زندگی و آثار غلامحسین ساعدی؛ استخوانی دردناک در گلوی ادبیات فارسی

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۷ دقیقه
غلامحسین ساعدی

غلامحسین ساعدی معروف به گوهر مراد داستان‌نویس، شاعر، نمایشنامه‌نویس، روزنامه‌نگار، فعال سیاسی و روان‌پزشک معاصر در ۲۴ دی‌ماه سال ۱۳۱۴ در تبریز به دنیا آمد.

او بیش از چهل کتاب منتشر کرده که نشان‌دهنده‌ی استعداد فراوان او در نگارش نمایش‌نامه، رمان، فیلم‌نامه و داستان کوتاه است. علاوه بر این او آثاری در ژانر غیرداستانی هم از خود به یادگار گذاشته است، مانند نقدهای فرهنگی و هنری پرشمار، تعدادی سفرنامه و چندین اثر در حوزه‌ی قوم‌نگاری.

بسیاری از منتقدان سینمای ایران فیلمنامه‌ی «گاو» را که در سال ۱۳۴۸ توسط داریوش مهرجویی به تصویر کشیده شد را بزرگ‌ترین اثر ساعدی می‌دانند و معتقدند که این اثر نقطه‌ی آغاز موج نو سینمای ایران بود.

ساعدی پس از انقلاب به فرانسه رفت و تا زمان مرگش در تاریخ ۲ آذر سال ۱۳۶۴ در پاریس، یکی از برجسته‌ترین و پرکارترین نویسندگان و روشنفکران ایرانی در سطح بین‌المللی باقی ماند.

زندگی‌نامه

غلامحسین ساعدی در شهر تبریز، مرکز فرهنگی و اقتصادی منطقه شمال غرب ایران در استان آذربایجان، متولد شد.

کتاب گاو اثر غلامحسین ساعدی

پدرش علی‌اصغر ساعدی و مادرش طیبه نام داشت. پدرش که از طایفه‌ی ساعدالممالک بود به عنوان یک مدیر دولتی مشغول به کار بود. به لحاظ اقتصادی خانواده ساعدی در فقر نسبی زندگی می‌کردند. خواهر بزرگ‌ترش در یازده ماهگی فوت کرد، اما او به همراه یک خواهر و برادر کوچک‌ترش دوران طفولیت را به سلامتی پشت سر گذاشتند.

در سال ۱۳۲۰، پس از حمله‌ی شوروی به تبریز، او و خانواده‌اش به روستایی دورافتاده در استان آذربایجان گریختند. ساعدی در آنجا شیفته‌ی فرهنگ روستایی ایران شد. او در کودکی علاقه‌ی زیادی به مطالعه داشت و وقتش را بیشتر با خواندن آثار آنتون چخوف سپری می‌کرد. او سال‌ها بعد در خاطراتش نوشت که در آن روزها بود که «چشم‌هایم ناگهان باز شد.»

خرید کتاب گاو از دیجی‌کالا

در سال ۱۳۲۴، استان زادگاه او به یک جمهوری سوسیالیستی خودمختار تبدیل شد. اگرچه حکومت جدایی‌طلب تنها یک سال دوام آورد، اما زبان آذربایجانی را موقتاً به عنوان زبان رسمی معرفی کرد که این اتفاق برای ساعدی جوان خیلی الهام‌بخش و تأثیرگذار بود.

کتاب عزاداران بیل

در سال ۱۳۲۸ او به سازمان جوانان دمکرات آذربایجان که حزبی حزب غیرقانونی و جدایی‌طلب بود پیوست.

او علاوه بر تحریک روستاییان بر علیه مالکان بزرگ، به انتشار سه مجله‌ی؛ فریاد، سعود و جوانان آذربایجان کمک‌های زیادی کرد. در سال ۱۳۳۲، پس از عملیات آژاکس و ضد کودتای سازمان سیا علیه محمد مصدق، نخست‌وزیر دموکرات ایران، او و برادر کوچک‌ترش دستگیر و در زندان شهربانی تبریز زندانی شدند. در پی این رویداد گرچه او از وفاداری خود نسبت به حزب کمونیست توده‌ی ایران چشم‌پوشی کرد، اما به فعالیت ادبی، انتقادی و سیاسی اجتماعی خود ادامه داد.

