۵ فیلم درخشان که در نقد معماری مدرن ساخته شدهاند
در میان همه شاخههای هنر، تنها یکی از آنهاست که واقعاً توانایی به آغوش کشیدن معماری را دارد و آن هنر سینماست. سینما با توانایی بازنمایی فضاها و حرکت در گذر زمان بیش از باقی هنرها به معماری نزدیک شده است. هنرهایی مانند نقاشی، مجسمهسازی، موسیقی (که مدتها به عنوان نزدیکترین هنر به معماری تلقی میشد) و حتی رقص در نزدیکی به معماری محدودیتهای مشخصی دارند که سینما ندارد. هم در سینما و هم در معماری، فضا یک موضوع کلیدی به شمار میآید. اگرچه این دو به شیوههای متفاوتی با موضوع فضا برخورد میکنند، اما با ارائه یک تجربه بدنی (و نه صرفاً بصری) از محیط ساخته شده، همگرا میشوند.
یکی از پیوندهای فراوان این دو حوزه در نقد فضا به دست سینما به وجود میآید که میتوان آن را نقد معماری نیز خطاب کرد. مجموعهای از فیلمهایی که از زمان لومیر تا به امروز تولید و منتشر شدهاند، به بازنمایی شهرها و معماری روی پرده سینما پرداختهاند. بسیاری از این فیلمها نگاه انتقادگری به معماری مدرن داشتهاند و این کار را از طریق شکل و شمایل ناباورانه یا تحریکآمیز سازههای درون فیلم انجام دادهاند.
شاید به علت اینکه فیلمسازی همزمان با معماری مدرن پدید آمده است، معماری به ابزاری برای نقد تبدیل شده است. در حقیقت، بسیاری از آثار سینمایی، خواسته یا ناخواسته، به نمونههای به یاد ماندنی نقد معماری و جامعه مدرن تبدیل شدهاند.
۱. انتقاد از زیستگاه مدرن در فیلم «دایی من» (My Uncle)
- سال تولید: ۱۹۵۸
- کارگردان: ژاک تاتی
- بازیگران: ژاک تاتی، ژان پیر زولا، آدرین سروانتیه
- مدت زمان: ۱ ساعت و ۵۶ دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
در فیلم «دابی من» محصول سینمای ۱۹۵۸ موسیو اولو برای سر زدن به خانواده خواهرش به خانه آنها میرود؛ خانهای با معماری بسیار پیشرفته که برای رفع نیازهای زندگی مدرن مجهز شده است. فضاهای منطقی، اتوماسیون و انواع لوازم و دستگاه تکنولوژیکی، زمینه یکپارچهای برای فیلم «دایی من» فراهم میکنند. شخصیت اولو که به طرز کنایهآمیزی سردرگم است، بیهوده تلاش میکند تا با واقعیت جدیدی که نوید آسودگی و راحتی را میدهد، وفق پیدا کند. با این حال او با موانع و مقاومت مواجه میشود.
۲. انتقاد از سیاست مسکن در فیلم «افسانه پروت ایگو» (The Pruitt-Igoe Myth)
- سال تولید: ۲۰۱۱
- کارگردان: چاد فردریکس
- بازیگران: سیلوستر براون، ایروین داگن، المر فیدلر
- مدت زمان: ۱ ساعت و ۱۹ دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
فیلم «افسانه پروت ایگو» مستندی درباره مجتمع مسکونی پروت ایگو است که به دست معماری به نام مینورو یاماساکی طراحی و در حومه شهر سنت لوئیس ایالات متحده آمریکا ساخته شده است. این فیلم با جمعآوری توصیفات ساکنان سابق این مجتمع، انگیزههایی را که منجر به ساخت این مجتمع مسکونی عظیم شد را آشکار میکند، درست مانند تناقضاتی که در سال ۱۹۷۲ منجر به انفجار آن شد. موقعیتی تاریخی که برخی از منتقدان آن را به طور نمادین، در مقام پایان معماری مدرن تعریف میکنند.
۳. انتقاد از شهر مدرن در فیلم «وقت بازی» (Playtime)
- سال تولید: ۱۹۶۷
- کارگردان: ژاک تاتی
- بازیگران: ژاک تاتی، ژاک لاگرنج، آرث بوچوالد
- مدت زمان: ۲ ساعت و ۳۵ دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
در فیلم سینمایی «وقت بازی» ریاضت زندگی در شهری با معماری مدرن بار دیگر در تقابل با شخصیت نوستالژیک موسیو هولو به تصویر کشیده میشود. از طریق ناراحتی طنزآمیز شخصیت اصلی فیلم، «وقت بازی» به مسأله هویت فردی در مواجهه با واقعیت مکانیزهای که به دست شهر مدرن ارائه میشود، میپردازد. در فیلم این واقعیت با مناظری از ساختمانهای چرخدار غولپیکر به تصویر کشیده شده است.
۴. انتقاد از مصرف در فیلم «۲ یا ۳ چیزی که درباره آن زن میدانم» (۲ or 3 Things I Know About Her)
- سال تولید: ۱۹۶۷
- کارگردان: ژان لوک گدار
- بازیگران: ژان لوک گدار، ایو بنیتون، ژولیت برتو
- مدت زمان: ۱ ساعت و ۲۷ دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
در فیلم «۲ یا ۳ چیزی که درباره آن زن میدانم» گدار از تصاویر دگرگونیهای شهری که در حومه پاریس در دهه ۱۹۶۰ رخ داد به عنوان استعارهای از زندگی شخصیتها استفاده کرده است. زندگی روزمره زنان که در فیلم به تصویر کشیده شده، ارتباط مستقیمی با زندگی روزمره در شهر دارد؛ مصرفگرایی، سرمایهداری و جهانی شدن به عنوان سوژههای اصلی داستان ظاهر میشوند، چه در رابطه با شهر و چه در رابطه با زنان.
۵. انتقاد از کنترل در فیلم «آلفاویل» (Alphaville)
- سال تولید: ۱۹۶۵
- کارگردان: ژان لوک گدار
- بازیگران: ادی کنستانتین، آنا کارینا، آکیم تامیروف
- مدت زمان: ۱ ساعت و ۳۹ دقیقه
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
آلفاویل یک شهر خصمانه، تاریک و غیرانسانی است که در آیندهای مبهم واقع شده. در این شهر عجیب تمام کنشهای اجتماعی به دست یک سیستم مرکزی کنترل میشود؛ کامپیوتری به نام آلفا ۶۰ که سرنوشت همه ساکنانش را تعیین میکند و به آنها فرمان میدهد. به نظر میرسد این جامعه دیستوپیایی که تحت سلطه فناوری است، بسیار بیشتر از آنچه ما میخواستیم به واقعیت امروزمان شباهت دارد و وقتی پیشرفتهای آلفاویل را به یاد میآوریم، که سالها بعد در دنیای ما ظهور کردند، یادمان میآید مدلی که ترویج شده حداقل از نظر شهرنشینی مشکوک است.
منبع: arch daily