۲۰ سالگی انیمیشن «در جستجوی نمو»؛ ۲۰ واقعیت درباره نخستین فیلم اسکاری پیکسار
انیمیشن «در جستجوی نمو» یکی از شگفتیسازترین فیلمهای سال ۲۰۰۳ بود که استعدادهای آلبرت بروکس و الن دی جنرس را همراه با نبوغ کارگردانی اندرو استنتون به نمایش گذاشت. پنجمین انیمیشن پیکسار دو دهه پیش در ۳۰ می ۲۰۰۳ اکران شد و توانست در مجموع و با احتساب فروش جهانی به رقم خیرهکنندهی ۹۴۱ میلیوندلاری دست یابد. به مناسبت بیستمین سالگرد انیمیشن «در جستجوی نمو»، ۲۰ واقعیت جالب را در مورد این انیمیشن محبوب گردآوری کردهایم.
۱. «در جستجوی نمو» از دوران کودکی کارگردان الهام گرفته شده است
اندرو استنتون فیلمساز و انیماتوری است که در بسیاری از موفقترین فیلمهای انیمیشن چند دههی گذشته نقش مهمی ایفا کرده است. او ایدهی «در جستجوی نمو» را سالها در ذهنش پروراند. قضیه از این قرار است که در کودکی او اغلب به دندانپزشکی میرفت. استنتون آنجا ماهیهایی دید که در مخزن شنا میکردند. به عنوان یک کودک تصور میکرد که آن ماهیها ممکن است بخواهند فرار کنند و به اقیانوس برگردند. این شد که وقتی در بزرگسالی انیماتور شد، ایدهی داستانی جذابش را توسعه داد: یک انیمیشن در مورد یک ماهی که از خانوادهی خود جدا شده و باید در برابر خطرات اقیانوس تاب بیاورد تا راه خود را به خانه بیابد.
۲. انتخاب دلقکماهی برگرفته از یک عکس بود
اندرو استنتون، عکسی از دو دلقک ماهی که از پشت یک شقایق دریایی به بیرون نگاه میکردند دید و پس از اینکه فهمید آنها دلقک ماهی هستند تصمیم گرفت که شخصیتهای اصلی انیمیشن یعنی نمو و مارلین هم دلقک ماهی باشند. کارگردان دلقک ماهی را از نظر بصری چشمگیر یافت و از اینکه از این نوع ماهی بامزه به عنوان پایهای برای شخصیتهای فیلمش استفاده میکند هیجانزده بود. این قضیه به خلاقیت او در ساخت «در جستجوی نمو» بیشتر دامن زد.
۳. فیلمنامه زودتر از معمول نوشته شد
استنتون زمانی که در مرحلهی پس تولید «زندگی یک حشره» بودند، شروع به کار بر روی فیلمنامهی «در جستجوی نمو» کرد. به این ترتیب قبل از شروع تولید واقعی فیلم، فیلمنامه کامل شده بود. این برای فیلمهای انیمیشن غیرمعمول است، زیرا آنها معمولاً برای روایت داستان به جلوههای بصری استوریبردی تکیه میکنند و تأکید کمتری بر فیلمنامه دارند. با این حال، استنتون معتقد بود که یک فیلمنامهی کامل روند تولید را روانتر میکند و به تیم کمک میکند تا روی اجرای داستان به مؤثرترین شکل ممکن تمرکز کند. این تصمیم برای اولویت دادن به فرآیند نوشتن فیلمنامه یکی از نقاط قوت Finding Nemo بود و احتمالاً در موفقیت آن نقش به سزایی داشته است.
۴. در مورد آغاز انیمیشن تجدید نظر شد
تراژدی شخصیت اصلی، مارلین، زمانی که او جوان بود، رخ میدهد. همسرش کورال و بیشتر تخمهایشان در جریان حمله باراکودا کشته شدند و تنها نمو زنده ماند. در ابتدا قرار بود مرگ کورال از طریق فلاش بک در طول فیلم فاش شود. با این حال، استنتون، کارگردان فیلم، تجدید نظر کرد و تصمیم گرفت فیلم را با صحنهی حملهی باراکودا شروع کند. او میخواست درام و احساسات حمله را در زمان واقعی و نه فقط از طریق فلاش بک به مخاطب نشان دهد. این تصمیم به مخاطب اجازه داد تا با شخصیت مارلین ارتباط بیشتری برقرار کند.
