۱۰ کتاب برتر فرانتس کافکا که باید بخوانید
فرانتس کافکا متولد ۳ ژوئیهی ۱۸۸۳، نویسندهی آلمانیزبانی بود که پس از مرگش در سال ۱۹۲۲ به شهرتی جهانی رسید. او در شهر پراگ که در آن زمان جزء امپراطوری اتریش-مجارستان بود متولد شد. زندگی کافکا با پیچیدگیهای مرتبط با هویت یهودی و رابطهی ناسازگاری که با پدرش داشت، دشواریهای ویژهای به خود گرفته بود. او در دانشگاه آلمانی پراگ در رشتهی حقوق تحصیل کرد و پس از تحصیل به عنوان یک کارمند بیمه مشغول به کار شد.
کافکا در آثارش نگرانیها، انزوا و احساس بیگانگی انسان در دنیای مدرن را به خوبی بازتاب میدهد. او به مفاهیمی چون بیروحی دستگاههای بروکراتیک و ناتوانی انسان در مقابل قوانین و ساختارهای ناشناخته میپردازد و همچنان به عنوان نقطهای مهم در مطالعات فلسفی و ادبی دنیای امروز به حساب میآید؛ بهطوری که در وصف برخی موقعیتها یا آثار، از لفظ «کافکایی» استفاده میشود.
- ادبیات کافکایی چیست؟ نگاهی به فلسفهی فرانتس کافکا
- ۱۰ فیلم شاخص که با الهام از فرانتس کافکا ساخته شدهاند
- ۳ کتاب مورد علاقهی کافکا؛ از دل مرگ و رنج و احساسات صریح
- کتاب «سامسای عاشق»؛ روایت دیگری از «مسخ» کافکا
کافکا در سن ۴۰ سالگی و به علت ابتلا به بیماری درگذشت. گرچه او عمر کوتاهی داشت و آثار زیادی از خود به جای نگذاشت و همچنین، بخش زیادی از آثارش نیمهتمام ماندند، اما توانست با همان حضور اندکش، جهان ادبیات قرن بیستم را متحول کرده و خوانندگان بسیاری را به خود جلب کند. نکتهی جالب دربارهی آثاری که امروز از کافکا در دست داریم این است که آنها را مدیون دوست او، مکس برود هستیم. کافکا پیش از مرگش از او خواستهبود که داستانهایش را نابود کند تا به دست کسی نرسد. اما برود پس از مرگ کافکا تصمیم گرفت این کار را نکند و آثار او را چاپ کرد.
در این مطلب به معرفی ۱۰ اثر برتر از کافکا میپردازیم که خواندن آنها میتواند تجربهای دلچسب و تأملبرانگیز باشد. توجه داشتهباشید که ممکن است بخشی از داستان برای شما لو برود.
۱) مسخ (The Metamorphosis)
«مسخ» شناختهشدهترین رمان کافکا است و عموماً به عنوان شاهکار کارنامهی نویسندگی او به حساب میآید. این رمان در مدت سه هفته نوشته شد و روایتگر داستان گرگور سامسا بود. گرگور، یک فروشنده معمولی دوره گرد، یک روز صبح از خواب بیدار میشود و متوجه میشود که به یک حشرهی غول پیکر تبدیل شده است. این دگرگونی بدون توضیح یا دلیل انجام میشود. او در نهایت ارتباط خود را با انسانیت خود قطع میکند و بهخاطر آسایش اعضای خانوادهاش میمیرد.
۲) محاکمه (The Trial)
«محاکمه» رمان کوتاهی است که داستان یوزف کا، مردی که متهم به جنایتی ناشناخته است را روایت میکند. در طول کتاب، او تلاش ناموفقی میکند تا بفهمد چه کرده است که باعث کشیدهشدن او به میز محاکمهای ناشناس شده، اما هرگز برای کا. یا خواننده آشکار نمیشود. او توسط مقامی تحت تعقیب قرار میگیرد که نه به آن دسترسی دارد و نه توانایی واقعی برای دفاع از خود را دارد.
۳) گروه محکومین (The Penal Colony)
«گروه محکومین» یا «در مستعمره مجازات» داستان اعدام وحشیانه و هولناک یک زندانی را روایت میکند. این روایت به شدت بر «دستگاهی» تمرکز دارد که قرار است حکم زندانی را قبل از مرگ او بر پشت او حک کند. از طریق داستان، هدف از این روند آشکار میشود. این باور مدیر است که زندانی تنها از طریق درد و رنج میتواند حقیقت عمل اشتباه خود را بفهمد.
۴) قصر (The Castle)
«قصر» رمانی است که داستان «کا» را دنبال میکند که به امید رسیدن به قصر، وارد یک روستا میشود. او برای در راستای تکمیل هدفش تلاش میکند. اما متأسفانه فرانتس کافکا قبل از اتمام این رمان درگذشت. او پیشنهاد میکند که رمان با مرگ کا. در روستا و دریافت نامهای پوچ و کافکیایی از قصر به پایان برسد.
۵) هنرمند گرسنه (A Hunger Artist)
کافکا در این داستان عجیب و دردسرساز حرفه یک هنرمند گرسنه را توصیف می کند که برای سرگرمکردن مردم به خود گرسنگی میدهد. این هنرمند که محور این داستان است، علاقهاش را به حرفه خود از دست داده و در عین حال، به نقطهی اوج هنریاش رسیده. این داستان در سال ۱۹۲۲ منتشر شد.
۶) پزشک دهکده (A Country Doctor)
«پزشک دهکده» داستان کوتاهی است که در سال ۱۹۱۷ نوشتهشده و در مجموعهای به همین نام نیز به انتشار در آمده. این داستان به جزئیات سفر یک پزشک در شبی زمستانی میپردازد. او که در راه ویزیت یک بیمار است، با رویدادهایی ابزورد و سورئال مواجه میشود.
۷) نامه به پدر (Letter to His Father)
«نامه به پدر» نامیست برای یک نامهای با بیش از ۴۰ صفحه درازا. کافکا این نامه را برای پدرش، هرمان نوشته. در این نامه، او ترسها و اضطرابهای دوران کودکی و تأثیری که پدرش بر او داشتهاست را وصف کرده؛ تأثیراتی که عمدتاً منفیاند. کافکا امیدوار بود که با نوشتن این نامه بتواند شکافی که میان او و پدرش ایجاد شدهبود را از میان بردارد. اما مادرش هرگز حاضر نشد این نامه را به دست پدر کافکا برساند و آن را به او برگرداند.
۸) آمریکا (Amerika)
این رمان ناقص با نام «مردی که ناپدید شد» هم شناخته میشود. این رمان بین سالهای ۱۹۱۱ و ۱۹۱۴ نوشتهشد و سفر کارل روسمن شانزده سالهی اروپایی را توصیف میکند که به دلایلی مجبور میشود به آمریکا مهاجرت کند. رمان بدون نتیجه میماند اما کافکا به دوستش مکس براد گفته که داستان با مصالحه به پایان خواهد رسید.
۹) نامههایی به میلنا (Letters to Milena)
این کتاب مجموعهای نامههای کافکاست که در طی یک دورهی ۳ ساله در دههی ۱۹۲۰ برای میلنا یسنسکا نوشتهشده. این نامهها ابتدا در سال ۱۹۵۲ به زبان آلمانی و یک سال بعد به زبان انگلیسی منتشر شدند. آنها مملو از نقلقولهای بهیادماندنی هستند. نقلقولهایی که وضعیت ذهنی کافکا در آن دوره را روشن کرده و به مخاطب نشان میدهند.
۱۰) نقب (The Burrow)
این داستان هم جزو آن دسته از داستانهای کافکاست که بهدلیل مرگ او ناتمام ماندند. این که داستان در سال ۱۹۳۱ منتشر شد، روایتی عجیب و دلخراش در مورد موجودی است که در نقبهایی که در طول زندگیاش کنده میخزد. این موجود دائماً میترسد که برای تونلی که حفر کرده اتفاقی بیفتد یا موجودی به آن حمله کند. این وسواس رفتهرفته افزایش مییابد. او صداهایی میشنود و تصمیم میگیرد علت این صدا را بررسی کند. گمان میرود که داستان قرار بوده با هجوم جانوری به سیستم تونلی او به پایان برسد.
منبع: Book Analysis
آه با پایان عمر کافکا که مثل آثار مهمش نافرجام بود چه شاهکار هایی تا ابد ننوشته میمونه