چرا پایان سریال «بازی تاج و تخت» هنوز غیرقابل توجیه است؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
بازی تاج‌وتخت

جزئیاتی که در قسمت پایانی سریال «بازی تاج‌وتخت» به چشم می‌خورند ممکن است ذهن شما را هم مانند هر مخاطب دیگری به خود مشغول کرده باشند. به‌ طور خلاصه می‌توان گفت که تاریخچه هر رویدادی بر اساس آنچه مردم در رابطه با آن به زبان می‌آورند تعریف می‌شود و همین امر در رابطه با داستان‌های این تاج‌وتخت آهنین هم صدق می‌کند.

تماشای مجدد قسمت پایانی این سریال، با توجه به واقعیات جهانی که در آن زندگی می‌کنیم، یک تجربه فوق‌العاده مهیج به‌ حساب می‌آید. چرا که این سریال توانست چیزی فراتر از واقعیت را به ما نشان دهد. بنابراین تماشای چنین سریالی قطعا برای مخاطبین خالی از لطف نبوده است. اما حتی اگر در عصری غم‌انگیز و ترسناک درست همانند فضای سریال هم زندگی می‌کردیم باز هم چنین سریال طولانی و مهیجی می‌توانست برایمان تجربه‌ای خیره‌کننده باشد.

با تمام این‌ها، آشفتگی و بی‌برنامگی‌ که در پایان سریال «تاج‌وتخت» به چشم می‌خورد تا حدی مخاطبین را ناامید کرده است. با این حال باوجود تمامی این نقص‌ها این سریال توانست برنده جایزه امی شود. در واقع می‌توان چنین استدلال کرد که قضات آکادمی بیشتر تحت تأثیر قسمت‌ها و فصل‌های قبلی، نظیر نبرد حماسی شب طولانی یا اپیزودهای کاراکتر محوری مانند شوالیه هفت‌پادشاهی قرارگرفته‌اند تا قسمت پایانی آن. چرا که می‌توان به جد بیان داشت برخلاف برخی از سریال‌هایی که تنها به خاطر فصل‌های پایانی‌شان برنده جایزه امی شدند، مانند «مد من» یا «بریکینگ بد»، این سریال به خاطر فصل پایانی‌اش برنده جایزه نشده و اصلا پایان داستان، آن‌طور که مخاطبین می‌پسندیدند ساخته‌وپرداخته نشده بود.

بازی تاج‌وتخت

از آنجایی‌ که کشتارها و قتل‌های فراوانی پیش از اپیزود پایانی رخ‌داده، می‌توان گفت که اپیزود پایانی تقریبا یک سکانس بدون کشتار است که در آن جان (کیت هرینگتون) با دنریس (امیلیا کلارک) روبه‌رو می‌شود و در نهایت او را با چاقو می‌کشد. از آن‌ طرف، تیریون میان آوارهای کینگز لندینگ در جست‌وجوی اجساد برادر و خواهرش، جیمی (نیکولای کوستر-والداو) و سرسی (لنا هدی) است که در هنگام مرگ هم درست همانند دوره حیاتشان به هم وفادار ماندند. دینکلیج تمام تلاشش را می‌کند تا این سکانس را به لحظه‌ای به‌ یاد ماندنی تبدیل نماید، اما قطعا مخاطب سردرگم می‌شود و نمی‌داند که باید در رابطه با کشته شدن دو تن از بدنام‌ترین شخصیت‌های سریال چه احساسی داشته باشد و لذا با اینکه دینکلیج نقش خود را به زیبایی هرچه‌تمام‌تر ایفا می‌کند اما قطعا این رفتارها هیچ تاثیری در مخاطبینی که از این دو شخصیت متنفر بودند ندارند.

لحظاتی در سریال بازی تاج‌وتخت وجود دارد که آن‌ قدرها هم خشک و بی‌روح نیستند. به‌‌عنوان‌ مثال تحقیر شدن ادمور تالی (توبیاس منزیس) در قسمت پایانی و رد شدن درخواست نه‌ چندان معقولش برای حکومت بر وستروس که توسط سانسا (با بازی سوفی ترنر) به مهربانی اما با جدیت و بابیان جمله عمو، لطفا ساکت شو رد شد، می‌تواند نشان‌ دهنده جنبه طنزآمیزی از سریال باشد که قرار است بر فضای تاریک و پر از کشتار آن غلبه کند و اندکی مخاطب را تسکین بدهد.