۵. صداپیشهی مارلین در ابتدا شخص دیگری بود
ابتدا ویلیام اچ میسی به عنوان صداپیشهی مارلین انتخاب شد. میسی حتی روی ضبط بیشتر دیالوگهای این شخصیت کار کرد. با این حال، استنتون در طول پروسهی تولید، احساس کرد که ضبطهای میسی کاملاً ماهیت شخصیت را آنطور که او تصور میکرد نشان نمیدهد. در نتیجه، تصمیم گرفت که نقش مارلین را به صداپیشهی دیگری بدهد. بعد معلوم شد تصمیم او برای تغییر صداپیشه تصمیم درستی بوده.
۶. استنتون از صداپیشهی جدید مارلین بینهایت راضی بود
استنتون پس از تصمیم به تغییر صدای مارلین، آلبرت بروکس را برای صداپیشگی شخصیت انتخاب کرد. او بعداً اعتراف کرد که بروکس فیلم را نجات داده. بازی بروکس دقیقاً همان چیزی بود که او در صدای مارلین به دنبال آن بود. خود بروکس به دلیل علاقهاش به بداههنویسی معروف است، چیزی که طرفداران سیمپسونها میتوانند آن را تأیید کنند. طبق گزارشها بروکس در طول تولید «در جستجوی نمو»، عمدا جوکهای ضعیفی را تعریف میکرد. این با تفسیر او از شخصیت مارلین مطابقت داشت، زیرا بروکس معتقد بود یک دلقک ماهی بیمزه مفهوم جذابی است.
۷. استنتون جنسیت دوری را در طول پروسهی انتخاب بازیگر تغییر داد
در فیلمنامهی اصلی Finding Nemo، شخصیت دوری، یک ماهی نر بود. با این حال، وقتی اندرو استنتون اتفاقی کار الن دی جنرس را در کمدی دید از عملکرد او شگفتزده شد. او احساس کرد که الن برای نقش دوری عالی خواهد بود. استنتون معتقد بود که دی جنرس میتواند انرژی و طنز منحصر به فردی برای شخصیت به ارمغان بیاورد. در نتیجه، او به عقب بازگشت و شخصیت را به عنوان زن بازنویسی کرد و نقش را به الن دی جنرس پیشنهاد داد. خوشبختانه الن هم پذیرفت و با اجرای دلپذیرش شخصیت دوری را جذابتر کرد.
۸. استنتون قصد نداشت در این انیمیشن صداپیشگی کند
استنتون شخصیت لاکیپشتی به نام کراش را برای این فیلم خلق کرد و برای یافتن بازیگری که صداپیشگی این شخصیت را به او بسپارد تلاش کرد. اما وقتی در حلقههای آزمایشی، خودش ضبطهایی را برای پر کردن صدای کراش انجام داد بازخوردهای غیرمعمول مثبتی گرفت و بینندگان صدای او را دوست داشتند.. این شد که تصمیم گرفت خودش کار را به عهده بگیرد. از قرار معلوم او تمام دیالوگهای خود را در حالی که روی مبل خوابیده بود ضبط کرده!
۹. پسر کراش هم صداپیشهی حرفهای نبود
استنتون در استودیوی پیکسار بود که صدای ضبط شدهی پسر خردسال برد برد، نیکلاس، را شنید. مشخص نیست که چرا برد صدا را پخش میکرد، اما وقتی استنتون صدای نیکلاس را شنید، از اینکه چقدر برای شخصیت پسر کراش عالی است، شگفتزده شد. استنتون بی هیچ تردیدی تصمیم گرفت نیکلاس را برای این نقش انتخاب کند. این تصمیم نامتعارف برای انتخاب بازیگر، یک حرکت هوشمندانه بود، زیرا به Squirt صدای طبیعی و معتبرتری داد و به جذابیت کلی و واقعگرایی فیلم افزود.