خرید کتاب عزاداران بیل از دیجی‌کالا

ساعدی اگرچه نوشتن را از کودکی آغاز کرد، اما از اوایل دهه ۱۳۳۰ شروع به انتشار اولین داستان‌های کوتاه خود کرد. او داستان‌های زیادی را در طول این دهه منتشر کرد به همراه اولین نمایشنامه‌ی خود، با نام «لیلاج‌ها» که آن را در سال ۱۳۳۶ منتشر کرد، البته با نام مستعار گوهر مراد که نامی زنانه بود.

کتاب ترس و لرز ساعدی

پس از نقل‌مکان به تهران در اوایل دهه ۱۳۴۰، او و برادرش اکبر، درمانگاهی را در جنوب شهر که منطقه‌ای فقیرنشین بود تأسیس کردند و در آنجا با تعداد زیادی از روشنفکران ادبی ایران آشنا شد. او علاوه بر زندگی با احمد شاملو، غزل‌سرای نامی، با جلال آل احمد، نویسنده کتاب «غرب‌زدگی»، سیمین دانشور، پرویز ناتل خانلری، جمال میرصادقی، مینا اسدی و بسیاری از چهره‌های ادبی دیگر هم عصر خودش دوست شد. او همچنین بارها به جنوب ایران به ویژه نواحی ساحلی خلیج‌فارس سفر کرد و آثار مردم نگارانه‌ی زیادی بر مبنای این سفرهای خود به رشته‌ی تحریر درآورد.

خرید کتاب ترس و لرز از دیجی‌کالا

در دهه ۱۳۴۰ آزادی بیان در ایران به شدت کاهش یافت. ساعدی و دیگر روشنفکران آن دوره به سیاست‌گذاری‌های وزارت فرهنگ و هنر در سال ۱۳۴۵ که همه ناشران را مجبور به گرفتن مجوز دولتی برای چاپ آثار ادبی می‌کرد، اعتراض کردند. ساعدی و سایر نویسندگان در سال ۱۳۴۷ پس از شکست اعتراضاتشان، کانون نویسندگان ایران را تشکیل دادند.

غلامحسین ساعدی

اگرچه سانسور برخی از آثار او همچنان ادامه داشت، اما ساعدی به انتشار نوشته‌های خود ادامه داد. ساعدی علاوه بر نمایشنامه، داستان، رمان و فیلمنامه، در انتشار مجلات ادبی و مجلات علمی نیز شرکت داشت و ترجمه‌های زیادی از آثار علمی مربوط به حوزه‌ی روان‌پزشکی جهان را نیز منتشر کرد.

در سال ۱۳۲۹، انتشارات امیرکبیر ساعدی را سردبیر مجله الفبا، که یک فصلنامه ادبی بود کرد. اما در سال ۱۳۳۲ حکومت پهلوی این نشریه را توقیف کرد و ساواک، ساعدی را در این رابطه دستگیر و شکنجه کرد. افسردگی ساعدی تقریباً یک سال پس از این حادثه و آزادی از زندان اوین شروع شد.

خرید کتاب شب‌نشینی باشکوه از دیجی‌کالا

ساعدی در سال ۱۳۵۶ در مراسم «ده شب شعر» در تهران که توسط انجمن نویسندگان ایران و با همکاری انستیتو گوته برگزار شد، شرکت کرد. در این مراسم نماینده‌ی کمیته بین‌المللی آزادی نشر و انجمن ناشران آمریکایی، ساعدی را به شهر نیویورک دعوت کرد که او این دعوا را پذیرفت و در آنجا سخنرانی کرد و با نمایشنامه‌نویس صاحب‌نام آمریکایی آرتور میلر ملاقات کرد.

گوهر مراد

پس از انقلاب، او به جبهه‌ی دموکرات ملی پیوست، یک حزب چپ لیبرال که (به افتخار مصدق) و در مخالفت با جناح راست تأسیس شد بود.

ساعدی پس از طریق پاکستان به فرانسه مهاجرت کرد و در سال ۱۳۶۱ در پاریس انجمن نویسندگان ایرانی در تبعید را تأسیس کرد و مجله الفبا را مجدداً راه‌اندازی کرد. وی علاوه بر این، انجمن تئاتر ایران در تبعید را نیز تأسیس کرد و دو نمایشنامه‌ی دیگر به همراه چندین مقاله به رشته‌ی تحریر در آورد.

خرید کتاب خانه روشنی از دیجی‌کالا

اگرچه مهاجرت فعالیت‌های ادبی او را متوقف نکرد، اما عذاب دوری از وطن، افسردگی و اعتیاد به الکل ساعدی را تشدید کرد. در سال ۱۳۶۴، پس از سال‌ها مصرف افراطی مشروبات الکلی، ساعدی به سیروز کبدی مبتلا شد. اما با این حال او باز هم به نوشیدن مشروب ادامه داد تا اینکه در روز شنبه ۱۱ آبان سال ۱۳۶۴ در بیمارستان سنت آنتوان پاریس بستری شد و نهایتاً در روز شنبه ۲ آذر ماه همان سال در حالی که همسر و پدرش در کنارش بودند درگذشت. او چند روز بعد ضمن مراسم یادبودی که توسط انجمن نویسندگان ایرانی در تبعید ترتیب داده شده بود، در گورستان پر لاشز پاریس در نزدیکی قبر صادق هدایت به خاک سپرده شد.

تحصیلات

ساعدی در سال ۱۳۲۱ به مدرسه ابتدایی بدر رفت. دوره متوسطه را در سال ۱۳۲۷ در مدرسه منصور آغاز کرد اما بعدتر به مدرسه حکمت منتقل شد. در سال ۱۳۳۳ از دبیرستان فارغ‌التحصیل شد و در همان سال وارد دانشکده پزشکی دانشگاه تبریز شد. پس از فارغ‌التحصیلی در سال ۱۳۴۰ خدمت سربازی اجباری خود را به عنوان پزشک در پادگان سلطان‌آباد تهران گذراند. در سال ۱۳۴۱ برای ادامه تحصیل در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران ثبت‌نام کرد و تخصص پزشکی خود در را رشته روان‌پزشکی دریافت کرد و در عین حال دوره دستیاری پزشکی خود را در بیمارستان روزبه گذراند.

آثار

نمایش‌نامه‌ها

ساعدی نخستین نمایش‌نامهٔ خود را با نام پیگمالیون در ۲۱ سالگی نوشت.

۱۳۳۹ – کاربافک‌ها در سنگر

۱۳۴۰ – کلاته گل

۱۳۴۲ – ده لال‌بازی (۱۰ نمایش‌نامهٔ پانتومیم)

۱۳۴۴ – چوب‌به‌دست‌های ورزیل

۱۳۴۴ – بهترین بابای دنیا

۱۳۴۵ – پنج نمایش‌نامه از انقلاب مشروطیت

۱۳۴۶ – آی باکلاه، آی بی‌کلاه، انتشارات نیل

۱۳۴۶ – خانه روشنی (پنج نمایش‌نامه)

۱۳۴۷ – دیکته و زاویه (دو نمایشنامه)

۱۳۴۸ – پرواربندان

۱۳۴۹ – وای بر مغلوب

۱۳۴۹ – ما نمی‌شنویم (سه نمایش‌نامه

۱۳۴۹ – جانشین

۱۳۵۰ – چشم در برابر چشم

۱۳۵۲ – مار در معبد

۱۳۵۲ – قوردلار

۱۳۵۴ – عاقبت قلم‌فرسایی (دو نمایش‌نامه)

۱۳۵۴ – هنگامه آرایان

۱۳۵۵ – ضحاک

۱۳۵۷ – ماه عسل

مجموعه داستان‌ها

نخستین اثر داستانی او به نام خانه‌های شهر ری در ۱۳۳۶ در تبریز منتشر شد

۱۳۳۴ – خانه‌های شهر ری

۱۳۳۹ – شب‌نشینی باشکوه

۱۳۴۳ – عزاداران بَیَل (هشت داستان پیوسته)