تیریون که ریاست اولین جلسه شورای کوچک جدید را بر عهده دارد و در تلاش است تا جامعه وستروس را با وجود اینکه مشاورانش نمی‌توانند بر سر خیلی از موضوعات به توافق برسند، دوباره بازسازی کند و اوضاع را روبه‌راه نماید، این امید را در مخاطب ایجاد می‌کند که حال که یکی از باهوش‌ترین مردان این سرزمین، قدرت کافی را به دست آورده و بر اوضاع مسلط شده ممکن است بتواند با ایجاد تغییراتی، شرایط زندگی مردم را بهبود ببخشد و امید را در دل آن‌ها بیدار کند.

بازی تاج‌وتخت

در هر صورت، یک ساعت و ۲۲ دقیقه پایانی سریال به‌‌شدت خسته‌کننده به نظر می‌رسد و همین امر سبب می‌شود تا هر آنچه در این لحظات گفته می‌شود و هر آن چیزی که به آن پرداخته می‌شود نامعقول و غیرمنطقی به نظر آید. بنابراین می‌توان بیان داشت که اپیزود «تخت آهنین» قسمت پایانی بدی برای این سریال نیست، چرا که در حقیقت این قسمت، وقف جمع‌وجور کردن بسیاری از قسمت‌های ناتمام مانده سریال شده و لذا دیگر به نبردهای حماسی و درامی که بخش جداناپذیری از این سریال بودند توجه چندانی نشده است. بنابراین تمامی این موضوعات در کنار هم سبب گشته‌اند تا این قسمت که همان قسمت پایانی است سرد و بی‌روح جلوه کند و نتواند مخاطب پسند باشد.

این سریال همان سریالی است که در دو قسمت اولش، شاهد برن استارک ۱۰ ساله (با نقش‌آفرینی ایزاک همپستد رایت) هستیم که از پنجره قلعه به بیرون انداخته می‌شود و سگ خانگی سانسا توسط پدرش کشته می‌شود. خب من به همه کاراکترهایی که توانستند در این گیرودار زنده بمانند، تبریک می‌گویم، اما از همان ابتدا مشخص بود که هیچ پایان خوشی برای کاراکترهای سریال «تاج‌وتخت» وجود نخواهد داشت.

در پایان، دو شخصیتی که توانستند در میان سیلی از کاراکترها، پایان خوشی را تجربه کنند سانسا و آریا (با بازی میزی ویلیامز) بودند که اولی پس از سالیان سال که با او مانند یک دختر ناتوان رفتار شده بود به منصب ملکه شمال منتصب گردید و دومی به یک کشتی ملحق شد تا به ماجراجویی در آن‌سوی دریاها بپردازد. این داستان‌ها پیامی را برای مخاطب به همراه دارند. به‌‌خصوص داستان آریا، دختری که از زندگی ناامید شده بود و تصور می‌کرد زندگی همانند یک خانم تنها شرایطی است که برای او رقم خورده است و تا ابد محکوم است در همین شرایط زندگی کند.

ولی بنیوف و وایس، باز هم این لحظات پایانی را به هم ریختند و تا حدی قدم بعدی جان اسنو را هم نشان دادند که همان سفر به آن‌سوی دیوار و پیوستن به نگهبانان شب و مهاجرت به سمت شمال و تبدیل‌شدن به یک مرد آزاد بود. گویا دیگر هیچ امیدی در درون او وجود ندارد و دیگر هیچ حس و حالی برای ماجراجویی بیشتر که بخواهد مخاطبین را سرگرم کند برایش باقی نمانده و این امر خودش می‌تواند دستاورد بزرگی باشد، چرا که در طول سریال، وقتی کاراکترها یکی پس از دیگری کشته می‌شدند، جان یکی از آخرین شخصیت‌های اصلی بود که تا لحظه آخر در سریال باقی ماند.

بازی تاج‌وتخت

شاید او دارد تاوان تصمیمش برای قتل دنریس را که در اوایل همین اپیزود روی داد پس می‌دهد؟ اما دنریس دیگر دیوانه قدرت شده بود و کشته شدنش موهبتی برای مردم آن سرزمین به‌ حساب می‌آمد. پس خوب شد که مرد. این‌طور نیست؟ اما همه‌چیز خیلی شلوغ‌ و درهم‌برهم تمام شد و قطعا هوادارانی که در سال ۲۰۱۱ عاشق این سریال شدند و طرفدارانی که از سال ۱۹۹۶ عاشق کتاب‌های مارتین بودند سزاوار پایان بهتری بودند.