۱۰. صدای یکی از صداپیشگان، تیم تولید را غافلگیر کرد
تیم سازنده ابتدا از مگان مولالی خواستند تا صداپیشگی شخصیتی را به عهده بگیرد. مولالی هم به این فرصت علاقهمند بود و مذاکرات آغاز شد. با این حال، تهیهکنندگان به زودی متوجه شدند که صدای گفتاری طبیعی مولالی با صدایی که او برای کاراکترش در سریال Will & Grace استفاده میکرد، یکسان نیست. تهیهکنندگان سعی کردند مولالی را تشویق کنند تا از همان صدایی که در ویل و گریس استفاده میکرد استفاده کند، اما او نپذیرفت و میخواست صدای طبیعی خودش را حفظ کند. سازندگان هم که از اجرای مولالی راضی نبودند و احساس میکردند که برای این شخصیت مناسب نیست، در نهایت تصمیم گرفتند او را اخراج کنند و این نقش را با یک صداپیشهی دیگر بازسازی کنند.
۱۱. تیم سازنده برای نمایش واقعی زندگی زیر اقیانوس تمام سعی خود را کردند
گروه تولید میخواست نمایش دقیق و معتبری از زندگی اقیانوسی در فیلم ایجاد کند. آنها برای رسیدن به این هدف، تمام تلاش خود را برای تحقیق در مورد حیات دریایی انجام دادند. از آکواریومها بازدید کردند، در سخنرانیهای زیست شناسان دریایی و کارشناسان ماهی شرکت کردند و حتی برای بازدید از صخرههای مرجانی غواصی کردند! توجه و وسواس سازندگان نسبت به جزئیات، احساس واقعی و باورپذیری بیشتری به انیمیشن بخشید.
۱۲. نام کوسه از روی یک فیلم محبوب تقلید شده
بروس، شخصیت شرور کوسه در Finding Nemo، نام خود را مدیون کوسهی انیماترونیکی است که در فیلم کلاسیک استیون اسپیلبرگ، یعنی «آروارهها» حضور داشت. کوسهی معروف اسپیلبرگ در صحنهی فیلمبرداری به «بروس» ملقب شد و گفته میشود اسپیلبرگ نام وکیلش را روی کوسهاش گذاشته بود!
۱۳. در این انیمیشن به فیلمهای ترسناک معروفی ارجاع داده شده است
در Finding Nemo، چند اشاره به فیلمهای ترسناک تاریخ سینما وجود دارد که ممکن است توسط بینندگان جوانتر مورد توجه قرار نگرفته باشند. اولین اشاره زمانی است که بروس، شخصیت کوسهی شرور، میگوید “Heeeere’s Brucey!” این جمله، ارجاع به یک جملهی معروف در فیلم ترسناک «درخشش» ریدلی اسکات است؛ آنجا که شخصیت جک نیکلسون قبل از شکستن در با تبر میگوید “Heeeere’s Johnny!” . ارجاع دوم را میتوان در موسیقی نواخته شده توسط دارلا یافت. موسیقی همان موسیقی نمادین فیلم ترسناک کلاسیک آلفرد هیچکاک یعنی «روانی» است!
۱۴. ساخت موسیقی توسط آهنگساز قبلی پیکسار انجام نشد
رندی نیومن، موسیقیدان پرکار، موسیقی چهار فیلم اول پیکسار را تهیه کرده بود. با این حال، او موسیقی Finding Nemo را کار نکرد. در عوض، پیکسار به پسر عموی رندی نیومن، توماس نیومن، روی آورد تا موسیقی انیمیشن را بسازد. در غیاب رندی، واضح بود که توماس نیومن تنها کسی بود که می توانست این کار را به همان خوبی انجام دهد.
۱۵. خطر محکومیت به دلیل عدم رعایت کپی رایت از بیخ گوش سازندگان گذشت
فرانک لو کالوز از دیزنی به دلیل نقض حق چاپ کتاب کودکانش به نام Pierrot the Clownfish شکایت کرد. او ادعا کرد که در ساخت فیلم Finding Nemo از کتاب او کپیبرداری شده. وی تاکید کرد که از سال ۱۹۹۵ روی این کتاب کار میکرده است، هرچند این کتاب در سال ۲۰۰۲ و پس از آغاز تولید فیلم منتشر شده بود. با این حال، این پرونده توسط یک قاضی رد شد. به نظر قاضی شواهد کافی برای اثبات اینکه دیزنی محتوای کتاب فرانک لو کالوز را کپی کرده است، پیدا نکرد.
۱۶. این انیمیشن به فروشی افسانهای دست پیدا کرد
«در جستجوی نمو» موفقیت بزرگی برای Pixar بود. حتی موفقتر از پروژههای قبلی… در طول اکران اولیه، این فیلم ۳۳۹.۷ میلیون دلار سود داخلی و ۸۷۱.۰ میلیون دلار در سرتاسر جهان به دست آورد. این ارقام آن را به پردرآمدترین انیمیشن و فیلم درجه G آن زمان تبدیل کرد. علاوه بر این، در سال ۲۰۰۳ در فروش باکس آفیس دوم شد. بعداً، در سال ۲۰۱۲، نسخه ۳ بعدی فیلم ۶۹.۳ میلیون دلار دیگر درآمد جهانی داشت که نشاندهندهی محبوبیت مداوم فیلم بود. به طور کلی، موفقیت Finding Nemo برای پیکسار بسیار تعیینکننده بود و جایگاهش را به عنوان یکی از استودیوهای پیشروی انیمیشن در جهان تثبیت کرد.
۱۷. این انیمیشن در نمایش خانگی هم بسیار موفق بود
«در جستجوی نمو» در عصر DVD، رکوردهای فروش جدیدی به ثبت رساند. این انیمیشن در اولین روز انتشار دی وی دی خود هشت میلیون نسخه فروخت که در آن زمان یک رکورد فروش یک روزهی بیسابقه بود. در عرض دو هفته پس از انتشار، به پرفروشترین دی وی دی تاریخ تبدیل شد. در حال حاضر اعتقاد بر این است که Finding Nemo بیش از ۴۰ میلیون نسخه DVD فروخته است که تا به امروز همچنان رکورد پرفروشترین دی وی دی را در اختیار دارد. این ارقام نشان میدهند که چگونه تماشاگران در سراسر جهان از آن استقبال کردهاند.
۱۸. «در جستجوی نمو» برندهی یک جایزه اسکار مهم شد
«در جستجوی نمو» چهار نامزدی در اسکار دریافت کرد که شامل نامزدی برای بهترین فیلمنامه اصلی بود. با این حال، این انیمیشن تنها توانست یک اسکار، یعنی اسکار بهترین انیمیشن بلند را از آن خود کرد. این مهم بود زیرا اولین باری بود که یک فیلم پیکسار چنین جایزهای را دریافت میکرد، که در نهایت راه را برای موفقیت بسیاری از فیلمهای انیمیشنی پیکسار هموار کرد.
۱۹. خیلیها در مورد پیام فیلم دچار سوءتفاهم شدند
«در جستجوی نمو» ناخواسته اثرات بدی روی محیط زیست گذاشت. اگرچه پیام فیلم این بود که ماهیهای خاص حیوانات خانگی خوبی نیستند و نگهداری از آکواریومهای آب شور پیچیده است، اما پس از اکران تقاضا برای خرید دلقکماهی به عنوان حیوان خانگی افزایش یافت! این افزایش تقاضا پیامدهای ناخواستهای مانند صید بیرویه و تخریب صخرهها در وانواتو را به دنبال داشت. علاوه بر این، برخی از افرادی که ماهیهای خانگی نگهداری میکردند به دلیل محبوبیت فیلم جوگیر شدند و ماهیها را در طبیعت رها کردند! که به نوبهی خود منجر به تکثیر گونههای مهاجم در نقاط مختلف جهان شد.
۲۰. دنبالهی انیمیشن از خودش موفقتر شد
در سال ۲۰۱۶، پیکسار دنبالهای برای Finding Nemo به نام Finding Dory منتشر کرد. «در جستجوی دوری» هم که توسط اندرو استنتون نوشته و کارگردانی شد، داستان شخصیت دوری را روایت میکند که در جستجوی والدینش است. «در جستجوی دوری» موفقیت بزرگی بود و از انیمیشن قبلیاش هم پیشی گرفت. این انیمیشن بیش از ۱ میلیارد دلار در سراسر جهان درآمد داشت که آن را به چهارمین فیلم پرفروش تاریخ تبدیل کرد.
منبع: yardbarker
نقش استیو جابز چی بود پس؟؟؟؟؟ عجیبه که اسمی از ایشان نیست.