کیت وینسلت یا کیت بلانشت؟ (چهره به چهره – قسمت سوم)
در قسمتهای پیشین چهره به چهره، ابتدا رابرت دنیرو و آل پاچینو را با یکدیگر مقایسه کردیم. سپس در قسمت دوم به سراغ جوانترها رفتیم و لئوناردو دیکاپریو و کریستین بیل را در مقام مقایسه، با یک دیگر، سنجیدیم. حالا در قسمت سوم، میخواهیم به سراغ دو تن از بهترین بازیگرهای زن تاریخ سینما برویم؛ کیت وینسلت یا کیت بلانشت. اگرچه باز هم باید تکرار کنیم که هیچ کدام از معیارهای زیر، از همکاری با کارگردانهای بزرگ گرفته تا افتخارات، جوایز و فروش در گیشه، به تنهایی نمیتوانند دلیل برتری یک بازیگر از دیگری باشند و هنر، بیش از هر چیز، با سلیقهی مخاطب سروکار دارد. در ادامه به بررسی و مقایسهی کارنامه و افتخارات این دو بازیگر میپردازیم.
معرفی
کیت وینسلت
نام کیت الیزابت وینسلت را اگر یک سینمادوست قدیمی هستید، بیشک از فیلم «تایتانیک» (Titanic) به خاطر دارید و اگر به تازگی دلباختهی سینما و هنر تصاویر متحرک شدهاید، این نام را از طریق سریالهای درخشان و نامزدیهای اسکار او در رشتهی بهترین بازیگر مکمل زن به یاد میآورید. وینسلت متولد ۵ اکتبر ۱۹۷۵ (۱۳ مهر ۱۳۵۴) است. او در استان بارکشر کشور انگلستان متولد شد و بازیگری را از همان کودکی و با شرکت در نمایشهای مدرسه آغاز کرد. وینسلت و خانوادهاش شرایط اقتصادی مناسبی نداشتند و همکلاسیهایش، در مدرسه، او را برای اضافه وزن، مورد تمسخر قرار میدادند، اما هیچکدام از اینها نتوانست مانع رفتن او به مدرسهی تئاتر ردروفس شود.
نخستین حضور رسمی وینسلت، مقابل دوربین، زمانی رقم خورد که او ۱۶ سال داشت؛ وینسلت، سال ۱۹۹۱ (۱۳۷۰)، به عنوان یکی از اعضای اصلی گروه بازیگران مجموعهی علمی-تخیلی «فصل تاریک» (Dark Season) که از شبکهی بیبیسی پخش میشد، انتخاب شد. مسیر موفقیت و پیشرفت وینسلت اما قرار نبود به همین سادگی آغاز شود. او به دنبال کمبود مالی، مجبور شد مدرسهی تئاتر دوستداشتنیاش را رها کند. از ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴، وینسلت چند نقش کوتاه در سریالهای مختلف ایفا کرد و در نهایت پیتر جکسون، با فیلم «موجودات آسمانی» (Heavenly Creatures)، او را به دنیای حرفهای سینما معرفی کرد.
یکسال بعد، اما تامپسون و انگ لی تصمیم گرفتند به دختری که آمده بود تا برای نقشی کوچک در فیلم «عقل و احساس» (Sense and Sensibility) آزمون بدهد، ایفای نقش اصلی را بسپرند و دیگر ستاره متولد شده بود. بعد از «عقل و احساس»، بازی عوض شد و حالا دیگر نوبت وینسلت بود. وینسلت از ۱۹۹۵، تا به امروز، در بیش از ۴۰ فیلم سینمایی حضور پیدا کرده و توانستهاست خودش را به عنوان یکی از بهترینهای تاریخ، به منتقدان و سینمادوستان اثبات کند.
کیت بلانشت
کیت الیز بلانشت، شش سال از کیت وینسلت بزرگتر است، اما بازیگری را دیرتر از او آغاز کرد. بلانشت پس از فارغالتحصیلی از انستیتوی ملی هنر دراماتیک استرالیا، سال ۱۹۹۲، با تئاتر، کار حرفهای خود را آغاز کرد و تا سال ۱۹۹۶ و فیلم کوتاه «پارک لندرز» (Park Landers) مقابل دوربین نرفت. یکسال پس از «پارک لندرز»، «جادهی بهشت» (Paradise Road)، اثر بروس برسفورد، بلانشت را به طور رسمی به سینما معرفی کرد و سینماشناسان خیلی زود به استعداد خارقالعادهی او پی بردند.
از سال ۱۹۹۷ که «پارک لندرز» در آن منتشر شد، تا به امروز، بلانشت در بیش از ۶۰ فیلم سینمایی نقشآفرینی کرده و در تمام آنها توانستهاست نظر هم منتقدین و هم مخاطبان را، در حد قابل قبولی، جلب نماید. برخلاف وینسلت که تنها یکبار، سال ۱۹۹۴، در تئاتر «آنچه پیشخدمت دید» (What the Butler Saw) روی صحنه رفتهاست، بلانشت یکی از بهترین بازیگران صحنه است و تا کنون در بیش از ۲۰ تئاتر، نقشآفرینی کرده.
نقشهای کلیدی
کیت وینسلت
موجودات آسمانی (Heavenly Creatures)
وینسلت در این فیلم که براساس پروندهی قتل پارکر هیوم ساخته شدهاست، نقش نوجوانی به نام جولیت هیوم را ایفا میکند. وینسلت با خواندن خاطرات و نامههای مستند باقی مانده از شخصیتهای فیلم در دنیای واقعی، تلاش کرد به بهترین شکل ممکن در این نقش فرو برود و به گفتهی خودش، کمی بیش از حد چنین کرد، تا آنجا که دچار استرس روحی و روانی شدیدی شد. او به سختی توانست بعد از اتمام فیلمبرداری خودش را از این شخصیت جدا کند. تمام این زحمات اما بینتیجه نبود و وینسلت توانست، برای این فیلم، نامزد جوایز بینالمللی معتبر شود و بعضی از آنها را هم به کارنامهی خود اضافه کند. این فیلم از آنجایی که وینسلت را بهطور جدی به دنیای سینمای حرفهای معرفی کرد، در کارنامهی او نقشی کلیدی دارد.
عقل و احساس (Sense and Sensibility)
نقشآفرینی در فیلم اقتباسشده از رمان جین آستین، برای وینسلت یک سکوی پرتاب مهم بود. وینسلت برای ایفای نقش یک دختر مهربان، انجام ورزش تای چی را آغاز کرد، به مطالعهی دهها اثر ادبی دوران گوتیک پرداخت و پیانو نواختن، آموخت. بعد از اکران «عقل و احساس»، وینسلت دیگر کودکی تازهوارد نبود. او نگاه مثبت تمام منتقدان را به خود جلب کرد و توانست جایزهی بهترین بازیگر نقش مکمل زن را از انجمن بازیگران فیلم و جشنوارهی بفتا دریافت کند. همچنین نخستین نامزدی اسکار و گلدن گلوب، با «عقل و احساس»، به کارنامهی وینسلت افزوده شد.
تایتانیک (Titanic)
بیشک برای هر بازیگری که در فیلم «تایتانیک»، هفتمین فیلم سینمایی بلند جیمز کامرون حضور داشت، این فیلم یک نقطهی عطف بودهاست و کیت وینسلت هم از این قائده مستثنی نیست. «تایتانیک»، بعد از اکران، تبدیل به پرفروشترین فیلم تاریخ شد و دیگر کسی نبود که نام کیت وینسلت را نشنیده باشد و اگر هم چنین شخصی پیدا میشد، کافی بود عکس وینسلت را به او نشان داد تا وی را با نام رز، شخصیتی که او در «تایتانیک» ایفا کرد، بازشناسد. همچنین تایتانیک، دومین نامزدی اسکار و گلدن گلوب را هم برای وینسلت به ارمغان آورد.
جادهی انقلابی (Revolutionary Road)
پس از پنج مرتبه نامزد گلدن گلوب شدن، وینسلت بالاخره توانست در دومین همکاریاش با لئوناردو دیکاپریو، این جایزه را به خانه ببرد. وینسلت در «جادهی انقلابی»، پرترهای روانشناختی از یک زن تنها و از هم گسسته را به بهترین شکل ممکن ارائه میدهد. در این فیلم، وینسلت با تمام وجود خویش، شخصیت را درک کرده و تمام توان خود را به کار گرفتهاست تا بتواند بهترین بازنمایی ممکن را به مخاطب ارائه دهد.
کتابخوان (The Reader)
«کتابخوان» بالاخره قفل کارنامهی هنری وینسلت را باز کرد و او توانست، بعد از پنجمرتبه نامزدی، اسکار را به دست آورد. اگر «کتابخوان» را دیده باشید، بیشک میدانید که وینسلت در این فیلم، یک بازیگر نیست، بلکه خود فیلم است. وینسلت را از فیلم بگیرید و در خواهید یافت که فیلم دیگر چیزی برای ارائه دادن ندارد. وینسلت در «کتابخوان»، با سکوتش و با چشمهای اغلب به زیر افکندهاش و با روح پاکش، شما را با فیلم درگیر میکند و باعث میشود برای آگاهی از سرنوشت هانا اشمیتز، تا لحظهی آخر، فیلم را ببینید.
استیو جابز (Steve Jobs)
درست زمانی که همه فکر میکردند وینسلت دیگر نمیتواند کار جدیدی انجام دهد، او یکبار دیگر اراده کرد و تقریبا تمام مجامع هنری را تحت تاثیر درخشش کمنظیرش در دوازدهمین فیلم سینمایی دنی بویل قرار داد. اینبار وینسلت یک زن معمولی بود؛ نه یک جنگزده، نه کسی که قرار است تا مرز مرگ پیش برود و نه یک زن که دچار فروپاشی روانی شدهاست. با تمام این تفاسیر، او توانستهاست شخصیتی خاص و متفاوت ایجاد کند. جوانا هافمن، ماحصل سالها تلاش وینسلت در راستای آموختن دقیق و موبهموی هنر بازیگری است.
کیت بلانشت
الیزابت (Elizabeth)
بلانشت برای بازی در «الیزابت» که سال ۱۹۹۸ ساخته شد، توانست برای اولینبار نامزد اسکار شود و بیش از پیش، نزد هنردوستان تبدیل به چهرهای شناخته شده گردد. هشت سال بعد، ادامهی این فیلم با نام «الیزابت: دوران طلایی» (Elizabeth: The Golden Age)، منتشر شد که بلانشت توانست برای آن هم دوباره نامزد اسکار شود.
سهگانهی ارباب حلقهها (The Lord of the Rings Trilogy)
اگر یکی از طرفدارهای بلانشت هستید، بیشک نقش الههوار او در «سهگانهی ارباب حلقهها» را به یاد دارید. بلانشت با هنر ظریف بازیگری خود باعث میشود مخاطب از همان نگاه اول به پاکسرشتی و مثبت بودن گالادریل ایمان بیاورد و از همان لحظهی اول، تا انتها، با این شخصیت دوستداشتنی همراه شود. همکاری بلانشت با جکسون، بعدتر در «سهگانهی هابیت» (The Hobbit trilogy) هم ادامه یافت.
هوانورد (The Aviator)
همکاری با کارگردان بزرگی مانند مارتین اسکورسیزی، یکی از آرزوهای هر بازیگر بزرگی است و بلانشت توانسته در «هوانورد» با او همکاری کند. بلانشت در این فیلم، مقابل لئوناردو دیکاپریو نقشافرینی کرد. او توانست به بهترین شکل ممکن، پرترهای از کاترین هپبورن، یکی از اسطورههای هالیوود، بیافریند و برای آن اسکار را به خانه ببرد.
یادداشتهایی بر یک رسوایی (Notes on a Scandal)
«یادداشتهایی بر یک رسوایی» را ریچارد ایر کارگردانی کردهاست. بلانشت، در این فیلم، نقشآفرینیای متفاوت از خودش به نمایش میگذارد و موفق میشود ترس و اضطراب و تنهایی را، به شکلی قابل لمس، به تصویر بکشاند. بلانشت برای این نقشآفرینی خود توانست جوایز بینالمللی متعددی به کارنامهی خود بیافزاید؛ از جمله جایزهی بهترین بازیگر نقش مکمل زن از حلقهی منتقدین تورنتو.
جاسمین غمگین (Blue Jasmine)
افسردگی و از هم فروپاشی یک زن چگونه است؟ چگونه یک انسان از عرش به فرش میرسد؟ چگونه سیاهی یک آدم را در برمیگیرد؟ پاسخ تمام این سوالات را بلانشت با نقشآفرینی درخشان خود در فیلم «جاسمین غمگین» به مخاطب ارائه میدهد. بلانشت با درخشش خود در این فیلم، توانست نظر مثبت تمام منتقدان را جلب کند و دومین اسکار را با خود به خانه ببرد. درخشش بلانشت در «جاسمین غمگین»، فراتر از یک نقشآفرینی عادی است و شاید بتوان گفت اگر کیت بلانشت وجود نداشت، «جاسمین غمگین» هرگز تبدیل به فیلمی نمیشد که تا سالها در خاطرهها بماند.
