نورس طراحی کرده است.
جاش معتقد نیست که یک سهگانه برای این قصه جواب میداد. او میگوید: «در حالی که رگناروک اصلاً کوتاه نیست (برای من ۴۰ ساعت طول کشید تا تیتراژ پایانی را ببینم)، من نمیتوانم با اطمینان بگویم که محتوای کافی برای خلق دو عنوان مجزا وجود داشته باشد.»
در همین حال، رمزی میگوید که رگناروک انگار میتوانست به دو قسمت تقسیم شود و به عنوان دو بازی جداگانه فروخته شود. او ادامه میدهد: «بازی خدای جنگ ۲۰۱۸ را به هر شکل ممکن پشت سر میگذارد و بهراحتی میتوانیم بگوییم که دیگر توسعهدهندگان و در واقع ناشران، ممکن است باتوجه به مقیاس وسیع این پروژه تحتتأثیر قرار گرفته باشند.»
با این حال، استودیو سانتا مونیکا اثری را عرضه کرده که نسخه قبلی خود را شبیه به یک پیشدرآمد میکند. اتفاقات زیادی در رگناروک به وقوع میپیوندد و تا زمانی که تیتراژ پایانی پخش شود، بهسختی میتوان احساس خستگی کرد. این عنوان از دیدگاه خلاقانه واقعاً خستگیناپذیر است و تنها میتوانیم میزان تلاشی را که برای ساخت چنین بازی عظیمی صورت گرفته، تصور کنیم.»
از نظر گیمپلی، تمام گزارشها حاکی از آن هستند که این عنوان، اگر نگوییم بالاتر و فراتر، حداقل با نسخه اصلیاش برابری میکند. تپسل خاطرنشان میکند که ایرادهای کمی که دربارهی نسخهی قبلی وارد شده بود، در اینجا به طور کامل اصلاح شده است: «تنوع دشمنان یکی از ایرادهایی قابلدرکی بود که حتی در استودیو سانتا مونیکا هم بهوضوح شنیده شد و اعضای استودیو هم به آن واقف بودند. خطر تکرار در رگناروک وجود ندارد. طراحیهای بسیار بیشتری وجود دارد اما تنوع با عمق بیشتری همراه شده است. شما باید از طیف گستردهتری از تواناییها برای شکست دشمنان استفاده کنید و قابلیتهای بسیار بیشتری وجود دارد که مسیر بازی را متنوعتر و عمیقتر میکند.»
طبق گفتهی جاشی، کل سیستم زرهی و سلاحی که سطح قدرت کریتوس را بر اساس تجهیزاتی که در اختیار دارد افزایش میدهد، در مسیر بهتری بازسازی و سادهسازی شده است. این در حالی است که تپسل معماهایی را که خارج از نبردها وجود دارد، تحسین میکند. هرچند او اشاره میکند که بازی قبل از اینکه شما فرصت بسیاری برای فکر کردن برای حل این معماها داشته باشید، شما را برای حل آنها راهنمایی میکند.
همچنین جین پارک بهشدت از طراحی مأموریتهای فرعی و محتوای دیگری که در مسیر اصلی پیدا میشود، تمجید میکند و میگوید که این مأموریتها از نظر کیفی میتواند با مأموریتهای فرعی «بازی ویچر ۳: وایلد هانت» برابری کند. او میگوید: «خیلی از توسعهدهندگان بزرگ دیگر هم سعی کردهاند که در مأموریتهای فرعی نقطه اوج برسند اما با اطمینان میتوانم بگویم که استودیو سانتا مونیکا با نوشتن مأموریتهای جانبی حتی در گیمپلی و داستان از این سطح هم پیشی گرفته است. در حالی که داستان اصلی یک موفقیت بزرگ است، مأموریتهای جانبی میزبان بزرگترین نبردها، دیدنیترین مناظر و بزرگترین مناطق بازی هستند.»
با این حال، روایت اصلی همچنان بیشترین تحسینها را در میان نقدهای رگناروک به خود اختصاص داده است. استفان از سایت ورایتی خاطرنشان میکند که علیرغم تمرکز بر یک پیشگویی، سفر کریتوس همچنان میتواند با هر لحظهاش شما را شگفتزده کند. او میگوید: «داستان بازی بهسادگی بینظیر است و چندین کات سین وجود دارد که اشکهای من را جاری کرد (هم از شادی و هم از غم) و همچنین میتواند با یک سرانجام خوب ضربهی احساسی خود را برای پایان این داستان به ثمر برساند. گاد آو وار رگناروک یک تجربه ۱۰ از ۱۰ است.»
پارک در جمعبندی خود از بازی میگوید که این اثر فقط با اثر سال ۲۰۱۸ ارتباط ندارد بلکه با تمام بازیهای قبلی چنین رابطهای را برقرار میکند و این شایدچشمگیرترین آنها باشد: «سهگانه اصلی، یک ساختارشکنی نیهیلیستی از پرستش خدایان متعدد (شرک) و دام سرنوشت بود. گاد آو وار: راگناروک این جهانبینی غمانگیز را به چیزی امیدوارکنندهتر و شادتر تبدیل میکند، شیوهای که رگناروک سری را تغییر میدهد، قابلتوجه است.»
«سرگرمیهای عامهپسند این روزها درگیر خلق یک لور داستانی هستند. فرنچایزهای دیزنی و مارول و جنگ ستارگان تمام اعضای خود را به حفظ لور عظیم این داستانها اختصاص دادهاند. حتی داستان بزرگترین بازی سال ۲۰۲۲، الدن رینگ، اساساً دربارهی یک لور عظیم است. رگناروک با وجود بهرهگیری از اساطیر نورس، به طور مستقیم بر دیدن و شنیدن شخصیتهایش متمرکز است. همچون کریتوس، شما دوست دارید وقت خود را با آنها هم سپری کنید. خاطرات این افراد مدتها پس از پایان تیتراژ با شما خواهد ماند. در نهایت شما باور خواهید کرد که حتی خدای جنگ هم میتواند برای خود آرامشی به ارمغان بیاورد.»
منبع: GameIndustry.biz