بازی تاج‌وتخت درست زمانی به شهرت رسید که انتقادهای مردم از سریال‌های تلویزیونی روزبه‌روز بیشتر می‌شد و همین امر توانست سبب شود که عده بسیاری به سمت این سریال جذب شوند و بازی تاج‌وتخت به‌سرعت توانست در میان طرفداران محبوبیت زیادی پیدا کند. از طرفی این موضوع برای دست‌اندرکاران سریال تاج‌وتخت خیلی خوب بود اما از طرف دیگر تمامی جزئیات سریال و تمامی انتخاب‌های کارگردان و نویسندگان زیر ذره‌بین طرفداران قرار داشتند. علاوه‌ بر این واقعیت این است که بنیوف و وایس در نهایت مجبور شدند پس از تمام شدن مطالب عنوان‌ شده در کتاب‌های مارتین، مسیر حماسی خودشان را برای سریال تدارک ببینند که با انتقادات مثبت و منفی مردم روبه‌رو شد.

این‌طور که به نظر می‌رسد کم‌کم این سریال در حال محو شدن از اذهان عمومی است چراکه فصل آخر آن کاملا مخاطبان را ناامید کرد. درست برخلاف فصل‌های اولیه که کاملا بی‌عیب و نقص ساخته‌ شده بودند و توانستند تقریبا تمامی تماشاگران تلویزیون را به سمت خود جذب کنند. در واقع در قسمت‌های آغازین سریال، مهم نبود که چقدر داستان فراز و نشیب داشته باشد و چه اتفاقاتی روی دهد چرا که این اپیزودهای ابتدایی، هیچ‌گاه کاراکترهای خود را از دست نمی‌دادند و شاید رمز موفقیتشان هم در همین موضوع نهفته بود.

با وجود آن‌ها، اپیزودهای پایانی سریال به‌ قدری خشک و بی‌روح و سرهم‌بندی شده بودند که نمی‌شد با آن‌ها ارتباط برقرار کرد. ما داریم درباره‌ی کاراکترهایی صحبت می‌کنیم که در طی چندین فصل، بلوغ و به کمال رسیدنشان را بر روی صفحه تلویزیون تماشا کردیم و ناگهان همه‌ چیز خراب شد. برخلاف تیریون و تاریخ وستروس، تاریخ تلویزیون قطعا بازی تاج‌وتخت را در بایگانی خود ثبت خواهد کرد اما مطمئن باشید که از آن به نیکی یاد نخواهد شد.

منبع: collider

راهنمای تماشای سریال


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۱۷ دیدگاه
  1. مهری

    هرچقدر هم که بگن مرگ دنریس حقش بود اگه بخوایم منطقی فکر کنیم میفهمیم واقعا یکی از مهم ترین شخصیت هایی بود که نباید میمرد اونم وقتی که به خواسته اش رسید و خیلی بد توسط کسی که عاشقش بود کشته شد .
    من نمیگم دنریس کارش درست بود که پایتختو سوزوند ،کارش اشتباه بود اما کار تیریون هم اشتباه بود
    چندبار به دنری خیانت کرد ،کاری کرد که دنریس دیگه به هیچکس اعتماد نداشته باشه .دنریس دوتا از اژدهایانشو برای وینترفل و شمالی ها از دست داد و اونا اصن خوب باهاش رفتار نکردن درصورتی که اگه دنریس نبود ارتش مردگان خیلی زودتر از انتظار به دنیا چیره میشدن .
    و سانسا ،خودم به شخصه خیلی بدم ازش میامد بخاطر اینکه انقد خر و ضعیف بود که باعث شد پدرش یه مرگ بی آبرو داشته باشه درصورتی که اگه پدر سانسا واقعیتو به مردم میگفت که جافری و خواهر برادراش وارث های بالحق نیستن ورق از اینرو به اونرو میشد .
    ولی باز سانسا خودشو چسبونده بود به جافری
    اخرش هم شد ملکه ی شمال و برادرش هم شد پادشاه هفت قلمرو
    البته شیش قلمرو به غیر از شمال .
    ولی دنریس دلایل خوبی برای دیوانه شدن داشت .
    توی جشن بعد از پیروزیشون در برابر ارتش مردگان همه به جان توجه میکردن درصورتی که دنریس هم اژدها سوار شد و جنگید
    دوستش رو جلوش کردن زدن ،
    مورد اعتماد ترین فرد زندگیش بخاطرش مرد و هیچوقت دنریس نتونست اونجوری که باید عاشقش میبود .دست دنریس که تیریون بود خیلی انتظار ازش میرفت
    میتونست دنریس رو از انجام خیلی از کارها منصرف کنه ولی تلاش نکرد
    اون خواجه هم که به دنریس خیانت کرد .
    اصلا همه تا وقتی فهمیدن وارث مرد هم وجود داره عوض شدن
    بر علیه دنریس شدن
    و دیوانش کردن
    هرجوری هم فکر کنید ،دنریس از شخصیت هایی بود که باید زنده میماند و فرمانروایی. میکرد ،کنار جان .اما توسط جان کشته شد اونم در بیدفاع ترین حالت ،از جان بعید بود .
    به هر حال نویسنده ها تمام تلاششونو کردن که توی این دوفصل دنریس رو منفور ترین شخصیت جلوه بدن و موفق هم شدن
    چون هرجا که میری میبینید همه دارن میگن دنریس باید میمرد درصورتی هیچکس به دلیل دیوانه شدنش فکر نمیکنه ،توسط مورد اعتماد ترین افرادش طرد شد
    توسط عشقش کشته شد
    و واقعا بی انصافی بود ،درسته که نباید پایتخت رو تبدیل به خاکستر میکرد اما حقش این نبود

  2. پریسا

    به نظرم خیلی خوب تموم شد! چون دنریس

    آدم کش و خونریز بود اصلا اژدها خیلی خطرناک

    بود و اگه مثلا دنریس شاه میشد با اژدهاش پدر

    مردم رو درمی آورد . شما خودتون دوست دارید

    یه اژدها همیشه بالاسرتون باشه؟؟؟

  3. علی

    سریالی که میتونست بهترین سریال تاریخ بشه با پایان بندی افتضاحش نابود شد‌.
    اینکه دنریس به یکباره تبدیل به شرورترین انسان بشه و همه رو قتل عام کنه کاملا غیر منطقی و مسخره بود، دنریس باید ملکه میشد.

  4. Amirreza

    انتظارات زیادی از فصل آخر داشتیم ولی گند زدن و کاراکتر هایی که باید تا آخر یا کمی بیشتر زنده می موندن مردن و پایان سریال خیلی سرد و بی حس بود.

  5. Mahdi

    کاش هیچوقت این سریال رو نمی‌دیدم

  6. Maysam

    با اینکه آخرش همه چیز به نفع خاندان استارک تمام شد البته اگر جداشدن و پاشدینش را در نظر نگیریم اما سرنوشت دو چیز کاملا مبهم نا معلوم رها شد یکی اژدهای خودسرکه با جسد دنریس رفت و حالا معلوم نیست کجا ول میچرخد و دوم سرنوشت هزاران دوتراکی که در اخر هیچ اشاره به انها نشد که کجا ساکن شدن و کجا رفتن

  7. Davood

    یعنی بدترین پایان بندی که میشد به یه سریال مثل بازی ها تاج وتخت داد همین پایان بود وهمچین پایان بندی به هیچ عنوان با داستان هم خونی نداشت.من تا قبل از اینکه فصل هشتم بیاد سه بار کامل این سریال دیدیم اما فصل آخر فقط یه بار دیدیم گند به معنای واقعی زدن

  8. سارا

    واقعا بد تموم شد چرا یه خانوم وقتی به زمان اوج قدرتش میرسه باید کشته بشه 😭😭😭😭

    1. Parnian

      اون خانوم هزاران آدم بی گناه رو کشت و مرگش کاملا منطقی و خوب بود چون به جنون رسیده بود

      1. سسسسسسس

        اما چرا به جنون رسید اګه جنونش ارثیه پس جانم ۵ سال دیګه به چنون میرسه

    2. سیییی

      دیدی طلسمش کرده بودند دنریس و یا مثل بابا ش روانی شده بوده خودشم آخر کاری مرگ خودشو پذیرفت و الا به دراگو میگفت جان و مرغ سوخاری کنه

  9. Roozbeh

    این سریال شاید اکثریت بگن بد تموم شد ولی با این حرفتون که با نیکی یاد نمیشه رو قبول ندارم حق دارن بگن بد تموم شد ولی نمیتونن بگن سریاله بدی بود

    1. Sajad

      یه پایان افتضاح میتونه یه سریال خوبو خراب کنه و کاری کنه توی ذهن مردم همون پایان افتضاحش بمونه پس الان GOT یه سریال بد محسوب میشه

    2. رضا

      این سریال واقعا سریال جذاب و مهیجی بود…
      حالا قسمت آخرش دیگه بلاخره ی جوری باید تموم میشد…
      در کل عالی بود

    3. داوود

      برای این اینطور تمام شد که بیننده ها همه نوع حدسی میزدند برای پایان و گروه فقط خواسته آخرش غیر از حدسیات باشه و کار خراب شد

      1. Nashenas

        در واقع پایان سریال در سطح خود سریال نبود.معمولا پایان همه مجموعه ها از سطح خود سریال بالاتر هست.اما قسمت پایانی نه تنها همسطح خود سریال نبود بلکه خیلی با پارادوکس همراه بود.این وقتی هست که انتظارات بالا میره

    4. sama

      نکته های مهم یک داستان اولشه و پایانش که این سریال به خاطر بودجه کمش همه کاراکتراش فصل آخر خول شدند مخصوصا نایت کینګ و دنریس

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما