۱۰ نبرد ماندگار فیلمهای فانتزی؛ از «هری پاتر» تا «ارباب حلقهها»
این فیلمهای حماسی بدون نبردهایشان بهیادماندنی و جاودانه نمیشدند. ژانر فانتزی یکی از دوستداشتنیترین ژانرهای تاریخ سینما است. تاریخ این ژانر به افسانههای باستانی بازمیگردد. این داستانها به داستاننویسان اجازه میدهند تا در تصورات و تخیلات خود غرق شوند و تمام عناصر عجیب و غریب ممکن را وارد داستانهای خود کنند؛ عناصری مانند جادو، قهرمانهای شجاع و اژدهاهایی با نفسهای آتشین.
با پیشرفت تکنولوژیهای سینمایی، فیلمهای فانتزی امکانات جدیدی پیدا کردند تا به وسیلهی آنها بتوانند مخاطبان را سرگرم کنند؛ آن هم به اندازهای که پیش از این هرگز قادر نبودند. یکی از بهترین جنبههای فیلمهای فانتزی سکانسهای نبرد هستند؛ چه این نبردها بین ارتشهایی باشد که با یکدیگر میجنگند یا نبردهایی که در آنها تعدادی قهرمان در مقابل ارتش ضدقهرمان صفآرایی میکنند. این سکانسها به فیلمساز اجازه میدهد تا هر آنچه در داستانهای نبرد خیر و شر وجود دارد را برای مخاطب به تصویر بکشد.
۱۰. جادوگر در مقابل نازی
- فیلم: «تختخواب سحرآمیز» (Bedknobs and Broomsticks)
- محصول: ۱۹۷۱
- کارگردان: رابرت استیونسون
- بازیگران: آنجلا لنزیری، دیوید تامینسون
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۷ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۵۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
در حالی که جنگ جهانی دوم دنیا را به لرزه در آورده است، جادوگری به نام میس پرایس با بازی آنجلا لنزبری امیدوار است که با استفاده از جادو بتواند نتیجهی جنگ را تغییر دهد. وقتی که یکی از فرماندهان نازی او را به همراه سه بچه در موزه زندانی میکند، این جادوگر فرصت آن را مییابد تا طلسمهای خود را عملی کند. او با استفاده از جادوی خود، به دهها زره و لباس قرون وسطا جان میبخشد و آنها را به جنگ با آلمانها میفرستد.
در حالی که «تختخواب سحرآمیز» ساخته شده بود تا فیلمی در حال و هوای «مری پاپینز» (Mary Poppins) را به دنیای دیزنی تقدیم کند، چرخش داستانی عجیب فیلم، هویتی مخصوص به آن میدهد. صحنهای که در آن لباسها به شکار آلمانیها میروند بسیار تاثیرگذار است به خصوص وقتی که آنها شروع به زمزمهی کلمات جادوییای میکنند که به آنها جان بخشیدهاند. خود نبرد این فیلم فانتزی در مقایسه با سایر فیلمهای فانتزی بیش از این که واقعی و وحشتناک باشد حالت کمیک و طنازانه دارد، اما در هر صورت بسیار خلاقانه است و باعث خندهی مخاطب میشود.
۹. نبرد آیرونتاون
- فیلم: «شاهزاده مونونوکه» (Princess Mononoke)
- محصول: ۱۹۹۷
- کارگردان: هایائو میازاکی
- بازیگران: یوجی ماتسودا، یوریکو ایشیدا
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
با وجود تمام تلاشهای شاهزاده آشیتاکا، شهر آیرونتاون از دو جهت مختلف مورد حمله قرار میگیرد، از طرفی از سمت جنگل، قبیلهی گرازهای اوکوتو که میخواهند انسانها را منقرض کنند به آنها حمله میکنند که رهبر آیرونتاون، لیدی ابوشی و راهب جیگو می روند تا با آنها مقابله کنند و از طرفی دیگر سامورایی وفادار به فرمانده آسانو به شهر حمله میکند که حالا با رفتن همه، زنها با چوبهایشان از آن دفاع میکنند و امیدوارند که بتوانند آن را برای خودشان نگه دارند.
در حالی که بیشتر طول جنگ به تصویر کشیده نمیشود، آنچه نمایش داده میشود خشن و نابخشودنی است که با مضمون انسان در مقابل طبیعت «شاهزاده مونونوکه» به خوبی جور در میآید. جسد گرازها که روی هم انباشته شدهاند با انفجار مواد منفجره از هم میپاشند و به خوبی نشان میدهند که چگونه تکنولوژی انسان را قادر به فتح طبیعت میکند. این اتفاق همچنین فیلم را به سمت نقطهی عطف بعدی پیش میبرد که در آن، روح جنگل به همه نشان میدهد که اعمالشان چقدر کوتهفکرانه است و در نهایت باعث عذاب کشیدن همه میشود. «شاهزاده مونونوکه» مثالی مناسب از نبرد در فیلمهای فانتزی برای مخاطبان فراهم میکند.
۸. نبرد برونا
- فیلم: «سرگذشت نارنیا: شیر، کمد و جادوگر» (The Chronicles of Narnia: The Lion, the Witch and the Wardrobe)
- محصول: ۲۰۰۵
- کارگردان: اندرو آدامسون
- بازیگران: آنا پاپپلول، ویلیام مسلی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۵ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
برای نجات جان ادموند پونسی، با بازی اسکاندار کینس، وقتی که جادیس، جادوگر سفید، با بازی تیلدا سوئینتون،برای گرفتن جان او سر میرسد، اصلان، شیر بزرگ، با بازی لیام نلسون،خودش را به جای او پیشنهاد میدهد. به دنبال اعدام او، جادیس از پوست او لباسی برای خودش میآفریند و پس از آن، ارتش خودش را در نبردی خونبار رهبری میکند؛ نبردی که با پیروزی در آن، میتواند جایگاه خودش را به عنوان حاکم مستبد نارنیا مستحکم کند. در زمین برونا، ارتش موجودات ترسناک جدیس با وفاداران رو به رو میشوند، وفادارانی که برادر بزرگتر ادموند، پتر با بازی ویلیام موسلی آنها را رهبری میکند.
اگرچه این فیلم از سکانسهای اکشن سهگانهی «ارباب حلقهها» الهام گرفته است، با این حال، نقطهی عطف «سرگذشت نارنیا: شیر، کمد و جادوگر» جزئیات خارقالعادهای است که به آن کمک میکنند از سایر همتایانش متفاوت باشد. در این فیلم تاکید زیادی روی نحوهی نبرد موجودات مختلف مانند گریفینها، سنتارسها و مینوتاروسها با یکدیگر و نحوهی استفاده از سلاحهای مختلف توسط آنان شده است و همین تاکیدها باعث میشوند مخاطب بتواند به خوبی تفاوتها را لمس نماید. جدیس با تشکر از جادویش، تواناییهای رزمیاش و بازی درخشان تیلدا سوئینتون، تبدیل به مانعی شده است که قهرمانها باید آن را از سر راه بردارند.
۷. آراگوناتها در مقابل بچههای دندانهای هیدرا
- فیلم: «جیسن و آرگوناتها» (Jason and the Argonauts)
- محصول: ۱۹۶۳
- کارگردان: دان چفی
- بازیگران: تاد آرمسترانگ، نانسی کووک
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
بعد از امتحانها و موانع فراوان، جیسن، با بازی تاد آرمسترانگ و آراگوناتهایش بالاخره به پشم طلایی خود دست مییابند و از قدرت آن برای شفا بخشیدن متحدشان، پرستس مدا، با بازی نانسی کوواک استفاده میکنند. پیش از این که آنها بتوانند به خانه بازگردند، پادشاه آتیس، با بازی جک گویلیم، دندان هیدرا را در زمین میکارد و جنگآورهای اسکلتی از زمین برمیخیزند تا جلوی بازگشت جیسن و آراکوناتها را بگیرند. در حالی که مدا و آرگوس، با بازی لارنس نیساسمیت، با پشم طلایی میگریزند، جیسن و همراهانش، فلاروس، با بازی چاتریک تراتان و کستور، با بازی اندرو فالدز، با مردگان میجنگند.
این فیلم به عقیدهی بسیاری بهترین فیلمی است که توسط افسانهی فیلمهای استاپ-موشن، ری هریهاوزن، خلق شدهاست. به نظر میآید بهترین نقطهی عطف داستانی در بین فیلمهای این افسانه را هم «جیسن و آرگوناتها» دارد. سبک مخصوص ری هریهاوزن به خوبی با جنگندههای نامیرا جور در میآید. نبرد بین آنها و انسانها خیرهکننده است و نقطهی تمایز این فیلم با سایر فیلمهای فانتزی. نبرد اسکلتها به قدری خوب ساخته شده است که به نظر میرسد آنها واقعا در صحنه حضور دارند.
۶. نبرد هاگوارتز
- فیلم: «هری پاتر و یادگاران مرگ – قسمت دوم» (Harry Potter and the Deathly Hallows – Part 2)
- محصول: ۲۰۱۱
- کارگردان: دیوید پتس
- بازیگران: دنیل ردکلیف، اما واتسون
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
هری پاتر با بازی دنیل رادکلیف و دوستانش ران، با بازی روپرت گرینت و هرمیون، با بازی اما واتسون، به هاگوارت باز میگردند تا آخرین بازماندههای هوراکراکسهای ولدمورت با بازی رالف فاینس را پیدا کنند. تکههایی که شامل بخشهایی از روح او هستند. به دنبال این که برای هری پاتر زمان بیشتری بخرند، عوامل هاگوارتز متشکل از ارتش دامبلدور و محفل ققنوس از مدرسه دفاع میکنند. متاسفانه ارتش ولدمورت بسیار قدرتمند است و نابود کردن او به فداکاریهای زیادی احتیاج دارد.
نبرد هاگوارتز یک داستان دو قسمتی است که مجموعه فیلمهای هری پاتر را به پایان میرساند. این فیلم بدون تعارف، موجودات جادویی مانند غولها و مجسمههای قدیمی را به تصویر میکشد و با مردن تدریجی این شخصیتهای مکمل، مخاطب را اندوهناک میکند و او را آمادهی رویارویی نهایی بین ولدمورت و هری پاتر مینماید. این فیلم همچنین مضمونهایی از فداکاری و اخلاقیات را به مخاطب نشان میدهد و با آنها این مجموعه فیلم را به پایان میرساند.
۵. نبرد میلستروم
- فیلم: «دزدان دریایی کارائیب: پایان جهان» (Pirates of the Caribbean: At World’s End)
- محصول: ۲۰۰۷
- کارگردان: گور وریینسکی
- بازیگران: جانی دپ، اورلاندو بلوم
- امتیاز راتن تومیتوز: ۴۴ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۵۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
هنگامی که الهه کالیپسو، با بازی نائومی هریس از کمک به دزدان دریایی برترن کورت در مقابل لرد کاتلر بکت، با بازی تام هالندر، پادشاه جدید دزدان دریایی، سر باز میزند، الیزابت سوان، با بازی کیرا نایتلی آنها را آمادهی جنگ میکند. او مروارید سیاه را به سمت نبرد با کشتی مرد دانمارکی پرنده و ارتش دزدان دریایی مردهاش که با دیوی جونز، با بازی بیل نایتی هدایت میشوند، رهبری میکند. هنگامی که دو کشتی وسط یک طوفان دریایی به هم برخورد میکنند، کاپیتان جک اسپارو با بازی جانی دپ، سعی میکند به قلب جونز ختجر فرو کند تا کاپیتان جدید مرد دانمارکی شود.
اگر چه «دزدان دریایی کارائیب: پایان جهان» مشکلات داستانی زیادی دارد، این نقطهی عطف پایانی، بهترین راه برای پایان دادن به این سهگانه است. در کنار تقابل دو کشتی افسانهای در دل طوفان، داستانهای فرعی دیگری هم وجود دارند؛ مانند داستان دوئل جک و جونز، داستان عاشقانهی الیزابت و ویل، با بازی اورلاندو بلوم و لطیفههای زیادی که در بین صحنههای اکشن به سمت مخاطب پرتاب میشوند. این نقطهی عطف، نبردی است که قدرت هر شخصیت را به خوبی به نمایش میگذارد و آدرنالین را درون مخاطب به جریان میاندازد. همهچیز پله پله سختتر میشود تا تصمیم نهایی.
۴. نبرد تپهها
- فیلم: «کونان بربر» (Conan the Barbarian)
- محصول: ۱۹۸۲
- کارگردان: جان میلیوس
- بازیگران: آرنولد شوارتزنگر، جیمز ارل جونز
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۷ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۴۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
کونان، با بازی آرنولد شوارتزنگر، پس از این که دختر پادشاه، با بازی مکس فون سیدو را از مرگ حتمی نجات میدهد، معشوقهی خود والریا، با بازی ساندهال برگمن که هنگام فرار کشته شده بود را میسوزاند و پس از آن همراه با دوست خود سوبوتای، با بازی گری لوپز و یک جادوگر محلی، با بازی ماکو ایواماتسو، آمادهی رسیدن سربازان مرگ میشود. او و دوستانش در بین سنگهای یک تپه که از آن به عنوان آرامگاه استفاده میشود، مخفی میگردند و در بین این سنگها، کونان از خدای خودش، کرام، میخواهد که او را در گرفتن انتقام یاری دهد.
نبرد تپهها یکی از عجیبترین نبردها در فیلمهای فانتزی است و نقش زیادی در ماندگار شدن «کونان بربر» به عنوان یکی از بهترین فیلمهای فانتزی دههی هشتاد میلادی دارد. محل نبرد منحصر به فرد این داستان، به قهرمانها اجازه میدهد تا با استفاده از حقهها و تلههای گوناگون و حملههای غافلگیرکننده، اهمیت استراتژی را به مخاطب نشان دهند و به واسطهی تفکر و برنامهریزی، نیرویی قدرتمندتر را شکست دهند. یکی دیگر از نقاط قوت این فیلم، موسیقی درخشان آن است که باعث میشود صحنههای نبرد، حماسیتر به نظر بیایند.
۳. نبرد آمون هن
- فیلم: «ارباب حلقهها: یاران حلقه» (The Lord of the Rings: The Fellowship of the Ring)
- محصول: ۲۰۰۱
- کارگردان: پتر جکسون
- بازیگران: الایژا وود، ویگو مورنتسون
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۹ از ۱۰
زمانی که حلقه در زمین میانی دوباره متولد میشود، گروهی گرد هم میآیند تا آن را به کوه مرگ ببرند و آن را پیش از این که به دست ارباب تاریکی سایرون، با بازی آلن هاوارد بیافتد نابود کنند. اگرچه قدرت فاسدکنندهی حلقه، یاران این گروه را تحت تاثیر خودش قرار میدهد و حمل کنندهی حلقه، فرودو بگینز با بازی الایژا وود را مجبور میکند تا آن را به گردن خودش بیاندازد. در حالی که او پیش میرود، گروهی از یورکها که در آمون هن مخفی شدهاند به او و یاران حمله میکنند. آنها دستور دارند هابیت را بگیرند و سایرین را به قتل برسانند.
از «ارباب حلقهها» به عنوان بهترین سهگانهی فانتزی تاریخ سینما یاد میشود و نبرد آمون هن یک مثال عالی از نوآوری فیزیکی و تکنیکیای است که این مجموعه فیلمها وارد سینما کردهاند. داستان فیلم و صحنههای نبرد به گونهای با دقت چیده شدهاند که طی آنها قدرت هرکدام از اعضای گروه در حالی که به نبرد با یورکها میپردازند به مخاطب نشان داده شود؛ مثلا دوستان فرودو، مری با بازی دومینیک موناگان و پاپین با بازی بیلی بوید حواس یورکها را پرت میکنند و برومیر با بازی شان بن با چنگ و دندان میجنگد تا هابیتها را در امنیت نگه دارد.
۲. نبرد پلنور فیلدز
- فیلم: «ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه» (The Lord of the Rings: The Return of the King)
- محصول: ۲۰۰۳
- کارگردان: پتر جکسون
- بازیگران: الایژا وود، ویگو مورنتسون
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۹ از ۱۰
در حالی که جادوگر سفید گاندالف، با بازی سر ایان مککلن، از شهر میناس در مقابل اورکهای سایرون دفاع میکند، پادشاه تئودون، با بازی برنارد هیل و سوارانش از روهان میرسند تا همهچیز را تغییر دهند. قدرت بینظیر آنها یورکها را بیرون از دروازههای شهر نابود میکند. اگرچه آنها خیلی زود با وحشتهای جدیدی روبهرو میشوند؛ از جمله هارادریم که سوار بر موجود بزرگی شبیه به فیل به نام موموکیل از راه میرسد و بزرگترین خدمتکار سایرون، جادوگر پادشاه آنگمار، با بازی لاورنس ماکائوره و اندی سرکیس.
نبرد پلنور فیلدز به همان اندازه که حماسی است، دربارهی روح انسان هم هست. تئودون و مردانش میدانستند که به احتمال خیلی زیاد او و هیچکدام از مردانش از این جنگ زنده بیرون نخواهند رفت، اما در هر صورت به پیش تاختند، چرا که اگر هر کار دیگری میکردند، بیشک شکست میخوردند. این تصمیم آنها را به لحظات سرنوشتساز زیادی رساند که در آنها با تصمیمات خود شجاعتشان را به تصویر کشیدند؛ مانند سخنرانی تئودون پیش از حمله و ایستادگی خواهرزادهی او ایون با بازی میراندا اتو در مقابل جادوگر پادشاه و شکست دادن او.
۱. نبرد هلمز دیپ
- فیلم: «ارباب حلقهها: دو برج» (The Lord of the Rings: The Two Towers)
- محصول: ۲۰۰۲
- کارگردان: پتر جکسون
- بازیگران: الایژا وود، ویگو مورنتسون
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۵ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۸ از ۱۰
پادشاه تئودون برای مراقبت از مردمش به قلعهی هلمز دیپ باز میگردد تا منتظر ارتش جادوگر سقوط کرده، سارومان، با بازی سر کریستوفر لی بماند. در این مسیر سه تن از بزگترین جنگآوران زندهی دنیا او را همراهی میکنند؛ آراگورن، با بازی ویگو مورتنسن، پادشاه بر حق گوندور، لگولاس، با بازی اورلاندو بلوم، شاهزادهی الفهای جنگلی و گیملی، با بازی جان رایس-دیویس یک کوتولهی جتگجوی باتجربه. اگر آنها بتوانند تا طلوع خورشید در مقابل ارتش تمامنشدنی دشمن دووام بیاورند، گاندولف با نیروهای کمکی سر خواهد رسید.
نبرد هلمز دیپ تنها به دنبال فضاسازی درخشانش، حماسیترین نبرد در فیلمهای فانتزی است. هر لحظه پیش از رها شدن نخستین کمان، موجی از وحشت و ناامیدی وجود دارد؛ مردان جوان و پیر مجبور هستند بجنگند، تئودون ناامیدی خودش را روی نگهبانان خود تخلیه میکند و به محض رسیدن یورکها، باران شروع به باریدن میکند. وقتی نبرد آغاز میشود کارگردانی درخشان پتر جکسون ما را وارد صحنههای نبرد میکند و همه را میبینیم که با چنگ و دندان میجنگند تا برای خودشان زمان بخرند.
منبع: collider
عجب ترجمه بدی / بسیار بد و غیر قابل خوانده شدن