تار (Tár)
سالها تجربهی بازیگری در سینما، تلویزیون و تئاتر، باید در یک بازیگر انباشته باشد تا بتواند نقشآفرینیای چنان قدرتمند و باصلابت، همانند بلانشت در «تار» ارائه دهد. در «تار»، بلانشت هیچ حرکت فکرنشدهای انجام نمیدهد. او در این فیلم نقش لیدیا تار، رهبر ارکستری را ایفا میکند که در چندین مورد به رفتارهای ناشایست با اطرافیانش متهم شدهاست. کافی است فیلم را ببینید تا دریابید هر حرکت دست بلانشت و هر نیمنگاه او، سرشار از معنا و گرهگشایی در مسیر شخصیت هستند.
همانطور که از لیست بالا مشخص است، هر دوی این بازیگران توانستهاند طی سالهای فعالیت خود، به شخصیتهایی در مقابل دوربین جان ببخشند که بدون آنها، فیلمها هرگز کامل نمیشدند. از طرفی وینسلت، «تایتانیک»، «کتابخوان» و «جادهی انقلابی» را در کارنامه دارد و از طرفی دیگر، بلانشت، «جاسمین غمگین»، «الیزابت» و «تار» را. انتخاب سخت است، اما وقتی با نگاه وسیعتری به تاریخ سینما بنگرید، درخواهید یافت که نقشآفرینیهای وینسلت در فیلمهای ماندگارتری بودهاند، حال آنکه فیلمهایی که بلانشت در آنها ایفای نقش کردهاست، بخش کوچکی از ذهن مخاطبان آیندهی سینما را اشغال خواهد کرد. حال باید در ادامه دید کدام یک در سایر بخشها عملکرد بهتری خواهند داشت؛ کیت وینسلت یا کیت بلانشت.
جوایز و افتخارات
کیت وینسلت
اسکار
نامزدی:
- «عقل و احساس»: بهترین بازیگر نقش مکمل زن
- «تایتانیک» : بهترین بازیگر نقش اصلی زن
- «آیریس» (Iris): بهترین بازیگر نقش مکمل زن
- «درخشش ابدی یک ذهن پاک» (Eternal Sunshine of the Spotless Mind) و «بچههای کوچک» (Little Children): بهترین بازیگر نقش اصلی زن
- «استیو جابز»: بهترین بازیگر نقش مکمل زن
برندهی اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای فیلم «کتابخوان»
بفتا
نامزدی:
- «آیریس»: بهترین بازیگر نقش مکمل زن
- «درخشش ابدی یک ذهن پاک»، «در جستوجوی ناکجاآباد» (Finding Neverland)، «بچههای کوچک» و «جادهی انقلابی»: بهترین بازیگر نقش اصلی زن
- «میر اهل ایستتاون» (Mare of Easttown): بهترین بازیگر نقش اصلی زن در تلویزیون
برندهی بفتای بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای فیلم «کتابخوان» و برندهی بفتای بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای «عقل و احساس» و «استیو جابز» و برندهی بفتای بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای سریال «من روث هستم» (I am Ruth)
گلدن گلوب
نامزدی:
- «عقل و احساس»: بهترین بازیگر نقش مکمل زن
- «تایتانیک»: بهترین بازیگر نقش اصلی زن
- «آیریس»: بهترین بازیگر نقش مکمل زن
- «درخشش ابدی یک ذهن پاک»، «بچههای کوچک»، «کشتار» (Carnage) و «روز کارگر» (Labor Day): بهترین بازیگر نقش اصلی زن
برندهی گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای فیلم «جادهی انقلابی» و سریالهای «میلدرد پیرس» (Mildred Pierce) و «میر اهل ایستتاون» و برندهی گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلمهای «کتابخوان» و «استیو جابز»
جوایز تلویزیونی امی
برندهی جایزهی بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای سریالهای «میلدرد پیرس» و «میر اهل ایستتاون»
جوایز انجمن بازیگران فیلم
نامزدی:
- «تایتانیک»: بهترین بازیگر نقش اصلی زن
- «قلمپرها» (Quills): بهترین بازیگر نقش مکمل زن
- «درخشش ابدی یک ذهن پاک»، «بچههای کوچک»، «جادهی انقلابی»: بهترین بازیگر نقش اصلی زن
- «استیو جابر»: بهترین بازیگر نقش مکمل زن
برندهی جایزهی بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلمهای «عقل و احساس» و «کتابخوان» و بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای سریالهای «میلدرد پیرس» و «میر اهل ایستتاون»
کیت بلانشت
اسکار
نامزدی:
- «الیزابت»: بهترین بازیگر نقش اصلی زن
- «یادداشتهایی بر یک رسوایی» و «من آنجا نیستم» (I’m Not There): بهترین بازیگر نقش مکمل زن
- «الیزابت: دوران طلایی»، «کارول» (Carol) و «تار»: بهترین بازیگر نقش اصلی زن
برندهی اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای فیلم «جاسمین غمگین» و اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلم «هوانورد»
بفتا
نامزدی:
- «آقای ریپلی بااستعداد» (The Talented Mr. Ripley) و «من آنجا نیستم»: بهترین بازیگر نقش مکمل زن
- «الیزابت: دوران طلایی» و «کارول»: بهترین بازیگر نقش اصلی زن
برندهی بفتای بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلمهای «الیزابت» و هوانورد» و برندهی بفتای بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای فیلمهای «جاسمین غمگین» و «تار»
گلدن گلوب
نامزدی:
- «راهزنان» (Bandits) و «ورونیکا گرن» (Veronica Guerin) : بهترین بازیگر نقش اصلی زن
- «هوانورد» و «یادداشتهایی بر یک رسوایی»: بهترین بازیگر نقش مکمل زن
- «الیزابت: دوران طلایی»، «کارول» و «کجا رفتی برنادت» (Where’d You Go, Bernadette): بهترین بازیگر نقش اصلی زن
- «خانم آمریکا» (Mrs. America): بهترین بازیگر نقش اصلی زن سریال تلویزیونی
برندهی گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلم «من آنجا نیستم» و گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای فیلمهای «الیزابت»، «جاسمین غمگین» و «تار»
جوایز تلویزیونی امی
نامزدی:
- «خانم آمریکا»: بهترین بازیگر نقش اصلی زن
جوایز انجمن بازیگران فیلم
نامزدی:
- «الیزابت»: بهترین بازیگر نقش اصلی زن
- «راهزنان»، «یادداشتهایی بر یک رسوایی»، «من آنجا نیستم»: بهترین بازیگر نقش مکمل زن
- «الیزابت: دوران طلایی» و «کارول»: بهترین بازیگر نقش اصلی زن
- «کوچهی کابوس» (Nightmare Alley): بهترین بازیگر نقش مکمل زن
- «خانم آمریکا»: بهترین بازیگر نقش اصلی زن در یک سریال تلویزیونی
- «تار»: بهترین بازیگر نقش اصلی زن
برندهی جایزهی بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلم «هوانورد» و برندهی جایزهی بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای فیلم «جاسمین غمگین»
اگرچه بلانشت یک اسکار بیشتر از وینسلت در کارنامهی خود دارد، با اینحال وینسلت در سایر جشنوارههای بینالمللی معتبری که ما در این مقاله به آنها پرداختهایم، جوایز بیشتری کسب کرده و در این زمینه عملکرد مناسبتری نسبت به بلانشت داشته است. بین کیت وینسلت یا کیت بلانشت، در این قسمت، انتخاب مشخص است؛ کیت وینسلت.
گیشه
در این قسمت، میانگین پنج فیلم پرفروش هر بازیگر را محاسبه میکنیم و به مقایسهی آنها با یکدیگر میپردازیم.
کیت وینسلت
- «آواتار: راه آب» (Avatar: The Way of Water): ۲ میلیارد و ۳۲۰ میلیون دلار
- «تایتانیک»: ۲ میلیارد و ۲۵۷ میلیون دلار
- «سنتشکن: شورشی» (The Divergent Series: Insurgent): ۲۹۷ میلیون دلار
- «سنتشکن» (Divergent): ۲۸۹ میلیون دلار
- «عقل و احساس»: ۱۳۵ میلیون دلار
میانگین: ۱ میلیارد و ۵۹ میلیون دلار
کیت بلانشت
- «ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه» (The Lord of the Rings: The Return of the King): ۱ میلیارد و ۱۴۶ میلیون دلار
- «هابیت: یک سفر غیرمنتظره» (The Hobbit: An Unexpected Journey): ۱ میلیارد و ۱۷ میلیون دلار
- «هابیت: برهوت اسماگ» (The Hobbit: The Desolation of Smaug): ۹۵۸ میلیون دلار
- «هابیت: نبرد پنج سپاه» (The Hobbit: The Battle of the Five Armies): ۹۵۶ میلیون دلار
- «ارباب حلقهها: دو برج» (The Lord of the Rings: The Two Towers): ۹۴۷ میلیون دلار
میانگین: ۱ میلیارد و ۴ میلیون دلار
همانطور که آمار و ارقام نشان میدهند، بین کیت وینسلت یا کیت بلانشت، وینسلت، به لطف همکاریهایش با جیمز کامرون رکوردشکن، در این زمینه بهتر از بلانشت عملکرده و این در حالی است که بلانشت با وجود سهگانههای پیتر جکسون، آمار فروش بسیار مناسبی را از خود بر جای گذاشتهاست.
همکاری با کارگردانهای بزرگ
کیت وینسلت
- پتر جکسون: ۱ همکاری در فیلم «موجودات آسمانی»
- انگ لی: ۱ همکاری در فیلم «عقل و احساس»
- کنت بران: ۱ همکاری در فیلم «هملت» (Hamlet)
- جیمز کامرون: ۲ همکاری در فیلمهای «تایتانیک» و «آواتار: راه آب»
- جین کمپیون: ۱ همکاری در فیلم «دود مقدس» (Holy Smoke)
- سم مندس: ۱ همکاری در فیلم «جادهی انقلابی»
- رومن پلانسکی: ۱ همکاری در فیلم «کشتار»
- استیون سودربرگ: ۱ همکاری در فیلم «شیوع» (Contagion)
- دنی بویل: ۱ همکاری در فیلم «استیو جابز»
- وودی آلن: ۱ همکاری در فیلم «واندر ویل» (Wonder Wheel)
کیت بلانشت
- آنتونی مینگلا: ۱ همکاری در فیلم «آقای ریپلی بااستعداد»
- بری لوینسون: ۱ همکاری در فیلم «راهزنان»
- پتر جکسون: ۶ همکاری در فیلمهای «سهگانهی ارباب حلقهها» و «سهگانهی هابیت»
- جیم جارموش: ۱ همکاری در فیلم «قهوه و سیگارها» (Coffee and Cigarettes)
- ران هاوارد: ۱ همکاری در فیلم «گمشده» (The Missing)
- وس اندرسون: ۱ همکاری در فیلم «زندگی در آب با استیو زیسو» (The Life Aquatic with Steve Zissou)
- مارتین اسکورسیزی: ۱ همکاری در «هوانورد»
- الخاندرو گونسالس اینیاریتو: ۱ همکاری در فیلم «بابل» (Babel)
- استیون سودربرگ: ۱ همکاری در فیلم «آلمانی خوب» (The Good German)
- استیون اسپیلبرگ: ۱ همکاری در فیلم «ایندیانا جونز و قلمرو جمجمهی بلورین» (Indiana Jones and the Kingdom of the Crystal Skull)
- ریدلی اسکات: ۱ همکاری در فیلم «رابین هود» (Robin hood)
- دیوید فینچر: ۱ همکاری در فیلم «مورد عجیب بنجامین باتن» (The Curious Case of Benjamin Button)
- وودی آلن: ۱ همکاری در فیلم «جاسمین غمگین»
- کنت برانا: ۱ همکاری در فیلم «سیندرلا» (Cinderella)
- ترنس مالیک: ۲ همکاری در فیلمهای «سفر زمان» (Voyage of Time) و «ترانه به ترانه» (Song to Song)
- ریچارد لینکلیتر: ۱ همکاری در فیلم «کجا رفتی برنادت» (Where’d You Go, Bernadette)
- آدام مککی: ۱ همکاری در فیلم «بالا را نگاه نکن» (Don’t Look Up)
- گییرمو دل تورو : ۲ همکاری در فیلمهای «پینوکیوی گییرمو دل تورو» (Guillermo del Toro’s Pinocchio) و «کوچهی کابوس»
در این زمینه، بدون شک باید به بلانشت برتری داد؛ بدون هیچ تفسیری، کافی است نگاهی به اسامی کارگردانهای بالا بیاندازید.
در پایان بازهم باید گفت که بیشک، هنر همانند همیشه در قلب انسانها جای دارد و انتخاب هرکسی میتواند با دیگری متفاوت باشد. نظر شما چیست؛ کیت وینسلت یا کیت بلانشت؟
منبع: دیجیکالا مگ