۵ فیلمی که به شما در درک منک دیوید فینچر کمک می‌کند

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
منک

بدون تردید، «منک» یکی از مهمترین فیلم‌های امسال است. این فیلم تماشایی که دیوید فینچر سال‌ها به دنبال ساختش بود، بالاخره به لطف دست‌ودل‌بازی‌های چند سال اخیر نتفلیکس فرصت ساخت پیدا کرد. اگرچه در فیلم تنها نام جک فینچر، پدر دیوید فینچر به عنوان نویسنده‌ی فیلمنامه نوشته می‌شود، ولی کاملا مشخص است که خود فینچر کارگردان هم در فیلمنامه زیاد دست برده است، و اگر تنها نام پدرش را تنها به عنوان فیلمنامه‌نویس نوشته بیشتر شبیه یک ادای احترام می‌ماند.

«منک» در ظاهر ساده به نظر می‌رسد. ولی در واقعیت با یکی از عمیق‌ترین فیلم‌های فینچر سروکار داریم. اما شناخت کامل این پیچیدگی و عمق در فیلم «منک» کار راحتی نیست. در واقع به‌جز دنبال‌کننده‌های حرفه‌ای سینما، شاید خیلی از مخاطبان معمولی ویژگی خاصی در «منک» نبینند و به آن به چشم یک فیلم زندگی‌نامه‌ای صرف نگاه کنند. به همین دلیل فهرستی آماده کرده‌ایم از پنج فیلمی که می‌توانند شما را به درک بهتری از این فیلم برسانند. این فیلم‌ها را می‌توانید قبل از تماشای «منک» ببینید، و یا برعکس، با ذهن باز و بدون پیش‌داوری به سراغ «منک» بروید و بعدا تحقیقات خود را شروع کنید. «منک» یکی از بخت‌های جدی اسکار امسال است و قطعا ارزش این همه وقت و بررسی را دارد.

۱. همشهری کین (Citizen Kane)

همشهری کین

  • کارگردان: اورسن ولز
  • فیلمنامه: هرمن جی. منکویتس، اورسن ولز
  • بازیگران: اورسن ولز: جوزف کاتن، دوروتی کومینگور
  • سال: ۱۹۴۱

تمام آتش‌ها از گور این فیلم بلند می‌شود! «همشهری کین» که خیلی‌ها آن را بهترین فیلم تاریخ سینما می‌دانند، همان فیلمنامه پردردسری است که در فیلم فینچر، هرمن منکویتس شصت روز وقت دارد نگارش آن را به پایان برساند. و او برای قدرت بخشیدن به فیلمنامه، تمام گذشته خود را زیرورو می‌کند.

ساختار پیچیده و تودرتوی فیلمنامه، با در نظر گرفتن سال ساخت فیلم، حیرت‌انگیز به نظر می‌رسد، عجیب نیست که اسکار بهترین فیلمنامه هم با خود به خانه برد. دیوید فینچر هوشمندانه تلاش کرده جنبه‌های بصری فیلم خود همچون نورپردازی و تصویربرداری را شبیه به همشهری کین بسازد تا به این ترتیب، یک توازی زیرکانه بین هردو فیلم ایجاد کند.

با تماشای همشهری کین، بهتر می‌توان فهمید اصرار منکویتس به نگارش این فیلمنامه چیست و کدام جنبه‌های شخصی زندگی خود را در آن لحاظ کرده است. «همشهری کین» آن‌قدر مهم است که بعد از حدود هشتاد سال از ساختش، هنوز در یک فیلم جریان اصلی هالیوود درباره‌اش صحبت می‌شود. جدا از این‌ها، اصلا مگر می‌شود یکی از مهمترین فیلم‌های تاریخ سینما را ندید؟!

