۱۰ شخصیت‌ بامزه سریال «بازی تاج و تخت»؛ از پادریک تا تیریون

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
کاراکترهای بامزه‌ی «بازی تاج و تخت»

مجموعه «بازی تاج و تخت» هنوز هم به عنوان یکی از بزرگترین سریال‌های فانتزی تاریخ تلویزیون شناخته می‌شود؛ حتی با وجود پایان‌بندی سریال که انتقادات زیادی را به‌همراه خود داشت. داستان جرج آر. آر. مارتین منابع زیادی در اختیار سازندگان سریال قرار داد و نهایتا مجموعه تلاش‌ها منجر به ساخت یک اثر غنی شد؛ اثری مملو از پیچش‌های تکان‌دهنده‌ی داستانی و شخصیت‌های پیچیده‌ی متفاوت که تماشاگران را با خود همراه می‌کردند. این اثر در عین حال طنز تأثیرگذاری هم در دل خود داشت.

در حالی که این سریال بیشتر بر سیاست و جنگ متمرکز است، کاراکترهای بامزه‌ی زیادی وجود دارند که باعث تعدیل فضای جدی سریال می‌شوند. بیشتر این کاراکترهای بامزه به دلیل موقعیت‌های خنده‌‌داری که برای مخاطبان ایجاد می‌کنند، به کاراکترهای محبوب سریال هم تبدیل شده‌اند. چه هواداران به مسخرگی و ساده‌لوحی خود کاراکترها بخندند و چه به شوخی‌ها و جوک‌های آن‌ها، خنده‌گرفتن در داستان تیره‌ای که پر است از خیانت و قتل، به تنهایی یک شاهکار در داستان‌پردازی محسوب می‌شود.

۱۰) «پادریک» به‌عنوان یک پادو، زیادی باشخصیت است

پادریک

«پادریک پین» یکی از آن کاراکترهایی است که بی‌کفایتی و سربه‌هوایی خفیفش باعث بامزه‌بودنش می‌شود. پاد همچنین نسبت به «هات پای» و «ادمور» دوست‌داشتنی‌تر و هم‌دلی‌برانگیزتر است و همین باعث می‌شود که نظرات و تعاملات خنده‌دارش، مؤثرتر جلوه کنند.

۹) «واریس» وقتی در کنار «تیریون» قرار می‌گیرد تبدیل به طلای کمدی می‌شود

واریس

«واریس» و «لیتل» فینگر دو تا از خطرناک‌ترین شخصیت‌های بازی تاج و تخت به حساب می‌آیند. چرا که آن‌ها به‌طور مؤثر با جناح‌های مختلف این جهان همکاری می‌کنند و نقشه می‌کشند. با این‌حال، تعمالات آن‌ها ذکاوت و هوششان را با شوخ‌طبی و بذله‌گویی ترکیب می‌کند و نتایج شگفت‌انگیز خنده‌داری به بار می‌آورد. مبارزه‌ی لفظی‌ای که آن‌ها خود را واردش می‌کنند، چیزی شبیه دیالوگ‌های پینگ‌پونگی فیلم‌های نوآر می‌شود.

واریس همیشه از مداخله‌کردن با یک نظر خنده‌دار یا یادآوری اینکه همه‌ی اسرار طرف مقابلش را می‌داند لذت می‌برد. این باعث می‌شود که دوستی او با تیریون درخشان‌تر شود و این ۲ در کنار هم، زوج خنده‌داری بسازند. عملکرد خیره‌کننده‌ی «کانلت هیل» در نقش «واریس»، او را از یک توطئه‌گر غیرقابل‌اعتماد به یک کاراکتر بامزه تبدیل می‌ند که موردعلاقه‌ی طرفداران سریال است.

۸) ملکه‌ی خارها با زخم‌زبان‌هایش همه را شوکه می‌کند

ملکه‌ی خارها

بانو «اولنا تایرل» بیش از هر کاراکتر دیگری در بازی تاج و تخت، گستاخ و آتشین‌زبان است. او ممکن است از دیگر سیاست‌مداران معاصرش در هفت پادشاهی مسن‌تر باشد، اما از کوچک‌شمردن و خارکردن هیچ‌کس ابایی ندارد.

کنایه‌های بانو اولنا بی‌رحمانه و تحقیرآمیز است، اما در سرگرم‌کردن مخاطبان موفق عمل می‌کند. او که با آخرین اعترافش، یعنی اذعان به قتل «جافری»، بسیار تکان‌دهنده بود، بسیاری دیالوگ دیگر هم داشت که عملکرد فوق‌العاده‌ای از «دیانا ریگ» به عنوان یکی از آخرین تجربه‌های بازیگری‌اش به‌جای گذاشتند.

۷) «سامول تارلی» کاراکتری خنده‌دار بود که رفته‌رفته تبدیل به کاراکتری خنده‌آور شد

سامول تارلی

زمانی که سامول تارلی در نیمه‌ی فصل اول سریال بازی تاج و تخت به نگهبانان شب پیوست، به‌نظر فردی بزدل و بی‌کفایت می‌آمد. با این حال، دوستی او با «جان اسنو» باعث شد که رفته‌رفته در جای درست قرار بگیرد، به‌خصوص که او دوست داشت یک استاد شود.

سم در بسیاری موقعیت‌های سریال ناکارآمد و بی‌فایده عمل می‌کند. اما وقتی با گیلی آشنا می‌شود، رفته‌رفته مجهز به نوعی شجاعت می‌شود. اعتمادبه‌نفس افزایش‌یافته‌ی او که با ناکارآمدی پیشینش ترکیب می‌شود، موقعیت‌های حتی خنده‌دارتری را رقم می‌زند. او خودش هم آرام‌آرام تبدیل به یک بذله‌گو می‌شود و از یک کاراکتر دست‌وپاچلفتی که باعث خنده می‌شود، تبدیل به کاراکتری می‌شود که لطایف بامزه دارد. با این تفاصیل، سم که نقشی اساسی در پیداکردن هویت اصلی «جان اسنو» دارد، یکی از بامزه‌ترین کاراکترهای سریال هم هست.

۶) «داووس» روح مهربان و بامزه‌ای است که این دنیا لیاقتش را ندارد

سر داووس سی‌ورث

«داووس سی‌ورث» به عنوان یکی از ملازمان وفادار «استنیس باراتئون» معرفی می‌شود که در تلاش برای دفع نقشه‌های شوم کشیشی سرخ، ملیساندر است. زمانی که داووس پس از مرگ استنیس به جان اسنو می‌پیوندد، می‌تواند هم به عنوان یک مشاور خدمت کند و هم خودش باشد.

علی‌رغم همه‌ی وحشت‌هایی که داووس با آن‌ها مواجه می‌شود (از قتل شیرین باراتئون تا مواجهه با وایت‌واکرها)، نظرات او پاسخی مکفی برای نیاز مخاطبان به خنده است. گاهی اوقات او از قصد چیزهای خنده‌دار می‌گوید اما برخی اوقات ناخواسته بامزه است. نحوه‌ای که او جان اسنو را به دنریس تارگریان معرفی می‌کند نشان می‌دهد که چه‌قدر زیادی برای بودن در مراسم‌های تشریفاتی خنده‌دار است. او در پاسخ به معرفی‌شدن دنریس، جان را این‌گونه معرفی می‌کند: «این جان اسنو است.» سپس یک سرفه می‌کند و در پاسخ به بهت حاضرین در سالن ادامه می‌دهد: «پادشاه شمال.»

۵) دیدگاه بدبینانه‌ی «اد» در مورد زندگی فوق‌العاده بامزه است

ادیسون تولت

خط داستانی‌ای که سرنوشت نگهبانان شب را دنبال می‌کند، بخشی تیره و تار از سریال است. آن‌ها ساکن دیوارند و در مقابل وحشی‌ها و ارتش مردگان دفاع می‌کنند. اما «ادیسون تولت» به عنوان یک تسکین‌دهنده‌ی تیرگی این خط داستانی عمل می‌کند. اد شخصیتی به‌شدت بدبین دارد و همیشه در بدترین زمان نگرانی‌های بیش‌ازحد خود را بیان می‌کند.

با این حال، نارضایتی‌های همیشگی اد باعث می‌شود که بینندگان و دوستان خود اد به خنده بیفتند. وجود همزمان «اد» و «تورموند» در کنار جان ممکن است گاهی اوقات زیادی باشد، اما این دقیقاً همان چیزی است که طرفداران سریال می‌خواهند.

۴) «بران» ضدقهرمانی بامزه‌ با هاله‌ای از تکبر و حیله است

بران

«بران» به‌عنوان یک مزدور بسیار ماهر و خطرناک، به لطف هاله‌ای که از تکبر و حیله اطراف خود دارد، احساس می‌کند که دست‌ناپذیر است. دوستی غیرقابل‌انتظار او با تیریون باعث می‌شود که اتفاقات خنده‌داری میانشان رخ دهد و «بران» تبدیل به یکی از بامزه‌ترین شخصیت‌های سریال شود.

«بران» اغلب بی‌پرده آن چیزی که در ذهن مخاطبان سریال است را به زبان می‌آورد و کسی که در حال صحبت با اوست را می‌آزارد. او امور سیاسی را به اشراف واگذار می‌کند و خودش تنها به سمتی می‌رود که پول باشد. «بران» اهمیتی به مشکلات و مخاطرات اطرافیانش نمی‌دهد و همین‌ها باعث می‌شود که یکی از بامزه‌ترین ضدقهرمان سریال بازی تاج و تخت باشد.

۳) رویکرد اغراق‌آمیز «سگ تازی» در مواجهه با همه‌چیز، مضحک و خنده‌دار است

سگ تازی بازی تاج و تخت

«سندور کلگان» به عنوان یک قصاب بی‌رحم معرفی و شناخته می‌شود که لقب «سگ تازی» را از آن خود کرده. با این‌وجود، زمانی که او سمت بادیگاردبودن برای خاندان لنیستر را کنار می‌گذارد، رفته‌رفته تبدیل به یکی از کاراکترهای محبوب سریال می‌شود. طرفداران شیفته‌ی بدویت اغراق‌آمیز او هستند، در حالی که با ظرافت انسانیت موجود در باطنش را از دیگران پنهان می‌کند.

پس از نقطه‌ی عطف این شخصیت که او را از کاراکتری منفی به سمت کاراکتری مثبت سوق می‌دهد، خشونت و وحشی‌گری او باقی می‌ماند و همین ترکیب خیرخواهی و وحشی‌گری، باعث خنده‌دارشدن رفتار «سگ تازی» می‌شود. قصد خود او از خشونتش،‌ خنده‌داربودن نیست. اما بینندگان با دیدن رفتارهایش به خنده می‌افتند.

۲) سلاح «تیریون» کلمات است

تیریون لنیستر

تعداد زیادی از کاراکترهای بازی تاج و تخت با گفتار و اعمال خود گاهی طرفداران را به خنده می‌اندازند، اما تیریون فرق می‌کند. تقریباً نیمی از حرف‌های او جوک هستند. او در طول سریال به طور مداوم بیان می‌کند که برادرش جیمی برای جنگیدن ساخته شده است، در حالی که او با کلمات و شوخ طبعی بهتر است و شوخ‌طبعی‌اش حکم سلاحش را دارد.

تیریون قطعاً ساده‌ترین خط داستانی را طی نمی‌کند. مسیر او پر است از اتفاقات وحشتناک و ناگوار. اما او همچنان سعی می‌کند تا آخرین کلمه، از بذله‌گویی و شوخ‌طبعی دست نکشد. او که یکی از باهوش‌ترین کاراکترهای سریال بازی تاج و تخت است، ثابت می‌کند که یک دستیار عالی برای حاکمان است و در مدیریت موقعیت‌های ناخوش‌آیند و برقراری تعامل عالی است. او می‌داند که چگونه بر هرکسی که با او صحبت می‌کند چیره شود.

۱) «تورموند» تبدیل به قطب کمدی شمال می‌شود

تورموند

تورموند که در فصل سوم به عنوان یکی از وحشی‌هایی معرفی شد که آن‌سوی دیوار زندگی می‌کنند، عمدتاً چهره‌ای خشن و ترسناک داشت. با این حال، پس از هجوم مردم آزاد به «کَسل‌بلَک»، تورموند تغییر جناح می‌دهد و تبدیل به یکی از یاران جان اسنو می‌شود.

تورموند به سرعت تبدیل به متحدی معتمد برای جان اسنو می‌شود و همین باعث می‌شود که زمان بیشتری در سریال باشد. این جنگجوی تنومند دیدگاه منحصربه‌فردی نسبت به زندگی دارد و از داستان‌های مسخره تا لبخند گستاخانه‌اش، تبدیل به یکی از محبوبترین ویژگی‌های این سریال شد. گرچه بقیه‌ی کاراکترها گاهی او را درک نمی‌کنند، اما او در تمام طول سریال بذله‌گویی را رها نمی‌کند و تنها در هنگامه‌ی جنگ است که شمایلی جدی به خود می‌گیرد.

منبع: CBR

راهنمای تماشای سریال


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما