نقد فیلم «همیشه جوان»؛ برونی تدسکی منتقدان را ناامید کرد (جشنواره کن ۲۰۲۲)
فیلم سینمایی «همیشه جوان» جدیدترین اثر ولری برونی تدسکی بازیگر و کارگردان ایتالیایی است که به بخش مسابقه جشنواره بینالمللی فیلم کن ۲۰۲۲ راه یافته است.
داستان فیلم با روایت ماجرای زندگی چند جوان ۲۰ ساله در دهه ۱۹۸۰ جلو میرود. در پایان دهه ۱۹۸۰ استلا، ویکتور، آدل و اتین ۲۰ ساله میشوند. آنها در آزمون ورودی مدرسه بازیگری معروفی شرکت میکنند و با سرعت تمام وارد تجربه زندگی، اشتیاق و عشق میشوند تا همراه با یکدیگر نقاط عطف زندگی و همچنین اولین تراژدیشان را تجربه کنند.
«همیشه جوان» که یک درام کمدی است نتوانسته چندان نظر منتقدان را به خود جلب کند. نگاه نسبتا منفی منتقدان به فیلم در میان منتقدان انگلیسیزبان و منتقدان اروپایی مشترک بوده است. ۱۲ نقد گردآوریشده در وبسایت راتن تومیتوز درباره این فیلم رضایت ۵۰ درصدی منتقدان را بازتاب میدهد و مجموع ۷ نقد بررسیشده در وبسایت متاکریتیک هم به ۲ نقد مثبت، ۴ نقد میانه و ۱ نقد منفی تقسیم شده که امتیاز متای ۴۴ از ۱۰۰ را برای فیلم به ثبت رسانده است.
بررسی نظرات منتقدان مجله فیلم اسکرین هم نشان میدهد فیلم سینمایی «همیشه جوان» از نگاه این دسته از منتقدان چندان جذاب و درگیرکننده ارزیابی نشده است. فیلم تا این لحظه با امتیاز ۱.۸ از ۴ چیزی بین ضعیف تا متوسط ارزیابی شده و پایینترین نمره را در میان آثار ارزیابیشده توسط این منتقدان به دست آورده است.
نقد فیلم همیشه جوان
اسکریندیلی – وندی آید
اگرچه فیلم را نمیتوان به دقت خودزندگینامهای توصیف کرد و به شکل رسمی هم نمیتوان آن را اثر جسورانهای خواند اما مقایسهای آشکار را با فیلم «سوغات» ساخته جوانا هاگ در ذهن ایجاد میکند؛ مقایسه از نظر دوره زمانی دهه هشتاد، سفری به سوی کشف یک ذهن خلاق و نقشی اساسی که اعتیاد به هروئین در هر دو فیلم بازی میکند.
فیلم کاملا به داستانگویی متعهد است، به شیوهای تند و خشن هم آن را پی میگیرد و احتمالا فیلم را باید کاملترین اثر ولری برونی تدسکی تا به امروز به حساب آورد. گرچه ممکن است مخاطبان لزوما با دیدن فیلم احساس رضایت زیادی نکنند اما به هر حال پتانسیل تجاری مشخصی در جسارت و ویژگیهای تراژی-کمیک فیلم وجود دارد؛ همچنین پتانسیلهای تجاری در بازیگران به شدت فوتوژنیک و تاثیرگذار فیلم.
گاردین – پیتر بردشاو
نمایشگریهای بیپایان، ژستگرفتنهای ابدی، خودشیفتگی بیوقفه در این فیلم خستهکننده از ولری برونی تدسکی در قامت کارگردان و اگنس دی سیسی به عنوان فیلمنامهنویس درباره نسلی از دانشجویان جوان تئاتر؛ نسلی به شدت با استعداد و از نظر احساسی ناپایدار در دهه ۱۹۸۰ که در مدرسه بازیگری معتبر پاتریس شرو در شهر نانتر پذیرفته شدهاند.
استلا (با بازی نادیا ترشکیویچ) یک ستاره پرشور بلوند است که میان صفوف دانشجویان مشتاق و عمیقا جدی، به دلیل خانواده ثروتمندی که دارد احساس شرمندگی میکند. ادل (با بازی کلارا برتو) فرد بیحواس و طغیانگری است که از پوشیدن لباسهای متعارف و رسمی اجتناب میکند. ویکتور (با بازی واسیلی اشنایدر)، پسری خوش خلق و دستوپاچلفتی است، اتین (با بازی سوفیان بناسر) فردی معتاد است که با استلا ارتباط برقرار میکند و دمدمیمزاجی و عادت او به فریادزدن نام «استلا!» باعث شده لقب مارلون براندو را برایش در نظر بگیرند که از لحظات واقعا طنزآمیز فیلم است.
ورایتی – جسیکا کیانگ
هیچ جملهای به شکل بالقوه از جملهی «درباره چیزی که میشناسی بنویس» بیشتر خلاقیت را نمیکشد. مطمئنا مایه تاسف و شرمساری است که والری برونی تدسکی، بازیگری خوب و کارگردانی با مهارت و ظرافت بویژه با کمدیهای شخصیت دلپذیرش، هنگام حضور در قامت فیلمنامهنویس دقیقا این توصیه را جدی گرفته است. او یک بار دیگر به چاه ساخت آثار خودزندگینامهای افتاده تا یک اثر کماهمیت دیگر به نامه «همیشه جوان» بسازد.
یک بار دیگر نتیجه نهایی فیلمی شده که در جهانی به شدت خاص میگذرد؛ جهانی که برونی تدسکی نسبت به آن شناخت دقیقی دارد: این بار مدرسه بازیگری طی دهه ۱۹۸۰ که توسط کارگردان فقید تئاتر، اپرا و سینما پاتریس شرو اداره میشود. تدسکی یک بار دیگر نمیتواند دلیل قانعکنندهای ارائه کند که اساسا چرا هر یک از مسائل فیلم باید با افراد خارج از جامعه کوچک محصور هنری، ایجاد ارتباط کند.