۲. نشانی از شر (Touch of Evil)

نشانی از شر

  • کارگردان: اورسن ولز
  • فیلمنامه: اورسن ولز
  • بازیگران: اورسن ولز، چارلتون هستون، جنت لی
  • سال: ۱۹۵۸

در «منک»، فینچر نگاه غیرمنصفانه و ناعادلانه‌ای به اورسن ولز دارد. ولزی که در تصویر می‌بینم شبیه یک کاسب‌کار تیزهوش می‌ماند که نگاه تجاری به سینما دارد و خوب بلد است از استعدادهای نابی چون منکویتس به خوبی استفاده کند. ولی بی‌انصافی است اگر کارگردان بزرگی چون ولز را تنها یک فرصت‌طلب صرف ببینیم. اما چطور می‌توان با این اتهام‌های فینچر مخالفت کرد؟ با تماشای فیلم «نشانی از شر».

مهمترین ویژگی «نشانی از شر» این است که نه تنها خبری از همکاری با منکویتس نیست، بلکه ولز علاوه بر کارگردانی، خودش نویسنده کار هم است. با تماشای فیلم می‌توان متوجه شد که ولز در فیلمنامه‌نویسی هم توانایی‌های فوق‌العاده‌ای دارد و اگر خودش ادعای همکاری در نوشتن فیلمنامه «همشهری کین‌» را داشته، نباید این ادعا را مورد بی‌اعتنایی قرار دارد.
«نشانی از شر» که داستان تحقیقات پلیس درباره یک قتل در مرکز مکزیک و آمریکا است، یک فیلمنامه پلیسی پرقدرت و منسجم دارد که تا انتها مخاطب را دنبال خود می‌کشاند. اما فیلم تنها فرصتی برای نمایش توانایی‌های ولز به عنوان فیلمنامه‌نویس نیست. همچون «همشهری کین»، او اینجا هم نبوغ خود در کارگردانی را به‌رخ می‌کشد. فصل افتتاحیه فیلم که یک برداشت بلند سه‌ دقیقه‌ای حیرت‌انگیز است، به‌خوبی نشان می‌دهد که ولز چه نابغه‌ای در دنیای سینماست و شایسته این همه تحسین و ستایش بوده است.

۳. دختر گم‌شده (Gone Girl)

دختر گم‌شده

  • کارگردان: دیوید فینچر
  • فیلمنامه: گیلیان فلین
  • بازیگران: بن افلک، رزاماند پایک
  • سال: ۲۰۱۴

سال‌ها پیش از این‌که همچون دنیای امروز، جنبش‌های اجتماعی به این قدرت برسند و افرادی با تکیه بر آن‌ها بتوانند از افکار عمومی در جهت منافع خود استفاده کنند، دیوید فینچر دست روی چنین موضوعی گذاشت. سال‌ها پیش از ظهور پدیده‌ای به‌نام امبر هرد، فینچر در «دختر گم‌شده» زنی را به تصویر می‌کشد که با سوءاستفاده از همین جنبش‌های اجتماعی خود را در جایگاه یک قربانی مظلوم قرار می‌دهد و هر بلایی که دوست دارد سر قربانی اصلی ماجرا می‌آورد. شاید تنها «شکار»، فیلم سال ۲۰۱۲ توماس وینتربرگ، از معدود فیلم‌هایی باشد که همچون «دختر گم‌شده» با نگاهی هوشمندانه به سراغ چنین موضوعی می‌رود.

وقتی «دختر گم‌شده» را دیدید، به عمق نگاه و درک فینچر پی بردید و فهمیدید او چه نگاه آینده‌نگرانه هوشمندانه‌ای دارد، آن‌موقع دیگر متوجه می‌شوید «منک» قطعا یک فیلم زندگی‌نامه‌ای ساده درباره فرآیند نگارش یکی از فیلم‌های مطرح تاریخ سینما نیست. اصلا محال است قبول کنید فیلمساز روشنفکری همچون دیوید فینچر بدون تفکر سراغ چنین داستانی رفته باشد. اما هدف فینچر از ساخت «منک» چه بوده است؟ این دیگر به تلاش و جستجوی خودتان بستگی دارد. همین که متوجه شدید فیلم لایه‌های عمیق‌تری دارد، نصف راه را طی کرده‌اید.

۴. ترومبو (Trumbo)

ترامبو

  • کارگردان: جی روچ
  • فیلمنامه: جان مک‌نامارا
  • بازیگران: برایان کرانستون، دایان لین، هلین میرن
  • سال: ۲۰۱۵

دالتون ترامبو و هرمن منکویتس وجوه اشتراک زیادی با هم داشتند. ترامبو در دوره مک‌کارتیسم به اتهام باورهای کمونیستی در لیست سیاه هالیوود قرار گرفت و ممنوع‌الکار شد. این بخش از زندگی او شبیه داستان زندگی منکویتس، هنگام نوشتن فیلمنامه «همشهری کین» و حاشیه‌های بعد از آن است. او حتی پیش از «همشهری کین» هم به خاطر باورهای آرمان‌خواهانه خود با بیشتر گردن کلفت‌های هالیوودی درگیر شده بود.

«ترامبو»، با بازی درخشان برایان کرانستون، می‌تواند ما را به درک بهتری از یک فیلمنامه‌نویس در شرایط آن دوران هالیوود برساند. در جایی که تک‌روی ممنوع بود و همه باید در خدمت غول‌های هالیوودی بودند که تفکرات سنتی و محافظه‌کارانه‌ای داشتند، این افرادی همچون ترامبو و منکویتس بودند که شجاعانه روی باورهای خود می‌ماندند و فردیت خود را حفظ می‌کردند.

داستان «ترامبو» در دهه ۱۹۵۰ آغاز می‌شود. یعنی تقریبا یک دهه پس از وقایع «منک». در طول این یک دهه، هالیوود تغییرات چندانی نکرده است. به همین دلیل جنبه مفید دیگر تماشای «ترامبو» این است که ما را به شناخت خوبی از هالیوود آن دوران و سازوکار عجیب و پیچیده‌اش می‌رساند.

۵. شام راس ساعت هشت (Dinner at Eight)

شام راس ساعت هشت

  • کارگردان: جرج کیوکر
  • فیلمنامه‌: هرمن جی. منکویتس، فرانسیس ماریون
  • بازیگران: مری درسلر، جان باریمور، والاس بیری، جین هارلو
  • سال: ۱۹۳۳

این فیلم پرستاره جرج کیوکر که منکویتس و فرانسیس ماریون فیلمنامه آن را نوشته‌اند، از آن محصولات پرشروشور پیش از کد هیز است، زمانی که هنوز سانسور و خط قرمزی برای فیلمسازها وجود نداشت و به هر حوزه‌ای که دوست داشتند ورود می‌کردند.

«شام راس ساعت هشت» داستان زن و شوهری است که مسئول برگزاری مهمانی شام برای خانواده‌های ثروتمند هستند. و هرکدام از این خانواده‌ها رازهای بسیار مهمی دارند که از شانس بد، تمامشان را موقع صرف شام مطرح می‌کنند.

جدا از لایه کمدی-درام فیلم، منکویتس در این اثر به شکلی هوشمندانه به سراغ موضوعاتی همچون اعتیاد به الکل،  بی‌وفایی و تاثیر وضعیت اقتصادی جامعه روی افسردگی می‌رود. همچون همیشه، منکویتس به شکلی استادانه کمدی تندوتیز خود را با تفکرات سیاسی گزنده همیشگی‌اش ترکیب می‌کند و اثری ارائه می‌دهد که حتی بعد از گذشت چند دهه هنوز حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

فیلم در زمان اکران خود به آن صورت مورد توجه قرار نگرفت. اما هرچه می‌گذرد، ارزش‌های کار بیشتر معلوم می‌شود و منتقدان بیشتری به آن روی خوش نشان می‌دهند. در این زمینه  «منک» فینچر بی‌تاثیر نخواهد بود! قطعا الان افراد بیشتری به تحقیق درباره کارهای منکویتس می‌پردازند.



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

یک دیدگاه
  1. پدرام.ی

    نمیدونم تو آمریکا چی صدایش میکردند ولی در اصل باید چیزی شبیه منکیویتچ باشد.

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X