۱۰ نکته جالب درباره تیریون لنیستر که در سریال «بازی تاج و تخت» نادیده گرفته شد
تیریون لنیستر یکی از شخصیت‌های اصلی سریال «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) است، اما او با آنچه در کتاب جرج آر آر مارتین توصیف شده است تفاوت‌های زیادی دارد. این سریال فانتزی اقتباسی از مجموعه کتاب‌های «نغمه یخ و آتش» (A Song of Ice & Fire) است. حماسه‌ای که عناصر سنتی ژانر فانتزی را با فضایی سیاه‌تر و واقع‌گرایانه‌تر جایگزین کرد. در حالی که در فصل‌های اول «بازی تاج و تخت» تلاش قابل توجهی برای حفظ اصالت داستان انجام شد، اما از فصل چهارم به بعد شخصیت تیریون لنیستر نسبت به کتاب بسیار تغییر کرد.
تیریون لنیستر در دنیای وستروس یک نجیب‌زاده است، اما تولدش به‌عنوان یک کوتوله باعث نفرت پدرش یعنی تایوین لنیستر از او می‌شود. تیریون لنیستر در مقایسه با برادرش جیمی لنیستر با پیش‌داوری‌ها و مشکلاتی روبرو می‌شود که معمولا برای یکی از ثروتمندترین مردان قاره بعید است.
در سریال «بازی تاج و تخت»، تیریون با خودآگاهی و پذیرش با این موضوع کنار می‌آید، اما نسخه کتابی او اغلب در پاسخ به رفتارهای زشت و زننده، بسیار انتقام‌جو و بی‌رحم‌تر است. بسیاری استدلال کرده‌اند که تصویر کتاب واقع‌گرایانه‌تر و پیچیده‌تر است، به‌ویژه پس از واکنش‌ها به فصل پایانی سریال «بازی تاج و تخت».
۱۰. ظاهر تیریون لنیستر در کتاب متفاوت است
قبل از بررسی تفاوت‌های قابل توجه روایی، به تفاوت در نحوه معرفی تیریون لنیستر توسط جورج آر آر مارتین در مقایسه با «بازی تاج و تخت» می‌پردازیم. در طول پخش سریال، از مارتین سوال شد که به نظر او بهترین تصویر از کدام شخصیت کتابش صورت گرفته است؟ او با توصیف پیتر دینکلیج در نقش تیریون لنیستر پاسخ داد که تیریون در کتاب قدکوتاه‌تر از دینکلیج بود، علاوه بر اینکه ظاهر زشت‌تری (با احترام به جناب آقای دینکلیج) داشت.
برای انتخاب نقش تیریون لنیستر بیشتر به یک بازیگر خبره و ماهر احتیاج داشتند که بتواند لهجه انگلیسی را خوب از آب درآورد تا اینکه دقیقا یک نفر با ظاهری شبیه نسخه‌ی کتابش پیدا کنند. در نتیجه پیتر دینکلیج را انتخاب کردند که از لحاظ ظاهری خوش‌قیافه‌تر و قدبلندتر بود.
او خاطرنشان می‌کند در حالی که پیتر دینکلیج بسیاری از ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری تیریون لنیستر را ندارد، این بازیگر آمریکایی مرد خوش‌قیافه‌ای است و از لحاظ ظاهری هم به همتای خود در کتاب شبیه نیست. تیریون در کتاب‌ها گاهی اوقات به‌عنوان یک هیولا توصیف می‌شود. پس از نبرد خلیج بلک‌واتر در فصل «نبرد پادشاهان» (A Clash of Kings)، تیریون لنیستر بینی خود را از دست می‌دهد، در حالی که در سریال فقط یک زخم روی گونه‌اش می‌افتد. اجرای دینکلیج درخشان است و عوامل سریال دنبال یک شخصیت اصلی با ظاهری جذاب‌تر بودند، به همین خاطر او را انتخاب کردند.
۹. یک چرخش داستانی درباره تایشا، باعث تحولی اساسی در شخصیت و سرنوشت تیریون می‌شود
در فصل اول سریال «بازی تاج و تخت»، تیریون لنیستر حکایتی درباره ازدواجش با یک فاحشه تعریف می‌کند که جیمی او را اجیر کرده بود تا به دروغ به تیریون ابراز علاقه کند. پس از اینکه تیریون با واقعیت روبرو می‌شود و قلبش می‌شکند، تایوین او را مجبور می‌کند تا شاهد تجاوز سربازانش به آن زن و در نهایت کشته شدنش باشد.
در کتاب «نغمه یخ و آتش» زمانی که جیمی فاش می‌کند تایشا در واقع یک فاحشه نبوده و صرفا زنی معمولی بوده که واقعا به تیریون علاقه داشته، روند تغییر شخصیت و سرنوشت تیریون به طور چشمگیری تغییر می‌کند. این چرخش داستانی هرگز در سریال اتفاق نمی‌افتد.
این فاجعه جهان تیریون را به هم می‌ریزد، اما تفاوت عمده دیگر این است که تایشا در کتاب زنده می‌ماند. این تغییر در پویایی صحنه‌ای که تیریون تایوین را می‌کشد تاثیر می‌گذارد، چون تایشا زنی است که تایوین دائما او را فاحشه خطاب می‌کند و این باعث می‌شود تیریون انگیزه بیشتری برای کشتنش داشته باشد. در فصل «رقصی با اژدهایان»، تایشا اغلب در ذهن تیریون است و امید دارد که در سفرهایش در اسوس به او برسد.
۸. تیریون لنیستر در کتاب انتقام‌جوتر است و شخصیت سیاه‌تری دارد
کاملا مشخص است که شخصیت تیریون در فصل‌های پایانی سریال با فصل «رقصی با اژدهایان» تفاوت چشمگیری دارد. با توجه به محبوبیت بسیار زیاد این شخصیت در «بازی تاج و تخت»، احتمالا اچ‌بی‌او و سازندگان سریال از ترس اینکه طرفداران این موضوعات را بسیار ناراحت‌کننده بدانند نمی‌خواستند مخاطبان را در معرض عناصر سیاه‌تر و بسیار پیچیده‌تر شخصیت قرار دهند. اما تیریون نه تنها در فصل «رقص با اژدهایان» ترسناک می‌شود، بلکه حتی قبل از کشتن تایوین هم سیاهی درون خود را به نمایش می‌گذارد.
سریال «بازی تاج و تخت» او را به‌عنوان یکی از اخلاق‌مدارترین شخصیت‌های سرزمین پادشاهی به تصویر می‌کشد، در حالی که در کتاب‌ها او هم مانند سایر ساکنین قلعه سرخ از انجام کارهای پست و کثیفی از قبیل باج‌خواهی و قتل ابایی ندارد. قسمت‌هایی از کتاب صحنه‌های جنسی با زنانی را توصیف می‌کند که بدون رضایت آن‌ها رخ داده است. علاوه بر این در فصل «طوفان شمشیرها» (A Storm of Swords)، تیریون مردی به نام سیمون سیلور تانگ را به خاطر آگاهی از اسرارش به قتل می‌رساند و او را به معنای واقعی کلمه به سوپ تبدیل می‌کند و به خورد مردم عادی در فلی باتم می‌دهد.
۷. سرسی به خاطر پیشگویی والونکار یا طلسم برادر کوچک از تیریون می‌ترسد
فصل ۵ «بازی تاج و تخت» با یکی از فلش‌بک‌های نادر سریال آغاز می‌شود و به صحنه‌ای از کودکی سرسی لنیستر برمی‌گردد. در این صحنه سرسی به ملاقات ساحره‌ای به نام مگی قورباغه در جنگل می‌رود که به او می‌گوید از همه فرزندانش بیشتر عمر خواهد کرد و ملکه‌ای جوان‌تر و زیباتر جایگزین او خواهد شد. بعدها سرسی از این پیشگویی نتیجه می‌گیرد که مارجری همان ملکه جوان است، در حالی که مگی قورباغه در واقع به دنریس اشاره داشت.
بزرگ‌ترین تفاوت پیشگویی مگی قورباغه در سریال و کتاب این است که در فصل «ضیافتی برای کلاغ‌ها» (A Feast for Crows)، به سرسی گفته می‌شود که توسط والونکار کشته خواهد شد. این یک کلمه والیریایی باستان به معنای برادر کوچک‌تر است و به عامل اصلی نفرت بی‌انتهای سرسی نسبت به تیریون تبدیل می‌شود، چون معتقد است که در نهایت تیریون او را خواهد کشت. بسیاری معتقدند که این پیشگویی در واقع به جیمی اشاره دارد، که قل کوچک‌تر سرسی است. نقل قول مگی قورباغه دقیقا به این صورت است:
و وقتی اشک‌هایت تو را غرق کند، والونکار دست‌هایش را دور گلوی سفیدت حلقه خواهد کرد و جانت را خواهد گرفت.
۶. تیریون در فصل «رقصی با اژدهایان» غرق سیاهی درون خود می‌شود
در کتاب، تیریون پس از شنیدن خبر تایشا و کشتن تایوین، افسرده و اندوهگین است. در حالی که قبلا هم از درون خشمگین بود، بعد از «طوفان شمشیرها» جنبه انتقام‌جویانه‌اش تقویت می‌شود که در نهایت او را به شخصیتی بسیار سیاه‌تر تبدیل می‌کند. فصل‌های دیدگاه او در «رقصی با اژدهایان» برخی از سخت‌ترین فصل‌های کل مجموعه هستند، زیرا تمام انگیزه او معطوف می‌شود به نابودی سرسی. در سریال، انگیزه او نجیبانه‌تر است، چرا که از سر خوش‌نیتی و افتخار برای قلمرو از دنریس حمایت می‌کند.
او تصور می‌کند که بعد از حمله به سرسی و و جیمی سرهایشان را روی نیزه‌ها می‌گذارد. او رویای کشتن تایوین و جیمی در نبرد را در سر می‌پروراند و خشم عمیقی را نشان می‌دهد که به نظر می‌رسد در ادامه مسیرش او را تسخیر کند. سریال نشان می‌دهد که تیریون به سرعت بعد از کشتن پدرش همه چیز را فراموش و دائما سطحی از همدلی با سرسی را حفظ می‌کند. در کتاب‌ها، این واقعیت بسیار متفاوت است.
۵. تیریون در فصل «رقص با اژدهایان» با گریف جوان ملاقات می‌کند
یکی از تفاوت‌های اصلی کتاب «نغمه یخ و آتش» با سریال «بازی تاج و تخت» این است که دنیس تنها تارگرین پس از ویسریس نیست. در فصل «رقص با اژدهایان» با گریف جوان آشنا می‌شویم؛ مرد جوانی که ظاهرا پسر ریگار تارگرین و ایلیا مارتل است و ادعای منطقی‌تری نسبت به دنریس برای تاج آهنین دارد. گریف جوان که برای سال‌ها مخفی شده بود، با حمایت ایلیریو موپاتیس و جان کانینگتون، نقشه‌ای برای نشاندنش بر تخت پادشاهی طراحی می‌شود.
در کتاب، تیریون با جان کانینگتون و گریف جوان، که همچنین به نام ایگون تارگرین شناخته می‌شود، از پنتوس به ولانتیس سفر می‌کند. در طول سفر، چند رویداد قابل توجه رخ می‌دهد، از جمله اینکه تیریون متوجه می‌شود گریف جوان وارث از دست رفته تارگرین است و جان کانینگتون تیریون را از دست مردان سنگی نجات می‌دهد، که باعث می‌شود لرد تبعیدی به بیماری تب خاکستری آلوده شود. این در حالی است که در سریال، جورا مورمونت درگیر ماجرای بیماری تب خاکستری می‌شود.
۴. تیریون لنیستر در کتاب «نغمه یخ و آتش» با زنی کوتاه‌قامت به نام پنی برخورد می‌کند
پنی شخصیتی در کتاب «نغمه یخ و آتش» است که به خاطر ارتباطش با تیریون در فصل «رقص با اژدهایان» برجسته می‌شود. در سریال تلویزیونی هرگز به پنی اشاره نمی‌شود و او را نمی‌بینیم. پنی کوتاه‌قامت است و برادرش که او هم یک کوتاه‌قامت است، در ولانتیس توسط افرادی که او را تیریون لنیستر می‌پندارند به قتل می‌رسد، زیرا سرسی پاداش مرگ او را تعیین کرده است. پنی بعدا تیریون را می‌بیند و تصمیم می‌گیرد به خاطر مرگ برادرش به او حمله کند.
با وجود تلاش برای کشتن تیریون، پنی با او دوست می‌شود. پنی در واقع عاشق تیریون می‌شود و در یک لحظه او را می‌بوسد، اما او به خاطر تجربیات تلخش با تایشا و شِی، بی‌رحمانه او را نادیده می‌گیرد. در این دوره زمانی که تیریون در حال تسلیم شدن به خودخواهی و اندوه است، پنی به‌عنوان یک اتفاق واقع‌بینانه مهم عمل می‌کند و مسئولیت وجدان اخلاقی‌اش را به او یادآور می‌شود. تیریون دائما با او بدرفتاری می‌کند، اما شخصیت مثبت‌ترش در تضاد با خودستیزی کلی اوست.
۳. شی در فصل «طوفان شمشیرها» به تیریون برای بخشیده شدن التماس می‌کند
در پایان فصل ۴ سریال «بازی تاج و تخت» قتل شی توسط تیریون قبل از کشتن تایوین، صحنه‌ای بسیار اندوهناک است، اما این داستان در کتاب ناراحت‌کننده‌تر است. در سریال، شی به‌عنوان یک آنتاگونیست خودخواه به تصویر کشیده می‌شود که از موقعیتی که با تیریون دارد به نفع خود استفاده می‌کند. شی در طول محاکمه به تیریون خیانت می‌کند و سپس با هم‌بستر شدن با پدرش تیر خلاص را به او می‌زند. در فصل «طوفان شمشیرها»، صحنه همچنان با خفه کردن شی توسط تیریون با زنجیر پایان می‌یابد، اما رویه‌ی آن متفاوت است و تیریون بعدا از کارش پشیمان نمی‌شود.
در کتاب، شی به تیریون التماس می‌کند که به او رحم کند، حتی او را غول لنیستر خطاب می‌کند که باعث بیشتر شدن خشمش می‌شود. قبل از کشته شدن، او ادعا می‌کند که توسط سرسی اجیر شده بود و از تایوین می‌ترسید و واقعا در برابر کشته شدن مقاومت نخواهد کرد. در فصل «ضیافتی برای کلاغ‌ها»، بخش‌هایی که به دیدگاه سرسی مربوط می‌شوند، بینش بیشتری در مورد معاملات شی در محاکمه ارائه می‌دهند. نشان می‌دهند که ملکه به شی وعده‌ی خانه‌ای در بارانداز پادشاهی با یک شوالیه برای ازدواج داده بود.
۲. رابطه تیریون و جیمی در کتاب به اندازه سریال خوب نیست
جنبه دیگری از داستان تیریون که سریال «بازی تاج و تخت» آن را نادیده می‌گیرد، رابطه این شخصیت با جیمی است. جیمی لنیستر تنها عضو خانواده‌ای است که تا به حال عشق و احترام واقعی را به تیریون نشان داده است، اما رابطه آن‌ها با اطلاعات تیریون درباره تایشا و سپس کشتن تایوین توسط تیریون از هم می‌پاشد. در سریال «بازی تاج و تخت»، جیمی قسم می‌خورد که تیریون را به خاطر قتل پدرشان بکشد، اما در فصل ۸ یک رابطه دوستانه با هم پیدا می‌کنند.
تصور اینکه رابطه برادرانه تیریون و جیمی در «نغمه یخ و آتش» ختم به خیر شود سخت است. نفرت تیریون از سرسی آنقدر شدید است که برای کمک به دنریس ممکن است به سرسی تجاوز و او را بکشد، و افکارش در مورد جیمی بهتر از این نیست. او مطمئنا از ایجاد آسیب به جیمی، چه از نظر عاطفی و چه جسمی، دریغ نمی‌کند و تصور می‌کند که این کار را در چندین مورد انجام دهد.
۱. روابط تیریون با شخصیت‌های فرعی در کتاب متفاوت است
در طول فصل‌های مربوط به تیریون در بارانداز پادشاهی در اوایل سریال «بازی تاج و تخت»، او شروع به جمع‌آوری گروهی از پیروان می‌کند. بران و شی به عنوان وفادارترین همراهان او نشان داده می‌شوند، و اگرچه روابط آن‌ها بیشتر یک معامله دوطرفه است، اما لحظاتی وجود دارد که آن‌ها دوستی واقعی را به یکدیگر ابراز می‌کنند. بران در مورد این واقعیت که تیریون را می‌فروشد رک‌تر است، اما عملکردش در سریال اغلب نشان می‌دهد که وفاداری خاصی به تیریون دارد.
در کتاب به نظر می‌رسد بران و شی خود را صرفا کارمند تیریون می‌دانند. بران به‌ویژه هیچ علاقه‌ای به دوست شدن با تیریون ندارد و اگر پرداخت دستمزدش متوقف شود، احتمالا هیچ ادب و احترامی به لرد لنیستر نشان نخواهد داد. باز هم این موضوعی است که باعث می‌شود تیریون در سریال «بازی تاج و تخت» نرم‌تر دیده شود تا تصویر پیتر دینکلیج را دوست‌داشتنی و همدلانه کند. نسخه جرج آر آر مارتین از تیریون لنیستر احتمالا واقع‌گرایانه‌تر به محیط وستروس و بدون شک شخصیت چالش‌برانگیزتری برای مخاطبان است.
منبع: screenrant
