بازی تاج‌ و تخت؛ مهم‌ترین شخصیت‌هایی که در هر فصل جان خود را از دست دادند

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۷ دقیقه
بازی تاج‌ و تخت

هنوز چیزی از سریال «بازی تاج‌ و تخت» نگذشته بود که این سریال به‌‌عنوان سریالی که بسیاری از شخصیت‌های اصلی را قربانی می‌کند، شهرت پیدا کرد. در هر فصل از این سریال شاهد مرگ عده کثیری بودیم که در میان آن‌ها نه‌ تنها کاراکترهای شرور و نفرت‌انگیز بلکه افراد محبوب طرفداران هم به چشم می‌خوردند.

مهم‌ترین کاراکترهایی که در این سریال کشته شدند، آن‌هایی بودند که مرگشان، بیشترین تأثیر را بر روی شخصیت‌های اصلی، جهت‌گیری و سمت‌ و سوی داستان، آنچه در وستروس اتفاق می‌افتاد و مبارزه با ارتش مردگان داشت. گاهی اوقات مهم‌ترین شخصیت‌هایی که کشته شدند همان‌هایی بودند که از دید مخاطبین مرگشان بسیار غم‌انگیز بود، اما همیشه هم این‌طور نبود. لذا ما در قسمت پایین می‌خواهیم به کاراکترهای مهمی اشاره‌کنیم که مرگشان تأثیر زیادی بر داستان بازی تاج‌ و تخت نهاد.

۸. فصل ۱ – ند استارک

بازی تاج‌ و تخت

ند استارک شخصیت اصلی فصل اول سریال بازی تاج‌ و تخت به شمار می‌آید. مرگ او به‌طورکلی سمت‌وسوی سریال را مشخص کرد و به مخاطبین نشان داد که اگر می‌شود شخصیت اصلی را کشت، پس در این سریال هیچ‌ کس در امان نیست. مرگ او سبب شد تا همه اعضای خاندانش در حالی‌ که هنوز باغم از دست دادنش کنار نیامده بودند آواره شوند. مرگ ند استارک زندگی آریا، سانسا، جان اسنو، راب، بران، کاتلین و حتی ریکون را برای همیشه تغییر داد و منجر به اتخاذ تصمیماتی گردید که سرنوشت وستروس را دستخوش تحولات عظیمی نمود.

تصمیم جافری باراتیون برای اعدام ند استارک، حتی با وجود اینکه ند به قولش عمل کرده بود، ثابت کرد که جافری یک پادشاه بی‌رحم، سادیسمی و عصبی است که نه می‌توان با او معامله کرد و نه به او اعتماد نمود. این کار سبب شد تا جافری به‌‌عنوان یک پادشاه شرور سادیسمی در ذهن مخاطبین جای بگیرد، به‌‌خصوص با توجه به اینکه او این دشمنی را در قبال سانسا که در آن زمان نامزدش بود کرده بود. در همین حین، شمال با تعیین راب به‌‌عنوان پادشاه اعلام استقلال کرد و همین امر سبب شد که تا پایان سریال، پادشاهی مستقل خود را داشته باشد.

۷. فصل ۲ – ​​رنلی باراتیون

بازی تاج‌ و تخت

مرگ رنلی باراتیون سبب شد تا سمت‌وسوی جنگ پنج پادشاه تغییر کند. رنلی پیش از مرگش، قدرتمندترین پادشاه بود و برای تصاحب تخت آهنین با جافری و لنیسترها به جنگ می‌پرداخت. او از ثروت و منابع خاندان تایرل بهره‌مند بود و پرچم‌داران آن‌ها را در اختیار داشت. رنلی جنگجویی بسیار محبوب بود. وی جنگجویانی مانند برین تارث را که بهترین شوالیه هفت‌پادشاهی شده بود به‌‌عنوان الگوی خویش برگزیده بود و وفاداری و ثبات قدم خود را از او الهام گرفته بود. حتی این امکان هم وجود داشت که رنلی با شمال هم متحد شود. اما همه این احتمالات وقتی‌ که سایه شیطان ملیساندر، رنلی را نابود کرد رنگ باختند. خاندان تایرل و پرچم‌دارانشان به لنیسترها پیوستند در حالی‌ که بقیه نیروهای رنلی به نزد برادرش استنیس باراتیون شتافتند.

فردی که پیش‌تر، کسی برای تصاحب تخت آهنین از او حمایت نمی‌کرد. لنیسترها به‌ واسطه اتحادشان با تایرل‌ها قوی‌تر از قبل شدند و استنیس به تهدیدی واقعی تبدیل گردید و نزدیک بود قلمروی پادشاهی را در طول نبرد بلک واتر تصاحب کند و شمال هم شانس خود را برای کسب اتحادی که می‌توانست جریان جنگ را تغییر دهد از دست داد و اما از منظری دیگر، مرگ رنلی، برین را وادار کرد تا مسیری جدید را در پیش بگیرد. افراد وفادار جدیدی را بیابد و بدون رنلی، هویت جدیدی پیدا کند.

۶. فصل ۳ – راب استارک

بازی تاج‌ و تخت

گرگ جوان و شاه شمال توانست به‌ واسطه قدرت نظامی‌اش همه را شگفت‌زده کند. با وجود اینکه او هیچ تجربه نظامی نداشت، توانست در تمامی نبردها بر علیه لنیسترها و نیروهای آن‌ها پیروز شود. لنیسترها که نتوانستند راب و بخش شمالی را در میدان نبرد شکست دهند، در مراسم عروسی‌ که به عروسی خونین شهرت یافت وی را از پای درآوردند. استارک‌ها تا آن زمان یکی از قدرتمندترین گروه‌های بازی تاج‌ و تخت به‌ حساب می‌آمدند. اما گویا مرگ راب توانست این مهره‌های قدرتمند را از بازی خارج کند. به‌ علاوه مرگ وی سبب شد که مخاطبین احساس کنند لنیسترها در جنگ پنج پادشاه پیروز شده‌اند، زیرا استارک‌ها آخرین حریف قدرتمندی بودند که هنوز در برابرشان قد علم کرده بودند. پس از مرگ او، بولتون‌ها کنترل شمال و فری‌ها کنترل رودخانه‌ها را به دست گرفتند. از سوی دیگر، مرگ راب، تأثیر مخربی بر خانواده‌اش گذاشت و سبب اتخاذ بسیاری از تصمیمات در ادامه داستان شد.

۵. فصل ۴ – تایوین لنیستر

بازی تاج‌ و تخت

تایوین لنیستر و جافری باراتیون، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین شخصیت‌هایی بودند که در فصل ۴ کشته شدند. مرگ تایوین، مهم‌ترین مرگ این فصل قلمداد می‌شود زیرا همانند جرقه‌ای بود که درنهایت سبب شد که لنیسترها کنترل تخت آهنین و هفت‌پادشاهی را از دست بدهند. درحالی‌که مرگ جافری برای بسیاری از شخصیت‌های اصلی داستان مانند سرسی، تیریون و سانسا مهم بود، اما نتوانست تغییری را در شرایط یا قدرت لنیسترها ایجاد کند. تامن به‌‌راحتی جای جافری را گرفت، در حالی‌ که تایوین لنیستر همچنان به کنترل تخت آهنین و حکومت بر هفت‌پادشاهی ادامه می‌داد. اما وقتی‌که تایوین مرد، لنیسترها قدرتمندترین مرد خود را از دست دادند. لنیسترهایی که زمانی به‌ ظاهر شکست‌ناپذیر جلوه می‌کردند هم‌اکنون آسیب‌پذیر شده بودند و همین امر سبب شد کسانی مانند های اسپارو و مارتل‌ها که در زمان زنده‌بودن تایوین، جرات ضربه زدن به لنیسترها را نداشتند پس از مرگ وی ضربات جبران‌ناپذیری را بر آن‌ها وارد کنند. مرگ تایوین باعث شد سرسی به قدرت واقعی پشت تخت آهنین تبدیل شود. به‌ علاوه مرگ او باعث شد تا تیریون در جلوی خانواده‌اش بایستد و همین امر باعث تغییرات قابل‌ توجهی در کاراکتر او گردید.

۴. فصل ۵ – جان اسنو

بازی تاج‌ و تخت

با وجود اینکه جان اسنو در فصل ۶ زنده شد، باز هم می‌توان مرگ او را مهم‌ترین رویداد فصل پنجم دانست. می‌توان موضوع مرگ جان اسنو را یکی از مهم‌ترین موضوعات بازی تاج‌ و تخت دانست چرا که مرگ او منجر به بروز بحث‌ها و گمانه‌زنی‌های زیادی در این رابطه شد که آیا او واقعا مرده است یا نه. از آنجایی‌ که قتل جان، آخرین اتفاقی بود که در کتاب‌ها روی‌داده بود، هیچ‌ کس به‌ طور قطع نمی‌دانست که سرنوشت او در نهایت به کجا خواهد انجامید. در داستان واقعی، مرگ جان یک هشدار بود، زیرا او یکی از معدود شخصیت‌هایی بود که تهدید ارتش مردگان را تشخیص می‌داد و یکی از کسانی بود که فعالانه به مقابله با آن‌ها می‌پرداخت. اگر جان می‌مرد، معلوم نبود که کسی بتواند در برابر تهدیدات آن‌ها قد علم کند.

۳. فصل ۶ – رمزی بولتون

بازی تاج‌ و تخت

پس از عروسی خونین، شمال به کنترل بولتون‌ها درآمد. استارک‌ها خانه و کاشانه و بخش زیادی از قدرتشان را از دست دادند و ناحیه شمالی به دست بولتون‌های خودخواه و بی‌رحم افتاد. آن‌ها که فقط به منافع خود فکر می‌کردند، نتوانستند شمال را برای تهاجم قریب‌الوقوع ارتش مردگان آماده کنند. مرگ رمزی بولتون و شکست او درنبرد حرامزاده‌ها سبب شد که حکومت بولتون‌ها بر شمال پایان سابد. استارک‌ها وینترفل را دوباره پس گرفتند و بار دیگر به حاکمان شمال تبدیل شدند و پس‌ از آن تمام تلاش خود را کردند تا مطمئن شوند که شمال در برابر تهاجم ارتش مردگان، آماده است و در نهایت برای مقابله با ارتش مردگان، تلاش کردند تا با دیگر گروه‌ها هم‌پیمان شوند. نقش سانسا در مرگ رمزی هم ثابت کرد که رمزی دیگر تسلطی بر او ندارد و سانسا از او قوی‌تر شده است.

۲. فصل ۷ – ویسریون

بازی تاج‌ و تخت

مرگ اژدها ویسریون از مرگ هر انسان دیگری در فصل هفتم مهم‌تر بود، زیرا به پادشاه شب و وایت واکرها این امکان را داد تا دیوار را تخریب نمایند. حال که ویسریونی وجود نداشت، دیوار سقوط کرد و ارتش مردگان به سمت شمال حرکت کردند. علاوه‌ بر این، مرگ ویسریون تأثیر زیادی بر دنریس تارگرین و جان اسنو گذاشت. دنریس که ارتش مردگان را به چشم می‌دید و دریافت که آن‌ها می‌توانند یکی از اژدهایانش را بکشند، سرانجام توانست هشدارهای جان در رابطه با آن‌ها را کاملا درک کند. او و نیروهایش تمام تلاششان را کردند تا ارتش مردگان را قبل از ادامه مبارزه برای تاج‌ و تخت آهنین از پای درآورند. وقتی دنریس برای مبارزه با این ارتش پیش‌ قدم شد، جان با او هم‌ پیمان گردید و همین تصمیم پیامدهای زیادی را برای آینده شمال و هر هفت‌پادشاهی به همراه داشت.

۱. فصل هشتم – دنریس تارگرین

بازی تاج‌ و تخت

شاید بتوان گفت مرگ پادشاه شب مهم‌ترین مرگ فصل هشتم سریال بازی تاج‌ و تخت است زیرا مرگ او کل ارتش مردگان را نابود کرد. با این‌ حال، این دنریس بود که سرانجام به شرور اصلی فصل هشتم تبدیل شد. دنریس و نیروهایش به شکست ارتش مردگان کمک کردند و او توانست سرانجام تخت آهنین را تصاحب کند. اما متأسفانه، این پیروزی‌ها به قیمت از دست دادن همه‌ چیزهایی تمام شد که او به آن‌ها اهمیت می‌داد و همین چیزها سبب شد که او به یک ملکه دیوانه و یک دیکتاتور تمام‌عیار تبدیل شود که مردم قلمروی پادشاهی را قتل‌عام کرد و بران شد تا بقیه جهان را هم تصاحب کند. مرگ دنریس، صحنه‌ای بسیار شخصی و احساسی‌تر از مرگ پادشاه شب بود و سرانجام چرخه قدرتی را که دنریس همواره در تلاش برای نابودی آن بود درهم شکست و توانست نقطه ختمی برای سریال بازی تاج‌ و تخت باشد، چرا که هدف کل این مجموعه درهم شکستن همین چرخه بود.

منبع: screenrant

راهنمای تماشای سریال


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۷ دیدگاه
  1. Abolfazl

    مرگ استنیس جای جان اسنو باید میبود چون جان زنده میشه زیاد مهم نی

  2. علی

    مرگ اوبرین خیلی ناگهانی و غیر قابل پیش‌بینی بود، این سریال توی فصل ۷ و ۸ واقعا مزخرف شد و ارزش دیدن نداشت.

  3. مهناز

    مرگ شیرین چی؟؟🥺🥺🥺

    1. سام

      اون که مهم نبود

  4. ابوالفضل

    نه تنها کیفیت گیم اف ترونز تو هر فصل کمتر میشد ، بلکه قربانی ها هم بدرد نخور تر میشدن !

  5. STS

    چطور جرأت میکنی لرد بیلیش رو تو این لیست نیاری

  6. Az

    مرگ اوبرین مارتل هم میتونست باشه بنظم خیلییییی غیر منتظره بود اشکم درومد سر اون اپیزود

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X