بازی تاج و تخت؛ ۵ نقشهی درخشان تیریون لنیستر (و ۵ خوششانسی او)
وقتی صحبت از باهوشترین شخصیتهای بازی تاج و تخت میشود، تیریون لنیستر یکی از آن شخصیتها است که باید در راس کار قرار بگیرد. او در بسیاری از قسمتهای سریال، باهوشترین مرد در تمام وستروس به نظر میرسید اما با ادامه داستان، مرتبا اشتباهات بیشتری انجام میداد و حتی گاهی احمق به نظر میرسید.
تیریون در طول سریال، ماجراجویی پر فراز و نشیبی داشت اما در نهایت، اوضاع برای او خوب پیش رفت، زیرا بهعنوان دست پادشاه منصوب شد. تیریون برای رسیدن به این جایگاه، ترکیبی از تصمیمات بسیار هوشمندانه و چندین موقعیت را که زنده ماندن او در آنها شانس محض بود، پشت سر گذاشت.
- نخستین تریلر پیشدرآمد سریال بازی تاج و تخت را تماشا کنید (زیرنویس فارسی)
- تحلیل تریلر سریال خاندان اژدها؛ ۱۷ راز مخفی و نکتهی داستانی
- آخرین دوئل؛ هر آنچه از فیلم حماسی و انتقامجویانهی ریدلی اسکات میدانیم
۱۰. نقشهی هوشمندانه – به کارگیری قبایل هیل
تیریون دشمنان زیادی در خانواده خود دارد اما علاوه بر آن، به نظر میرسد استعداد دوستیابی بالایی هم دارد. او حتی هنگام ملاقات با شخصی که دشمن بالقوه اوست، میتواند از جذابیت و هوش خود برای جلب نظر طرف مقابل استفاده کند. برای مثال، در اینجا، تیریون نه تنها دوستان خاص خود را پیدا کرد، بلکه با این دوستان، ارتشی تشکیل داد.
او و بران در حال بازگشت به خانه هستند که توسط قبایل هیل مورد حمله قرار میگیرند. این رزمندگان بیرحم در ابتدا میخواهند تیریون را بهعنوان اسیر بگیرند اما تیریون آنها را متقاعد میکند که به ارتش لنیستر بپیوندند و بهعنوان پاداش جنگیدن برای او، زمین دریافت کنند.
۹. خوششانسی – انتخاب محاکمه مبارزهای
تیریون غالبا، از جمله زمانی که در ایری، اسیر و متهم به قتل جان آرین شد، خود را اسیر نیروهای متخاصم میبیند. تیریون پس از افتادن در زندان، خواستار محاکمه از طریق مبارزه برای تعیین سرنوشت خود میشود.
این تصمیم به نفع او خاتمه مییابد، زیرا بران بهعنوان نماینده او در مبارزه، حاضر و برنده میشود. با این حال، تیریون در آن بازه زمانی بران را نمیشناخت و توسط دشمنان محاصره شده بود. او شانس آورد، چرا که احتمالا باید مجبور میشد تا خودش برای خودش بجنگد که قطعا نتیجه بدی در پی داشت.
۸. نقشهی هوشمندانه – باجخواهی از لنسل لنیستر
کاملا آشکار است که خانواده لنیستر، کارکردی برای او ندارند و تیریون مشکلی با استفاده از تاکتیکهای کثیف علیه اعضای خانواده خود ندارد. این امر به ویژه درباره پسر عمویش، لنسل لنیستر که خدمتکار رقتانگیز و سرسخت سرسی است صدق میکند.
لنسل وقتی به کینگز لندینگ میرسد در ابتدا با تیریون دوستانه صحبت میکند اما تیریون خیلی سریع، شرایط و اوضاع را بر علیه او میکند و به او میگوید که از رابطهاش با سرسی خبر دارد. تیریون، لنسل را تهدید میکند که این راز را در اختیار تایوین لنیستر قرار میدهد و در ادامه، او را به خبرچین شخصی خود در حلقه داخلی سرسی تبدیل میکند.
۷. خوششانسی – آزاد کردن اژدهایان دنریس
اژدهایان بزرگترین سلاح دنریس هستند اما او متوجه میشود که آنها در میرین بسیار خطرناک هستند و تصمیم میگیرد دو اژدهای خود را در سیاهچال نگه دارد. با این حال، هنگامی که تیریون وارد میرین میشود تا به کارزار او بپیوندد، احساس میکند اژدهایان نباید در قفس باشند.
تیریون بدون حضور دنریس برای مراقبت از این موجودات، به سیاهچال میرود تا آنها را آزاد کند. او با وجود علاقه خود به اژدها، با این هیولاها بیگانه بود و آنها خیلی راحت میتوانستند او را به یک لقمه چپ تبدیل کنند. حتی خود تیریون هم بعدا اعتراف میکند که این تصمیم، احمقانه بوده است.
۶. نقشهی هوشمندانه – کشتن دنریس برای نجات وستروس
تیریون در فصل آخر این سریال، بسیاری از طرفداران را ناامید کرد، زیرا به نظر میرسید که نشانههای شرارت دنریس را نادیده میگیرد. تیریون تازه هنگامی متوجه خطر واقعی او شد که دنریس، کینگز لندینگ را به آتش کشید و این مرد کوتاهقامت را به جرم خیانت دستگیر کرد.
با این حال، وقتی جان اسنو به دیدار تیریون میآید، متقاعد میشود که دنریس را بکشد تا بدین ترتیب، وستروس از دست یک فرمانروای قاتل دیگر نجات پیدا کند. مرگ دنریس نه تنها منجر به انتخاب بران بهعنوان پادشاه شد (که انتخاب منطقیتری بود)، بلکه تیریون را هم از اعدام نجات داد.
۵. خوششانسی – تبدیل شدن به یک گلادیاتور
جورا مورمونت در ادامه روند اسارتهای پیاپی تیریون، برخلاف میل خود، او را دستگیر میکند تا هر دو توسط بردگان اسیر شوند. تیریون پس از فروخته شدن جورا بهعنوان گلادیاتور، این روش را تنها راه بقای خود میبیند.
وقتی صاحب بردگان به تواناییهای او بهعنوان یک گلادیاتور شک میکند، تیریون با کتک زدن یکی از بردهها مهارت خود را به نمایش میگذارد. با این حال، وی هیچ وقت مبارز بزرگی نبود و پیروزی او در این مبارزه کاملا با شانس ارتباط داشت. او میتوانست بهسادگی کتک بخورد یا کشته شود.
۴. نقشهی هوشمندانه – یافتن خبرچین در کینگز لندینگ
تیریون هنگامی که وارد کینگز لندینگ میشود، خود را بهعنوان یک بازیگر سیاسی درخشان ثابت میکند. تیریون حتی در احاطه شخصیتهای شیادی مانند لیتلفینگر و واریس، همیشه یک قدم جلوتر از دشمنان خود بود.
تیریون میداند که بدون شک، برخی از اعضای شورای کوچک در حال ارائه اطلاعات او به سرسی هستند. او برای از بین بردن خبرچین، به پیسل، لیتلفینگر و واریس، سه خبر جعلی متفاوت را منتقل میکند و منتظر میماند تا ببیند سرسی از کدام یک از آنها مطلع میشود.
۳. خوششانسی – بازگشت دنریس برای نجات میرین
تیریون در زمینه استراتژی سیاسی در کینگز لندینگ عالی بود اما وقتی به تیم دنریس پیوست، اشتباهات زیادی را یکی پس از دیگری مرتکب شد. اولین اشتباه بزرگ او این بود که برای اطمینان از صلح در منطقه، با بردگان معامله کرد.
تیریون این تصمیم را راهی هوشمندانه برای خرید زمان میدانست اما بردگان، آن را نشانه ضعف میدانستند و به میرین حمله کردند. تنها راهی که تیریون میتوانست از نابودی کل شهر در نتیجه معامله نادرست خود جلوگیری کند این بود که دنریس برای دفاع از میرین در آخرین لحظه به شهر بازگردد.
۲. نقشهی هوشمندانه – استفاده از مواد قابل اشتعال علیه ناوگان استنیس
تیریون شاید یک مبارز بزرگ نباشد اما بارها ثابت کرده است که بهعنوان یک استراتژیست نظامی، واقعا مؤثر است. وقتی استنیس باراتئون، ناوگان خود را به سمت کینگز لندینگ راهی کرد به نظر میرسید که او بهراحتی شهر را با وجود تیریون بهعنوان تنها مانع واقعی بر سر راهش، فتح میکند.
با این حال، تیریون نبرد را با یک اتفاق پر سر و صدا آغاز کرد و یک کشتی پر از مواد قابل اشتعال را در وسط ناوگان دشمن فرستاد تا منفجر شود. استنیس بخش قابل توجهی از ارتش خود را همانجا از دست داد و تیریون هم تقریبا از پیروزی در نبرد مطمئن شد.
۱. خوششانسی – جیمی او را از اعدام نجات داد
گاهی اوقات این که یک نقشه برای اولین بار خوب اجرا میشود، به این معنا نیست که در صورت امتحان مجدد، همان نتیجه را خواهد داشت. تیریون هنگامی که دوباره به قتل جفری متهم گردید، دوباره خواستار محاکمه مبارزهای شد.
تیریون این تصمیم را راهی برای فرار از اعدام میدانست، در حالی که هنوز میتوانست از دستورات پدرش سرپیچی کند. با این حال، همه چیز طبق برنامه پیش نرفت و تیریون به اعدام محکوم شد. این ماجرا یکی از موارد نادری بود که به نظر میرسید تیریون کاملا تسلیم شده است تا این که برادرش، جیمی به کمک او آمد و تیریون را از سلول زندان آزاد کرد.
منبع: screenrant
اینقدر حال داد خوندنش که اصلا به ۱۰ تا گزینه
توجهی نکردم و فکر کردم بازم هست 😄😄😄