سریال فرندز؛ ۱۰ درس زندگی که از جویی تریبیانی یاد گرفتیم
سریال «دوستان» پر از لحظههای آموزشی است. با توجه به همه فرازونشیبهایی که شخصیتها پشت سر میگذارند، مطمئنا در درون این سختیها و مشکلات، چیزهایی برای یادگیری وجود دارد. جویی تریبیانی چندین داستان دارد که در آنها، اشتباهات، ویژگیها و تجربیات زندگی او مطالبی را در پی دارند که مخاطبان میتوانند از آنها درس بگیرند.
پوشیدن لباسهای راحت در مهمانی شکرگزاری، همانند دانستن آنچه در مصاحبههای کاری باید بگویید، مطمئنا یک درس اساسی است؛ زیرا ممکن است به طور ناخواسته بر روی زندگی شما تأثیر بگذارد، مانند آنچه برای جویی اتفاق افتاد. جویی حتی وقتی جمله معروفش روی جانین جواب نمیداد، خودش هم درس زندگی یاد میگرفت.
- ۱۰ فصل سریال فرندز از بدترین تا بهترین
- قسمت ویژهی فرندز رکورد بازدید بازی تاج و تخت را در انگلیس شکست
- از فیلمهای واقعا ترسناک تا قسمت ویژهی فرندز؛ بهترینهای هنر و سینما
۱۰. از قبل آماده به مراسم شکرگزاری بروید
جویی عاشق غذا است. بنابراین جای تعجب نیست که او منتظر جشن شکرگزاری باشد یا اینکه بتواند خودش کل یک بوقلمون را بخورد. برای دومین بار، او حتی شلوار بارداری فیبی را به شلوار شکرگزاری تبدیل کرد.
سپس او توانست در مهمانی به طرز عجیبی مقدار زیادی غذا بخورد. پر کردن شکم خود، درس زندگی در این موضوع نیست. در عوض، شلوارهای کشدار و سایر لباسهای راحتی را بپوشید تا جای کافی برای غذا داشته باشید و لباسهای تنگ مانع نشوند، به ویژه هنگامی که موقع خوردن لذیذترین غذای مراسم است.
۹. اعتماد به نفس و فروتنی، همراه یکدیگر هستند
جویی بسیار با اعتماد به نفس است. این یک چیز خوب است و با توجه به سبک کار او که در آن اغلب با جواب رد مواجه میشود، مفید خواهد بود. با این حال، جویی در لحظههایی به خودش شک دارد اما در بیشتر مواقع، اعتماد به نفس او قوی است.
حتی در بعضی مواقع اعتماد به نفس او بیش از حد زیاد است، طوری که احساس میکند میتواند هر زنی را به خود علاقهمند کند، بهخصوص وقتی جمله معروف مخ زنیاش را میگوید و وقتی جملهاش روی جانین، هم اتاقی جدیدش جواب نمیداد، کاملا ناراحت میشد. بنابراین گرچه اعتماد به نفس، چیز خوبی است اما داشتن مقداری فروتنی هم در کنار آن، امری لازم است.
۸. مراقب حرفی که میزنی باش، بهخصوص در مصاحبههای کاری
جویی در گفتن حرفهای اشتباه در زمانهای خاص، بهخصوص در مصاحبهها تبحر دارد. در واقع، مدتی بعد از دریافت نقش دکتر دریک رامورای، در یک مصاحبه شرکت کرد و اشتباه کرد و گفت که بیشتر دیالوگها را خودش مینویسد که باعث شد او از سریال روزهای زندگی ما حذف شود.
بعدا وقتی مصاحبه دیگری با یک مجله مربوط به سریالهای آبکی انجام میدهد، از دوستانش میخواهد که در آنجا حضور داشته باشند تا اطمینان حاصل کند که حرف اشتباهی نمیزند. تقریبا اوضاع خوب پیش میرود تا اینکه در پایان مصاحبه میگوید که سریالهای آبکی را تماشا نمیکند، زیرا زندگی برایش مهمتر است و وقت دیدن چنین چیزهای مزخرفی را ندارد. امیدواریم دفعه بعدی، شانس با جویی یار باشد اما مطمئنا مخاطبان از اشتباهات او درس گرفتهاند.
۷. تظاهر به چیزی که نیستی نکن
وانمود کردن به کسی یا چیزی که نیستید، خوب نیست و به کار نمیآید و جویی میتواند این موضوع را تصدیق کند. طرفداران مطمئنا به یاد میآورند که در یک قسمت جویی وانمود میکند که مالک یک خودروی پورشه است تا در مکالمه خود با یک عابر در خیابان، او را تحت تأثیر قرار دهد.
سرانجام صاحب پورشه آمد و کلیدها رو از او گرفت اما جویی با چیدن چندین جعبه و کشیدن روکش پورشه روی آنها، وانمود میکند که آن یک ماشین پورشه است تا بتواند عابران را دوباره تحت تأثیر قرار دهد. جویی همچنین هنگام قرار دوستانه با وارلی وانمود میکرد که به موزهها علاقه دارد تا اشتراکات خود را با او نشان دهد. بهتر است همیشه خودتان باشید و هر گونه تظاهر را کنار بگذارید.
۶. چیزهای جدید را امتحان کنید، شاید لذت ببرید
وقتی تریگر احساسات ریچل را جریحهدار میکند، جویی از ریچل دفاع میکند اما این موضوع برای مانیکا و ریچل دردسرساز میشود، چرا که تریگر، آن دو را تهدید میکند که گزارش میدهد و آنها را به دلیل اجاره غیرقانونی، از خانه بیرون میاندازد. برای جلوگیری از این اتفاق، جویی موافقت میکند که با او تمرین رقص کند تا زنی را که دوست دارد تحت تأثیر قرار دهد.
