عوامل آتشسوزی در جنگلها و روشهای جلوگیری از آنها
آتش، بهار و تابستان به جان زاگرس میافتد و پاییز به جان هیرکانی؛ بنابراین چیزی به نام گرمایش زمین حتما یکی از دلایل اصلی این آتشسوزیهاست که هر ساله قربانیان زیادی از بلوطهای زاگرس تا شمشادهای هیرکانی میگیرد اما آمارها چیز دیگری میگویند که میتواند تا حدود بسیار زیادی تغییر اقلیم و گرمایش را مبرا کند. بیش از ۹۰ درصد آتشسوزیهایی که زاگرس و هیرکانی را به حریق میسپارد، انسانی است.
عوامل انسانی
جنگلهای بلوط منطقه زاگرس از شمال غربی ایران آغاز و به جنوب غرب ایران میرسد .بین اینکه کدام عوامل انسانی وسعت بیشتری از جنگلهای زاگرس را خاکستر میکنند، تفاوت وجود دارد. گاهی در یک منطقه، گردشگران بیشترین تاثیر را در آتشسوزیها دارند و گاهی هم محلیها.
بنابراین علت آتش سوزی در مناطق تفرجگاهی با مراتع فرق دارد. در مناطق تفرجگاهی بیشتر آتش سوزیها براثر سهل انگاریها اتفاق میافتد. البته در جنگلهای زاگرس بسیاری از مراتع همان مناطق تفرجگاهی هستند. این مناطق به طور سنتی محل گردشگری و تفریح خانوادههایی هستند که نیاکان آنها در قدیم در همین نقطه زندگی روستایی یا عشایری داشتهاند اما نسلهای بعد ساکن شهرهای اطراف شدهاند. بنابراین تعطیلات آخر هفته زمان مناسبی برای برگشت آنها به منطقه آبا و اجدادیشان است. البته به این معنا نیست که گردشگران غیر بومی به زاگرس نمیآیند.
برای مثال در دهههای گذشته تنها دریاچه گهر یا آبشار بیشه در لرستان مقصد گردشگران خارج از استان بود اما در چند سال اخیر دره بی نظیر شیرز که بسیاری آن را مشابه درهی «گرند کنیون» آریزونای امریکا میدانند، به مقصد گردشگران داخلی و خارجی تبدیل شد. در دو سه سال اخیر هم کوه مخملکوه با هفت حوض طبیعی زیبا یکی دیگر از مقاصد گردشگری لرستان شده است که نقش ویژهای در اقتصادی محلی بازی میکند.
هجوم گردشگر به این نقطه آنقدر زیاد است که حیاط خانهها را تبدیل به پارکینگ خودروها کردهاند. بخشی از درختان منطقه را هم قطع کردهاند اما باز هم پارکینگ کم آوردهاند. مثالی که نشان میدهد که گردشگری اگر بر مدار توسعه باعث میشود تا فرصت به تهدید زاگرس تبدیل شود. البته لرستان یک مثال از ۱۳ استان زاگرسی است. البته اینکه آتشسوزیها در این مناطق بیشتر توسط گردشگران اتفاق میافتد یا محلیها، در هر منطقه و هر سال متفاوت است. برای مثال یک مطالعه نشان میدهد که ۷۲ درصد آتشسوزی در گیلانغرب در سال ۱۳۹۸ به دلیل سهل انگاری گردشگران بوده اما ۵۰ درصد از آتشسوزیها در همین مناطق در سال ۱۳۹۰ بر اثر نزاعها و اختلافهای محلی رقم خورده است.
آتش گردشگران
زاگرس هر وقت ترسالی را تجربه میکند و سبز میشود یعنی تابستان پر آتشی را تجربه خواهد کرد و باید به سوگ او نشست. پوشش گیاهی سبز آن وقتی به تابستان میرسد خشک میشود تا کارشناسان از آن به عنوان انبار باروت یاد کنند.
کافی است گردشگری از دل جادههای توریستی ته سیگارش را روی این پوشش گیاهی بندازد تا آتش به جان جنگل بیفتد و انقدر ادامه پیدا کند که درختهای چند صد ساله را هم خاکستر کند. حتی یک کبریت هم میتواند در جنگل فاجعه بیافریند. یک بطری شیشهای به جان مانده از یک گشت و گذار شاد هم میتواند جرقهای باشد که سایه بخشی از پوشش درختی زاگرس را از طبیعت بگیرد. کافی است نور خورشید به تکه از شیشه بخورد و آن حادثه که نباید، اتفاق بیفتد. خاموش نشدن اجاق زغالی گردشگران هم یکی دیگر از دلایل آتشسوزی زاگرس توسط گردشگران است.
نزاع محلی
نزاعهای محلی هم از بلوطها و کیکمها و افراها قربانی میگیرند.
نزاع و اختلافها هم دلایل بسیاری دارد. گاهی اختلافها بین دو طایفه باعث میشود تا زمینهای کشاورزی همدیگر را آتش بزنند. زمینهایی که نزدیک و یا در دل مرتع و جنگل است. آتش سوار بر باد میشود و بخشی از زاگرس را خاکستر میکند. گاهی اوقات هم نزاع بر سر محدوده چرای دامداران اتفاق میافتد که باز هم پوشش جنگلی آسیب میبیند.
گاهی هم کشاورزان درختان را آتش میزنند تا با خشک شدن آنها زمین کشاورزی خود را وسعت دهد اما شرایط جوی آتش را گسترش میدهد که به حریق پر هزینهای منجر میشود. آتش زدن کاه و کلش زمین زراعی نزدیک جنگل، بعد از برداشت محصول توسط کشاورزان هم به ایجاد آتش در جنگلها منجر میشود.
بی توجهی شکارچیان را هم باید به یکی از عوامل انسانی شروع آتشسوزیها در زاگرس اضافه کرد.
این آتش سوزیها تغییر کاربری اراضی جنگلی و مراتع را را رقم میزند که همین خود دلیل دیگری برای آتشسوزی مجدد جنگل است، چون این تغییر کاربری مقاومت جنگل را از بین میبرد. وقتی تغییر کاربریها، تراکم جنگلها را از بین میبرد کاهش رطوبت و پایداری خاک اتفاق میافتد. این شرایط احتمال گسترش آتش را بالا میبرد.
تغییر اقلیم
البته در بسیار از موارد کبریت را عوامل انسانی به جان رویشگاههای جنگلی زاگرس میاندازد اما گرمایش زمین را نمیتوان رد کرد. کارشناسان گرمایش زمین و تغییر اقلیم را یکی از عوامل بروز آتشسوزی در جنگلهای زاگرس میدانند. در سالهای اخیر تغییر اقلیم در کشور ما هم خودش را نشان داده است. بارندگیها کم شده و دورههای خشکسالی بهویژه در مناطق کوهستانی و جنگلی باعث خشکی بیشتر زمین و گیاهان شده است. این شرایط موجب میشود که درختان، علفها و دیگر پوششهای گیاهی جنگلهای زاگرس مستعد آتش سوزی در اثر کوچکترین جرقه باشند.
رعد و برق
رعد و برق را هم باید به یکی از عوامل طبیعی برخی مناطق جنگلی اضافه کرد. بهویژه وقتی رعد و برق در مناطق کوهستانی و جنگلهای مرتفع زاگرس اتفاق میافتد، میتواند با ایجاد جرقهای، به سرعت دفتر عمر چند هکتار از جنگل را ببندد. رعد و برق در فصول خشک سال، بهویژه در تابستان که پوشش گیاهی به انبارتی از باروت تبدیل شده است، بیشتر از همیشه زاگرس را تهدید میکند.
رشته کوهی صعب العبور
صعب العبور بودن رشته کوه زاگرس عامل ایجاد آتش سوزی نیست اما باعث میشود تا عملیات مهار آتش طول بکشد و همین مساله وسعت آتش سوزی را بیشتر میکند. این شرایط وقتی با تجهیزات کم جنگلبانان و داوطلبان و افراد محلی جمع میشود، شرایط را برای حفاظت از زاگرس سختتر میکند.
وقتی صخرههای صعب العبور به دلیل بی احتیاطی دامداری یا شکارچی یا گردشگری دچار آتش میشود تا خبر به سازمان جنگلها برسد و نیروهای امدادی با پای پیاده یا در نهایت با استفاده از قاطر و الاغ خود را به محدوده آتشسوزی برسند، بخشی از جنگل خاکستر شده است. سازمان جنگلها بالگرد ندارد و در هر بار آتش سوزی باید با رایزنی از ارتش، سپاه یا هلال احمر بالگرد بگیرد که این هماهنگیهای وقتگیر هم فرصت نجات درختان بیشتری را از منابع طبیعی میگیرد.
تعداد کم جنگلبان
تعداد جنگلبانان در همهی مناطق جنگلی ایران کم است؛ زاگرس هم به همین مشکل دچار است. بنابراین چارهای نیست تا جنگلها دست یاری به سوی نیروهای داوطلب و محلی دراز کنند. نیروهایی که آموزش ندیدهاند و نجات بلوط ها به جان باختن آنها میانجامد. در سالهای اخیر ۱۷ داوطلب جان خود را برسر مهار آتش سوزی در زاگرس گذاشتهاند.
چگونه جنگل را نجات دهیم؟
فرهنگسازی جدی در میان روستائیان قطعا میتواند به حفاظت از جنگلها منجر شود. جنگلها نباید قربانی نزاع آنها شود. کارشناسان در سالهای اخیر سعی کردند تا به کشاورزان دهند که آتش زدن کاه و کلش به نفع زمین نیست نه چون به آتش سوزی جنگل منجر میشود بلکه قوت و غنای زمین را برای کشتهای بعدی میگیرد. بنابراین آموزش روستا به روستا میتواند از گسترش آتش زمینها به جنگلها جلوگیری کند.
ایجاد «آتش بر» در محدودهای که آتش سوزی اتفاق افتاده است میتواند از گسترش آتش به داخل جنگل جلوگیری کند. ایجاد پایگاههای مهار آتشسوزی توسط سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری مطالبهای است که در دو دههی گذشته صورت اجرایی به خود نگرفته است. در دههی هشتاد یک پایگاه اطفا حریق با ورود رسانه ها به ماجرا در کرمانشاه ایجاد شد اما زاگرس هرگز نتوانست از ناحیه این پایگاه کمکی دریافت کند و معلوم نشد چرا این پایگاه رها شد.
تامین تجهیزات به روز و استفاده از تجربههای جهانی هم میتواند در کاهش آتش سوزیهای جنگل های کشور از جمله زاگرس موثر باشد. آموزش جدی گردشگری مسئولیتپذیر هم باید در صدر برنامههای وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و سازمانهایی چون منابع طبیعی و آبخیزداری قرار بگیرد.