۵ نکته که باید از ادگار رایت کارگردان فیلم دیشب در سوهو بیاموزیم
در این مطلب نگاهی به ۵ نکتهای انداختهایم که علاقهمندان به کارگردانی و فیلمنامهنویسی باید از ادگار رایت کارگردان فیلمهای تحسین شدهای مثل «شان میمیرد» و «دیشب در سوهو» بیاموزند.
طی دو دههی اخیر همواره از ادگار رایت بهعنوان یکی از خوشآتیهترین فیلمسازان بریتانیایی یاد شده است. کارگردان، فیلمنامهنویس، تهیهکننده و بازیگر انگلیسی ۴۷ سالهای که در سال ۱۹۹۵، یعنی زمانی که کمتر از ۲۰ سال سن داشت نخستین فیلم بلند خود را روی پرده برد و در ادامهی مسیر حرفهای خود با سهگانهی «سه طعم کورنتو» و «اسکات پیلگریم در برابر دنیا» تواناییهای خود در روایت قصههای کمدی، درام و رمانتیک را اثبات کرد. حالا رایت پس از فیلم پرفروش و موفق «بیبی راننده» با دیشب در سوهو به سراغ ژانر وحشت روانشناختی رفته است.
دیشب در سوهو برای نخستین بار در بخش خارج از مسابقهی جشنوارهی ونیز ۲۰۲۱ به نمایش در آمد و با استقبال خوبی از جانب سینمادوستان و منتقدان مواجه شد. برای این فیلم تا به امروز در متاکریتیک و راتنتومیتوز بر اساس ۵۲ و ۲۱۶ بررسی امتیاز ۶۶ از ۱۰۰ و ۷۵ از ۱۰۰ به ثبت رسیده است. مارشال شفر منتقد اِسلَش فیلم در بخشی از یادداشت خود برای هشتمین فیلم ادگار رایت آورده: «دیشب در سوهو با همهی شگفتیها و فراز و فرودهایش به ما نشان میدهد در یک سبک قدیمی هم میتوان کارهای خلاقانه و جدیدی انجام داد. رایت هنوز تمام تواناییهای خود بهعنوان یک فیلمساز را بروز نداده است، اما دیدن تلاش او برای طی کردن پلههای ترقی خوشحال کننده است. رئالیسم جادوییِ ضد نوستالژی نیمهشب در پاریس وودی آلن را در نظر بگیرید و سپس آن را با روانکاویهای زنانه برگمان در پرسونا ترکیب کنید و در دست آخر پالِتهای رنگی فیلمهای جالو را به سراسر اثر اضافه کنید تا به فیلم تریلر و اکشن جدید رایت، یعنی دیشب در سوهو برسید.»
توصیفات مارشال شفر از دیشب در سوهو و میل رایت برای پیشرفت جذاب است، نه؟ به مناسبت اکران و نمایش فیلم جدید ادگار رایت و تمجید از نوآوریهای همیشگی آثار او به سراغ گفتوگوهای پیشین این فیلمساز انگلیسی رفتهایم و در این مطلب به ۵ نکتهای پرداخته شده است که از نظر او فیلمسازهای تازهکار باید مد نظر قرار دهند.
موفقیت سنوسال نمیشناسد
رایت معتقد است که سن افراد تأثیر چندانی بر موفقیت و شکلگیری مسیر حرفهای آنها ندارد و شروع فیلمسازی در هر سن و سالی که هستید بر اعداد ارجحیت دارد. او در این باره میگوید: «ببینید، کوئنتین تارانتینو تا ۳۲ سالگی فیلمی نساخته بود. از آن سو سم ریمی در ۱۸ سالگی فیلم «مردهی شریر» را ساخت. زمانی که با تارانتینو در فیلم «گرایندهاوس» همکار بودم برای شام به بیرون رفتیم و او دربارهی نخستین فیلمم از من پرسید. در جوابش نزدیک به یک ساعت دربارهی فیلم «یک مشت انگشت» صحبت کردم و کوئنتین گفت کاش او هم در سن ۲۰ سالگی فیلمسازی را شروع میکرد. ولی من در جواب تارانتینو گفتم: «تو بهتر ظاهر شدی، من حاضر بودم هرچیزی را بدهم تا فیلمی مثل سگهای انباری بسازم.» او بهترین شروع کار کلاسیک تمام دورانها را رقم زده است.»
در سراسر جهان، از ایران تا آمریکا در عرصهی هنر و سرگرمی هرساله شاهد معروف شدن نوجوانان و حتی کودکان بسیاری هستیم. در غرب جاستین بیبر در سن بسیار پایین به شهرتی جهانی دست پیدا کرد و در ایران نوجوان مستعدی مثل روح الله زمانی با فیلم «خورشید» به شهرتی حتی بینالمللی رسید، آیا این نمونهها باید برایمان این تصور را ایجاد کنند که اگر در سنین پایین و تا پیش از فرا رسیدن ۳۰ سالگی به موفقیت نرسیدهایم باید دست از کار و تلاش بکشیم؟ قطعا خیر. توصیه رایت هم به این موضوع اشاره دارد. همانند او امیدوار باشیم، افراد شایسته و موفق حوزه فرهنگ و هنر را بهتر بشناسیم و بیشتر تلاش کنیم. در نتیجه اگر مثل ادگار رایت در تولد ۲۰ سالگیاتان کارگردان یا نویسنده محبوب منتقدان نبودید، اشکالی ندارد!
منتظر معجره نباشید!
اگر کمی با خودمان صادق باشیم، بسیاری از علاقهمندان به کارگردانی و فیلمنامهنویسی برای شروع به کار منتظر یک اتفاق خاص و ویژه هستند؛ مثلا جرقهای جادویی در ذهن آنها زده شود یا ایدهی قصهای فوقالعاده به ذهنشان برسد، در حالی که هرگز چنین اتفاقی رخ نمیدهد! به کارنامهی فیلمسازهای موفق نگاه کنید؛ آیا کسی «بیگانه ۳» را بهعنوان بهترین فیلم دیوید فینچر میشناسد؟ قطعا خیر. یا در ایران همه «رقص در غبار» را نه بهترین فیلم اصغر فرهادی، بلکه پایهگذار بخشی از سینمای او میدانند. در نتیجه ترس و فشار اضافی دربارهی خلق اثری فوقالعاده در قدم نخست را کنار بگذارید.
رایت در این زمینه میگوید: «گاهی اوقات وقتی با افرادی ملاقات میکنم که میخواهند کارگردان شوند، متوجه میشوم که آنها فشار زیادی به خودشان وارد کردهاند تا برای اولین بار کار شگفتانگیزی انجام دهند. آنها آنقدر روی اولین فیلم کوتاه یا کسب موفقیت با نخستین اثرشان متمرکز شده که واقعا از مسیر عقب ماندهاند. مثلا به هنگام نوشتن یک داستان کمدی، پیش از وارد شدن به مرحلهی ساخت و در بخش پیش تولید، مدام به این موضوع فکر میکنید که «آیا شخصیت ما به اندازهای شوخطبع است که بتواند این جوک را به درستی ادا کند؟» و وجههای رئالیسیتی را در نظر میگیرید در حالی که این نکتهی مهم راه فراموش میکنید که برخی اتفاقات بامزه و شوخیها بههنگام کار و در اتمسفر ساخت اثر شکل میگیرد.»
در حریم امنتان فیلم بسازید
بدون شک اغلب فیلمسازان موفق جهانبینی و سبک خاص خود را دارد و همین امر رنگ و بوی ویژهای به فیلمهایشان میبخشد و آنها را از سایر کارگردانها متمایز میکند. در مسترکلاسها و کارگاههای آموزشی بسیاری این توصیه را شیندهایم که پیرامون موضوعات دلخواهاتان فیلم بسازید و ادگار رایت هم در یکی از گفتوگوهایش از تأثیر این کار بر موفقیت در دنیای فیلمسازی صحبت کرده است: «در اثر هنری عنصر احساسات باید وجود داشته باشد. در غیر این صورت… سینمادوستان دربارهی پلیس خفن و شان میمیرد به گونهای صحبت میکنند که انگار فیلمهای برادران زاکر یا فیلمهای مل بروکس را تماشا کردهاند. نکتهی حائز اهمیت برای ما [فیلمسازان] این است که وقتی در ژانرها گوناگون فعالیت میکنیم، بنمایهی فیلمهایمان از یک باور و جهانبینی شخصی بیایند؛ حتی اگر مخاطب متوجه آن نشود. مثلا تمام داستان شان میمیرد دربارهی زامبیها و برخورد با آنها نیست، بلکه در آن فیلم موضوعات انسانی همچون ارتباط با دوستان و خانواده نقش پررنگی دارند که من و سایمون پگ [دیگر فیلمنامهنویس شان میمیرد] را به یاد خانهمان میاندازد. یا پلیس خفن در شهری رقم خورد که من در آن بزرگ شدم.»
ژانرهای متفاوت را تجربه کنید
همانطور که در توصیهی قبلی خواندید، رایت معتقد است که فیلمسازان جوان باید مسیر خودشان را پیدا کنند و پیرامون موضوعات دلخواهاشان فیلم بسازند، اما این موضوع نباید آنها را به کارگردانان و فیلمنامهنویسان تکراری و ضعیفی تبدیل کند و از نظر او راه گریز از این مشکلات تجربه کردن ژانرهای متفاوت است. رایت در این خصوص توصیه میکند: «برخی از مردم از ژانرها بهعنوان سیستمی برای بیان و ارائه ایدهها استفاده میکنند، به همین خاطر اگر بخواهید در یک ژانر جدید فیلم بسازید، استفاده از توضیحات افرادی همچون جوزف کمپل و جان تروپی یا مطالعهی کتابی مثل نجات گربه اثر بلیک اسنایدر مفید خواهد بود. این توصیهها و کتابها معمولا بهخاطر برخورد بسیار فرمولی با معقولهی نویسندگی بدنام بودهاند، اما اگر شما بخواهید فرمولهای موجود در یک ژانر را [به منظور ساخت اثری شخصی] برای ساخت فیلمتان واژگون کنید، نگاه کردن به آن پارامترها میتواند بسیار مفید باشد؛ مثلأ با دیشب در سوهو دوستداشتم در ژانر محبوبام کارهای جدیدی انجام دهم و با برخی از اصول موجود بازی کنم.»
توجه ویژهای به تدوین و استوری بورد داشته باشید
بعضی از کارگردانها اعتقاد چندانی به استفاده از استوری بورد (فیلمنامهی مصور) ندارند و بیشتر روی اتفاقات مثبت و غافلگیرکننده سر صحنهی فیلمبرداری حساب میکنند، اما در مقابل آنها کارگردانهای دیگری همچون بونگ جون-هو و و ادگار رایت قرار میگیرند که باور خاصی به استوری بورد دارند. رایت طی جلسهای در دانشگاه بورنموث بیان میکند که او تمام صحنههای فیلمهایش، حتی سکانسهای دیالوگدار را در قالب استوری بورد طراحی میکند. طراحی مصور فیلمنامه علاوهبر شخص کارگردان میتواند به سایر افراد تیم تولید نیز کمک کند و سردرگمیهای فعالیت روزانه، مدت زمان فیلمبرداری و هزینهی تولید فیلم را کاهش میدهد.
یکی از بارزترین ویژگیهای فیلمهای رایت ریتم تدوینی خوب آنهاست. او در این خصوص میگوید: «من از ترنزیشنها، تکرارها و کاتهای دراماتیک استفاده میکنم. هنگامی که خیلی کم سن و سال بودم و فیلمهای آماتوری میساختم، یکی از بزرگترین درسهایی که گرفتم این بود که ما نماها و تصاویر کافی از صحنه نداشتیم تا با استفاده از آنها سرعت سکانس را افزایش دهم. در سبک تدوینی مد نظرم نکات ویژهای وجود دارد که از سالهای دور تا به امروز یاد گرفته و سعی کردهام در آنها عالی باشم، مثل ترانزیشن (انتقالها)، وایپها و پنهای شلاقی. من بعضی از فیلمهای اولیهام را تدوین کردم و از این طریق نکات خیلی زیادی یاد گرفتم.» از این توصیهی رایت میتوان اینگونه برداشت کرد که اگر قصد دارید به کارگردان صاحبسبک و موفقی تبدیل شوید باید اصول تدوین فیلمهای سینمایی را یاد بگیرید و در اتاق تدوین حضور فعالی داشته باشید.
و اما سخن پایانی
رایت در همان جلسهی گپوگفت سینمایی در دانشگاه بورنموث بهعنوان توصیهی نهایی به علاقهمندان حاضر میگوید: «میدانم که این توصیه خیلی نخنما و تکراری بهنظر میرسد، ولی شما در نهایت باید برای موفقیت خودتان تلاش کنید (روی موفقیت خودتان شرط ببندید) و هیچوقت تسلیم نشوید. تنها توصیهای که دارم این است که فیلم خودتان رو بسازید و از اشتباهاتتان درس بگیرید. من از تمام صحنهها و فریمهای فیلمهایم راضی نیستم، اما ساعتها فیلمبرداری کرده و از آنها نکات خوبی یاد گرفتهام.»
نظر شما دربارهی توصیههای ادگار رایت چیست؟ آیا او را کارگردان موفقی میدانید؟
منابع: FilmSchoolRejects و StudioBinder و HollywoodInsider