برای مثال در قسمتی دیگر، جویی و ریچل یکدیگر را برای خواندن کتابهای دلخواه خود قانع میکنند و ریچل، کتاب درخشش و جویی، کتاب زنان کوچک را میخواند. در هر دو شرایط، جویی فکر نمیکرد که از رقصیدن در سالن رقص یا خواندن زنان کوچک لذت ببرد اما همانطور که مشخص شد، او هر دو تجربه را دوست داشت. به ویژه دومی و وقتی ریچل ادامهی داستان کتاب را لو میدهد و به او میگوید که بث میمیرد، جویی ناراحت میشود و نشان میدهد که چقدر کتاب را دوست دارد.
۵. زندگی خود را به خاطر یک ساندویچ به خطر نیاندازید
وقتی چندلر و راس و جویی با دوستپسر فیبی، گری، با ماشین بیرون رفتند، در یک لحظه احساس کردند که به سمت آنها شلیک شده است. جویی به سمت راس شیرجه میزند و او را میپوشاند و همین موضوع باعث میشود چندلر فکر کند جان راس برای جویی مهمتر است و اول، او را نجات میدهد.
جویی سرانجام اعتراف میکند که در واقع برای نجات ساندویچ، به سمت راس شیرجه زده است. اگرچه درگیری بیشتری بین آنها پیش نمیآید اما باز هم، حس خیلی خوبی بین آنها جاری نمیشود. حتی اگر آن ساندویچ بزرگترین ساندویچ در جهان باشد، او میتواند دوباره یکی دیگر تهیه کند اما او نمیتواند جای دوستانش را با چیز دیگری پر کند.
۴. صداقت خود را حفظ کنید
وقتی جویی برای بازی در نقش دکتر دریک رامورای انتخاب شد، یک چالش بزرگ برایش پیش آمد، زیرا این اولین تجربه حرفهای وی در کار بازیگری بود. به همین خاطر او فکر کرد که خانم انتخابکننده بازیگران، میخواهد با او رابطه داشته باشد و جویی نمیخواست این کار را بکند.
او همیشه فکر میکرد آیا به دلیل علاقه آن خانم به او، کار بازیگری را بدست آورده است یا به دلیل توانایی بازیگری خودش. صداقت وی در دادن جواب رد به آن خانم، باعث شد که نقش دکتر را بدست آورد. صداقت مهم است و این موضوع خاص در زندگی جویی، یک دستاورد بزرگ برای او بود که از صداقتش ناشی شد.
۳. پول دوستان خود را پس دهید
چندلر از لحاظ مالی و روحی و روانی از جویی حمایت مالی کرد و اطمینان حاصل کرد تا او رویاهای خود را دنبال کند و به غذا و سرپناه دسترسی داشته باشد. چندلر این کار را با خوشحالی و رضایت انجام داد. حتی وقتی که با مانیکا نقل مکان کرد، سعی کرد به جویی پول بدهد و میخواست مطمئن شود که حال جویی خوب است. جوی عاشق چندلر است و به این نکته اشاره میکند که او دلش برای خود چندلر تنگ میشود و نه پولش.
وقتی اوضاع مالی جویی خوب شد، پول چندلر را پس داد و حتی وقتی که مانیکا و چندلر مشکلات مالی داشتند، به آنها کمک کرد. داشتن یک گروه از دوستان حامی خوب، بسیار جالب است اما مطمئنا وقتی کسی از آن سواستفاده کند، احساس خوبی به وجود نمیآید. پس بهتر است به موقع و بهخوبی پول قرض گرفتهشده را پس دهید.
۲. از خانواده خود حمایت کنید
وقتی جویی میفهمد پدرش در حال خیانت به مادرش است، شوکه میشود. حتی واقعیت تکاندهندهتر، این است که مادرش از این موضوع آگاهی داشته و در واقع با آن مشکلی نداشته است. مادرش از این موضوع ناراحت بود که جویی از او دفاع کرده بود.
با این وجود، جویی کار درستی انجام داد و با پدرش بحث کرد و به او گفت باید یک انتخاب داشته باشد و نحوه رفتار او با مادرش نادرست است. جویی خانوادهاش را بسیار دوست دارد و از آنها مراقبت میکند و همیشه خیر و خوبی آنها را میخواهد، حتی باوجود رضایت مادرش از شرایط موجود. کار دشواری بود اما جویی در هنگام نیاز، برای دفاع و حمایت از خانوادهاش، آماده بود.
۱. رویاهای خود را دنبال کنید و به آنها شک نکنید
جویی برای یافتن کار در صنعت فیلمسازی، مسیر آسانی را طی نکرد. آرزوی او این بود که بازیگر شود و سالها در این مسیر تلاش کرد، در حالی که مطمئنا چندلر خیلی اعتقادی به موفقیت او نداشت، چرا که جویی هیچ درآمد ثابتی نداشت تا زندگی خود را سپری کند. چندلر تا حد زیادی از او حمایت کرد اما جویی هم با وجود مشکلات و چالشها، حاضر نشد دست از رویای خود بردارد.
جویی در لحظههایی تردید میکند و حتی به دنبال پیدا کردن کار دیگری میرود. با این حال، چون مصمم بود، در صنعت دلخواه خود باقی ماند و سرانجام در سریال روزهای زندگی ما، نقش به یاد ماندنی دکتر دریک رامورای را بازی کرد.
منبع: Screenrant