همهی آنچه که دربارهی سری فیلمهای «سریع و خشن» نمیدانستید
فکر نمیکنم اگر کل این سیاره را بگردیم حتی یکنفر را بیابیم که حداقل یکی از قسمتهای این سری محبوب و هیجانانگیز را ندیده باشد. یک فیلم اکشن اتومبیلرانی که هواداران سرسختی دارد و نوع زندگی شخصیتهایش برای خیلی از آنها تبدیل به یک سبک زندگی شده. «یونیورسال پیکچرز» شرکت فیلمسازی مطرح و بزرگ آمریکایی وقتی که در سال ۲۰۰۱ و با بودجهای ناچیز اولین قسمت از «سریع و خشن» را ساخت و روانهی سینماها کرد احتمالا خودش هم حدس نمیزد که این پروژه به یکی از محبوبترین و پرطرفدارترین فرانچایزهای دنیای سینما بدل شود و در هربار نمایش قسمت جدیدش سود سرشاری را به حسابشان واریز کند.
تاکنون ۱۰ قسمت از این سری جذاب ساخته شده و یک اسپینآف نیز از آن به نام «سریع و خشن تقدیم میکند: هابز و شاو» در سال ۲۰۱۹ تولید و اکران شد. مجموع فروش این ۱۱ قسمت روی یکدیگر به نزدیک ۷ میلیارد دلار میرسد که همین نکته میتواند پاسخگوی سوالی باشد که خیلیها با توجه به کیفیت نازل قسمتهای اخیر از خود میپرسند. استودیو تا چه زمانی سریع و خشمگین را ادامه خواهد داد؟ خب معلوم است! تا زمانی که دلار چاپ میکند!
«سریع و خشن» در سالهای ابتدایی ظهورش تنها به مسابقات خیابانی و شرطبندیهای شبانه اتومبیلرانی میپرداخت اما استودیو پس از چند قسمت متوجه شد برای جلوگیری از کاسته شدن جذابیت سری و ریزش مخاطب باید سیاستهای خود را در قبال فیلم تغییر دهد. «یونیورسال پیکچرز» با اضافه کردن المانهایی مانند سرقت و جاسوسی به داستان و بهکارگیری بازیگران مشهور با یک تیر دو نشان زد و هم مخاطبان قبلی خود را حفظ کرد و هم باعث ادامهدار شدن این فرانچایز محبوب به مدت نزدیک به ۲۵ سال شده است. امروز در این مطلب قصد داریم تا به معرفی حقایقی دربارهی «سریع و خشن» دوستداشتنی بپردازیم که احتمالا از وجود آنها اطلاعی نداشتید.
۲۴. آیا میتوانید این مجموعه را با اسم دیگری تصور کنید؟ در ابتدا قرار بود اسم این فرانچایز چیز دیگری باشد!
جوردانا بروستر بازیگری که عهدهدار نقش میا تورتو در این مجموعه است برای اولین بار این حقیقت را طی گفتوگویی که با «اینسایدر» داشت فاش کرد. جوردانا میگوید: «آن زمانی که مشغول پیش تولید قسمت اول بودیم اصلا اسم «سریع و خشن» مطرح نبود و استودیو نام «ردلاین» را برای آن درنظر داشت. «ردلاین» قرار بود اشارهای مستقیم داشته باشد به شکستن قوانین و سخره گرفتن آنها، چون فیلم دربارهی اتومبیلرانی و جنون سرعت بود و عبور از خط قرمزها در آن امری بدیهی است. نیل اچ.موریتز تهیهکنندهی «سریع و خشن» نیز به «اینترتیمنت ویکلی» گفت که برخی دیگر از عناوین اولیهی مورد نظر برای فیلم شامل «جنگهای مسابقه»، «جنگهای خیابانی» و «مسابقه دهندهی ناشناخته» بودند.
موریتز میگوید: «همهی آن عنوانها بینظیر بودند اما انگار چیزی کم داشتند». او اضافه میکند: «روزی برای تماشای یک مستند دربارهی تهیهکنندهای بهنام راجر کورمن که او را از کودکی میشناختم به سینما رفتم. در این مستند بخش کوچکی بهنام «سریع و خشن» وجود داشت که از آن خوشم آمد و همانجا تصمیمم را گرفتم! بله، «سریع و خشن»، مناسبترین عنوان برای این فیلم همین است!» موریتز در پایان سخنانش میگوید که «یونیورسال پیکچرز» با کورمن قراردادی میبندد تا در ازای دریافت حق استفاده از عنوان «سریع و خشن» او را در سهام فیلم شریک کند. بههمینسادگی، اینگونه بود که یکی از بزرگترین مجموعههای تاریخ سینما نامگذاری شد.
