با ۶ کتاب تاریخی پرفروش دیجیکالا در سال گذشته آشنا شوید
در این یادداشت قصد داریم تا با پرفروشترین کتابهای دیجیکالا در حوزه تاریخ در سال گذشته آشنا شویم. اکثر این کتابها بر روی تاریخ ایران تمرکز دارند. بعضی از آنها مانند تاریخ ایران کمبریج و تاریخ کامل ایران، آثاری جامع هستند که قصد دارند کل تاریخ کشورمان را توضیح دهند و بعضی دیگر بر روی یک دوره زمانی خاص تمرکز دارند. دو قرن سکوت عبدالحسین زرینکوب به ما درباره دو قرن اولیه پس از سقوط ساسانیان میگوید، یادداشتهای علم ب۶ یک دهه پایانی حکومت شاه میپردازد و کتاب ایران بین دو انقلاب تالیف یرواند آبراهامیان به فاصله زمانی انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی تمرکز دارد. در این میان یکی از کتابهای تاریخ جهان نیز مورد علاقه تاریخخوانان دیجیکالا بوده است. کتاب صلحی که همه صلحها را بر باد داد که خاورمیانه دوران جنگ جهانی اول را مطالعه میکند؛ در این لیست جای دارد. در ادامه این یادداشت با کتابهای فوق به شکل مفصلتری آشنا میشویم.
۱. کتاب «تاریخ ایران کمبریج»
کتاب «تاریخ ایران کمبریج» یکی از جامعترین آثار درباره تاریح کشور ایران است. نخستین بار طرح چاپ چنین اثری توسط «آرتور آربری» خاورشناس برجسته انگلیسی و «قدس نخعی» سفیر ایران در لندن به دانشگاه کمبریج داده شد. بودجه اولیه این طرح که مبلغی بالغ بر ۲۵ هزار پوند بود؛ توسط شرکت نفت ملی ایران، تامین گردید. اما با وقوع انقلاب اسلامی، دیگر بودجهای از جانب ایران، برای تالیف این آثار، در نظر گرفته نشد. با این وجود و با کمکهای بلاعوض برخی موسسات ایرانی، این پروژه علمی تداوم پیدا کرد.
آقای « آرتور آربری» که اولین متولی نگارش این اثر علمی ارزشمند بود، برای افزایش جایگاه علمی آن، یک هیات از پژوهشگاه نامدار را دعوت کرد تا در فرایند نگارش کتاب، مشارکت داشته باشند. برخی از مهمترین تاریخدانان ایرانی برای نوشتن کتاب «تاریخ ایران کمبریج» مشارکت داشتهاند. در این میان میتوان به نامهای «احسان یارشاطر»، «سید حسین نصر»، «عبدالحسین زرینکوب» و «ذبیحالله صفا» اشاره کرد. با این وجود میتوان گفت که « تاریخ ایران کمبریج» یک اثر شرقشناسانه است و عدهای از تاریخدانان، نسبت به آن نظر مثبتی ندارند. این کتاب به زبان انگلیسی در ۷ جلد تالیف شده است. جلد اول آن به سرزمین ایران و ویژگیهای جغرافیایی آن میپردازد که در سال ۱۹۶۸ چاپ شده و ویراستار آن، آقای «ویلیام ب. فیشر» است.
جلد دوم، درباره دوره حکومت مادها و هخامنشیان است، «ایلیا گرشویچ» این جلد را ویرایش کرد و اثر فوق در سال ۱۹۸۵ منتشر شد. جلد سوم بر روی دورانهای حکومت سلوکی، پارتی و ساسانی تمرکز دارد و آقای احسان یارشاطر ویراستار آن است.
جلد چهارم از زمان فروپاشی حکومت ساسانی تا به قدرت رسیدن سلجوقیان را پوشش میدهد، «ریچارد نیلسون فرای» این جلد را ویرایش کرده است.
جلد پنجم به دوران سلجوقیان و مغولان میپردازد، «جان ادرو بویل» نیز سرپرستی ویرایش این جلد را بر عهده دارد.
جلد ششم «تاریخ ایران کمبریج» درباره دوران تیموریان و صفویان است.«لارنس لاکهارت» و «پیتر جکسون» ویراستاری این جلد را انجام دادهاند. اثر فوق در سال ۱۹۸۶ چاپ شده است.
آخرین و هفتمین جلد کتاب فوق دوره نادرشاه تا جمهوریاسلامی را پوشش میدهد. «پیتر ایوری»، «گاوین همبلی» و «چارلز ملویل» از ویراستاران این اثر هستند. واپسین جلد «تاریخ ایران کمبریج» در سال ۱۹۹۱ به چاپ رسید.
ترجمه این کتاب به فارسی توسط انتشاراتهای مهتاب و امیرکبیر، صورت گرفته است.
۲. کتاب «یادداشتهای علم»
بدون شک کتاب «یادداشتهای علم» یکی از مناقشهبرانگیزترین کتابها درباره تاریخ معاصر کشور ایران و یک دهه پایانی حکومت پهلوی است. برخی این کتاب را به دلیل نزدیک بودن شخص «اسدالله علم» به شاه، مهم میدانند. با این وجود برخی از تاریخدانان نیز عنوان میکنند که توصیفات آقای علم از شاه اغراقگونه و نادرست بوده است.
این کتاب در ۷ جلد چاپ شده است و شامل روزنوشتهای آقای علم از اول اردیبهشت ماه ۱۳۴۶ تا ۲۸تیر سال ۱۳۵۶ است. آقای علم وصیت کرده بود که مجموعه یادداشتهایش در زمانی به چاپ برسد که حکومت پهلوی بر سر کار نیست.
کتاب فوق درباره احوالات شخصی محمدرضا پهلوی، آخرین پادشاه ایران و نحوه تعامل او با اعضای خانواده، درباریان و کارگزاران حکومتیاش است. او نقطه نظرات شاه درباره مسائل مختلف اعم از سیاست خارجی را به رشته تحریر آورده است. باید توجه داشت که حکومت پهلوی، در این بازه زمانی، از ثروتهای سرشار نفتی برخوردار است و موقعیتی مستحکم دارد. به همین دلیل، «یادداشتهای علم» اهمیتی دوچندان پیدا میکند.
«اسدالله علم» یکی از رجال تاثیرگذار در حکومت پهلوی، در تاریخ یک مرداد سال ۱۲۹۸ در شهر بیرجند دیده به جهان گشود. او به خاندانی شناختهشده و برجسته در منطقه خراسان تعلق داشت به همین دلیل بود که توانست در محیطی متجدد، آموزش ببیند و در دانشکده کشاورزی کرج درس بخواند. با استعفای دولت علی امینی، آقای اسدالله علم عهدهدار تشکیل دولت و نخستوزیر ایران شد. دوران صدارت او، چالشهای فراوانی داشت. در زمان او، انقلاب سفید به وقوع پیوست و اعتراضات خونین موسوم به ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ رخ داد. نهایتا علم در اسفند سال ۴۲ از صدارت استعفا داد و به مدت سه سال به ریاست دانشگاه شیراز منصوب شد.
در آبان سال ۱۳۴۵ بود که آقای علم به عنوان وزیر دربار به عرصه سیاست بازگشت و شخصی نزدیک به محمدرضاشاه پهلوی شد. او در این زمان چندین مقام تشریفاتی دیگر نیز داشت. اسدالله علم به بیماری سرطان خون مبتلا بود و به همین دلیل در تیر ماه سال ۱۳۵۶ از وزارت دربار کنار گذاشته شد تا به درمانش بپردازد. او برای درمان به فرانسه و نهایتا آمریکا رفت و نهایتا در ۲۵ فروردین سال ۱۳۵۷ در شهر نیویورک درگذشت.
«یادداشتهای علم» ده سال پس از فوت او و با ویراستاری دکتر «علینقی عالیخانی» به چاپ رسیده است.
در بخشی از کتاب «یادداشتهای علم» میخوانیم:
امروز شاهنشاه صبح کار کردند. برنامه شرفیابی بود. مطابق معمول اوّل وقت من شرفیاب شدم. اوّل فرمایش شاهنشاه این بود که شنیدی نیکسون ۲۵ هواپیمای فانتوم مورد تقاضای اسرائیل را نخواهد داد؟
عرض کردم: شنیدم» ولی خیلی شرطها گذاشته است که بعدها بتواند بدهد. از جمله این که اگر روسها کمک بیشتری [به اعراب] بکنند. در این کار تأمل نخواهد کرد. فرمودند: به هر حال مطلب جالبی است. پس از آن مذاکرات با سفیر آمریکا را به من فرمودند که تقریبا همان مسائلی بود که وسیله پیام توسط من فرموده بودند. به اضافه این که فرمود، به او گفتم: «برای شما در فروش اسلحه مسأله پول مطرح است که چه جور تهیه شود و در اختیار ما قرار گیرد [ولی] برای ما مسأّله حیات و ممات است. بنابراین صحبت پول مطرح نیست. من از هر کجا باشد ولو به قیمت گرسنگی خودمان. پول را تهیه خواهم کرد.»
۳. کتاب «تاریخ کامل ایران»
کتاب «تاریخ کامل ایران» اثر «حسن پیرنیا» و «عباس اقبال آشنایی» یکی از مهمترین کتابهای تاریخ ایران برای مطالعه عموم است. این کتاب به عنوان یکی از آثار کلاسیک برای ایرانشناسی محسوب میشود و تلاش دارد تا تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه را پوشش دهد. بخش اول کتاب که مربوط به تاریخ پیش از اسلام است؛ توسط میرزا حسن خان پیرنیا، معروف به مشیرالدوله نوشته شده است. او از رجال نامدار انقلاب مشروطه بود و با قدرت گرفتن رضاشاه از سیاست کناره گرفت و به کارهای فرهنگی مشغول شد. او پیش از آن، مبتکر اصلاحاتی در نظام عدلیه ایران بود.
بخش دوم کتاب «تاریخ کامل ایران» که به ایران پس از اسلام تا انقراض حکومت قاجاریه میپردازد، توسط «عباس اقبال آشتیانی» نوشته شده است. او مورخ، ادیب، نویسنده و مترجم برجسته ایرانی است که به عنوان معلم در دارالفنون و دانشگاه تهران تدریس کرده است. آقای اشتیانی در پایان عمر خود به عنوان رایزن فرهنگی ایران در ایتالیا فعالیت میکرد. او در ۲۱ بهمن سال ۱۳۳۴ در شهر رم ایتالیا و در سن ۵۹ سالگی درگذشت.
در بخشی از کتاب «تاریخ کامل ایران» میخوانیم:
سابقا به جای «هند و اروپایی،«آریانی» میگفتند و هنوز هم این لفظ منسوخ نشده چنان که علمای فرانسوی غالبا به جای «هند و اروپایی» «آربانی» گویند و نویسند. این اصطلاح جامعتر به نظر میآید به خصوص اگر لفظ «بالاعم» را برآن علاوه کنیم. اطلاق اسم جزء بر کل نباید باعث ایراد گردد. زیراآثار ادبی آریانها قدیمتر است. مردمان آریانی را به معنی اعم (یا هند و اروپایی را) پس از تحقیقاتی که موافق موازین علمی در جمجمهها و زبانها و مذاهب و داستانها و افسانههای قبل از تاریخ این ملل شده به هشت شعبه تقسیم کردهاند: ۱-آریانی بالاخص. ۲-یونان و مقدونی. ۳-ارمنی. ۴ آلبانیایی (در شبه جزیره بالکان). ۵ ایتالیایی. ۶- سلتی (بومیهای اروپای غربی). ۷- ژرمنی (آلمانیهای غربی و شرقی اروپا،آنگلوساکسونها و اسکاندیناویها). ۸- لیتوانی و اسلاوی (لیتوانیها و نیز اسلاوهای غربی، شرقی و جنوبی اروپا) به عقیده محققین این مردمان در عهدی بسیار قدیم در جایی با هم زندگانی میکردهاند و بعد به جهتی که معلوم نیست. شاید از زباد شدن سکنه و کمی جا بوده, هر کدام به طرفی رفتهاند. زمان جدا شدن این مردمان را از یکدیگر نمیتوان محققا معلوم کرد. ولی بعضی تصور میکنند که در حدود سه یا چهار هزار سال ق. م بوده. در باب مساکن اصلی مردمان هند و اروپایی نیز عقاید علمای فن مختلف است.
۴. کتاب «ایران بین دو انقلاب»
کتاب «ایران بین دو انقلاب» یکی از پرطرفدارترین کتابها برای مطالعه تاریخ ایران معاصر است. این کتاب بیشتر بر روی سده اخیر تمرکز میکند و به تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران در فاصله انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی میپردازد. بخش اولیه این کتاب، به حکومت در دوره قاجار اشاره میکند. در ادامه به چرایی وقوع انقلاب مشروطه میپردازد و پس از آن میگوید که چرا انقلاب مشروطه به اهداف خود نرسید و رضاشاه روی کار آمد. در این کتاب، عملکرد دوره رضاشاه مورد بررسی قرار میگیرد و پس از آن به حکومت محمدرضا پهلوی و دلایل وقوع انقلاب اسلامی میرسیم. کتاب « ایران بین دو انقلاب» اثری جنجالی تالیف یرواند آبراهامیان است. برخی از مورخین میگویند که این اثر بیشتر تحت تاثیر منابع حزب توده ایران نوشته شده است و در آن جهتگیری وجود دارد. برای همین نمیتوان آن را اثری بیطرفانه دانست.
آقای آبراهامیان در سال ۱۳۱۹ در شهر تهران دیده به جهان گشود. او به خانوادهای ارمنیتبار تعلق داشت و وقتی نه ساله بود برای تحصیل به بریتانیا مهاجرت کرد. او مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد خود در رشته تاریخ را از دانشگاه آکسفورد کرفت و در سال ۱۳۴۸ برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه کلمبیا شد.
او در آنزمان علیه حکومت شاه، فعالیتهایی در خارج از کشور انجام میداد. آقای آبراهامیان در دانشگاههایی نظیر پرینستون، آکسفورد و کالج باروک نیویورک، کورسهایی برای تدریس تاریخ ایران داشته است. او در حال حاضر ۸۳ سال دارد و معمولا اظهارات سیاسیاش درباره ایران جنجالبرانگیز میشود. کتاب فوق توسط «احمد گلمحمدی» و «محمد ابراهیم فتاحی» ترجمه شده و نشر نی آن را چاپ کرده است.
در بخشی از کتاب «ایران بین دو انقلاب» میخوانیم:
جامعهشناسانی که ماشین زمان را متوقف کردهاند و با تلاش فراوان وارد موتورخانه آن شدهاند تا نقش طبقه را در سیر تاریخ پیدا کنند. میگویند که نتوانستهاند جای طبقه را پیدا کنند. آنها فقط توانستهاند افراد بیشماری را با مشاغل، درآمدها و سلسلهمراتب متفاوت مشاهده کنند. البته آنها درست میگویند. چرا که طبقه اجتماعی یک بخش از ماشین نیست بلکه طرز کارکردن و حرکت آن است. طبقه. منافع این گروه و آن گروه نیست. بلکه تضاد منافع است؛ گرما و صدای غرش حرکت ماشین است… طبقه ساخت نیست بلکه واقعه و حرکت است.
طی دو دهه گذشته. جامعهشناسانی که درباره جوامع غربی مطالعه کردهاند به اصول علم نوینی به نام جامعهشناسی سیاسی دست یافتهاند. این جامعهشناسان با نفی تصور جدایی دولت و جامعه که در جامعهشناسی سده نوزدهم رایج بود. به تنظیم نظریهای با گستردگی کمتر اما دقیقتر پرداختهاند که در آن. دولت و جامعه بهنحو پیچیدهای همبسته. و سیاست پدیدهای متأثر از سازمانهای سیاسی و نیروهای اجتماعی قلمداد میشود. این جامعهشناسان با بهرهگیری از دیدگاه سه بُعدی فوق، علاوه بر تدوین چارچوبهای نظری جامعهشناسیسیاسی، مطالعات موردی و تجربی ارزشمندی درباره جوامع غربی، تحلیل بنیادهای اجتماعی سیاست و ارتباط پیچیده میان عملکرد دولت، سازمانهای سیاسی و ساختارهای اجتماعی ارائه دادهاند.
۵. کتاب «دو قرن سکوت»
کتاب « دو قرن سکوت» یکی دیگر از کتابهای تاریخی پر مخاطب و مناقشهبرانگیزی است که به دو سده اول پس از حمله اعراب میپردازد. آقای دکتر «عبدالحسین زرینکوب» تلاش میکند که به ما بگوید چرا ایرانیان تا دو قرن پس از حمله اعراب به ایران، از نظر فرهنگی، در نوعی رکود فکری قرار گرفتهاند و فعالیتی انجام نمیدهند یا به عبارت بهتر با نوعی بهت و شگفتی روبرو شدهاند. این کتاب در ابتدا در سال ۱۳۳۰ چاپ شد و خیلی زود، تمام نسخههای آن به فروش رسید. اما نویسنده به چاپ دوم راضی نشد و گفت که باید پاسخ تعدادی از نقدها را بدهد و کتاب را تعدیل کند. ویراست دوم این اثر با اصلاحاتی قابل توجه در سال ۱۳۳۶ به چاپ رسید. این اثر هنوز نیز یک کتاب محبوب و پرطرفدار است. البته برخی از منتقدان کماکان تاکید دارند که «دو قرن سکوت» یک اثر پانایرانیستی است و نمیتوان به آن به چشم یک کتاب تاریخی نگاه کرد.
در بخشی از کتاب « دو قرن سکوت» میخوانیم:
مقارن این ایام چنان که از تئوفانس روایت است مردم هاماوران بر بازرگانان رومی که آیین مسیح داشتند و با کالای هند از یمن میگذشتند درافتادند و عدّهای را از آنان هلاک کردند. امر تجارت متوقّف ماند و این کار بر حبشیها که نیز آیین مسیح داشتند و از این تجارت سودها میبردند گران آمد. از اینرو برای گشودن راه بازرگانی، سپاهی گرد آوردند و در زیر لوای هداد پادشاه خویش به هاماوران رفتند. پس از جنگی پادشاه هاماوران را که ذمیانوس (ذونواس) نام داشت کشتند و با قیصر یوستی نیان پیمان تازه کردند. نوشتهاند که چندی بعد حبشیها از یمن بازگشتند. اما چون بار دیگر راه بازرگانی بسته شد، پادشاه حبشه لشکری گران به یمن فرستاد. این بار سردار حبش با یاری یک تن اسقف نصاری که همراهش بود کوشید که آیین ترسایی را در یمن رواج دهد، اما فرمانروایی او دیری نکشید، زیرا شورش مردم، پادشاه زنگیان را از یمن نومید کرد و واداشت که با حمیریها آشتی کند بنابراین استیلای حبشه بر یمن جهات بازرگانی و اقتصادی داشته است با این حال، مسألهٔ دین نیز در این مورد میتوانسته است بهانهٔ مناسبی باشد.
۶. کتاب «صلحی که همه صلحها را بر باد داد»
کتاب «صلحی که همه صلحها را بر باد داد» نوشته « دیوید فرانکین» نویسنده، مورخ و حقوقدان اهل ایالات متحده آمریکاست. این نویسنده در سال ۱۹۳۲ دیده به جهان گشود و در حال حاضر استاد بازنشسته تاریخ و روابط بینالملل از دانشکده مطالعات جهان دانشگاه بوستون است. او پیش از تاریخنگاری به عنوان یک نماینده و مشاور سیاسی مشغول به فعالیت بود. کتاب « صلحی که همه صلحها را بر باد داد» در سال ۱۹۸۹ نوشته شضد و نویسنده را نامزد جایزه پولیتزر کرد. این کتاب بر روی تاریخ خاورمیانه در فاصله پس از جنگ جهانی اول تا سال ۱۹۲۲ تمرکز دارد. نویسنده به ما میگوید که چگونه مرزبندی اشتباه میان کشورهای خاورمیانه در آنزمان، زمینهساز جنگهای خانمانبرانداز امروزی در این منطقه شده است. کتاب فوق در اوایل دهه شصت کیلادی به چاپ رسید و اثری بسیار محبوب و پرخواننده شد. برخی میگویند این کتاب تاثیر زیادی روی نیکسون، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا گذاشته است. کتاب نثری خواندنی دارد و یک اثر تاریخی صرف نیست. بلکه میتوانیم هنگام خواندن آن، با تحلیلهای نویسنده نیز آشنا شویم.این کتاب توسط «حسن افشار» و به همت نشر ماهی به فارسی ترجمه شده است.
در بخشی از کتاب «صلحی که همه صلحها را بر باد داد» میخوانیم:
قدرتهای اروپایی آن زمان بر آن بودند که باید نوعی نظام حکومتی مصنوعی در خاورمیانه به وجود آورند تا اساس موجودیت سیاسی آسیای مسلمان را تغییر دهند. از این رو خاورمیانه به مجموعهای از کشورهایی تبدیل شد که هنوز که هنوز است ملت نشدهاند. شالوده حیات سیاسی در خاورمیانه، یعنی دین را روسها با کمونیسمشان و انگلیسیها با ناسیونالیسم یا وفاداری دودمانی زیر سوّال بردند.
ایران انقلابی در جهان تشیع و اخوانالمسلمین در مصر و سوریه و سایر کشورهای سنیمذهب این قضیه را زنده نگه داشتهاند. دولت فرانسه، تنها قدرتی که اجازه داد دین اساس سیاست – ولو سیاست فرانسه – در خاورمیانه باقی بماند. از فرقهای در برابر دیگران حمایت کرد. بدینسان، این جا هم پرونده باز ماند و مناقشات فرقهای در دهههای هفتاد و هشتاد لبنان را به خاک و خون کشید.بر این باورم که سال ۱۹۲۲ نقطه بیبازگشتی بود که طوایف مختلف خاورمیانه در برابریکدیگر صفآرایی کردند؛ ازاین رو هیجان و جذبه خاص سالهای مدنظر این کتاب- ۱۹۱۴ تا ۱۹۲۲- در آن است که این سالها دورهای سازنده و خلاق بوده که هر چیزی در آن ممکن به نظر میآمده (یا واقعا ممکن بوده) است عصری که اروپاییها منطقا ناسیونالیسم عرب و یهود را متحدان طبیعی یکدیگر میدیدند. زمانهای که نه عربها بلکه فرانسویها دشمنان خونی جنبش صهیونیستی بودند و دورانی که نفت نقش مهمی در سیاستهای خاورمیانه نداشت.