باشگاه مشت‌زنی؛ ۱۰ نکته‌ی جذاب فیلم که هنوز هم تازگی دارند

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۴ دقیقه
باشگاه مشت‌زنی

فیلم باشگاه مشت‌زنی در گیشه‌ی سینماها خوش درخشید و در آن زمان به‌عنوان یک اثر کلاسیک ارزیابی شد. نکات مهمی در فیلم وجود دارد که آن را به گوهری جاودانه بدل می‌کند.

۱۰. صدای ادوارد نورتون به‌عنوان راوی فیلم بسیار جذاب است

باشگاه مشت‌زنی

روایت اغلب فیلم‌ها به خاطر تکنیک داستان‌گویی سرسری مورد انتقاد قرار دارد. نویسندگان تمایل دارند به جای انتقال داستان به صورت بصری از راوی برای توضیح داستان استفاده کنند که البته فقط در شرایط خاص نتیجه‌ی خوبی دارد. در باشگاه مشت‌زنی روایت داستان با صدای ادوارد نورتون مخاطب را در ذهن آشفته او قرار می‌دهد. از آنجا که مشخص نیست چقدر از فیلم در حال اتفاق افتادن است و چقدر از آن فقط در ذهن راوی شکل می‌گیرد، شنیدن صدای قطار افکار او که سعی دارد همه چیز را عادی و درست جلوه بدهد بسیار هیجان‌انگیز است.

۹. پیچ‌وتاب داستان هنوز شوکه‌کننده است

پایان غافلگیر کننده‌ی داستان فیلم با گذشت سال‌های بسیار هنوز هم می‌تواند مخاطبان جدید خود را شوکه‌ کند. توضیحات گیج‌ کننده‌ی راوی از ناپدید شدن تایلر و مونولوگ‌های تایلر داستان را بسیار پیچیده می‌کند. تصور اینکه این شخصیت واقعا وجود ندارد یا توسط ذهن یک شخصیت دیگر در فیلم حضور دارد در چندین عنوان دلهره‌آور روان‌شناختی دیگر به‌کار رفته است که البته به اندازه‌ی فیلم‌های فینچر تأثیرگذار نبوده‌اند.

۸. داستان فیلم به سرعت پیش می‌رود

فیلم‌های آرام ممکن است باعث خستگی مخاطب شود یا او را درگیر افکارش کند اما به هیچ عنوان توجه مخاطب را جلب نخواهد کرد. فیلم‌های سریع‌تر اما فراموش نشدنی‌اند. روند داستان در باشگاه مشت‌زنی با سرعت بالایی حرکت می‌کند. کات‌ تصویر در همه‌‌ی صحنه‌ها به چشم میخورد، جنبه‌های مختلف ذهن راوی را کنکاش می‌کند و گسترش شلوغی‌ها در سطح شهر را به‌نوعی توضیح می‌دهد.

۷. بازی برد پیت در نقش تایلر بسیار جذاب است

باشگاه مشت‌زنی

در نگاه کلی شخصیت تایلر داردن بسیار شیک و با اعتماد به‌نفس است تا حدی که می‌تواند کارمندان یک شرکت را به‌راحتی به سمت وحشیگری سوق دهد. او با راوی درباره‌ی راه‌‌اندازی یک باشگاه مبارزه‌ی زیرزمینی حرف می‌زند، از زندگی خودش در یک کارگاه صابو‌ن‌سازی می‌گوید و او را متقاعد می‌کند که همه‌ی این‌ها موقتی است و اهداف والاتری در سر می‌پروراند. برد پیت با جذابیت بی‌پایان خود به نقش تایلر جان می‌بخشد و با اینکه مدت‌ها از اکران فیلم گذشته اما بازهم یکی از برترین نقش‌های برد پیت به حساب می‌آید.

۶. سبک کارگردانی دیوید فینچر همیشه تازه است

سبک خاص فیلم‌سازی دیوید فینچر به‌خصوص در فیلم باشگاه مشت‌زنی نسبت به دیگر آثار او بسیار برجسته است. دوربین همیشه در حال حرکت است، داستان سیاه و افسرده و وجود سبک نوآر در فضای داستان، سبک زندگی زیرزمینی تایلر و راوی را از زندگی طبیعی آن‌ها در سطح جامعه خیلی خوب جدا کرده است. دیوید فینچر در چندین برداشت بسیار سخت و ناممکن فیلم از تصاویر کامپیوتری استفاده کرده است. آسمان‌خراش‌های بمب‌گذاری شده در مناطق تجاری شهر یکی از این صحنه‌ها است.

۵. نکات جذابی که با دیدن مجدد فیلم کشف می‌شود

اکثر فیلم‌هایی که پایان غیرمنتظره‌ی بزرگی دارند تنها یک‌بار دیده خواهند شد چون سعی می‌کنند پایان اصلی را به نحوی به مخاطب بفهمانند، همین‌که مخاطب بتواند آن‌را حدس بزند دیگر این غیرمنتظره بودن فایده نخواهد داشت. برخی فیلم‌ها مانند باشگاه مشت‌زنی بسیار ماهرانه نکات و جزئیات ریزی را در پایان و هسته‌ی اصلی داستان قرار می‌دهند تا مخاطب خودش برای دیدن مجدد فیلم مشتاق شود. راوی با خودزنی در دفتر رئیس، بیرون آمدن از پنجره‌ی خودرو در صحنه‌ی تصادف ماشین و زمانی که تایلر را در مطب دکتر می‌بیند، به نحوی پایان را پیشگویی می‌کند. مخاطب با دیدن چندباره‌ی فیلم تمامی این نکات را می‌تواند بگیرد.

۴. درگیری‌ها در فیلم عادی و تکراری نیست

خوی وحشیگری در فیلم همواره بیشتر‌ و بیشتر می‌شود. هر بار که مخاطب به دیدن صحنه‌های خونین فیلم عادت می‌کند هالیوود صحنه‌ی خشن‌تری به نمایش می‌گذارد و دوباره آن‌ها را شوکه می‌کند. میزان خشونت فیلم باشگاه مشت‌زنی حتی امروزه هم بی‌همتا است. خیلی سخت می‌شود نسبت به صحنه‌های خشن مانند خنده‌های عصبی تایلر حین کتک خوردن از صاحب کافه بی‌تفاوت بود.

۳. هلنا کارتر شوخی‌های خنده‌دار اما بی‌تعارف دارد

بازیگران فیلم باشگاه مشت‌زنی به نحوی به ادوارد نورتون و برد پیت به‌عنوان راوی و تایلر متصل هستند، هلنا بونهام کارتر در نقش مارلا سینگر هم به‌عنوان دختر محبوب هر دو شخصیت حضوری به یادماندنی دارد. او شوخی‌های بدون تعارف اما خنده‌دار زیادی دارد.

۲. طعنه‌ها به نظام سرمایه‌داری از همیشه واضح‌تر است

انتقاد صریح از بانک‌ها و شرکت‌ها در فیلم باشگاه مشت‌زنی ابتدا مانند طنز و شوخی با سازمان‌ها در دهه‌ی ۹۰ تصور شد. اما موضوعاتی مانند حرص و طمع، فساد و شکاف طبقاتی با وجود گذشت دو دهه از اکران این فیلم در سینما هنوز از بین نرفته است و بلکه رایج‌تر از قبل شده‌اند. منظور و اشاره‌ی اصلی فیلم درباره‌ی سرمایه‌داری از چشم اغلب مخاطبان دور می‌ماند. پایان پرهرج‌ومرج فیلم نشان می‌دهد که این سیستم‌ها به دلایلی هنوز وجود دارند و متأسفانه جایگزین بهتر و مفیدتری هم وجود ندارد.

۱. پیت و نورتون مکمل نقش یکدیگر هستند

باشگاه مشت‌زنی

دلیل پویایی نقش راوی و تایلر داردن به‌عنوان دو روی یک سکه، وجود احساسات واقعی و مشترک و توانایی آن‌ها در اجرای این نقش‌ها است. ادوارد نورتون و برد پیت درواقع نقشی مکمل داشتند و پیوندهای منحصربه‌فرد بین هر دو شخصیت فیلم را از متن فیلم‌نامه به روی پرده‌های سینما آوردند. اعتماد به‌نفس بالای برد پیت در تقابل با بی‌حوصلگی و شلختگی‌های نورتون قرار می‌گیرد. نحوه‌ی برخورد آن‌ها با یکدیگر باعث می‌شود صحنه‌هایی مانند مکالمه‌ی دونفره‌ی آن‌ها در کافه بسیار جذاب باشد.

منبع: screenrant



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۲ دیدگاه
  1. اسی

    این فیلم دیگه واقعا شاهکار بهترین فیلمی که دیدم صد بار ارزش دیدن داره هر بار یه چیز جدید

  2. ارمان

    و دو گانه شخصیت اصلی فیلم و تایلر داردن، سوای هر گونه افسانه پردازی و غلو، بسیار به داستان شمس و مولانا نزدیک است.

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما