۱۲ نقاش معروف ایرانی که باید بشناسید

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۱ دقیقه
نقاش معروف ایرانی

انسان برای درک بهتر پدیدارهای بیرونی و درونی به کاوش در خویش و جهان پیرامون می‌پردازد که با این جستوجوگری خود را در مسیر آگاهی و سپس شناخت قرار می‌دهد. از این‌رو چنین رویکردی برای نقاشان بسیار مهم‌ و عمیق‌تر است؛ زیرا آن‌ها به جزئیاتی دست‌می‌یابند که شاید هرگز در فکر و احساس انسان‌های عادی حتی گذر هم نکرده باشد.

هنر نقاشی از دیرباز به عنوان بازتاب علائم و نشانه‌ها شناخته می‌شد و انسان‌ برمبنای آن جهان را بهتر کشف و درک می‌کرد. طی قرن‌ها در باب هنر نقاشی استدلال‌های بی‌شماری وجود داشته و همچون هنرهای دیگر مانند معماری و شعر، راه‌های پر پیچ‌‌و‌خمی را سپری کرد تا درنهایت به جایگاه کنونی خود رسید.

زمانی که ایران با هنر کشورهای دیگر آشنا شد و کمی بعدتر عصر نوین را مشاهده کرد به زیبایی‌شناسی و مفاهیم جدیدی دست‌یافت. این امر سبب شد تا آثار نقاشان در هنر سنتی و مدرن آمیخته شود، بنابراین نقاشی ایرانی هم مسیرهای پر تلاطمی را سپری کرد. درواقع تصویرگری‌های ایرانی براساس خصوصیات و ویژگی‌های بومی، فرهنگی و با تاثیرپذیری از هنر غرب تعریف می‌شود. مولفه‌هایی در توصیف زیبایی و کاربرد هنر ایرانی وجود دارند که مهم‌ترین آن‌ها نمادها و نشانه‌های موجود در سنت‌ها، مذهب و باورهای عموم مردم است. در مقاله‌ای که می‌خوانید، ما به ۱۲ نقاش معروف ایرانی اشاره می‌کنیم که با جهان‌بینی و درک زیبایی‌شناسی خود، نگاهی نو و ماندگار ایجاد کردند.

نقاشان معروف ایرانی قدیمی

نقاشی‌های قدیمی ترکیبی از مفاهیم سنتی، مذهبی، آیینی، تاریخی و رنگ‌های درخشان هستند. در اکثر این نقاشی‌ها تناسبات، ترکیب‌بندی، پرسپکتیو و رنگ نسبت به آثار نقاشان غربی کاملا متمایز است. جالب است بدانید در مفهوم تصاویر این آثار، تمثیلات عمیقی وجود دارد که شناخت آن‌ها می‌تواند بسیار ارزشمند باشد.

۱۲. رضا عباسی

نقاش معروف ایرانی

در زمان شاه عباس صفوی قلمروی هنر توانست به دو دلیل جایگاه ارزشمندی پیدا کند؛ اولی ارتباطات سیاسی و بازرگانی با کشورهای اروپایی و رواج نقاشی‌های مشهور ایتالیایی در بازار اصفهان و دیگری رقابت دربار صفوی با امپراطوری گورکانی و عثمانی. این اتفاق سبب شد تا درمیان تمام هنرمندان مشهور آن دوره، آقا رضا نامی استاد برجسته و مهم هنر، نسبت به باقی هنرمندان بیشتر دیده شود. این نقاش که بعدها، لقب رضا عباسی را دریافت کرد در تکنیک قلم‌گیری نیز کاملا سرآمد بود. درواقع یکی از وجه تمایزهای او با سایر نقاشان معروف‌ ایرانی، همین تکنیک قلم‌گیری او به حساب می‌آید.

رضا عباسی در مردم عادی و حتی طبیعت داستان‌هایی را جستجو می‌کرد و سپس آن‌ها را در قالب نقاشی سیاه‌قلم‌ تصویرگری می‌کرد. این نمونه آثار سیاه‌قلم او، شهرت بالایی دارند که غالبا قصه‌های جالب‌توجه‌ای را در قلب خود جای داده‌اند و شاید بتوان گفت مجموعه‌ی آن‌ها در قالب بهترین کتاب‌های آموزش طراحی قرار می‌گیرد! همچنین آثار دیگری از این نقاش بزرگ ایرانی برجای مانده که شامل مینیاتورهای خیره‌کننده و طراحی کاشی‌های سقف و زیر گنبد عظیم «مسجد شاه اصفهان» است که می‌توان در آن‌ها، تلفیقی شگفت‌انگیز از هنر و زیبایی را به واسطه بازی با رنگ‌های حساب‌شده، کادرهایی خارق‌العاده و تزئینات صحنه دید.

۱۱. صنیع‌الملک

نقاش معروف ایرانی

میرزا ابوالحسن‌ خان غفاری کاشانی، نقاش معروف ایرانی است که سال ۱۲۷۸ لقب صنیع‌الملک را توسط ناصرالدین شاه قاجار دریافت کرد. این نقاش جزء نخستین هنرمندانی به شمار می‌رفت که بخشی از اصول و قواعد هنر را در اروپا آموخت. او اولین هنرستان نقاشی در ایران را تاسیس نمود که برمبنای ساختارهایی کاملا نوین به آموزش هنر می‌پرداخت. صنیع‌الملک توانست با رویکرد تازه‌نفس خود در هنر نگارگری ایرانی یک تعریف متفاوت از زیبایی‌شناسی را پدید آورد، بنابراین آثار او تاحد زیادی بر ماهیت هنر ایرانی نیز تاثیری شگرف و فراموش‌ناشدنی گذاشت.

آثار این نقاش ایرانی معروف مانند تمام نگارگری‌های ایرانی بدون پرسپکتیو ترسیم شده‌اند که این نشان‌ می‌دهد با وجود نگاه و برخورد تازه‌‌‌ای که در هنر داشته، تحت هر شرایطی پیرو قوانین نگارگری بوده است. او حالت و خصوصیات چهره‌ شخصیت‌ها را به طور دقیق و با مهارتی چشم‌گیر می‌آفرید و غالبا در محدوده‌ی موضوعات اجتماعی یا حتی ادبیات، تصاویر روایت‌گونه‌ بی‌نظیری را خلق می‌کرد.

۱۰. کمال‌المک

نقاش معروف ایرانی

امکان ندارد که نام کمال‌المک، نقاش معروف ایرانی را نشنیده باشید. محمد غفاری برادرزاده صنیع‌الملک، نقاش بزرگ ایرانی بود که همچون عموی خود هنر را در اروپا به شکل تخصصی آموخت. او برای توانایی و مهارت‌های چشم‌گیرش در نقاشی به دستور ناصرالدین شاه قاجار، نقاش مخصوص دربار شد و چندی بعد لقب کمال‌الملک را دریافت نمود. این نقاش ایرانی معروف تا زمانی که در دربار شاه بود، حدود ۱۷۰ تابلو نقاشی را خلق کرد و از شاخص‌ترین آن‌ها تابلوی «تالار آینه» به شمار می‌رود.

در تعریف سبک اولیه‌ی کارهای کمال‌الملک می‌توان اظهار کرد که او پیرو سبک طبیعت‌گرایی اروپایی بود.اما هنگامی که در دربار مشغول به کار شد، شیوه‌ کاری خود را تاحد زیادی تغییر داد تا بتواند نقاشی‌هایی مطابق سلیقه‌ی دربار شاه بیافریند. او پس از آشنایی با دنیای هیجان‌انگیز رنگ روغن نقاشی‌هایی براساس رویداد، اشخاص، باغ و ساختمان‌ها را به صورت کاملا عینی ترسیم می‌کرد تا درنهایت همه چیز مانند عکس دیده شود. علی‌رغم اینکه او شیفته آثار نقاشان غرب بود، ولی به خاطر سابقه فرهنگی‌ای که داشت، فقط موفق شد تا همان روش‌های هنر آکادمیک را در آثارش حفظ کند.

نقاشان ایرانی معاصر

نقاشی‌های این دوره از هنر ایران، کیفیاتی انتزاعی‌تر پیدا کردند و زیبایی‌شناسی با فرایندها، رویدادها و کارکردهای نوینی روبه‌رو شد. ماهیت نقاشی در قلمرو یک جهان کاملا مستقلی قرار گرفت و سپس غنا، سادگی، قاعده‌مندی و تناسبات به صورت عناصری نمادین و مینیمال ترسیم می‌شدند.

۹. منصور قندریز

نقاش معروف ایرانی

منصور قندریز نقاش معروف ایرانی و از بنیان‌گذاران مکتب سقاخانه‌ای به شمار می‌رود. نقاش فرانسوی، دوبوفه می‌گوید: «ذات هنر نوآوری است. دیدگاه‌ها درباره هنر باید نو و جدید باشد و تنها نظامِ مطلوب برای هنر، انقلاب دائمی است». قندریز با استفاده از دَرهم‌ شکستن مرزهای هنر و نگاهی نوآورانه به چیزهایی دست می‌یافت که بی‌شک به طریقی دیگر دست یافتنی نبودند. او برای خلق تصاویر انتزاعی خارق‌العاده‌ از تضاد میان عناصر هنر سنتی ایرانی و هنر مدرن غرب بهره می‌گرفت تا بتواند ترکیب بی‌نظیری بر سطح بوم، کاغذ یا پارچه پدید آورد.

این هنرمند برای رسیدن به سبک منحصربه‌فرد خود، طیف وسیعی از چیزها را در نظر می‌گرفت. او مشخصا عناصر، نمادها و شیوه‌ی رنگ‌گذاری‌ در نگارگری‌ها و از طرفی نقوش سنتی هنر ایرانی و همچنین موضوعات اساطیری و آیینی را به عنوان پایه اصلی شکل‌گیری آثار خود قرار می‌داد. این هنرمند شرایطی را برای پدیدار گشتن هنر مدرن ایرانی فراهم کرد، بنابراین نگاه و تلاش‌های او هرگز فراموش نخواهد شد.

۸. علی‌اکبر صفائیان

نقاش معروف ایرانی

علی‌اکبر صفائیان را نقاش سورئال ایران می‌شناسند؛ هنرمندی که با جهان مدرنیست ارتباط عمیقی دارد. این نقاش معاصر ایرانی به کمک درون‌مایه‌ی جنگ، ارتباط انسان امروز و ماشین و البته عواطف انسانی مخاطب را در مقابل پرسشی تامل‌برانگیز از چیستی ماهیت چیزها قرار می‌دهد تا بتواند بدین صورت به جهان هستی نزدیک‌ شود.

جواد مجابی نویسنده و منتقد هنری سال‌ها پیش در «نود سال نوآوری در هنر تجسمی ایران» درباره علی‌اکبر صفائیان بیان کرد: «صفائیان یکی از مهمترین هنرمندان دهه ۵۰ به شمار می‌رود. مضمون غالب تابلوهای او، انسان و طبیعت در نوعی به هم آمیختگی عاشقانه نشان داده می‌شود».

مجابی در ادامه گفته بود: «انسان در تابلوهایش با گل، گیاه، خاک، دریا و کوه عجین است؛ جزئی از طبیعت است نه در برابرش یا مسلط بر آن. زن از برکه، درون گل و افق آسمان طالع می‌شود. مرد از دشت می‌روید به کوه تکیه داده و سر در آسمان افراشته است. دست مرد گل می‌شود و بدن زن به درختی بدل می‌گردد. زنان و مردان از آب، خاک و باد بر می‌آیند و در آن عجین می‌گردند، حال با طبیعت مادر، یگانه می‌شوند و سپس حکایت هستی خود را به زبان رنگ‌های پرجلا و بازی‌های هوش‌ربای خطوط و سطح‌های درهم شونده نیز باز می‌نمایند».

۷. واحد خاکدان

نقاش معروف ایرانی

به جرات می‌توان گفت یکی از تاثیرگذارترین نقاشان ایرانی معاصر، واحد خاکدان است. او با نگاهی سورئال، مفاهیم اندیشمندانه‌ای از اعماق ذهن خود بیرون می‌کشد تا در اشیایی به ظاهر ساده آن‌ها را بازآفرینی کند. درواقع در توصیف آثار او می‌توان چنین بیان کرد: خاکدان مفهوم فقدان که محصول هرگونه جدایی‌ست را به واسطه طبیعت‌بی‌جان و اشیایی که گویا حس سکون، سکوت یا شاید فراموشی را یادآوری می‌کنند به تصویر می‌کشد.

اشیاء در آثار این نقاش بزرگ ایرانی، بخشی از خاطرات و وابستگی‌های عاطفی او را بیان می‌کنند که گویا دیگر نمی‌تواند به آن‌ها برسد، بنابراین در زیر لایه‌هایی از خاک و کهنگی دفن شده‌اند. بدین ترتیب نوستالژی امری نهادین در بطن تصاویر است که احساسات فراموش شده‌ی ما را بر می‌انگیزد و مجددا یادآوری می‌کند که خاطرات تا ابدیت پایدار هستند.

۶. بهمن محصص

نقاش معروف ایرانی

یکی از مهم‌ترین- و تاثیرگذارترین- هنرمندان تمام دروان، بهمن محصص نقاش معروف ایرانی است. او به طور مشخص برای خلق نقاشی‌ها و مجسمه‌های فیگوراتیو عجیب شناخته می‌شود که یک بازنمایی غیرعینی و متمایز از حالات انسان، حیوان و موجوداتی اساطیری هستند. در جهان‌بینی محصص، انگیزه‌ای برای شکل‌دهی و انتقال رویکرد‌هایی دیده می‌شود که کاملا تاثیرپذیرفته از موج روشنفکری فرانسه (دهه‌ی‌ شصت میلادی)، هیچ‌انگاری (نیهیلیسم) و هستی‌شناسانه (اگزیستانسیالیسم) است.

در آثار این نقاش بزرگ ایرانی، بازتاب مفاهیمی لاینقطع از وجود انسان همچون درد، رنج، تنهایی و مرگ وجود دارد. او با نگاهی عصیان‌گر و انتقادی‌ دربرابر ویژگی‌هایی از ماهیت انسانی، جهان هستی و البته احساس تنهایی و جدایی، تصاویری کاملا عاری از شفقت خلق می‌کرد. محصص بدین شکل در بازتولید واقعیت‌هایی ملموس به اشکال و عناصری پناه می‌برد تا بتواند آنچه را که نیست، پدید آورد.

او در پالت‌رنگی خود از طیف رنگ‌های خاکستری و خنثی، درکنار رنگ‌های پر جنب‌و‌جوش‌تر بهره می‌گرفت. اکثر آثار محصص شامل سوژه‌هایی از موجوداتی انسان‌نما با هیکل‌هایی درشت و فاقد شکلی معین هستند یا پرنده، ماهی‌ و اشیایی در بستر طبیعت بی‌جان. همچنین این نقاش معروف ایرانی از شمایل اساطیر یونانی مانند مینوتورها برای آفرینش کاراکترهایی فراواقع‌تر به جهت کنکاش‌هایی در هیکل‌هایی مسخ شده نیز استفاده می‌کرد.

۵. ایران درودی

Iran Darroudi

ایران درودی نقاش، کارگردان و منتقد هنری بود. این هنرمند از طریق فضاهایی خیال‌انگیز، رویاگون و انتزاعی بینش خود را نسبت به جهان و مسائل پیرامون آن نشان می‌داد. عناصر نمادین آثارش برگرفته از پدیده‌های هستی‌شناسانه است که مشخصا حسی از نقاشی‌های سوررئال را ایجاد می‌کند. درودی با ساختن فرم‌هایی سیال و بی‌وزن و ترکیب رنگ‌های سرد و گرم در کادری بسته و ساکن، گویا دنیایی دست‌نیافتنی را به تصویر می‌کشد.

او از طریق عناصر بصری‌ای‌ مانند گل، بلور، آب و کوه‌ها چشم‌اندازی غرق در رویا و نور می‌آفرید که درنهایت مرز میان خیال و واقعیت را در هم می‌آمیخت. این نقاش ایرانی معاصر، آثار خود را چنین توصیف کرده بود: «خرابه‌ها و اشک‌های یخ‌زده یا روان، گل‌های در پرواز یا ساکن، کویرهای گلباران، شهرهای یخ‌زده، نشان ویژه‌ای نیستند؛ بلکه اشاره‌هایی معماگونه هستند که می‌باید ذهن و اندیشه‌ی بیننده را به تحرک وادارند و او را به فراسوی واقعیت‌های عینی بکشانند».

۴. محسن وزیری مقدم

Mohsen Vaziri-Moghaddam

چهره‌ی بین‌المللی هنر ایران، بدون شک محسن وزیری مقدم به حساب می‌آید؛ هنرمندی که حتی پس از مرگش نقش مهم و کلیدی‌ای در جامعه‌ی هنری داشته است. وزیری مقدم نقاش، مجسمه‌ساز و از هنرمندان پیشگام ایرانی بود که توانست با برخوردهایی نوگرا و خلاقانه، بخشی از وجهه‌های تقلیل نیافته‌ی درون خود را واکاوی کند به شکلی که هرروز برای او جاودانه‌تر شدند. غالبا شیوه‌ی کاری این هنرمند، تاثیر گرفته از عناصر متعدد بود که البته بدین صورت می‌توانست به تصاویری کاملا انتزاعی دست یابد. او برای خلق این فرم‌های آبستره از یک پالت‌رنگی مشخص استفاده می‌کرد تا به فضاهای تقسیم‌بندی شده‌ و متضاد برسد.

۳. حسین زنده‌رودی

Hossein Zenderoudi

این نقاش معروف ایرانی هم‌مسیر با جنبش سقاخانه‌ای بود اما آثارش در قالب نقاشی‌خط قرار می‌گیرد. حسین زنده‌رودی مانند اکثر هنرمندان نوگرای هم عصر خود، قصد داشت تا از دل هنرهای کهن ایرانی به امری نو و جدید برسد. بدین منظور، عناصر نمادین در هنر دینی و باورهای مردم ایران همچون طلسم‌ها، عددشناسی و نقش‌های سقاخانه‌ای را بدون توجه به مفاهیم موجود در آن‌ها برای خلق آثار انتزاعی‌اش استفاده کرد.

مولفه‌ی کلیدی کارهای این نقاش بزرگ ایرانی، استفاده از عنصر تکرار است که با این روش حروفی را به شکلی پویا و سیال بر سطح بوم ترسیم می‌کرد. برای زنده‌رودی ارتباط عمیق مخاطب با اثرش بسیار مهم بود، از این‌رو تا جایی که می‌توانست میان آنچه که می‌آفرید و آنچه که قرار بود مخاطب ببیند، قرابت را به عنوان یک اصل کلیدی مورد توجه قرار می‌داد.

۲. علی‌اکبر صادقی

Ali Akbar Sadeghi

علی اکبر صادقی را بیشتر به خاطر تصویرسازی‌های سورئال با الهام از نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای، نگارگری‌های ایرانی و ادبیات می‌شناسند. صادقی معیار و قواعدی خاص در تصویرگری تعریف کرد تا به رویکردی جهان‌شمول در آثار خود برسد و همچنین توانست هنر را وارد مرزهای تازه‌ای از فرم و ساختارهای تصویری کند. این نقاش معروف ایرانی یکی از پرکارترین هنرمندان ایرانی است که سال ۱۳۷۸ لقب «چهره‌ی ماندگار ایران» را به دست آورد.

استمرار و تلاش‌های او در خلق تصاویر چشم‌گیر و ارائه نکات کاربردی درباره طراحی قبل از نقاشی با آبرنگ، توانست موفقیت‌های بسیاری کسب کند. بنابراین برای مجموعه‌ای از آثارش که در قالب تصویرسازی‌ و انیمشن هستند، جوایز بی‌شماری را دریافت کرد. او به طور مشخص در یک کادر بزرگ، تصاویری پر از جزئیات و کاراکترهای انسانی را ترسیم می‌کرد که الگوی اکثر آن‌ها در مینیاتورهای ایرانی، نقاشی قهوه‌خانه‌ای و ادبیات ریشه دوانده است. حتی او در برخی از آثار خود، براساس نقاشی‌های غربی تصاویری را خلق کرده است، مانند نقاشی جیغ ادوارد مونک.

۱. لیلی متین دفتری

Leyly Matine-Daftary

لیلی متین دفتری یکی از نقاشان معروف ایرانی است. این هنرمند نوگرای معاصر از بناین‌گذاران سبک نقاشی مینی‌مالیستی (ساده‌گرایی) در ایران بود. لیلی متین دفتری به خاطر استعداد و جسارتش در آفرینش تصاویری ظاهرا ساده اما گیرا موفق شد تا هنر معاصر را در راستای تغییرات مهمی قرار دهد. او تمام قراردهای هنر پیشین را کنار گذاشت و با ایجاد استحاله‌ای در فرم، مفاهیم و اشکال به تصاویری مسطح و تختی دست یافت که بدون‌شک ارزش‌های کاملا جدیدی را برای هنر تعریف و تعیین می‌کنند.

منبع: دیجی‌کالا مگ



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X