شبکههای اجتماعی چگونه شما را تنهاتر و افسردهتر میکنند؟
امروز در فیسبوک مطالب دوستان خود را مطالعه کردهاید؟ عکسهای حیوان خانگی خود را در اینستاگرام پست کردهاید؟ اعلانهای شبکههای اجتماعی خود را چک کردهاید؟ یا شاید هم یک لینک توییتر شما را به اینجا آورده باشد.
مهم نیست که امروز با تلفن یا رایانهی خود چه کارهایی انجام دادهاید، هر چه که بوده به احتمال زیاد رسانههای اجتماعی هم در این امر دخیل بودهاند.
تحقیقات نشان میدهد که شبکههای اجتماعی مانند توییتر و اینستاگرام میتوانند تا حد زیادی بر سلامت روان شما تأثیر بگذارند. در حقیقت استفاده از رسانههای اجتماعی میتواند به سلامت روانی شما آسیب برساند، به ویژه هنگامی که زیاد از آنها استفاده میکنید.
علیرغم محبوبیت رسانههای اجتماعی جدید و سرعتی که آنها خود را در همه وجوه زندگی ما وارد کردهاند، اطلاعات چندانی در مورد چگونگی تأثیرگذاری این رسانهها بر شخصیت، رفتار، روابط اجتماعی و سلامتی روان ما وجود ندارد.
در بسیاری از مواردی هم که اطلاعاتی در این خصوص استخراج شده، نتایج حاصله چندان دلچسب و رضایتبخش نیست. مطالعات استفاده از رسانههای اجتماعی را با بروز افسردگی، اضطراب، کیفیت پایین خواب، عزتنفس پایین، بیتوجهی و بیش فعالی مرتبط دانسته است. با این حال، این مطالعات تقریباً به طور کامل از نوع مشاهدهای یا همبستگی هستند، به این معنی که تعیین نمیکنند که آیا یکی از این عوامل باعث ایجاد دیگری شده است یا خیر.
یک استدلال رایج در برابر این نظریه که رسانههای اجتماعی باعث بروز افسردگی و تنهایی بیشتر افراد میشود این است که شاید کسانی که افسردگی و تنهایی بیشتری دارند تمایل بیشتری به استفاده از رسانههای اجتماعی به عنوان راهی برای برقراری ارتباط با دیگران دارند. در ادامهی این مقاله از دیجیکالا مگ نکات مهمی ارائه شده که جواب همه سوالات بالا را برای شما روشنتر میکند. با ما همراه باشید.
آیا شبکههای اجتماعی باعث افسردگی میشوند؟
مطالعات اخیر نشان میدهد که در واقع بین استفاده از رسانههای اجتماعی و تأثیرات منفی آن بر سلامت روان (در درجهی اول افسردگی و تنهایی) یک رابطه عِلی وجود دارد. متن کامل این مطالعه در مجلهی روانشناسی اجتماعی و بالینی منتشر شده است.
جوردین یانگ، یکی از نویسندگان مقاله و استاد ارشد دانشگاه پنسیلوانیا گفت: «آنچه در کل دریافتیم این است که اگر از رسانههای اجتماعی کمتر استفاده کنید، در واقع احساس افسردگی و تنهایی کمتری را تجربه میکنید، به این معنی که کاهش استفاده از شبکههای اجتماعی باعث تغییرات کیفی شگرفی در سطح سلامت روان شما میشود.»
پروفسور یانگ ادامه داد: «قبل از این، تنها چیزی که میتوانستیم بگوییم این بود که ارتباطی بین استفاده از رسانههای اجتماعی و سطح پایین سلامت روان وجود دارد.»
محققان این پژوهش همچنین ابراز داشتند که این اولین باری است که تحقیقات علمی به شیوه پیوند عِلی در حوزهی مطالعات رسانههای اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته است.
این مطالعه در واقع بر روی ۱۴۳ دانشجو از دانشگاه پنسیلوانیا صورت گرفت. آنها به طور تصادفی در یکی از دو گروه قرار گرفتند: گروهی که به طور معمول عادتهای خود را در شبکههای اجتماعی دنبال میکردند و گروهی که دسترسی آنها به رسانههای اجتماعی به میزان قابل توجهی محدود شده بود.
به مدت سه هفته، استفادهی گروه آزمایشی دوم از شبکههای اجتماعی را به ۳۰ دقیقه در روز کاهش دادند، که شامل ۳ بازهی ۱۰ دقیقهای در سه پلتفرم مختلف بود (فیسبوک، اینستاگرام و اسنپچت).
به منظور حفظ شرایط آزمایش، محققان دادههای استفاده از تلفن همراه این افراد را بررسی کردند که نشان میداد از هر برنامه برای چه مدت زمانی در روز استفاده شده است. ضمناً همهی شرکتکنندگان در این پژوهش مجبور به استفاده از گوشیهای آیفون بودند.
اما چرا اجازه داده شده که گروه آزمایشی از رسانههای اجتماعی استفاده کند؟
محققان این آزمایش میگویند: «ما فکر نمیکردیم که پرهیز کامل از شبکههای اجتماعی نمایشی دقیق از چشمانداز جهانی باشد که امروز در آن زندگی میکنیم. رسانههای اجتماعی مختلف با ظرفیتهای فراوانی اطراف ما را فرا گرفتهاند.»
نتایج واضح بود: گروهی که کمتر از شبکههای اجتماعی استفاده میکردند، نتایج مربوط به سلامت روانشان از گروه دیگر خیلی بهتری بود.
شاخصهای اندازهگیری روانی برای شرکتکنندگان در ابتدای آزمایش در چندین زمینه مختلف تعریف شد: حمایت اجتماعی، ترس از دست دادن، تنهایی، اضطراب، افسردگی، عزتنفس، خودمختاری و پذیرش خود.
در پایان آزمایش، افرادی که در گروه آزمایشی بودند شاهد کاهش احساس تنهایی و علائم افسردگی خود بودند و بیشترین تغییرات هم مربوط به کسانی بود که در اول آزمایش میزان افسردگی بیشتری را گزارش کرده بودند.
یانگ همچنین افزود: «مهم نیست که در چه سطحی از افسردگی یا احساس تنهایی استفاده خود از شبکههای اجتماعی را محدود کنید، مهم این است که در هر حالتی علائم مربوط به احساس افسردگی و تنهایی شما ظرف مدت چند هفته کاهش پیدا میکند.»
در عین حال، هر دو گروه شاهد کاهش سطح اضطراب و ترس از دست دادن بودند، که به نظر محققان به طور بالقوه ناشی از این مسأله است که کاربران صرفاً با شرکت در این پژوهش در مورد استفادهشان از شبکههای اجتماعی آگاهتر میشوند.
اما حتی با وجود پیوند علت و معلولی، هنوز یک سؤال بزرگتر و بدون پاسخ باقی مانده است: چرا این اتفاق میافتد؟
واقعیت ساختگی ما
چگونه ممکن است سیستمهای طراحی شده برای نزدیک کردن ما به دوستان و خانواده، برای سلامت روان ما مضر باشند؟ دقیقاً همانند الگوریتمی که تایملاین توییتر شما را مدیریت میکند، جواب این سؤال هم پیچیده است.
برخی نظریههای کلی در این مورد ارائه شده است. به عنوان مثال دکتر اسکار یبارارا، استاد روانشناسی در دانشگاه میشیگان گفت: «آنچه که هنگام ورود به شبکههای اجتماعی اتفاق میافتد این است که شما به نوعی درگیر بسیاری از مقایسههای اجتماعی میشوید. مردم لزوماً از وقوع این امر آگاه نیستند، اما این مسأله اتفاق میافتد. شما وارد حساب کاربری خود میشوید، و با محتوایی با چیدمان بسیار منظم که اهداف خاصی را دارد برخورد میکنید.»
دکتر یبارارا مقالاتی را در رابطه با فیسبوک و تأثیرش بر سلامت روان منتشر کرده است. او سعی کرده است که «چرایی» این رابطه را برای خودش تبیین کند.
او خاطر نشان میکند که حتی اگر افراد از ماهیت «محتوای چیدمان شده و هدفمند» بسیاری از شبکههای اجتماعی آگاه بودند، با این وجود باز از خود سؤال میکردند «این محتوا چه تأثیری روی من دارد؟» یا اینکه «نگاه کردن چند تا پست اینستاگرامی چگونه میخواهد بر زندگی من تأثیر بگذارد؟» با توجه به آنچه که این افراد ابراز میدارند من فکر میکنم آنچه که اتفاق میافتد این است که هرچه بیشتر از شبکههای اجتماعی استفاده کنید، قیاسهای اجتماعی بیشتری به شما القا میشوند و این مسأله باعث کاهش بار عواطف و احساسات واقعی انسان میشود.
این مقایسههای اجتماعی به صورت مداوم و تا صدها بار در روز اتفاق میافتند، بسته به این که چند بار شبکههای اجتماعی خود را در روز بررسی میکنید.
اختلال فومو یا ترس از دست دادن، یکی دیگر از مشکلات مربوط به سلامت روان است که به شدت با استفاده از رسانههای اجتماعی مرتبط است.
شبکههای اجتماعی و اختلال فومو یا «ترسِ از دست دادن»
ترس از دست دادن یا اختلال فومو، یکی دیگر از اختلالات حوزهی سلامت روان است که به شدت با استفاده از رسانههای اجتماعی مرتبط است.
اگرچه این اصطلاح عبارتی نسبتاً جدید که اغلب به نوجوانان متولد هزارهی سوم نسبت داده میشود، اما روانشناسان معتقدند که این واژه از اهمیت اجتماعی زیادی برخوردار است.
دکتر امی سامرویل، استاد روانشناسی در دانشگاه میامی در اوهایو، متخصص مسائل مرتبط با پشیمانی و تجربه روانشناختی «اگر …، آنگاه چه اتفاقی ممکن بود بیفتد؟» است.
او توضیح میدهد که اختلال فومو زیرشاخهای از موضوعات بزرگتری مثل شمول و جایگاه اجتماعی است. او میگوید هنگامی که نیازهای اساسی ما مانند غذا، سرپناه و آب برآورده شود، نیاز به تعامل و ارتباط اجتماعی معنا پیدا میکند.
«تجربهی اختلال فومو به طور مشخص شامل این احساس است که من شخصاً میتوانستم آنجا باشم و نبودم. من فکر میکنم بخشی از دلایلی که این نشانه بروز پیدا میکند این است که شاید ما از افرادی که روابط اجتماعی مهمی با آنها داریم، توجه و حس ارتباط کافی را دریافت نمیکنیم.»
امروزه استفادهی همهجانبه از رسانههای اجتماعی و فناوری، جهانی را ایجاد کرده است که در آن میتوانیم به گوی بلورین خود خیره شویم تا ببینیم دوستان ما تقریباً در هر زمانی از روز چه کاری انجام را میدهند. و این لزوماً چیز خوبی نیست.
بنابراین، آیا همهی ما باید کمتر از رسانههای اجتماعی استفاده کنیم؟
شاید. اما هم دکتر یبارا و دکتر سامرویل معتقدند که برای تجویز هر نوع دستورالعملی هنوز تحقیقات کافی صورت نگرفته است.
سامرویل همچنین ابراز داشت که: «این تحقیق لزوماً به ما میگوید که همهی ما باید مسدودکنندههای مربوط به شبکههای اجتماعی را روی تلفن خود نصب کنیم. به نظر من، این کار میتواند مفید باشد، به ویژه برای افرادی که از قبل با احساسات منفی و احساس تعلق دست و پنجه نرم میکنند.»
با این وجود، آنچه که واضح است این است که رسانههای اجتماعی از بین نمیروند. میتوان انتظار داشت که این نوع فناوری احتمالاً فقط گسترش پیدا کند.
بازیهایی مانند (Pokémon Go) فضای اجتماعی مرتبط با بازیهای ویدیویی را تغییر داد. برنامههایی مانند (Strava) یک شبکه اجتماعی ایجاد کردهاند که کاربران میتوانند اهداف ورزشی و برنامههای تناسباندام خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و (LinkedIn) از یک سکوی کاریابی به یک شبکهی اجتماعی کامل برای مسائل مرتبط با اشتغال تبدیل شده است.
وی همچنین اضافه کرد: «با توجه به اینکه این فناوریها چقدر در دسترس هستند، آنها فقط بخشی از چگونگی تعامل ما با دنیای پیرامون و ارتباطمان با دیگران را تغییر خواهند داد. قطعاً کارهای زیادی باید در این زمینه انجام شود.»
نکتهی پایانی
استفاده از شبکههای اجتماعی میتواند به سلامت روانی شما آسیب برساند، به ویژه هنگامی که زیاد از آنها استفاده میکنید.
تعیین برخی محدودیتها و پایبندی به آنها میتواند در به حداقل رساندن این اثرات به شما کمک کند.
منبع: healthline