جورج کلونی؛ بازیگر خوشچهره یا سینماگری جدی؟ (پرترهی یک بازیگر)
جورج کلونی، بازیگر، کارگردان و تهیهکننده مشهور هالیوود، با بازی در طیف گستردهای از نقشها، از کمدی تا درام، جایگاه ویژهای در صنعت سینما دارد. او با بازی در فیلمهای مختلف توانسته است خود را به عنوان یکی از بازیگران توانا و محبوب سینما معرفی کند. البته بسیاری جایگاه کلونی در هالیوود را مدیون چهره زیبای او میدانند اما او در تمام سالهای فعالیتش، بهخصوص از زمانی که تصمیم گرفت از تلویزیون فاصله بگیرد و بعدها کارگردانی را تجربه کند، ثابت کرده است که میخواهد و بعضاً میتواند چیزی جز یک چهره جذاب باشد. در عین حال، آگاه باشد که چگونه از این چهره پرطرفدار سود مالی هم ببرد. جورج کلونی با فیلم «گرگها» (Wolfs) در جشنواره ونیز ۲۰۲۴ حضور داشت. یک اکشن کمدی با حضور همکار و دوست قدیمیاش، برد پیت که پیش از این تجربه بازی در یک اکشن کمدی معروف دیگر «یاران اوشن» را با هم از سرگذراندهاند. «گرگها» در حال حاضر امتیازات خوبی از منتقدان نگرفته است. اما به طور قطع، اکران پر سر و صدایی با حضور دو بازیگر چهرهاش خواهد داشت. خصوصاً بعد از شیطنتهای هر دو بر فرش قرمز این فیلم در هشتاد و یکمین دوره جشنواره فیلم ونیز که احتمالاً اگر کاربر شبکههای اجتماعی باشید، ویدیوش را دیدهاید. حضور همین دو بازیگر در این فیلم کافی است که هم یاد و خاطره «یاران اوشن» زنده شود و هم بتواند مخاطبان زیادی را به خود جذب کند.
کلونی با وجود رد پای مشهود زمانه بر چهرهاش هنوز جذابیتهای خودش را دارد. حتی اگر تارانتینو معتقد باشد که دیگر ستاره نیست یا هرگز ستاره نبوده است. ظاهراً جوابی که کلونی بعد از یک سال، به این نظر نه چندان مهربانانه تارانتینو درباره او داد، برایش کافی نبود و باید یک فرصت فرش قرمز پیش میآمد تا ثابت کند هنوز میتواند صحنه را به آتش بکشد؛ دستکم در فضای مجازی که این قدرت را دارد و بعدها برای اکران عمومی و تبلیع فیلم تازهاش باز هم از این جذابیت استفاده خواهد کرد. جدا از نظر شخصی تارانتینو درباره کلونی، این بازیگر مسیر حرفهای متغیری را پشت سر گذاشته است. او با یک سریال معروف شد. تا مدتها فقط به عنوان بازیگری خوشچهره و جذاب به رسمیت شناخته میشد و در فیلمهای عاشقانه نقش میگرفت. عاشقانه خانوادگی «یک روز خوب» (One Fine Day) با میشل فایفر، کمدی اکشن عاشقانه «خارج از دید» (Out of Sight) با جنیفر لوپز و یک تجربه ناموفق در نقش بتمن محصول این سالهای کلونی بود. با «خارج از دید» به کارگردانی استیون سودربرگ که به عنوان یک فیلم اکشن تحسین شد، نام کلونی به عنوان یک بازیگر اکشن بر سر زبانها افتاد.
کلونی کمکم داشت با تصویر بازیگر خوشقیافه اکشن کمدی در ذهنها ثبت میشد که تلاش کرد از این تصویر عمومی فاصله بگیرد و تبدیل به چهره جدیتری شود. اولین فیلم جدیای که نام کلونی با آن بر سر زبانها افتاد، «ای برادر کجایی؟» (O Brother, where art thou?) کمدی سیاه برادران کوئن بود. کلونی به سرعت بعد این فیلم در یکی از پرفروشترین و محبوبترین فیلمهای تجاری هالیوود «یازده یار اوشن» بازی کرد و به یکباره به یک چهره تبدیل شد. ویژگیهای کمدی اکشن خوشساخت استیون سودربرگ با فیلمنامه خوبش و مجموعه بازیگران ستاره فیلم هم یک فرنچایز خوب تجاری را به مخاطبان سینما تقدیم کرد، هم حرفه بازیگری کلونی را به مسیر دیگری برد.
کلونی به سرعت بعد از قسمت اول «یاران اوشن» اولین فیلمش را در مقام کارگردان/بازیگر ساخت. فیلم نئو نوآر، زندگینامهای، کمدی-درام، معمایی، جاسوسی «اعترافات یک ذهن خطرناک» (Confessions of a Dangerous Mind) که داستان زندگی یک مجری را روایت میکند. این فیلم دیده شد اما با انتقاداتی هم مواجه شد. «سولاریس» (Solaris) سودربرگ، قسمت دوم «یاران اوشن» و «شببخیر و موفق باشید» (Good Night, and Good Luck) که تجربه دوم کارگردانی کلونی است، فیلمهای قابل توجه بعدی اوست که البته دو فیلم اول از تیغ منتقدان در امان نماندند. اما کلونی اسکار بهترین بازیگر، البته بازیگری نقش مکمل را با ایفای نقش یک مأمور سازمان سیا در فیلم «سیریانا» (Syriana) تریلری درباره سیاست نفت، تأثیرات جهانی صنعت نفت بر اقتصاد و سیاست دریافت کرد. او فیلم را همان سالی بازی کرد که «شببخیر و موفق باشید» را ساخته بود.
کلونی از سال ۱۹۹۲ تقریباً هر سال یک فیلم بازی کرد و گاهی حتی چند فیلم. اما مسیر حرفهایاش از بعد از «ای برادر کجایی؟» هموارتر شد و بعد از «سیریانا» اوج گرفت. موج فیلمهای جدی کلونی هم در مقام بازیگر و هم کارگردان از اینجا شروع شد و تا چند سال به طور مستمر ادامه داشت. او موفق شد از تصویر عمومی خود فاصله بگیرد و به چیزی که دوست دارد نزدیک شود. سلیقه خودش دستکم در کارگردانی هم به همین فیلمها نزدیک است. او آشکارا میخواهد در انظار عمومی چیزی جز یک چهره زیبا باشد. البته در همین سالها قسمت سوم «یاران اوشن» را بازی کرد که تجربه شکستخوردهای بود. حتی پرسر و صداترین فیلمهایش در همین سالها جزو بهترین فیلمهای تاریخ سینما نیستند. فیلمهای خوب یا متوسطی اغلب در ژانر درام یا تریلر سیاسی هستند که به خاطر جورج کلونی مورد توجه قرار میگرفتند. «آلمانی خوب» (The Good German)، «مایکل کلیتون» (Michael Clayton)، «امریکایی» (The American) و «نیمه ماه مارس» (The Ides of March) به کارگردانی خودش از جمله این فیلمها هستند.
کلونی در این دوره از یک ژانر محبوب دیگرش یعنی کمدی سیاه هم غافل نماند. «بعد از خواندن بسوزان» (Burn After Reading) برادران کوئن و «مردانی که به بزها خیره میشوند» (The Men Who Stare at Goats) به کارگردانی گرانت هسلو را به ترتیب در سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ کار کرد و این میان، صداپیشگی شخصیت اصلی انیمیشن تحسینشده وس اندرسون «آقای فاکس شگفتانگیز» (Fantastic Mr. Fox) را هم بر عهده داشت که از جمله کارهای خوبش به حساب میآید. کمدی درام «زادگان» (The Descendants) به کارگردانی الکساندر پین فیلم دیگری با بازی کلونی بود که نظر آکادمی اسکار را به خود جلب کرد و یک نامزدی بهترین بازیگر نقش اول مرد را برایش به ارمغان آورد. فیلم مهم بعدی او «جاذبه» (Gravity) به کارگردانی آلفونسو کوارون است که به شدت تحسین شد اما کلونی در آن نقش بسیار کوتاه اما مهمی داشت. بازیاش در این فیلم همان شخصیت کمدی عاشقانه او را به یاد میآورد.
میتوان گفت که «جاذبه» آخرین فیلم مهم جورج کلونی بود. بعد از آن تقریباً با فواصل دو ساله فیلم ساخت و بازی کرد اما هیچیک به دستاورد شاخصی تبدی نشد. البته او به کارهای دیگری مشغول بود. کلونی تهیهکننده سینما هم هست و در تمام سالهای فعالیتش از تلویزیون هم غافل نماند. گرچه ترجیح داد اصلاً به عنوان چهره تلویزیونی در یادها نماند. در چند سال اخیر فقط یک فیلم داشت که بیش از سایر فیلمهایش مورد توجه فرار گرفت. آن هم به خاطر بازگشت به ژانر کمدی عاشقانه در کنار جولیا رابرتس در فیلمی به نام «بلیت به بهشت» (Ticket to Paradise) بود که هم نتوانست نظر منتقدان را به خود جلب و هم ژانر تقریباً فراموششده کمدی عاشقانه را احیا کند. قرار بود به کمک بازسازی تصویر کلونی و رابرتس در کنار هم که یادآور رابطه عاشقانه جذاب آنها در «یاران اوشن» است باشد اما موفق نشد به این هدف برسد.
کلونی امروز به هدفش رسیده است. او دیگر آن مرد مجرد جذاب روی جلد مجلهها نیست. در سالهای اخیر که کمکارتر شده شاید حتی به اندازه گذشته قدرت کشاندن مخاطبان به سالن سینما را نداشته باشد. به هر حال، او امروز شصت و سه ساله است. دستکم در کنار جولیا رابرتس و در نقشی عاشقانه که نتوانست، شاید سال ۲۰۲۴ با یک فیلم اکشن در کنار برد پیت بتواند. جورج کلونی به راحتی میتوانست تنها یک ستاره پولساز باشد اما انتخابش چیز دیگری بود. این را حتی از انتخاب شریک زندگیاش هم میتوان فهمید. کلونی بعد از سالها تجرد و روابط عاشقانه متعدد با بازیگران و دیگر چهرههای عرصه سرگرمی، با امل علمالدین، یک وکیل بریتانیایی لبنانیتبارِ بینالمللی و فعال حقوق بشر مهم ازدواج کرد و در کنار او به فعالیتهای انساندوستانه و صلحطلبانهاش به شکل جدیتری ادامه داد. تمام تصمیمات او خلاف جهت ستارگی مرسوم هالیوود بوده است. با این حال، حتی اگر تارانتینو که زمانی با کلونی همبازی بود، او را ستاره نداند، همچنان یکی از بازیگران مهم و جنجالی سینمای هالیوود به شمار میرود. او به دلیل تنوع در بازیگر، انتخاب فیلمنامههای قوی با ارزش هنری، همکاری با کارگردانان برجسته و همینطور مضامینی که در فیلمنامهها انتخاب میکند، مثل عدالت، آزادی و حقوق بشر، بازیگر قابل توجهی به حساب میآید. با چهرهاش فیلمهای تجاری سرگرمکننده بازی کرده و با تفکرش فیلمهای جدی. نگاهی به کارنامه او در مقام بازیگر میاندازیم.
بهترین فیلمهای جورج کلونی در مقام بازیگر
۱. خارج از دید (Out of Sight)
- سال اکران: ۱۹۹۸
- کارگردان: استیون سودبرگ
- بازیگران: جنیفر لوپز، جورج کلونی، وینگ رامس، دان چیدل، دنیس فارینا، آلبرت بروکس، پال کالدرون
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۴ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: جک فولی پس از سرقت یک بانک دستگیر میشود و سر از زندانی در فلوریدا درمیآورد. او با کمک دوستش، بادی براگ از زندان میگریزد و ناچار میشود یک پلیس زن به نام کارن سیسکو را به گروگان بگیرد.
شخصیت اکشن کمدی کاریزماتیک جورج کلونی که با سودربرگ آن را ساخت و در نهایت به مجموعه «یاران اوشن» رسید، در واقع از «خارج از دید» شروع شد. فیلمی متعلق به دورهای از کار کلونی که در آن جنیفر لوپز هنوز از او معروفتر است. کلونی در «خارج از دید» فیلم اکشن جنایی کمدی عاشقانه سودربرگ بر اساس رمانی به همین نام نوشته المور لئونارد نقش جک فولی، یک سارق حرفهای و جذاب را بازی میکند که پس از سرقتی ناموفق، در یک انبار با کارن سیسکو، از سوی مأمور پلیس (لوپز) دستگیر میشود و این آغازگر یک رابطه پیچیده و پر از تنش بین این دو شخصیت میشود.
کلونی در این فیلم، شخصیت پیچیده و چند وجهی جک فولی را به زیبایی به تصویر میکشد. او مردی است که در عین مهارت در دزدی، جذابیت خاصی دارد و این جذابیت، مرز بین نیک و شر را در شخصیت او مبهم میکند. هم کلونی و هم لوپز هر دو نقشهایشان را خوب بازی کردهاند و شیمیشان روی صحنه خوب در آمد. این شیمی را کلونی بعدها در روابط عاشقانه دیگری که بر پرده سینما بازی کرد، همچنان حفظ کرد. بهخصوص با جولیا رابرتس در «یازده یار اوشن». فیلم با داستان جذاب و پرکشش، ریتم تند و شخصیتهای پیچیده تبدیل به اقتباس خوبی از اثر لئونارد شده است.
۲. سه پادشاه (Three Kings)
- سال اکران: ۱۹۹۹
- کارگردان: دیوید او. راسل
- بازیگران: جرج کلونی، مارک والبرگ، آیس کیوب، اسپایک جونز، کلیف کرتیس، نورا دان، جیمی کندی، سعید تغماوی، جودی گریر، میکلتی ویلیامسون
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۴ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: سه سرباز امریکایی در عراق به دنبال طلاهای دزدیدهشده از کویت هستند.
در درام جنگی «سه پادشاه» با یک کلونی جوان که هنوز با سالهای ستارگی خود فاصله دارد، مواجه هستیم. فیلم داستان گروهی از سربازان امریکایی را روایت میکند که پس از پایان جنگ خلیج فارس تصمیم میگیرند به دنبال گنجی پنهان بروند. جورج کلونی در نقش آرچی گیتس، یک کاپیتان باتجربه نیروی ویژه ظاهر میشود که تنها چند هفته تا پایان خدمت خود فاصله دارد. آرچی مردی خسته و سرخورده از جنگ و به دنبال فرصتی برای فرار از این وضعیت است. او با گروهی از سربازان جوانتر همراه میشود تا گنج پنهانی را پیدا کنند. این فیلم با تمرکز بر موضوعاتی همچون نژادپرستی، استثمار و بیعدالتی به طور ضمنی به انتقاد از جنگ و عواقب آن میپردازد و نشان میدهد که جنگ تنها برای سربازان نیست که عواقب دردناکی دارد.
صحنههای اکشن و ماجراجویی فیلم در کنار موضوعات جدی و مهمی که مطرح میکند، باعث جذابیت آن شده است. شخصیتهای فیلم، به ویژه آرچی گیتس، بسیار پیچیده و چندبعدی هستند. کلونی با بازی درخشان خود به خوبی توانسته است شخصیت خسته و سرخورده آرچی را به تصویر بکشد. دیگر بازیگران فیلم هم در نقشهای خود خوب ظاهر شدهاند. داستان فیلم با شخصیتهای پیچیده و ریتم تندش، بیننده را تا پایان فیلم درگیر خود نگه میدارد. اگر به فیلمهای اکشن علاقهمند هستید، صحنههای اکشن این فیلم برای شما جذاب خواهد بود.
۳. ای برادر کجایی (O Brother, where art thou?)
- سال اکران: ۲۰۰۰
- کارگردان: جوئل کوئن
- بازیگران: جورج کلونی، جان تورتورو، تیم بلیک نلسون، جان گودمن، هالی هانتر، لی ویور
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۸ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: سه زندانی فراری در جستوجوی گنج پنهانی به سفری حماسی میروند.
فیلم کمدی ماجراجویی «ای برادر کجایی» ساخته برادران کوئن با اقتباس آزاد از حماسه اودیسه هومر ساخته شده است. جورج کلونی در این فیلم نقش یکی از سه زندانی فراری به نام اولیس اِوِنس را بازی میکند. او به عنوان رهبر گروه، با هوش و ذکاوت خود سعی میکند بقاء گروه را تضمین کند و آنها را به سمت گنج هدایت کند. شخصیت اولیس، ترکیبی است از شخصیت اودیسه در حماسه هومر و شخصیتهای کلاسیک وسترن. او مردی است باهوش، زیرک، و در عین حال کمی خودخواه و فرصتطلب.
شخصیت کلونی در این فیلم به عنوان رهبر گروه، محور اصلی داستان را تشکیل میدهد. تصمیمات و اقدامات او بر سرنوشت گروه تأثیر مستقیم میگذارد. تعاملات کلونی با دیگر شخصیتها و موقعیتهای طنزآمیزی که در آن قرار میگیرد، بخش قابل توجهی از طنز و کمدی فیلم را تشکیل میدهد. شخصیتی که او در این فیلم بازی میکند، نماد انسان معاصری است که در جستوجوی هویت و معنای زندگی است. «ای برادر کجایی» یکی از موفقترین آثار برادران کوئن و از بهترین فیلمهای کارنامه جورج کلونی محسوب میشود. این فیلم با ترکیب طنز، ماجراجویی، و موسیقی دلنشین، به یکی از آثار ماندگار سینمای آمریکا تبدیل شده است. بازی درخشان جورج کلونی در این فیلم، به تثبیت جایگاه او به عنوان یکی از بازیگران مطرح هالیوود کمک شایانی کرد.
۴. یازده یار اوشن (Ocean’s Eleven)
- سال اکران: ۲۰۰۱
- کارگردان: استیون سودربرگ
- بازیگران: جورج کلونی، برد پیت، مت دیمون، اندی گارسیا، جولیا رابرتس، برنی مک، دان چیدل، کیسی افلک، اسکات کان، الیوت گولد، کارل راینر، توفر گریس، ادی جمیسن
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۳ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: گروهی از سارقان حرفهای قصد دارند بزرگترین سرقت تاریخ لاس وگاس را انجام دهند.
«یازده یار اوشن» یکی از بهترین و مشهورترین نمونههای فیلم تجاری موفق در ژانر اکشن کمدی است. بخش زیادی از محبوبیت این فیلم مدیون جورج کلونی و دیگر ستارگان مطرح فیلم است. کلونی در این فیلم که در واقع بازسازی نسخه کلاسیک محصول ۱۹۶۰ است، نقش دانی شخصیت اصلی فیلم را بازی میکند. این فیلم با ترکیبی از بازیگران مطرح، داستانی جذاب و کارگردانی ماهرانه استیون سودربرگ، به یکی از موفقترین فیلمهای دهه ۲۰۰۰ میلادی تبدیل شد. کلونی در نقش دانی اوشن، یک سارق حرفهای و جذاب را بازی میکند که با هوش و ذکاوت خود، گروهی از بهترین سارقان را گرد هم میآورد. او رهبری کاریزماتیک است که با اعتماد به نفس و هوشمندی، نقشههای پیچیده سرقت را طراحی میکند. او با بازی درخشان خود، به شخصیت دانی اوشن عمق و جذابیت بخشید.
همکاری کلونی با استیون سودربرگ در این فیلم، یکی از همکاریهای موفق هالیوود محسوب میشود. سودربرگ با شناخت کامل از تواناییهای کلونی، نقش مهمی در شکلگیری شخصیت دانی اوشن داشت. داستان جذاب و سرگرمکننده یک نقشه هوشمندانه سرقت از یک کازینو در لاس وگاس، با پیچیدگیهای خاص خود، مخاطب را تا پایان فیلم همراه میکند. و استیون سودربرگ با کارگردانی ماهرانهاش توانست ریتم فیلم را بالا نگه دارد و لحظات هیجانانگیزی را برای مخاطب خلق کند. موسیقی متن فیلم هم به جذابیت آن کمک شایانی کرده است. کلونی با «یازده یار اوشن» به یک ستاره هالیوود تبدیل شد.
۵. شببخیر و موفق باشید (Good Night, and Good Luck)
- سال اکران: ۲۰۰۵
- کارگردان: جورج کلونی
- بازیگران: دیوید استراترن، پاتریشا کلارکسون، جورج کلونی، جف دانیلز، رابرت داونی جونیور، فرانک لانگلا
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۳ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: این فیلم روایتگر داستان مبارزه ادوارد آر. مورو با مککارتیسم در دهه پنجاه میلادی است.
کلونی در دومین تجربه کارگردانی خود به ما میگوید که چه باورهایی دارد و دوست دارد در چه فیلمهایی بازی کند. این درام تاریخی به کارگردانی و بازیگری جورج کلونی، روایتی دراماتیک از مبارزه یک شبکه تلویزیونی مستقل به نام سیبیاس و مجری مشهور آن، ادوارد آر. مورو، علیه مککارتیسم و نقض آزادی بیان در دهه ۱۹۵۰ امریکاست. جورج کلونی در این فیلم نقش ادوارد آر. مورو، خبرنگار مشهور و تأثیرگذار آمریکایی را بازی میکند. مورو با استفاده از برنامه تلویزیونی خود به انتقاد از فعالیتهای سناتور جو مککارتی و کمیته فعالیتهای غیرامریکایی میپردازد و به حمایت از قربانیان اتهامات کمونیستی برمیخیزد. کلونی با بازی درخشان خود، شخصیت پیچیده و شجاع مورو را به تصویر میکشد.
«شببخیر و موفق باشید» به یکی از مهمترین دورههای تاریخ امریکا میپردازد و نشان میدهد که چگونه رسانهها میتوانند نقش مهمی در شکلدهی افکار عمومی و مبارزه با بیعدالتی ایفا کنند. فیلم به طور صریح به انتقاد از مککارتیسم و جوّ ترس و وحشتی که در آن دوران حاکم بود، میپردازد. ادوارد آر. مورو به عنوان یک شخصیت الهامبخش و نماد آزادی بیان شناخته میشود و کلونی با بازی در این نقش، به این شخصیت ابعاد جدیدی بخشیده است. کلونی علاوه بر بازی در نقش اصلی، کارگردانی این فیلم را نیز بر عهده داشته است و با رویکردی دقیق و حساس، به بازسازی فضای آن دوران پرداخته است. طراحی لباس و صحنه دقیق به این فضاسازی درست کمک کرده است. «شببخیر و موفق باشید» برای کسانی که به تاریخ امریکا و وقایع مهم آن علاقهمند هستند، بسیار جذاب خواهد بود. جورج کلونی در این داستان پرتنش و مهیج یکی از بهترین بازیهای خود را به نمایش گذاشته است.
۶. مایکل کلایتون (Michael Clayton)
- سال اکران: ۲۰۰۷
- کارگردان: تونی گیلروی
- بازیگران: جرج کلونی، تام ویلکینسون، تیلدا سوئینتن، سیدنی پولاک، کن هاوارد، مریت ویور، فرانک وود
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۰ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: مایکل کلایتون وکیل میانسالی است که برای یک مؤسسه حقوقی بزرگ در نیویورک کار میکند و وظیفهاش تمیز کردن مشکلات مالی شرکتهاست، تصمیم میگیرد علیه این شرکت اقدام کند.
این درام حقوقی و مهیج امریکایی با بازی درخشان جورج کلونی در نقش اصلی، به یکی از موفقترین آثار سینمایی سال ۲۰۰۷ تبدیل شد و تحسین منتقدان و مخاطبان را برانگیخت. جورج کلونی در این فیلم نقش مایکل کلایتون، یک وکیل کاریزماتیک و باهوش را بازی میکند که وظیفه دارد پروندههای پیچیده و ناخوشایندی را برای یک شرکت بزرگ حقوقی حل کند. مایکل با استفاده از مهارتهای خود و روابطش تلاش میکند تا این پروندهها را بدون دردسر برای شرکت به پایان برساند. اما زمانی که با یک پرونده حساس و خطرناک روبهرو میشود، زندگی او به کلی دگرگون میشود و مسیر متفاوتی را در کارش در پیش میگیرد.
«مایکل کلایتون» با تمرکز بر موضوعتی مثل عدالت، اخلاق و مسئولیتپذیری به انتقاد از سیستم حقوقی و شرکتهای بزرگ میپردازد و نشان میدهد که چگونه این سیستمها میتوانند برای حفظ منافع خود، به سلامت و زندگی افراد بیگناه آسیب بزنند. مایکل کلایتون شخصیتی پیچیده و چندبعدی است که در عین هوش و مهارت، از درون آسیبدیده و به دنبال راهی برای رهایی از این وضعیت است. کلونی با بازی درخشان خود، به خوبی توانسته است این شخصیت پیچیده را به تصویر بکشد. تیلدا سوئینتون رپهم برای بازی در این فیلم جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را دریافت کرد. «مایکل کلایتون» پر از صحنههای پرتنش و تعقیب و گریز است که باعث میشود بیننده تا پایان فیلم درگیر داستان شود. اگر به فیلمهای حقوقی و مهیج علاقه دارید، این فیلم با داستان پیچیده و پر از تعلیقش، برای علاقهمندان به این ژانر بسیار جذاب خواهد بود. میتوانید جورج کلونی را هم در یکی از بهترین بازیهای خود ببینید. همان شخصیت باهوش و کاریزماتیکی که میتواند معماهای بزرگی را حل و نقشههای بزرگی را پیاده کند.
۷. بعد از خواندن بسوزان (Burn After Reading)
- سال اکران: ۲۰۰۸
- کارگردان: برادران کوئن
- بازیگران: جورج کلونی، فرانسیس مکدورمند، جان مالکوویچ، تیلدا سوینتن، ریچارد جنکینز، برد پیت
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۸ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: دو مربی بدنساز به طور تصادفی به یک سیدی حاوی اسرار دولتی دست پیدا میکنند.
کمدی سیاه برادران کوئن البته همچون دیگر فیلمهای این دو فیلمساز مورد پسند منتقدان واقع نشده اما فیلمنامه و فضای جالبی دارد و مشتی بازیگر ستاره. این فیلم با بازی ستارگانی چون جورج کلونی، فرانسیس مکدورمند، برد پیت و تیلدا سوینتن، داستان عجیبی از اشتباهات و اتفاقات غیرمنتظرهای را روایت میکند که در دنیای جاسوسی و اطلاعات رخ میدهد. جورج کلونی در این فیلم نقش ادوارد ویلیامز، یک مامور سیا را بازی میکند که پس از بازنشستگی، دچار بحرانی وجودی شده است. او به دنبال یافتن هدفی جدید در زندگی است و همین موضوع او را درگیر ماجراهای پیچیده و خندهداری میکند. شخصیت ادوارد ویلیامز، مردی مغرور، خودشیفته و در عین حال آسیبپذیر است که به دنبال تأیید دیگران است.
«بعد از خواندن بسوزان» یک فیلم متفاوت و سرگرمکننده است که با استفاده از کمدی سیاه هوشمندانه خود به موضوعاتی جدی مانند جاسوسی، خیانت و مرگ میپردازد. داستان فیلم پر از پیچشهای غیرمنتظره است و به طور مداوم بیننده را غافلگیر میکند. برادران کوئن با کارگردانی ماهرانه خود، فضایی خاص و جذاب برای فیلم خلق کردهاند. بازیگران این فیلم، به ویژه جورج کلونی، فرانسیس مکدورمند و برد پیت، با بازیهای درخشان خود به این فیلم جان بخشیدهاند. اگر به فیلمهای کمدی سیاه و ترکیب جورج کلونی و برد پیت علاقه دارید، این فیلم با طنز تلخ و روایت غیرمنتظره خود، برای علاقهمندان به این ژانر بسیار جذاب خواهد بود.
۹. معلق در هوا (Up in the Air)
- سال اکران: ۲۰۰۹
- کارگردان: جیسن رایتمن
- بازیگران: جرج کلونی، ویرا فارمیگا، آنا کندریک
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۰ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: مردی که شغلش اخراج کارمندان شرکتهای مختلف است، باید این خبر تلخ را به گوش آنها که اخراج شدهاند، برساند.
«معلق در هوا» متعلق به دورهای که بحران اقتصادی امریکا در نیمه دوم دهه ۲۰۰۰ منجر به بیکاری عده بسیاری شده بود. از آن فیلمهایی که هم انتظار نداری بازیگری مثل کلونی نقش اولش را بازی کند، هم فکر میکنی با توجه به روحیات و دغدغههایش گزینه مناسبی برای فیلم است. «معلق در هوا» در زمان اکران خود به دلیل موضوعی که روی آن دست گذاشته، بسیار هم دیده شد. مشخصاً کلونی در این دیده شدن نقش داشته است. این درام کمدی که اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته والتر کرین است، داستان زندگی رایان بینگام را روایت میکند؛ مردی که شغلش اخراج کارمندان شرکتهای مختلف است. جورج کلونی در نقش رایان بینگام، یک حرفهای بیرحم و کارکشته در زمینه اخراج کارمندان ظاهر میشود. رایان سالهاست که در سفرهای کاری پیوسته است و به یک سبک زندگی مجرد و بدون تعهد عادت کرده است. او از پرواز با هواپیما لذت میبرد و کلکسیونهای جالبی از وسایل مسافرتی دارد. اما در پس این ظاهر بیتفاوت و سرد، مردی تنها و در جستوجوی ارتباط عمیق پنهان شده است.
«معلق در هوا» به خوبی به مضامین تنهایی، بیهویتی و جستوجوی معنا در زندگی مدرن میپردازد. شخصیت رایان بینگام، نمادی از بسیاری از افراد امروزی است که در دنیای شلوغ و پرشتاب، احساس تنهایی و بیهدفی میکنند. جورج کلونی موفق شده است این شخصیت تنها را به درستی بازی کند. فیلم به طور ضمنی به انتقاد از فرهنگ سازمانی و رویههای بیرحمانه اخراج کارمندان میپردازد. جیسن رایتمن با کارگردانی ماهرانه خود، فضایی آرام و تأملبرانگیز برای فیلم خلق کرده است. اگر به فیلمهای درام اجتماعی علاقه دارید و در عین حال، به دنبال فیلمی هستید که شما را به فکر فرو ببرد، این فیلم با داستانی جذاب و شخصیتهای پیچیده به شما فرصت میدهد تا درباره زندگی، روابط انسانی و معنای خوشبختی فکر کنید.
۸. زادگان (The Descendants)
- سال اکران: ۲۰۱۱
- کارگردان: الکساندر پین
- بازیگران: جرج کلونی، شیلین وودلی، جودی گریر، آمارا میلر
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۷ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: مردی پس از یک حادثه ناگوار، مجبور میشود با دختران نوجوانش ارتباط برقرار کند و گذشته خانوادهاش را کشف کند.
آخرین فیلم مهم و تحسینشده جورج کلونی در نقش اول «زادگان» الکساندر پین است. این فیلم داستان مَت کینگ، مردی اهل هاوایی را روایت میکند که پس از به کما رفتن همسرش در اثر یک حادثه قایقسواری، مجبور میشود با دو دختر نوجوان خود ارتباط برقرار کند و در عین حال به دنبال حقیقت درباره اتفاقی که برای همسرش افتاده است، بگردد. دیگر نوبتی هم باشد، وقت آن بود که کلونی در میانسالی نقش یک پدر را بازی کند. او در این فیلم در نقش مت کینگ یک وکیل موفق اما سرد و بیاحساس ظاهر شده است که به دلیل مشغله کاری، ارتباط نزدیکی با خانوادهاش ندارد. اما پس از حادثهای که برای همسرش رخ میدهد، مجبور میشود با احساسات پیچیدهای مثل غم، خشم و گناه دست و پنجه نرم کند.
این درام خانوادگی نگاه عمیقی به موضوعات خانوادگی، روابط بین والدین و فرزندان و مسائل اخلاقی دارد. الکساندر پین با کارگردانی ماهرانه خود و همینطور فضای آرامی که از هاوایی به نمایش گذاشته، به خوبی توانسته است عمق احساسات شخصیتها را به تصویر بکشد. اینجا با شخصیت پیچیده و لایهلایهای که کلونی به خوبی توانسته آن را درک و بازی کند، مواجه هستیم. نامزدی اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد هم به همین خاطر به او تعلق گرفت. «زادگان» با طرح معما و وضعیت پیچیدهاش به مخاطب خود فرصت میدهد تا درباره خانواده، روابط انسانی و مسائل اخلاقی بیندیشد.
۱۰. نیمه ماه مارس (The Ides of March)
- سال اکران: ۲۰۱۱
- کارگردان: جورج کلونی
- بازیگران: رایان گاسلینگ، جرج کلونی، فیلیپ سیمور هافمن، پل جیاماتی، ایوان ریچل وود
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۳ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: آینده یک سیاستمدار کاریزماتیک در آستانه نامزدی انتخابات ریاست جمهوری توسط کارآموزی جوان که به اسراری در زندگی او پی برده است، در معرض خطر قرار میگیرد.
درام سیاسی «نیمه ماه مارس» به کارگردانی و بازیگری جورج کلونی اقتباسی آزاد از نمایشنامه سیاسی «فارنهایت ۴۵۱» نوشته پاول شریدر است. جورج کلونی در این فیلم نقش مایک موریس، یک سیاستمدار جذاب و کاریزماتیک را بازی میکند که در آستانه نامزدی برای انتخابات ریاست جمهوری است. مایک مردی باهوش، زیرک و جاهطلب است که برای رسیدن به اهدافش از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند. اما زمانی که یک کارآموز جوان و باهوش به نام استیون مایرز (با بازی رایان گاسلینگ) به اسرار تاریک کمپین او پی میبرد، زندگی مایک به کلی دگرگون میشود.
«نیمه ماه مارس» نگاهی دقیق و واقعگرایانه به دنیای سیاست و بازیهای قدرت در آن میاندازد. هر دو بازیگر اصلی از پس نقشهای پیچیده خود به خوبی برآمدهاند و کلونی با کارگردانی ماهرانه خود موفق شده است فضایی پر از تنش و تعلیق خلق کند. فیلم به طور ضمنی به انتقاد از سیاست و سیاستمداران میپردازد و نشان میدهد که چگونه قدرت میتواند بر انسانها تأثیر بگذارد. «نیمه ماه مارس» فرصتی برای تعمق درباره مفاهیمی همچون سیاست، قدرت و اخلاق به شما میدهد.
منبع: دیجیکالا مگ