۲۳. انتخاب اول یونیورسال برای نقش دومنیک تورتو، تیموتی اولیفانت بود
موریتز تهیهکنندهی «سریع و خشن» در گفتوگوی دیگری با نشریهی «اینترتیمنت ویکلی» اظهار داشت که: «استودیو اعتقاد داشت تیموتی اولیفانت مناسبترین گزینه برای نقش دومنیک تورتو است و چهرهاش کاملا با شخصیتی که نوشته شده همخوانی دارد. آنها به ما دستور دادند تا هرطور که هست او را متقاعد به بازی در فیلم کنیم. ما به سراغ تیم رفتیم و پیشنهادمان را مقابل او گذاشتیم اما با وجود تمام جذابیتهایی که از لحاظ مالی در قرارداد گنجانده شده بود او پیشنهاد ما را نپذیرفت و گفت که هیچ آیندهای برای این نقش و فیلم متصور نیست. الان گاهی اوقات به این فکر میکنم که اگر او را به هرنحوی راضی بهحضور در مجموعه میکردیم، آیا باز هم شخصیت دام به محبوبیتی که الان دارد میرسید؟ و یا اصلا اینکه فیلم اینقدر ادامه پیدا میکرد؟ این یک شانس بزرگ برای ما بود.
۲۲. اساس شکلگیری فیلم براساس مقالهای با عنوان «مسابقه دهندهی ناشناخته» است که سال ۱۹۹۸ در یک مجله منتشر شد
شاید جالب باشد که بدانید جرقهی اولیهی ساخت «سریع و خشن» از مقالهی نویسندهای بهنام کنت لی تحت عنوان «مسابقه دهندهی ناشناخته» که سال ۱۹۹۸ در مجلهی «وایب» به چاپ رسید زده شد. این مقاله دربارهی یک مسابقه دهندهی خیابانی اهل جمهوری دومنیکن به نام رافائل استیونز است که عاشقانه اتومبیل و سرعت را دوست دارد. او تمام زندگیاش وقف رانندگی است و برای اولین بار مسابقات درگ را پایهگذاری میکند. لی طی مصاحبهای که با «اینترتیمت ویکلی» داشت گفته است: «زمانی که«یونیورسال پیکچرز» با آن عظمتش با او تماس گرفته تا کپیرایت مطلبش را خریداری کند و فیلمی از روی مقالهاش بسازد کل قضیه را شوخی تلقی کرده و از جواب دادن طفره میرفته است.» او میگوید: «فکر میکردم سرکار رفتهام اما زمانی که مسئولان استودیو با مدارک رسمی به سراغم آمدند، تازه آن لحظه فهمیدم که بلیط شانسم برده و باید همهچیز را جدی بگیرم.»
۲۱. جوردانا بروستر و میشل رودریگز قبل از حضور در فیلم اول گواهینامه نداشتند
مسئول بدلکاری و جلوههای ویژهی فیلم میک راجرز در جایی گفته است که: «هیچکدام از دو زن نقش اصلی فیلم یعنی جوردانا بروستر و میشل رودریگر قبل از شروع فیلمبرداری مجوز و گواهینامهی رانندگی نداشتند». بروستر در مصاحبهای با «اینسایدر» گفته بود که اصلا در زندگی شخصیاش رانندگی نمی کند. این بازیگر اضافه کرد که راب کوهن کارگردان مجموعه به او دستور داده بود که مجموعه فیلمهای آنا مگنانی، بازیگر مشهور ایتالیایی را تماشا کند تا شهامت در بازیگری را بیاموز و جسارت تجربهی چیزهای جدید را بهدست آورد».
بروستر میگوید: «من دختری باکلاس و مرتب از ساحل شرقی بودم و لبالسهای گرانقیمت میپوشیدم اما کوهن به من گفت که باید همهی اینها را کنار بگذاری و تبدیل به دختری شوی که امروز بهعنوان لتی میشناسیم. خدای من! باید تحقیقات زیادی را برای رسیدن به نقش و اجرای درست آن انجام میدادم. بروستر در سال ۲۰۱۳ به «ویاچوان سلبریتی» گفت که: «ما دو نفر قبل از فیلم اصلی اصلا رانندگی نکرده بودیم و همهجا با مترو، اتوبوس و تاکسی میرفتیم اما حالا میبایست ادای رانندگان حرفهای را درمیاوردیم».
او ادامه میدهد: «اگر گواهینامهی رانندگیام را نمیگرفتم، نمیتوانستم حضورم در فیلم را بیمه کنم. در عرض یک هفته پس از آنکه در آزمون رانندگی شرکت کردم اعضای گروه ما را برای یک کلاس رانندگی ویژه به لاسوگاس بردند. بنابراین حتما باید در آزمون قبول میشدم وگرنه فرصت حضور در فیلم را از دست می دادم. زمانی که در لاسوگاس بودیم خبر قبولیام را شنیدم و خیالم بابت حضور در فیلم راحت شد، ینابراین با تمرکز بالایی کلاسهای ویژه را به پایان رساندم و نسبت به خودم و دستفرمانم اعتمادبهنفس پیدا کردم».
۲۰. در اولین فیلم پایانی جایگزین برای برایان و میا درنظر گرفته شده بود که حتی بروستر هم آنرا بهیاد نمیآورد
یک پایان جایگزین بیش از دو دقیقهای برای فیلم سال ۲۰۰۱ وجود دارد که بهعنوان یک ویژگی اضافه برای نسخههای شبکه نمایش خانگی درنظر گرفته شده است. در این آلترناتیو شاهد این هستیم که برایان از شغلش استعفا میدهد، پلیس بودن را رها میکند و توسط رئیس سابقش به خانهی تورتو فرستاده میشود تا مشکلاتش با میا را حل کند. او میبیند که خانهی تورتو برای فروش گذاشته شده و میا مشغول جمعآوری باقیماندهی وسایل در پارکینگ است درحالی که اعتمادش به برایان را از دست داده و احساسش بهوضوح نسبت به او و آیندهاش متزلزل شده است. برایان به میا میگوید:«من یک شانس مجدد برای با تو بودن میخواهم» و میا در پاسخ میگوید: «به این راحتی ها نخواهد بود». فیلم با گفتن این جملهی برایان که «ما هنوز وقت داریم» به پایان میرسد.
وقتی از بروستر در مورد این پایان جایگزین سوال شد او به «اینسایدر» گفت که اصلا آنرا بهخاطر نمیآورد و پایان کنونی فیلم بهترین گزینهی ممکن است. او دربارهی صحنهی حذف شده با واکر اضافه میکند: «بهیاد دارم که سوار ماشین هستیم و در خیابانها وقتگذرانی میکنیم. این تنها چیزی است که بهخاطر میآید. واقعا چیزی از پایان دومی بهیاد ندارم. باید نسخهی خانگی را تهیه و آنرا تماشا کنم تا ببینم واقعا چهخبر است!»
از آنجایی که واکر اجازه داد دومنیک تورتو در پایان فیلم اول فرار کند، احتمالا پایانبندی دوم فیلم برای دنبالهای که در آن دومنیک درحال فرار از دست پلیس است مناسب نبوده و نویسندگان پایان فیلم را جوری تغییر دادند که پتانسیل ادامه دادن داستان در قسمتهای بعدی وجود داشته باشد. شما میتوانید آلترناتیو دوم پایان فیلم را در یوتیوب تماشا کنید.
۱۹. مینکا کلی یکی از اعضای ناشناختهی خانوادهی «سریع و خشن» است
شما ممکن است که تمام فیلمهای مجموعهی «سریع و خشن» را دیده باشید اما دو فیلم کوتاه دیگر در این فرانچایز وجود دارد که احتمالا از آنها بیخبرید. کلی در هیبت یک پاداش و ویژگی اضافه برای خریداران نسخهی خانگی بهنام «پرلود توربو شارژ برای خیلی سریع خیلی خشن» ظاهر میشود که در پکیج نسخهی خانگی اولین فیلم گنجانده شده است.
این فیلم کوتاه شش دقیقهای کلی را نشان میدهد که به برایان کانر (پل واکر) کمک میکند تا در سفر خود از لسآنجلس به میامی فلوریدا از دست پلیس فرار کند. او از تحت تعقیب بودن برایان آگاه است بهنظر نمیرسد که از فراری دادنش ناراحت باشد چون قبلا توسط پلیس مورد آزارواذیت قرار گرفته بود حالا بهنوعی دارد انتقامش را از آنها میگیرد.
۱۸. ون دیزل حداقل ۲۰ میلیون دلار دستمزد را برای بازی در «خیلی سریع، خیلی خشن» رد کرد
وین دیزل طی صحبتی که با «آیجیان» داشت اظهار کرد که دستمزد کلانی را برای بازی در «Fast 2» رد کرد تا در سال ۲۰۰۴ روی «The Chronicles Of Riddick» کار کند که دنبالهای بر فیلم اصلی سال ۲۰۰۰ او «Pitch Black» بود که در آن نیز نقش اول را در اختیار داشت. دیزل میگوید: «به یاد میآورم که برای فیلم «خیلی سریع خیلی خشن» کلی پول را رد کردم و بهجای آنکه در آن سال این فیلم را بازی کنم و درآمدی افسانه ای داشته باشم ترجیح دادم تا حق انتشار فیلم «Chronicles» را از اتحادیهی نویسندگان فیلم و سریال آمریکا خریداری کنم که پنجاه هزار دلار برایم هزینه داشت». او افزود: «این برای تمام اطرافیان من اعم از نمایندگان و مدیرانم تعجببرانگیز بود اما خب، بسیار واضح بود که من واقعا به این حق نشر که دارایی من محسوب میشد اهمیت میدهم و بهخاطر همین بهجای دریافت ۲۰ میلیون دلار آنرا خریداری کردم. «Black Pitch» یکی از بهترین تجربههایی بود که زمینهی فیلمسازی داشتهام و همواره از تصمیمی که گرفتم راضی بودهام.»
در مصاحبه های دیگری که از وین دیزل پخش شد اینطور گزارش شده بود که او ۲۵ میلیون دلار پول را رد کرده است. دیزل سال ۲۰۰۵ به «لسآنجلس تایمز» گفت که از فیلمنامهای که برای «Fast 2» نوشته شده بود خوشش نیامده. دیزل اضافه کرد: «من همیشه از کنار گذاشته شدن و مورد بیاعتنایی واقع شدن میترسم». «دلیل اصلی من برای عدم بازگشت به کاراکترهایی که با ساخته شدن دنبالهی فیلمها حضور آنها نیز ادامه پیدا میکند، این است که یا فیلمنامههایشان درست نوشته نشدهاند و یا شخصیتها پرداخت درستی ندارند. اینطور نیست که من از ابتدا گفته باشم که هرگز به آن پروژهها بازنخواهم گشت».
۱۷. جا رول ۵۰۰هزار دلار را برای بازی در نقش اصلی «خیلی سریع خیلی خشن» رد کرد
جان سینگلتون کارگردان «خیلی سریع خیلی خشن» طی گفتوگویی به توماس گولیانوپولوس از «گرنتلند» گفت که جا رول پس از بازی در «سریع و خشن» خودش را خیلی دست بالا گرفت و بعد از اینکه وین دیزل بازی در دنبالهی فیلم اول را رد کرد او هم از ادامهی کار سر باز زد. سینگلتون به «گرنتلند» گفت: «او نیم میلیون دلار پول را رد کرد، درحالی که برای فیلم اول تنها ۱۵هزار دلار دستمزد گرفته بود. او طوری رفتار میکرد که انگار برای بازی در فیلم دوم بازیگر زیادی بزرگی است و حتی به تماسهایش پاسخ نمیداد. من به استدیو رفتم تا او را ملاقات کنم، این روش کاری من است. من بهعنوان فردی که عمری را در این حوزه گذرانده بسیاری از افراد فعال در صنعت موسیقی را میشناسم و با آنها سروکار دارم. آنها افراد بسیار شریفی هستند اما جا رول من را بازی میداد. کار بهجایی رسید که به او گفتم واقعا می دانی که چه غلطی داری می کنی؟».
رول میتوانست نسخه ای از کاراکتر تج را با مغازهی ماشین شخصی خودش بازی کند اما وقتی قدر این فرصت را ندانست سینگلتون با لوداکریس که هرگز او را ندیده بود تماس گرفت تا ببیند که آیا به نقشی در فیلم علاقه دارد یا نه. سینگلتون ادامه می دهد: «لوداکریس فردی کاملا متواضع و مودب بود و بهوضوح از ملاقات با من هیجانزده شده بود. به او گفتم که میخواهم این فیلم را کار کنم، دوست داری که بخشی از آن باشی؟ او گفت که هی پسر هرکاری که قراره انجام بدید من قطعا میخوام بخشی از اون باشم». اینگونه بود که لوداکریس به فرانچایز «سریع و خشن» پیوست و با آن کاراکتر فوقالعاده جذابش بخشی از تاریخ پر از هیجان آن شد.
۱۶. کریسی تیگن حضور کوتاهی در توکیو دریفت دارد که احتمالا تابهحال متوجه آن نشدهاید
کریسی تیگن (که بیشتر افراد او را بهعنوان همسر جان لجند میشناسند) در آوریل سال ۲۰۲۰ توئیتی را در اکانت توئیتر خود به اشتراک گذاشت با این موضوع که او نقش کوتاهی در «توکیو دریفت» بازی کرده است. او برای کاربرانی که با تعجب برایش کامنت میگذاشتند و شرح کامل ماجرا را میخواستند گفت که از میان جمعیتی در لسآنجلس انتخاب شد تا نقش دختری را بازی کند که از ماشین پیاده میشود. تیگن توئیت کرده بود: «من و زیباییام در توکیو دریفت بودیم»
او دربارهی این اتفاق توضیحات کاملتری ارائه میدهد که بدین شرح است: «من به همراه ۲۰۰ نفر دیگر در پارکینگی در مرکز شهر لسآنجلس روی زمین نشسته بودیم و تکتکمان آرزوی حضور در فیلم را داشتیم. ناگهان آنها دست روی من گذاشتند تا ایفاگر نقش دختری در حال پیاده شدن از ماشین باشم. آن دوران جوان بودم و همین برایم کافی بود. این صحنه از بالا آمدن دوربین روی بدنم شروع میشود و با رسیدن به صورتم کات می خورد». اگر مشتاق شدهاید که کریسی تیگن جوان را ببینید، صحنهی مورد بحث در لحظات پایانی فیلم و زمانی که آهنگ اصلی «توکیو دریفت» اثر «ترییاکی بویز» پخش میشود اتفاق میافتد. در این صحنه دختر جوانی که از ماشین پیاده میشود کریسی تیگن مشهور این روزهاست.البته اگر او را در آنزمان تشخیص دهید!
۱۵. این فرانچایز بعد از توکیو دریفت تقریبا به یک فیلم ویدیویی تبدیل شده بود تا اینکه ایدهای از کریس مورگان نویسنده ی اثر دوباره آن را به سینماها برگرداند
طبق مقالهای که در سال ۲۰۱۳ در «The Wrap» منتشر شد، این فرانچایز پس از دومین فیلم مجموعه «خیلی سریع خیلی خشن» به طرز خلاقانهای متوقف شد. جفری کیرشنبام مدیر تولید «یونیورسال پیکچرز» در سال ۲۰۱۳ به «The Wrap» گفت: «بحث های داخلی استودیو این بود که فرانچایز پخش شود. ما در حال بررسی اهمیت این بودیم که آیا برای قسمتهای آینده به سمت فیلمهای ویدیویی برویم یا طبق روال ادامه دهیم. واقعا نمیدانستیم که در آینده چه اتفاقی میافتد». کریس مورگان فیلمنامهنویس مشهور که از زمان «توکیو دریفت» در تیم «سریع و خشن» بوده در مصاحبهای با جیسون گوئراسیو از «اینسایدر» در سال ۲۰۱۹ گفت: «وظیفهی من بازگرداندن دوبارهی گروه دور هم بود»
«دومنیک تورتو باخبر شد که کسی که دوستش دارد در ژاپن کشته شده است و او حالا باید سبک جدیدی از رانندگی را یاد بگیرد – دریفت کردن- و اعتماد برگزار کنندگان مسابقه را جلب میکرد تا بفهمد چه اتفاقی برای دوستش افتاده. اما بازگرداندن وین دیزل به فرانچایز به این سادگیها نبود و ما تصمیم به توقف مجموعه گرفتیم زیرا فکر میکردیم که فیلم بدون وین دیزل ابهتش را از دست میدهد. من با مطرح کردن ایدهای وین دیزل را متقاعد کردم تا دوباره به مجموعه برگردد و بدین ترتیب این فرانچایز درحال سقوط با برگشتن عوامل اصلیاش گرد هم از تبدیل شدن به اثری ویدیویی که به مرور زمان از خاطرات پاک میشد نجات پیدا کرد».
۱۴. ون دیزل در ازای حق امتیاز فیلم ریدیک حاضر به بازی در توکیو دریفت شد
براساس مصاحبهای که روزنامهی «هافینگتون پست» با دیوید توهی کارگردان فیلم «ریدیک» انجام داد مشخص شد که وین دیزل بدون دستمزد در «توکیو دریفت» حاضر شده و بابت بازیاش در فیلم پولی نگرفته است. درعوض به ازای حضور در تنها یک فیلم از مجموعه حق امتیاز فرانچایز «ریدیک» را بهجای دستمزد از استودیو دریافت کرد. پس از استقبال پرشوری که تماشاگران نسبت به نقش کمئوی (نقش کوتاه و تاثیرگذاری که توسط یک بازیگر معروف ایفا میشود) وین دیزل در فیلم داشتند استودیو تصمیم گرفت تا مقدار زیادی از کنترل گروه تولید و رهبری خلاقانهی فیلم را به خود این بازیگر بسپارد که خب نتیجهاش را هم با فروش انفجاری اثر گرفت.
۱۳. ون دیزل یک فیلم کوتاه به نام لوس باندولروس را برای این فرانچایز کارگردانی کرد که در آن دام و لتی ازدواج کردهاند
«لوس باندولروس» که معادل اسپانیولی کلمهی «غیرقانونیها»ست فیلم کوتاهی بود که توسط وین دیزل نوشته و کارگردانی شد. این فیلم پیش درآمدی بر قسمت چهارم «سریع و خشن» بود و داستانش جوری پیش میرفت که سکانس انتهاییاش به سکانس ابتدایی قسمت چهارم که در آن دام و گروهش بهدنبال سرقت تانکر نفت هستند متصل میشد. درواقع چرایی سرقت نفت توسط تورتو و دارودستهاش در شروع فیلم را تنظیم میکند.
این پیشدرآمد ۲۰ دقیقهای بهگونه ای است که انگار به دو قسمت کوچک و با زمان کم تقسیم شده. نیمهی اول آن دام را درحالی نشان میدهد که همراه با خانوادهاش در جمهوری دومنیکن مخفی شدهاند. در این حین هان (سونگ کانگ) نزد دامنیک میرود و به او میگوید که در آنزمان (اتفاقات قسمت توکیو دریفت) اصلا به ژاپن نرفته است. هان همیشه گفته بود که دامنیک را در مکزیک ملاقات کرده است که همین مسئله نشانگر این است که داستان این فیلم در گذشتهی نه چندان دور اتفاق میافتد. نیمهی دوم این فیلم کوتاه اما بر رابطهی دام و لتی تمرکز دارد. زمانی که لتی به جمهوری دومنیکن رفته تا کنار دامنیک باشد. او به دام میگوید که میخواهد در تمام ماجراجویی های که در حال برنامهریزی آنهاست حضور داشته باشد و باقی عمرش را کنار او بگذراند. اگرچه هرگز در این فیلم بهطور واضح نمیبینیم که آنها ازدواج کردهاند اما در قسمت هفتم مجموعه متوجه میشویم که این دو دلداده زمانی که در جمهوری دومنیکن بودند ازدواج کردند.
اگر این فیلم کوتاه دیدنی را دوباره و بادقت تماشا کنید، هنگامی که دام و لتی با یک ماشین سفید در جاده میرانند، لتی را خواهید دید که دست تکان میدهد و یک تور عروس سفید را دور گردنش میپیچد. این نما نشان میدهد که آن ها احتمالا قبل از آن ازدواج کرده بودند و حالا سرخوش از این اتفاق در جاده مشغول خوشگذرانی هستند.
۱۲. پسر جاستین لین کارگردان قسمتهای ۵ و ۶ فرانچایز «سریع و خشن» بهواسطهی پدرش در این فیلمها حضور پیدا کرد
اکوی لین بهواسطهی اینکه پدرش کارگردان فیلم بود شانس حضور در نماهایی از فرانچایز را پیدا کرد که هرچند کوتاه بودند اما او را همردیف دیگر کاراکنرهای فیلم در تاریخ ماندگار کردند. او نقش کودکی را بازی میکند که در پایان فیلم «Fast Five» از اتوبوس به سرقت بانک در ریو نگاه میکند. اکوی این نقش را مجددا درلندن تکرار کرد و زمانی که لتی و دام درحال دویدن بودند از پشت شیشهی پنجرهی اتوبوس مشغول تماشای فرار آنها بود.
۱۱. دواین جانسون اولین انتخاب جاستین لین برای نقش لوک هابز بود
لین در کنفرانس خبری فیلم «Fast 6» گفته است: «زمانی که تصمیم گرفتیم همهی عوامل و بازیگران اصلی فیلم را برگردانیم بسیار هیجانزده بودم. همانجا فهمیدم که به یک ضدقهرمان بزرگتر از زندگی نیاز داریم تا بتواند در مقابل وین بایستد و نیروی مخالف او باشد تا فیلم از لحاظ محتوایی به تعادل برسد. راک قطعا اولین انتخاب من برای بازی در این نقش بود. البته آنموقع نمیدانستم که او نقش را قبول خواهد کرد یا نه». لین در نشست دیگری درباره ی فیلم گفته است: «بخش اعظمی از جذابیت حضور دواین جانسون و وین دیزل در یک فیلم به این دلیل است که این دو بازیگر ستارههایی هستند که هر کارگردانی دوست دارد فقط یک نفرشان را در فیلمش داشته باشد اما حالا من هردویشان را در اختیار داشتم و فقط منتظر لحظهای بودم که این دو ستارهی اکشن را در یک قاب ببینم و لحظاتی را که این دو در یک فیلم باهم به اشتراک میگذارند مشتاقانه ضبط کنم».
لین ادامه میدهد: «هرگز حتی فکرش را نمیکردم که وین و راک را در یک صحنه و در کنار هم داشته باشم زیرا من در دههی هشتاد بزرگ شده بودم و یکی از آرزوهای دستنیافتنیام این بود که استالونه و شوارتزنگر رادر یک قاب و شانهبهشانهی یکدیگر ببینم و خب هرگز این اتفاق حداقل در آنزمان نیفتاد. به جرات میگویم، اینکه بتوانیم این دو نماد اکشن را در یک فیلم داشته باشیم و صحنهای با حضور هردوی آنها را به اشتراک بگذاریم، این رخداد قطعا بخشی از جذابیت محض و بخشی از سرگرمی حداکثری برای من و همهی بینندگان است».
۱۰. کریس همسورث سال ۲۰۱۰ مدتی را با اعضای گروه در لوکیشن فیلم گذراند زیرا همسرش السا پاتاکی نقش النا را در فیلم «Fast Five» بازی میکرد و او طاقت دوریاش را نداشت!
پاتاکی و همسورث از سال ۲۰۱۰ با یکدیگر ازدواج کردهاند و حاصل این ازدواج ۱۲ ساله یک دختر و دو پسر است. لین دربارهی ایندو میگوید: «زمانی که ما مشغول فیلمبرداری بودیم کریس میخواست کنار ما باشد و این قضیه واقعا سورئال بود. او دور و اطراف قدم میزد و ما را تماشا میکرد، مثل این بود که «ثور» دارد دوروبر ما میچرخد. البته اینبار بهجای آزگارد در پورتوریکو». جالب است بدانید «ثور» در همان سالی اکران شد که «Fast Five» روی پرده رفت و همسورث بهجای اینکه سر صحنهی فیلم خودش حاضر شود با همسرش که تازه ازدواج کرده بودند وقت میگذراند.
۹. استودیو درنظر داشت تا «Fast 6» را در دو قسمت «The Fast» و «The Furious» تولید و اکران کند
براساس خبرهایی که از روند تولید «Fast 6» بهگوش میرسید برنامه اصلی کارگردان جاستین لین، این بود که قسمت ششم را در دو بخش بسازد و اولی را «سریع» و دومی را «خشن» بنامد. سکانس تانک غولپیکر در بزرگراه قرار بود نمای پایانی قسمت «سریع» باشد و سکانس درگیری هواپیما با آن باند بینهایتش را نیز بهعنوان پایان نهایی «Fast 6» در نظر گرفته بود.
۸. قبل از مرگ پل واکر پایان اصلی قسمت هفتم مجموعه با بازگشت گروه به زندگی خلافکارانهشان بسیار شادتر به پایان میرسید
پس از مرگ غم انگیز و ناگهانی پل واکر در سال ۲۰۱۳ روند تولید «Furious 7» متوقف شد. زمانی که بازیگران و گروه تولید پس از یک وقفهی نسبتا طولانی بازگشتند تا فیلم را کامل کنند کل پرده ی سوم فیلم بازنویسی شد تا شخصیت واکر را کنار بگذارند.
کریس مورگان فیلمنامهنویس «Fast Saga» به «کولایدر» گفته است که پایان اصلی فیلم با تخطی بیشتر گروه از قانون خوشحالتر بود و حس بهتری به بینندگان میداد. مورگان ادامه میدهد: «مسالهی اصلی برای برایان، شخصیتی که پل بازی میکرد از مدل من کی هستم بود، یک جور سوال. او مردی است که قبلا پلیس بوده و در میان یک اکشن سنگین مسابقه میداد و از اینجور چیزها اما حالا او یک همسر شگفت انگیز دارد، یک فرزند و کودک دیگری که در راه است. سپس او شروع می کند به زندگی خود نگاه می کند اما این یک بحران میانسالی نیست. ما در فیلم گفتیم، دلم برای گلولهها تنگ شده است، دلم برای اکشن تنگ شده است و هدف این ماجراجویی این بود که تا پایان فیلم نشان داده شود که تنها چیزی که واقعا برای او مهم بود خانواده و ماندن در کنار آنها بود». او اینگونه حرفهایش را به پایان میرساند: «البته این بدان معنی نبود او مجبور است آن چیزها و آن ماجراجوییهایش را متوقف کند، اما بستر و شرایط کمی متفاوت است. او حالا درک متفاوتی از اینکه چه کسی است در ذهنش دارد و اینکه چه چیزی در زندگی مهمترین چیز است». اوکانر قرار بود تمام خانواده را دور هم جمع کند و زندگی شاد و جدیدی را پیش ببرد اما مرگ واکر از آن سرخوشی انتهای قسمت هفتم فیلم کاست و آنرا به ماجرای تراژیک تبدیل کرد.
۷. ایدهی شارلیز ترون بود که در «سرنوشت خشمگین» مدل موی دردلاک داشته باشد
گری گری کارگردان این قسمت از مجموعه در نشست فیلم گفت: «ترون فکرهای جذابی دربارهی اینکه چگونه میخواهد شخصیت خود را شکل دهد داشت و اولین چیزی که بهمن گفت این بود که، هی نظرت راجع به اینکه دردلاک رو امتحان کنم چیه؟ بعد از این پیشنهاد من یهجورای مثل این حالت بودم، دردلاک؟ هممم مشتاقم ببینم چجوری قراره به نظر برسی و او به من گفت که فقط فرصتی بده تا امتحانش کنم و ببینم چجوری میشه. اگر خوب شد حتما خبرت میکنم ولی اگه خبری ازم نشد بدون که ایدهی خوبی نبوده» گری گفت که آرایشگر موهای ثرون مدل مدنظرش را برایش فراهم کرد و او پس از دیدنش حسابی هیجانزده شده و با فریاد گفته بود که این محشر است. «ما میخواستیم که او باحال و خاص بهنظر برسد بهخاطر اینکه این جریانات هکری اینروزها خیلی رایج است و نمیخواستیم چهرهای کلیشهای داشته باشد. بههمین خاطر گفتم میدانید، با همین گریم ادامه میدهیم».
البته این مدل مو با اشارهی طرفداران به مالکیت فرهنگی و معنوی خوب پیش نرفت و ترون در «F9» با تغییر مدل و اصلاح موهایش به شکل کاسهای یا همان قارچی خودمان حسابی ترکاند.
۶. ون دیزل جاستین لین را را متقاعد کرد که برای کارگردانی سهگانهی نهایی فیلم بازگردد
لین که قبلا چهار قسمت از این فرانچایز بزرگ را کارگردانی کرده بود (از سه تا شش)، در مصاحبهای قدیمی به «اینسایدر» گفته بود که واقعا قصد نداشته که پس از «Fast 6» در سال ۲۰۱۳ به این فرانچایز بازگردد. لین میگوید: «وقتی پروژه را ترک کردم کاملا در تصمیمم جدی بودم و هیچ تصمیمی برای بازگشت نداشتم. من و هان (با بازی سونگ کانگ) مجموعه را ترک کردیم و دیگر برنگشتیم. استودیو همیشه نسبت به من بسیار بخشنده بوده و همیشه چک می کرد که ببیند من در چه حالی هستم و چه احساسی دارم. راستش هیچوقت نمیخواستم به مجموعه برگردم و تنها دلیلی که میتوانست من را به بازگشت ترغیب کند یافتن یک دلیل خوب و درست بود که ارزشش را داشته باشد». لین پس از غیبت در دو فیلم وقتی ایدهی «F9» را شنید پذیرفت که دوباره در عضوی از تیم باشد. او یکبار در جایی گفت: «وقتی که برای حضور در «F9» قرارداد امضا کردم وین دیزل دیگر مرا رها نکرد». لین در حالی که میخندید ادامه داد: «زمانی که بهطور ضمنی موافقت خود را برای حضور در فیلم اعلام کرده بودم وین مرا کنار کشید و گفت تو دیگر هیچجا نمیروی. ما در حال تمام کردن اینکار هستیم و باهم نتیجهی نهایی را خواهیم دید».