۱۳۴۵ – دندیل (چهار داستان)

۱۳۴۵ – گور و گهواره (سه داستان کوتاه)

۱۳۴۶ – واهمه‌های بی‌نام‌ونشان (شش داستان کوتاه)

۱۳۴۷ – ترس و لرز (شش داستان کوتاهِ پیوسته)

۱۳۷۷ – آشفته‌حالان بیداربخت (ده داستان کوتاه)

رمان

۱۳۴۴ – مقتل

۱۳۴۸ – توپ

۱۳۵۳ – تاتار خندان

۱۳۵۵ – غریبه در شهر

جای پنجه در هوا (ناتمام)

فیلم‌نامه

۱۳۴۸ – فصل گستاخی، تهران: انتشارات نیل

۱۳۴۹ – ما نمی‌شنویم، تهران: انتشارات پیام

۱۳۵۰ – گاو

۱۳۵۷ – عافیتگاه، تهران: انتشارات اسپرک

۱۳۶۱ – مولوس کورپوس

چاپ‌نشده – دایرهٔ مینا

چاپ‌نشده – رنسانس

۱۳۵۱ – آرامش در حضور دیگران (از کتاب «واهمه‌های بی‌نام و نشان»)

تک‌نگاری‌ها

۱۳۴۲ – ایلخچی

۱۳۴۳ – خیاو یا مشکین‌شهر

۱۳۴۵ – اهل هوا

ترجمه

۱۳۴۲ – شناخت خویش، نوشتهٔ آرتور جرسیلد، با محمدنقی براهنی

۱۳۴۲ – قلب، بیماری‌های قلبی و فشار خون، نوشتهٔ ه. بله‌کسلی، با محمدعلی نقشینه

۱۳۴۳ – آمریکا آمریکا، نوشتهٔ الیا کازان، با محمدنقی براهنی

نمایش‌نامه‌های اجراشده

۱۳۴۲ – پانتومیم «فقیر»، با بازی جعفر والی، در تلویزیون

۱۳۴۴ – نمایش «چوب‌به‌دست‌های ورزیل»، به کارگردانی جعفر والی؛ نمایش «بهترین بابای دنیا»، به کارگردانی عزت‌الله انتظامی، در تئاتر سنگلج

۱۳۴۵ – نمایش «بام‌ها و زیربام‌ها» و «از پانیفتاده‌ها»، به کارگردانی جعفر والی، در تلویزیون؛ «ننه اِنسی»، به کارگردانی جعفر والی، در تئاتر سنگلج؛ نمایش «گرگ‌ها» و «گاو»، به کارگردانی جعفر والی، در تلویزیون

۱۳۴۶ – نمایش «آی باکلاه، آی بی‌کلاه»، به کارگردانی جعفر والی، درتئاتر سنگلج؛ نمایشنامه‌های «خانه روشنی»، به کارگردانی علی نصیریان؛ نمایش‌نامهٔ «دعوت»، به کارگردانی جعفر والی، در تئاتر سنگلج؛ نمایش‌نامهٔ «دست بالای دست»، به کارگردانی جعفر والی؛ «خوشا به حال بردباران»، به کارگردانی داوود رشیدی، در تلویزیون

۱۳۴۷ – نمایش «دیکته و زاویه»، به کارگردانی داوود رشیدی، در تئاتر سنگلج

۱۳۴۸ – نمایش «پرواربندان»، به کارگردانی محمدعلی جعفری، در تهران و شهرستان‌ها

۱۳۴۹ – نمایش «وای بر مغلوب»، به کارگردانی داوود رشیدی، در تئاتر سنگلج

۱۳۵۱ – نمایش «چشم در برابر چشم»، به کارگردانی هرمز هدایت، در سالن دانشجویی

۱۳۶۳ – نمایش «اتللو در سرزمین عجایب»، به کارگردانی ناصر رحمانی‌نژاد در فرانسه و چند شهر دیگرِ اروپا

راهنمای خرید کتاب


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما