بازی تاج و تخت؛ ۱۱ دیالوگ که برای همیشه در ذهن طرفداران خواهند ماند
از جان اسنو و دنریس تارگرین گرفته تا تیریون لنیستر و ند استارک، «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) مملو از شخصیتهای بهیادماندنی است که با دیالوگهایشان در ذهن طرفداران زنده هستند.
با وجود همهی نقدهای به حقی که به فصل آخر وارد است، هنوز هم این سریال از بهترینهای تاریخ است. جذابیتهای بصری و شخصیتپردازی قوی در پرمخاطب شدن بازی تاج و تخت تاثیر بسزایی داشت اما این دیالوگهای غنی دنیای عجیبوغریب وستروس است که با گذشت سالها به اندازهی روز اول جذاب و شنیدنی است.
بخشی از نقلقولهای سریال علاوه بر اینکه خطوط مهم داستانی را شکل دادند، وارد فرهنگ عامه شدند و حالا به اندازهی سریال شناختهشدهاند. در این مقاله ۱۱ مورد از این دیالوگها را با هم بررسی میکنیم. همچنین میتوانید ویدیوی کوتاهی از این سکانسهای معروف را هم مشاهده کنید.
توجه : چون بعضی از دیالوگهای انگلیسی برای فارسیزبانها هم مصطلح است و گاهی از آنها استفاده میکنیم؛ بنابراین در کنار ترجمهی فارسی، جمله اصلی هم نوشته شده است.
۱۱. زمستان در راه است
- دیالوگ انگلیسی: Winter Is Coming
- اولین بار در اولین قسمت فصل ۱ توسط ند استارک بیان شد
یکی از معروفترین دیالوگهای فیلم، شعار خاندان استارک و نام قسمت اول بازی تاج و تخت است. زمستان در راه است در واقع نوعی هشدار برای خطر حملهی وایت واکرها است. خاندان استارک در شمالیترین نقطهی وستروس زندگی میکنند و به نوعی درگاه ورود وایت واکرها به این سرزمین هستند؛ به همین دلیل ند استارک برای هوشیار کردن مردم در فرصتهای مختلف از این جمله استفاده میکرد.
در قسمتهای بعدی زمستان در راه است را بیشتر از زبان جان اسنو میشنویم و در فصول آخر و قطعی شدن حملهی وایت واکرها به زمستان اینجاست (winter is here) تبدیل میشود.
این جمله مهمترین نقلقولی است که در تمام سریال استفاده میشود و حوادث و چالشهای بعدی بر پایهی آن بنا شده. آریا در صحنهی قتلعام خاندان فری از شعار معروف استارک ها استفاده و در پایان تاکید میکند که زمستان برای خاندان فری زودتر از چیزی که فکرش را میکردند فرا رسیده!
۱۰. عالیجناب ایلین، سرش را برایم بیاور!
- دیالوگ انگلیسی: Sir Ilyn, Bring Me His Head
- در نهمین قسمت فصل ۱ توسط جافری براتیون بیان شد
با ادای این شش کلمه توسط جافری براتیون یکی از شوکه کننده ترین صحنههای تاریخ سریال سازی رقم خورد و متوجه شدیم دنیای بازی تاج و تخت با هیچکس شوخی ندارد، حتی ند استارک بزرگ!
جافری براتیون پادشاه جوان و احمق در شرایطی که هیچکس انتظارش را نداشت دستور اعدام ند استارک را صادر کرد. او پنج پادشاه وستروس را به جان هم انداخت، خودش را به کشتن داد و نهایتا لنیستر تازهای بر تخت آهنین جا خوش کند. جافری به خاطر این تصمیم و کشتن بیرحمانه یکی از خوشقلبترین شخصیتهای بازی تاج تخت مقابل چشم فرزندانش، یکی از منفورترین شخصیتهای سریال به حساب میآید و احتمالا شما هم با مرگش نفس راحتی کشیدید.
۹. خواستار محاکمه با مبارزه هستم
- دیالوگ انگلیسی: I Demand A Trial By Combat
- در ششمین قسمت فصل ۴ توسط تیریون لنیستر بیان شد
تیریون لنیستر (با بازی چشمنواز پیتر دینکلیج) یکی از کاریزماتیکترین شخصیتهای بازی تاج و تخت است. او باهوش، حیلهگر و بانمک و سخنور درجه یکی است و با استراتژیهای سیاسیاش از جنگ و خونریزی بیشتر جلوگیری میکند. شاید خاندان لنیستر به این مرد کوتاه قامت جذاب علاقهای نداشته باشند اما برای مخاطبان تاثیرگذار و دوستداشتنی است.
تیریون در فصل چهارم به جرم قتل جافری باراثیون دستگیر شد و علیرغم بیگناهی هیچ راهی برای اثبات ادعاهایش نداشت. سکانس دادگاهِ تیریون از تماشاییترین لحظات بازی تاج و تخت است. او با درخواست محاکمه از طریق مبارزهی تنبهتن مسیر داستان را عوض کرد و نه تنها خودش جان سالم به در برد بلکه سکانس تماشایی و دردناک مبارزهی کوه و اوبرین مارتل را هم رقم زد.
۸. یک شیر درگیر عقاید یک گوسفند نمیشه
- دیالوگ انگلیسی: A Lion Doesn’t Concern Himself With The Opinions Of The Sheep
- در هفتمین قسمت فصل ۱ توسط تایوین لنیستر بیان شد
بیشک تایوین لنیستر در چهار فصل اول بازی تاج و تخت از قدرتمندترین و ترسناکترین شخصیتها بود. او با حیلهگری مقام دست پادشاه را به دست آورد و برای حفظ خاندان لنیستر از هیچ اقدام شرورانهای فروگذار نکرد. تایوین شخصیت منفوری است که اغلب به خاطر طمع و نقشههای رذیلانهاش شناخته میشود اما این دیالوگ یکی از معروفترین جملات سریال است که بعدها به فرهنگ عامه هم راه پیدا کرد.
در سکانسی که تایوین مشغول سلاخی یک گوزن است دربارهی اهمیت خاندان لنیستر برای پسرش جیمی سخنرانی غرایی میکند. او در پاسخ به این سوال که «نمیترسی مردم پشت سرت خائن خطابت کنند؟» این دیالوگ را بر زبان میآورد.
۷. تو هیچی نمیدونی، جان اسنو
- دیالوگ انگلیسی: You Know Nothing, Jon Snow
- در هفتمین قسمت فصل ۲ توسط ایگریت بیان شد
این دیالوگ خاص در فصول ابتدایی توسط ایگریت (معشوقهی جان اسنو) به وفور استفاده میشد و به بیتجربگی و نادانی جان اسنو در موارد مختلف اشاره داشت. البته با مرگ دردناک ایگریت «تو هیچی نمیدونی، جان اسنو» هم کمکم به خاطرهها پیوست و که علت آن قدرتمند شدن جان و بالا رفتن تجربه و دانش او بود (البته اگر فصل هشتم را نادیده بگیریم!)
در فصول بعدی فقط یک بار این جمله را از ملیساندرا شنیدیم و آن هم وقتی بود که نتوانست در اغوا کردن جان اسنو موفق عمل کند.
۶. در همه جای دنیا دختران کوچک را آزار میدهند
- دیالوگ انگلیسی: Everywhere In The World, They Hurt Little Girls
- در پنجمین قسمت فصل ۴ توسط سرسی لنیستر بیان شد
سرسی شخصیت دوستداشتنی نیست. او دیوانهی قدرت است برای رسیدن به آن هر کاری میکند؛ از اغواگری تا خونریزیهای بیحدوحصر اما این ملکهی بیرحم میان همهی شرارتهایش جنبهی ترحمانگیز از مشکلات زنی که در یک جامعهی مردسالار به دنبال حقوق طبیعیاش است را به مخاطب نشان میدهد. سرسی در بسیاری از لحظاتِ زندگی علیرغم هوش بالایش از سوی مردان قدرتمند اطرافش نادیده گرفته میشود و برای اثبات تواناییهایش این موجود خونریز و بیرحم را خلق میکند.
او در سکانسی با اوبرین مارتل دربارهی نگرانی از سرنوشت دختر کوچکش که در دورن ساکن است صحبت میکند. اوبرین به او اطمینان میدهد که در دورن دختران کوچک را اذیت نمیکنند و سرسی در جواب با ناامیدی میگوید در تمام دنیا دختران کوچک را آزار میدهند؛ جنبهای تاریک از زندگی زنان در جوامع مرد سالار.
۵. آشوب گودال نیست. آشوب نردبان است
- دیالوگ انگلیسی: Chaos Isn’t A Pit. Chaos Is a Ladder
- در ششم قسمت فصل ۳ توسط پیتر بیلیش بیان شد
پیتر بیلیش یکی از زیرکترین شخصیتهای هفت اقلیم، با نقشههای خبیثانه و حسابشدهاش پنج پادشاه وستروس را به جان هم انداخت و حوادث فصول ابتدایی بازی تاج و تخت را شکل داد. او از معدود افرادی بود که از آشوبی که خودش به وجود آورد سود برد و از لردی معمولی و خرده پا به یکی از قدرتمندترین مردان هفت اقلیم تبدیل شد؛ بنابراین زندگی و پیشرفت پیتر بیلیش مثال نغز دیالوگی است که میگوید.
پیتر بیلیش با زیرکی تمام نقشه میکشید و با آرامش اجرا میکرد. تا فصل هفت هیچ ردپایی از او به جا نمانده بود اما کمکم دستش رو شد و این دیالوگ که خلاصهای از افکار و عملکردهای او است را در گفتگویی با لرد وریس به زبان آورد.
۴. به سرسی بگو. میخواهم بداند که من بودم
- دیالوگ انگلیسی: Tell Cersei. I Want Her To Know It Was Me
- در سومین قسمت فصل ۷ توسط اولنا تایرل نقل شد
اولنا تایرل زنی جسور، مکار با زبانی تندوتیز توصیف شده که دقیقا میداند چه چیزی را کجا بگوید. او در فصل چهار جافری براتیون را به قتل رساند و البته این کار چنان تمیز و با مهارت انجام داد که هیچ ردی از خودش به جای نگذاشت. سرسی همیشه به دنبال قاتل جافری میگردد و حتی به ذهنش هم نمیرسد که کار این پیرزن مکار باشد.
او در فصل هفت و بعد از حملهی لنیسترها به های گاردن وقتی میفهمد بازی تمام شده و چیزی برای از دست دادن ندارد، بعد از خوردن زهر از جیمی لنیستر میخواهد به خواهرش بگوید که کشتن جافری کار او بود و بعد در آرامش میمیرد و آخرین و کاریترین ضربه را به سرسی میزند. دیانا ریگ در این صحنه خیره کننده ظاهر شده است.
۳. در بازی تاج و تخت با میبری یا میمیری، هیچ حد وسطی وجود ندارد
- دیالوگ انگلیسی: When You Play The Game Of Thrones, You Win Or You Die. There Is No Middle Ground
- در هفتمین قسمت فصل ۱ توسط سرسی لنیستر بیان شد
سرسی لنیستر در این دیالوگ کوتاه که خطاب به ند استارک است، فلسفهی بازی تاج و تخت را مشخص میکند. همهی شخصیتهای این دنیای عجیبوغریب برای به دست آوردن قدرت و از همه مهمتر حفظ آن هر کاری میکنند. بازی تاج و تخت برای بسیاری از آنها تنها راه رسیدن به سعادت است و البته باید تمام خطرهای آن را به جان بخرند.
سرسی تا لحظهی پایانی زندگیاش از خطرات و قواعد بازی اطلاع داشت و تلاش کرد این قواعد را برای ند استارک شریف و سادهلوح هم تکرار کند اما گوشش به این حرفها بدهکار نبود و نهایتا سرش را به باد داد. استارک ها معتقد بودند همه آدمها میتوانند به اندازه آنها خوب و پرهیزگار باشند اما بازی بیرحمتر از این حرفها بود و با هیچکس شوخی نداشت.
۲. دراکاریس
- دیالوگ انگلیسی: Dracarys
- توسط دنریس تارگرین بیان شد
دراکاریس یک واژهی والیرینی است که به معنای آتش اژدها است. دنریس تارگرین از این کلمه برای فرمان آتش به اژدها استفاده میکرد و بعد از گفتن آن هیچ چیز از آتش اژدهای دنریس در امان نبود. دنریس اولین بار این واژه را در فصل سوم استفاده کرد و کرازینس بردهفروش را به آتش کشید تا رهبری بزرگترین ارتش بردهها را به دست آورد.
دنریس بعدها در سکانسهای ماندگاری از این واژه استفاده کرد که از جملهی آنها میتوان به اعدام پدر و برادر ساموئل تارلی اشاره کرد. دراکاریس آخرین کلمهای بود که میساندی ندیمهی مورد اعتماد دنریس قبل از مرگ به زبان آورد و به باور بسیاری همین جمله عامل فروپاشی عصبی دنریس و به آتش کشیدن کینگز لندینگ در فصل هشتم بازی تاج و تخت بود.
جالب است بدانید زبان والیرینی توسط یک زبانشناس به نام دیوید جی پترسون ساخته شده و کاملا قاعدهمند است و کلمات و دستور زبان مخصوص به خود را دارد. میلیونها نفر از طرفداران بازی تاج و تخت در تلاش هستند این زبان را یاد بگیرند و حتی به خاطر آن در دورههای آموزشی ثبتنام میکنند!
۱. امروز نه
- دیالوگ انگلیسی: Not Today
- سومین قسمت فصل ۸ توسط آریا استارک نقل شد
بدون شک آریا استارک یکی از محبوبترین شخصیتهای بازی تاج و تخت است. او قواعد سنتی زن بودن را زیر پا گذاشت و تابوهای وستروس را شکست تا به یکی از جسورترین زنان هفت اقلیم تبدیل شود. آریا اصول مبارزه را به خوبی میدانست و در جنگ مهارت زیادی داشت. جملهی امروز نه به نوعی شعار زندگی او بود که با تکرار آن در لحظات سخت به خود یادآوری میکرد وقت جا زدن نیست و هنوز باید کارهای زیادی انجام دهد.
در فصل هشت و در بحبوحهی نبرد وینترفل وقتی از همه جا ناامید شده بود و فکر میکرد بازی تمام شده، ملیساندرا از راه رسید و با تکرار این جمله آریا را مجبور کرد به مبارزه ادامه دهد و با کشتن شاه شب پایانبخش این کابوس چندساله باشد.
یازده مورد از دیالوگهای معروف و د تاثیرگذار بازی تاج و تخت را در این مقاله بررسی کردیم. اگر دیالوگهای دیگری به ذهنتان میرسد، خوشحال میشویم با ما به اشتراک بگذارید.
منبع: screenrant
بعضی وقتها سخت ترین کار دنیا اینه که هیچ کاری نکنی
خیلی از دیالوگ هارو جا انداختین مثل :
“لنیستر ها سلام رسوندن” توسط روس بولتون
فقط جملهی The king in the north همه باهم میگفتن شاه شمال… و جملهای که دنریس میگفت من دنریس تارگرین زادهی آتش و طوفان
فقط دیالوگ ملیساندر (جادوگر موقرمز) که به آریا استارک گفت چشم های زیادی رو برای همیشه خواهی بست! چشم های قهوهای چشم های سبز و چشم های آبی… والدر فری و پیتر بیلیش و پادشاه شب کسایی بودن که به دست آریا کشته شدن 💥✌️این سه نفر به ترتیب چشاشون قهوهای و سبز و آبی بودن
Hold the door از همشون به یاد موندنی تر بود
وای خداااا واقعا دلم میخاد از ذهنم پاک شه و دوباره از اول بشینم ببینم.
بهتریننننن سریال جهان با اختلاف.گرد پای هیچ سریالی بهش نمیرسه
برای عشق هرکاری میکنم که جیمی گفت خیلی بهتر بود تا دخترهارو همه جا اذیت میکنن.
برن استارک دو جمله ماندگار گفت اولی خطاب به جیمی: من برای عشق هرکاری میکنم دومی خطاب به تیون: تو مردی خوبی هستی ممنون
البته اونو جیمی گفت
A Lannister always pays his debts
Love is the death of duty رو فراموش کزدین
جمله کوتوله تریبون که به جا اینو میگه قسمت اول جز بهترین دیالوگ هست
چیزی که هستی مثل یه لباس جنگی به تن کن تا دیگران نتونن بر ضدت استفاده کنن