۵. این پسر لین بود که ایدهی هواپیمای آهنربایی را در «F9» مطرح کرد و آن را گسترش داد
لین در گفتوگویی با امپایر گفت: «ما یک هفته در لندن بودیم و پسرم اکوی نیز همراه من بود. تنها راهی که در آن دوران میتوانستیم همدیگر را ببینیم و باهم وقت بگذرانیم این بود که او با من به جلساتی که با اعضای گروه برگزار میکردیم بیاید. ما در یکی از جلسات درمورد لوکیشن دره صحبت میکردیم و من گفتم بسیار خب جیکوب باید به طرف دیگر دره برود اما چگونه؟ او واقعا چگونه باید اینکار را انجام بدهد؟ که اکوی مطلب را گرفت و ایدهی هواپیما و تمام آن چیزهای دیوانهوار را مطرح کرد. لین اضافه میکند: فکر میکنم درحالی که ما صدها ساعت را صرف برنامه ریزی کردیم، او حواسش بود و کاراکترها را درک کرده بود و با توجه به خصوصیات اخلاقی جیکوب این ایده را مطرح کرد.
۴. برادران پل واکر به تکمیل فیلم پس از مرگ او کمک کردند
درگذشت واکر در سال ۲۰۱۳ باعث ناتمام ماندن بخشی از فیلم شد. دیزل و کارگردان فیلم جیمز وان ادای احترامی طولانی به شخصیت واکر در پایان فیلم اضافه کردند و برای به پایان رساندن نقشش از خانوادهی او کمک گرفتند. کالب و کودی (برادران واکر) به جای برادر فقیدشان وارد فیلم شدند و با ازخودگذشتگی محض تمام توانشان را در اختیار فیلم گذاشتند. سازندگان فیلم و متخصصان جلوههای ویژه با استفاده از نرمافزارهای خاص و فیلمهای قدیمی پل صورت او را با ترفندهای دیجیتالی به بدن برادرانش افزودند. بهخصوص از این ترفند برای نماهایی خاص، به ویژه در صحنهی ادای احترام استفاده کردند. در همین حال شخصیت برایان اوکانر در این قسمت از فیلم بازنشسته میشود تا با خواهر دام، میا زندگی جدیدی را آغاز کند. با این خط داستانی سازندگان دیگر نیازی نداشتند تا بابت حضور واکر نگرانی داشته باشند.
۳. پل واکر اولین انتخاب سازندگان برای حضور در نقش برایان اوکانر نبود
چندین بازیگر مهم در لیست کاندیداهای مدنظر بازی در نقش برایان اوکانر وجود داشتند که شانس بازی در این نقش را بهدست نیاوردند و پل واکر فقید جای آن ها را گرفت. نامهای بزرگ و شاخصی مانند امینم (قبل از ۸ مایل)، کریستین بیل (چهار سال قبل از شروع بتمن) و مارک والبرگ (که در نهایت فیلم کسبوکار ایتالیایی به سبک سریع و خشن را بازی کرد) بازیگرانی بودند که شانس حضور در «سریع و خشن» بهعنوان برایان را دارا بودند اما بنا به هر دلیلی نقش را بهدست نیاوردند که اتفاقا پیشامد خیلی خوبی بود. فقط لحظهای تصور کنید که کس دیگری جای پل واکر کاراکتر برایان اوکانر را بازی میکرد، حتی تصورش هم افتضاح است نه؟
۲. آیا گرانقیمتترین ماشین استفاده شده در کل فرانچایز را میشناسید؟
علیرغم کپیهای متعدد از خودروهایی که در مجموعه استفاده شدند (که در غیراینصورت با این همه تصادف و خسارات میلیونها دلار خرج روی دست سازندگان فیلم میگذاشتند)، گرانترین خودرویی که به صورت واقعی در این فیلمها بهنمایش گذاشته شد چیزی نبود جز یک Lykan Hypersport تولید محدود ساخت شرکت دبلیو موتورز و کشور لبنان که در برج میلیاردر عرب و مانند یک جواهر سلطنتی نگهداری میشد. این خودرو تقریبا ۳.۴ میلیون دلار ارزش داشت که رقمی فضایی محسوب میشود. یک هایپرماشین ۷۸۰ اسب بخاری که در «Furious 7» توسط قهرمانان داستان به سرقت میرود و تقریبا نابود میشود.
۱. ماشین هایی که در «خشمگین ۷» از هواپیما به بیرون پرتاب میشدند واقعی بودند
ماشینهایی که در یکی از سکانس ها از هواپیما بیرون پرتاب میشون واقعی هستند و این صحنه آنطور که به نظر میرسد تمام گرافیکی و ساخته شده با جلوههای ویژه نیست. باورنکردنی است نه؟ گروه تولید بارها ماشینهایی را از هواپیما بیرون انداختند تا نماهای زیادی از سقوط آنها ضبط کنند و در تدوین نهایی فیلم بگنجانند. آنها برای باورپذیرتر شدن سکانس موردنظر اینکار را حتی در صحرای کلرادو نیز انجام دادند تا تداعی کنندهی صحرای ابوظبی باشد. وقتی خبرنگاری دربارهی اینکار و دیوانگی بودنش از گروه سازنده پرسید آنها تاکید کردند که اکثر خودروها در هربار سقوط سالم به زمین میرسند، البته تهیهکنندگان هیچوقت نگفتند که نهایتا دقیقا چند ماشین سالم روی زمین فرود آمد!
منبع: insider